طبقه‌بندی بازارهای مالی


طبقه‌بندی بازارهای مالی

بازارهای مالی بر پايه معیارهای متفاوتی قابل طبقه‌‌بندی هستند:

– طبقه‌بندي بر اساس نوع دارايي
– طبقه‌بندي بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
– طبقه بندي بر اساس سررسيد تعهدات مالي

• بر اساس نوع دارايي:

مي‌توان بازار اوراق بهادار را به دسته‌هاي زير تقسيم‌بندي كرد:
بازار سهام: در این بازار، سهام شرکت‌ها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد می‌شود.
بازار اوراق بدهی: بازاری است که طبقه‌بندی بازارهای مالی در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد می‌شوند.
بازار ابزارهاي مشتق: بازاري است براي معاملات ابزارهايي مبتني بر دارايي‌هاي مالي يا فيزيكي كه از آن جمله مي توان به اختيار معامله و قرارداد آتي اشاره كرد.

• طبقه بندي بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:

بازار دست اول (اولیه)
شرکت‌ها، مؤسسات و بنگاه‌های اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند كه اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، به‌دست می‌آورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام می‌شود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر می‌شوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.

بازار دست دوم (ثانویه)
پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن ‌که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته می‌شود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پيدا مي‌كنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگي اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش ‌دهد، ضمن این‌که شرایطی فراهم می‌آورد که قرض‌دهندگان و قرض‌گیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایه‌گذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند.
دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام می‌شود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد می‌شود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری می‌شود و در نتیجه ضربه‌های کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایه‌گذار خواهد داشت.

• طبقه بندي بر اساس سررسید تعهدات مالی:

الف ) بازار پول ( Money market )
بنا به تعریف، بازار پول بازاری برای دادوستد پول و دیگر دارایی‌های مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یک‌سال دارند. همچنین می‌توان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاه‌های تجاری این امکان را می‌دهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند.

ب ) بازار سرمایه ( Capital market )
برپایه طبقه‌بندی بازار مالی با نگرش به سررسید دارایی‌ها، بازار سرمایه به بازار دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و دارایی‌های بدون سررسید اطلاق می‌شود. این بخش از بازار مالی نقش مهمتری در گردآوری منابع پس‌اندازی و تأمین نیازهای سرمایه‌گذاری واحدهای تولیدی دارد. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گسترده‌تر است و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است.
مهمترین کارکرد بازارهای مالی شامل بازارهای پول، سرمایه و بیمه در اقتصاد ملی، تجهیز منابع پس اندازی و هدایت آن به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی است، ضمن آنکه تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اقتصادی نیز اغلب در شمار کارکردهای این بازارهاست.

نقش بازارهای مالی در اقتصاد جهانی

بازارهای مالی

بازار مالی جایی است که در آن دارایی های مالی مورد مبادله قرار می‌گیرند. به بیانی دیگر می توان گفت که بازار نهادی است که در آن انواع مبادلات شامل: مبادلات کالاها، خدمات و دارایی های مالی، بین عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان تحقق پیدا می کند. نقش و اهمیت نظام مالی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی کشورها به گونه ای است که می توان تفاوت اقتصادهای توسعه یافته و توسعه نیافته را در درجه کارآمدی و کارآیی نظام مالی آنها پیدا کرد.

بازارهای مالی و رشد اقتصادی دو موضوع کاملا مرتبط به هم و وابسته می باشند. اهمیت به بازار های مالی باعث ایجاد یک واسط بین بنگاه های تولیدی و صنعتی و دارندگان منابع مالی شده و می تواند باعث پیشرفت و رشد اقتصادی شود. این بازارها، دارای نقش مهمی در تجهیز و هدایت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخش های تولیدی، صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی هستند. توسعه اقتصادی، لازمه انباشت سرمایه است. بازار سرمایه که به عنوان یکی از مهم ترین ارکان بازار مالی نقش موثری درجمع آوری امکانات مالی وسرمایه ای به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشورها برعهده دارد و در اکثر کشورهای جهان نقش تامین مالی اعتبارات مورد نیاز بنگاه های اقتصادی را ایفا می کند.

سرمایه‌گذاری یکی از رکن های اساسی در رشد اقتصادی است. همانطور که میدانیم رشد و توسعه اقتصادی و پایدار، همیشه یکی از اهداف همه کشورها بوده و هست. در اقتصاد، سرمایه به عنوان مهم ترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی شناخته شده‌ است. توسعه اقتصادی، نیازمند انباشت سرمایه است. مؤسسات تامین مالی و بورس که جز ارکان اصلی بازار‌های مالی هستند، نقش به ‌سزایی در تأمین سرمایه های اقتصادی دارند و این دو رکن اصلی، در جذب، تامین سرمایه و رشد اقتصادی تاثیر زیادی دارند. همچنان در دنیا می بینیم که هر چقدر بازار های مالی رشد بیشتری کرده باشند به همان اندازه رشد اقتصادی نیز افزایش پیدا کرده است. به گونه ای که گفته می شود” بازار بورس به عنوان دماسنج اقتصاد” عمل می کند.

برای مطالعه مقاله فرآیند سرمایه گذاری در کسب و کارها می توانید از این لینک استفاده نمایید.

توسعه اقتصادی

نقش بازارهای مالی در رشد وتوسعه اقتصادی:

بازارهای مالی، دارای نقش مهمی در هدایت سرمایه ی موجود در اقتصاد، به سمت بخش های تولیدی و صنعتی هستند و به عنوان یک واسطه به سرعت بخشیدن در رشد اقتصادی کمک می کند. بهبود بخشیدن به فضای کسب و کار و همچنین رشد اقتصادی از مهم ترین شاخص ها در رشد اقتصادی کشورها محسوب می شوند. پس می توان به این نتیجه رسید که توجه به بازار مالی و کارآمد کردن آن، باعث رشد اقتصادی و بهتر کردن تمام زمینه های اقتصادی، چه در بخشهای دولتی یا صنعتی و …. را به دنبال دارد.

