تعریف مدیریت نقدینگی


آیکو ور

تجربه صنعت بانکداری در طي سال‌های اخير نشان داده است که مديريت ريسک می‌بايست به صورت جامع و به ازاي تمامی فعاليت‌ها و ريسک‌ها پياده شود. دليل اين امر عمدتا تاثيرپذيری و تاثيرگذاری عامل‌های مختلف ريسک بر یکدیگر و همچنين پيچيدگی و خاصيت غيرخطی بودن عامل‌های ريسک است. مدیریت ريسک در بانک‌ها يک فرآيند پويا و دائمی بوده و مي‌بايست به عنوان بخشي از ماهيت وجودی هر بانک تلقي گردد. هدف نهایی سيستم مديريت ريسک ايجاد شرايطی است که ريسک اقدامات و تصميمات مديران، کارکنان و مشتريان بانک‌ها را مديريت نمايد، امکان ارائه بهترين عملكرد، بهينه‌سازی استفاده از سرمايه و به حداكثر رساندن ارزش دارايي‌های سهامداران فراهم گردد.

در همین راستا شرکت آیکو با استفاده از استانداردهای بین‌المللی کمیته بال و همچنین استفاده از تجربیات بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ دنیا و همچنین در نظر گرفتن الزامات و مقررات بانک مرکزی در حوزه مدیریت ریسک بانکی اقدام به طراحی سیستم یکپارچه مدیریت ریسک نموده است. شرکت آیکو در این زمینه از سال ۱۳۸۹ آغاز به فعالیت نموده است و سیستم جامع مدیریت ریسک آیکو تا کنون در چندین بانک پیشرو کشور مورد استفاده قرار گرفته است.

هریک از ماژول‌های سیستم جامع مدیریت ریسک که ریسک‌های اصلی نظام بانکی را پوشش می‌دهد، به شرح ذیل است:

وظایف کلیدی یک مدیر مالی چیست؟

وظایف کلیدی یک مدیر مالی چیست؟

در مقاله قبل درباره تعریف مدیریت مالی و نقش اساسی و مهم آن در هر نوع کسب‌وکار و سازمانی بحث نمودیم و با جنبه‌های مختلف اهمیت وجود آن، به صورت اجمالی آشنا شدیم. گفتیم مدیریت مالی، مدیریت بر منابع و مصارف است و یکی از پایه های موفقیت در کسب‌وکار است. حال در این بخش می‌خواهیم وظایف مدیر مالی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.

توانایی‌های یک مدیر مالی

مهارت‌های ارتباطی: یکی از مهم ترین توانایی هایی که برای موفقیت یک مدیر مالی مورد نیاز است توانایی ایجاد ارتباط موثر با سایر مدیران شرکت و سازمان های قانونی مانند بیمه، مالیات و شرکت های حسابرسی است. مدیران مالی به صورت منظم به این ارتباط نیاز دارند.

مهارت‌های تحلیل و حل مشکلات: هدف نهایی هر شرکت و تجارتی کسب سود بیشتر است تعریف مدیریت نقدینگی و سود نیز از جنس پول است پس در نتیجه پیچیده ترین مسائل شرکت ها به طور معمول در حوزه مالی و سرمایه گذاری می‌باشد. مدیر مالی باید بتواند در مراحل مختلف اقدام به شناسایی و حل موانع و مشکلات موجود با استفاده از کمک سایر مدیران کند.

مهارت‌های سازماندهی: داشتن مهارت های سازماندهی به منظور مدیریت، کنترل و سازماندهی مناسب کارکنان بخش مالی و همچنین توان ارائه گزارش‌های ساختار یافته و هدفمند به مدیریت ارشد بسیار ضروری است. نمی‌توان یک مدیر مالی موفق را بدون وجود توانایی سازماندهی مجسم کرد.

مهارت های ریاضی و فناوری : شاید بتوان گفت یکی از مواردی که امروزه بیشتر به چشم می‌خورد، ضرورت تسلط بر فناوری اطلاعات و نرم‌افزارهای مربوط به این رشته می باشد که نقش مهمی در ثبت و گزارش دهی اطلاعات مالی دارند. و به همین دلیل است که امروزه مدیران مالی نمی‌توانند بدون اگاهی و تسلط در این زمینه وظایف خود را به خوبی انجام دهند. با گسترش روز افزون فناوری اطلاعات در جنبه‌های مختلف زندگی امروزه، بسیاری از ابزارهای جدید به کمک مدیران در این حوزه شتافته‌اند.

وظایف مدیر مالی

با توجه به تعریفی که از مدیریت مالی به عمل آمد، وظیفه مدیر مالی، بهینه سازی ساختار دارایی ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام به منظور حداکثر ساختن ارزش سهام سهامداران است. همچنین در این زمینه تصمیماتی اتخاذ می‌کند که به شکل زیر می‌توان آن‌ها را بر شمرد:

تجزیه تحلیل و برنامه ریزی مالی: این بخش شامل، متناسب ساختن ساختار دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام، بهبود عملکرد شرکت و برنامه‌ریزی آتی می باشد. در قالب این نوع تصمیمات، مدیر مالی با بررسی سلامت مالی شرکت، نیاز مالی آن را متناسب با عملکرد فعلی و رشد مورد انتظار آینده، تعیین می‌کند.

درگاه پرداخت و پرداخت دسته‌ای جیبی‌مو

راهکار ۳۶۰ درجه پرداخت
ویژه کسب‌وکارها

تصمیمات سرمایه گذاری (تصمیمات مربوط به کاربرد وجوه تامین شده): تخصیص وجوه تامین شده بین دارایی های فیزیکی (مانند ساختمان و ماشین آلات) و مالی (مانند انواع اوراق بهادار) به نحوه بهینه و برای تحصیل بیشترین بازده.

