آموزش تکنیکال مقدماتی، تعریف کندل و الگوی چکش در بازارهای مالی (جلسه ی پنجم)
تعریف کندل و الگوی چکش در بازارهای مالی در این بخش به معرفی شکل کندل و الگوی چکش در بازارهای مالی می پردازیم و در ویدیویی مختصرا مفاهیم تشریح می گردد. نمودار شمعی نمودار شمعی (کندل) از دو بخش بدنه اصلی اجزای کندل استیک و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع بیانگر قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه نامیده می شوند. دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی ( می تواند بر حسب ثانیه،دقیقه، ساعت و. باشد) کلیت شمع را تشکیل می دهد. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل توخال و یا سبزرنگ است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر و یا قرمزرنگ خواهد بود. تعاریف اجزای کندل قیمت باز (OPEN): اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت میگیرد. قیمت بسته (CLOSE): آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است. قیمت بالا (HIGH): بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است. قیمت پایین (LOW): کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است. تعریف سایه (shadow) و بدنه (Body) در هر شمع به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند. به قسمتی از شمع که در محدوده ی باز و بسته شدن قیمت قرار دارد، بدنه (Body) گویند شمع های ژاپنی (کندل استیک) در این ویدیو با بیانی ساده و مقدماتی این تعاریف در بازار سرمایه تعریف شده اند و ان شالله در ویدیوهای بعدی همین مسیر دنبال خواهد شد.
آشنایی با الگوی چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد.در ادامه مطلب بیشتر در این باره بحث خواهیم کرد . با ما همراه باشید.
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال، از جمله ابزارها یا علامت هایی که می توان برای خرید یا فروش سهام و ارز روی آن حساب کرد. اگر چه الگوی کندل چکش به تنهایی نمی تواند راهنمای کاملی برای خرید و فروش به موقع سهام و ارز باشد اما به نوبه خود می تواند کمک بزرگی برای خرید و فروش مناسب سهام باشد. اما اگر به تازگی وارد دنیای ارزهای دیجیتال و سرمایه گذاری شده باشید قطعاً با الگوی کندل چکش آشنا نیستید. اگر دوست دارید که در مورد الگوهای تک کندلی بیشتر بدانید با ما در این مطلب همراه باشید.
الگوی چکش (Hammer) چیست؟
الگوی چکش در واقع یک الگوی کندلی است که در آن قیمت بعد از شروع یک کندل، ریزش می کند ولی در همان کندل، دوباره جهش می کند و در نزدیکی قیمت اولیه (Open)، بسته می شود. با این حرکت، یک کندل شبیه به چکش به وجود می آید که اندازه سایه پایینی آن، حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل است. لازم به ذکر است که بدنه یک کندل، نشان دهنده نقاط اولیه و پایانی است، ولی سایه ها نشان دهنده سطح حداکثری و حداقلی در یک کندل هستند.
الگوی چکش زمانی ایجاد می شود که قیمت در یک بازه زمانی واحد، کاهش می یابد و به اصطلاح فروشندگان، تسلیم می شوند؛ ولی در همان بازه زمانی، خریداران شروع به خرید می کنند و یک باره بازگشت قیمتی رخ می دهد. در واقع الگوی Hammer، نشان دهنده یک کف احتمالی است که در آن همزمان با تسلیم فروشندگان، خریداران قدرت می گیرند.
الگوی چکش در کف، زمانی قوی تر می شود که بعد از حداقل 3 کندل نزولی، دیده شود. کندل نزولی، کندلی است که قیمت پایانی آن، پایین تر از قیمت آغازین آن باشد. این الگو، تقریباً باید شبیه به حرف لاتین “T” باشد و تا زمانی که به طور کامل تأیید نشده باشد، نمی توان روی آن حساب کرد.
تأیید الگوی Hammer نیز زمانی رخ می دهد که کندل بعدی، بالای سطح پایانی کندل چکش، بسته شود. در واقع کندل بعد، باید نشان دهنده قدرت بالای خریداران باشد. معامله گران با دیدن کندل تأیید، معمولاً وارد پوزیشن لانگ (خرید) می شوند و یا پوزیشن شورت (فروش) خود را می بندند. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که پوزیشن لانگ می گیرید، حد ضرر شما باید زیر سایه کندل چکش قرار بگیرد.الگوی چکش، هیچ گاه به صورت تنها استفاده نمی شود. در واقع این الگو و تأیید آن با یک سیگنال از اندیکاتورها یا پرایس اکشن می تواند اعتبار الگو را افزایش دهد.
الگوی چکش (Hammer)
در مثال بالا، یک چکش صعودی بی نقص را می بینید که سایه پایینی آن، چندین برابر بدنه است. سایه بالایی بسیار کوچک است و کندل بعدی هم پرقدرت و نشان دهنده تقاضای بالای خریداران است.
الگوی Hammer، یک الگوی معاملاتی صعودی است و همراه با تأیید خود، می تواند یکی از علائم ایجاد کف باشد. مخصوصاً اگر شکل آن به حالت استاندارد نزدیک باشد و به وضوح قدرت بالای فروشندگان در ابتدای کندل و سپس جذب آن توسط خریداران و بازگشت نمودار، نمایان باشد.
