نحوه معامله الگوی مستطیل


وقتی قیمت مانع را می شکند

نحوه معامله الگوی مستطیل

در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته می‌شود. برخلاف سایر روش‌های متداول تریدینگ (معامله‌گری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیش‌بینی کند.

ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی

معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب می‌کند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار می‌شوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)

ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبت‌ها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.

نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده می‌شود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز می‌توان آنرا یافت.

از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار می‌شود، می‌توان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعه‌ای که معامله در آن انجام می‌شود تاثیر می‌پذیرد.

با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازه‌های متفاوت است، معامله‌گر می‌تواند نسبت‌های فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیش‌بینی قیمت‌های آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت‌ داشته‌اند و الگوها و سطوحی را یافته‌اند که باعث بهبود عملکرد این روش می‌شود.

مشکل معاملات هارمونیک

الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معامله‌گر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع می‌تواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معامله‌گر شکیبایی پیشه کند و برای شکل‌گیری کامل‌تر نمودار صبر نماید.

الگوهای هارمونیک می‌توانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها می‌توان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معامله‌گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ می‌کند و الگو شکل نمی‌گیرد (Fail می‌شود).

وقتی این اتفاق می‌افتد، ممکن است معامله‌گر در معامله‌ای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه می‌یابد. بنابراین همانند همه استراتژی‌های معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.

در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکل‌گیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط می‌تواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معامله‌گر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.

همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمت‌ها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله می‌شود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریم‌ها تا بزرگترین آنها فراهم می‌کند.

برای استفاده از این روش، معامله‌گر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.

الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله

الگوهای هارمونیک در دسته‌های زیادی وجود دارند، با این حال این 4 الگو که در ادامه شرح می‌دهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).

1 – الگوی گارتلی (Gartley)

این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.

در طی سال‌ها، برخی معامله‌گران دیگر برخی نسبت‌های رایج دیگر را مطرح کرده‌‌اند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر می‌شوند.

الگوی هارمونیک گارتلی

الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده می‌شود و نشانه‌ای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل می‌دهد.

همه الگوها ممکن است در پس‌زمینه و درون یک روند گسترده‌تر باشند یا محدوده خنثی باشند که معامله‌گران باید به آن توجه کنند.

اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:

ما از مثال الگوی صعودی استفاده می‌کنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد می‌کند، سپس اصلاح اتفاق می‌افتد و نقطه B سطح اصلاحی 0.618 موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش می‌یابد که نقطه اصلاحی 0.382 تا 0.886 موج AB است.

حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی 0.768 از XA محسوب می‌شود.

بسیاری از معامله‌گران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است.

ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته می‌شود. اینجاست که می‌توان به موقعیت‌های خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانه‌های رشد قیمت بود.

معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایین‌تر از نقطه ورود قرار می‌گیرد.

برای الگوهای نزولی (خرسی) معامله‌گران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ می‌کنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر می‌گیرند.

2 – الگوی پروانه (butterfly)

الگوهای پروانه از گارتلی متفاوت‌تر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.

الگوی هارمونیک پروانه یا باترفلای

در ادامه الگوهای صعودی پروانه را شرح می‌دهیم.

قیمت از X تا نقطه A افت می‌کند، موج صعودی AB، موج اصلاحی 0.786 از خط XA است. موج BC اصلاح 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب می‌شود.

CD امتداد 1.618 تا 2.24 از AB است و D در امتداد 1.27 از موج XA قرار می‌گیرد.

D نقطه‌ای است که معامله‌گران موقعیت فروش را اتخاذ می‌کنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانه‌هایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده می‌شود.

در تمام این الگوها، برخی از معامله‌گران به دنبال نسبت‌هایی بین نسبت‌های اشاره شده می‌گردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.

برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB است، برخی از معامله‌گران فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده می‌گیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.

3 – الگوی خفاش (BAT)

الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.

الگوی هارمونیک خفاش یا bat

قصد داریم الگوی صعودی بت را را شرح دهیم.

یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B می‌رسد که نسبت 0.382 تا 0.5 درصد از موج XA است.

موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB محسوب می‌شود و CD نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است.

نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطه‌ای است که معمولا معامله‌گران به عنوان فرصت خرید از آن یاد می‌کنند. با این حال معامله‌گر همیشه باید به دنبال‌ نشانه‌های دیگری از افزایش قیمت باشد.

حدضرر نیز کمی پایین‌تر از نقطه خرید قرار می‌گیرد.

برای الگوی نزولی (خرسی) معامله‌گران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ می‌کنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین می‌نمایند.

4 – الگوی خرچنگ (Crab)

الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق‌ترین الگوها در نظر گرفته می‌شود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه می‌کند.

الگوی هارمونیک خرچنگ یا Crab

این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.

در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA است.

موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب می‌شود و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج است. نقطه D امتداد 1.618 موج XA است و در این نقطه موقعیت‌های خرید اتخاذ می‌شود و حد ضرر کمی پایین‌تر از نقطه ورود تعیین می‌گردد.

در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ می‌شود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین می‌گردد.

تنظیم دقیق نقاط معامله

هر الگو، نشان‌دهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.

زیرا دو پیش‌بینی متفاوت، تشکیل‌دهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیش‌بینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معامله‌گر می‌تواند در آن محدوده وارد معامله شود.

اگر پیش‌بینی‌ها گسترده باشند، باید به دنبال نشانه‌های دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار می‌تواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.

سخن آخر

هارمونیک تریدینگ یکی از روش‌های دقیق معامله‌گری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.

محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو هم‌تراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و می‌تواند باعث گمراهی معامله‌گر شود.

الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته‌ شده‌ترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معامله‌گران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها می‌گردند.

نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام می‌شود که البته باید نشانه‌هایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایین‌تر از نقطه ورود قرار داده می‌شود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین می‌گردد.