سرمایه‌گذاری هم نقش تعیین ‌کننده ‌ای دراین رشد اقتصادی دارد. یکی از اهداف مهم کشورها، دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است. در ادبیات اقتصادی، سرمایه به عنوان رگ حیات یک نظام اقتصادی تلقی می شود و اصرار زیادی بر تشکیل آن به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی شده است.

میزان این رشد در گرو انباشت و بهره‌وری اقتصاد است و این دو بستگی به چگونگی سرمایه‌گذاری دارد. در زمینه رشد و توسعه اقتصادی به مؤسسات پولی و اعتباری و بازار اوراق بهادار که رکن های اساسی بازار‌های مالی هستند، می توان اشاره کرد که این مؤسسات نقش قابل توجهی را در تأمین سرمایه‌های اقتصادی و بهره‌وری بر عهده دارند.

بررسی عملکرد این دو رکن اصلی از نظر اقتصادی، می‌تواند مسایل مبهم بسیاری را از منظر اقتصاد کلان برای تحلیل‌گران روشن کند تا در حل مشکلات کشور و تأمین منابع بیشتر برای سرمایه‌گذاری و تخصیص بهینه منابع مورد استفاده قرار گیرد.

برای مطالعه مقاله مدیریت سرمایه در گردش می توانید از این لینک استفاده نمایید.

طبقه بندی بازارهای مالی

طبقه بندی بازارهای مالی

طبقه بندی بازارهای مالی:

طبقه بندی بر اساس ماهیت حق مالی، شامل: بازار بدهی و بازار سرمایه

طبقه بندی بر اساس سر رسید حق مالی، شامل: بازار پول و بازار سرمایه

طبقه بندی بر اساس مرحله انتشار، شامل: بازار اولیه و بازار ثانویه

طبقه بندی بر اساس واگذاری فوری، شامل: بازار نقدی و بازار مشتقه

طبقه بندی بر اساس ساختار سرمایه، شامل: بازار حراج، خارج از بورس و واسطه ها

طبقه بندی بر اساس پیوستگی و ناپیوستگی، شامل: بازار پیوسته و ناپیوسته

طبقه بندی بر اساس بازار مالی جهانی، شامل: درونی و بیرونی( بین الملل)

ویژگی های اساسی طبقه‌بندی بازارهای مالی بازار مالی کارآمد:

  • متناسب با روحیات شرکت کنندگان: شرکت کنندگان در بازار مالی از لحاظ روحیه به سه گروه ریسک گریز، ریسک پذیر و متعارف تقسیم می‏شوند. صاحبان وجوه ریسک گریز تلاش می کنند تا با نهادها و مؤسسه هایی کار کنند که در زمان مقرر، سود مشخص و از قبل تعیین شده ‏ای را، به آنان پرداخت کنند، هر چند نرخ آن سود در مقایسه با سود انتظاری مؤسسه‏ های دیگر کم‏تر باشد. در مقابل، صاحبان وجوه ریسک‏پذیر، به دنبال مؤسسه‏هایی هستند که در قبال تحمل ریسک، سود انتظاری بالایی را ارائه می‏کنند و افراد متعارف بیش‏تر از موجودی بازار متأثر هستند و جهت گیری خاصی ندارند. متقاضیان وجوه نیز اگر ریسک گریز باشند، دوست دارند سراغ واسطه ‏های مالی بروند که حاضرند در تحمل مخاطره ها، به بنگاه اقتصادی کمک می کنند و اگر ریسک پذیر باشند، به معامله ‏های قطعی علاقه دارند و ترجیح می‏دهند با پذیرش تمام مخاطره ها کل سود را خودشان بردارند، و متقاضیان متعارف به طور معمول ترکیبی از انواع ابزارهای تأمین مالی (مانند فروش سهام و استقراض) را انتخاب می کنند. و نظام مالی باید با طراحی مؤسسه ها و ابزارهای گوناگون پاسخگوی تمام روحیات و نیازهای مشتریان باشد.
  • همسویی با اهداف و انگیزه های شرکت کنندگان: نظام مالی موفق باید توجه کافی را به اهداف و انگیزه ‏های شرکت کنندگان (عرضه کنندگان و متقاضیان وجوه) داشته باشد تا بتواند توجه آنان را به مشارکت در نظام جلب کند، و کاملا مشخص است که این اهداف و انگیزه ها در اشخاص مختلف، و حتی در یک فرد متفاوت است.
  • قابلیت انطباق با بازارهای مالی بین ‏المللی: اگر چه اضطراب اصلی بازار مالی، تطبیق آنها با فرهنگ، اهداف و انگیزه‏ها و روحیات شرکت کنندگان داخلی است، ولی با پیشرفت بازارهای مالی بین المللی و گسترش ارتباط ‏ها و همکاری‏های فراملی نمی‏توان به بازار مالی بسته اکتفا کرد. باید در طراحی نهادها و ابزارها نهایت دقت‏ و ظرفیت‏ها را به کار برد تا در هنگام نیاز، چه در سمت عرضه سرمایه نقدی و چه در سمت تقاضا، بتوان با بازارهای مالی بین‏المللی به ویژه کشورهای اسلامی معامله کرد.
  • هماهنگی با فرهنگ رایج جامعه: نظام مالی، نهادها و ابزارهای قابل استفاده در هر جامعه ای، باید در درجه اول، با فرهنگ عمومی جامعه مخصوصا با اعتقادات دینی و مذهبی آن سازگار باشد. زیرا اگر بر خلاف آن باشد، استمرار و پایداری لازم را نخواهد داشت و به مرور زمان از عرصه مبادلات خارج خواهد شد.

برای مطالعه مقاله مدل قیمت گذاری آربیتراژ می توانید از این لینک استفاده نمایید.

