نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
فرابورس چیست و چه تفاوتی با بورس دارد؟ ریسک کدام کمتر است؟
به دلیل افزایش علم و آگاهی در خصوص بازارهای مالی، اخیرا مفهوم بورس را زیاد از زبان دوست و آشنا میشنویم. همانطور که میدانید در بازار بورس، سهام شرکتهای بورسی خرید و فروش میشوند و شما با این معامله میتوانید سرمایه خود را افزایش دهید. اما حدودا ۱۴ سال است که در کنار بازار بورس، بازار دیگری به نام فرابورس هم ایجاد شده است. این دو بازار با وجود شباهتهای زیاد، با یکدیگر تفاوت هم دارند که دانستن این تفاوتها به سرمایهگذاری بهتر شما در بازار سرمایه کمک زیادی میکند. ما به طور کامل مفهوم فرابورس و تفاوتهایش با بازار بورس را برایتان توضیح دادهایم. پس تا انتهای این مطلب از بلاگ لندو همراه ما باشید.
منظور از فرابورس چیست؟
پیش از آنکه به تعریف مفهوم فرابورس بپردازیم، اگر درباره بورس و سرمایهگذاری در آن اطلاعات دقیق و شفافی ندارید، بهتر است با مفاهیم اولیه بورس و مقدمات سرمایهگذاری در این بازار آشنا شوید. پس همین حالا وارد صفحه شروع سرمایه گذاری در بورس در مجله لندو شوید و مفصل در مورد آن بخوانید، سپس اطلاعاتتان را در حوزه بازار فرابورس افزایش دهید.
نام شرکت فرابورس از عبارت انگلیسی Over the Counter Market به معنی «خارج از بورس» گرفته شده است. این بازار که از سال ۸۷ به صورت رسمی کار خود را در ایران آغاز کرده است، ریسک بازار چیست؟ تحت نظارت سازمان بورس فعالیت میکند و شما میتوانید مانند بورس، سهام شرکتها را در این بازار خرید و فروش کنید. بازار فرابورس به شرکتهای متقاضی امکان میدهد که با ورود سریعتر به بازار سرمایه، از مزایای شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار، بهرهمند شوند. این بازار انواع مختلفی دارد که ما مفصل هرکدام را توضیح دادهایم.
لازم است بدانید که ریسک بازار چیست؟ شرکتهای حاضر در بورس به مراتب سختتر و با نظارت بیشتری وارد این بازار میشوند. اما شرکتهایی که شرایط حضور در بازار بورس را ندارند، میتوانند با حداقل شرایط و زمان بسیار کم، در فرابورس حاضر شوند و فعالیت کنند. به همین دلیل بورس تا حدودی، مقبولیت بیشتری برای سرمایهگذاری دارد.
انواع بازارهای فرابورس کدامند؟
بازارهای موجود در فرابورس ۶ نوع هستند. برای اینکه سهام فرابورس را با اطمینان بیشتری بخرید و در این مورد اطلاعات کامل و کافی داشته باشید، لازم است این بازارها را همراه با شرایط خاص هر کدام، به تفکیک بشناسید. پس از خواندن ادامه مطلب غافل نشوید (ممنون میشویم اگر شناختی از بازار بورس و فرابورس و سرمایهگذاری در آنها دارید، نظرتان را در کامنتهای همین مطلب به اشتراک بگذارید).