تصمیمات تامین مالی (تصمیمات مربوط به ساختمان مالی و سرمایه): تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و ترکیب آن

در شرکت های بزرگ خارجی، مسئولیت های مالی مذکور به عهده ی معاون (مدیر) مالی، کنترلر و خزانه‌دار می باشد. معاون مالی سرپرستی کلیه فعالیت های مالی را عهده دار است و به عنوان مشاور مالی هیئت مدیره عمل می‌کند. خزانه‌دار مسئول اداره دارایی‌ها و بدهی‌ها، برنامه ریزی مالی، بودجه بندی سرمایه ای، تامین مالی شرکت، تعیین خط مشی های اعتباری و مدیریت مجموعه سرمایه‌گذاری‌ها است و به طور کلی مسئولیت امور مالی مرتبط با خارج از سازمان را به عهده دارد. در مقابل، کنترلر در ارتباط با امور مالی داخلی شرکت نظیر حسابداری مالی و صنعتی، امور مالیاتی، بودجه‌بندی و کنترل است.

وظایف کلیدی یک مدیر مالی

تصمیمات مالی و تعادل بین ریسک و بازده

مفهوم تعادل بین ریسک و بازده، جز لاینفک تئوری مدیریت مالی است. کلیه تصمیمات مالی، متضمن نوعی تعادل بین ریسک و بازده می باشد . هر چه ریسک یک تصمیم مالی بیشتر باشد، بازده بیشتری مورد انتظار است. به عبارت دیگر این بدیهی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری در سهامی که ریسک بالایی دارد، انتظار بازده بیشتری خواهد داشت تا بتواند ریسک بیشتر را جبران کند. ارزیابی مناسب و ایجاد تعادل بین انواع مخلتف ریسک و بازده، بخشی از برنامه ریزی صحیح حداکثر کردن ثروت سهامداران و از وظایف مدیران مالی می‌باشد.

مدیر مالی می‌تواند از طریق تغییر عوامل زیر بر ثروت سهام داران تاثیر بگذارد:

  • سود هر سهم فعلی و آتی
  • زمانبندی، مدت ریسک و سود آوری
  • خط مشی تقسیم سود
  • شیوه‌ی تامین مالی موسسه

وظیفه مدیر مالی تا حد زیادی تحت تاثیر محیطی است که در آن فعالیت می‌کند. سه جنبه این محیط عبارتند از:

  • نوع موسسه
  • موسسات و بازارهای مالی
  • ساختارهای مالیاتی

در ادامه به صورت خلاصه و طبقه‌بندی شده وظایف مدیران مالی در هر حوزه را برمی‌شمریم:

وظایف مدیر مالی از بعد سود آوری شامل موارد زیر است:

  • کنترل هزینه
  • قیمت‌گذاری
  • پیش‌بینی سود
  • اندازه‌گیری بازده مورد نظر

وظایف مدیر مالی از دیدگاه آنچه که باید اداره گردد شامل موارد زیر است:

  • مدیریت دارائی‌ها
  • مدیریت منابع مالی

وظایف مدیر مالی از بعد نقدینگی شامل موارد زیر است:

  • پیش‌بینی جریان نقدی
  • تامین منابع مالی
  • اداره جریان منابع مالی

در نهایت لازم دانستیم که مدیران مالی وظایف مهمی در تصمیم‌گیری‌های سازمان‌ها و کسب‌وکار ها دارند. چرا که نبض و بقای سازمان در گرو دانش، تخصص و هنر مدیریت آن‌ها در تمامی مراحل به خصوص، مواقع حساس است.

پرداخت امن و آسان با جیبی‌مو

منابع: مدیرت مالی جلد ۱ و ۲ نوشته ی دکتر احمد مدرس و فرهاد عبدالله زاده

مدیریت مالی و اهمیت آن

مدیریت مالی و اهمیت آن | امروزه تامین نیازهای مالی و اموری که به آن مرتبط می شود از جمله مهم ترین و البته ضروری ترین الزامات و مهارت هایی است که بایستی در دنیای رقابتی امروز در کسب و کارهای مختلف مورد بررسی قرار بگیرد. در واقع می توان گفت که در یک سازمان تمامی فعالیت ها به گونه ای با امور مالی مرتبط است و چنانچه یک شرکت و یا ارگان از نظر مالی در مضیقه قرار بگیرد و با مشکلاتی مواجه شود حیات کلی سازمان در معرض خطر قرار خواهد گرفت، از این رو در این مقاله سعی کرده ایم که به توضیح مختصری در خصوص مفاهیم مرتبط با مدیریت مالی پرداخته و همچنین به مزایا و اهمیت این علم در جوامع امروزی بپردازیم.

تعریف مدیریت مالی

چنانچه بخواهیم برای این مفهوم یک تعریف کاملا علمی بیان کنیم باید بگوییم که مدیریت مالی در واقع برنامه ریزی، هدایت، سازماندهی و کنترل تمامی فعالیت های مرتبط با امور مالی همچون تامین بودجه و البته استفاده از وجوه شرکت می باشد، علاوه بر این دیگر تعریفی که میتوان برای مدیریت مالی ارائه کرد این است که این واحد بایستی که تمامی اصول مدیریت عمومی در منابع مالی شرکت را اعمال کند. مدیریت مالی را میتوان به گونهای در به کارگیری اصول و همچنین مفاهیم اقتصادی دانست که برای حل مسئله و تصمیم گیری از آن استفاده می شود، به بیان ساده تر مدیریت مالی همان اقتصاد کاربردی می باشد که بایستی با به کارگیری مبانی و همچنین مفاهیم اقتصاد خرد و کلان و دیگر مسائل مرتبط با اقتصاد در مدیریت امور مالی یک کسب و کار صورت پذیرد.

