قسمت سوم : آناتومی کندل ها و انواع نمودار نمایش قیمت
در این قسمت میخواهیم شما را با نمودارهای مختلفی که نمایش قیمت و زمان را انجام میدهد آشنا کنیم و همچنین به بررسی دو مدل مختلف نمایش قیمت نمودار به صورت حسابی یا همون خطی و لگاریتمی یا درصدی بپردازیم.
ویدیو آناتومی کندل ها و انواع نمودار نمایش قیمت
نمودار ها سه مدل معروف دارند که شامل: مدل نمایش بار یا همان میلهای، مدل نمایش کندلستیک و مدل نمایش خطی نیز میباشد. در مدل میله ای ما شاهد کندل های ژاپنی هستیم که هر کدام از اینها بیانگر اتفاقاتی هست که برای قیمت در آن بازهی زمانی اتفاق افتاده است.
بیشتر بدانید نکته: ۴ پارامتر مهم عبارت اند از: (Open) به معنای باز شدن قیمت، (High) بالاترین قیمتی که تاچ شده و (Low) پایینترین قیمتی که تاچ شده و (Close) قیمتی که بسته شده.
یک سوالی که برای ما پیش می آید این است که چهار پارامتر ذکر شده، چطور داخل این کندل ها یا داخل این میله ها نمایش داده میشود؟ نکتهای که باید به آن توجه داشته اشید این است که که قیمت از سمت چپ به سمت راست حرکت میکند و در نمودار میلهای این قضیه خیلی راحت برای شما قابل درک میباشد.
زمانی که قیمت از زمان اپن (open) تا کلوز (close) افت را تجربه کردند، میله به رنگ قرمز تبدیل میشود ولی اگر این روند برعکس اتفاق بی افتد، میله به رنگ سبز تبدیل میشود، و این فلسفهی نمایش سبز و قرمز هایی که داخل چارت میتوان دید. تغییرات قیمتی میتواند بر روی هر مدلی اتفاق بیفتد، به طور مثال تغییرات میتواند کم باشد به این معنا که قیمت در همان نقطهای که باز شده داخل همان نقطه بسته شود و یا میتواند قیمت در جایی که باز میشود، خیلی پایینتر بسته شود و میتوان به این نتیجه رسید که هیچ محدودیتی وجود ندارد.
در نمودار کندلستیک ما یک کندل داریم که تشکیل شده از یک بدنه و دو سایه است. اگر قیمت اوپن بالاتر از کلوز باشد، کندل قرمز است و اگر برعکس بود و قیمت اوپن پایین تر از قیمت کلوز باشد، کندل سبز میباشد. سایهها دقیقا مشابه کندههای میلهای، تغییرات قیمت بالاتر از اوپن و کلوزرا نشان میدهد.
بهتر است بدانید که کندلها میتوانند بدنه نازک یا در اصل یک بدنهی خطی داشته باشند اما نمیتوانند کلا بدنه نداشته باشند. در بورس تهران، زمانی که قیمتها صفحه خرید یا صفحه فروش را در طول روز تجربه میکنند، شما میتوانید شاهد کندل های خطی زیادی باشید. مزیت این کندل ها این است که به ما کمک میکنند تا خیلی راحت تغییرات قیمتی را بتوانیم درک کنیم.
دیدن روند قیمتی داخل نمودار خطی خیلی راحتتر میباشد ولی بهتر است بدانید که، به دلیل سادهسازی شدن آن، اطلاعات کمتری را هم راجب تغییرات قیمتی به ما میدهد که برای کاربران حرفهای اصلا نمودار مناسبی نیست.
دو مدل نمایش قیمت وجود دارد، حسابی یا همان خطی و مدل بعدی لگاریتمی یا درصدی. تفاوت این دو در چیست؟ داخل نمودار ها یک دکمه لوک هست به مفهوم لگاریتم است که اگر خاموش کنیم، نمودار حسابی یا خطی را به ما نشان میدهد. در نمودار حسابی یا خطی، تغییرات قیمت با هم برابر اند. نمودار لگاریتمی، تغییرات قیمت را بر اساس درصد تعیین میکند.
