تعریف بازار و انواع آن


علت نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم

بازار رقابت کامل چیست؟ (مزایا و معایب)

نظریه‌ی تعادل عمومی یک فرضیه‌ی اقتصادی است که می‌گوید بازار کامل فقط در صورت تحقق برخی شرایط، دست‌یافتنی است که آن شرایط را بازار رقابت کامل (Perfect Competition) می‌نامند. اگر به دنبال حرفه‌ای در اقتصاد، تجارت یا امور مالی هستید، ممکن است لازم باشد درک کنید که بازار رقابت کامل چیست.

در این مطلب، بازار رقابت کامل را تعریف خواهیم کرد و شرایط لازم، و مزایا و معایب استفاده از این مدل را نیز توضیح خواهیم داد.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

بازار رقابت کامل چیست؟

بازار رقابت کامل (Perfect competition) نشان‌دهنده‌ی سناریویی ایدئال است که در آن، بازار خریداران و فروشندگان بسیار آگاه و بدون امکان انحصاری وجود داشته‌باشد؛ در نتیجه، قیمت کالاها از طریق تقاضا شکل می‌‌گیرد و تحت‌تأثیر خریداران و فروشندگان قرار نمی‌گیرد.

«مدل‌های پیشخوان» بازارهای ناقصی هستند که هر زمان استانداردهای یک بازار رقابت کامل رعایت نشود، اتفاق می‌افتند. این بدان معناست که هر بازار، به طور پیش‌فرض، یک بازار ناقص است. مفهوم بازار رقابت کامل در مقابل بازار رقابت ناقص، تئوری اقتصادی «پست‌کلاسیک» است.

مدل‌های رقابت کامل به عنوان معیاری ایدئال برای مقایسه‌ی همه‌ی بازارهای واقعی استفاده می‌شوند؛ همچنین، این مدل‌ها مخالف نظری انحصارات هستند و تحت انحصارات قیمت، فقط توسط فروشندگان تعیین می‌شوند؛ اما در بازار رقابت کامل، قیمت از طریق عرضه و تقاضا تعیین می‌شود و به مشاغل اجازه می‌دهد تا بدون تورم و نرخ‌های بالاتر از حد معقول، سود کسب کنند.

شرایط لازم برای بازار رقابت کامل

شرایط لازم برای بازار رقابت کامل

بازار رقابت کامل بازاری ایدئال است و برای دستیابی به آن، نیازهای خاصی باید حاصل شود. با بررسی الزامات، خواهید دید که شرایطی که برای شکل‌گیری یک بازار رقابت کامل باید به هم بپیوندد، تعریف بازار و انواع آن بسیار گسترده هستند و بعید است که به یک‌باره در هر بازار مشخصی اتفاق بیفتند؛ با این حال، آن‌ها هنوز هم برای ارزیابی چگونگی عملکرد رقابت در بازار و ترسیم بینش در‌مورد چگونگی افزایش رقابت مفید هستند.

برای وقوع بازار رقابت کامل، باید شرایط زیر وجود داشته‌باشند:

  • شرکت‌ها همیشه حضور داشته‌باشند: هیچ صرفه‌ به مقیاس یا اثرات دیگری وجود ندارد که بتواند تعداد مشاغل حاضر را کاهش دهد. در مدل اقتصادی بازار رقابت کامل همیشه مشاغلی وجود دارند.
  • محصولات برابر باشند: همه‌ی محصولات موجود در بازار می‌توانند جایگزینی یکنواخت برای یکدیگر فراهم کنند، به این دلیل که هیچ تأمین‌کننده‌ای وجود ندارد که در زمینه‌ی محصول یا خدمات مشابه بهتر از دیگران باشد.
  • همه چیز قیمت‌پذیر باشد: این بدان معنی است که در بازار رقابت کامل هیچ شرکت‌کننده‌ای نمی‌تواند قیمت‌های بازار را تعیین کند.
  • مانعی وجود نداشته‌باشد: در بازار رقابت کامل همه‌ی مشاغل می‌توانند در هر زمان وارد بازار یا از آن خارج شوند.
  • ملاحظات شخص ثالث وجود نداشته‌باشند: به استثنای سازمان‌های دولتی، مزایا و هزینه‌ها بر اشخاص ثالث در این مدل تأثیر نمی‌گذارند.
  • هزینه‌های معاملاتی وجود نداشته‌باشند: شرکت در مدل اقتصادی بازار رقابت کامل هزینه‌ای ندارد.
  • خریداران و فروشندگان بی‌شماری وجود داشته‌باشند: اولین اصل بازار رقابت کامل داشتن تعداد زیادی خریدار و فروشنده برای مشارکت است.تعریف بازار و انواع آن
  • اطلاعات کامل موجود باشد: در بازار رقابت کامل کلیه‌ی خریداران و فروشندگان از قیمت تمام‌شده‌ی کالا، تولید، آب، برق و سایر مواردی که برای تولید یک محصول لازم است، آگاهی دارند. حقوق مالکیت به‌خوبی تعریف شده‌است که تعیین می‌کند چه چیزی را می‌توان فروخت و چه مسئولیت‌هایی را هنگام خرید به خریدار منتقل می‌کند.
  • تحرک کامل عوامل وجود داشته باشد: تحرک کامل عوامل زمانی اتفاق می‌افتد که همه‌ی عوامل با رشد، مقیاس‌پذیری و سازگاری با شرایط طولانی‌مدت بازار هماهنگ باشند.
  • مدل خریداران منطقی وجود داشته باشد: در بازار رقابت کامل خریداران در انجام معاملاتی که بر سودمندی اقتصادی تأثیر می‌گذارند، آزاد هستند.
  • مقررات موجود باشد: مقرراتی که اقدامات ضد‌رقابتی را از بین می‌برند، فرض می‌شوند.
  • سود فروشنده به حداکثر برسد: فروشندگان در حوزه‌هایی که احتمالا بیش‌ترین درآمد را دارند و با روش‌های کارآمد، اقدام به فروش می‌کنند.

تا اینجای مطلب پی بردیم که بازار رقابت کامل چیست و شرایط لازم برای آن کدامند. در ادامه به مزایا و معایب این مدل اقتصادی می‌پردازیم. با ما همراه باشید!

مزایای مدل بازار رقابت کامل

مزایای مدل بازار رقابت کامل

از نظر تئوری، بازار رقابت کامل مزایای مختلفی دارد. مدل بازار رقابت کامل، سناریوی ایدئالی را ایجاد می‌کند که نیازهای خریدار و فروشنده را برآورده می‌کند و این نوع اقتصاد دارای مزایای بسیاری است که آن را به ابزاری مفید برای مقایسه تبدیل می‌کند.

