حقالزحمه حسابرسی: شواهدی بیشتر از نقش اهرمهای بدهی عملیاتی و مالی
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین اهرمهای بدهی بهخصوص اهرم بدهی عملیاتی و مالی با حقالزحمه حسابرسی، انجام شده است.
روش: جامعه آماری پژوهش از طریق روش حذف سیستماتیک، 113 شرکت برای دوره زمانی 1390 لغایت 1397 انتخاب شده است و همچنین با استفاده از رگرسیون چند متغیره روابط بین متغیرهای پژوهش، مورد آزمون قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که بین اهرم کل بدهی، اهرم مالی و اهرم عملیاتی برآوردی با حقالزحمه حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تغییرات در اهرمهای بدهی و تغییر در حقالزحمه حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج آزمونهای اضافی حاکی از آن است که افزایش اهرم کل بدهی و اهرم مالی در شرکتهای کوچک و بزرگ بر افزایش حقالزحمه حسابرسی تأثیر دارد؛ و زمانی که اهرم مالی در شرایط بحران مالی بالا باشد، حسابرسان با دریافت حقالزحمه بالاتر با ریسک حسابرسی آن برخورد میکنند. همچنین بین اهرم کل بدهی، اهرم مالی و اهرم عملیاتی برآوردی با حقالزحمه غیرعادی حسابرسی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: بهطورکلی این پژوهش اهمیت تمایز بین انواع مختلف اهرم، در مطالعات مربوط به حسابرسی و بهطور اخص حقالزحمه حسابرسی را برجسته مینماید. همچنین به ادبیات موجود هزینههای نمایندگی و تأثیرات افتراقی انواع مختلف اهرم، در بستر حسابداری و مالی نیز میافزاید.
کلیدواژهها
موضوعات
- موضوع های مربوط بررسی های حسابداری و حسابرسی
عنوان مقاله [English]
Audit Fees: A Further Evidence of the Role of Financial and Operating Liability Leverage
نویسندگان [English]
- Mohsen Imeni 1
- ABBAS ALI DARYAEI 2
Objective: The purpose of this paper investigates the relationship between debt leverage, especially operating and financial Liability leverage with audit fees in the Tehran Stock Exchange. Because previous studies in the field of audit fees used debt leverage only as a control variable in the audit pricing model, and the impact of other components of debt leverage less considered, namely (1) operating liability leverage and (2) financial liability leverage.
Methods: The statistical population of the research was selected through the systematic elimination method, 113 firms for during the period 2011 to 2018, and also the relationships between research variables were examined using multivariate regression.
Results: The results indicate that there is a positive and significant relationship between total debt leverage, financial leverage and estimated operating liability leverage with audit fees. In other words, High liability leverage increases the risk of client failure and the risk of auditor litigation, resulting in increased audit fees, and auditor's reaction to their clients' risk is to increase audit fees. Also, there is no relationship between changes in all debt leverages and changes in audit fees. The results of additional tests indicate that increasing the total debt leverage and financial leverage in استفاده از لوریج اضافی small and large firms has an effect on increasing audit fees; and when financial leverage is high in the situation of financial distress, auditors receive higher fees to face with audit risk. Also, there is a positive and significant relationship between total debt leverage, financial leverage and estimated operating liability leverage with abnormal audit fees. The results show that there is no significant relationship between delays in the presentation of the audit report as a measure of the auditor's effort and its interactive effect with the leverage of debt استفاده از لوریج اضافی and audit fees.
Conclusion: Overall, this study highlights the importance of distinguishing between different types of leverage in audit studies, and in particular audit fees. It also adds to the existing literature the agency costs and the differential effects of various types of leverage in the accounting and financial context. Because there are two main problems of the agency with debt: (1) risk shifting and (2) under-investment. Based on the findings of the present study, it can be suggested that recognizing the different sources of leverage and the distinction between financial leverage and operating leverage is important in auditing research, especially audit fee models. As a result, provide an appropriate model for clients and audit firms interested in accurately estimating audit fees.