روش های مختلف تحلیل تکنیکال

برای ورود هوشمندانه و قدرتمند در بازارهای مالی اعم از بورس، طلا و … باید با روش ها و ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال آشنا باشید.

سرمایه گذاران با تحلیل تکنیکال وضعیت بازارهای مالی اعم از بورس، طلا، نفت و … را در آینده پیش بینی می کنند. روش های مختلفی برای تحلیل بازارهای مالی وجود دارد. افرادی که در این بازارها فعالیت دارند تنها به یک روش تحلیلی اکتفا نمی کنند و با توجه به شرایط و موقعیت از چندین تحلیل به طور همزمان استفاده می کنند. برای حضور مثبت و سرمایه گذاری پرسود در بازارهای مالی باید از تحلیل هایی که قابل اعتماد هستند استفاده شود البته برخی از تحلیل های موثری نیز وجود دارند که هنوز شناخته نشده اند اما بسیار کارآمد هستند.

مفهوم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی چیست؟

سرمایه گذاران برای تحلیل تکنیکال از نمودارهایی که نوسانات قیمت، میزان معاملات در یک روز یا یک سال و … را مشخص می کند استفاده می کنند. در روش های تکنیکال تصمیمات برای خرید یا فروش، براساس تحلیل رفتار بازارهای مالی صورت می گیرد و ارزش واقعی سهام، ارز و … در اولویت بعدی قرار می گیرد. علم تکنیکال به سه روش توضیح داده می شود که عبارتند از:

  • بررسی و تحلیل قیمت ها به منظور پیش بینی آینده بازار
  • بررسی و پیش بینی رفتار بازار از طریق نمودارها، الگوها و شاخص هایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند.
  • ترسیم الگوی رفتاری بازار بدون در نظر گرفتن ارزش های بنیادی

تکنیکال 1

سه اصل تحلیل تکنیکال

اصول تحلیل تکنیکال

سه اصل در روش های مختلف تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند که عبارتند از:

  • نمودار قیمت مبنای اصلی تحلیل ها: قیمت هایی که در نمودار ها نشان داده می شوند مؤید عوامل فاندامنتالی می باشد. برخی از عوامل موثر در قیمت ها عبارتند از: تاثیرات روانی بازار، انواع اقتصاد و …
  • روند رو به رشد، نزولی یا متغیر قیمت ها: در تحلیل تکنیکال روند تغییر قیمت ها از یک الگوی مشخصی پیروی می کند مگر این که تحلیل های جدیدی صورت گیرد.
  • تکرار روند قیمتی زمان گذشته در آینده: بسیاری از تحلیلگران بازارهای مالی معتقدند که روند قیمت های گذشته در آینده نیز تکرار می شود.

مفاهیم تحلیل تکنیکال

  • معنای حجم در تحلیل تکنیکال: به تعداد معاملات و قراردادهایی که در یک روز توسط سرمایه گذاران انجام می گیرد حجم گفته می شود. سرمایه گذاران حجم معاملات روزانه را تحت نظر قرار می دهند تا بتوانند روند بازارهای مالی را پیش بینی کنند.
  • معنای روندها در تحلیل تکنیکال: جهت حرکت قیمت ها در بازارهای مالی را روند می گویند. برای تشخیص روندها باید از خطوط روند استفاده کرد.
  • حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال: حمایت، زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام به بالاترین حد خود رسیده و اجازه نمی دهد که قیمت کاهش پیدا کند. زمانی که قیمت سهام از ارزش واقعی خود کمتر باشد فروشندگان تمایلی به فروش سهم خود ندارند و خریداران علاقه بیشتری برای خرید سهم پیدا می کنند. مقاومت دقیقا برعکس حمایت می باشد.

داو

تئوری داو چیست؟

ریشه ی پایه گذاری تحلیل تکنیکال تئوری داو می باشد. حدود صد سال پیش فردی به نام چارلز داو تحقیقاتی را انجام داده است که نتیجه آن امروزه با نام تحلیل تکنیکال شناخته می شود. داو در تئوری خود معتقد است که تمام بازارهای مالی اعم از بورس، طلا و … از قواعد خاصی پیروی می کنند. این قوانین الگوهایی را ایجاد می کنند که در دوره های مختلفی می توان آنها را مشاهده کرد. بدین ترتیب خریداران و فروشندگان بازارهای مالی سعی می کنند با توجه و مطالعه این الگوها رفتار هوشمندانه تری در بازارهای مالی از خود بروز دهند. اصول تئوری داو عبارتند از:

  1. عوامل و هیجانات خارجی روی بازارهای مالی موثر هستند.
  2. روندهای کاهشی، افزایشی و خنثی بر بازارهای مالی تاثیر گذارند.
  3. هرکدام از روندها خود دارای مراحلی هستند.
  4. 4. شاخص های تحلیل تکنیکال براساس یک هدف طرح ریزی شده و یکدیگر را تایید می کنند
  5. 5. حجم معاملات تحلیل تکنیکال براساس روندها تایید می شوند.
  6. حرکت قیمت ها تا زمانی که برگشت قیمت ها به صورت صعودی یا نزولی دیده نشود ادامه دارد.

آشنایی با اندیکاتورها

در یک تعریف ساده اندیکاتورها ابزاری به منظور تحلیل تکنیکال می باشند. نمودارها و اطلاعاتی که در اختیار سرمایه گذار قرار می گیرند، لایه های پنهانی دارند. سرمایه گذار با استفاده از فرمول ها و معادلات ریاضی این لایه ها را کشف می کنند. اطلاعات و داده های پنهانی در یک نمودار جداگانه در کنار نمودار اصلی ترسیم می شود که به آن اندیکاتور گفته می شود. برخی از ویژگی های اندیکاتورها عبارتند از:

  • آشکار شدن اطلاعاتی که بدون اندیکاتور و صرفا با تحلیل تکنیکال نمودار قیمت قابل شناسایی نمی باشند. این اطلاعات عبارتند از: پیش بینی روند رو به رشد یا نزولی بازار، میزان پولی که به یک سهم اضافه می شود یا از آن کاسته می شود و …
  • در روش اندیکاتورها هیچ گونه احساسی وجود ندارد و مبنای کار بر اساس معادلات ریاضی می باشد. از این رو اشتباهات هیجانی در معاملات به میزان زیادی کاهش پیدا می کند.
  • اندیکاتورها فضایی برای خلق استراتژی های نوین تحلیل گران فراهم می کنند.

