سوزانده شدن ۶۱ میلیون توکن شیبا در ۲۴ ساعت!
زمان مطالعه: ۲ دقیقهجامعه شیبا اینو ۶۱٫۱۶ میلیون توکن SHIB دیگر را در ۲۴ ساعت گذشته از چرخه گردش خارج کرد. دو کیف پول ناشناس، طی دو تراکنش مجزا، ۴۵٫۸۰ میلیون شیبا را سوزاندند و نرخ توکنسوزی این ارز دیجیتال را در روز گذشته تا ۹۹٫۳۵ درصد افزایش دادند.
به نظر میرسد با وجود شرایط رکود بازار، جامعه شیبا متعهدانه در پی کاهش عرضه این ارز دیجیتال است. بر اساس وبسایت Shibburn.com که اولین پروژه اختصاصی سوزاندن توکن شیبا است، یکی از این کیف پولهای ناشناس، ۲۱٫۴۶ میلیون شیبا را در یک تراکنش سوزانده و دقایقی بعد، یک کیف پول دیگر، حدود ۲۴٫۳۳ میلیون دیگر را نیز از چرخه خارج کرده است.
در این بین، شیبا اینو جایگاه برتر خود را در میان نهنگها بازیافته است. بر اساس گزارشها، ساعاتی پیش، یک تریلیون شیبا اینو به یک کیف پول اتریوم واریز شده است. ارزش این تعداد برابر با ۱۰،۹۷۰،۰۰۰ دلار در حال حاضر است. کیف پولی که این مبلغ را دریافت کرده، حالا حاوی دو تریلیون شیبا است. ارزش این مقدار نیز حدود ۲۲ میلیون دلار تخمین زده میشود. آدرسی هم که این مبلغ عظیم از آن ارسال شده، تخلیه نشده و همچنان حاوی ۲۱۹،۴۸۱،۴۱۷،..
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
جامعه شیبا اینو ۶۱٫۱۶ میلیون توکن SHIB دیگر را در ۲۴ ساعت گذشته از چرخه گردش خارج کرد. دو کیف پول ناشناس، طی دو تراکنش مجزا، ۴۵٫۸۰ میلیون شیبا را سوزاندند و نرخ توکنسوزی این ارز دیجیتال را در روز گذشته تا ۹۹٫۳۵ درصد افزایش دادند.
به نظر میرسد با وجود شرایط رکود بازار، جامعه شیبا متعهدانه در پی کاهش عرضه این ارز دیجیتال است. بر اساس وبسایت Shibburn.com که اولین پروژه اختصاصی سوزاندن توکن شیبا است، یکی از این کیف پولهای ناشناس، ۲۱٫۴۶ میلیون شیبا را در یک تراکنش سوزانده و دقایقی بعد، یک کیف پول دیگر، حدود ۲۴٫۳۳ میلیون دیگر را نیز از چرخه خارج کرده است.
در این بین، شیبا اینو جایگاه برتر خود را در میان نهنگها بازیافته است. بر اساس گزارشها، ساعاتی پیش، یک تریلیون شیبا اینو به یک کیف پول اتریوم واریز شده است. ارزش این تعداد برابر با ۱۰،۹۷۰،۰۰۰ دلار در حال حاضر است. کیف پولی که این مبلغ را دریافت کرده، حالا حاوی دو تریلیون شیبا است. ارزش این مقدار نیز حدود ۲۲ میلیون دلار تخمین زده میشود. آدرسی هم که این مبلغ عظیم از آن ارسال شده، تخلیه نشده و همچنان حاوی ۲۱۹،۴۸۱،۴۱۷،۲۸۲ عدد توکن شیبا اینو است.
بر اساس آمار وبسایت WhaleStats، ۱۰۰ نهنگ برتر اتریوم در حال حاضر، روی هم رفته، ۱۳۲،۹۵۳،۶۳۲ دلار شیبا اینو را در حسابهای خود ذخیره کردهاند.
نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
برخی از افراد در شروع ترید کردن نمیدانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش سادهسازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و اندیکاتور الگو سر و شانه پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این اندیکاتور الگو سر و شانه الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر اندیکاتور الگو سر و شانه تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
الگوی پرچم (Flag)
الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
اندیکاتور الگو سر و شانه
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در اندیکاتور الگو سر و شانه بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، اندیکاتور الگو سر و شانه حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت ۵۰۰ تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت ۵۳۵ تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
شکاف گسست (Breakaway gap)
شکاف فرار (runaway gap)
شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه
معامله گران از چارت های مختلفی برای مطالعه الگوهای گوناگون در بازار فارکس استفاده می کنند که یکی از این الگوها الگوی سر و شانه نام دارد. این الگو با 3 مشخصه بارز (سری به سمت بالا و شانههای به عنوان قلهها ) شناخته شده است که فرورفتگی اندیکاتور الگو سر و شانه قسمت وسط آن به عنوان پایین ترین ناحیه نمودار در نظر گرفته می شود. این الگو در تمام بازارها و بازه های زمانی اتفاق می افتد که با معکوس شدن روند نزولی همراه خواهد بود.
شناسایی الگوی سر و شانه
از این الگو به عنوان یک اندیکاتور در بازار فارکس استفاده می شود که همراه با معکوس شدن روند نزولی در قیمت ها خواهد بود و در نوع خود به عنوان رایج ترین اندیکاتورهای معکوس به حساب می آید. زمانی که قیمت حرکتی نزولی داشته باشد، به فرورفتگی نمودار برخورد می کند و سپس شروع به حرکتی معکوس و صعودی می کند اما در ادامه مقاومت بازار، آن را به سمت نزول و برخورد با یک فرورفتگی دیگر سوق می دهد.
قیمت به نقطه ای نزول می کند که بازار نمی تواند پایین تر از آن را حمایت کند، در این شرایط، صعودی دیگر در قیمت بوجود می آید. دوباره، مقاومت بازار، قیمت را پایین میکشد و برای بار آخر نزول می کند. اگر بازار نتواند قیمتی پایین تر را حمایت کند، به نقطه نزول قبل باز نمی گردد، این مسئله باعث می شود که قیمت قبل از خیزشی دوباره، نزول بیشتری را تجربه کند. این روند، می تواند 3 فرود یا نقطه نزول را در نمودار ایجاد کند که باعث بوجود آمدن شانه چپ، سر و شانه راست در نمودار می شود.
نمودارها دارای 2 سوی بازگشتی هستند که یکی از آنها بعد از عبور از شانه چپ و دیگری بعد از سر اتفاق می افتد. نقاط بالای این پروسه های برگشتی به وسیله خط روندی که تا سمت راست گسترش پیدا می کند، به هم متصل می شوند. نام این خط روند ، خط مقاومت یا خط گردن است.
نحوه انجام معاملات با الگوی سر و شانه
از آنجا که الگوی سر و شانه، جزو الگوهایی هستند که روند نزولی در نمودارها را نشان می دهند، بنابراین بهتر است برای خرید یا انجام معاملات طولانی مدت، روی تکمیل شدن این الگو تمرکز کنید. باید گفت، کامل شدن این الگو جایی است که میزان قیمت و ارزش دارایی شما به جایی بالاتر از خط گردن برسد .
همچنین در برخی شرایط، این تکمیل شدن در جایگاهی اتفاق می افتد که در خط مقاومت دچار شکست شود. در نمودار بالا، قیمت در ناحیه بالایی خط گردن و در امتداد شانه راست قرار گرفته است، معامله گران به این وضعیت برک اوت می گویند که نشان دهنده کامل شدن الگوی سر و شانه است.
به صورت سنتی، زمانی که قیمت در بالای خط گردن حرکت کند، معامله گران به قصد انجام معاملاتی طولانی مدت وارد جریان مبادلات می شوند و همچنین استاپ لاس خود را درست در زیر نزولی ترین نقطه شانه راست تعیین می کنند. زمانی که دو عقب نشینی (فواصل کوتاه در روند ، یا فرورفتگی کوچکتر) در الگو، با هم همسطح شوند یا نزول دوم با اختلاف کمی در زیر نزول اول قرار بگیرد، خط گردن می تواند ناحیه مناسبی برای ورود به معاملات باشد.
اگر شانه راست از شانه دیگر، بلندتر باشد، خط روند به صورت زاویه دار به سمت بالا حرکت می کند و به همین دلیل نمی تواند نقطه مناسبی برای ورود باشد. در این صورت، بهتر است خرید خود را زمانی انجام دهید که قیمت به ناحیه ای بالاتر از بازگشت دوم ( بین سر و شانه راست) رسیده باشد.