بازار اول
شرکتهای بازار اول با سختگیری بیشتری پذیرش میشوند و اگر عملکرد نامطلوبی داشته باشند، به بازار دوم منتقل میشوند. حتی اگر ضعف بالا در عملکرد وجود داشته باشد، ممکن است شرکت به کلی از بازار اخراج شود. ریسک شرکتهای پذیرفته شده در این بازار کمتر از سایر بازارهای فرابورس است و دامنه نوسان روزانه آنها ۱۰ درصد و بدون حجم مبناست. ویژگیهای شرکتهای موجود در این بازار به شرح زیر است:
- نباید زیان ساخته باشند
- حداقل ۱۰ درصد سهام ثبت شده آنها شناور باشد
- حداقل ۲۴ ماه از بهرهبرداری آنها گذشته باشد
- مدیرعامل و هیئت مدیره هیچگونه سوء پیشینه نداشته باشند
بازار دوم
شرکتهای این گروه در صورت کسب عملکرد قابل قبول و عالی، میتوانند به بازار اول منتقل شوند. اما سختگیری در این بازار کمتر از بازار اول است. معمولا شرکتهای این بازار شرکتهای کوچک و نوپا و زیانده هستند که قصد تبدیل شدن از سهامی خاص به سهام عام را دارند و افزایش سرمایه هم در دستور کار آنها قرار دارد. ویژگیهای شرکتهای بازار دوم به شرح زیر است:
- باید حداقل ۱۲ ماه از تاسیس آنها گذشته باشد
- هیچگونه پرونده یا شکایت مالی نداشته باشند
- حداقل ۵ درصد سهام ثبت شده آنها شناور باشد
- میزان آخرین سرمایه ثبت شده در شرکت به ۱۰۰ میلیون تومان رسیده باشد
- مدیرعامل و هیئتمدیره هیچگونه سوء پیشینه نداشته باشند
بازار پایه
شروطی که در بازار اول و دوم گفته شد، در بازار پایه وجود ندارد چرا که نیازی به پذیرش شرکتها در این بازار نیست. این بازار از سه رنگ زرد، نارنجی و قرمز تشکیل شده است که به ترتیب از شرکتهای کمریسک به پرریسک دستهبندی شدهاند. ویژگیهای شرکتهای بازار پایه به شرح زیر است:
- نوسان قیمتی در بازار زرد ۳ درصد، نارنجی ۲ درصد و قرمز ۱درصد است
- شرکتهای بازار زرد درخواست پذیرش را ندارند و تنها به دلیل الزام قانونی باید در این بازار ثبت شوند
- شرکتهای بازار نارنجی شرکتهایی هستند که نام آنها در سازمان بورس ثبت شده است اما فاقد شرایط لازم برای پذیرش هستند
- در نهایت شرکتهایی که پذیرش آنها به دلیل از دست دادن شرایط لازم در بازار بورس و فرابورس لغو میشود، در بازار قرمز قرار میگیرند
بازار سوم
شرکتهایی که هیچ گونه شرایطی را برای پذیرش در فرابورس ندارند و تنها با انجام مراحل اداری عضو بازار میشوند، در این بازار قرار میگیرند. در این بازار شرکتهایی که حتی در ریسک بازار چیست؟ مرحله تاسیس هستند، میتوانند با پذیرهنویسی اوراق بهادار اقدام به جذب سرمایه کنند.
بازار ابزارهای نوین مالی
کلیه ابزارهای مالی به جز سهام و حق تقدم سهامها که به تایید شورای عالی بورس رسیده باشد، همچنین بنا بر اعلام این شورا مشمول ثبت یا معاف از ثبت سازمان باشد، میتواند در بازار ابزارهای نوین مالی پذیرش شود. از جمله اوراقی که در این بازار معامله می شود به شرح زیر است:
- اوراق مشارکت
- گواهی سرمایهگذاری
- صکوک که ویژگیهای مشخص دارند
- اوراق مشارکت رهنی
- صندوقهای زمین و ساختمان
- گواهیهای سپرده بانکی
- و…
بازار شرکت های کوچک (SME)
شرکت فرابورس ایران با راهاندازی بازار سرمایه شرکتهای کوچک و متوسط SME، امکان حضور شرکتهای دانشبنیان را برای بهرهبرداری از مزایای مالی فراهم کرده است. در این شرکتها بیشتر عملکرد آتی آنها مورد بررسی قرار میگیرد و عملیات مالی حال حاضر آنها در نظر گرفته نمیشود. حضور شرکتهای کوچک و تامین مالی آنها از بازارهای شرکت های SME باعث رشد و پیشرفت آنها میشود.