  • دانش کامل. ‌یکی از مزایای بازار رقابت کامل دانش کامل است. از آن‌جا که دانش کامل وجود دارد، می‌توان فرض کرد که دانش بازار به طور مساوی بین خریداران و فروشندگان تقسیم می‌شود.
  • بدون انحصار. یکی از مهمترین مزایای بازار رقابت کامل این است که در آن انحصار وجود ندارد. بدون موانعی که مانع رقابت مشاغل کوچک‌تر می‌شود، هرگز نگرانی از انحصار در بازار وجود ندارد.
  • سود. در بازار رقابت کامل، سود نرمال و قابل‌اعتماد است، فروشندگان به اندازه‌ی کافی کفاف هزینه‌های اساسی را می‌دهند و مقدار کمی مانده نیز دارند.
  • برندینگ و بازاریابی بی‌ربط. این یک مزیت است، زیرا مشاغل مجبور نیستند برای تبلیغات یا برندینگ در یک بازار رقابت کامل، که همه‌ی محصولات برابر هستند، پول خرج کنند.
  • حداکثرها. در یک بازار ایدئال، حداکثر عملکرد و کارایی و بیش‌ترین حد انتخاب مصرف‌کننده وجود دارد.
  • اوج بهره‌وری. در یک مدل بازار رقابت کامل، حداکثر بهره وری را اِعمال می‌کنید؛ یعنی معیاری که در بازار معمولی به‌راحتی دست‌یافتنی نیست.
  • مدل مفید. این مدل برای مقایسه با بازارهایی مانند قهوه و چای، که با بازار رقابت کامل ارتباط تنگاتنگی دارند، مفید است. این امر همچنین یک مهم را برای افزایش رقابت در بازارهای غیر‌مشابه فراهم می‌کند.

معایب مدل بازار رقابت کامل

معایب مدل بازار رقابت کامل

مدل بازار رقابت کامل معایبی دارد. جالب این‌جاست که معایب مدل ناشی از کیفیت مورد‌نیاز در رقابت کامل است. این معایب عبارت‌اند از:

  • غیر‌واقعی بودن. بیش‌تر مزایای ذکر‌شده در بخش قبلی مبتنی بر این ایده است که شرایط بازار رقابت کامل می‌تواند وجود داشته‌باشد، که پیش‌فرض واقع‌گرایانه‌ای نیست.
  • تعصب در تصمیم‌گیری. تصمیم گیری در تجارت به‌ندرت کامل است و این مدل تعصبی را که هنگام تصمیم گیری مشاغل در‌مورد نحوه‌ی نزدیک شدن به بازار وجود دارد، در نظر نمی‌گیرد.
  • وسعت. در بازار رقابت کامل برای صرفه به مقیاس هیچ محدودیتی وجود ندارد، زیرا به دلیل تعداد زیادی از شرکت‌هایی که باید برای وجود آن‌ رقابت کنند، صفت ذاتی یک رقابت کامل است.
  • عدم تمایز محصول. در یک بازار همگن همه‌ی محصولات اساسا یکسان یا معادل یک‌دیگر هستند. این مسئله جایی برای نوآوری در جهت تولید محصولاتی که ویژه‌ی مصرف‌کنندگان هستند، نمی‌گذارد.
  • تأثیرات تحقیق. در بازار رقابت کامل بدون کسب‌و‌کارهایی که پول اضافی برای خرج کردن در اختیار دارند، احتمال سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه (R&D)، که موجب پیشرفت علم و پزشکی می‌شوند، کم‌تر است. این احتمالا تأثیر ماندگاری در جامعه خواهد داشت.
  • عدم وجودانگیزهبرای نوآوری. بین عدم تمایز محصول و این مفهوم که همه‌ی خریداران و فروشندگان از دانش لازم برای خرید برخوردارند، دیگر جایی برای رشد و نوآوری وجود ندارد.

در مطلب بالا تلاش کردیم بازار رقابت کامل و همچنین مزایا و معایب استفاده از آن را توضیح دهیم. اگر شما پیشنهادی برای تکمیل این مطلب دارید با ما به‌اشتراک بگذاربد.

سهم بازار چیست ؟

از کل خریدهای مشتری از کالا یا خدمات ، چند درصد به یک شرکت تعلق می گیرد که سهم بازار آن را مشخص کند. به عبارت دیگر ، اگر کل مصرف کنندگان 100 صابون خریداری کنند و 40 صابون از یک شرکت باشد ، آن شرکت 40٪ سهم بازار را در اختیار دارد

. شرح:سهم بازار انواع مختلفی دارد. سهم بازار می تواند ارزش یا حجم داشته باشد. سهم ارزش بازار بر اساس کل سهم یک شرکت از کل فروش قطعه است. حجم به تعداد واقعی واحدهایی است که یک شرکت از کل واحدهای فروخته شده در بازار می فروشد. معادله سهم بازار با حجم حجم معمولاً خطی نیست: یک واحد ممکن است دارای ارزش زیاد و اعداد کم باشد ، به این معنی که سهم بازار با ارزش ممکن است زیاد باشد ، اما سهم حجم ممکن است کم باشد. در صنایعی مانند FMCG ، که محصولات با ارزش کم ، حجم زیاد و تعداد زیادی فری بیبی وجود دارد ، مقایسه ارزش سهم بازار یک امر عادی است.
سهم بازار چیست؟

سهم بازار درصد کل فروش در یک صنعت است که توسط یک شرکت خاص تولید می شود. سهم بازار با در نظر گرفتن فروش شرکت در طول دوره و تقسیم آن بر کل فروش صنعت در مدت مشابه محاسبه می شود. این معیار برای ارائه یک ایده کلی از اندازه یک شرکت در رابطه با بازار و رقبای آن استفاده می شود. رهبر بازار در یک صنعت شرکت با بزرگترین سهم بازار است.

مزایای سهم بازار

سرمایه گذاران و تحلیل گران افزایش و کاهش سهم بازار را با دقت رصد می کنند زیرا این می تواند نشانه ای از رقابت نسبی محصولات یا خدمات شرکت باشد. با رشد کل بازار یک محصول یا خدمات ، شرکتی که سهم خود را در بازار حفظ می کند درآمد خود را با همان نرخ کل بازار رشد می دهد. شرکتی که در حال افزایش سهم خود در بازار است ، درآمد خود را سریعتر از رقبا افزایش خواهد داد.

افزایش سهم بازار می تواند به شرکت اجازه دهد مقیاس بیشتری را با فعالیت های خود بدست آورد و سودآوری را بهبود بخشد. یک شرکت می تواند سعی کند سهم خود را از بازار گسترش دهد ، یا با کاهش قیمت ، استفاده از تبلیغات و یا معرفی محصولات جدید یا متفاوت. علاوه بر این ، می تواند با جلب نظر سایر مخاطبان یا جمعیتی ، اندازه سهم خود در بازار را نیز افزایش دهد .

اهمیت سهم بازار: سهم بازار معیاری برای ترجیح مصرف کنندگان به یک محصول نسبت به سایر محصولات مشابه است. سهم بازار بیشتر معمولاً به معنای فروش بیشتر ، تلاش کمتر برای فروش بیشتر و سدی قوی برای ورود سایر رقبا است. همچنین سهم بازار بالاتر به این معنی است که اگر بازار گسترش یابد ، رهبر بیشتر از بقیه سود می برد. بر همین اساس ، یک رهبر بازار - همانطور که توسط سهم بازار خود تعریف شده است - همچنین برای رشد خود مجبور است بازار را گسترش دهد.

تأثیر سهم بازار

تغییرات سهم بازار تأثیر بیشتری بر عملکرد شرکتهای صنایع بالغ یا دوره ای دارد که رشد کمی دارد. در مقابل ، تغییرات سهم بازار تأثیر کمتری بر شرکت های صنایع رشد دارد . در این صنایع ، کل پای در حال رشد است ، بنابراین شرکت ها حتی اگر سهم خود را در بازار از دست بدهند ، همچنان می توانند در حال رشد باشند. برای شرکتهایی که در این شرایط قرار دارند ، عملکرد سهام بیش از سایر عوامل تحت تأثیر رشد فروش و حاشیه قرار می گیرد.