تداوم روند کاهشی قیمت بیتکوین/ کندل چیست؟
قیمت بیتکوین از دیروز تا کنون رو به کاهش بوده، نمودار این ارز دیجیتال از قیمت ۲۱ هزار و ۲۰۰ تا ۲۱ هزار و ۷۰۰ افزایش و مجددا تا سطح کندل سبز و کندل قرمز ۲۰ هزار و ۷۵۰ کاهش یافته است.
به گزارش تجارتنیوز، کندل در حال تکمیل، در تایمفریم روزانه بیتکوین نیز تا کنون سبز است.
آخرین کندل بسته شده این رمزارز در همین تایمفریم سبز قرار دارد. فاصله لو (پایینترین قسمت کندل) تا های (بالاترین قسمت کندل) نیز حدود ۶۰۰ واحد قیمتی است.
توضیح کندل برای تازه کارهای بازار؛ کندل چیست؟
انواع مختلفی از نمودار برای تحلیل روند قیمتی داراییها از جمله بیتکوین وجود دارد، نمودارهای خطی، میلهای و… از جمله مهمترین این نمودارها که تریدرها و سرمایهگذاران استفاده بسیاری از آن میکنند نمودار کندلی یا شمعی است.
این نمودار تشکیل شده از کندلهایی با اندازه و شکل خاص بوده و هر کدام میتوانند اطلاعات مفیدی را از بازارها ارائه کنند.
کندلهای نمودار شمعی دارای بخش بدنه، سایه بالا و سایه پایین هستند.
زمانی که گفته میشود تایمفریم نمودار شمعی، ۴ ساعته است یعنی چهار ساعت به طول میانجامد تا کندلها تکمیل یا اصطلاحاً بسته شوند.
قیمت اولین معامله انجام شده در زمان شروع تشکیل یک کندل را کندل سبز و کندل قرمز نقطه اوپن (open) و قیمت آخرین معامله انجام شده را نقطه کلوز (close) میگویند.
دو مفهوم دیگر نیز به نام نقطههای (hi) یا بالاترین قیمت کندل و نقطه لو (low) به عنوان پایینترین قیمت کندل وجود دارد.
سایهها(shadow)؛ ساده اما کاربردی
زمانی که یک کندل برای مثال در مورد بیتکوین از قیمتی خاص شروع شده و به سمت بالا حرکت میکند اما پس از مدتی مسیر رفته خود را بازگشته و کاهش مییابد سایه بالا تشکیل میشود.
برعکس، اگر کندلی در کندل سبز و کندل قرمز یک قیمت خاص شروع و به سمت پایین حرکت کند و سپس مجدداً افزایش قیمت را تجربه کند شادو یا سایه پایین تشکیل میشود.
برای مثال اگر کندلی در قیمت بیتکوین هزار دلاری اوپن شود، سپس به قیمت هزار و ۱۰۰ دلار برسد و مجدداً تا ۹۰۰ پایین بیاید از قسمت اوپن (یعنی هزار دلار) تا هزار و صد دلار شدو یا سایه بالا محسوب میشود.
حال اگر همین قیمت، دوباره بتواند هزار و ۲۰۰ را تجربه کند و پایینتر از هزار دلار بسته شود، کندل قرمز و سایه تا هزار و ۲۰۰ خواهد بود.
اما اگر از هزار و ۲۰۰ تا هزار و ۱۰۰ کاهش پیدا کند و در این نقطه کلوز شود، کندل سبز محسوب میشود. سایه نیز از هزار و ۱۰۰ تا هزار و ۲۰۰ خواهد بود.