پس با توجه به شناختی که از این بازارها در فرابورس دارید، احتمالا میدانید که سهام فرابورس را بخرید یا خیر! اما اگر هنوز برای سرمایهگذاری در فرابورس تردید دارید، اصلا نگران نباشید. چون ما از تفاوتهای دو بازار بورس و فرابورس در ادامه صحبت کردهایم و تقریبا کار شما را در مورد انتخاب یکی از این بازارهای سرمایه، راحت کردهایم.
تفاوت بازار بورس و فرابورس چیست؟
با وجود شباهتهای بازار بورس و فرابورس، تفاوتهایی هم میان این دو بازار سرمایه وجود دارد که برای خرید بهتر و معامله به صرفه تر لازم است این تفاوتها را بشناسید. ضمن اینکه در چنین شرایطی قطعا میتوانید هوشمندانهتر وارد بازار سرمایه و اصول سرمایهگذاری شوید.
- تقسیمبندی بازار: بازار بورس بهطور کلی به دو دسته تقسیم میشود که فرآیند این دو بازار کاملا به یکدیگر مرتبط است. یعنی اگر شرکتی در بازار اول عملکرد خوبی نداشته باشد به بازار دوم منتقل میشود و اگر شرکتی در بازار دوم عملکرد خوبی داشته باشد، به بازار اول منتقل میشود. در حالیکه فرابورس ایران ۵ بازار دارد و این مورد اولین تفاوت این دو بازار سرمایه است.
- پذیرش شرکتها: شرایط پذیرش شرکتها در سازمان بورس سختتر است و نظارت بیشتری روی شرکت و عملکرد آن انجام میشود. درحالیکه شرکتهای فرابورسی با شرایط آسانتر میتوانند سهام خود را در این بازار عرضه کنند و از مزایای حضور در فرابورس بهرهمند شوند.
- ساعت معامله: بازار بورس از شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ صبح تا ۱۲:۳۰ (به جز تعطیلات رسمی) فعالیت میکند، اما ساعات کار فرابورس انعطافپذیری بیشتری دارد.
- مالیات در فرابورس: شرکتهای پذیرفته شده در بازار فرابورس از پرداخت ۱۰ درصد مالیات معاف هستند. ضمن اینکه صاحبان سهام در فرابورس، نسبت به سهام فرابورس خود در مجمع عمومی حق رای خواهند داشت.
- شفافیت قیمتها: یکی از مزیتهای موجود در بورس اوراق بهادار، شفافیت قیمتها و نظارت سختگیرانه روی آن است. در حالیکه در فرابورس شرایط معاملات با نظر دو طرف قرارداد تعریف میشود و به همین دلیل از این عامل بیبهره است.
با توجه به مطالب فوق و آشنایی شما با ۵ مورد از تفاوتهای بازار بورس و فرابورس، وقت آن است که در مورد ریسک صحبت کنیم. چرا که ریسک و سرمایهگذاری در بازارهای مالی، دو مقوله مرتبط هستند که برای سرمایهگذاری دلچسبتر و ضرر کمتر، بهتر است با مقوله ریسک درمورد هر دو بازار بیشتر آشنا شوید.
خوب است بدانید که میتوانید همین حالا بهترین راه سرمایهگذاری در بورس را بشناسید و با انتخاب آن، فردی موفق در حوزه سرمایهگذاری باشید. پس با کلیک روی بهترین راه سرمایه گذاری در بورس وارد مقاله شوید و مفصل در مورد بهترین شیوه بخوانید.
ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
زمانی که در مورد سرمایهگذاری و راههای آن صحبت میکنیم٬ یکی از اولین مسائلی که در ذهن شما تداعی میشود میزان ریسک این برنامهها است. در این زمینه اتفاقا حق با شما است.
شاید بپرسید چرا؟ پاسخ این است که اگر قبل از هر تصمیمی جوانب مختلف آن را در نظر بگیرید احتمالا با گذر زمان اصطکاک کمتری متوجه سرمایه شما خواهد شد. دلیل دیگری که در مورد اهمیت این مسئله میتوان بیان کرد این است که هرچه بیشتر در مورد احتمالات مختلف بدانیم در زمان مواجهه با آنها اقدامات بهتری در پیش خواهیم گرفت.