در صنایع دوره ای ، رقابت برای سهم بازار بی رحمانه است. عوامل اقتصادی بیش از سایر عوامل در تنوع فروش ، سود و حاشیه نقش بیشتری دارند. حاشیه ها معمولاً کم است و به دلیل رقابت ، حداکثر کارایی را انجام می دهند. از آنجا که فروش به هزینه سایر شرکت ها انجام می شود ، آنها سرمایه های زیادی در تلاش های بازاریابی یا حتی رهبران ضرر برای جذب فروش می گذارند .

در این صنایع ، شرکت ها ممکن است مایل باشند به طور موقت محصولات خود را از دست بدهند تا رقبا را مجبور به انصراف یا اعلام ورشکستگی کنند .

چگونه شرکت ها می توانند سهم بازار را افزایش دهند؟

یک شرکت می تواند با ارائه فناوری نوآورانه به تعریف بازار و انواع آن مشتریان ، تقویت وفاداری مشتری ، استخدام کارکنان با استعداد و به دست آوردن رقبا ، سهم خود را در بازار افزایش دهد.

تکنولوژی جدید

نوآوری روشی است که با استفاده از آن شرکت می تواند سهم بازار را افزایش دهد . هنگامی که یک شرکت فناوری جدیدی را به بازار عرضه می کند که رقبا هنوز نتوانسته اند ارائه دهند ، مشتریانی که تمایل به داشتن این فناوری را دارند آن را از آن شرکت خریداری می کنند ، حتی اگر قبلاً با یک رقیب تجارت داشته باشند. بسیاری از این مصرف کنندگان به مشتریان وفاداری تبدیل می شوند ، که به سهم بازار شرکت افزوده و سهم بازار شرکتی را که از آن سوئیچ کرده اند کاهش می دهد.

وفاداری مشتری

با تقویت روابط مشتری ، شرکت ها با جلوگیری از پرش از مشتری های فعلی در هنگام ارائه پیشنهاد جدید داغ ، از سهم بازار موجود خود محافظت می کنند. هنوز بهتر است ، شرکت ها می توانند با استفاده از همان روش ساده سهم بازار را رشد دهند ، زیرا مشتریان راضی اغلب از تجربه مثبت خود با دوستان و اقوام صحبت می کنند که سپس مشتری جدید می شوند. به دست آوردن سهم بازار از طریق دهان به دهان ، درآمد شرکت را بدون افزایش همزمان هزینه های بازاریابی افزایش می دهد.

کارمندان با استعداد

شرکتهایی که بالاترین سهم بازار در صنایع خود را دارند تقریباً دارای ماهرترین و فداکارترین کارمندان هستند. با آوردن بهترین کارمندان ، هزینه های مربوط به گردش مالی و آموزش کاهش می یابد و شرکت ها را قادر می سازد منابع بیشتری را برای تمرکز بر صلاحیت های اصلی خود اختصاص دهند . ارائه حقوق و مزایای رقابتی یکی از روش های اثبات شده برای جذب بهترین کارمندان است. با این حال ، کارمندان در قرن 21 نیز به دنبال مزایای نامحسوس مانند برنامه های انعطاف پذیر و محیط های کاری گاه به گاه هستند.

تصرفات

در آخر اینکه ، یکی از مطمئن ترین روش ها برای افزایش سهم بازار ، خرید رقیب است . با این کار یک شرکت به دو چیز دست می یابد. این به مشتری موجود شرکت تازه خریداری شده ضربه می زند ، و تعداد شرکت هایی را که برای یک قطعه از پای مشابه می جنگند یک به یک کاهش می دهد. مدیران زیرک ، چه در مشاغل کوچک و چه در شرکت های بزرگ مسئول باشند ، همیشه وقتی شرکت هایشان در یک حالت رشد قرار دارند ، به دنبال یک معامله خرید خوب هستند.

چه مقدار سهم بازار کافی است؟ معمولاً به دست آوردن 100٪ سهم بازار ایده خوبی نیست ، زیرا خطر مرتبط با اقدامات بازار ، مانند تغییرات مد ، تغییرات محصول / استفاده به شدت بر شرکت تأثیر می گذارد. همچنین ، هزینه و تلاش برای حفظ 100٪ سهم بازار در برابر رقبای کوچکتر ، محلی یا تهاجمی تر ، می تواند بسیار زیاد و کشنده باشد. اکثر شرکت ها در مورد سهم بازار هدف تصمیم می گیرند که فراتر از آن هزینه خرید سهام بازار بیشتر از سود حاصل از آن سود افزایشی باشد.

بازار اول و دوم بورس چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟

بر اساس یک طبقه‌بندی که تعریف بازار و انواع آن از شهریور سال ۱۳۸۱، توسط سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفت، کلیه‌ی شرکت‌های پذیرفته شده در بازار بورس در دو دسته‌ی بازار اول و بازار دوم قرار گرفتند. درواقع این تقسیم‌بندی با توجه به معیارهای عمومی و کلی شامل اندازه‌، میزان شناوری سهام و نقدشوندگی، شفافیت و اطلاع‌رسانی و تداوم سودآوری شرکت‌‌ها صورت پذیرفت. شما به عنوان کسی که قصد خرید سهام و سرمایه‌گذاری مستقیم در بورس را دارید، با داشتن کد بورسی می‌توانید تعریف بازار و انواع آن سهام هرکدام از شرکت‌های لیست شده در بازار اول و دوم بورس را خریداری کنید و هیچ محدودیتی در این زمینه برایتان وجود نخواهد داشت. پس علت نام‌گذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و دوم و تابلوهای مختلف چیست؟ با ادامه‌ی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید تا ضمن آشنایی با تعریف و تفاوت‌های اصلی میان دو بازار اول و دوم، پاسخ این سوال را هم دریافت نمایید.

معرفی بازار اول و دوم بورس

معرفی بازار اول و دوم بورس

معرفی بازار اول و دوم بورس

خب همان‌طور که گفتیم بازار بورس به دو بخش بازار اول و دوم بورس تقسیم‌بندی می‌شود که به آن‌ها بازار اولیه و ثانویه نیز می‌گویند. بازار اول مشتمل بر دو تابلوی اصلی و فرعی و بازار دوم مشتمل بر فهرست اولیه و مشروط تصویب شده است.

بازار اول یا اولیه چیست؟

بازار اول که به آن بازار اولیه یا اصلی نیز گفته می‌شود، بازاری است که شرکت‌ها برای اولین بار می‌خواهند در آنجا نام خود را ثبت کرده و شروع به فعالیت نمایند. درواقع، شرکت‌ها برای بار اول اوراق قرضه و سهام جدیدشان را برای عموم و سرمایه‌گذاران در این بازار به فروش می‌گذارند. نماد بازار اولیه در کشور ما «بانک» است.

عرضه اولیه یا IPO نمونه‌ای از بازار اولیه است. IPO، زمانی اتفاق می‌افتد که یک شرکت خصوصی برای نخستین بار سهام عمومی را منتشر کند. این معاملات، برای سرمایه‌گذاران فرصتی را فراهم می‌کند تا اوراق بهادار را از بانکی خریداری نمایند که پذیره‌نویسی اولیه را برای یک سهام خاص انجام داده است؛ درواقع این اولین فرصتی است که در آن سرمایه‌گذاران به واسطه‌ی خرید سهام به سرمایه‌ی شرکت کمک خواهند کرد. به عبارتی می‌توان گفت که سرمایه‌ی سهام شرکت از وجوه حاصل از فروش سهام در بازار اولیه تشکیل شده است. به این ترتیب، مشاغل و دولت‌هایی که می‌خواهند سرمایه‌ی بدهی تولید کنند می‌توانند انتشار اوراق قرضه کوتاه‌مدت و بلندمدت در بازار اولیه را انتخاب کنند.