مارجین فارکس چیست؟
احتمالاً پیش از این در معاملات فارکس اصطلاح «مارجین» را شنیده باشید یا حتی شاید مفهومی کاملاً جدید برای شما باشد. در هر صورت، موضوع بسیار مهمی است که برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق فارکس، باید به آن تسلط داشته باشید. در این مقاله به سوالات «مارجین فارکس چیست؟»، چطور محاسبه میشود و چه ارتباطی با لوریج دارد، پاسخ میدهیم.
مارجین در معاملات فارکس چیست؟
مارجین وثیقه (یا تضمینی) است که یک تریدر باید نزد بروکر خود سپردهگذاری کند تا بخشی از ریسکی را پوشش دهد که تریدر برای بروکر ایجاد میکند. معمولاً کسری از پوزیشن معاملاتی است و به صورت درصد بیان میشود. شما میتوانید مارجین خود را به عنوان سپرده در تمام معاملات باز خود در نظر بگیرید.
مارجین مورد نیاز بروکر فارکس شما، حدأکثر اهرمی را که میتوانید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید تعیین میکند. بنابراین، تجارت با لوریج (اهرم) نیز گاهی اوقات به عنوان «ترید با مارجین» شناخته میشود. ترید با مارجین میتواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد. مثلاً میتواند بر نتیجه تریدها تأثیر مثبت یا منفی بگذارد، به طوری که سود و ضرر احتمالی به طور قابل توجهی افزایش یابد.
نحوه محاسبه مارجین فارکس
فرض کنید بروکری اهرم 1:20 را برای معاملات فارکس ارائه میدهد. به این معنا است که برای هر 20 واحد ارز در یک ترید باز، 1 واحد ارز به عنوان مارجین در نظر گرفته میشود. به بیان دیگر اگر اندازه پوزیشن فارکس 20 دلار استفاده از لوریج اضافی بود، مارجین آن 1 دلار خواهد بود. در این مثال، مارجین برابر با 1/20 یا 5٪ است.
حال به صورت برعکس، اگر بدانیم که یک بروکر به مارجین 10 درصدی نیاز دارد، میتوانیم محاسبه کنیم که برای هر 10 دلاری که ترید میکنیم، باید 1 دلار مارجین داشته باشیم. در این مثال، میتوانیم لوریج ترید خود را 1:10 قرار دهیم.
مارجین آزاد (Free Margin) در فارکس چیست؟
تا اینجای کار فهمیدیم مارجین فارکس چیست و چه ارتباطی با لوریج دارد. حال باید مارجین آزاد را تعریف کنیم. مارجین آزاد فارکس مقدار پولی است که در یک حساب معاملاتی برای باز کردن پوزیشنهای جدید در اختیار دارید. برای محاسبه آن میتوانید مارجین استفاده شده (مارجین پوزیشنهای در حال حاضر باز اکانت) استفاده از لوریج اضافی را از ایکوئیتی (equity) کم کنید.
حال شاید برایتان سوال بشود که «ایکوئیتی چیست؟». وقتی که هیچ ترید بازی ندارید درواقع ایکوئیتی با بالانس یک مقدار هستند. زمانی که معامله در حال انجامی دارید، تغییرات آن بر ایکوئیتی اثر میگذارد. به محض بسته شدن ترید، بالانس هم تغییر میکند و دوباره مقدار بالانس و ایکوئیتی با هم برابر میشود.
مارجین آزاد فارکس در واقع شامل هر گونه سود یا زیان تحققنیافته از پوزیشنهای باز است. یعنی اگر یک پوزیشن باز دارید که در حال سود دادن است، میتوانید از این سود به عنوان مارجین اضافی برای باز کردن پوزیشن جدید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید.