نشانههای تبدیل عرضه و تضاقا در نمودار بیتکوین
هر حالتی از بدنه و سایه، نشاندهنده وضعیت خاصی از بازار در زمان بسته شدن کندل است.
این موضوع، مبحث بسیار گستردهای محسوب میشود. به طور کلی میتوان ادعا کرد در زمانی که سایه پایین، بلندتر از بدنه باشد نشان از تبدیل عرضه به تقاضا دارد.
بنابراین، احتمالاً کندل بعدی بیتکوین (با هر دارایی دیگری) سبز خواهد بود. برعکس، اگر کندل بالا، بلندتر از بدنه باشد نشان از تبدیل تقاضا به عرضه است و احتمالاً کندل بعدی قرمز خواهد بود.
- فروش سهام توسط مایکرواستراتژی برای خرید بیت کوین
- ثبت نام تمام شد/رقابت ۹۷ درصدی برای محصولات ایران خودرو
- قیمت سکه پارسیان امروز شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱
- پیشبینی قیمت طلا و سکه
- استقلال با پیروزی آشتی کرد/ نساجی حرفی برای گفتن نداشت
- رئیس سازمان شیلات ایران: از ترکیه عقب افتادیم
- با توافق ایران و روسیه؛ صندوق ضمانت صادرات جایگزین السی شد
- ارزش صادرات ایران به بنگلادش به ۶۴ میلیون دلار رسید
- پیش بینی بورس فردا؛ شاخص کل در قفس جدید گرفتار می شود؟
- کوچ خریداران خانه به جنوب پایتخت
- عرضه روغن موتور در بازار به حال اولیه برگشت
- نسخه الکترونیک روزنامه عصراقتصاد؛ ۲۰ شهریور ماه ۱۴۰۱
نشر مطالب با ذکر نام روزنامه عصر اقتصاد بلامانع است. عصر اقتصاد مسئولیت مطالب از سایر منابع را عهده دار نمی باشد.
الگوی چکش معکوس چیست و چگونه می توان بر اساس آن در معاملات شرکت نمود؟
امروزه بازار بورس به یکی از داغ ترین بازارهای مالی تبدیل شده است که طرفداران بسیاری دارد. برای موفقیت در این بازار تحلیل و ارزیابی آن با استفاده از نمودارها و الگوها بسیار اهمیت دارد. یکی از الگوهایی که برای پیش بینی بازار و وضعیت سهم مورد استفاده قرار می گیرد الگوی چکش و چکش وارونه است. اگر می خواهید با این الگوها بیشتر آشنا شوید تا پایان با ما همراه باشید.
الگوی چکش
الگوی چکش چیست؟
الگوی چکش یا hammer در واقع نوعی الگو ژاپنی است که در تحلیل تکنیکال از آن استفاده می کنند. این الگو دارای بدنه ای مربعی شکل می باشد و یک شاخ یا دم سه برابر بدنه دارد.
الگوهای چکشی روندهای نزولی را به روند صعودی تبدیل می کنند و در صورتی که این چکش سبز باشد الگو دارای کندل سبز و کندل قرمز اعتبار بالاتری است و می توان با اطمینان بیشتری با تکیه بر اطلاعات آن وارد معاملات شد. این الگو همیشه معتبر نیست و تنها در مواردی می توان گفت که الگو صحیح است که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار بگیرد. در صورتی که شرایط الگو عکس باشد می توان گفت که الگو چکش Fail خواهد بود.
معامله گری بر روی الگو چکش
الگوی چکش الگویی امیدوار کننده است که همانطور گفته شد در انتهای روند نزولی ظاهر می شود، در نتیجه موجب کندل سبز و کندل قرمز می شود که سهامداران نگرش مثبتی داشته باشند و به آینده امیدوار شوند. اما سهامداران باید توجه داشته باشند که بلافاصله پس از مشاهده این الگو نباید نسبت به خرید سهام اقدام نمایند. باید مدتی صبر کنند تا چکش کاملا تثبیت گردد. به عبارتی باید صبر کنند که کندل بسته شود.