مزایای بازارهای مالی

مزایای بازارهای مالی

مزایای بازارهای مالی:

جریانی از بازار پول، در شرایط رونق اقتصادی، به سمت بازار سرمایه به وجود می‌آید که مزایای آن عبارتند از:

  1. بازارهای مالی در صورت عملکرد درست، می‌توانند اثر مثبت و قابل ملاحظه‌ای بر روی متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشند.
  2. بازار مالی، سرمایه ها را برای سرمایه گذاری در فناوری جمع آوری می کند، و از یک طرف با تأمین پول مورد نیاز کارآفرین به رشد فناوری و تجاری شدن ایده آنها کمک کرده، از طرف دیگر مشوقی برای سرمایه‌گذاران کوچک، در سرمایه‌گذاری ها هستند.
  3. این بازارها اطلاعات جدیدی در زمینه‌ فرصت‌های سرمایه‌گذاری، ایجاد می‌کنند.
  4. بازارهای مالی، برای شرکتهای بزرگ و با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکت های موفق و تنبیه شرکت های زیانده، نقش نظارتی مهمی را ایجاد می کنند که از بسیاری از سیستم های نظارت بوروکراتیک مؤثرتر عمل می کنند. و با توجه به عدم تقارن های اطلاعاتی که در بازارهای مالی وجود دارد و باعث می‌شود تا مؤسسات وام دهنده، اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام گیرنده نداشته باشند، این نقش بازارهای مالی تأثیر مهمی در کم کردن شکست های بازار در بخش وام و اعتبارات دارد.
  5. بازارهای مالی، ریسک سرمایه گذاری را تقسیم می کنند. اگر سرمایه گذاران مجبــور باشند که خــود در پروژه‌ها سرمایه گذاری کنند، قـدرت تنوع سازی آنها به شدت کم می شود. در حالی که نقدشـوندگی بالاتر در بازار سهام و امکان خرید سبد متنوعی از سهام، این امکان را فراهم می کند تا سرمایه گذاران خود را در برابر ریسک شرکتی، در امان بدارند.

وظایف بازار مالی:

وظایفی بر عهده بازار های مالی وجود دارد که اجرای درست و به موقع آنها تخصیص کارایی منابع را به همراه دارد. به طوری که این وظایف نقش تعیین کننده ای در رشد و توسعه اقتصادی دارد. این وظایف عبارتند از :

  1. واسطه مالی وظیفه خطیر و پرهزینه و زمان بر، ارزیابی مدیران بنگاه ها وطرح ها را بر عهده دارند.
  2. نظام مالی اقدام به تجهیز منابع از پس انداز های کوچک و پراکنده، برای هدایت به سمت بنگاه ها و طرح هایی که نام اقتصادی بر روی آنها گذاشته شده است.
  3. واسطه های مالی و مشارکت کنندگان در بازار، زمینه اداره و کنترل شرکت ها، بنگاه ها و مدیران را فراهم می کنند.
  4. نظام مالی تجارت و مبادله را آسان و راحت می کند.
  5. نظام مالی ریسک را قیمت گذاری کرده و مکانیسم ادغام وکنترل را فراهم می کند.

سخن پایانی

در پایان می توان گفت که توسعه بازار مالی یکی از کلیدهای اساسی دستیابی به رشد بلند مدت اقتصاد است. بازار مالی در صورتی می تواند به رشد اقتصادی منجر شود که بتواند زمینه مناسب جهت تخصیص بهینه منابع را فراهم ساخته و سبب افزایش کارایی سرمایه شود. رشد غیر تورمی بلند مدت اقتصادی، افزایش تولید و اشتغال، نیازمند تجهیز منابع مالی و تخصیص بهینه آنها در اقتصاد ملی است و این امر مهم با کمک بازارهای مالی سازمان یافته و کارآمد که در آن تنوع ابزارهای مالی، ایجاد فضای رقابتی و شفافیت اطلاعات وجود دارد میسر خواهد بود. زیرا کارآمدی بازار مالی ملزم به روان سازی معاملات و افزایش نقدینگی و فراهم نمودن شرایط مدیریت ریسک است. و این امر باید درتدوین سیاست های کلان اقتصادی که توسعه مالی را هدف دارد مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ضرورت مشاور در کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.

جهت برخورداری از کلیه خدمات مالی و حسابداری می توانید با شماره 09120202822 تماس بگیرید.

انواع ریسک در بازارهای مالی و بورس

معمولاً طبقه بندی های مختلفی برای انواع ریسک وجود دارد.در یک دسته بندی کلی ریسکی را به دو دسته ریسک غیر سیستماتیک و ریسک سیستماتیک می توان طبقه بندی نمود. ریسک غیر سیستماتیک ناشی از عوامل مختلف مربوط به شرکت و صنعتی است که شرکت در آن قرار دارد،نصیر وضعیت مالی شرکت،سیاست‌های تقسیم سود،میزان بدهی ها و ساختار سرمایه و همچنین شرایط خاص صنعت.

ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر ناشی از عوامل بازار و تغییرات در شرایط اقتصادی،اجتماعی و سیاسی است و عوامل بیرون از سازمان در افزایش یا کاهش ریسک سیستماتیک سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار شرکت موثر اند و چون این ریسک ناشی از نوسانات بازار است به آن ریسک بازار نیز میگویند.

در یک روش دیگر طبقه بندی،ریسک را می توان به شش دسته طبقه بندی نمود.
یک: ریسک تجاری دو: ریسک ناشی از کاهش نوسانات خرید سه: ریسک مالی چهار: ریسک نرخ بهره پنج: ریسک نقدینگی شش: ریسک بازار

ریسک تجاری ناشی از تفاوت بین درآمد هر سهم واقعی و درآمد هر سهم پیش بینی شده است.هر قدر که این تفاوت بیشتر باشد ریسک تجاری بالاتر است.مسلمان درآمد هر سهم تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر توان فروش کالا در بازار و هزینه‌های شرکت قرار می گیرد. هر وقت که نوسانات در حجم فروش کالا در بازار بالاتر باشد،نوسانات درآمد هر سهم بالاتری خواهند بود. از طرف دیگر در صورتی که دارایی های ثابت اضافی در شرکت نگهداری شود و استفاده بهینه از دارایی های به عمل نیاید،هزینه‌های صحبت اضافی بر روی کالای تولید شده سرشکن شده و بهای تمام شده هر واحد محصول را افزایش خواهد داد،که این امر نیز بر روی سود خالص شرکت و درآمد هر سهم تأثیر منفی خواهد داشت. ریسک تجاری یکی از انواع ریسک های غیر سیستماتیک است.

ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید که یکی از انواع ریسک‌های سیستماتیک است زمانی به وقوع می پیوندد که تورم وجود داشته باشد. حال هرقدر که نرخ تورم بالاتر باشد،قدرت خرید کاهش بیشتری خواهد یافت. دانلود در صورتی که سرمایه گذاری بر روی اوراق بهاداری با درآمد ثابت،سرمایه گذاری نمایند،با افزایش نرخ تورم،نرخ بازده واقعی آن اوراق کاهش خواهد یافت زیرا نرخ بازده اعلام شده اوراق بهادار در زمان سرمایه گذاری یا نرخ بازده اسمی،شامل نرخ تورم نیز است و اگر نرخ تورم افزایش یابد نرخ بازده واقعی کاهش خواهد یافت.

نرخ بازده واقعی=نرخ بازده اسمی-نرخ تورم

ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید اوراق بهادار با درآمد متغیر،کمتر از اوراق بهادار با درآمد ثابت است،زیرا هر چند که هزینه های شرکت صادر کننده اوراق به دلیل افزایش تورم افزایش می یابد اما درآمد شرکت نیز افزایش می یابد و با افزایش سود بعد از کسر مالیات، سود هر سهم نیز افزایش خواهد یافت و به نوعی افزایش نرخ تورم را برای سرمایه گذاران اوراق بهادار،جبران خواهد نمود و به دلیل افزایش سود هر سهم،قیمت بازار سهام نیز افزایش نموده و بدین ترتیب مانع از کاهش قدرت خرید آنان خواهد گردید.

ریسک مالی در ارتباط با هزینه های تامین مالی از خارج شرکت نظیر وام های طبقه‌بندی بازارهای مالی اخذ شده یا اوراق قرضه منتشر شده توسط شرکت است لذا به عنوان ریسک غیر سیستماتیک تلقی می شود.منابعی را که شرکت به منظور تامین مالی انتخاب می‌نماید دارای هزینه های ثابت هستند و در صورتی که سود حاصل از سرمایه گذاری وام های اخذ شده یا اوراق قرضه فروخته شده بیشتر از هزینه‌های تأمین مالی باشد ریسک مالی کاهش خواهد یافت و گرنه شرکت دچار نوسان سود و به دنبال آن ریسک مالی بالاتر خواهد شد.

ریسک نرخ بهره نیز ناشی از نوسانات نرخ بهره و شرایط اعتباری است. در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید،در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید سرمایه گذاری کند،با کاهش نرخ بهره اوراق مشابه، احتمال بازخرید اوراق توسط صادر‌کننده وجود دارد و سرمایه‌گذار نه تنها منافع حاصل از سرمایه گذاری بر روی این اوراق را از دست میدهد بلکه فرصت های سرمایه گذاری را که قبلا در اختیار وی قرار داشته از دست خواهد داد. از طرف دیگر در صورتی که نرخ بهره سایر اوراق افزایش یابد و امکان واگذاری اوراق به صادرکننده قبل از سررسید وجود داشته باشد،با واگذاری اوراق به صادرکننده و خرید اوراق جدید با نرخ بهره بالاتر،منافع سرمایه گذار افزایش خواهد یافت. ریسک ناشی از نوسان نرخ بهره در طبقه‌بندی مربوط به ریسک که سیستماتیک قرار میگیرد.

ریسک نقدینگی،مربوط به توان فروش اوراق بهادار در بازار می‌شود.هر قدر که امکان فروش اوراق بهادار در بازار بالاتر باشد ریسک تبدیل به وجه نقد شدن آن اوراق یا ریسک نقدینگی به پایین تر خواهد بود.حال در صورتی که اوراق بهادار خریداری شده سریعاً قابل تبدیل به وجه نقد نباشد،سرمایه گذار فرصت های سرمایه گذاری های جدید را از دست خواهد داد و جهت ممانعت از این امر حتی ممکن است اوراق بهادار خود را به قیمتی کمتر از قیمت خریداری شده به فروشد.

ریسک بازار، که همان ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر است،ناشی از کاهش ارزش اوراق بهادار سرمایه گذاری شده،به دلیل کاهش ارزش این اوراق در بازار است.بازار تحت تأثیر عوامل متفاوتی است و قیمت سهام و اوراق بهادار همیشه در حال افزایش نیست و از این نظر سرمایه گذاری بر روی برخی اوراق بهادار توام با ریسک است.هرکس که نوسانات شاخص قیمت اوراق بهادار بالاتر بوده و همبستگی بین تغییرات اوراق بهادار سرمایه گذاری شده و شاخص قیمت اوراق بهادار بیشتر باشد ریسک بازار بالاتر خواهد بود.

در روش طبقه بندی ریسک که عمدتا مرتبط با ریز که ناشی از تامین مالی از طریق قراردادهای اجاره به شرط تملیک است،ریسک به ریسک اعتباری،ریسک نرخ بهره،ریسک نقدینگی،ریسک معاملاتی،ریسک تبعیت از قانون بر ریسک جغرافیای،تقسیم می شود.

ریسک اعتباری،ریسک مرتبط با سودآوری یا ناشی از افزایش سرمایه متاثر از تعهدات قرارداد منعقده با بانک است.بانک تامین کننده توان پرداخت اجاره کننده را مورد بررسی قرار می دهد تا از میزان ریسک اعتباری مشتری اطلاع پیدا کند.

برگرفته از کتاب بورس اوراق بهادار نوشته استاد زکیه شوشتریان

قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.

بازار مالی چیست؟ انواع بازارهای مالی کدام اند؟

بازار مالی

بازار مالی (Financial Market) اصطلاحی گسترده است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار می رود. هر بازاری که در آن تجارتی صورت می گیرد یک بازار مالی محسوب می شود. حتی بازارهایی که در آنها تجارت اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، فلزات و مشتقات آنها انجام می شود هم بازار مالی هستند.

نظام مبتنی بر اقتصاد بازار در سطح کلان به وجود بازارهای 4 گانه اعتقاد دارد. این بازارها عبارتند از: بازار کالا، بازار کار، بازار پول و بازار سرمایه. تجزیه و تحلیل بازارهای 4 گانه تعادل عمومی را به اثبات می رساند. دو بازار از بازارهای یاد شده در ارتباط با بخش مالی می باشد. بخش مالی روی دوم سکه اقتصاد است که در واقع مکمل بخش واقعی اقتصاد است. بنابراین تعادل بلند مدت و با ثبات هر نظام اقتصادی هنگامی به دست می آید که دو بخش مالی و اقتصادی با ارتباطات درونی خود در شرایط تعادلی عمل کنند. بر این اساس می توان گفت که بخش مالی تزریق کننده حیات به بخش حقیقی اقتصاد است و منظور از توسعه مالی، توسعه سیستم یا بخش مالی یعنی بازارها، نهادها و ابزارهای مالی می باشد.