مدیریت مالی و اهمیت آن

مدیریت مالی در واقع دانشی تحلیلی و مبتنی بر اصول اقتصادی بوده که از داده های مالی و تعریف مدیریت نقدینگی همچنین اطلاعات حسابداری برای تصمیمگیری استفاده می شود و همچنین هدف اصلی از این علم استفاده بهینه از دارایی های مالی و همچنین افزایش بهره وری سرمایه گذاری در یک شرکت و یا کسب و کار می باشد این علم دائماً در حال تغییر بوده و دارای چشم انداز جهانی می باشد. همان طور که گفتیم این علم دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده است اما آنچه چه به عنوان ویژگی های مهم این تکامل شناخته می شود به شرح زیر می باشد:

  • این علم از شاخه های علم مدیریت شناخته می شود
  • امور مالی در حال حاضر به کمک ابزارها و همچنین روش های تجزیه و تحلیل داده ها بر تصمیم گیری مالی استوار می باشد.
  • سرعت رشد این علم به گونه ای بوده که هم اکنون مدیریت مالی راه گشای مدیران شرکتها در خصوص مسائل و چالش های جدید در حوزه اقتصادی می باشد.

در مدیریت مالی یک سازمان همواره تصمیماتی در خصوص بهره برداری از منابع مالی که شامل داراییهای مالی شرکت و یا منابع مالی خارجی می باشد، کنترل جریان نقدینگی و استراتژی های مرتبط با سرمایه گذاری اتخاذ میشود.
از این رو مهمترین اجزای مدیریت مالی یک کسب و کار را می توان در تصمیمات سرمایه گذاری، تصمیمات مالی و تصمیمگیری در مورد تقسیم سود دانست.

معمولاً در حیطه سرمایه گذاری تصمیمات حول محور سرمایه گذاری در دارایی های ثابت و اختصاص بودجه به دارایی های مختلف می باشد، البته سرمایه در گردش نیز در این واحد مورد بررسی واقع می شود. مدیریت مالی نیز شامل بررسی افزایش بودجه از طریق منابع مختلف می باشد، در این خصوص باید به شاخص هایی همچون نوع منبع، تامین مالی، هزینه ها و بازگشت سرمایه توجه ویژهای شود. مدیر مالی بایستی که نسبت به توزیع سود خالص تصمیم گیری درستی کند. در واقع سود خالص به دو بخش تقسیم می شود: سود سهامداران و سود متعارف. به منظور تصمیم گیری در خصوص تعیین سود سهام دارن بایستی که میزان سود و همچنین چگونگی توزیع آن مورد بررسی قرار بگیرد و در خصوص سود متعارف نیز مبلغ سود خالص مشخص می شود، تعریف مدیریت نقدینگی که این امر کاملاً بسته به برنامههای توسعه و همچنین تغییرات ساختاری سازمان است.

مدیریت مالی و اهمیت آن

اهداف مدیریت مالی چیست؟

به طور کلی هدف از مدیریت مالی یک مجموعه به تامین و همچنین کنترل منابع مالی یک کسب و کار بر می گردد و از این رو اهداف مدیریت مالی را می توان در احساس اطمینان در عرضه مناسب و منظم منابع مالی معتبر در نظر گرفت، همچنین اطمینان از کسب سود کافی برای سهام داران که در نهایت همگی به ظرفیت درآمد و انتظارات سهامداران و همچنین قیمت سهام در بازار بستگی دارد. از طرفی با استفاده از مدیریت مالی می توان از استفاده بهینه از منابع مالی اطمینان پیدا کرد و اما مسئله ای که از اهمیت بالایی برخوردار است این است که بعد از تامین و اختصاص بودجه بایستی که بر هزینه ها نظارت کافی وجود داشته باشد.

و اما مدیران مالی در تلاش هستند که از امنیت سرمایه گذاری اطمینان کامل به دست آورند و از این رو بایستی که با توجه به نرخ بازگشت مناسب سرمایه در این مورد تصمیم گیری کنند. از طرفی مدیران مالی بایستی با دنبال کردن یک برنامه ریزی صحیح، ساختاری دقیق از سرمایه، از طریق ارائه یک ترکیب منصفانه از سرمایه و برقراری تعادل بین سرمایه های موجود و مجموعه بدهی ها در راستای حفظ منابع مالی شرکت حرکت کنند. اهمیت حضور افرادی که در این رشته تحصیل کردند و یا با شرکت در دوره های مدیریت مالی مهارت های خود را در این زمینه تقویت کردند در یک مجموعه بسیار ملموس می باشد.

مدیران مالی بایستی مهارت کافی در تصمیم گیری های مختلفی که در حوزه امور مالی شرکت می باشد را داشته باشند. با توجه به تاثیر گذار بودن برخی از این تصمیمات در جوانب مختلف کار، تصمیماتی که برای عدم تعارض و همچنین همراستایی با استراتژی های کلان شرکت به صورت نهایی گرفته می شود بایستی که با هماهنگی مدیران ارشد صورت پذیرد و اما در ادامه به مهمترین وظایفی که مدیران مالی شرکت ها بایستی به آن عمل کنند اشاره کرده ایم:
مدیران مالی بایستی بتوانند که به صورت دقیق و جامع تمامی نیازمندی تعریف مدیریت نقدینگی های سرمایه شرکت را برآورد کنند، این مسئله در واقع به هزینههای پیشبینیشده، برنامه های توسعه آینده و همچنین سیاستهای مربوط به آن و کسب سود بستگی دارد. پیش بینی ها و تخمین ها بایستی به گونه ای باشد که ظرفیت درآمد شرکت را افزایش دهد.