البته الگوی چکش نزولی که به آن چکش برعکس گفته می شود نیز وجود دارد که شکل آن دقیقاً برعکس الگوی چکش صعودی است. الگوی چکش معکوس به رنگ قرمز و در قله ها ایجاد می شود؛ سایه بالایی چندین برابر بدنه است؛ سایه پایین بسیار کوچک (یا صفر) و کندل بعدی هم نشان دهنده قدرت فروشندگان است.
اجزای نمودار کندل استیک چگونه است؟
کندل استیک ها از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل می شوند:
- بدنه اصلی کندل که نشانگر قیمت آغازی و پایان معامله است.
- بخش سایه که شامل دو خط است و خط بالایی به سایه بالایی و خط پایینی به سایه پایینی معروف است .
دامنه نوسانات سهم در دوره های زمانی معاملات توسط سایه ها مشخص می شود. در واقع اگر قیمت باز شدن کندل کمتر از قیمت بسته شدن آن باشد یا به عبارت دیگر با افزایش قیمت همراه شده باشد، کندل تو خالی و به رنگ سفید و یا سبز است . اگر قیمت باز شدن کندل بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، کندل آن تو پر و با رنگ های مشکی یا قرمز دیده می شود. به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار می گیرد، سایه ( shadow ( گفته می شود .
چه نشانه هایی اعتبار الگوی چکش را افزایش می دهد؟
در تحلیل تکنیکال باید به دنبال راه هایی برای بررسی میزان اعتبار نتایج به دست آمده بود. الگوی چکش زمانی از اعتبار بالایی برخوردار است که چند نشانه به وقوع بپیوندد که عبارت اند از:
- انتهای دم الگو نشان دهنده محدوده حمایتی قیمت دارایی است. توجه به این نکته ضروری است که هرچه طول این دم بالاتر باشد، بدون شک اعتبار این الگو بیشتر خواهد بود.
- یکی دیگر از نشانه هایی که موجب افزایش اعتبار الگوی چکش است، شکل گیری 3 کندل نزولی پیش از چکش است. منظور از کندل نزولی، آن است که سطح قیمتی کندل پایین تر از کندل قبلی اجزای کندل استیک خود باشد.
- مهر تأیید بر کندل چکش زمانی می خورد که کندل های بعد از آن کاملاً حالت صعودی به خود بگیرند.
با وجود سه نکته ای که در بالا اشاره شد، نمی توان با الگوی چکش به تنهایی برای خرید و فروش سهام استفاده کرد و باید به کمک سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نسبت به صحت و اعتبار اجزای کندل استیک نتایج اعتماد بیشتری حاصل نمود.
رنگ الگوی چکش
اگر الگوی Hammer صعودی به رنگ سبز باشد، نسبت به یک الگوی قرمز (نزولی)، علامت بازگشتی قوی تری است؛ زیرا نشان دهنده آن است که خریداران توانسته اند حتی در همان تایم فریم هم قیمت پایانی را بالاتر از قیمت اولیه ببرند.الگوی چکش قرمز هم یک علامت صعودی است؛ زیرا به هر حال، خبر از قدرت بالای خریداران برای بازگشت قیمت و ایجاد سایه پایینی را می دهد. تنها تفاوت آن با نوع سبز این است که خریداران نتوانستند در همان دوره زمانی، قیمت پایانی را از قیمت اولیه عبور دهند.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی هنگامی که الگوی چکش در نمودارها شکل می گیرد به معنای این است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده است. در واقع آن ها تلاش کرده اند که قیمت ها را پایین بیاورند اما در آخر نتوانسته اند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آن ها غلبه کنند. هرچه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشان دهنده این است که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما نهایتاً قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است .
در روندهای نزولی، تشکیل کندل چکش به معنای پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. البته در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند این کندل می تواند نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری پیدا می کند که کندل چکش در نواحی نقاط حمایتی تشکیل شود .
الگوی کندل چکش معکوس
الگوی چکش معکوس مانند چکش، الگویی بازگشتی است. در واقع قبل از الگوی چکش معکوس، روند نمودار نزولی است. زمانی که الگوی چکش معکوس شکل می گیرد، قیمت در محلی پایین تر از کندل قبل باز شده ولی روندی صعودی در پیش خواهد گرفت و از کندل اول بالاتر می رود. در نهایت قیمت سهم در نقطه ای پایین تر از صعودش بسته می شود.
انواع کندل چکش
کندل چکش به 2 دسته نزولی و صعودی تقسیم می شود که در ادامه با این دو حالت آشنا می شوید:
کندل چکش نزولی
این کندل زمانی شکل می گیرد که فروشندگان می خواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت کامل وارد میدان شده اند و اجازه کاهش یا پایین آوردن قیمت را نمی دهند، اما نهایتاً قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن خواهد شد. در نتیجه این الگو کندل چکشی نزولی می شود .