در کندل های بعدی نیز تنها در صورتی که قیمت از سقف الگوی چکش به سمت بالا حرکت کند می توانید وارد بازار و معاملات شوید. در الگوی چکش حد ضرر از انتهای دم چکش پایین تر است. توجه داشته باشید که این الگو نمی تواند حد سود را مشخص نمایند، از این رو تارگت مشخصی را پیشنهاد نمی دهد.
الگو چکش
الگوی چکش در چه مواقعی تشکیل می شود؟
الگوی چکش در مواقعی تشکیل می شود که قیمت در انتهای روند نزولی به محدوده حمایتی مستحکم برخورد کند. نفوذ قیمت در داخل محدوده حمایتی با نیروی دافعه قدرتمند تری مواجه می گردد که این اتفاق باعث رانده شدن قیمت به سمت بالا می شود. نفوذ به درون محدوده حمایتی، صعود و بازگشت سریع قیمت به بالا کاملا بر روی نمودار اثر می گذارد که موجب بلند و کشیده شدن چکش خواهد شد. به میزانی که اندازه این دو بلند تر باشد می توان گفت که محدوده حمایتی دارای اعتبار بیشتری است.
دومین محدوده چکش نیز ناحیه قدرتمند حمایتی را ایجاد می کند که به صورت معمول و حالت عادی انتظار می رود که کندل های قبل و بعد از الگوی چکش نتوانند به این منطقه نفوذ داشته باشند.
الگوی چکش
الگو چکش وارونه چیست؟
یکی دیگر از الگوهایی که برای تحلیل وضعیت بازار مورد استفاده قرار می گیرد الگو چکش وارونه است. الگو چکش وارونه نوعی الگو بازگشتی صعودی است. به عبارتی این الگو در انتها روند نزولی مشاهده می شود و می تواند صعود قیمت را به دنبال داشته باشد. این الگو شباهت بسیاری به الگو چکش دارد. البته چکش وارونه دم ندارد اما دارای شاخ بلند و کشیده ای است که اندازه آن حدود سه برابر بدنه می باشد. این الگو دم ندارد یا در صورت داشتن بسیار کوتاه و ناچیز است.
رنگ بدنه الگو چکش وارونه می تواند سیاه یا سفید باشد و به میزانی که این بدنه صعودی تر باشد دارای قدرت و اعتبار بیشتری است. در چکش وارونه بهترین نقطه برای خرید مقداری بالاتر از سقف اروگوئه است، حدد ضرر در آن نیز از کف الگو پایین تر است.
توجه داشته باشید که الگو چکش وارونه در روندهای نزولی قابل مشاهده است در نتیجه باید حداقل 2 یا 3 کندل پیش از آن سیاه رنگ و نزولی باشند. برای این الگو امکان تعیین تارگت دقیق وجود ندارد اما انتظار می رود که با مشاهده این الگو بازار حداقل برای 2 الی 3 کندل بعدی دارای روند صعودی باشد. احتمال اینکه الگو چکش وارونه تشکیل شود خیلی کمتر از الگو چکش است، علاوه بر این نسبت به آن اعتبار کمتری نیز دارد.
الگوی چکش برعکس چیست؟
چکش برعکس در واقع کندلی است که بدنه کوچکی دارد اما سایه بالایی آن دو برابر بدنه می باشد. لازم به ذکر است که در کندل چکش برعکس سایه پایینی وجود ندارد یا در صورت وجود بسیار ناچیز و کوچک است. خصوصیات این کندل کاملا مشابه چکش است و از مهم ترین ویژگی های آن می توان به موارد زیر اشاره نمود.