همچنین یک مدیر مالی بایستی بتواند که منابع بودجه را به درستی انتخاب کند. با توجه به اینکه یک شرکت برای دریافت بودجه اضافی گزینه ها و روش های متعددی پیش رو خواهد داشت که هر کدام از آنها مزایا و معایبی به همراه خواهد داشت که ارزیابی آنها و انتخاب بهترین روش بر عهده مدیر مالی یک مجموعه می باشد. از جمله منابع تامین بودجه می‌توان به صدور سهام و اوراق قرضه، سپرده های عمومی به شکل اوراق قرضه و وام های گرفته شده از سوی بانک‌ها و موسسات مالی اشاره کرد.

از طرفی یک مدیر مالی باید بتواند که برای اختصاص وجه به شرکت‌های سودآور تصمیم‌گیری کند تا بتواند سطح حداقلی از امنیت در سرمایه گذاری ایجاد شود در این صورت است که سرمایه نیز متناسب با امنیت سرمایه گذاری افزایش پیدا خواهد کرد. مدیریت پول نقد و همچنین تعیین سود بر عهده مدیر مالی می باشد. چنین شخصی بایستی بتواند که تمامی تصمیماتی که به مدیریت و کنترل جریان نقدینگی شرکت می باشد را اتخاذ نماید. از پول نقد به منظور پرداخت دستمزد و حقوق کارکنان، پرداخت قبوض برق و آب، تعریف مدیریت نقدینگی پرداخت بدهی های فعلی، نگهداری سهام کافی و خرید مواد اولیه استفاده می شود.

مدیریت مالی و اهمیت آن

مدیر مالی علاوه بر این که بایستی برای استفاده از وجوه، برنامه ریزی مشخص داشته باشد بایستی که کنترل امور مالی را نیز در دست بگیرد. به این منظور میتوان به استفاده از تکنیک هایی همچون تجزیه و تحلیل و کنترل هزینه و سود و پیش بینی مالی اشاره کرد. بنابراین با توجه به این که سلامتی مالی یک سازمان بسیار مهم تلقی می شود واحدی با نام واحد مالی در شرکت ها شکل گرفته که بتواند با حفظ نقدینگی سازمان آن را به هدف نهایی اش که همان افزایش سود و سرمایه می باشد برساند.

در واقع مدیران مالی بایستی بدانند که چگونه می شود بودجه یک سازمان را افزایش داد و از آن به طریق صحیح استفاده کرد و با تصمیم گیری های درست در حیطه مالی، روند سود دهی را بهبود بخشیده و ارزش شرکت را افزایش دهند. از طرفی با افزایش پس اندازها کمک شایانی به سازمان ها کنند. در واقع مدیران مالی بایستی که پیامدهای احتمالی تصمیم گیری درخصوص کسب سود نقدینگی و همچنین وضعیت مالی شرکت را مد نظر گرفته و بهترین مسیر را برای بقای یک سازمان در نظر بگیرند.

حال که با مسئولیت های خطیر واحد مالی آشنا شدید متوجه ضرورت این رشته شدید. در صورتی که سازمانی در امور مالی با مشکل مواجه شود کل بقای یک سازمان در معرض خطر قرار می گیرد به همین دلیل تمامی سازمان ها چه دولتی و چه خصوصی به منظور انجام فعالیت ها و رسیدن به اهداف خود به مدیرانی نیازمندند که بتوانند تمامی فعالیتهای مالی و دارایی های یک شرکت را تحت پوشش و بررسی قرار دهند و در تمامی لحظات با اشراف بر کل دارایی های یک شرکت، تصمیمات لازم را بگیرند.

اما خبر خوب این است که موسسه آموزش عالی فن پردازان اقدام به برگزاری دوره مدیریت مالی کرده است، با توجه به اینکه تمامی افرادی که دارای حساب مالی می باشند بایستی که مدرک معتبری در حیطه مدیریت مالی و حسابداری داشته باشند به تمامی متقاضیان این علم توصیه می گردد تعریف مدیریت نقدینگی تعریف مدیریت نقدینگی که با شرکت در دوره های فن پردازان آینده خود را تضمین کنند و با دریافت مدارک معتبری که در پایان هر دوره به شرکت کنندگان ارائه می شود شانس ورود شان را به بازار کار افزایش دهند.

این موسسه با مجوز رسمی از وزارت علوم فناوری و تحقیقات دوره های مدیریت مالی را برگزار کرده و در پایان دوره مدرک ای مورد تایید وزارت علوم فناوری و تحقیقات به دانشپذیران اعطا می کند، لذا شرکت در این دوره های مدیریتی به تمامی متقاضیانی که می خواهند در آینده در این حرفه مشغول به کار شوند توصیه می شود.

شناخت مفهوم جریان نقدینگی

آشنایی با Cash Flow برای مدیریت هزینه ها و درآمدهای هر شخصی الزامی است.

در این مقاله سعی داریم به زبان ساده شما را با این مفهوم به خوبی آشنا کنیم، پس در ادامه با ما باشید…

1# جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی یا CF پولی است که طی یک دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شما است.

در امور مالی، این اصطلاح برای توصیف میزان وجه نقد (ارز) است که
در یک بازه زمانی مشخص تولید یا مصرف می شود.

CF انواع مختلفی دارد که با کاربردهای مهم و گوناگونی برای اداره مشاغل و انجام تجزیه و تحلیل های مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

به این صورت که نقدینگی ورودی از طرف مشتریانی است که
محصولات یا خدمات شما را خریداری می کنند.

جریان نقدینگی چیست

اگر مشتریان در زمان خرید پرداخت نکنند، بخشی از جریان نقدی شما از مجموعه حساب های دریافتی است.

همچنین نقدینگی در قالب پرداخت هزینه هایی مانند اجاره یا وام مسکن، پرداخت ماهانه وام و پرداخت مالیات و سایر حساب های قابل پرداخت از تجارت شما خارج می شود.

2# علت اهمیت جریان نقدینگی

اهمیت جریان نقدینگی

کمبود وجه نقد یکی از بزرگترین دلایل شکست شرکت های کوچک است.