کندل چکش صعودی
این کندل زمانی شکل می گیرد که فروشندگان می خواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت در میدان وارد شده اند و نه تنها قیمت های فروشندگان را کنترل کرده اند بلکه حتی نتوانستند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن نگه دارند . تشکیل کندل چکش نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟ هنگامی که در نقطه ای مشخص فروشندگان تلاش می کنند تا قیمت ها به اندازه مورد نظر خود پایین بکشند اما خریداران به یکباره وارد میدان شده و قیمت ها و طرح فروشندگان را خنثی کرده اند و قیمت ها را مجدداً افزایش داده اند، کندل چکش نزولی در روند صعودی شکل می گیرد . در واقع تشکیل کندل چکش نزولی در روندی صعودی به این معناست که فروشندگان وارد بازی شده اند و قصد دارند معادله بازی را تغییر دهند .
استفاده از الگوی چکش در تحلیل تکنیکال
آنچه تا اینجا اجزای کندل استیک در مطالعه این مقاله روشن شد، این است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال، یک الگوی امیدوارکننده و به نوعی نشانه رشد بازار است که در انتهای یک روند نزولی به وجود می آید. البته یک معامله گر حرفه ای با مشاهده این الگو در نمودار قیمت دارایی بلافاصله اقدام به خرید نمی کند؛ بلکه آن را به عنوان نشانه ای برای بررسی سایر عوامل مؤثر قلمداد می کند.به عنوان مثال می توان با بررسی اندیکاتور rsi مشخص نمود که آیا سهم در منطقه اشباع فروش قرار دارد یا خیر. اگر این اندیکاتور عدد کمتر از 30 را به نمایش گذاشت، اعتبار کندل چکش افزایش پیدا می کند.
نکته مهم دیگر آن است که شاید الگوی چکش نشانه آغاز یک روند صعودی باشد، اما به هیچ عنوان مشخص نمی کند که این افزایش قیمت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؛ بنابراین اینجا اهمیت استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای رسیدن به یک دید جامع در خرید سهام بسیار مؤثر و مهم است.
محدودیت های الگوی Hammer
هنگام استفاده از این الگو، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حتی بعد از دیدن کندل تأیید هم هیچ تضمینی برای حرکت صعودی نمودار، وجود ندارد. البته رنگ کندل، اندازه سایه پایینی و شکل گیری آن در سطوح حمایتی، می تواند به قدرت این الگو بیفزاید؛ ولی در هر حال، این الگو به تنهایی قدرت چندانی ندارد.نکته بعدی این است که الگوی چکش و تأیید آن، می تواند باعث شود که نقطه ورود از حد ضرر، فاصله زیادی داشته باشد و این مورد، تأثیر منفی روی فرمول ریسک به ریوارد، بگذارد.
همچنین باید بگوییم که الگوی Hammer هیچ هدف قیمتی را تعیین نمی کند؛ بنابراین محاسبه پاداش و مقایسه با آن ریسک می تواند برای معامله گر چالش برانگیز باشد. به همین دلیل است که استفاده از الگوی چکش به صورت تنها توصیه نمی شود؛ زیرا حداقل برای نقطه خروج، باید از الگوی نمودار یا تحلیل دیگری استفاده کرد.
سخن پایانی
به طور کلی، بهتر است الگوهای کندلی، برای تأیید یک ستاپ معاملاتی در کنار دیگر ابزارها همچون اندیکاتورها یا الگوهای کلاسیک، مورد استفاده قرار بگیرد. الگوی چکش، مهم ترین و پرکاربردترین الگوی کندلی است که می توان آن را در سبک های مختلف معاملات، مشاهده کرد. مشاهده الگوی چکش در سطح حمایت یا چکش معکوس در سطوح مقاومتی، می تواند یک نشانه خوب برای ورود به پوزیشن باشد.
الگوهای کندل استیک برای معامله گران مبتدی فارکس
در این مقاله با استفاده از راهکارها و راهنمایی های ارائه شده، می توانید دستورات معروف و سیگنال بازارهای صعودی و نزولی را شناسایی کنید و احتمال سود در معاملات خود را افزایش دهید. اگر براساس روند حرکت قیمت در بازار، معاملات خود را انجام می دهید، استفاده از الگوی کندل استیک می تواند به شما کمک شایانی کند.
این الگو، می تواند، به موقع، معامله گر فارکس را از روند نزولی یا صعودی بازار آگاه سازد و فرصتی برای تصمیمات آگاهانه را برای فرد فراهم آورد.
زمانی که معامله گر فارکس برای انجام معاملات خود از ترند و سطوح ساده حمایت و مقاومت استفاده می کند، الگوهای کندل استیک فارکس به عنوان یکی از قدرتمند ترین و ساده ترین ابزارهای تحلیلی در دسترس، می توانند بسیار راهگشا باشند.
در این مقاله، به بررسی کندل استیک های ژاپنی می پردازیم، درباره مهم ترین سیگنال های آنها صحبت می کنیم م و به شما نحوه انجام معاملات با آنها را توضیح می دهیم.
کندل استیک های ژاپنی
یک کندل استیک ژاپنی، تمام اطلاعات مربوط به حرکت بازار را در یک بازه زمانی مشخص، در اختیار معامله گران فارکس قرار می دهد. این کندل استیک ها، معروف ترین روش برای نشان دادن قیمت ها در نمودار هستند و به معامله گران در انجام تحلیل های تکنیکال کمک می کنند و تمام اطلاعات لازم را برای تحلیل سریع چگونگی حرکت قیمت ها، در اختیار معامله گران قرار می دهند.