نکته‌: نکته‌ی مهمی که در رابطه با بازار اول باید بدانید این است که در آن اوراق بهادار مستقیماً از یک ناشر خریداری می‌شوند.

بازار دوم یا ثانویه چیست؟

بازار دوم که به آن بازار ثانویه هم می‌گویند، بازاری است که شرکت‌ها سهام خود را در آن معامله می‌کنند. درواقع دارایی‌هایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرارگرفته‌اند، در بازار ثانویه، مجدداً مورد معامله قرار خواهند گرفت و نماد آن در کشور ما بورس است. به عبارتی، در بازار ثانویه هیچ شرکتی تاسیس نمی‌شود و فقط شرکت‌هایی که قبلا در بازار اولیه ثبت شده‌اند، از یک سری فیلدها و شرایط عبور می‌کنند تا بتوانند مجدد سهام خود را مورد معامله در بازار بورس قرار دهند. مشخصه‌ی معین بازار ثانویه این است که در آن، سرمایه‌گذاران بین خودشان معامله می‌کنند؛ یعنی تعریف بازار و انواع آن در بازار ثانویه، سرمایه‌گذاران اوراق بهادار منتشر شده را بدون دخالت شرکت‌های صادرکننده معامله می‌کنند. برای مثال، در این بازار قصد خرید سهام شرکتی را داشته باشید، فقط با یک سرمایه‌گذار دیگر که سهام آن را در اختیار دارد معامله خواهید کرد.

علت نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم

همان‌طور که در ابتدای مقاله هم اشاره شد، سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در بورس بدون توجه به بازار اول و بازار دوم، می‌توانند سهام شرکتی که مدنظرشان است را بخرند و سرمایه‌گذاری و معامله کنند. اما علت اصلی نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم بورس چیز دیگری است؛ شرکت‌های سهامی برای پذیرش در بورس باید شرایط خاصی داشته باشند وگرنه باید قید بورس را بزنند یا اینکه سراغ بازار فرابورس بروند. این شرایط که مربوط به وضعیت مالی و سودآور بودن شرکت و کیفیت گزارش حسابرس مستقل از وضعیت مالی شرکت است را می‌توانید در جدول زیر ببینید:

علت‌ نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم

علت نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم

درباره‌ی معیارهای اختصاصی برای حضور در بازار اول و دوم بورس هم مهم‌ترین مورد، میزان سرمایه‌ی شرکت می‌باشد. در واقع، شرکت‌های ثبت شده با بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه، می‌توانند برای حضور در تابلوی اصلی بازار اول بورس تهران درخواست دهند، اما شرکت‌های دیگر باید سراغ تابلوی فرعی یا بازار دوم بروند.

تفاوت بازار اول و دوم بورس در چیست؟

درک تفاوت بازار اول و دوم بورس بسیار اهمیت دارد. در ادامه این تفاوت‌ها را آورده‌ایم:

۱. قیمت‌های بازار اولیه اغلب از قبل تعیین می‌شوند، درحالی‌که قیمت‌ها در بازار ثانویه توسط نیروهای اساسی عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.

۲. تفاوت دیگر بازار اول و دوم بورس در میزان سرمایه است؛ سرمایه‌ی ثبتی شرکت‌های بازار ثانویه بورس باید حداقل ۲۰۰ میلیارد ریال و درصد شناوری آن‌ها حداقل ۱۰% و سهامی عام باشند. اما شرکت‌هایی که سرمایه و سودآوری و درصد شناوری آزاد مناسبی دارند (طبق جدول بالا) و نشانی از چشم‌انداز مثبت و سودآوری مناسب در آن‌ها دارد، در بازار اول پذیرفته می‌شوند.

۳. هرگونه درآمد حاصل از فروش سهام در بازار اولیه، پس از محاسبه‌ی هزینه‌های اداری بانک، به شرکت صادرکننده سهام می‌رسد. اما از آنجایی‌که در بازار ثانویه، معامله بین سرمایه‌گذاران اتفاق می‌افتد، عواید حاصل از فروش سهام به سرمایه‌گذار فروش می‌رسد نه به شرکتی که سهام را صادر کرده است یا به بانک پذیره‌نویسی.

در بخش‌های بعدی جزییات بیشتری از شرایط حضور شرکت‌ها در تابلوهای مختلف بورس را بیان خواهیم کرد.

شرایط عمومی پذیرش شرکت‌ها در سازمان بورس اوراق بهادار تهران

شرایط عمومی پذیرش شرکت‌ها در سازمان بورس اوراق بهادار تهران

شرایط عمومی پذیرش شرکت‌ها در سازمان بورس اوراق بهادار تهران

به‌طور کلی شرکت‌هایی در سازمان بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده هستند که:

  • نزد سازمان بورس و اوراق بهادار، ثبت شده باشند.
  • تمام بهای تعریف بازار و انواع آن اسمی سهام در آن‌ها پرداخت شده باشد.
  • سهام با نام و دارای حق رای در آن‌ها وجود داشته باشد.
  • هیچ محدودیت قانونی موثر برای نقل و انتقال یا اعمال حق رای توسط صاحبان آن وجود نداشته باشد.

شرایط اختصاصی پذیرش شرکت‌های موجود در بازار اول و دوم بورس : بازار اول

برای پذیرش شرکت‌های بورسی در بازار اول و دوم بورس شرایطی وجود دارد که در ادامه هریک از آن‌ها را به‌صورت جداگانه بیان خواهیم کرد. ابتدا می‌پردازیم به شرایط و ضوابط پذیرش شرکت‌ها در بازار اول:

شرایط اختصاصی پذیرش شرکت‌های موجود در بازار اول: تابلوی اصلی

  • وجود حداقل شناوری سهام ۲۰%
  • عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
  • وجود حداقل ۳ سال سابقه‌ی فعالیت پیش از پذیرش
  • حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها ۳۰% باشد.
  • دارابودن حداقل میزان سرمایه ثبت شده شرکت ۱۰۰۰ میلیارد ریال
  • دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورت‌های مالی وجود نداشته باشد.
  • سیستم حسابداری مطلوبی به لحاظ مالی و بهای تمام شده، وجود داشته باشد.
  • صورت‌های مالی توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، تایید شود.
  • محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل، وجود نداشته باشد.
  • صورت‌های مالی دو دوره‌ی منتهی به پذیرش، فاقد موارد مردودی یا عدم اظهار نظر توسط حسابرس باشد.
  • سودآوری در ۳ دوره‌ی مالی متوالی منتهی به زمان پذیرش تعریف بازار و انواع آن و چشم‌اندازی روشن از لحاظ سودآوری مشاهده شود.