اغلب مدیران در تجارت کوچک بر این باورند که “ذخایر نقدی ناکافی” دلیل اصلی عدم موفقیت استارت آپ ها است.

در واقع دلیل عدم موفقیت بسیاری از استارت آپ ها همین عدم وجود نقدینگی و تمام شدن پول است که
در موارد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

1-2# جریان نقدینگی در راه اندازی مشاغل

نقدینگی در راه اندازی مشاغل

پرداختن به مسائل مربوط به گردش وجوه و جریان نقدینگی در هنگام راه اندازی مشاغل بسیار دشوار است چرا که
مشاغل در این زمان هزینه های زیادی دارند و نقدینگی به سرعت خرج می شود.

همچنین ممکن است شما هیچ مشتری یا فروشی نداشته باشید که باعث ورود نقدینگی شوند.

برای ادامه کار و ایجاد جریان نقدینگی، به برخی از منابع موقت وجه نقد مانند کارت اعتباری و یا وام نیاز دارید.

معمولا شش ماه اول یک کار تجاری یک زمان حیاتی برای گردش پول است.

اگر در این بازه زمانی پول کافی برای خرید، حمل و نقل و موارد دیگر ندارید، شانس موفقیت شما بالا نیست.

چرا که تأمین کنندگان معمولا به مشاغل جدید وام، اعتبار و تخفیف چشمگیری نمی دهند و
در عین حال ممکن است مشتریان شما بخواهند به صورت اعتباری پرداخت کنند.

همین موضوع سبب از بین رفتن بالانس جریان نقدینگی شده و
یک «بحران پول نقد» را برای شما ایجاد می کند.

شما می بایست در برآورد نیازهای جریان نقدی خود برای راه اندازی، هزینه های زندگی شخصی خود را که برای تأمین نیاز به تجارت لازم است، اضافه کنید.

2-2# جریان نقدینگی در مشاغل فصلی

گردش وجوه نقد برای مشاغل فصلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مشاغلی که در دوره های مختلف سال مانند کسب و کارهای تعطیلات و تابستان دارای نوسان زیادی در تجارت هستند.

مدیریت جریان وجوه نقد در این نوع مشاغل مشکل است اما
می توان آن را با دقت انجام داد.

3-2# جریان نقدینگی در مقابل سود

نقدینگی در مقابل سود

این امکان برای کسب و کار شما وجود دارد که سود کسب کند اما پول نقد نداشته باشید.

قطعا برایتان جالب است که بدانید این امر چگونه می تواند اتفاق می افتد؟

پاسخ کوتاه این است که سود یک مفهوم حسابداری است در حالی که
پول نقد مبلغ موجود در حساب کسب و کار است.

سود صورتحساب ها را پرداخت نمی کند.

شما می توانید دارایی داشته باشید، مانند حساب های قابل دریافت (پولی که مشتری به شما بدهکار است) اما
اگر نتوانید از بدهی خود وصول کنید، پول نقد نخواهید داشت.

3# انواع جریان نقدینگی

Cash Flow انواع مختلفی دارد، بنابراین مهم است که درک درستی از هر یک از آن ها داشته باشید.

وقتی کسی به اصطلاح CF مراجعه می کند، ممکن است به موارد مختلفی از آن برسد، بنابراین مطمئن شوید که
از کدام اصطلاح جریان نقدینگی استفاده می شود.

انواع جریان های نقدی عبارتند از:

1-3# نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی

وجوه نقدی که توسط فعالیت های اصلی تجاری یک شرکت تولید می شود.

یعنی درآمد حاصل از تولید و فعالیت های دیگر که شامل هرگونه جریان نقدی از دارایی های جاری و بدهی های جاری است.

2-3# نقدینگی رایگان به حقوق صاحبان سهام (FCFE)

FCFE میزان وجه نقدی است که یک کسب و کار ایجاد کرده و
برای توزیع به طور بالقوه بین سهامداران در دسترس است.

3-3# نقدینگی رایگان به شرکت (FCFF)

این معیاری است که تصور می کند شرکت هیچ بدهی ای ندارد.

این نوع از CF در مدل سازی و ارزیابی مالی استفاده می شود.

4-3# تغییر در جریان نقدینگی

در این مورد تغییر در میزان جریان نقدینگی از یک دوره به دوره دیگر در حسابداری انجام می شود.

یعنی ممکن است جریان نقدینگی از ماه قبل به ماه جاری تزریق شود.

4# کاربردهای جریان نقدینگی

Cash Flow هم در اداره مشاغل و هم در انجام تجزیه و تحلیل مالی کاربردهای زیادی دارد.

در واقع، این یکی از مهمترین معیارها در کل امور مالی و حسابداری است.

متداول ترین معیارهای نقدی و کاربردهای CF به شرح زیر است:

1-4# ارزش فعلی خالص (Net Present Value)

NPV از محاسبه ارزش تجارت با ساخت مدل DCF و محاسبه ارزش فعلی خالص انجام می شود.

ارزش فعلی خالص (NPV) ارزش کل جریان های نقدی آینده (مثبت و منفی) در کل عمر سرمایه گذاری در حال حاضر است.

تجزیه و تحلیل NPV نوعی ارزیابی ذاتی است و
به طور گسترده در سراسر امور مالی و حسابداری برای تعیین ارزش یک تجارت، امنیت سرمایه گذاری، پروژه سرمایه، سرمایه گذاری جدید، برنامه کاهش هزینه و هر چیزی که شامل جریان نقدی باشد استفاده می شود.

2-4# نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return)

نرخ بازگشت داخلی (IRR) نرخ تخفیفی است که
ارزش فعلی خالص (NPV) یک پروژه را صفر می کند.

به عبارت دیگر، این نرخ بازده ترکیبی سالانه است که در یک پروژه یا سرمایه گذاری به دست خواهد آمد.