شرح کندل استیک های ژاپنی
بیایید باهم نگاهی به آناتومی این کندل استیک ها بیندازیم. به یاد داشته باشید که هر کندل، شامل تغییرات قیمت در بازه زمانی مشخص شده توسط معامله گر فارکس است. برای مثال، یک نمودار M15، به بررسی تغییرات قیمت در بازه زمانی 15 دقیقه ای پرداخته است در حالی که کندل های نمودار D1 ، نشان دهنده تغییرات قیمت در یک روز هستند.
بدنه : میزان معاملات انجام شده در مدت زمان بین باز و بسته شدن قیمت ها
فیتیله : قیمت های بالا و پایین کندل
رنگ : جهت حرکت قیمت بین زمان باز و بسته شدن آن
الگوهای معروف کندل استیک
حال که با اجزای کندل استیک ژاپنی آشنا شده اید، بهتر است به معروفترین الگوی های آن در فارکس نگاهی بیندازیم.
هر الگو، می تواند دستخوش تغییرات بازار نزولی و صعودی شود و حرکت قیمت ها را در جهت معکوس نشان دهد.
ما این نمودارها را به الگوهای تک کندل، دو کندل و سه کندل تقسیم کرده ایم و به شما نشان می دهیم که چه زمانی این کندل ها نشان دهنده قیمت معکوس، روندی ادامه دار در قیمت و یا قیمت های با جهت نامشخص هستند.
الگوهای تک کندل
دوجی، یک الگوی کندل خنثی است که نشان دهنده موقعیتی بین بازار صعودی و نزولی است. در این الگو، قیمت ها کمی به سمت بالا و پایین حرکت می کنند و در نهایت به سمت مقداری که بازار با آن قیمت باز شده است، باز می گردند. چنین وضعیتی، نشان دهنده جنگ روند صعودی و نزولی برای کنترل بازار بدون داشتن برنده پایانی است.
بسیاری از معامله گران فارکس ، نسبت به این شرایط دچار سوء برداشت می شوند و تصور می کنند که کندل دوجی، یک کندل معکوس است اما حقیقت این است که این کندل مسیر مشخصی را طی نمی کند و باید به دید خنثی و بی اثر به آن نگاه کرد.
ماروبوزو، کندلی است که نشان می دهد، یک طرف در یک زمان خاص، بازار را کنترل می کند. این کندل، هیچ فیتیله ای در هیچ اندازه ای ندارد که این موضوع به این معنا است که قیمتی که بازار با آن باز شده است، تنها در یک جهت معامله می شود و سپس در حالت افراطی دیگری بسته می شود. می توانید با نگاه کردن به رنگ کندل، از قیمت بسته شده نسبت به شرایط پایدار و حاکم، آگاهی پیدا کنید.
کندل چکش
کندل چکش یا همر(hammer)، نشان دهنده یک روند صعودی برگشتی در بازار است که معمولاً در انتهای یک ترند نزولی ، شکل می گیرد.
کندل شبیه به چکش یا همر است، فیتیله آن به عنوان سر چکش و بدنه آن را می توان به عنوان دسته چکش در نظر گرفت. وقتی که قیمت روندی نزولی را دنبال کند، ممکن است نشان دهنده کف سازی بازار اجزای کندل استیک و تلاش آن برای رسیدن به قیمت کف باشد .
از طرفی، فیتیله ی بلند ظاهر شده، نشان دهنده مغلوب شدن بازار نزولی در رقابت با نوع صعودی است. در چنین شرایطی، کندل در یک بازار کنترل شده توسط روندی صعودی بسته می شود.
کندل شوتینگ استار، الگوی برگشتی نزولی است که در ابتدای یک ترند صعودی تشکیل می شود. شکل آن را می توان مانند ستاره دنباله داری در نظر گرفت که وقتی وارد جو زمین می شود، به همین شکل شروع به سوختن می کند.
زمانی که قیمت، روندی صعودی داشته باشد، ممکن است سیگنالی از این مدل دریافت کنید که نشان دهنده پتانسیل بازار برای صعودی شدن خواهد بود. این فیتیله بلند، نشان دهنده فشار قیمت های صعودی به بازار است اما در پایان، این کندل در وضعیت نزولی، بسته می شود.
مدل چکش برگشتی
مدل چکش برگشتی( inverted hammer ) یک الگوی برگشتی صعودی است که در انتهای یک ترند نزولی تشکیل می شود. در واقع، این مدل همان الگوی چکش است که در بالا تشریح کرده ایم اما حالتی برگشتی را دنبال می کند. فتیله بلند رو به بالای این الگو، نشان دهنده بسته شدن کندل در یک بازار صعودی است. چنین وضعیتی، ممکن است نشان دهنده تجمع سفارشات فروش باشد.
الگوی مرد حلق آویز
الگوی مرد حلق آویز (HANGING MAN)، الگویی برگشتی در وضعیت نزولی است که در انتها ،روندی صعودی به خود می گیرد. زمانی که قیمت در یک ترند صعودی باشد، الگوی مرد حلق آویز نشان دهنده این است که قیمت ممکن است وضعیتی صعودی در انتهای نوسان بازار به خود بگیرد. این الگو دارای فیتیله بلند رو به پایین است اما بدنه کندل دارای پتانسیل صعودی است. اگرچه که این الگو، شبیه به مدل چکش است اما در ترندی متفاوت شکل می گیرد و به همین دلیل بازار را به صورتی متفاوت نشان می دهد.