معرفی اندیکاتورهای محبوب

  • میانگین متحرک: یکی از اندیکاتورهای محبوب و ساده در تحلیل تکنیکال می باشد. مبنای میانگین متحرک بر اساس حذف نوسانات قیمت است. اندیکاتور MA به دو مدل ساده و نمایی تقسیم می شود. چنان چه روند قیمت ها در نمودار MA نزولی شود سرمایه گذار بهتر است سهم خود را بفروشد و اگر روند قیمت ها سعودی شود سرمایه گذار می تواند سهم جدیدی را خریداری کند.
  • شاخص قدرت نسبی: این اندیکاتور با نام مخفف انگلیسی RSI شناخته می شود. نمودار شاخص قدرت نسبی بین 0 تا 100 درجه بندی می شود. بدین ترتیب دو عدد 30 و 70 اعداد کلیدی در این نمودار می باشند. با عبور از عدد 30 دیگر نباید سهم خود را بفروشید. چنانچه نمودار از عدد 70 عبور کند دیگر نباید سهمی خریداری کنید.
  • میانگین متحرک همگرا واگرا: این نمودار از دو خط مکدی و سیگنال تشکیل شده است. تلاقی این دو خط در نمودار وضعیت خرید و فروش سهام را مشخص می کند.

استیک

نمودارهای میله ای و شمعی ژاپنی

پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال چیست؟

یکی از روش های تحلیل تکنیکال استفاده از پرایس اکشن می باشد. پرایس اکشن شرایطی را برای تریدرها فراهم می کند تا بتوانند براساس قیمت های روز بازارهای مالی اتفاقات در حال وقوع را تحلیل کنند و با توجه به آن ها تصمیم بگیرند که آیا در این برهه ی زمانی باید اقدام به خرید یا فروش سهام کنند؟ برخی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل پرایس اکشن نمودارهای میله ای و شمعی ژاپنی می باشد. شعار اصلی پرایس اکشن برمبنای این است که همه چیز را ساده ببینید. تریدرها برای یک نتیجه گیری موفقیت آمیز نمودارهای قیمتی،الگوها، نوسانات قیمت و سایر اطلاعات بازارهای مالی را با هم ترکیب می کنند. برای استفاده از این روش معامله گر باید تجربه و آشنایی زیادی با بازار مالی مد نظر خود داشته باشد. یکی از بزرگترین مزایای پرایس اکشن این است که از این تحلیل می توان در تمام بازارهای مالی اعم از بورس، نفت، طلا و … استفاده کرد.

مزایای تحلیل پرایس اکشن چیست؟

  • برای استفاده از تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن نیاز به هیچ نرم افزار ویژه ای ندارید. شما می توانید از اطلاعات پرایس اکشن به طور رایگان استفاده کنید.
  • پرایس اکشن با هر نوع نرم افزاری سازگار می باشد. از این رو برای کار با آن نیاز به نصب نرم افزار جدید در سیستم خود ندارید.
  • پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال پر سرعت می باشد. در این تحلیل فقط با قیمت های جدید سروکار دارید.
  • در تکنیک پرایس اکشن تمام اطلاعات با یکدیگر ترکیب میشوند اما با هم تداخل ندارند.
  • برای یادگیری پرایس اکشن باید به طور مداوم تمرین کنید.

تاریخچه الیوت

هدف نظریه ی الیوت در تحلیل تکنیکال شرح روند صعودی یا نزولی قیمت ها می باشد. رالف الیوت اولین بار در سال 1930 پس از بازنشستگی و خانه نشینی تصمیم می گیرد در رابطه با نمودارهای قیمت در سال های گذشته تحقیقاتی را انجام دهد. رالف در سال 1935 پیش بینی می کند که بازارهای مالی، آینده ی متزلزلی خواهند داشت. این امر موجب شناخته شدن نظریه الیوت بین سرمایه گذاران می شود. الیوت قواعد خاصی را در مورد نظریه ی خود تعیین می کند. الیوت قواعد خود را براساس روند حرکتی قیمت ها و رفتار خریداران و فروشندگان سهام طرح ریزی کرده است. الیوت در تحقیقات خود موفق شد 11 الگوی جداگانه را شرح دهد همچنین ارتباطات این الگوها با یکدیگر را بیان می کند. قوانین الیوت برمبنای روند های کاهشی، افزایشی و خنثی بازار می باشد.

آشنایی با امواج الیوت در تحلیل تکنیکال

یکی از نظریه های محبوب که در تحلیل تکنیکال و در شرایط مختلف از آن استفاده می شود امواج الیوت می باشد. گاهی اوقات تغییر و تحولاتی که در بازارهای مالی رخ میدهد بر اساس احساسات می باشد. امواج الیوت الگوهای تکراری که موجب تغییر هیجانی بازار می شود را تشخیص می دهد. نظریه الیوت برمبنای علم روانشناسی و در ترکیب با الگوهای بازار شکل می گیرد. در صورتی که تحلیل های امواج الیوت به درستی انجام شود. پیش بینی آینده ی بازارهای مالی به خوبی انجام می شود و تریدرها می توانند سود خوبی از این تحلیل ها بدست آورند. امواج الیوت اولین بار توسط رالف الیوت به عنوان یک الگوی پر تکرار در بازارهای مالی مختلف مطرح شد. الیوت معتقد بود که شناخت این الگوها از طریق برخی فاکتورهای ارائه شده امکان پذیر است.