بازار مالی

کارکردهای بازار مالی

جذب و تجهیز پس اندازها و تخصیص بهینه منابع (انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی)

انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی نقش اساسی بخش مالی اقتصاد است. واحدهای اقتصادی به طور کلی شامل واحدهای دارای پس انداز و واحدهای سرمایه گذاری هستند. نقش بازارهای مالی این است که این دو گروه مزبور را به یکدیگر نزدیک کند و راهکاری فراهم نمایند که وجوه از واحدهای دارای مازاد پس انداز به واحدهای مواجه با کمبود منابع یا کسری پس انداز انتقال یابد. بدیهی است که تأثیر این نقل و انتقال وجوه فراهم طبقه‌بندی بازارهای مالی آوردن امکانات سرمایه گذاری مولد است. بنابراین ملاحظه می شود که در صورت عدم وجود یا ضعف بازارهای مالی، امکان تحقق سرمایه گذاری های مولد در سطح وسیع وجود نخواهد داشت.

تعیین قیمت وجوه و سرمایه

قیمت وجوه و سرمایه نیز در بازارهای مالی تعیین می شود. بنابراین بازارهای مالی با تعیین قیمت سرمایه و وجوه، بنگاه ها را در تصمیم گیری های سرمایه گذاری و برنامه ریزی های مالی کمک می کنند. به طوری که قیمت بازاری سرمایه توسط بنگاه می تواند با بازده انتظاری ناشی از آن مورد مقایسه قرار گیرد و بدین ترتیب بنگاه ها سرمایه خود را به سرمایه گذاری هایی که بازده آن ها بالاتر یا مساوی هزینه سرمایه آن هاست اختصاص دهند.

همچنین با استفاده از هزینه سرمایه که در بازار مالی تعیین می شود، امکان مقایسه و ترجیح سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلند مدت فراهم می شود. اما فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به درستی و به شکل عادلانه انجام می گیرد که شرایط رقابتی بر بازار حاکم باشد. در این شرایط عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین می کند و قیمت تعیین شده توسط بازار بهترین راهنما برای عرضه کنندگان وجوه یعنی پس اندازکنندگان و سرمایه گذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپرده پذیران خواهد بود. بدین وسیله تصمیم گیری برای طبقه‌بندی بازارهای مالی هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایه ای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت.

بازار مالی

انتشار و تحلیل اطلاعات

بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری می نمایند و از طریق قیمت های منتشر شده منعکس می نمایند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه ارزیابی بنگاه ها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکرده اند، می توانند قیمت های سهام را که منعکس کننده اطلاعاتی است که دیگران به دست آورده اند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث می شود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات درباره فرصت های سرمایه گذاری، می تواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.

تسهیل دادوستدها

سیستم های مالی که هزینه های مبادلاتی را کاهش می دهند، می توانند موجب تخصصی تر شدن فعالیت ها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همان طور که آدام اسمیت (1779) نیز ادعا می کند، هزینه مبادلاتی کمتر باعث تخصصی تر شدن کارها می شود. وجود واسطه ای همانند پول، باعث می شود تا هزینه های مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله ساده تر و روان تر گردد. وجود نهادهای واسطه ای نیز خود باعث کاهش این هزینه ها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارآیی و رشد بالاتر می شود.

توزیع خطر و مدیریت ریسک

بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایه پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع می کنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع می شود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیت های اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پس انداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازده غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آن ها توزیع می کنند.

بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایه گذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایه گذاری می کنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک می شود. کل ریسک به این علت کاهش می یابد که زیان در بعضی از سرمایه گذاری ها توسط منافع ناشی از سایر سرمایه گذاری ها جبران می شود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش می دهند. نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل دارایی ها به قدرت خرید در قیمت های مورد توافق است. هزینه های مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش می دهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک می کنند.

بازار مالی

طبقه بندی انواع بازارهای مالی در ایران

بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقه بندی هستند:

طبقه بندی بر اساس نوع دارایی
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی

انواع بازار مالی بر اساس نوع دارایی

الف) بازار سهام

در این بازار، سهام شرکت ها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد می شود.

ب) بازار اوراق بدهی

بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت (اوراق قرضه) دادوستد می شوند.

ج) بازار ابزارهای مشتق

بازاری است برای معاملات ابزارهایی مبتنی بر دارایی های مالی یا فیزیکی از که آن جمله می توان به اختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.

طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار

بازار مالی

بازار مالی دست اول (اولیه)

شرکت ها، مؤسسات و بنگاه های اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، به دست می آورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام می شود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر می شوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.

بازار مالی دست دوم (ثانویه)

پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته می شود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پیدا می کنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش دهد، ضمن این که شرایطی فراهم می آورد که قرض دهندگان و قرض گیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایه گذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند.

دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام می شود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد می شود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری می شود و در نتیجه ضربه های کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایه گذار خواهد داشت.

طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی

بازار مالی

الف ) بازار پول ( Money market )

بنا به تعریف، بازار پول بازاری برای دادوستد پول و دیگر دارایی های مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یک سال دارند. همچنین می توان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاه های تجاری این امکان را می دهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند.

ب ) بازار سرمایه ( Capital market )

برپایه طبقه بندی بازار مالی با نگرش به سررسید دارایی ها، بازار سرمایه به بازار دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و دارایی های بدون سررسید اطلاق می شود. این بخش از بازار مالی نقش مهمتری در گردآوری منابع پس اندازی و تأمین نیازهای سرمایه گذاری واحدهای تولیدی دارد. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گسترده تر است و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است.
مهمترین کارکرد بازارهای مالی شامل بازارهای پول، سرمایه و بیمه در اقتصاد ملی، تجهیز منابع پس اندازی و هدایت آن به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی است، ضمن آنکه تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اقتصادی نیز اغلب در شمار کارکردهای این بازارهاست.