برای درک بهتر مفهوم مارجین آزاد به این مثال توجه کنید. فرض کنید یک اکانت معاملاتی با بالانس 1000 دلار و مارجین 5% دارید. قصد داریم موقعیتی را باز کنیم که هزینه آن 8000 دلار است. در نقطه شروع ترید، موارد زیر صادق است:استفاده از لوریج اضافی
بالانس حساب = 1000 دلار
مارجین = 400 دلار (5٪ از 8000 دلار)
مارجین آزاد = 600 دلار (ایکوئیتی – مارجین در حال استفاده)
ایکوئیتی = 1000 دلار
اگر ارزش این پوزیشن افزایش یابد و سود تحقق نیافته 50 دلاری بدهد، موارد بالا به این صورت خواهد بود:
بالانس حساب = 1000 دلار
مارجین = 400 دلار
مارجین آزاد = 650 دلار
ایکوئیتی = 1050 دلار
همانطور که میبینید مارجین استفاده شده و بالانس حساب تغییری نمیکنند. مارجین آزاد فارکس و ایکوئیتی هر دو زیاد میشوند تا میزان سود محققنشده پوزیشن باز را منعکس کنند. توجه به این نکته ضروری است که اگر ارزش موقعیت ما به جای افزایش، 50 دلار کاهش داشت، مارجین آزاد و ایکوئیتی هر دو به یک میزان کاهش داشتند.
سطح مارجین در فارکس چیست؟
سطح مارجین فارکس مفهوم مهمی است که نسبت ایکوئیتی به مارجین استفادهشده را به صورت درصد نشان میدهد. چگونه سطح مارجین محاسبه میشود؟ ایکوئیتی تقسیم بر مارجین استفاده شده (Used Margin) ضربدر 100.
فرمول: سطح مارجین فارکس = (ایکوئیتی / مارجین استفاده شده) * 100
سطح مارجین 0٪ به این معنی است که حساب در حال حاضر هیچ موقعیت بازی ندارد. سطح مارجین فارکس 100% به این معنی است که ایکوئیتی حساب با مارجین استفادهشده برابر است. به عبارت دیگر تا زمانی که موجودی حساب خود را بیشتر نکنید یا سودهای تحقق نیافته شما زیاد نشود، بروکر اجازه ترید بیشتر در حساب شما را نخواهد داد.
مارجین کال در فارکس (margin call)
شاید یکی از بزرگترین کابوسهای یک تریدر، مارجین کال در فارکس باشد. مارجین کال فارکس اعلانی است از طرف بروکر شما مبنی بر اینکه سطح مارجین شما کمتر از آستانه مشخصشده است که به عنوان سطح مارجین کال نیز شناخته میشود.
میزان مارجین کال از بروکری به بروکر دیگر متفاوت حساب میشود. در واقع به عنوان هشداری عمل میکند که اعلام کند بازار در خلاف جهت ترید شما در حال حرکت است. بروکرها این کار را به این خاطر انجام میدهند که تریدر از زیان غیرقابل جبران خود جلوگیری کند و تا حدی ضرر کند که حسابش اجازه میدهد.
چگونه میشود از غافلگیری ناخوشایند مارجین کال جلوگیری کرد؟ با نظارت منظم بر بالانس حساب خود و با استفاده از دستورات استاپ لاس در هر پوزیشنی که ایجاد میکنید. اقدام مهم دیگری که باید انجام دهید اجرای یک برنامه مدیریت ریسک معاملاتی است. با مدیریت موثر ریسکهای احتمالی، آگاهی بیشتری از آنها خواهید داشت و در موقعیت بهتری قرار خواهید گرفت. لازم نیست به طور کلی از آنها اجتناب کنید، فقط بهتر است پیشبینی کنید.