معرفی انواع امواج الیوت

نظریه ی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال براساس 8 موج مختلف تعریف می شود برای معرفی سه موج ابتدایی از حروف کوچک انگلیسی و پنج موج دیگر از اعداد استفاده می شود. این موج ها پیش بینی بازارهای مالی را امکان پذیر می کنند. بخشی از نظریه الیوت بر اساس تئوری داو شکل گرفته است. دو نوع موج پر کاربرد در نظریه ی الیوت عبارتند از:

  • امواج ایمپالسی: ایمپالسی یکی از امواج شناخته شده می باشد و به راحتی قابل تشخیص است. موج ایمپالسی از پنج زیر موج تشکیل شده است.
  • امواج اصلاحی: موج اصلاحی را به نام موج مورب نیز می شناسند. امواج اصلاحی از سه زیر موج تشکیل شده است.

کلاسیک

آشنایی با الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال

برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از الگوهایی استفاده می شود که به آن الگوی کلاسیک می گویند. الگوهای کلاسیک به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:

  • الگوهای بازگشتی: خط روند و کانال های الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال نقش موثری دارند. این الگوها می توانند تغییرات زیادی در معاملات بورس ایجاد کنند. زمانی که یک سهم از لحاظ قیمت روند صعودی دارد بالاخره در یک نقطه متوقف می شود در این حالت که سهم به قله می رسد امکان دارد که حرکت بعدی خود را در جهت نزولی ادامه دهد به این الگوی حرکتی سهم در بورس الگوی کلاسیک گفته می شود. الگوی کلاسیک از سه زیر مجموعه ی سقف دوقلو، کف دوقلو و سقف سه قلو تشکیل می شود.
  • الگوهای ادامه دهنده: یکی دیگر از الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال الگوی ادامه دهنده می باشد. در الگوی ادامه دهنده نمودار یک سهم به سمت صعود حرکت می کند و در یک نقطه متوقف می شود سپس حرکت خود را به سمت بالا ادامه می دهد.

معرفی انواع الگوهای ادامه دهنده

الگوهای کلاسیک ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال از چندین الگوی مختلف تشکیل شده است که عبارتند از:

  • الگوی پرچم: افرادی که به تازه گی وارد بازارهای بورس شده اند از این الگو در معاملات خود استفاده می کنند. این الگو بر اساس نوسان قیمت در حال صعود و نزول ایجاد می شود. در این الگو در حالت صعود و نزول قیمت ها پس از یک توقف کوتاه مسیر خود را ادامه می دهند.
  • الگوی مستطیل: در تحلیل تکنیکال نحوه ی حرکت نمودار قیمت به شکل مستطیل می باشد. چنانچه نمودار قیمت از ضلع بالایی مستطیل خارج شود نمودار قیمت صعودی است و چنان چه از ضلع پایینی مستطیل خارج شود نمودار نزولی می شود.
  • الگوی کنج: در این الگو دو خط به موازات یکدیگر حرکت می کنند تا در یک نقطه به یکدیگر برخورد می کنند. در اثر تلاقی دو خط همگرا با یکدیگر کنج ایجاد می شود. زمانی که در یک نمودار الگوی کنج ایجاد می شود حجم قیمتی در بالاترین حد خود افزایش پیدا می کند.

هارمونیک

الگوهای هارمونیک چیست؟

الگوهای هارمونیک یکی از الگوهای پیچیده و مشکل در تحلیل تکنیکال می باشد. اعداد فیبوناچی و اشکال هندسی از ابزار اصلی الگوی هارمونیک می باشند. شناسایی الگوهای هارمونیک در نمودار قیمت ها بسیار مشکل است و نیاز به آموزش و دقت فراوان دارد. الگوهای هارمونیک را می توانید از طریق شکل های ام و دبلیو یا ترکیبی از هردو در نمودار شناسایی کنید. اولین بار فردی به نام گارتلی توانست الگوی جدیدی را وارد بازار سهام کند که بر مبنای پنج نقطه طرح ریزی شده است. پزاونتو ایده ی گارتلی را با اعداد فیبوناچی ترکیب کرد. یکی از ایده های اصلی شکل گیری الگوهای هارمونیک بر اساس حرکت قیمت ها و تقارن آن در نمودار می باشد. معامله گران بازار سهام برای انجام معاملات خود بر مبنای الگوهای هارمونیک صبر می کنند تا هر پنج نقطه در بازار سهام مشخص شود آنگاه پیش بینی روند حرکتی بعدی آسان تر می شود و آن ها معاملات خود را آغاز می کنند.

مدل های مختلف الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک موجود در تحلیل تکنیکال دارای انواع مختلفی است که عبارتند از:

  • الگوی ABCD: در این الگو، خطی که از دو نقطه ی A و B تشکیل شده است را یک بازو می نامند در نقاط C و D نیز همین طور است. اندازه ی هر کدام از بازوهای AB و CD با هم برابرند.
  • الگوی گارتلی: این الگو براساس تغییر قیمت و سوئینگ طرح ریزی می شود. گارتلی از لحاظ ظاهری شباهت زیادی با الگوی ABCD دارد. سوئینگ های مورد استفاده در الگوهای هارمونیک بر مبنای اعداد فیبوناچی هستند.
  • الگوی خرچنگ: یکی از کارآمدترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال الگوی خرچنگ می باشد. معامله گر برای خرید سهام باید صبر کند قیمت به نقطه ی D نزدیک شود و ضرر خود را در نقطه ی کمی پایین تر از D قرار دهد.

معرفی الگوهای کندل استیک

یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای کندل می باشد. این الگوها می توانند اطلاعات زیادی را در رابطه با جو روانی بازارهای مالی، مسیر صعودی یا نزولی قیمت و … در اختیار معامله گران قرار دهد. الگوهای کندل استیک شرایطی را فراهم می کند تا اطلاعاتی در رابطه با تحلیل تغییر قیمت ها و باز شدن یک ایده ی جدید ارائه دهد. از الگوهای کندل می توان برای خرید و فروش روزانه سهام، تغییرات قیمت و معاملات طولانی مدت استفاده کرد.