الگوی dragonfly doji
الگوی dragonfly doji، یک الگوی معکوس صعودی است که اغلب در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. آیا این الگو، شما را یاد اژدهایی نمی اندازد که در هوا پرواز می کند؟ این الگو، ممکن است نشانگر افزایش قیمت در آینده باشد. زمانی که کندل های کلاسیک دوجی هیچ برتری مشخصی بین بازار نزولی یا صعودی را اجزای کندل استیک نشان نمی دهند، فیتیله بلند و رو به پایین کندل dragonfly doji اهمیت زیادی پیدا میکند چرا که نشان دهنده برتری بازار صعودی نسبت به نزولی است.
الگوی gravestone doji
الگوی gravestone doji، الگوی معکوس نزولی است که معمولاً در بالای یک روند صعودی شکل می گیرد. این الگو پتانسیل بازار را برای صعودی شدن مشخص می کند. فیتیله رو به بالای آن نشان دهنده پیروزی بازار صعودی در انتهای ترند است که اکنون کنترل خود را بر اوضاع از دست داده است. بسته شدن کندل در نزدیکی قیمت باز شده آن و به میزان پایین، نشان دهنده وجود سفارشات در بازار خرسی یا نزولی است.
الگوهای دو کندل
الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing) ، دارای دو کندل است و اغلب در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد. این الگوی دو کندلی، از کندل های کوچکتر نزولی تشکیل می شود که توسط کندل دوم صعودی بزرگتری پوشانده می شود. زمانی که قیمت در یک ترند نزولی قرار بگیرد، ظهور یک کندل پوشای صعودی، می تواند نشان دهنده صعودی شدن روند باشد. در چنین حالتی، روند صعودی توانسته است بر اوضاع مسلط شود و بر وضعیت نزولی برتری پیدا کند، توجه داشته باشید که این حالت معمولاً بعد از ظهور یک کندل کوچک نزولی پیش می آید.
الگوی پوشای نزولی
الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)، دارای دو کندل است و معمولاً در بالای یک روند صعودی شکل می گیرد. این یک الگوی دو کندلی دیگر است که از یک کندل کوچک نزولی و یک کندل نزولی بزرگتر تشکیل شده است. در جایی که قیمت روندی صعودی را دنبال می کند، ظهور یک الگوی پوشای نزولی می تواند نشان دهنده پایان روند صعودی باشد. در چنین وضعیتی، قدرت بازار صعودی کاهش می یابد و روند نزولی بر بازار حاکم می شود.
الگوی هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی (bullish harami)، الگویی برگشتی صعودی است که در انتهای یک ترند نزولی تشکیل می شود. این الگوی ویژه، دارای 2 کندل است که کندل اول نزولی و بزرگتر از کندل دوم است که قبل از تشکیل شدن نسبت به شمع اول دچار گپ یا فاصله می شود. از آنجایی که بازار فارکس نسبت به سهام، کمتر دچار گپ یا فاصله می شود (شکاف قیمت به بیان ساده محدوده ای از نمودار است که در آن معامله ای انجام نشده است) این الگو اهمیت کمتری در تحلیل معاملات خواهد داشت.
الگوی هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی (bearish harami)، یک الگوی برگشتی نزولی است که بیشتر در انتهای یک ترند صعودی تشکیل می شود. این الگوی دو کندلی با ظاهر شدن کندل دوم کوچکتر نزولی و با فاصله از کندل اول بسته ( گپ) می شود. گپی که برای ساخت این الگو مورد نیاز است، معمولاً در بازارهای با نقدینگی بالا اتفاق نمی افتد. بنابراین سعی کنید روی الگوهای دیگر برای انجام معاملات فارکس تمرکز کنید.
الگوی انبرک کف
الگوی انبرک کف tweezer bottom، یک الگوی برگشتی نزولی است که برای تشریح انتهای یک روند نزولی استفاده می شود. این الگو دو شمعی و به همراه فتیله های کوتاهی است که هر دو آنها، در انتها به قیمت یکسانی می رسند. مهم ترین قسمت این الگو، همان فیتیله های با طول یکسان هستند که یک قیمت را نشان می دهند. برای استفاده از این الگو باید توجه داشته باشید که کندل اول در وضعیت صعودی و کندل دوم در وضعیت نزولی بسته شده باشد.
الگوی انبرک سقف
الگوی انبرک سقف tweezer top، یک الگوی برگشتی نزولی است که در انتهای یک ترند صعودی استفاده می شود. این دو کندل دارای فیتیله های رو به بالایی هستند که هر دو یک قیمت را نشان می دهند . مهم ترین قسمت این الگو، فیتیله های با طول یکسان و رو به بالاست که یک قیمت را نشان می دهند. توجه داشته باشید که کندل اول باید نزولی باشد در حالی که کندل دوم باید در وضعیت صعودی بسته شود. سعی کنید در الگوهای انتخابی خود روی فیتیله های کندل ها و سطوح مهم قیمت آنها توجه کنید.