معاملات آتی و معاملات آپشن به چه نوع معاملاتی اطلاق میشود؟
معاملات آتی و معاملات آپشن، قراردادهایی منعقد شده بین دو طرف هستند که در آنها توافق شده یک دارایی خاص، با قیمتی مشخص و در زمانی معین در آینده خریداری شده و یا به فروش برسد؛ این نوع معامله به کاهش ریسک و خسارات احتمالی نیز کمک میکند. حال این سوال مطرح میشود که فواید این معاملات چه میباشد؟
تصور کنید که شما استفاده از لوریج اضافی یک کشاورز در مزرعه سویا هستید، از طرفی، میزان بارندگی امسال خوب و کافی بوده و از این رو عرضه سویا زیاد شده و قیمتها کاهش مییابد. بنابراین، شما به عنوان یک کشاورز ضرر خواهید کرد. اکنون به خریدار سویا فکر کنید که به دلیل خشکسالی غیر منتظره و افزایش بهای سویا، مجبور است پول بیشتری پرداخت کند و از این رو با ضرر روبهرو میشود. برای جلوگیری از این گونه ضررها، عقد قراردادهای آتی ضروری است. گفتنی است که این کار از شما، صرف نظر از نوسانات بازار، محافظت استفاده از لوریج اضافی میکند. به عنوان مثال، اگر بهای سویا پس از ۳ ماه به ۳۵۰ تومان برسد، در صورتی که شما قرارداد آتی را با قیمت ۴۰۰ روپیه اخذ کرده باشید، به عنوان فروشنده ۵۰ تومان سود کسب خواهید کرد. از این رو شما میتوانید میزان تقاضا و قیمت را برای آینده پیشبینی کنید و همچنین ضرر و زیان را کاهش دهید. در واقع میتوانید در صورت عقد قرارداد آتی، با مارجین کمتری معامله کنید.
حال بیایید ببینیم این امر در رمزارزها چگونه است.
از زمان ورود داراییهای دیجیتالی، معاملات آتی رمزارزی یکی از شگفتانگیزترین ابزارهای معاملاتی بوده و با قرارگیری در معرض مباحث مختلف، موجب رشد محبوبیت خود در داخل و خارج از فضای رمزارزی شده و اکنون نیز پذیرش آنها از سوی جریان اصلی گسترش یافته است.
معاملات آتی رمزارزها
معاملات آتی رمزارزی، محصولاتی مشتقاتی هستند که به نوعی یک قرارداد به حساب میآیند. در اصل، قراردادهای آتی تعهدی بین دو طرف جهت خرید یا فروش یک دارایی در تاریخ و قیمتی از پیش تعیین شده است. این توافقنامه همچنین از اصولی پیروی میکند که در خصوص قراردادهای آتی رمزارزها، توکن دیجیتالی (Digital Token) نامیده میشود.
هسته اصلی قراردادهای آتی بر اساس پیشبینی است. این قراردادها، معاملهگران را ترغیب نموده تا به پیشبینی بهای آتی یک دارایی بپردازند و پیش از افزایش قیمت، قرارداد لانگ و پیش از ریزش قیمت، قرارداد شورت اتخاذ کنند. معاملهگران قرارداد لانگ، توافق میکنند که یک دارایی را در تاریخ مشخصی خریداری کرده و با رسیدن به تاریخ انقضا، آن را تسویه نمایند و قرارداد را به اتمام برسانند.
برخی از بازارهای آتی از قابلیت لوریج (استراتژی که در آن معاملهگران جهت تأمین اعتبار قرارداد خود بودجهای را قرض میگیرند) نیز استفاده میکنند. به طور خلاصه، ابزار لوریج، امکان قرارگیری در معرض پوزیشنهای بزرگ را بدون نیاز به کل بودجه، فراهم میآورد.