- چکش سفید از جمله الگوهای بازگشتی است
- معمولا در انتهای روندهای نزولی شکل می گیرد
- رنگ این کندل مهم نیست اما در صورت سبز بودن از اعتبار بیشتری برخوردار است
- به میزانی که سایه بالایی بلندتر باشد الگو دارای اعتبار بیشتری است
- در این الگو حداقل قیمت برابر با حد ضرر است
- در صورتی که بین بدنه کندل تایید و بدنه چکش برعکس گپ وجود داشته باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است
- در صورتی که حد ضرر فعال شود الگو دیگر دارای اعتبار نیست
- اگر چکش برعکس شکل بگیرد در حمایت نیازی به کندل تایید نخواهد بود
- در این الگو کندل تایید کندلی سبز رنگ است که قیمت بسته شدن آن از بدنه الگوی چکش برعکس بالاتر و بیشتر می باشد
کد فیلتر چکش سفید و چکش معکوس سفید
چکش سفید و چکش معکوس سفید نیز از دیگر الگوها و فیلترهایی هستند که برای تحلیل بازار از آن ها استفاده می کنند. در واقع فیلترهای بورسی به افرادی که در بازار بورس تهران سرمایه گذاری کرده اند می تواند بسیار کمک کننده باشد و وضعیت سهام ها و نواسانات بازار را مشخص کند.
چکش سفید در واقع استعاره ای از کندل صعودی به شکل چکش می باشد. این کندل سبز و کندل قرمز فیلتر در واقع نوسانگیری سهم هایی را مشخص می کند که چکش سفید را در طی روز تشکیل می دهند. از این رو با بررسی های آن ها می توان به آن ها ورود پیدا نمود.
الگو چکش وارونه
از الگوی چکش وارونه نیز به منظور ارزیابی بازار و پیش بینی نوسانات قیمت استفاده می کنند. این الگو همانند ستاره ثاقب سایه ای بلند و بدنه ای در پایین دارد . اگر این کندل در سقف شکل بگیرد به آن ستاره ثاقب می گویند و نشانه ای از ریزش می باشد. این در حالی است که اگر کندل در کف به وجود آید چکش وارونه ایجاد می شود و برگشت روند از کف را نشان می دهد.
توجه داشته باشید که در الگوی چکش وارونه رنگ بدنه هیچگونه تاثیری بر فرآیند ندارد و تایید الگو حتما توسط کندل بعدی انجام می شود. در این الگو هر چقدر که بدنه کوتاه تر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. البته سایه بلند تر نیز به اعتبار الگو می افزاید. به منظور اثر بخشی بهتراست که بدنه کندل چکش وارونه به رنگ سفید و کندل ستاره ثاقب به رنگ مشکی باشد.
الگوی چکش
نحوه رفتار قیمت هنگام شکل گیری الگوی چکشی
رفتار الگو چکشی دقیقا مانند توپی است که در یک ظرف پر از پشم نرم بیافتد و بعد با سرعت زیادی به بالا پرتاپ شود. ریزش سهم در هنگام تشکیل کندل و حمایت خریداران و همچنین صعود قیمت در آن روز اتفاقی می باشد که در شمع چکش شاهد کندل سبز و کندل قرمز رخ دادن آن هستیم. در این الگو دم بلند چکش همانند حرکت رفت و برگشتی توپ بوده که داخل یک محدوده حمایت قیمت فرو رفته و بالا می آید.
در روندهای صعودی نمونه هایی از الگوهای چکش مشاهده می شود که موجب کندل سبز و کندل قرمز اتمام روند نشده اند و حتی توانسته اند سیگنال فروش قطعی را صادر نمایند. در صورتی که تنه کندل پس از روز چکش به محدوده سایه بلند پایینی چکش وارد شود الگو چکش کاملا نقض می شود و موجب می شود کندل سبز و کندل قرمز که روند نزولی گردد.