الگوهای سه کندلی
الگوی ستاره صبح، یک الگوی سه کندلی است که با دادن سیگنال های صعودی برگشتی، در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. این الگو نام خود را از افزایش در قیمت پایین مانند طلوع صبحگاهی ستاره از افق می گیرد. کندل اول، نزولی است و اغلب در انتهای یک روند نزولی طولانی شکل می گیرد. این روند با الگوی دوجی دنبال می شود و در نهایت یک کندل صعودی در میانه بالایی کندل اول بسته می شود. این الگو نشان دهنده تغییر شرایط از روند نزولی به صعودی است.
ستاره شب، یک الگوی 3 کندلی است و زمانی که در انتهای یک ترند صعودی تشکیل می شود، سیگنال نزولی برگشتی را منتشر می کند. این الگو شبیه به ستاره ای است که با گذشت شب، به سمت مکان بالاتری در آسمان حرکت می کند. این الگو، در واقع معکوس الگوی ستاره صبح است و شامل یک کندل صعودی، دوجی و کندلی نزولی که در میانه پایین کندل اول بسته می شود است که نشان دهنده تغییر شرایط از صعودی به نزولی ست.
الگوی کندل استیک 3 سرباز سفید، شامل 3 کندل صعودی بلند است که عکس سایر الگوهای برگشتی، هیچ نشانه ای از بازگشت قیمت ها به روند قبل در آن دیده نمی شود بلکه نشان دهنده ی به وقوع پیوستن روند برگشتی قبل از تشکیل این 3 کندل هستند. از مشخصه های این الگو، می توان به بزرگتر بودن هر کندل نسبت به کندل قبل خود همراه با فیتیله های رو به بالای کوچک اشاره کرد. همان طور که می بینید، این کندل ها، الگویی برای نشان دادن وضعیت صعودی بازار هستند.
الگوی 3 کلاغ سیاه، عکس الگوی بالا، نشان دهنده وضعیت نزولی در بازار است. این الگو نام خود را از بدیمنی کلاغ های سیاه گرفته است. این الگو همچنین نشان دهنده حاکمیت وضعیت نزولی در بازار است. الگوی 3 کلاغ سیاه، دارای 3 کندل نزولی است که هر یک از دیگری بزرگتر و دارای فیتیله های کوتاه رو به پایین هستند و الگویی برای نشان دادن وضعیت صعودی بازار اند.
الگوی سه تایی داخلی رو به بالا three inside up، الگوی سه کندلی است و زمانی که در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود، نشان دهنده یک روند صعودی برگشتی خواهد بود. در این مدل، کندل دوم و سوم از داخل اولین کندل اجزای کندل استیک نزولی بیرون می آیند. تشکیل شدن این الگو در انتهای یک روند نزولی، نشان دهنده این است که روند نزولی کنترل خود را بر بازار از دست داده است و روند احتمالاً با جریان معکوسی ادامه خواهد یافت. در این الگو، اولین کندل باید بدنه بلند نزولی داشته باشد، کندل دوم باید حداقل تا نیمه های کندل اول باشد و کندل سوم در بالای کندل اول بسته شود.
الگوی سه تایی داخلی رو به پایین three inside down، مانند الگوی بالا است اما نشان دهنده جریان نزولی برگشتی در انتهای یک ترند صعودی خواهد بود. همان طور که در الگوی بالا متوجه شده اید، کندل آخر صعودی است اما در این الگو، آخرین کندل، کندلی نزولی است. زمانی که این مدل، در انتهای یک ترند صعودی شکل بگیرد، نشان دهنده از دست رفتن کنترل وضعیت صعودی بر اوضاع و به وقوع پیوستن جریانی برگشتی است.
الگوهای معاملاتی کندل استیک
اکنون که نسبت به الگوهای معاملاتی فارکس آگاهی پیدا کرده اید، نمی توانید بدون آگاهی و بی مقدمه وارد دنیای معاملات فارکس شوید. این الگوها در واقع دستوراتی مطمئن برای دریافت مارجین کال هستند. قبل از ورود به معاملات فارکس باید به دو نکته مهم توجه داشته باشید:
1- روند پیشین ترند
باید بدانید که ترند، دوست شما تا پایان معاملات است. بیشتر الگوهای کندل استیک، بهترین گزینه ها برای نشان دادن جهت حرکت بازار هستند. در مدل های کندل استیک، یک الگوی برگشتی نزولی، نشان دهنده پایان یک دوره صعودی است و یک الگوی برگشتی صعودی، نشان دهنده پایان یک ترند نزولی است. اگر در جهتی اشتباه وارد دنیای معاملات شوید، الگوهای کندل استیک نمی توانند به شما کمک کنند به همین دلیل برای بدست آوردن بهترین نتایج، بهتر است که به ترند پیشین توجه خاصی داشته باشید.
2- سطوح حمایت/ مقاومت
به عنوان یک معامله گر فارکس، باید در هر تحلیل تکنیکالی، سطوح مقاومت و حمایت را به عنوان اساس کار خود در نظر بگیرید. اگر این سطوح را با کندل استیک ها، ترکیب و در پایان ترندها سیگنال های برگشتی را دریافت کنید، می توانید به انجام معاملات موفق و پرسود امیدوار شوید.
انجام معاملات در فارکس به معنای استفاده از موقعیت های پیش آمده برای نتایج بهتر پرسودتر است، این معاملات می توانند فرصت های مناسبی را برای موفقیت فرد فراهم کنند.