شرایط اختصاصی پذیرش شرکت‌های موجود در بازار اول: تابلوی فرعی

  • وجود حداقل شناوری سهام ۱۵%
  • عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
  • وجود حداقل ۳ سال سابقه فعالیت پیش از پذیرش
  • دارابودن حداقل سرمایه ثبت شده شرکت ۵۰۰ میلیارد ریال
  • حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها ۲۰% باشد.
  • سیستم حسابداری مطلوبی به لحاظ مالی و بهای تمام شده وجود داشته باشد.
  • هیچ‌گونه دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورت‌های مالی، وجود نداشته باشد.
  • محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل، وجود نداشته باشد.
  • صورت‌های مالی توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، به تایید رسیده باشد.
  • صورت‌های مالی دو دوره منتهی به پذیرش، فاقد موارد مردودی یا عدم اظهار نظر توسط حسابرس باشد.
  • سودآوری در ۲ دوره‌ی مالی متوالی منتهی به زمان پذیرش و چشم اندازی روشن از لحاظ سودآوری، ارائه‌ شود.

بازار اول و دوم بورس : شرایط اختصاصی پذیرش شرکت‌های موجود در بازار دوم

  • وجود حداقل شناوری سهام ۱۰%
  • عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
  • دارابودن حداقل ۲ سال سابقه فعالیت قبل از پذیرش
  • وجود حداقل سرمایه ثبت شده شرکت ۲۰۰ میلیارد ریال
  • حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها، ۱۵% باشد.
  • دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورت‌های مالی، وجود نداشته باشد.
  • سیستم حسابداری مطلوبی به لحاظ مالی و بهای تمام شده وجود داشته باشد.
  • محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل، وجود نداشته باشد.
  • صورت‌های مالی توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، به تایید رسیده باشد.
  • سودآوری در ۱ دوره‌ی مالی منتهی به پذیرش و چشم اندازی روشن از لحاظ سودآوری، ارائه‌ شود.

سخن آخر

در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در سایت آموزش چراغ راجع به بازار اول و دوم بورس و تفاوت‌های میان آن دو و همچنین شرایط پذیرش در هر یک از این بازارها صحبت کردیم. گفتیم که شرکت‌هایی که سهام‌شان در بورس معامله می‌شود، براساس شرایطی که دارند در بازارهای اول و دوم و تابلوهای فرعی و اصلی مورد معامله قرار می‌گیرند. اما این تابلوها برای یک سهام‌دار، هیچ محدودیتی از لحاظ خرید و فروش ایجاد نمی‌کند. بنابراین، سرمایه‌گذاران می‌توانند با کد بورسی اختصاصی که دارند، در تمام این بازارها خرید و فروش انجام دهند. چراغ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینه‌ی کار و سرمایه‌گذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینه‌ها کمک نماید.

مقدمه

دردو فصل قبل يعني عرضه و تقاضا به صورت مصنوعي اقتصاد را بررسي كرديم يعني در فصل تقاضا بدون درنظر گرفتن عرضه و عوامل موثر برآن فقط جنبه تقاضاي اين اقتصاد بررسي شد از طرفي در فصل عرضه بدون در نظر گرفتن تقاضا فقط به جنبه هاي مختلف عرضه نظر داشتيم. كه در علم اقتصاد اين دو را نمي توان به طور كامل ازهم تفكيك نمود اين فصل سعي دارد كه دو نفر عرض‎كننده و تقاضاكننده يك كالا را دركنار يكديگر قرار دهد. و مشاهده كند در صورتي كه واكنشي از يك طرف صورت گيرد طرف مقابل چه عكس العملي را نشان مي دهد و اين واكنشها چه اثراتي را در اقتصاد خواهد داشت. اين فصل ابتدا به بررسي تعادل و انواع آن مي پردازد و سپس به تغيير نقاط تعادلي نظرخواهد داشت. در انتها جهت ارزيابي خواننده سوالاتي مطرح خواهد شد.

تعريف تعادل:

جدول تقاضا به صورتي تشكيل مي شد كه شخص را جهت خريد يك كالا درقيمت هاي مختلف بيان مي نمود. كه مثال آن آدامس بود و شخص با توجه به قانون تقاضا هرچه قيمت ها بالاتر مي رفت تمايل به خريد آدامس كمتري داشت. اين جدول براي عرضه كننده نيز وجود داشت به طوري كه فروشنده آدامس طوري عمل مي كند كه هرچه قيمت آدامس بالاتر مي رود تمايل به عرصه بيشتري دارد. ولي وقتي كه وارد بازار مي شويم انواع قيمت براي آدامس خاصي وجود ندارد و دراين قيمت عرضه كننده و تقاضاكننده اقدام به فروش و خريد از آن كالا خواهند نمود. برخورد تقاضا كننده و عرضه كننده در بازار را تعادل گويند و دريك تعريف تخصصي تر تعادل يعني برابري نيروهاي عرضه و تقاضا هرگاه منحني‎‎هاي عرضه و تقاضا در اقتصاد يكديگر را قطع نمايد، محل برخورد اين منحني ها را نقطه تعادلي گويند قيمت متناظر با اين نقطه را قيمت تعادلي و مقدار متناظر با اين نقطه را مقدار تعادلي گويند. قيمت تعادلي همان قيمتي است كه به عنوانقيمت تثبيت شده آدامس در بازار مي‎شناسيم و مقدار تعادلي نيز همان مقداري است كه با توجه به قيمت تعادلي تقاضاكنندگان اقدام به خريد مي‎كنند.

انواع تعادل:

دانستيم هرگاه مقدار تقاضا و مقدار عرضه با هم برابر شوند تعادل به وجود مي‎آيد. اما خود تعادل به دو دسته اصلي تقسيم مي‎گردد بعضي از تعادلها، پايدار مي باشند و برخي ديگر ناپايدار. در ادامه هريك از موارد فوق را با كشيدن شكل توضيح خواهيم داد.

الف- تعادل پايدار

بازار كالاي نمونه اي را در نظر داريم كه در آن منحني عرضه وتقاضا داراي شيبهاي معمولي طبق قوانين عرضه و تقاضا باشند. جدول و شكل منحني‎هاي عرضه و تقاضا در زير مشخص شده است.