اگر بخواهیم در مورد ریسک صحبت کنیم در ابتدا باید بدانید که هر نوعی از سرمایهگذاری شامل درجههای مختلفی از ریسک میشود. سرمایهگذاری در بورس٬ انواع اوراق قرضه٬ صندوقهای سرمایهگذاری و صندوقهای قابل معامله در بورس٬ همگی این قابلیت را دارند که ارزش خود را از دست بدهند. حتی ممکن است در صورتی که شرایط بازار نامساعد شود٬ این داراییها تمام ارزش خود را از دست دهند.
ریسک از دست دادن داراییها حتی میتواند شامل سرمایهگذاریهای محافظهکارانه و بیمه هم باشد. چرا که ممکن است در طول زمان به اندازه کافی درآمد نداشته باشند تا با افزایش هزینههای ناشی از تورم همگام شوند. به هرحال بهتر است در مورد ریسک بیشتر بدانیم و در مرحله اول باید بتوانیم آن را تعریف کنیم
ریسک چیست؟
با شروع فرایند سرمایهگذاری٬ ریسک هم به دنبال آن خواهد آمد. به زبان سادهتر ریسک هرگونه عدم اطمینان است که سرمایهگذاری شما را تحت تاثیر قرار میدهد. ریسک میتواند بر رفاه مالی شما تاثیر منفی بگذارد.
به عنوان مثال ممکن است ارزش سرمایه شما به دلیل شرایط بازار (همان ریسکهای بازاری که در آن فعال هستید) افزایش یا کاهش یابد.
در مثالی دیگر میتوان گفت که تصمیمات سازمانی مانند گسترش حوزههای کاری جدید یا ادغام با شرکتهای دیگر میتواند بر ریسک سرمایهگذاری شما را در آن سازمان تاثیر بگذارد و ارزش آن را افزایش یا کاهش دهد.
اگر صاحب یک سرمایهگذاری بینالمللی هستید٬ رویدادهای داخل کشورهای مشترک در سرمایهگذاری میتواند روی آن تاثیرگذار باشد. ریسکهای سیاسی و ریسکهای ارزی در این مثال میتواند بر سرمایه شما اثر بگذارد.
انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد. برای مثال اینکه سرمایهگذاری خود را چقدر آسان یا چقدر سخت میتواندی به پول نقد تبدیل کنید٬ ریسک نقدینگی نامیده میشود. یکی دیگر از عوامل ریسک این است دارایی خود را در چند سبد سرمایهگذاری کردهاید.
واضح است اگر همه داراییتان در یک واحد سهام سرمایهگذاری کنید٬ در صورت کاهش ارزش آن سهام ضرر بزرگتری شامل حالتان خواهد شد و ریسک بیشتری میکنید. اما باز هم اگر بخواهید بک تعریف به خصوص از ریسک داشته باشید٬ به طور خلاصه میتوانیم بگوییم ریسک احتمال وقوع یک نتیجه مالی منفی است که برای شما از اهمیت بالایی برخوردار است.
چند مفهوم کلیدی در مورد ریسک
چندین مفهوم کلیدی وجود دارد که بهتر است در مورد ریسکهای سرمایهگذاری درک کنید.
سطح ریسک مرتبط با یک سرمایهگذاری یا طبقه دارایی خاص معمولا با سطح بازدهی که سرمایهگذاری ممکن است در آینده به دست آورد٬ ارتباط مستقیم دارد. اما آیا منطق خاصی برای توضیح این مسئله وجود دارد؟ بله!
منطق پشت ارتباط این است که آن دسته از سرمایهگذاران که تمایل به پذیرش ریسک سرمایهگذاریهای پرخطر دارند و به صورت بالقوه سرمایه خود را از دست میدهند٬ باید برای رسسک خود پاداش دریافت کنند.
در زمینه سرمایهگذاری٬ پاداشها امکان بازدهی را بالا میبرد. در بین انواع مختلف سرمایهگذاری٬ سرمایهگذاریهای سهامی بالاترین بازدهی را در بلندمدت داشته اند. پس از آن اوراق قرضه شرکتی٬ اوراق خزانه و معادلهای نقدی و برنامههای پسانداز بانکی هستند.