3-4# نقدینگی

ارزیابی اینکه یک شرکت چقدر می تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود عمل کند.

4-4# عملکرد جریان نقدینگی

اندازه گیری میزان وجه نقد کسب و کار در هر سهم نسبت به قیمت سهام آن که به صورت درصد بیان می شود.

5-4# جریان نقدی به ازای هر سهم (Cash Flow Per Share)

CFPS یا جریان نقدی به ازای هر سهم پول نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی تقسیم بر تعداد سهام مانده است.

6-4# نسبت درآمد قیمت (P/E)

نسبت p به cf

نسبت درآمد قیمت یا نسبت P/E رابطه ای بین قیمت سهام شرکت و سود هر سهم (EPS) است.

این یک نسبت محبوب است که درک بهتری از ارزش شرکت به سرمایه گذاران می دهد.

نسبت P/E انتظارات بازار را نشان می دهد و قیمتی است که
شما باید به ازای هر واحد درآمد فعلی (یا درآمد در آینده) پرداخت کنید.

درآمد هنگام ارزیابی ارزش سهام شرکت مهم است زیرا سرمایه گذاران می خواهند بدانند که
یک شرکت چقدر سودآور است و در آینده چقدر سودآور خواهد بود.

به علاوه، اگر شرکت رشد نکند و
سطح فعلی درآمد ثابت بماند، P/E را می توان به تعداد سال هایی که طول می کشد شرکت برای مبلغ پرداختی برای هر سهم بازپرداخت کند، تعبیر کرد.

7-4# نسبت تبدیل وجه نقد

مدت زمانی که یک شرکت برای موجودی خود (هزینه کالاهای فروخته شده) پرداخت می کند و
هزینه آن را از مشتریان خود دریافت می کند، نسبت تبدیل نقدینگی است.

8-4# فاصله مالی

معیاری برای کسری یک شرکت که باید برطرف کند. (چقدر به پول نقد بیشتری نیاز دارد)

9-4# پرداخت سود سهام

جریان نقدینگی می تواند برای تأمین بودجه سود سهام به سرمایه گذاران استفاده شود.

10-4#سرمایه گذاری

جریان نقدینگی همچنین می تواند برای سرمایه گذاری مجدد و رشد در تجارت مورد استفاده قرار گیرد.

مقاله بالا بخشی از مطالب گسترده حوزه حسابداری ویژه بازار کار است.

برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع حسابداری بازار کار نماتک مراجعه کنید.

برای مشاهده توضیحات کامل بسته کلیک کنید.

بسته حسابداری بازار کار

اگر به دنبال یاد گرفتن مهارت بیشتر و افزایش درآمد هستید،

برای دریافت آموزش های رایگان مرتبط با حوزه علاقه‌مندی خود فقط کافیه فرم رو تکمیل کنید.

وضعیت شغلی خود را انتخاب کنید:

نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

درباره نویسنده : تیم نماتک

ما یه هدف مشترک داریم و میخوایم مهارت هایی که توی صنعت لازمه رو به افراد آموزش بدیم تا روزی که کالای ایرانی در دنیا بهترین باشه. اگه شما هم هدفتون همینه، نماتکی بشید. (:

مدیریت ریسک نقدینگی مقابله با بحران ناگهانی

ریسک را در سطح ملی به ۴ دسته تقسیم می‌نمایند که شامل:
1 - ریسک سیاسی با سهم 22درصد
۲ - ریسک سیاست اقتصادی با سهم ۲۸درصد
3 - ریسک ساختار اقتصادی با سهم 27درصد
۴ - ریسک نقدینگی با سهم ۲۳درصد
همچنین بر اساس گزارش از موسسه بیزینس مانیتور در سه ماهه چهارم سال 2007 رتبه ریسک‌پذیری اقتصاد ایران عبارت است از:


ریسک‌ها در بانک به انواع متفاوتی تقسیم می‌شود که از جمله مهمترین آن، ریسک نقدینگی می‌باشد که عبارت است از:
- عدم تعادل بالقوه میان منابع و تعهداتی که می‌تواند نهادها و بازارهای مالی را آشفته نماید.
- احتمال عدم توان اجرا به تعهدات تعریف مدیریت نقدینگی مالی کوتاه مدت
نقدینگی در قالب زمان و هزینه قابل بررسی و تحلیل بوده لذا به دو بخش قابل تقسیم است:
1 - ریسک نقدینگی دارایی 2 - ریسک نقدینگی تامین مالی
همچنین منابعی که ریسک نقدینگی را ایجاد می‌کند شامل:
زمان سفارش خرید و سفارش فروش در بازار متفاوت باشد.
قوانین واضحی در مورد معامله اوراق ایجاد شده باشد.
تقاضای بسیار کمی برای معامله و مبادله وجود داشته باشد.
علل پیدایش ریسک نقدینگی عبارت است از:
1 - خروج سپرده‌ها 2 - قابلیت تبدیل دارایی‌های غیرنقد به نقد 3 - حجم سرمایه‌گذاری‌ها 4 - شکاف زمانی دارایی‌ها و بدهی‌ها
شاخص‌های ریسک نقدینگی
- نسبت دارایی‌های آماده فروش به کل دارایی‌ها - نسبت بدهی‌های فراربه کل بدهی‌ها - نسبت دارایی‌های آماده به فروش به بدهی‌های فرار - میزان وام‌های آماده پرداخت - میزان بهره پرداختنی - هزینه‌های عملیاتی - بهره قابل دریافت - برنامه فروش دارایی‌ها
روش‌های اندازه‌گیری ریسک نقدینگی در بانک
1 - تعیین منابع و مصارف نقدینگی 2 - محاسبه نسبت‌های ترازنامه و مقایسه با نسبت‌های متوسط صنعت 3 - شاخص نقدینگی 4 - محاسبه شکاف تامین مالی و تخمین وجه نقد لازم برای تامین آن 5 - اندازه گیری ارزش فعلی خالص ترازنامه بانک
دلایل بالا بودن ریسک نقدینگی در بانک‌های اسلامی
- ارائه تسهیلات و سرمایه‌گذاری‌ها با سر رسیدهای نسبتا درازمدت - جذب منابع به صورت سپرده‌های کوتاه مدت و میان مدت - نبود بازار ثانویه فعال (قدرت نقل و انتقال) برای وام‌ها و تسهیلا‌ت اعطایی - پایین بودن توان نقدینگی دارایی‌های مالی
عواملی که ممکن است به صورت کلی ریسک نقدینگی را افزایش دهند عبارتند از:
- سوءمدیریت اقتصادی ازسوی دولت و شرایط عمومی عدم اطمینان اقتصادی، - تحلیل رفتن تدریجی اعتماد به سیستم بانکی در یک کشور، - تحلیل رفتن تدریجی اعتماد به یک بانک، - وابستگی به یک بازار یا چند طرف تجاری محدود برای دریافت سپرده‌ها، افزایش وامگیری کوتاه‌مدت و پرداخت وام درازمدت.
از آنجا که تکیه هر چه بیشتر بانک‌ها به سپرده‌گذاران عمده بوده و ترکیب سپرده‌گذاران آگاه و حساس به ریسک در سبد سپرده باعث شده تا آنها با دیدن اولین بحران بیدرنگ سپرده‌های خود را خارج کنند و این عامل اصلی دغدغه بانک‌ها علی‌الخصوص در قسمت صف می‌باشد؛ لذا سبب بروز مشکلات نقدینگی به میزان وسیعی می‌گردد از این رو مدیران شعب به جای اینکه به فکر برنامه‌های دراز مدت برای افزایش بازدهی باشند به فکر حفظ مشتریان علی‌الخصوص مشتریان پلاتینیومی خود می‌باشند.
با توجه به این موارد و ایجاد شرایطی مناسب برای برنامه‌ریزی مدیران، لزوم توجه به مقوله مدیریت ریسک بیش از پیش جلوه می‌نماید. ریسک نقدینگی از جمله ریسک‌های خالص بوده که عدم مدیریت صحیح آنها سبب زیان‌های جبران‌ناپذیری می‌شود.
مدیریت نقدینگی با اهدافی از جمله پرداخت بدهی‌ها و ایفای تعهدات به طور مستمر و به موقع، نگهداری سطح مناسبی از نقدینگی جهت پاسخگویی به جریان‌های نقدی خروجی غیرمنتظره براساس تجربیات گذشته، اجتناب از تامین وجوه با هزینه‌های قابل ملاحظه از جمله فروش اجباری دارایی‌ها و تامین سطح مناسبی از نقدینگی مطابق با حدود تعیین شده در مقررات داخلی، شکل گرفته است.
این مساله تا حدی دارای اهمیت می‌باشد که کمیته بال تحقیقاتی را صرف این موضوع انجام داده و اهمیت آن را با اعمال قوانینی مبنی بر ارائه بند‌هایی در راستای مدیریت نقدینگی نشان داده است.
بخش مدیریت ریسک در هر سازمان،‌ ارائه بهترین عملکرد و بهینه‌سازی، استفاده از سرمایه و به حداکثر رساندن ارزش دارایی‌های سهامداران را به‌عنوان هدف اصلی خود مطرح می‌نماید و با استفاده از تدابیر متناسب و راهکارهای به موقع، ریسک‌ها را پوشش می‌دهد.
راه‌هایی برای مدیریت ریسک نقدینگی
- حضور در بورس - داشتن سرمایه کافی - سرمایه‌گذاری در اوراق مالی قابل فروش با قدرت به نقد کردن بالا - هماهنگی و طراحی حجم و سررسید منابع و مصارف در سرسیدهای مختلف - هماهنگی با نهادهای مالی مختلف برای دریافت خطوط اعتباری کوتاه‌مدت - محدود کردن شکاف جریان وجوه نقد - متنوع کردن و در نظر گرفتن منابع مالی جدید برای پرکردن کسری نقدینگی - اندازه‌گیری، نظارت، کنترل و گزارشگری دقیق با اتکا به یک سیستم اطلاعاتی مناسب و ارسال گزارش‌ها برای مدیریت ارشد اجرایی - کنترل بازارهایی که منابع بانک در آنها قرار دارد - کاهش اتکای بانک به انواع چک پول
بانک‌ها ریسک نقدینگی را به طور سیستماتیک تعریف مدیریت نقدینگی و منظم از طریق تطابق نمودار سر رسید دارایی‌ها و بدهی‌های خود، به ویژه در زمان‌هایی که سررسید آنها نزدیک است، از روی احتیاط و با نگهداری ذخایر نقد از قبیل وجه نقد نزد سایر بانک‌ها و اوراق بهادار دولتی قابل فروش در بازار، مدیریت می‌کنند.