الگو چکشی هنگامی می تواند کار خود را به درستی انجام دهد که انتهای روند نزولی و در پایین ترین بخش آن باشد. به این معنی که بدنه کندل چپ و راست الگو هرگز نباید به محدوده قیمتی دم چکش وارد شود. همچنین سایه پایینی هر یک از کندل ها نیز نباید پایین تر از سایه پایینی چکش باشد. به عبارتی می توان گفت الگوی چکش باید حتما در پایین ترین قسمت روند ایجاد شود.
احتمال برگشت روند بعد از الگوی چکشی چند درصد احتمال دارد؟
در بازار صعودی این الگو 60 درصد و در بازار نزولی 59 درصد احتمال برگشت روند وجود خواهد داشت. در روز کندل کش حجم بالا موجب می شود که کارایی الگو بیشتر شود.
بخش دوم آموزش تحلیل تکنیکال؛ نمودارها
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC کندل سبز و کندل قرمز را بررسی میکنیم.
نمودار OHLC
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در دوره خاصی به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود کندل سبز و کندل قرمز ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین High یا بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید. تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. با این توضیحات به سراغ انواع نمودارها میرویم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودارهای خطی سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد.
نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است. اغلب معاملهگران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، برای همین نیز این قیمت اهمیت بیشتری دارد.
هرچند میتوان از قیمتهای دیگری نظیر قیمت آغازین یا میانگین بالاترین و پایینترین قیمتها نیز استفاده کرد، اما پیشنهاد میشود درصورتی که میخواهید از نمودار خطی جهت تحلیل استفاده کنید، آن را روی حالت پیشفرض یعنی قیمت بسته شدن قرار دهید.
نمودار میلهای (Bar Chart)
در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد.
هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت کندل سبز و کندل قرمز آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
رنگ این میلهها با توجه به صعودی یا نزولی بودنشان میتواند تغییر کند. در نمودار زیر میله صعودی با رنگ سبز و میله نزولی با رنگ قرمز نمایش داده شده است.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی نیز به مانند نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- بدنه کندل (Body) و ۲- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.
کندل های سبز و قرمز اغواگر
قیمت ارز دیجیتال
حتما همه جا شنیدید که ترید ارزهای دیجیتال، احتیاج به شناخت تکنیکال و فاندامنتال بازار داره. یادگیری تحلیل تکنیکال، به یکی از اصول تریدر شدن تبدیل شده و همه آدمها، کارشون رو با شناخت الگوهای حرکتی قیمت ها شروع میکنند.
یاد گرفتن تحلیل تکنیکال و فاندامنتال نقش پررنگی توی سود و ضرر شما بازی میکنه اما یک نکته بسیار مهمتر وجود داره که معمولا به اندازه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال جدی گرفته نمیشه و اون فهمیدن روانشناسی بازاره! اما چرا این قضیه تا این حد اهمیت داره؟ بیاید یه بار دیگه از اول به بازار نگاه کنیم:
دیدی که اکثر ما از بازار داریم (هر بازاری) قیمتهایی هستند که دارند جا به جا میشن و نموداری که روبهروی ما در حال تغییره. این شکلی:
اما حقیقت چیه؟ در حقیقت بازار تشکلیل شده از تعداد محدودی سرمایه گذار بزرگ (نهنگ های معروف) و تعداد بسیار زیادی سرمایه گذار کوچیک (ما، که ماهی های کوچولوی این دریاییم). بدیهیه که ما، انسانهایی هستیم که پشت سیستمهامون نشستیم و با تصمیم گیری هامون روی بازار تاثیر میذاریم. همون طور که نهنگ ها هم افراد یا گروهی از افراد هستن که تصمیم میگیرن با خرید و فروش ارزهاشون، بازار رو به حرکت در بیارن.