در مقابل این بازدهیهای نسبتا بالا همیشه ریسکهای بیشتر وجود دارد. یعنی سهام به عنوان یکی از طبقات دارایی ریسک بیشتری از دیگر انواع سرمایهگذاریهای یاد شده دارد. در این جا سود بیشتر برنامههای سرمایهگذاری سهامی به عنوان پاداشی در مقابل ریسک بالای آن در نظر گرفته میشود.
- فراموش نکنید که استثنا بسیار زیاد است
اگرچه سهام در طول تاریخ بازدهی بالاتری نسبت به اوراق قرضه و سرمایهگذاریهای نقدی داشته است (البته در سطح بالاتری از ریسک)٬ اما همیشه اینطور نیست که سهام نسبت به اوراق قرضه عملکرد بهتری داشته است. همه این انواع سرمایهگذاری که پیش تر در مورد آنها صحبت کردیم دارای ریسک هستند اما بازدهی و سطح ریسک هر نوع به شرایط بازار٬ شرایط اقتصادی و نحوه به کارگیری سرمایهگذاریها وابسته است و میتواند نتایج متفاوتی را رقم بزند.
بنابراین بهتر است قبل از سرمایهگذاری بدانید که ریسک فقط به نوع سرمایهگذاری انتخابی شما وابسته نیست. متغیرهای بسیاری در ریسک سرمایهگذاری شما دخیل هستند.
- میانگینها و نوسانات
شاید بپرسید از چه راهی میتوانیم در مورد ریسک بهتر تصمیمگیری کنیم؟ در پاسخ این سوال میتوان گفت که میانگین وضعیت دارایی در دورههای زمانی سابق میتواند راهنمای خوبی در مورد میزان ریسک آن باشد. با بررسی میانگینها تا حدودی میتوانید بررسی کنید که این مسیر برای اهداف و شرایط شخصی شما مناسب است یا خیر.
با این حال باز هم اگر یک سبد سهامی متنوع و گسترده را برای طولانی مدت در اختیار داشته باشید٬ هیچ تضمینی وجود ندارد که نرخ بازدهی این سبد با میانگین دورههای زمانی قبل شباهت داشته باشد.
اگر بخواهیم یک عامل تعیینکننده دیگر برای بازگشت سرمایه به شما معرفی کنیم٬ میتوان به زمان درست خرید یا فروش سهام اشاره کرد. در این مورد حتما شما هم مثل «کم بخر و گران بفروش» را شنیدهاید. اما خوب است بدانید که بسیاری از سرمایهگذاران دقیقا برعکس این مثل عمل میکنند.
حتی ممکن است با کاهش قیمت یک سهم واحد دو سهامدار به میزان متفاوتی ضرر کنند. میپرسید چطور؟ اگر نفر A یک سهام یا سهامی از یک صندوق سرمایهگذاری را زمانی که بازار گرم است و قیمت بالایی دارد بخرد٬ ریسک بازار چیست؟ در زمان کاهش قیمت (که به هر علتی ممکن است اتفاق بیفتد) در مقایسه با نفر B که همان سهم را با قیمت پایینتر خریدهاست ضرر بیشتری را متحمل خواهد شد.
در این وضعیت میانگین بازدهی سالیانه برای نفر A کمتر از بازدهی نفر B خواهد بود و بهبودی او نیازمند زمان بیشتری است.
- زمان میتواند مانند یک شمشیر دو لبه عمل کند.
گذر زمان در سرمایهگذاری میتواند به نفع شما و یا به ضررتان تمام شود. اما چطور ممکن است یک متغیر تا این حد تاثیرات متفاوتی بر سرمایه داشته باشد؟ با بررسی دادههای تاریخی به وضوح میتوان دید که نگهداری یک سبد گسترده از سهمهای مختلف در یک دوره زمانی طولانی به طور قابل توجهی شانس شما را برای از دست دادن اصل سرمایهتان کاهش میدهد.