طبق تعريف، جايي كه مقدار عرضه و تقاضا با هم برابر باشند تعادل به وجود آمده و متناظر با آن مقادير قيمت تعادلي تعيين خواهد شد از روي شكل مي توان نقطه تعادلي E را بدست آورد(جايي كه منحني عرضه و تقاضا همديگر را قطع نموده اند). در اين نقطه مقدار تعادلي 20 و قيمت تعادلي 10 مي باشد. اين يك نمونه تعادل در اقتصاد است حال به بررسي نوع تعادل مي پردازيم. جهت تعيين نوع تعادل فرض مي كنيم نيرويي به صورت كوتاه مدت بر اين اقتصاد وارد مي گردد و قيمت را از حالت تعادلي خارج مي نمايد. اين نيرو قيمت را به سطح 15 مي رساند(قيمتي بالاتر از قيمت تعادلي 10). طبق جدول با توجه به قوانين عرضه و تقاضا هرگاه قيمت بالاتر مي رود عرضه كننده تمايل به عرضه بيشتر از خود نشان مي دهد و درقيمت15حاضراست 30 واحد عرضه كند از طرفي تقاضاكننده تمايل به خريد كمتر خواهد داشت و در اين قيمت فقط حاضر به خريد 10 واحد كالا خواهد بود لذا در قيمت 15 اصطلاحا مازاد عرضه بوجود مي آيد كه تعداد اين مازاد 20 عدد است. در اين قيمت عرضه كننده با مازاد در موجودي تعریف بازار و انواع آن انبار مواجه شده است جهت از بين بردن اين مازاد عملي جز كاهش قيمت وجود ندارد. چون هر گاه كاهش قيمت صورت بگيرد عرضه كننده تمايل كمتري به عرضه و تقاضاكننده تمايل بيشتري به خريد داشت اين فعل و انفعالات باعث مي گردد رفته رفته شكاف مازاد عرضه كاهش يابد تا جايي اين عمل ادامه خواهد داشت كه به طوركلي مازاد عرضه از بين برود و اين فقط در قيمت 10 عملي خواهد شد. از طرفي عكس عمل بالا نيز مي تواند بيفتد و آن در صورتي است كه نيرويي براقتصاد به صورت كوتاه مدت وارد گردد و قيمت را به پايين‎تر قيمت تعادلي منتقل نمايد.(قيمت5) دراين حالت چون در قيمت پايين‎تر عرضه كنندگان تمايل به عرضه كمتري دارند مقدار عرضه كم خواهد شد.(10واحد) از طرفي تقاضاكنندگان تمايل به خريد بيشتري خواهند داشت(30واحد). اين حالت اصطلاحا مازاد تقاضا يا كمبود عرضه است. هرگاه عرضه كنندگان به چنين حالتي در اقتصاد برخورد كنند رفته رفته قيمت خود را افزايش مي دهند اين افزايش قيمت سبب مي‎گردد مقدار عرضه افزايش يابد و مقدار تقاضا كاهش و در نتيجه شكاف مازاد تقاضا كمتر خواهد شد تا جايي اين افزايش قيمت ادامه خواهد داشت كه به طوركلي هيچگونه مازاد عرضه‏‎‏‎اي در اقتصاد وجود نداشته باشد. و آن همان نقطه تعادلي است كه قيمت در اين حال 10 خواهدبود اين گونه تعادلات در اقتصاد، تعادل پايدار خوانده مي شوند طبق تعريف، تعادلي پايدار است كه اگر نيرويي به صورت كوتاه مدت بر اقتصاد وارد گردد و اقتصاد را از حالت تعادل خارج نمايد اقتصاد خود بخود به سطح تعادل قبلي برگشت نمايد. و در تعريف ديگر تعادلي پايدار است كه درقيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد عرضه يا كمبود تقاضا و در قيمت هاي پايين تر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا يا كمبود عرضه وجود داشته باشد.

ب- تعادل ناپايدار

نمونه ديگري از تعادلها، تعادل ناپايدار مي باشند. بدين صورت كه در اين تعادلها هم، نقطه تعادل وجود دارد و بالطبع قيمت تعادلي و مقدار تعادلي نيز مشخص مي گردد ولي برخلاف نمونه بالا در صورتي كه نيرويي از خارج براقتصاد واردگردد و سيستم را از تعادل خارج نمايد خودبخود اقتصاد به سمت تعادل حركت نخواهدنمود و رفته رفته از نقطه تعادل اوليه دور خواهيم شد. نمونه هاي زير تعادل ناپايدار را نشان مي دهند.

1- هرگاه شيب منحني عرضه نزولي باشد و اين شيب

كمتر از شيب منحني تقاضا نيز باشد طب ـ ق ش ـ ك ـ ل اگ ـ ر

قيمتي بالاتر از قيمت تع ـ ادل ـ ي در ن ـ ظ ـ ر گ ـ رف ـ ته ش ـ ود

مثلا p1 در اين قيمت مقدار ت ـ ق ـ اضا بيش ـ ت ـ ر از م ـ ق ـ دار

عرضه خواهد بود كه طبق تعري ـ ف اي ـ ن ح ـ ال ـ ت م ـ ازاد

تقاضا ياكمبود عرضه را در اقتصاد به وجود مي آورد هرگاه عرضه‎كنندگان با مازاد تقاضا در بازار مواجه باشند سعي مي نمايند كه قيمت ها را رفته رفته بالا ببرند تا اين مازاد از بين برود و در صورتي كه قيمت از سطح p1 فراتررود شكاف مازاد تقاضا دوره به دوره زيادتر شده و هرگز اقتصاد به سمت نقطه تعادل E حركت نمي كند در قيمت پايين تر از قيمت تعادلي نيز مقدار عرضه بيشتر از مقدار تقاضا است طبق شكل در قيمت p2 مقدار عرضه q2S و مقدار تقاضا q2D است كه q2S> q2D مي باشد كه اين حالت را مازاد عرضه مي ناميم در اين حالت عرضه كنندگان سعي مي نمايد قيمت را پايين بياورند تا شايد مازاد عرضه كاهش يابد و هرچه قيمت ها از تعریف بازار و انواع آن سطح p2 كمتر شود شكاف مازاد عرضه بيشتر شده و هيچگاه به سمت تعادل اوليه و نقطه E برگشت نخواهيم داشت. اين نمونه اي از يك تعادل ناپايدار است.

2- هرگاه شيب منحني تقاضا صعودي باشد و اين

شيب كمتر از شيب منحني عرضه باشد. ب ـ ا ت ـ وج ـ ه

به شكل در نقطه E تع ـ ادل برق ـ رار اس ـ ت و ق ـ ي ـ م ـ ت

تعادلي Pe و مقدار تعادلي qe است اما اگر ن ـ ي ـ رويي

قيمت را به سطح P1 يعني بالاتر از قيمت تعادلي برساند در اين قيمت مقدار عرضه q1S و مقدار تقاضا q1D است كه q1D> q1S بوده و مازاد تقاضا برقرار است جهت از بين رفتن اين مازاد تقاضا قيمت ها رفته رفته افزايش مي يابد و اقتصاد هرگز به سمت تعادل برگشت نخواهد داشت و اگر قيمت در سطح P2 باشد و مقدار عرضه q2S و مقدار تقاضا q2D است كه q2S> q2D بوده و مازاد عرضه بوجود آمده براي از بين بردن اين مازاد عرضه قيمت ها رفته رفته بايد كاهش يابد كه در صورت انجام اين عمل اقتصاد از نقطه تعادل اوليه دورتر خواهدشد. از جمع بندي مطالب بالا مي توان تعادل ناپايدار را چنين تعريف كرد، تعادلي ناپايدار است كه اگر نيرويي بر اقتصاد وارد شود وآن را از تعادل خارج كند ديگر تعریف بازار و انواع آن به هيچ وجه به سمت تعادل اوليه حركت ننماييم و در تعرف بعدي تعادلي ناپايدار است كه در قيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا(كمبود‎عرضه) و يا در قيمت هاي پايين تر از قيمت تعادلي مازاد عرضه(كمبود تقاضا) برقرار باشد.

شناسايي نقطه تعادل و نوع تعادل از روي معادلات عرضه و تقاضا

براي يافتن نقطه تعادل و به تبع آن قيمت و مقدار تعادلي ابتدا بايد دو معادله عرضه و تقاضا را با هم برابر كرد. از برابري آن دو قيمت و مقدار تعادلي بدست مي آيد بعد از بدست آوردن نقطه تعادلي براي شناسايي نوع تعادل بايد قيمتي بالاتر يا پايين تر از قيمت تعادلي را در نظر گرفت و در اين قيمت مقدار عرضه و تقاضا را بدست آورد و سپس طبق تعريف نوع پايدار يا ناپايدار به راحتي مشخص خواهد شد جهت روشن شدن مطلب تمرين هاي زير را حل مي نماييم.