نکات پایانی
این مقاله سعی کرده است مبتدیان و معامله گران تازه کار دنیای فارکس را به صورت اجمالی با دنیای معاملات و الگوهای کندل استیک آشنا کند. زمانی که از این الگوها در کنار سطوح مقاومت و حمایت استفاده شود، می توانند به عنوان روشی قدرتمند و کاربردی برای آنالیز بازار استفاده شوند. بهترین معامله گران فارکس، کسانی هستند که می توانند مناسب ترین کندل استیک ها را با توجه به شرایط بازار انتخاب کنند و نتایج مفیدی بدست آورند.
آموزش پرایس اکشن
فرض می کنید شما یکی از افرادی هستید که می پرسید امیدوارکننده ترین استراتژی معامله گری برای یک معامله گر کدام است؟ پاسخ سریع پرایس اکشن تریدینگ (Price Action Trading)است. نه تنها برای معامله گران در سطح متوسط مناسب است، بلکه برای معامله گران تازه کار نیز فوق العاده خوب عمل می کند. در حقیقت، ثابت شده است که به معامله گران کمک می کند تا سود مداوم را در طول زمان بدست آورند.
از این گذشته، اقدام پرایس اکشن، اساس همه تحلیل های تکنیکال می باشد و بیشتر برای ورود و خروج دقیق از بازار مورد استفاده قرار می گیرد.
این استراتژی مهمات کامل برای تحلیل و تریدینگ کارآمد بازارها را فراهم می کند. بنابراین ایده آموزش پرایس اکشن این است که مفاهیم اصلی مربوط به پرایس اکشن را توضیح و آموزش دهد تا هرکسی بتواند ابزارهایی را برای معامله گری در بازار مالی مانند یک حرفه ای در اختیار داشته باشد.
پرایس اکشن تریدینگ چیست؟
پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که برای تحلیل رفتار بازار و شناسایی فرصت های ایده آل ورود و خروج استفاده می شود. در اصل، پرایس اکشن نشان دهنده عدم تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار است.
از نظر معامله گر پرایس اکشن، وقتی خریداران علاقه بیشتری به هر دارایی دارند، از نظر روانشناختی حاضر خواهند بود هر آنچه فروشندگان ارائه می دهند بپردازند. در نهایت، اگر علاقه خرید همچنان ادامه یابد، قیمت ها بیشتر می شوند و بنابراین، روند صعودی را در نمودار ایجاد می کنند. در یک توضیح ساده تر، قیمت موازی با تقاضای بازار می گردد.
در نهایت، تحلیل نمودارهای قیمت به معامله گران کمک می کند تا دو مورد را تعریف کنند:
- سطوح هدف برای وارد شدن در یک موقعیت
- و، همچنین ارائه مناطق واضحی برای مدیریت مناسب ریسک
علاوه بر این، هدف اصلی پرایس اکشن تریدینگ توصیف وضعیت بازار (بازارهای رو به رشد یا جانبی) است. بر اساس این اطلاعات، سرمایه گذاران می توانند استراتژی تریدینگ را برای تعیین زمان بازار توسعه دهند.
اجزای اصلی پرایس اکشن
اجزای اصلی پرایس اکشن به موارد زیر تقسیم می شوند:
- روند بازار (روند صعودی و نزولی)
- بازارهای مسطح یا Flat Markets
- کندل استیک (Candlesticks)
پرایس اکشن در انواع سبک های تریدینگ اعمال می شود، عمدتا به این دلیل که می توان آن را در تمام بازه های زمانی به یک شکل تحلیل کرد. بنابراین، معامله گران بلند مدت یا کوتاه مدت می توانند از این روش سود ببرند.
پرایس اکشن شامل چهار ستون اصلی است: کندل استیک، روند bullish، روند bearish و flat market.
کندل استیک (Candlesticks)
کندل استیک نمای گرافیکی هستند که اطلاعات مربوط به باز بودن، بالا بودن، پایین بودن و بسته شدن هر دوره زمانی را ارائه می دهد. معمولاً وقتی close price بیشتر از open price است، نوار سبز (bullish) است. هنگامی که close price کمتر از open price است، نوار قرمز (bearish) است. با این حال، رنگ بستگی به پیکربندی پلتفرم دارد.
به طور کلی، bullish candle به سمت بالا است در حالی که برعکس جهت bearish candle، به سمت پایین است.
تصویر بالا نشان دهنده دو candlestick است، کندل سبز در جایی که close بالاتر از open و دیگری قرمز در جایی که close از open آن پایین تر است. معمولاً کندل های بزرگ در یک جهت یا جهت دیگر نشان دهنده حرکت قابل توجهی هستند.
روندهای Bullish
روندهای Bullish به روندهای صعودی اشاره می کنند، جایی که قیمت در پایین ترین سطح خود و در بالاترین سطح خود شکل می گیرد.
روندهای Bearish
روندهای Bearish به روندهای نزولی اطلاق می شود، جایی که قیمت در پایین ترین حد و پایین ترین سطح متوالی شکل می گیرد.