با این حال دادههای پیشین نباید باعث گمراهی شما به عنوان یک سرمایهگذار شود و گمان کنید سرمایهگذاری در دورههای زمانی طولانی ریسک کمتری دارد. برای مثال فرض کنید یک سرمایهگذار ۱۰۰۰۰دلار در یک سبد سهان با تنوع گسترده سرمایهگذاری میکند و ۱۹ سال بعد شاهد رشد آن به ۲۰۰۰۰ دلار است.
سال بعد پرتفوی سرمایهگذار ۲۰درصد از ارزش خود (یا ۴۰۰۰دلار) را به علت رکود بازار از دست میدهد. در نتیجه در پایان یک دوره ۲۰ ساله٬ سرمایهگذار به جای پرتفوی ۲۰۰۰۰دلاری که پس از ۱۹ سال در اختیار داشت؛ صاحب یک سبد ۱۶۰۰۰دلاری است. پول به دست آمد اما نه به اندازه فروش سهام در سال قبل!
به همین دلیل است که سهام همیشه در دسته سرمایهگذاریهای پرریسک طبقهبندی میشود. حتی در بلندمدت هم سهام در دسته سرمایهگذاری پرریسک است و هرچه بیشتر آن را نگه دارید نمیتوانید بگویید که ایمنتر شده است.
تا اینجا در تلاش بودیم تا شما را با مفهوم ریسک و عوامل گسترده موثر بر آن آشنا کنیم. برای جلوگیری از آسیبهای شدید ریسک به سرمایهتان بهتر است با دانش کافی وارد بازار سرمایهگذاری شوید یا این کار را به متخصصین بسپارید.
اپلیکیشن نزدیک برای شروع فرایند سرمایهگذاری میزان ریسکپذیری شما را اندازه گرفته و سبذ سرمایهگذاری شما را متناسب با محدودیتها و ویژگیهای خودتان تنظیم میکند. فرایند سرمایهگذاری در نزدیک کاملا هوشمند و ساده و در راستای اهداف شما است. در تمام مراحل سرمایهگذاری نزدیک شماییم!
مدیریت سرمایه گذاری و ریسک چیست ؟
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است. با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و… باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل ریسک بازار چیست؟ از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند.
فرآیند ریسک بازار چیست؟ مدیریت سبد سهام
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است.
ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
1. سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
2. تعدادی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند.
3. سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
خلاصه مقاله
در نهایت به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که ابتدا با توجه به شرایط خود، میزان ریسکپذیری، سواد مالی، سرمایه اولیه و درآمد، استراتژی خود را مشخص کنند و سپس یک سبد سرمایهگذاری مناسب تشکیل دهند.
این سهمها میتوانند با توجه به دیدگاه سرمایهگذار و اهداف آنها متفاوت از هم باشند.
روش های اندازه گیری ریسک
برای فردی که قصد سرمایهگذاری در هر نوع سرمایهگذاری و در هر نوع بازاری دارد اولین قدم مطمئن میتواند آشنایی با ریسک باشد. وقتی ریسک را بشناسید راحتتر و با استرس هرچه کمتر میتوانید به مدیریت و سودگیری سرمایه خود مشغول شوید اما در صورتی که کورکورانه و بدون آگاهی وارد این مسیر شوید متاسفانه باید بگویم احتمال اینکه مشمول زیان شوید کم نیست. این مقاله را برای آگاهی دادن به شما درباره اندازه گیری ریسک تهیه کردهایم، امیدواریم از آن نهایت بهره را ببرید.
فهرست عناوین مقاله:
ریسک چیست؟
ریسک تعاریف ساده تا پیچیده زیادی دارد، به طور خلاصه به احتمال اینکه چقدر نتیجه یک عمل میتواند زیانبار باشد ریسک گفته میشود. از سلامتی گرفته تا معاملات مالی کسر نسبت نتایج زیانبار به کل نتایج ریسک نامیده میشود، البته ریسک در تعریفی دیگر میتواند به دست آمدن سود کمتر از آن سودی باشد که انتظارش را داشتید. از دیدگاهی تخصصیتر ریسک انحراف معیار نرخ بازدهی است. اگر به خصوص درباره عوامل ریسک سرمایهگذاری صحبت کنیم میتوان به نوسانات اقتصادی اشاره کرد که باعث تغییر در قیمت سهامها، ارزش محصولات، نرخ ارز و نرخ بهره و غیره میشود. در ادامه با انواع روش اندازه گیری کردن ریسک آشنا خواهید شد.