06. کاربرد الگوهای قیمتی

آشنایی با فراریت و استفاده از فراریت در بازار تبادلات ارزی (Volatility)

در بازار تبادلات ارزی مبنای جابجایی نرخ ها، میزان عرضه و تقاضای هر ارز می باشد و بدین لحاظ که ارزها همیشه با ارزی دیگر سنجیده می شوند. عرضه و تقاضای منفرد هر ارزی بر روی ارزش برابری ارز متقابل نیز تاثیر مستقیم دارد. این بحث .

آشنایی با نحوه استفاده از چنگال “اندرو”

زمانیکه با ترسیم چنگالی کامل که تمامی اصول در آن رعایت شده است آشنا شدیم تکنیک هایی برای استفاده از چنگال “اندری” وجود دارد که می توانیم از آنها برای معامله در بازار استفاده کنیم.۱) روش استفاده اول از “چنگال اندری” زمان�.

آشنایی با چنگال های اندرو ( اندرو پیچفورک ) ( Andrews Pitchfork )

چنگال های “اندرو” (اندری) ، تکنیکی برای استفاده از روند ها می باشد. “آلن اندری” ابداع کننده این روش اعتقاد داشت خطوط روند کلاسیک کارایی بالایی در بازارها ندارند و خطوط روندی که از نقاط و پیوت های بیشتری می گذرد بسیار کار�.

آشنایی و استفاده از همبستگی ارزها (Currency Correlation)

معامله بر اساس جفت ارزهای متقاطع (Rates Cross) مبحثی می باشد که اغلب مورد توجه معامله گرانی است که از سیستم تریدینگ استفاده می کنند. اغلب معامله گران مبتدی از معامله بر روی جفت ارزهای متقاطع پرهیز می کنند دلایلی مانند اسپرد بال�.

آصول استفاده از الگوی لوزی Diamond Patern

الگو لوزی نیز در انتهای روند به وجود می آید. بعد از یک روند صعودی یا نزولی در ابتدا شاهد سقف و کف های کوچک هستیم. به مرور دامنه حرکت سقف و کف ها بزرگتر می شود دوباره در اواخر الگوی اندازه سقف و کف ها بزرگتر می شود. با شکسته شدن.

اشناسایی اصول استفاده از الگوهای ادامه دهنده در کندل استیک

Downside Tasuki Gapاین الگو در میانه روند نزولی به وجود می آید. قبل از تکمیل دو شمع انتهایی الگو، شکاف نزولی همراه با شمع نزولی دیده می شود شمع بعدی با اینکه صعودی می باشد اما تمام محدوده شکاف را پر نحوه معامله الگوی مستطیل نمی کند و با بسته شدن در محدوده شم�.

اصول اساسی ترسیم یک چنگال “اندرو” مناسب

برای ترسیم یک چنگال “اندرو” سه اصل باید وجود داشته باشد تا چنگال ما برای استفاده مقبول باشد. این سه اصل به شرح زیر است:الف) در یک چنگال اندرو (اندرو پیچفورک) محدوده جابجایی قیمت حتما باید بین دو چنگال کناری(بال کناری) قرار �.

اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals در کندل استیک ژاپنی

الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده می کنیم.الگوهای تک شمعی One candleHa.

اصول استفاده از الگوهای برگشتی صعودی Bullish Reversals در کندل استیک ژاپنی

الگوهای صعودی Bullish تشکیل شده از یک، دو و یا سه کندل در انتهای روند نزولی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی صعودی (بولیش) را مشاهده می کنیم.الگوهای تک شمعی One can.

اصول استفاده ازالگوهای برگشتی و نحوه کاربرد

الگوهای کلاسیک اشکالی معنی دار تشکیل شده از امواج تغییرات قیمتی در بازار می باشند که از روی تشکیل آنها میتوان موجها یا هدف های قیمتی جدیدی را پیش بینی کرد. در استفاده از الگوها حتما باید تا تشکیل کامل الگو صبر کرد و در نقطه.

اصول استفاده ازالگوهای مثلث (تری انگل) Triangles

الگوی مثلث افزایشی حالتی از تغییرات قیمت است که قیمت هر بار در صعودهایش در محدوده ای از مقاومت متوقف می شود در حالی که پس از بازگشت از این محدوده مقاومت هر بار به دره یا کمینه قبل از خود نمی رسد. امتداد خطوط پایینی در اتصال �.

اصول استفاده ازالگوی AB=CD، نحوه رسم و کاربرد

الگوی AB=CD عمومی ترین الگو از مجموع الگوهای فیبوناچی می باشد که به نسبت دیگر الگوها تشخیص آن آسان تر می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می کنید برای تشکیل این الگو دو نسبت فیبوناچی باید همخوانی داشته باشد. در زیر مثال بازگشت �.

اصول استفاده ازالگوی Butterfly، نحوه رسم و کاربرد

الگوی باترفلای تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.– نقطه C تا ۳۸٫۲ یا ۷۸٫۶ درصد فاصله AB بازگشت دارد.– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله BC بازگشت دارد.– ن�.

اصول استفاده ازالگوی Crab، نحوه رسم و کاربرد

الگوی کِرَب مانند الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.– نقطه C بین ۳۸٫۲ تا ۶۱٫۸ درصد فاصله AB بازگشت دارد.– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ درصد فاصله CB با.

اصول استفاده ازالگوی Double Top and Bottom

الگوی سقف دوقلو یا الگوی کف دوقلو نیز در انتهای روند صعودی یا روند نزولی تشکیل می شود. در این الگو دو قله داریم که دره ای بین این دو قله ایجاد شده است. تفاوت این الگو با الگوی سر شانه بدین صورت می باشد که سر(قله میانه) را ندار�.

اصول استفاده ازالگوی Gartley، نحوه رسم و کاربرد

الگوی گارتلی تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.– نقطه C تا ۳۸٫۲ یا ۶۱٫۸ درصد فاصله AB بازگشت دارد.– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۷۸٫۶ درصد فاصله BC بازگشت دارد.– نقط�.