QS=5+3 ´ 2 ⇒ Q=10 مقدار تعادلي

چون در قيمت بالاتر از قيمت تعادلي مازاد عرضه وجود دارد طبق تعريف اين تعادل پايدار است.

چون در قيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا برقرار است اين تعادل ناپايدار خواهد بود. قبل از حل نيز مي توانستيم نوع تعادل را مشخص نماييم. در اين تعريف معادله عرضه داراي شيب3- و معادله تقاضا داراي شيب1- است كه چون معادله عرضه تقاضا شيب منفي دارد و از طرفي3- كمتر از 1- است يعني شيب عرضه كمتر از شيب تقاضا است لذا تعادل ناپايدار است.

تغيير نقاط تعادلي:

در فصلهاي قبلي عواملي كه باعث حركت و جابجايي منحني هاي عرضه و تقاقضا مي شد را شناختيم. بيشترين استفاده اين جابجايي ها در تغيير نقاط تعادلي مي باشد كه بالطبع تغيير مقدار و قيمت تعادلي خواهدشد. در اين قسمت با نمونه هايي از اين تغيير نقاط تعادلي آشنا خواهيم شد.

الف- فقط تغيير تقاضا

در اين حالت بدون در نظرگرفتن عوامل جابجاكننده عرضه فقط تقاضا را تغيير مكان مي دهيم در اين حالت در صورتي كه تـقـاضـا

زياد شود باعث افزايش مقدار تعادلي افزايش

قيمت تعادلي خواهدشد و اگر عاملي تقـاضا

را كاهش دهد باعث كاهش مقدار تعـادلـي و

كاهش قيمت تعادل خواهدشـد. شـكـل زيـر

اين جابجايي ها را نشان مي دهد فرض كنيم نمودار SX و DX مربوط به عرضه و تقاضاي موز است كه آن را كالايي عادي در نظر مي گيريم. هرگاه عرضه ثابت باشد و درآمد مصرف‎كننده افزايش يابد باعث جابجايي منحني تقاضا به سمت راست خواهد شد نقطه تعادل به E ʹ جابجا مي گردد در اين حالت قيمت تعادلي p ʹ و مقدار تعادلي q ʹ است كه هردو افزايش يافته اند. D ʺ X حالت عكس موارد بالا را بازگو مي‎نمايد.

ب- فقط تغيير عرضه

در اين قسمت فرض مي كنيم منحني تقـاضـا

بدون حركت است و فقط تغيير عوامل باعــث

جابجايي منحني عرضه خواهد شد. هرگـونه

افزايش در عرضه باعث كاهش قيمت تعادلي

و افزايش مقدار تعادلي و كاهش در عرضـه

نيز قيمت تعادلي را افزايش و مقدار تعادلي را كاهش خواهد داد. فرض مي‎كنيم SX و DX منحني عرضه و تقاضاي ميز و صندلي است هرگاه تقاضاي ميز و صندلي تغييرنكند ولي قيمت عوامل توليدي افزايش يابند باعث جابجايي منحني عرضه به سمت چپ خواهد شد كه اين جابجايي نقطه تعادل E ʺ و قيمت تعادلي را به p ʺ افزايش مي دهد و از طرفي مقدار تعادلي q ʺ كاهش خواهد يافت.

ج- تغيير عرضه و تقاضا

در بعضي مواقع هم منحني عرضه و تقاضا جابجا مي شوند. در اين حالت به راحتي نمي‎توان روي قيمت و مقدار تعادلي جديد نظر داد. با مثالهاي زير تغييرنقاط تعادلي را بررسي مي كنيم.

1-افزايش قيمت كالاي جانشين x و افزايش كمكهاي دولت به بخش توليدي

دراين تغييرات حتما مورد ت ـ ع ـ ادل ـ ي اف ـ زاي ـ ش

خواهد يافت ولي روي تغييرات قيمت تع ـ ادلي

نمي توان اظهار نظرنمود.(دراين حالت خاص

با توجه ـ به جاب ـ ج ـ اي ـ ي م ـ ن ـ ح ـ ن ـ ي ع ـ رض ـ ه و

تقاضا امكان دارد قيمت تعادلي ه ـ ي ـ چ ـ گ ـ ون ـ ه

تغييري نكند يا افزايش يابد و يا حتي كاهش يابد).

2 -كاهش قيمت كالاي مكمل x درخروج تكنولوژي از چرخه توليد

با توجه به شكل قيمت تعادلي حتما افزايـش

مي يابد ولي روي مقدار تـعـادلـي جــديـد

نمي توان اظهارنظرنمود.

تمرين: نقاط تعادلي جديد را با كشيدن شكل بدست آوريد.

الف-افزايش درآمد كالاي پست و افزايش ماليات

ب-افزايش جمعيت وافزايش قيمت عوامل توليد

ج-انتظار افزايش قيمت نسبي در آينده براي مصرف‎كننده و توليدكننده

د- ورود تكنولوژي و انجام تبليغات روي يك كالاي خاص

تست‎هاي طبقه‎بندي شده فصل تعادل بازار

1- فرض كنيد دولت واردات اتومبيلهاي خارجي را ممنوع نمايد، اين سياست باعث مي‎شود كه(مديريت-71)

الف) قيمت و مقدار تعادلي پيكان افزايش يابد.

ب) قيمت و مقدارتعادلي پيكان كاهش يابد.

ج) قيمت تعادلي پيكان كاهش و مقدارتعادلي افزايش يابد.

د) قيمت تعادلي پيكان افزايش و مقدار تعادلي كاهش يابد.

2- اگر عرضه در بازار يك كالا در حالي كه در وضعيت تعادل پايدار است، كاهش يابد اما تقاضاي بازار بدون تغيير بماند(مديريت-73)

الف) قيمت تعادلي كاهش مي يابد. ب)مقدار تعادلي افزايش مي يابد.

ج) هم قيمت تعادلي و هم مقدار تعادلي كاهش مي يابد.

د)قيمت تعادلي افزايش مي يابد

3- سيستم جيره بندي موجب: (مديريت-73)

الف) كاهش توليدو افزايش تقاضا مي گردد.

ب)كاهش توليد و تقاضا مي‎شود.

ج) افزايش توليد و تقاضا مي‎گردد.

د)عدم تغيير توليد و كاهش تقاضا مي‎شود.

4- در صورت وجود كمبود كالا در بازار .… اقدام به … .كند.(مديريت-75)

الف) توليدكننده- افزايش قيمت ب)توليدكننده-عرضه بيشتر(افزايش عرضه)

ج)مصرف‎كننده-تقاضاكمتر(كاهش تقاضا) د)مصرف كننده-افزايش قيمت

5- با فرض ثابت ماندن سايرشرايط در بازار، بهبود تكنولوژي مورد استفاده در توليد كالا منجر به (اقتصاد-74)

الف)قيمت بالاتر و مقدارتعادلي بيشتري براي كالا مي شود.

ب) منحني عرضه ثابت مي ماند.

ج) منحني عرضه به سمت چپ منتقل مي شود.

د) منحني عرضه به سمت راست منتقل مي شود.

6- توابع عرضه وتقاضا x به صورت x=100-p و x=p مي باشند. قيمت و مقدار تعادلي عبارتند از:(اقتصاد-78،77)

الف) x=50 و p=50 ب) x=98 و p=2 ج) x=100 و p=0 د)نقطه تعادل وجود ندارد.

7- برقراري يك قيمت حمايت(كف قيمت يا حداقل قيمت) براي گندم(اقتصاد-70)

الف)منجر به كمبود گندم در بازار مي شود.