لازم به ذکر است، معاملهگرانی که از استراتژی لوریج استفاده میکنند، به تطبیق بودجه خود با ارزش دلاری قرارداد مربوطه نیازی ندارند. در عوض، آنها میتوانند توسط لوریج، از سهامی كوچك جهت تأمین بودجه قرارداد استفاده نمایند که این امر به عنوان مارجین اولیه شناخته میشود (وجهی که از طرفین قرارداد آتی برای جلوگیری از امتناع از انجام قرارداد آتی، در قالب شرط ضمن عقد، دریافت خواهد شد که میزان آن در مشخصات هر قرارداد آتی تعیین میگردد). در صورتی که پوزیشن، بر خلاف تمهیدات معاملهگر حرکت کند، یک سطح مارجین وجود دارد که باید به منظور حفظ پوزیشن، رعایت شود. هرگونه نفوذ قیمت به این سطح، منجر به نقدینگی پوزیشن خواهد شد.
معاملات آتی را میتوان با ذکر یک مثال در دنیای واقعی، بهتر درک کرد؛ بیایید فرض کنیم که قیمت یک دارایی رمزارزی، ۱۰۰۰ دلار است؛ از طرفی یک تریدر بر این باور است که پس از مدتی ارزش این دارایی افزایش مییابد، از این رو، وی ۵ قرارداد آتی خریداری میکند که این امر، پوزیشن وی را به ۵۰۰۰ دلار میرساند. اگر این تریدر به درستی پیشبینی کرده باشد و قیمت هر قرارداد ۲۰۰۰ دلار افزایش یابد، میتواند ۵ قرارداد را به ارزش کل ۱۰ هزار دلار فروخته و ۵۰۰۰ دلار را به عنوان سود ذخیره کند.
این امر برای قرارداد شورت نیز صادق است. تریدر این بار به جای خرید، ۵ قرارداد آتی به ارزش ۱۰۰۰ دلار (با ارزش کلی ۵۰۰۰ دلار) را میفروشد. در صورت ریزش ۵۰۰ دلار، این تریدر ۵ قرارداد اصلی را با ارزش ۲۵۰۰ دلار مجددا خریداری نموده و ۲۵۰۰ دلار هم به عنوان سود برایش باقی میماند.
گفتنی است که برای تریدرهای باتجربه، معاملات آتی رمزارزی موقعیتی مناسب برای پوششهای مالی به شمار میرود. تریدرهایی که پیش از این در معرض توکنهای دیجیتالی قرار گرفتهاند، قادرند با اتخاذ پوزیشنهای مخالف توسط قراردادهای آتی، از دارایی خود در برابر نوسانات قیمتی محافظت کنند. معاملات آتی همچنین برای کاربران روشی کارآمد جهت قرارگیری در معرض داراییهای رمزارزی است؛ به طوری که با احتساب وثیقهای معین در هنگام ورود به پوزیشن، ضرر احتمالی آن در نظر گرفته میشود. علاوه بر این، معاملات آتی به تریدرها اجازه میدهند تا در استراتژی معاملات انتقالی (carry strategy) نیز شرکت نمایند.
حال بیایید ببینیم که معاملات آپشن چه نوع معاملاتی هستند؟
معاملات آپشن رمزارزها
در یک قرارداد آپشن در حالی که حق با خریدار است و هر فرد خریدار هیچ تعهدی در قبال خرید یا فروش دارایی ندارد، فروشنده، به خرید یا فروش دارایی بر اساس تصمیم خریدار متعهد میشود. به عنوان مثال، شما دوچرخهای دارید و بیمه آن را با قیمت ۱۰۰ هزار تومان خریداری کردهاید. اگر دوچرخه شما آسیب دیده باشد مطابق توافقنامه بیمه خود، مبلغی را دریافت خواهید کرد. اما اگر خسارتی رخ ندهد، حق بیمه پرداختی شما به درآمد شرکت بیمه تبدیل میشود؛ به همین ترتیب، برای خریدار معاملات آپشن نیز، میزان درآمد نامحدود است، اما میزان خطر یا ضرر تنها به حق بیمه (پریمیوم) محدود میشود؛ اما در مقابل، برای فروشنده آپشن، در عین حال که میزان سود سرمایه محدود به پریمیوم است، ریسک موجود نیز نامحدود میباشد.