پس درواقع، بازار یه مشت عدد نیست که جابهجا بشه، بلکه یک جامعه انسانیه و تمام فاکتورهای یک جامعه انسانی پویا رو داره. انسانها به عنوان فروشنده تصمیم میگیرن که دارایی خودشون رو بفروشند یا نه، خریداران تصمیم میگیرند که آیا هزینه ای که برای خرید این دارایی پرداخت میکنند منطقی هست یا نه و به این ترتتیب، بازار به حرکت درمیاد. به این شکل:
همون طور که علومی مانند روانشناسی و جامعه شناسی در جوامع انسانی کاربرد دارند؛ نمیتونیم نقش این علوم رو توی بازار نادیده بگیریم. اگه یه تریدر باشید، قطعا تو تله استاپ لاس افتادین. یعنی استاپ لاستونو زیر یه عددی تنطیم کردید و قیمت دقیقا تا حدی اومده پایین که استاپ لاس شما رو بزنه و بعد برگشته بالا. چرا این اتفاق میفته؟ ایا بازار دست شما رو میخونه؟ بله! :)
همون طور که گفتم، ما، ماهی کوچولوهای این دریاییم که با تعدادی نهنگ توی این دریا زندگی میکنیم. تمام کاری که ما باید بکنیم، اینه که تلاش کنیم طعمه نهنگ ها نشیم. نهنگ ها، روانشناسی بازار رو از بر هستند. اون ها میدونند استاپ لاس شما کجاست. میدونن که درصد زیادی از آدما وقتی سه بار استاپ لاسشون زده بشه دیگه استاپ لاس نمیذارن و حالا، طعمه آماده شکاره :)
شکار کوسه های ارز دیجیتال
اکر قصد دارید یه تریدر بشید، بهتره با بازیهای روانی که بازار باهاتون میکنه آشنا بشید. اگر یه تریدر تازه کار هستید تقریبا غیرممکنه که تو این تله ها نیفتید اما نگران نباشید، هر چقدر با تجربه تر بشید، بهتر میتونید احساساتتون رو مدیریت کنید. چند تا از معروف ترین تله ها این ها هستند:
تله جبران: این حالت وقتی اتفاق میافته که شما چند ضرر پشت سر هم کرده باشید و حالا مصمم هستید که پولتون رو از بازار پس بگیرید. با عزم جزم و ابروان گره کرده! حجم ترید رو بالا میبرید یا از لوریج های سنگین تر استفاده میکنید. تبریک میگم! ریسک معامله شما چند برابر شد :) تحقیقات نشون میدن که تصمیم گیری تریدرها در این مواقع بیشتر به ضرر منجر میشه چون تصمیم گیری غیرمنطقی و از سر احساساته. زمان هایی که دارید مدام ضرر میکنید؛ تنها کاری که باید انجام بدید اینه که همه پنجره ها رو ببندید؛ موس رو ببرید روی پنجره استارت و از قسمت پاور گزینه Shut down رو انتخاب کنید :) دیگه ضرر نمیکنید. تضمینی!
ترس از جا موندن (FOMO): این تله هم بسیار رایجه. حتی اگه تریدر حرفهای نباشید هم باز ممکنه توش گرفتار بشید. این تله باعث میشه وقتی که قیمت تو اوجه با ذکر (بخریم تا گرون تر نشده!) ارزهای دیجیتال یا هرچیزی رو تو اوج قیمت بخرید و وقتی قیمت ها ریختن، اون ها رو با ذکر (بفروشیم تا بدبخت تر نشدیم) تو پایین ترین قیمت بفروشید. این احساسات به قدری توی بازار ارزهای دیجیتال پررنگ هستن که شاخصی با نام شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) به وجود بیاد.
با سرچ شاخص ترس و طمع توی گوگل، میتونید در هر لحظه ببینید که احساسات غالب بر تریدرها چیه، در حال حاظر تریدر ها ترسیدن:
شاخص ترس و طمع
شناخت تله های روانی بازار، به شما کمک میکنه که در شرایط حساس بهتر بتونید خودتون رو کنترل کنید و تصمیم های احساسی نگیرید.
دیدگاه شما