ب) بازارگندم را به تعادل مي رساند.

ج)باعث رانده شدن تعریف بازار و انواع آن كشاورزان گندم كار از مزارع مي شود.

د) منجر به مازاد گندم در بازار مي شود.

8- دركدام مورد اثر روي قيمت تعادلي نامعين است.(اقتصاد-80)

الف)تقاضا و عرضه افزايش يابد. ب) تقاضا افزايش يابد و عرضه ثابت باشد.

ج)عرضه افزايش و تقاضا كاهش يابد. د)عرضه كاهش يابد و تقاضا ثابت باقي بماند.

9- در صورتي كه معادلات عرضه و تقاضا براي كالايي به صورت مقابل باشد مقدار كالايي كه در شرايط تعادل و خريد و فروش مي شود چقدراست.(حسابداري-75)

الف)4200 ب)1750 ج)1600 د)2100

10- اگر تقاضا براي كالايي كه مصرف عام دارد به ميزان قابل توجهي افزايش يابد، كدام عامل از تغييرات قيمت اين كالا جلوگيري مي كند.(حسابداري-76)

سرمایه گذار کیست ؟ نگاهی اجمالی به مفهوم سرمایه گذاری و انواع آن

سرمایه گذار چه کسی است

سرمایه گذار یک شخص یا نهاد (مانند صندوق سرمایه گذاری مشترک یا یک شرکت) است که با هدف دریافت بازده مالی، سرمایه خود را درگیر یک پروژه می‌کند. سرمایه گذاران معمولا برای افزایش سرمایه و یا تامین مالی دوران بازنشستگی خود از سرمایه گذاری استفاده می‌کنند.

طیف گسترده‌ای از سرمایه گذاری شامل سهام، اوراق بهادار، کالاها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله، قرارداد های آتی، ارز، طلا، نقره، برنامه های بازنشستگی و املاک وجود دارد. سرمایه گذاران معمولا برای تعیین فرصت‌های مطلوب سرمایه گذاری از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده می کنند و معمولاً ترجیح می دهند ضمن در نظر گرفتن افزایش بازده، ریسک را به حداقل برسانند.

یک سرمایه گذار با یک تریدر تفاوت دارد. سرمایه گذار سرمایه خود را برای سود درازمدت درگیر می‌کند در حالی که یک تریدر با خرید و فروش دوباره و دوباره اوراق بهادار به دنبال سود کوتاه مدت است. سرمایه گذاران معمولا در دو نوع مشارکت در سرمایه یا سرمایه گذاری های بدهی بازده خود را تولید می‌كنند.

مشارکت در سرمایه مستلزم نگهداری کوین در قالب سهام شرکت است که علاوه بر سود قابل توزیع سهام را نیز پرداخت می‌کند. سرمایه گذاری در اوراق بدهی ممکن است به صورت وام به اشخاص دیگر یا شرکت ها باشد یا به شکل خرید اوراق بهاداری که توسط دولت‌ها صادر شده یا موسسه هایی که سود را در قالب کوپن پرداخت می‌کنند.

سرمایه گذار چگونه کار می‌کند

سرمایه گذاران یک دسته یکنواخت نیستند. آنها تحمل ریسک، سرمایه، سبک، اولویت‌ها و بازه های زمانی مختلفی را دارند. به عنوان مثال برخی از سرمایه گذاران ممکن است سرمایه گذاری‌هایی با ریسک کم را ترجیح دهند که سودهای محافظه کارانه مانند گواهی سپرده ها یا برخی محصولات اوراق قرضه را شامل می‌شوند. در همین حال سرمایه گذاران دیگر برای کسب سود بیشتر تمایل بیشتری به ریسک بیشتر دارند. این سرمایه گذاران ممکن است در ارزها، بازارهای نوظهور یا سهام سرمایه گذاری کنند.

می‌توان بین اصطلاحات “سرمایه گذار” و “تریدر” تمایز قائل شد زیرا سرمایه گذاران معمولا برای سالها تا دهه‌ها وضعیت معاملاتی خود را نگه می‌دارند (که “تریدر وضعیت” یا “سرمایه گذار خریدار و نگه دار” نامیده می‌شوند). در حالی که تریدر ها به طور کلی برای دوره‌های کوتاه تر وضعیت های معاملاتی را نگه می‌دارند. برای مثال تریدر اسکالپ وضعیت‌های خود را به اندازه چند ثانیه نگه می‌دارند. از طرف دیگر تریدر سویینگ به دنبال وضعیت‌هایی هستند که چند روز تا چند هفته نگه داشته می‌شوند.

سرمایه گذاران سازمانی، سازمان‌هایی مانند موسسات مالی یا صندوق های سرمایه گذاری مشترک هستند که در سهام و سایر سندهای مالی سرمایه گذاری می‌کنند و پورتفولیوهای قابل توجهی ایجاد می‌کنند. غالبا آنها می‌توانند برای سرمایه گذاری های بزرگتر از چندین سرمایه گذار كوچكتر (افراد و یا موسسات) سرمایه جمع كنند. به همین دلیل غالبا سرمایه گذاران سازمانی نسبت به سرمایه گذاران خرده فروش از قدرت و تاثیر بیشتری در بازار برخوردار هستند.

نتایج کلیدی

  • سرمایه گذاران را می‌توان از تریدر ها متمایز کرد زیرا سرمایه گذاران وضعیت های استراتژیک بلند مدت را در شرکت ها یا پروژه ها به دست می‌گیرند.
  • سرمایه گذاران پورتفولیو را یا با یک جهت گیری فعال می‌سازند که سعی در غلبه بر مبنای شاخص دارند یا یک استراتژی غیرفعال که سعی در پیگیری این شاخص دارد.
  • همچنین ممکن است سرمایه گذاران به سمت استراتژی های رشد یا انتخاب سهام حرکت کنند.

سرمایه گذار غیر فعال و فعال

ممکن است سرمایه گذاران استراتژی های مختلف بازار را اتخاذ کنند. سرمایه گذار غیر فعال به خرید و نگه داشتن شاخص های مختلف بازار تمایل دارند و ممکن است با تخصیص ارزش آنها به انواع خاص دارایی‌ها بر اساس قوانینی مانند نظریه سبد سهام مدرن (MPT) حداکثر استفاده را ببرند. برخی دیگر ممکن است سهامداران باشند که بر اساس تحلیل فاندامنتال صورتهای مالی صنفی و نسبتهای مالی سرمایه گذاری می‌کنند.

یک نمونه از این سرمایه گذاران “ارزش” است که به دنبال خرید سهام با قیمت پایین سهم نسبت به ارزش دفتری (Book Value) خود هستند. برخی دیگر ممکن است به دنبال سرمایه گذاری بلند مدت در سهام “رشد” باشند که ممکن است در این لحظه ضرر بدهند اما به سرعت در حال رشد هستند و در آینده سود دهی دارند.

محبوبیت سرمایه گذاری غیر فعال (مبتنی بر شاخص) رو به افزایش است و انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۰ از استراتژی های فعال سرمایه گذاری به عنوان منطق غالب بازار بورس سبقت بگیرد. به نظر میرسد رشد صندوق های سرمایه گذاری کم هزینه، صندوق‌های قابل معامله و ربات‌های مشاور دلیل افزایش این محبوبیت هستند.

شما کدام یک از انواع سرمایه گذاران هستید و چه منطقی برای انتخاب خود دارید؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.