برای درک بهتر عملکرد این معاملات در حوزه رمزارزها، آن را با مثالی شرح میدهیم؛ تصور کنید که آلیس یک تریدر در صرافی رمزارزی بایننس است. او نسبت به بهای BTC در آینده نگرش صعودی دارد، بنابراین تصمیم به خرید یک قرارداد آپشن خرید گرفته است. او این قرارداد آپشن را با قیمت ۵۰ دلار به عنوان یک وثیقه خریداری میکند. طبق پیشبینی او، بهای بیتکوین از ۷۰۰۰ دلار به ۷۵۰۰ دلار افزایش مییابد. بنابراین او در زمانی مناسب این پیشبینی را متصور شده و قرارداد مربوطه را اجرا نموده است.
برای بررسی این معامله، در ابتدا باید بدانیم که آیا این امر به سود منجر خواهد شد یا ضرر؟ و میزان نسبت سود و زیان در سناریوی فوق چقدر است؟
یک فرمول بسیار ساده جهت محاسبه این معیار وجود دارد:
(سود و زیان) تحقق یافته = [قیمت فعلی – قیمت واقعی در حین عقد قرارداد] x تعداد دارایی
در مثال فوق، قیمت فعلی ۷۵۰۰ دلار و قیمت واقعی در حین عقد قرارداد ۷۰۰۰ دلار و تعداد BTC (دارایی)، برابر ۱ واحد است. در نتیجه:
(۷۵۰۰ – ۷۰۰۰) * ۱ = ۵۰۰
در اینجا، آلیس، با احتساب وثیه ۵۰ دلای اولیهاش، ۴۵۰ دلار سود کسب کرده. همین امر برای معاملات آپشن فروش نیز قابل استفاده است.
در صورت کاهش بهای BTC، حداکثر ضرر برای او، قیمت وثیقه ۵۰ دلاری است. اما مقدار سود قابل توجه است. همچنین سود زمانی تأیید میشود که ارزش خالص قرارداد بیشتر از بهای وثیقه باشد. اکنون این سوال مطرح میشود که چه تفاوتی میان معاملات آپشن و معاملات آتی در حوزه رمزارزها وجود دارد.
تفاوت بین معاملات آپشن و معاملات آتی در رمزارزها
به طور خلاصه باید گفت که تفاوت چشمگیر میان این دو ابزار این است که معاملات آتی نوعی الزام است و معاملات آپشنها یک حق. با این حال به بیان برخی از تفاوتهای میان این معاملات میپردازیم:
- ریسک موجود در معاملات آپشن کمتر از معاملات آتی است.
- معاملات آپشن عمدتاً برای خرید و فروش با آپشنهای Call و Put طراحی شده است.
- در تاریخ انقضا قرارداد آتی، تسویه خودکار همراه با کارمزد اضافی اتفاق میافتد، در حالی که در قرارداد آپشن هیچگونه الزامی نیست.
- محاسبه نسبت سود و زیان در معاملات آپشن ساده است، در حالی که این امر برای معاملات آتی، پیچیدگیهای خاص خود را دارد.
چرا معاملات آپشن و آتی برای صرافیهای رمزارزی ضروری است؟
گفتنی است که هر دو سبک این معامله برای تریدرها سودآور است، به علاوه با همهگیر شدن بیماری کرونا، نوسانات زیادی در بازار رمزارزها پدید آمد و در آن زمان معاملهگران گزینههای بسیار کمی برای کسب سود داشتند. بسیاری از صرافیها و بسترهای مبادلاتی، جهت حل این نوع مشکلات، معاملات آپشن و آتی را با یکدیگر ادغام نمودند. بنابراین بدیهی است که یکپارچهسازی چنین ویژگیهایی، برای صرافیهای رمزارزی موجود و در حال ظهور، امری الزامی باشد.
دیدگاه شما