بازار پول (Money Market)

این بازار یکی از بزرگترین بازارهای مالی و سرمایه جهان است که بانک ها و شرکت های دولتی و خصوصی و همچنین سهامداران در آن فعال می باشند. این بازار به چهار دسته بزرگ و اصلی اوراق قرضه دولتی، شرکتی، شهرداری، اوراق خزانه بانکی، اسناد بانکی و گواهی اسناد سپرده تقسیم می شود. به صورت کلی این بازارها در راستای جذب سرمایه برای راه اندازی پروژه های شرکت های خصوصی و دولتی و انتشار اوراق برای سرمایه گذاران فعالیت می کند که البته در مقالات بعدی به صورت کامل راجع به هر بخش توضیحات کامل خواهیم داد. در حالت کلی این بازارها بیشتر برای افرادی که به دنبال سرمایه گذاری هایی با ریسک و همچنین سود کم هستند مناسب می باشد.

بازار مالی

بازار ارز (Currency Market)

آخرین گروه از دسته بندی بازار های مالی و سرمایه بازار ارز (Currency Market) می باشد که شامل بازار مالی فارکس (Forex Market) یا foreign exchange market می باشد. این بازار یکی از بزرگترین بازارهای مالی بین المللی می باشد که گردش مالی روزانه آن حدود ۷۰۰۰ میلیارد دلار می باشد و جزو پر طرفدارترین بازارهای مالی آنلاین دنیا می باشد که تعداد زیادی از تحلیلگران، معامله گران، شرکت ها، بانک ها و موسسات از سرتاسر دنیا در آن فعالیت می کنند.

ریسک های موجود در بازار مالی ایران

ریسک دولتی

این ریسک که بر اساس پایین بودن قدرت اعتبار کشور و دولت ایران در تأمین منابع مالی از طریق قرض از بانک بر ؟ یا بازار بین المللی میباشد بر اساس قیمت اخیر پایین نفت و رشد متوسط اقتصادی و منفی بودن سطح تجاری کشور به وجود آمده است. به دنبال برداشته شدن تدریجی تحریمهای اقتصادی از ژانویه سال ۲۰۱۶، اعتبار ایران نسبتاً با رشد کمی به دلیل افزایش صادرات نفتی ایران به حد قبل تحریمها و وارد شدن سرمایه های خارجی مواجه شده است سطح پایین بدهیها بین تمامی و همچنین افزایش دسترسی کشور ایران به بازارهای تأمین مالی به کم شدن این ریسک کمک خواهد کرد.

ریسک نرخ ارز

این ریسک با توجه به برداشته شدن تحریمهای اقتصادی به دلیل فعالیتهای اتمی ایران و افزایش دیدگاه مثبت نسبت به آینده اقتصاد ایران کمتر میشود. ولی با این وجود، عدم اطمینان به دلیل یکی نبودن برنامه های رسمی دولتی و بازار مالی ارز که به سال ۲۰۱۸ موکول شده است به همراه نگرانی هایی که از اجمال تحریمهای جدید توسط دولت آمریکا، هنوز به آرایش نرسیده و دارای تحولات زیادی میباشد.

بازار مالی

ریسک بخش بانکها

ضعف بانکها به دلیل کمبود منابع، بالا بودن نرخ وامهای بی پایه و اساس، تغییرات در سیاستهایی که موجب تفاوت در پروسه ارائه تسهیلات بوجود آمده است باعث افزایش این ریسک شده است با وجود این که ایران در صدد شکستن مسأله تحریمهای اقتصادی از جانب دولت آمریکا در خصوص دلار آمریکا که به عنوان ارز رسمی در مبادلات استفاده میشود، بیشتر بانکهای غربی با اطاعت از آمریکا با مبادله با دولت و بانکهای ایران سرباز میزنند.

ریسک سیاسی

با توجه به اینکه انتظار میرود با روی کار آمدن آقای روحانی، رئیس جمهور جدید در سال 2017، این ریسک کاهش یابد، ولی متأسفانه صحنه سیاسی هنوز دارای تزلزل بسیار بوده است به طوری که جناح راست در صدد … علاوه بر آن شده است که بر سر راه آقای روحانی وجود دارد، دولت جدید آمریکا نیز با به کارگیری سیاست مخالف ایران که با همکاری کشور اسرائیل و چند کشور حوزه خلیج فارس همراه است.

ریسک بخش اقتصادی

وابستگی ایران در بخش هیدروکربن موجب تزلزل اقتصادی ایران و افزایش یا کاهش قیمت و صادرات نفی شده است بعد از برطرف شدن مشکلات تحریمهای اتمی، ایران میتواند از نمای رقبای خود در حوزه خلیج فارس پیشی بگیرد ولی افزایش ریسک به دلیل افزایش تحمیل تحریمهای جدید از طرف کشور آمریکا باعث تنزل در اعتماد در اقتصاد داخلی و خارجی ایران میشود، تراز این ریسک را بالا میبرد.

نقش بازارهای مالی در اقتصاد جهانی

بازارهای مالی

بازار مالی جایی است که در آن دارایی های مالی مورد مبادله قرار می‌گیرند. به بیانی دیگر می توان گفت که بازار نهادی است که در آن انواع مبادلات شامل: مبادلات کالاها، خدمات و دارایی های مالی، بین عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان تحقق پیدا می کند. نقش و اهمیت نظام مالی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی کشورها به گونه ای است که می توان تفاوت اقتصادهای توسعه یافته و توسعه نیافته را در طبقه‌بندی بازارهای مالی درجه کارآمدی و کارآیی نظام مالی آنها پیدا کرد.

بازارهای مالی و رشد اقتصادی دو موضوع کاملا مرتبط به هم و وابسته می باشند. اهمیت به بازار های مالی باعث ایجاد یک واسط بین بنگاه های تولیدی و صنعتی و دارندگان منابع مالی شده و می تواند باعث پیشرفت و رشد اقتصادی شود. این بازارها، دارای نقش مهمی در تجهیز و هدایت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخش های تولیدی، صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی هستند. توسعه اقتصادی، لازمه انباشت سرمایه است. بازار سرمایه که به عنوان یکی از مهم ترین ارکان بازار مالی نقش موثری درجمع آوری امکانات مالی وسرمایه ای به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشورها برعهده دارد و در اکثر کشورهای جهان نقش تامین مالی اعتبارات مورد نیاز بنگاه های اقتصادی را ایفا می کند.

