رابطه خوانایی گزارشهای مالی و نقدشوندگی سهام
هدف : هدف پژوهش بررسی رابطه بین خوانایی گزارش های مالی و نقدشوندگی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از اطلاعات 100 شرکت تولیدی طی سالهای 1387 تا 1397 استفاده شده است. برای تحلیل یافتهها نیز از رویکرد معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه استفاده شده است.
یافتهها : بین خوانایی گزارشهای مالی و نقدشوندگی سهام رابطه مستقیم تعریف نقد شوندگی و معنیدار وجود دارد. بدین معنی که با کاهش خوانایی، نقدشوندگی سهام به صورت معنیداری کاهش مییابد. همچنین نتایج نشان داد که سنجههای مختلف نقدشوندگی و خوانایی در صنایع مختلف از نظر آماری تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند.
نتیجهگیری : افزایش آگاهی شرکتها از انتشار اطلاعات شفاف و خوانا از اهمیت خاصی برخوردار است و ترغیب شرکتها برای انتشار اطلاعات خوانا،گام مهمی برای افزایش شفافیت اطلاعاتی است و با نیل به این مهم، نقدشوندگی سهام و کارایی تخصیصی بازار سرمایه افزایش خواهد یافت.
دانشافزایی : نوع آوری پژوهش این است که سنجههای مختلفی برای خوانایی و نقدشوندگی سهام بررسی شده است و بدین منظور از مدلسازی تعریف نقد شوندگی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. همچنین برای در نظر گرفتن تاثیر دادههای پانلی، رویکرد حداقل مربعات عادی تعمیمیافته و برای بررسی تاثیر متقابل خوانایی و نقدشوندگی از رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(توسط متغیرهای ابزاری) استفاده شده است. در نهایت به مقایسه خوانایی و نقدشوندگی صنایع مختلف نیز پرداخته شده است.
کلیدواژهها
- خوانایی گزارشهای مالی
- پیچیدگی متنی
- نقدشوندگی سهام
عنوان مقاله [English]
Relationship between Readability of Financial Reports and Stock liquidity
نویسندگان [English]
- ali ashtab 1
- Aamaneh Ahmadi 2
Purpose: The purpose of this paper is to review the relationship between the readability of financial reports and stock market liquidity in the companies listed at Tehran stock exchange.
Methods: This research is applied in terms of purpose and the information of 100 manufacturing companies during the 2008 to 2018 has been used. Structural equation and multiple regression approaches were used to analyze the findings.
Results: The findings show that there is a direct and significant relation between the تعریف نقد شوندگی readability of the financial reports and stock market liquidity. In this sense, by decreasing the readability stock market liquidity is decreased. The results also show that the different measures of liquidityand readability in different industries are statistically significant differences with each other.
Conclusions: Increasing the awareness of the participants from publication of transparent and transparent information has special importance and Encouraging companies to publish the readable information is an important step to increase the information transparency and will increase the liquidity and the allocation efficiency of the capital market.
Contribution: The contribution of this research is that different criteria for stock readability and liquidity have been studied and for this purpose, structural equation modeling with partial least squares approach has been used. Also, to consider the effect of panel data, the generalized least squares approach is generalized, and to investigate the interaction between readability and liquidity, the generalized method of moments approach (by instrumental variables) is used. Finally, the readability and liquidity of different industries are compared.
کلیدواژهها [English]
- Readability of Financial Reports
- Stock liquidity
- Textual complexity
مراجع
1 . احمدپور،احمد؛ باغبان، محسن (1393)، بررسی رابطه بین نقدشوندگی داراییها و نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران، پژوهشهای تجربی حسابداری، 4(14): 61-77.
2. افلاطونی، عباس (1395)، تحلیل آماری در پژوهشهای مالی و حسابداری با نرم افزار Stata ، تهران، انتشارات ترمه.
3. احمدی، آمنه؛ قائمی، محمدحسین (1397)، مدیریت سود واقعی و خوانایی گزارشگری مالی، پژوهشهای کاربردی در گزارشگری مالی، 13(7): 45-72.
4. باقریازغندی، ابوطالب؛ حصارزاده، رضا؛ عباسزاده، محمدرضا (1397)، خوانایی صورتهای مالی و حساسیت سرمایهگذاران به استفاده از اطلاعات حسابداری، چشمانداز مدیریت مالی، 23 (8): 87-103.
5. سرهنگی، حجت، ابراهیمی، سعید؛ الهیاری، حمید (1393)، بررسی اثر پیچیدگی گزارشگری مالی بر رفتار معاملاتی سرمایهگذاران در بازار سرمایه ایران. فصلنامه بورس اوراق بهادار، 27 (7): 59-78.
7. صفری گرایلی، مهدی؛ رضایی پیتهنویی، یاسر (1397)، توانایی مدیریت و خوانایی گزارشگری مالی: آزمون نظریه علامتدهی، دانش حسابداری، 9 (2): 191-218.
8. دیانی، محمدحسین، (1369)، معیاری برای تعیین سطح خوانایی نوشتههای فارسی، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، 10، 35-48.
10. سرکانیان، جواد؛ راعی، رضا؛ فلاحپور، سعید (1394)، بررسی رابطه بین نقدشوندگی با بازده سهام در بازار سهام ایران، چشمانداز مدیریت مالی، 11 (5):9-26.
11. حقیقت، حمید؛ نعمتی، رضا؛ علوی، مصطفی (1393). شفافیت اطلاعات و نقدشوندگی سهام، پژوهشهای تجربی حسابداری، 12 (3): 85-98.