همچنین، در صورتیکه بازگشت یا عقب نشینی دوم نسبت به نوع اول آن، پایین تر باشد، می توانید از آن به عنوان موقعیتی برای ورود به معاملات استفاده کنید. به عبارتی دیگر، اگر خط گردن روندی نزولی را طی کند، اندیکاتور الگو سر و شانه از آن به عنوان نقطه ای برای ورود استفاده کنید. اگر خط گردن زاویه ای شیب دار، به سمت بالا یا پایین را نشان دهد، از نقطه بازگشتی دوم به عنوان نقطه ورود استفاده کنید.
ارتفاع الگو سر و شانه و قیمت هدف گذاری شده
الگوهای نموداری، هدف مشخصی از قیمت یا ناحیه ای تقریبی را که قیمت بر اساس اندازه الگو را پوشش میدهند، مشخص می کنند. می توانید پایین ترین قیمت ناحیه سر در نمودار را از بالاترین قیمتی که در نمودار، روندی معکوس داشته است، کم کنید. این کار ارتفاع الگوی نمودار را برای شما مشخص می کند.
برای مثال، اگر پایین ترین قیمت در ناحیه سر برابر با 2059.5 دلار باشد، و بالاترین میزان قیمت معکوس برابر با 2063.5 دلار باشد، ارتفاع الگو برابر با (4=2059.5-2063.5) خواهد شد. این میزان را به قیمت بریک اوت اضافه کنید تا بتوانید میزان سود هدف گذاری شده خود را بدست آورید. اگر قیمت بریک اوت برابر با 2063.25 دلار باشد، هدف، بدست آوردن 2067.25 دلار سود خواهد شد. معمولاً، رسیدن به مقادیری که به عنوان سود هدف گذاری می شوند، تضمین شده نیستند، گاهی اوقات ممکن است این سود تا نزدیکی قیمتی که رسیدن به آن به عنوان هدف مشخص شده است، متوقف شود.
روی الگوهای معاملاتی که می توانید معاملات خود را براساس استاپ لاس و تارگت مورد نظر و با نسبت زیان /سود برابر با 2:1 انجام دهید، تمرکز کنید. در این شرایط، تارگت شما باید 4 پله، بالاتر از قیمت ورودیتان در نظر گرفته شود، این در حالی است که در این شرایط باید استاپ لاس شما، 3.25 از نقطه ورودی فاصله داشته باشد. ( در مثال بالا، این میزان برابر با 2063 دلار، در زیر شانه راست می باشد).
درست است که در این شرایط میزان سود به زیان نسبت خوبی را نخواهد داشت اما الگو همچنان نشان دهنده گذر شما از یک روند نزولی کوتاه مدت به یک روند صعودی کوتاه خواهد بود. در الگوهایی که شانه سمت راست به بالای سر می رسد، میزان زیان/ سود افزایش پیدا می کند.
بررسی مختصر استراتژی سر و شانه
الگوی سر و شانه در شرایط نزولی بازار اتفاق می افتد. 3 ناحیه مهم همراه با دو حرکت معکوس در این الگو وجود دارد؛ زمانی که قیمت به ناحیه ای بالاتر از خط گردن یا حرکت معکوس دوم صعود کند، الگو کامل می شود و پتانسیل خرید را فراهم می کند.
به طور معمول، معامله گر از استاپ لاسی در زیر ناحیه شانه راست استفاده می کند و تارگتی براساس اندازه ارتفاع نمودار به اضافه قیمت برک اوت، انتخاب می کند. به طور نرمال، انجام یک معامله ، باید نسبت زیان/ سود بیشتر از 2:1 برای معامله گر فراهم آورد، اگر این اتفاق نیفتد، الگو همچنان می تواند اطلاعات مفیدی درباره نزول و صعود بازار در اختیار معامله گر قرار دهد.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه از الگوهای بازگشتی است که می توان از آن برای تشخیص تغییر روند در بازار استفاده کرد. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه ها نموداری است که به صورت پایه با سه قله ظاهر می شود ، دو قسمت بیرونی از نظر ارتفاع نزدیک و وسط آن بالاترین است. در تجزیه و تحلیل فنی ، یک الگوی سر و شانه ها یک نمودار مشخص را توصیف می کند که یک روند معکوس روند صعودی به نزولی را پیش بینی می کند. اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه ها یکی از قابل اطمینان ترین الگوهای معکوس روند است. این یکی از چندین الگوی برتر است که با درجات مختلفی از دقت سیگنال می دهد که روند صعودی به پایان خود می رسد.
الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتماد ترین الگوهای نموداری است که در انتهای روند ایجاد می شود و میتواند روند صعودی را به نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل کند. با شکسته شدن خط روند صعودی، اولین سیگنال این الگو صادر می شود. در این الگوی یک سر و دو شانه در دو طرف قرار دارد که یک خط گردن را تشکیل می دهد. با شکسته شدن خط گردن می توان سیگنال برگشت روند را صادر کرد.
خط گردن مقاومتی است که به حمایت تبدیل شده است. قیمتها در یک روند به سمت بالا از سطح مقاومت گذشته است. قیمت ها در خط گردن به سطح مقاومت نفود کرده و صعود داشته است. این سطح در مرحله بعدی تبدیل به حمایت شده است.شانه چپ هنگامی که قیمتها به در نقطه Bبه سطح حمایت برخورد می کند شکل می گیرد. پس از به وجود آمدن یک قله قیمتها خط روند را در کانال صعودی شکسته و در شرایط عادی سطح قیمتها به حمایت قبلی خود باز میگردد. در این حالت وقتی که قیمتها افت می کنند شکست سطح حمایت تایید می شود. از نظر موج شماری، الگوی سر و شانه سه موج دارد که موج دوم از همه بلند تر است.
دوره ی زمانی
الگوی سر و شانه می تواند از چند هفته تا چند ماه طول بکشد. هرچه زمان بیشتری برای تشکیل این الگو صرف شده باشد، این الگو دقیق تر است. اما هدف قیمتی به احتمال زیاد در کوتاه مدت به دست نمی آید.
تشخیص الگو
اندازه ی شانه ها باید به صورت مساوی باشد و شانه ها نباید از گردن فراتر باشند.
نقاط حمایتی باید با خط گردن مماس باشد، اگر این شرط برقرار نباشد نمی توان آن را الگوی سر و شانه نامید.
سر و شانه معکوس
برعکس الگوی قبلی، در جهت برگشت روند نزولی، الگوی سر و شانه ی معکوس است. یک سر و شانه های معکوس ، که به آن “سر و شانه ها” نیز گفته می شود ، شبیه به الگوی استاندارد سر و شانه ها است ، اما وارونه است: در بالای سر و شانه ها برای پیش بینی معکوس در روند نزولی استفاده می شود. این الگوی زمانی مشخص می شود که عملکرد قیمت امنیت با مشخصات زیر مطابقت داشته باشد: قیمت به یک فرورفتگی سقوط می کند و سپس افزایش می یابد. قیمت پایین تر از محل قبلی می افتد و دوباره افزایش می یابد. سرانجام ، قیمت دوباره کاهش می یابد اما به عنوان فرورفتگی دوم نیست. هنگامی که فرورفتگی نهایی انجام شد ، قیمت به سمت بالا می رود ، به سمت مقاومت در نزدیکی بالای فرورفتگی های قبلی.
وقتی قیمت بالاتر از مقاومت گردن بالا می رود ، سرمایه گذاران معمولاً وارد موقعیت خرید می شوند. قشر اول و سوم شانه ها در نظر گرفته می شوند و قله دوم سر را تشکیل می دهد. حرکتی بالاتر از مقاومت ، که به عنوان گردن نیز شناخته می شود ، به عنوان سیگنالی از حرکت تیز بالاتر استفاده می شود. بسیاری از معامله گران برای تأیید اعتبار این برک آوای بزرگ ، از نظر حجم حجم مراقب هستند. این الگوی برعکس الگوی محبوب سر و شانه ها است اما برای پیش بینی تغییرات در روند نزولی به جای صعودی استفاده می شود.
با اندازه گیری فاصله بین قسمت پایین سر و گردن الگوی و با استفاده از همان مسافت برای پیش بینی اینکه تا چه حد ممکن است قیمت در جهت شکست شلوغ حرکت کند ، می توان از یک هدف سود مناسب استفاده کرد. به عنوان مثال ، اگر فاصله بین سر و گردن ده امتیاز باشد ، هدف سود ده نقطه بالاتر از گردن الگوی تعیین می شود. یک سفارش ضرر متوقف شده متوقف می تواند در زیر نوار قیمت و یا شمع تخفیف قرار گیرد. از طرف دیگر ، یک دستورالعمل از دست دادن توقف محافظه کارانه را می توان در زیر شانه سمت راست الگوی سر معکوس و شانه ها قرار داد.
دیدگاه شما