Flat Market
برخلاف روند bullish یا bearish، فلت مارکت زمانی است که ساختار بازار از مسیری پیروی نمی کند. به عبارت دیگر، Flat Market زمانی اتفاق می افتد که در موقعیت lows و highsسطح ثبات وجود نداشته باشد، و action tends به یک سمت انجام شود. معمولاً این حرکت بین سطح حمایت و مقاومت تنظیم می شود.
شاخص پرایس اکشن (Price Action Indicator)
در حالی که پرایس اکشن به عنوان یک استراتژی معاملاتی تفسیر می شود، از طرف دیگر شاخص پرایس اکشن به مطالعه حرکت بازار اشاره می کند. می توانید از این شاخص برای ارزیابی عدم تعادل بین عرضه و تقاضا استفاده کنید. در تحلیل تکنیکال، کندل استیک در نمودار قیمت شما قوی ترین شاخص پرایس اکشن است.
این معامله به naked trading نیز گفته می شود که بدون شاخص های تکنیکال مانند میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی و تصادفی است، اما عمدتاً به طور مستقیم به پرایس اکشن اطلاق می گردد. در این مورد، candlesticks برای ارائه سیگنال های ورود دقیق با هم مورد مطالعه قرار می گیرند.
یک نکته خوب در اینجا این است که تحلیل پرایس اکشن باید با مفاهیم تریدینگ دیگر مورد استفاده قرار گیرد مانند:
- جهت روند
- سطوح حمایت و مقاومت
- خطوط ترند
- ساختار قیمت (swing high و swing low)
استراتژی های Crypto Price Action Trading
در حالی که معامله گران برای استنباط فرصت تریدینگ می توانند به عوامل روانی یا احساسات بازار تکیه کنند، استفاده از داده های بنیادی تاریخی اجتناب ناپذیر است. این زمانی است که الگوهای چارت به کار می آیند.
اصطلاح کندل (candle) در بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازارهای مالی نیز کندل یکی از انواع نمودارها است که از آن برای نمایش قیمت در بازههای زمانی خاص استفاده میشود.
به دلیل شباهت این نمودارها به شکل شمع، نام آن را کندل گذاشتهاند.
این نوع نمودار ابتدا در سال ۱۷۰۰ میلادی و توسط برنج فروشان مورد استفاده قرار گرفت؛
تا بتوانند قیمتهای بازار و تغییرات قیمت روزانه را صدها سال قبلتر از به کارگیری این نمودارها در بازارهای مالی جهان رصد کنند.
از این رو به آنها کندلهای ژاپنی یا نمودار شمعهای ژاپنی نیز میگویند.
اجزای تشکیل دهنده نمودار شمعی چیست؟
نمودار کندلی یا نمودار شمعی از دو قسمت اصلی تشکیل شده است:
سایه:
به خط های کشیده شده در بالا و پایین بدنه گفته می شود و معمولا نشان دهنده نوسان های قیمتی در تایم فریم های مختلف است.
به طور مثال:
در صورتی که سایه شمع بسیار بلند باشد یعنی قیمت سهم مورد نظر در آن تایم فریم نوسان و تغییرات زیادی داشته است
و برعکس در صورتی که سایه شمع کوتاه باشد نشان می دهد که قیمت سهم تغییرات چندانی نداشته است.
بخش دوم و پر اهمیت در کندل بدنه آن است.
رنگ بدنه کندل می تواند سیاه یا سفید (قرمز و سبز) باشد.
معمولا در نمودارهای قیمتی در صورتی که رنگ بدنه شمع سیاه رنگ باشد نشان دهنده افت قیمت سهم بوده است
و معمولا این کندل ها در روندهای نزولی بیشتر مشاهده می شوند.
رنگ بدنه کندل در صورتی که سفید رنگ باشد نشان دهنده روند صعودی سهم است
و هنگامی که ارزش قیمت سهم در یک نماد رو به افزایش باشد کندل تشکیل شده دارای بدنه سفید رنگ (یا سبز رنگ) است.
مهمترین اطلاعاتی که به عنوان یک معاملهگر به آن نیاز دارید، قیمت امروز و قیمتهای قبلی است
و نمودار قیمت کندل دقیقا به شما میگوید که قیمتها در زمان مشخص، چقدر است.
تقسیمبندی رنگی کندلها
کندلها از لحاظ رنگ به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم بندی میشوند.
به صورت عمومی کندلهای صعودی به رنگ سبز و کندلهای نزولی به رنگ قرمز نمایش داده میشوند.
یعنی اگر کندلی سبز بود، نشان از افزایش قیمت در آن بازه زمانی را دارد و اگر رنگ کندل قرمز بود به معنای کاهش و نزول قیمت در همان بازه زمانی است.
این نکته را هم در نظر بگیرید که در پلتفرمهای معاملاتی مختلف ممکن است که این رنگها متفاوت باشد،
اما این باعث نمیشود که از لحاظ رفتاری خاصیت آنها تغییر بکند.
انواع کندل
الگوی اینگالف صعودی (Bullish):
این کندلها سبز رنگ هستند و نشاندهنده افزایش قیمت در مدت زمان انتخاب شده هستند.
به عبارت دیگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است.
الگوی اینگالف نزولی یا (Bearish):
این کندلها قرمز رنگ هستند و نشاندهنده کاهش قیمت در مدت زمان انتخاب شده هستند.
دیدگاه شما