12. خانی، ذبیحاله؛ رجب، حسین (1398)، رابطه خوانایی گزارشهای مالی و سیاست متهورانه مالیاتی با استفاده از سیستم معادلات همزمان،پژوهشهای حسابداری مالی، 11 (1): 41-54.
13. جبارزاده کنگرلویی، سعید؛ متوسل، مرتضی؛ بهنمون، یعقوب (1398)، تاثیر مدیریت سود و محدودیت مالی بر خوانایی گزارشگری مالی، فصلنامه بورس اوراق بهادار،46 (12): 5-25.
14. داوری، علی؛ رضازاده، آرش (1396)، مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار PLS ، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی.
15. رضایی، یاسر؛ صفری، مهدی (1397)، خوانایی گزارشگری مالی و احتمال گزارشگری مالی متقلبانه، پژوهشهای حسابداری مالی، 10 (4):43-58.
16. علیخانی، سمیرا (1396)، بررسی ارتباط بازده و سطح خوانایی گزارشهای پیشبینی سود و گزارشهای حسابرسی آن، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.تعریف نقد شوندگی
17. نوروزی، محمد؛ آذینفر، کاوه؛ عباسی، ابراهیم؛ داداشی، ایمان (1399)، طراحی مدل و ارزیابی نقش تعدیلی توانایی مدیریت بر رابطه بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینه نمایندگی، پژوهشهای حسابداری مالی، 12 (1):1-18.
مبانی نظری و پیشینه نقد شوندگی
يكي از شاخصهايي كه كارايي بورس اوراق بهادار با آن سنجيده ميشود، «ميزان نقدشوندگي سهام مورد معامله» است. همواره علاوه بر دو معيار نرخ بازدهي و ريسك، درجه نقدشوندگي داراييها نيز مورد توجه سرمايهگذاران قرار ميگيرد. عامل مهمي كه در تعيين نقدشوندگي يك دارايي اهميت دارد اندازه بازار آن دارايي ميباشد. اگر خريداران و فروشندگان بالقوه بسياري براي يك دارايي مشخص وجود داشته باشد، بازار آن دارايي داراي نقدشوندگي ميباشد (حسنجاني، 1386، 25)
تعاريف
نقدشوندگي به معناي سرعت تبديل سرمايهگذاريها يا داراييها به وجوه نقد ميباشد. اوراق بهاداري كه در بورس اوراق بهادار با استقبال معامله روبرو ميشوند، ميتوانند حاكي از سرعت نقدشوندگي آنها باشد (مهدي ابزري و همكاران، 1386).
نقدشوندگي، توانايي سرمايهگذاران در تبديل داراييهاي مالي به وجه نقد در قيمتي مشابه با قيمت آخرين معامله است، با اين فرض كه اطلاعات جديدي از زمان آخرين معامله كسب نشده باشد (خرمدين، 1387).
نقدشوندگي داراييها عبارت است از توانايي معامله سريع حجم بالايي از اوراق بهادار با هزينه پايين و تأثير قيمتي كم (ليو، 2005)
فوس نقدشوندگي سهام را قدرت فروش سريع دارايي در قيمت مشابه قيمت قبلي بازار با فرض اينكه هيچ گونه اطلاعات جديدي وارد بازار نشده است، تعريف كرده است.
داتار نقدشوندگي بازارهاي مالي را، ظرفيت بازارهاي مالي براي جذب نوسانات موقتي عرضه و تقاضا بدون اختلالات بيش از اندازه قيمتها تعريف ميكند.
آيتكن و كامرتون، قدرت نقدشوندگي را توان تبديل اوراق بهادار به پول نقد در پايينترين سطح هزينههاي مبادلاتي تعريف ميكنند.
در جامعترين تعريف نقدشوندگي بازار عبارت است از توانايي انجام معاملات در حجم بالا، با حداكثر سرعت، حداقل هزينه و حداقل اثر قيمت، اين تعريف برروي چهار بعد از نقدشوندگي تمركز دارد:حجم معاملات، سرعت معاملات، هزينه معاملات و اثر قيمت.
يكي از مهمترين كاركردهاي بازار سرمايه، تامين نقدشوندگي است. در حقيقت بازارهاي ثانويه ضمن فراهم كردن نقدشوندگي، از طريق كشف قيمت و توانايي انتقال ريسك، باعث كاهش هزينه سرمايه ميگردند. فرناندز (1999) از قول «كينز» بيان ميكند كه نقدشوندگي، توسط يك معيار مطلق قابل اندازهگيري نيست. در متون مالي گاهي براي رساندن مفهوم، به جاي واژه نقدشوندگي از واژه بازارپذيري يا قابليت خريد و فروش استفاده ميشود، زيرا هر چه تعداد خريداران و فروشندگان بالقوه يك دارايي بيشتر باشد، آن دارايي نقدشوندگي بيشتري دارد. (نوبهار، 1388).
نقدشوندگي معيارهاي زيادي دارد، كه هيج كدام قادر به اندازهگيري تمام ابعاد آن نيستند روبين در سال 2007 معيارهاي نقدشوندگي را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد:
الف) معيارهاي مبتني بر معامله: شامل حجم معاملات، فراواني معاملات، ارزش سهام معامله شده، تعداد روزهاي معاملاتي، نرخ گردش سهام، درصد سهام شناور آزاد، زمان انتظار معامله، رتبهي نقدشوندگي،
ب) معيارهاي مبتني بر سفارش: شامل تفاوت قيمت پيشنهادي عرضه و تقاضا، تفاوت عرضه و تقاضاي موثر و عمق بازار.
دیدگاه شما