انواع اندازه گیری ریسک
ریسک سیستمی و غیرسیستمی
در یک دستهبندی کلی و ابتدایی باید تعیین کنیم ریسک جز ریسک سیستمی یا ریسک غیر سیستمی است. ریسک سیستمی قابل دستکاری نیست اما ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد. ریسک سیستمی ناشی از تحولات گسترده بازار و اقتصاد کشور است و هر چقدر یک کشور از نظر اوضاع سیاسی متغییرتر باشد بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد و ریسک افراد آن جامعه برای سرمایهگذاری بیشتر است. ریسک غیرسیستمی زیرمجموعه سازمانهای خاص است و قابلیت تغییر بیشتری دارد. نظریهای با عنوان پرتفولیو وجود دارد که به وسیله آن ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد.
ریسک بازار
وقتی به طور غیرمنتظره قیمت محصولات یا نرخها تغییر میکنند این ریسک به طور مطلق (سنجیده با پول) یا به طور نسبی به شاخص معین ایجاد میشود. در اندازه گیری ریسک نسبی بر اساس انحراف از شاخص اعمال صورت میگیرد. این ریسک دارای زیرمجموعههای کوچکتری هم میشود مثل:
ریسک کالا: ریسک سرمایهگذاری درباره محصولاتی مثل محصول کشاورزی یا فلزات ساختمانی و… .
ریسک ارزی: مربوط به مسائل خارجی موثر روی آن.
ریسک اوراق بهاداری که دارای درآمد ثابت هستند. مانند ابزار حساس به نرخ بهره.
ریسک سهام: به بازار سهام ربط دارد.
ریسک اعتباری
این ریسک در صورتی است که شرایط یکی از طرفین قرارداد جوری دستخوش تغییرات میشود که نمیتواند به تعهدات ذکر شده در مفاد قرارداد عمل کند. معمولا در قراردادهایی مثل وام، اوراق مشتقه که عرضهکننده نتواند مبلغ را به سهامدار بازگرداند و اوراق قرضه بیشتر شاهد این ریسک هستیم.
ریسک نقدینگی
در بعضی از انواع سرمایهگذاری مثل اوراق مشتقه توان نقدینگی بالا یک مزیت محسوب میشود اما همیشه ممکن است بنا بر عرضه و تقاضا و حتی به دلیل وجود همین اوراق مشتقه اوضاع بازار به طور ناگهانی تغییر کند و محل سرمایهگذاری قادر نباشد مبلغ را به سهامدار تحویل دهد پس مجبور میشود برای نقدینگی خود محصولاتش را پایینتر از قیمت اصلی به بازار بفروشد.
ریسک عملیاتی
همان طور که از اسم متوجه شدید این ریسک شامل خطایی است که افراد یا سیستمهای ناسالم یا یک سری عملکردهای داخل سازمانی اشتباه ناشی میشود. برای اندازه گیری ریسک باید سازمانها و قیمتگذاری ها، پرداخت مبالغ و تسویه حسابها همگی به دقت بررسی شوند. باید دید که این شرکتهای سرمایهگذاری از چه سیستمی استفاده میکنند و اعتبار آن و تمامی فاکتورهای عملکردی دیگر برای اندازه گیری کردن ریسک بازنگری شوند.
ریسک نرخ بهره
خیلی رویداد رایجی است و هنگام تغییرات خیلی شدید نرخ بهره ایجاد میشود. این ریسک بر جنبههای مختلف بازار تاثیر میگذارد.