از این رو درجهت مدیریت ریسکی که به افزایش بهره‌وری منجر شود، راهکارهای ذیل پیشنهاد می‌گردد:
1.تنوع در انواع سپرده‌ها و به حداقل رساندن تمرکز روی یک منبع از سپرده‌ها، متنوع ساختن دارایی‌های بانک‌ها در سراسر جهان باعث می‌شود مدیریت ریسک در بانک‌ها بهبود یابد و در نتیجه سودآوری و ارزش افزوده سهامداران بالا رود.2. کاهش اتکا به دریافت وجوه در بازار بین بانکی3. دسترسی به وجوه تعریف مدیریت نقدینگی از شریکان مربوط (به عنوان مثال شرکت مادر)4. بیمه سپرده‌ها (که در جلوگیری از سلب تدریجی اعتماد کمک می‌کند) 5. کنترل مدیریت بر تطابق ساختار سررسید دارایی‌ها و بدهی‌ها و نظارت بر نسبت وام به سپرده 6. دسترسی به خطوط اعتباری آماده از سایر بانک‌های بزرگ یا بانک مرکزی در مواقع اضطراری و غیرمنتظره، دارایی‌های نقدشونده بانک‌ها حداقل 10درصد و در حالات حاد 20‌درصد است و بانک‌ها تمایل دارند تا مبالغ بیشتری از دارایی‌های خود را به‌صورت نقد نگه دارند تا مجبور به استقراض از بانک مرکزی یا سایر بانک‌ها با نرخ‌های سنگین نشوند در صورتی که با یک مدیریت صحیح می‌تواند ترکیبی از دارایی‌هایی را انتخاب کند تا ریسک خود را پوشش دهد یا از ابزارهای مالی برای تغییر خود با شرایط بیرونی بهره ببرد.
۷. نگهداری سطح مناسبی از دارایی‌های نقد، یکی از مشکلات کنونی بانک‌ها داشتن دارایی‌های متعارف است که قابلیت عرضه در بازار را ندارد. هنگامی که بانک‌ها دارایی‌های خود را به اوراق بهادار تبدیل می‌کنند، وظایف متعارف آنها دگرگون شده و دارای ساختاری می‌شوند که آن را ساختار عبوری می‌نامند. با تبدیل دارایی‌های معامله‌ناپذیر به دارایی‌های معامله‌پذیر در بازار، قدرت راهبری، مدیریت و برنامه‌ریزی بانک‌ها افزایش می‌یابد
8. برنامه‌ریزی دقیق نقدینگی در بانک‌ها، مدیریت صحیح و کنترل هوشمندانه این فرآیند و اخذ بازخورد از عملکرد آن جهت تصحیح خطاهای احتمالی از مهمترین اقداماتی است که یک بانک باید در این زمینه انجام دهد.
لذا بانک‌ها باید منابع خود را از قسمت‌های مطمئن تامین نمایند تا در مواقع بحران با عجله در تصمیم‌گیری مواجه نشوند. برای رسیدن به اهداف مدیریت نقدینگی هر بانک به یک سیستم اطلاعاتی مناسب و سیستم کنترل داخلی کارآمد و موثر در جهت گزارشگیری نیاز دارد و برای اصلاح هدف، این اجزا باید مورد اصلاح قرار گیرد و اطلاعات خود را به روز کنند. مثلا از قسمت سپرده‌های کوتاه مدت وام‌های بلند مدت پرداخت کنند. ۹. ایجاد ثبات در شرایط حداقل برای دوره‌های زمانی خاص، زیرا عدم ثبات شرایط باعث می‌شود تا بانک‌ها برای حل مشکلاتشان در نهایت به بانک مرکزی و نرخ بالای آن رجوع کنند. ۱۰. از وظایف این دایره می‌توان به فعالیت‌هایی نظیر تعریف مدیریت نقدینگی بررسی و شناخت منابع راکد بانک، بررسی و شناخت ریسک ناشی از نوسانات نرخ ارز، بررسی ریسک ناشی از ایجاد تغییرات در میزان منابع و مصارف، تجزیه و تحلیل ترازنامه صورت سود و زیان و کفایت سرمایه اشاره کرد.
11. اگر افزایش سرمایه بانک‌ها به دنبال افزایش نقدینگی مشتریان به کارهای تولیدی اختصاص پیدا کند، باعث می‌شود که نرخ رشد تولید در کشور افزایش پیدا کند که این افزایش نقدینگی سبب ایجاد تورم در جامعه نمی‌شود.
در بانک همانند دیگر شیوه‌های انجام کسب و کار تجارت، پذیرش پرداخت یا انتقال و استفاده از کارت اعتباری از طریق اینترنت، ریسک‌هایی را در بر خواهد داشت و این بسیار مهم است که چنین ضررهای احتمالی را درک و پیش‌بینی کرده و سیستم خود را در مسیری سازماندهی نمایند که آنها را به حداقل رساند و در ضمن، سهمیه‌ای را برای بدهی و ضررهای احتمالی در نظر داشته باشند. ماهیت فعالیت بانک‌ها به گونه‌ای است که اگر چه‌، ظاهرا علامتی از بحران یا ورشکستگی از خود نشان نمی‌دهند، ولی می‌توانند بحران‌های پنهان را به حالت‌های گوناگون با خود حمل نمایند، زیرا این بحران‌ها، مسوولین نهادهای نظارتی و اجرایی سیستم‌های مالی را بر آن می‌دارد تا مدیریت ریسک نهادهای مالی و به‌خصوص بانک‌ها را با جدیت بیشتر و کارشناسانه‌تر مورد توجه قرار دهند. توجه به این عوامل باعث شده تا بانک‌های کشورهای توسعه یافته تنها ۵‌درصد از کل دارایی‌هایشان را به‌صورت نقدی نگهداری نموده و با مدیریت ریسک‌ها، به گونه‌ای عمل کنند که همچنان در بازار رقابت شدید، به طور سودآور به حرکت خود ادامه داده و تهدیدهای پیرامون خود را تبدیل به فرصت‌های سودآور نمایند. از تمام موارد ذکر شده این‌گونه برداشت می‌شود که به منظور شناسایی و کنترل ریسک نقدینگی در ساختار مصوبات هیات مدیره و در راستای تسهیل نظارت موثر بر ریسک نقدینگی لازم است تا بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری واحد مدیریت ریسک نقدینگی را تشکیل داده و همواره از اثر بخشی و کارایی آن اطمینان حاصل نماید. همچنین برای انجام امور به صورت کارا و موثر سعی در طراحی و انجام این امر از طریق نرم افزار مدیریت ریسک نکند.
* کارشناس بانک ملت



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.