اصول استفاده ازالگوی Triple Top and Bottom

الگوی سه سقف و الگوی سه کف تشابه بسیاری با الگوی سقف های دوقلو و کف های دوقلو دارد با این تفاوت که به جای دو قله یا دو دره سه قله و سه دره ایجاد شده است. این الگو نیز در انتهای روند ایجاد می شود و شاهد سه سقف یا سه کف در نقاط A، C.

اصول استفاده ازالگوی بت Bat (الگوی خفاش)، نحوه رسم و کاربرد

الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.– نقطه C بین ۳۸٫۲ تا ۵۰ درصد فاصله AB بازگشت دارد.– نقطه D بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ درصد فاصله CB بازگشت دارد.– نقطه E تا.

اصول استفاده ازالگوی سر و شانه Head and shoulders Patern

الگوی سر و شانه یا همان Head and Shoulder یکی از معروف ترین الگوهای کلاسیک در بازارهای سرمایه می باشد. این الگو در انتهای یک روند رخ می دهد و روند صعودی را به نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل می کند.همانطور که در شکل مشاهده می شو.

اصول استفاده ازالگوی مثلث افزایشی و کاهشی غیر متقارن Reverse Symmetrical Triangles Patern

الگوی نحوه معامله الگوی مستطیل مثلث افزایشی و کاهشی غیر متقارن؛ الگویی می باشد که امتداد خطوط بیشینه و کمینه قیمت مثلثی واگرا را تشکیل می دهد و حداقل سه بار قیمت باید با هر کدام از خطوط بالایی و پایینی برخورد کرده باشد. این الگو معمولا در بازار مبا.

اصول استفاده ازالگوی مثلث متقارن Symmetrical Triangles

مثلث متقارن یا همسان الگویی دیگر از خانواده مثلث ها می باشد که معمولا بعد از یک روند کاهشی یا افزایشی به وجود می آید گرچه هیچ الزامی برای این مورد وجود ندارد. در این الگو حرکات صعودی و نزولی داخل الگو به حمایت ها یا مقاومت ه.

اصول استفاده ازالگوی مستطیل Rectangle Patern

الگوی مستطیل بعد از یک روند کاهشی یا افزایشی تشکیل می شود که امتداد خطوط بیشینه و کمینه درون آن موازی- افقی بوده و تشکیل یک مستطیل فرضی را می دهد. حداقل دو بار قیمت ها باید به امتداد خطوط بالایی و پایینی در این الگو برخورد ک�.

اصول استفاده ازالگوی وی V

الگوی “وی” V با شکسته شدن خط روند تکمیل می شود و میتوان وارد معامله شد. شاخصه اصلی این الگو بازگشت ناگهانی قیمت می باشد و بازگشت های داخل الگو بسیار کوتاه و موقت است. مشخصه دیگر الگوی V شیب زیاد موج آخر حرکت روند قبلی می باش�.

اصول استفاده ازالگوی پرچم Flag Patern

الگوی پرچم از امتداد اتصال محدوده ای از تغییرات قیمت در میانه یک روند به وجود می آید که شیبی کم نحوه معامله الگوی مستطیل و خلاف جهت روند قبل از خود دارد. این الگو معمولا مدت زمان زیادی پایدار نمی ماند و خیلی زود شکسته می شود. با شکسته شدن امتداد خطوط.

اصول استفاده ازالگوی پرچم سه گوش Pennant Patern

الگوی پرچم سه گوش مانند الگوی پرچم در میانه یک روند تشکیل می شود با این تفاوت که اتصال خطوط بیشینه و کمینه در داخل الگو موازی نبوده و متقارن می باشند. شیب اتصال خطوط بیشینه و کمینه در این الگو حتما باید زیاد باشد و قبل از آن .

اصول استفاده ازالگوی گوه Wedge- Ascending & Descending Patern

الگوی گوه کاهشی یا افزایشی جزو الگوهایی می باشد که حتما باید در امتداد روند تشکیل شود. اگرچه جهت تشکیل گوه کاهشی یا افزایشی می تواند هم راستا با روند قبل از خود نباشد اما اگر هم راستا باشد درجه اطمینان و اهمیت بیشتری الگو پ.

اصول استفاده ازالگوی ۱,۲,۳

الگوی ۱۲۳ (یا ABC) بسیار شبیه به الگوی سقف و کف دوقلو می باشد. با این تفاوت که سقف یا کف دوم به سقف یا کف پیش از خود نمی رسد. با رد شدن قیمت از محدوده بین دو سقف یا دو کف(خط شانه) که در امتداد نقطه B می باشد میتوان انتظار داشت که جه�.

الگوهای قیمتی هارمونیک – پترن های هارمونیک

الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. تش�.

شناسایی اصول انجام ترکیبی از الگوهای شمعی با S & R در کندل استیک

برای نمونه و آشنایی شما، مثالی از نمودار روزانه یورو به دلار را در چارت زیر مشاهده می کنید. در این مثال سعی شده با ترکیب دروسی که تا به حال آموخته اید با الگوهای شمعی ژاپنی نحوه استفاده از این الگوها آموزش داده شود.دایره A ا�.

کار با الگوهای کندل استیک ( شمعی ژاپنی )

کار با الگوهای کندل استیک ( شمعی ژاپنی )بیش از دو قرن پیش در ژاپن برای تحلیل قیمت برنج نمودارهای کندل استیک اختراع شد. عمده این معروفیت و استفاده را ژاپنی ها مدیون “مانهیسا هما” در قرن هفدهم میلادی می باشند حال آنکه بیش از .

هر گونه کپی برداری از محتوا، تولیدات، شکل و سایر اجزای سایت صرفا با موافقت مکتوب مجاز می باشد

آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی جز یکی از محبوب ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال می باشد. بخشی از الگوهای قیمت تحت عنوان الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی ‌می‌کند. در این مطلب قصد داریم که چندین الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال را بطور کامل مورد بررسی قرار بدهیم.

برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.