سرمایه‌گذاری یکی از رکن های اساسی در رشد اقتصادی است. همانطور که میدانیم رشد و توسعه اقتصادی و پایدار، همیشه یکی از اهداف همه کشورها بوده و هست. در اقتصاد، سرمایه به عنوان مهم ترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی شناخته شده‌ است. توسعه اقتصادی، نیازمند انباشت سرمایه است. مؤسسات تامین مالی و بورس که جز ارکان اصلی بازار‌های مالی هستند، نقش به ‌سزایی در تأمین سرمایه های اقتصادی دارند و این دو رکن اصلی، در جذب، تامین سرمایه و رشد اقتصادی تاثیر زیادی دارند. همچنان در دنیا می بینیم که هر چقدر بازار های مالی رشد بیشتری کرده باشند به همان اندازه رشد اقتصادی نیز افزایش پیدا کرده است. به گونه ای که گفته می شود” بازار بورس به عنوان دماسنج اقتصاد” عمل می کند.

برای مطالعه مقاله فرآیند سرمایه گذاری در کسب و کارها می توانید از این لینک استفاده نمایید.

توسعه اقتصادی

نقش بازارهای مالی در رشد وتوسعه اقتصادی:

بازارهای طبقه‌بندی بازارهای مالی مالی، دارای نقش مهمی در هدایت سرمایه ی موجود در اقتصاد، به سمت بخش های تولیدی و صنعتی هستند و به عنوان یک واسطه به سرعت بخشیدن در رشد اقتصادی کمک می کند. بهبود بخشیدن به فضای کسب و کار و همچنین رشد اقتصادی از مهم ترین شاخص ها در رشد اقتصادی کشورها محسوب می شوند. پس می توان به این نتیجه رسید که توجه به بازار مالی و کارآمد کردن آن، باعث رشد اقتصادی و بهتر کردن تمام زمینه های اقتصادی، چه در بخشهای دولتی یا صنعتی و …. را به دنبال دارد.

سرمایه‌گذاری هم نقش تعیین ‌کننده ‌ای دراین رشد اقتصادی دارد. یکی از اهداف مهم کشورها، دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است. در ادبیات اقتصادی، سرمایه به عنوان رگ حیات یک نظام اقتصادی تلقی می شود و اصرار زیادی بر تشکیل آن به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی شده است.

میزان این رشد در گرو انباشت و بهره‌وری اقتصاد است و این دو بستگی به چگونگی سرمایه‌گذاری دارد. در زمینه رشد و توسعه اقتصادی به مؤسسات پولی و اعتباری و بازار اوراق بهادار که رکن های اساسی بازار‌های مالی هستند، می توان اشاره کرد که این مؤسسات نقش قابل توجهی را در تأمین سرمایه‌های اقتصادی و بهره‌وری بر عهده دارند.

بررسی عملکرد این دو رکن اصلی از نظر اقتصادی، می‌تواند مسایل مبهم بسیاری را از منظر اقتصاد کلان برای تحلیل‌گران روشن کند تا در حل مشکلات کشور و تأمین منابع بیشتر برای سرمایه‌گذاری و تخصیص بهینه منابع مورد استفاده قرار گیرد.

برای مطالعه مقاله مدیریت سرمایه در گردش می توانید از این لینک استفاده نمایید.

طبقه بندی بازارهای مالی

طبقه بندی بازارهای مالی

طبقه بندی بازارهای مالی:

طبقه بندی بر اساس ماهیت حق مالی، شامل: بازار بدهی و بازار سرمایه

طبقه بندی بر اساس سر رسید حق مالی، شامل: بازار پول و بازار سرمایه

طبقه بندی بر اساس مرحله انتشار، شامل: بازار اولیه و بازار ثانویه

طبقه بندی بر اساس واگذاری فوری، شامل: بازار نقدی و بازار مشتقه

طبقه بندی بر اساس ساختار سرمایه، شامل: بازار حراج، خارج از بورس و واسطه ها

طبقه بندی بر اساس پیوستگی و ناپیوستگی، شامل: بازار پیوسته و ناپیوسته

طبقه بندی بر اساس بازار مالی جهانی، شامل: درونی و بیرونی( بین الملل)

ویژگی های اساسی بازار مالی کارآمد:

  • متناسب با روحیات شرکت کنندگان: شرکت کنندگان در بازار مالی از لحاظ روحیه به سه گروه ریسک گریز، ریسک پذیر و متعارف تقسیم می‏شوند. صاحبان وجوه ریسک گریز تلاش می کنند تا با نهادها و مؤسسه هایی کار کنند که در زمان مقرر، سود مشخص و از قبل تعیین شده ‏ای را، به آنان پرداخت کنند، هر چند نرخ آن سود در مقایسه با سود انتظاری مؤسسه‏ های دیگر کم‏تر باشد. در مقابل، صاحبان وجوه ریسک‏پذیر، به دنبال مؤسسه‏هایی هستند که در قبال تحمل ریسک، سود انتظاری بالایی را ارائه می‏کنند و افراد متعارف بیش‏تر از موجودی بازار متأثر هستند و جهت گیری خاصی ندارند. متقاضیان وجوه نیز اگر ریسک گریز باشند، دوست دارند سراغ واسطه ‏های مالی بروند که حاضرند در تحمل مخاطره ها، به بنگاه اقتصادی کمک می کنند و اگر ریسک پذیر باشند، به معامله ‏های قطعی علاقه دارند و ترجیح می‏دهند با پذیرش تمام مخاطره ها کل سود را خودشان بردارند، و متقاضیان متعارف به طور معمول ترکیبی از انواع ابزارهای تأمین مالی (مانند فروش سهام و استقراض) را انتخاب می کنند. و نظام مالی باید با طراحی مؤسسه ها و ابزارهای گوناگون پاسخگوی تمام روحیات و نیازهای مشتریان باشد.
  • همسویی با اهداف و انگیزه های شرکت کنندگان: نظام مالی موفق باید توجه کافی را به اهداف و انگیزه ‏های شرکت کنندگان (عرضه کنندگان و متقاضیان وجوه) داشته باشد تا بتواند توجه آنان را به مشارکت در نظام جلب کند، و کاملا مشخص است که این اهداف و انگیزه ها در اشخاص مختلف، و حتی در یک فرد متفاوت است.
  • قابلیت انطباق با بازارهای مالی بین ‏المللی: اگر چه اضطراب اصلی بازار مالی، تطبیق آنها با فرهنگ، اهداف و انگیزه‏ها و روحیات شرکت کنندگان داخلی است، ولی با پیشرفت بازارهای مالی بین المللی و گسترش ارتباط ‏ها و همکاری‏های فراملی نمی‏توان به بازار مالی بسته اکتفا کرد. باید در طراحی نهادها و ابزارها نهایت دقت‏ و ظرفیت‏ها را به کار برد تا در هنگام نیاز، چه در سمت عرضه سرمایه نقدی و چه در سمت تقاضا، بتوان با بازارهای مالی بین‏المللی به ویژه کشورهای اسلامی معامله کرد.
  • هماهنگی با فرهنگ رایج جامعه: نظام مالی، نهادها و ابزارهای قابل استفاده در هر جامعه ای، باید در درجه اول، با فرهنگ عمومی جامعه مخصوصا با اعتقادات دینی و مذهبی آن سازگار باشد. زیرا اگر بر خلاف آن باشد، استمرار و پایداری لازم را نخواهد داشت و به مرور زمان از عرصه مبادلات خارج خواهد شد.

برای مطالعه مقاله مدل قیمت گذاری آربیتراژ می توانید از این لینک استفاده نمایید.

مزایای بازارهای مالی

مزایای بازارهای مالی

مزایای بازارهای مالی:

جریانی طبقه‌بندی بازارهای مالی از بازار پول، در شرایط رونق اقتصادی، به سمت بازار سرمایه به وجود می‌آید که مزایای آن عبارتند از:

  1. بازارهای مالی در صورت عملکرد درست، می‌توانند اثر مثبت و قابل ملاحظه‌ای بر روی متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشند.
  2. بازار مالی، سرمایه ها را برای سرمایه گذاری در فناوری جمع آوری می کند، و از یک طرف با تأمین پول مورد نیاز کارآفرین به رشد فناوری و تجاری شدن ایده آنها کمک کرده، از طرف دیگر مشوقی برای سرمایه‌گذاران کوچک، در سرمایه‌گذاری ها هستند.
  3. این بازارها اطلاعات جدیدی در زمینه‌ فرصت‌های سرمایه‌گذاری، ایجاد می‌کنند.
  4. بازارهای مالی، برای شرکتهای بزرگ و با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکت های موفق و تنبیه شرکت های زیانده، نقش نظارتی مهمی را ایجاد می کنند که از بسیاری از سیستم های نظارت بوروکراتیک مؤثرتر عمل می کنند. و با توجه به عدم تقارن های اطلاعاتی که در بازارهای مالی وجود دارد و باعث می‌شود تا مؤسسات وام دهنده، اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام گیرنده نداشته باشند، این نقش بازارهای مالی تأثیر مهمی در کم کردن شکست های بازار در بخش وام و اعتبارات دارد.
  5. بازارهای مالی، ریسک سرمایه گذاری را تقسیم می کنند. اگر سرمایه گذاران مجبــور باشند که خــود در پروژه‌ها سرمایه گذاری کنند، قـدرت تنوع سازی آنها به شدت کم می شود. در حالی که نقدشـوندگی بالاتر در بازار سهام و امکان خرید سبد متنوعی از سهام، این امکان را فراهم می کند تا سرمایه گذاران خود را در برابر ریسک شرکتی، در امان بدارند.

وظایف بازار مالی:

وظایفی بر عهده بازار های مالی وجود دارد که اجرای درست و به موقع آنها تخصیص کارایی منابع را به همراه دارد. به طوری که این وظایف نقش تعیین کننده ای در رشد و توسعه اقتصادی دارد. این وظایف عبارتند از :

  1. واسطه مالی وظیفه خطیر و پرهزینه و زمان بر، ارزیابی مدیران بنگاه ها وطرح ها را بر عهده دارند.
  2. نظام مالی اقدام به تجهیز منابع از پس انداز های کوچک و پراکنده، برای هدایت به سمت بنگاه ها و طرح هایی که نام اقتصادی بر روی آنها گذاشته شده است.
  3. واسطه های مالی و مشارکت کنندگان در بازار، زمینه اداره و کنترل شرکت ها، بنگاه ها و مدیران را فراهم می کنند.
  4. نظام مالی تجارت و مبادله را آسان و راحت می کند.
  5. نظام مالی ریسک را قیمت گذاری کرده و مکانیسم ادغام وکنترل را فراهم می کند.

سخن پایانی

در پایان می توان گفت که توسعه بازار مالی یکی از کلیدهای اساسی دستیابی به رشد بلند مدت اقتصاد است. بازار مالی در صورتی می تواند به رشد اقتصادی منجر شود که بتواند زمینه مناسب جهت تخصیص بهینه منابع را فراهم ساخته و سبب افزایش کارایی سرمایه شود. رشد غیر تورمی بلند مدت اقتصادی، افزایش تولید و اشتغال، نیازمند تجهیز منابع مالی و تخصیص بهینه آنها در اقتصاد ملی است و این امر مهم با کمک بازارهای مالی سازمان یافته و کارآمد که در آن تنوع ابزارهای مالی، ایجاد فضای رقابتی و شفافیت اطلاعات وجود دارد میسر خواهد بود. زیرا کارآمدی بازار مالی ملزم به روان سازی معاملات و افزایش نقدینگی و فراهم نمودن شرایط مدیریت ریسک است. و این امر باید درتدوین سیاست های کلان اقتصادی که توسعه مالی را هدف دارد مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ضرورت مشاور در کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.

جهت برخورداری از کلیه خدمات مالی و حسابداری می توانید با شماره 09120202822 تماس بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.