۱ – الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال:

الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قله‌ی وسط از بقیه بلندتر است و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت سهام به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمی‌گردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر می‌رود تا قله را ساخته و بعد دوباره به کف اولیه‌ی خود باز می‌گردد. درنهایت، قیمت یک‌بار دیگر افزایش می‌یابد، اما این بار به قله‌ی اول رسیده و روند نزولی به خود می‌گیرد. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی خیلی نزدیک در بازار می باشد. هر زمان که خط گردن در الگوی سر و شانه دارای شیب نزولی باشد، نشانه ضعیف بودن بازار است و شانه راست ضعیفی نیز شکل می‌گیرد. در چنین حالتی که شیب‌خط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر می‌شود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است اما این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر می‌شود. حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار می‌گیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانه‌ای به وجود می‌آیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت می‌توانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئن‌تری داشته باشید. این حد ضرر در الگوی سر و شانه معکوس نیز برقرار است.

آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس

۲ – الگوی سقف و کف دوقلو:

از لحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. به طور کلی این الگو نشان دهنده این است که پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. الگوی دو قلوهای سقف به صورت حرف M و الگوی دو قلوهای کف به صورت حرف W می باشد. نحوه محاسبه کردن هدف قیمت و بررسی روند و حجم معامله نیز مانند الگوی سر و شانه ها میباشد. احتمال می رود روند حجم معاملات در قله اول سنگین تر از قله دوم باشد. از آنجا که این الگو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که سرمایه گذاران وارد یک روند در حال تغییر می شوند از اهمیت فراوانی برخوردار است. در یک روند صعودی، سقف دوقلو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که معامله گران بسیاری تمایل به فروش دارند این عمل آنها موجب سرکوب تقاضا و نزول قیمتها می شود. یک نتیجه گیری منطقی این است که این سطح قیمتی، از منظر تحلیل بنیادی بعنوان سطوحی است که اکثر سرمایه گذاران از نظر ارزش ذاتی آن سهم بر روی آن توافق دارند. در کف دوقلو اگر نمودار قیمت در دو مرتبه مختلف در سطح قیمتی یکسانی از نزول دست بکشد تحلیلگر می تواند به این نتیجه برسد که اجماع بازار نسبت به ارزان بودن سهم توافق دارند و این می تواند یک سرمایه گذاری جذاب را ایجاد کند.

آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس

۳ – الگوی پرچم:

الگوی پرچم (Flag) از دسته ی الگوهای ادامه دهنده محسوب میشود. قیمت قبل از اینکه روند قبلی خود را ادامه دهد ، به اصطلاح مقداری استراحت می کند ، در اینجا یعنی الگوی پرچم را تشکیل میدهد و بعد به حرکت قبلی خود ادامه میدهد. الگوی پرچم معمولا بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت تشکیل میشود. در این الگو دو هدف قیمتی داریم، هدف اول مانند شکل اندازه قاعده اولین حرکت تصحیحی داخل الگو می باشد و حد سود دوم به اندازه فاصله آغاز روند صعودي قبلی تا نقطه تشکیل الگو می باشد که با شکسته شدن یکی از خطوط بالایی و پایینی الگو انتظار داریم قیمت پیش روي کند. در این الگو انتظار داریم قیمت در جهت قبلی خود به حرکتش ادامه دهد. این الگو تشکیل شده از دو قسمت می باشد:

آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس

الگوی پرچم شامل دو نوع می باشد:

  1. پرچم (دارای دو سطح موازی): این الگوی تقریبا شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. در واقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی می باشد. معمولا این الگو به دلیل تسویه سفارشات افرادی که در سود بوده اند ایجاد می شود. که این الگو زمانی تکمیل می شود که قیمت ضلع موافق حرکت فعلی را بشکند. یعنی اگر پرچم به سمت بالا در حال حرکت بود (پرچم نزولی)، باید ضلع پایین شکسته شود. در صورتی که شیب الگو به سمت پایین باشد (پرچم صعودی)، باید ضلع بالایی الگو شکسته شود. هدف این الگو این است که ابتدا باید میله پرچم را اندازه بگیریم. سپس از نقطه ای که شکست مدنظر انجام شده است، به اندازه میله پرچم هدف گذاری میکنیم.

۲٫ پرچم سه گوش: این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد. بنابراین یکی از روش هایی که می توان برای این الگو هدف قیمتی را مشخص کرد، بر اساس همان الگوی مثلث متقارن است. در یک پرچم عادي يا سه گوش پایین رو، شکست زیر مقاومت پشتیبان نشانه آن است که نزول قبلي از سرگرفته شده است. اگر چه پرچم هاي معمولي و سه گوش ساختارهاي متداولي دارند، راهنمایی های و شناسايي آنها را نباید پر اهمیت تلقي کرد. اینکه قبل از پرچم هایک صعود یا نزول شدید وجود دارد، نکته حائز اهمیت است. اعتبار ساختار بدون یک حرکت سریع، جاي تردید دارد و معامله حائز ریسک بیشتری خواهد بود. برای افزایش توان شناسایی الگو به دنبال تائید حجم در حرکت ابتدايي، تثبیت و از سرگیری باشید.

آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس

۴ – الگوی مستطیل:

الگوی مستطیل بوسیله خط حمایت و یک خط مقاومت که هردو با هم در یک نمودار قرار دارند رسم می شود. الگوی مستطیل بیشتر برای نوسان گیری مورد استفاده قرار می گیرد. نکته مهم در الگوی مستطیل این است که اگر حجم معاملات اطراف خط مقاومت زیاد باشد، معمولا از سمت خط حمایت شکسته می شود و بلعکس.

برای تشکیل الگوی مستطیل حداقل بایستی دو اوج و دو کف قیمتی تشکیل شود و تا زمانی که شکست یعنی حرکت قیمت به بالای سقف یا زیر کف دامنه محدود نوسانی تائید نشده باشد نمی‌توانیم در رابطه با مسیر بعدی بازار پیش بینی انجام بدهیم.

توجه داشته باشید اگر الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شود، آنگاه با الگوی کف مستطیلی شکل مواجه هستیم و اگر شکست صعودی باشد، الگو بازگشتی صعودی خواهد بود و اگر شکست نزولی باشد، الگو پیرو روندی خواهد بود. همچنین اگر الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شود، الگوی اوج مستطیلی شکل را خواهیم داشت. در این صورت، شکست صعودی، منجر به ادامه روند صعودی خواهد شد. اگر شکست نزولی باشد، الگو بازگشتی خواهد بود. برای برآورد قیمتی هم از ارتفاع الگو استفاده می‌کنیم. قیمت پس از پدیدار شدن مستطیل صعودی معمولاً صعود می کند.

چگونه جعبه های قیمت مستطیل را با Olymp Trade معامله کنیم

چگونه جعبه های قیمت مستطیل را با Olymp Trade معامله کنیم

الگوی قیمت مستطیل شکل بر اساس توانایی بسیار مهم شناسایی حمایت و مقاومت است. این می تواند در یک پنجره تجارت کوچک بازدهی ثابت برای شما فراهم کند. این راهنما قصد دارد به شما نشان دهد که چگونه الگو را بشناسید و چگونه هنگام خرید در Olymp Trade آن را به درستی اعمال کنید.

نحوه تشخیص الگوی قیمت مستطیل شکل

بیایید لحظه ای در مورد بازار دامنه دار صحبت کنیم. قیمت ها فقط برای سقوط به یک نقطه خاص دیگر در حال افزایش هستند. قیمت بالاتر سطح مقاومت را ایجاد می کند و پایین تر پشتیبانی می کند. آنها به اندازه کافی قوی هستند بنابراین پس از رسیدن قیمت به آنها ، بدون شکستن مقاومت یا حمایت ، دوباره برگشت می کند.

حمایت و مقاومت با افزودن خطوطی که موازی یکدیگر هستند ایجاد می شود. خط اتصال با پیوستن حداقل به دو پایین ایجاد می شود. خط مقاومت حداقل دو تاپ را بهم متصل می کند. نگاهی به نمودار 30 دقیقه ای DAX در زیر بیندازید.

چگونه جعبه های قیمت مستطیل را با Olymp Tradeمعامله کنیم

مقاومت و پشتیبانی در نمودار 30 دقیقه ای DAX

الگوی مستطیل زمانی رو به پایان است که روند رو به پایان باشد. این نشان دهنده تغییر در جهت روند است.

بنابراین لحظه ای که می توانید ادغام قیمت را تشخیص دهید در بالای یک روند صعودی یا پایین ترین روند نزولی قرار خواهد گرفت. و آنچه می گوید این است که حرکت جهت به پایان رسیده است و روند آماده است تا معکوس شود. در این زمان ، قیمت ها از یک سطح خاص فراتر نمی روند یا پایین نمی آیند.

وقتی الگوی قیمت مستطیل شکل ظاهر شد چه باید کرد

در بیشتر موارد ، به راحتی می توان الگوی جعبه های قیمت را تشخیص داد. اما نگران نباشید. هنوز ممکن است مقداری سود کسب کنید تا قبل از شروع روند جدید از آن سود بگیرید.

اولین قدم شما باید ترسیم خطوط پشتیبانی / مقاومت باشد. سپس به دنبال لحظاتی باشید که قیمت به خط ها برخورد می کند. وقتی خط حمایت خواهد بود ، باید موقعیت خرید را باز کنید. در صورت لمس خط مقاومت ، یک موقعیت فروش را باز کنید.

ما هنگام معاملات کوتاه مدت توصیه می کنیم از نمودار بزرگ چارچوب زمانی استفاده کنید. اگر به عنوان مثال نمودار مورد معامله شما 30 دقیقه است ، معاملات 5 دقیقه ای را شروع کنید. به همین ترتیب ، اطمینان داشته باشید که قیمت در داخل مستطیل حفظ خواهد شد و قبل از انقضا معاملات باز نمی گردد.

چگونه جعبه های قیمت مستطیل را با Olymp Tradeمعامله کنیم

مکانهایی که باید از بازه زمانی کمتر (5 متر) به دنبال ورودی ها باشید

وقتی قیمت بر سطح پشتیبانی یا مقاومت غلبه کرد چه باید کرد

شما باید خود را برای لحظه ای که قیمت حمایت یا مقاومت را بشکند آماده کنید. دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. جهتی را که قیمت پس از شکست در آن جریان دارد مشاهده کنید و بر این اساس معامله کنید.

اگر قیمت ، مانند نمودار نمونه ما در زیر ، سطح مقاومت را بشکند ، باید روند خرید را تجربه کنید ، زیرا روند صعودی در حال توسعه است.

می توانید اطلاعات بیشتری در مورد معاملات پس از شکست قیمت در راهنمای ما کسب کنید.

چگونه جعبه های قیمت مستطیل را با Olymp Tradeمعامله کنیم

وقتی قیمت مانع را می شکند

الگوی جعبه های قیمت مدتی طول می کشد و در این دوره قیمت در محدوده خاصی بالا و پایین می شود. و سرانجام ، هنگامی که حرکت قیمت به طور قابل توجهی قوی باشد ، مانع را می شکند. می توانید برخی از سیگنال های مربوط به وقوع این امر را مشاهده کنید. به عنوان مثال شمع ها بلندتر و یکرنگ هستند. بنابراین ، شما این حق را دارید که انتظار داشته باشید بازار در مسیر شکست حرکت کند.

و تمام موارد بالا را در نظر بگیرید ، شما می توانید در یک روند در حال تجارت وارد تجارت شوید.

اکنون که الگوی قیمت مستطیل را شناختید می توانید از آن استفاده کنید. روی یک حساب آزمایشی رایگان تمرین کنید و سپس به حساب واقعی Olymp Trade بروید. با این حال ، همیشه مواظب باشید این استراتژی فرمول جادویی برای موفقیت نیست. به احتمال زیاد با ضرر روبرو خواهید شد ، زیرا هرگز نمی توانید هنگام معامله با بازار مالی ریسک را کاملاً از بین ببرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.