ریسک تورم در اندازه گیری ریسک
علت این ریسک نوسانات قیمت است. فرض کنید شما سهمی خریداری کردهاید که انتظار دارید ۳۰ درصد به شما سود برساند و نرخ تورم ۸ درصد است، اگر این نرخ به ۲۰ درصد افزایش پیدا کند ممکن است سود مدنظر شما دیگر ارزشی برای ادامه سرمایهگذاری نداشته باشد.
ریسک مالی
مربوط به میزان بدهی شرکتهای عرضهکننده است، وقتی شرکتی بدهی بالایی داشته باشد ریسک آن بیشتر و احتمال ورشکستگی آن بیشتر است. پس قبل از سرمایهگذاری در هر شرکتی به طور کامل درباره آن تحقیق کنید.
روشهای اندازه گیری ریسک
برای اندازه گیری کردن ریسک از شاخص و فرمولهای خاص استفاده میشود. برخی از انواع شاخص عبارتند از: شاخص بتا، نیم انحراف معیار، انحراف معیار، نیم واریانس، واریانس، متوسط قدرمطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر. دو روش اندازه گیری داریم که یکی قدیمی و دیگری جدیدتر است. انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک دارایی با یک پرتفوی یا سبد سهام است و طبق این ریسک بازار چیست؟ فرمول محاسبه میشود:
برای حساب کردن انحراف معیار به منظور اندازه گیری ریسک از بازدهها استفاده میشود.
شاخص بتا: روش اندازهگیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را مثل سایر ریسکهای سیستمی با متنوعسازی میتوان اندکی کاهش داد. معمولا شاخص بتا غیرسیستمی/ بازار مساوی یک است و مقادیر بالاتر از ۱ نشاندهنده ریسک بسیار بالا و در صورت موفقیت سود بالا است. متقابلا شاخص بتا کمتر از ۱ ریسک کمتری دارند و متعاقبا در صورت موفقیت و ضرر نکردن سود کمتری دارند.
روش قدیمی اندازه گیری ریسک
شامل معیارهای آنالیز گپ، تحلیل سناریو، اندازه گیری ریسک مشتقه و آنالیز دیرش است.
- آنالیز گپ: این روش ساده است اما تنها روی تغییرات نرخ تمرکز دارد و مناسب نوسانات بازار مدرن نیست. در این روش در یک بازه زمانی مشخص میزان نرخ درآمد به نرخ بهره پیشبینی میشود، همین دارا بودن افق زمانی یک عامل محدود کننده است و به قیمت واقعی دارایی و بدهی توجه نمیشود.
- تحلیل سناریو: همان طور که از اسم پیداست در این روش انواع سناریو فرض شده و بر طبق هر یک ریسک محاسبه میگردد. متاسفانه صحت این پیشبینیها تایید شده نیست و محاسبات به نسبت زمانی که این روش کاربرد داشته است به شدت پیچیدهتر شدهاند.
- ریسک اوراق مشتقه:
کاربرد اوراق مشتقه و همچنین دلیل بهوجود آمدن آنها کاهش ریسک سرمایهگذاری در شرکتهایی با ریسک بالای سهام است اما همچنان برای تغییرات کوچک مناسب هستند و تغییرات بزرگ را نمیتوانند پوشش دهند. شاخصهای اندازه گیری کردن ریسک این اوراق شامل:
- پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه بهوجود بیاید.
- پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری که در اوراق اصلی بهوجود بیاید.
- پارامتر رو: تغییراتی که به ازای تغییر در نرخ بهره در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر وگا: تغییراتی که به ازای تغییر در حجم در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر تتا: شاخص اندازه گیری ریسک که به ازای تغییر به ازای زمان در قیمت مشتقه ایجاد شود.
۴. آنالیز دیرش
شاخصی بسیار بهتر از آنالیز گپ است. بنا بر میانگین مقدار نقدینگی حساب میشود و به ارزش خالص دارایی تمرکز دارد. همچنان این روش هم امروزه نمیتواند کاربردی داشته باشد زیرا محاسبات پیچیدهتر شدهاند.
روشهای جدید اندازه گیری ریسک بازار چیست؟ ریسک بازار چیست؟ ریسک:
- تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن): نوع سرمایهگذاری به اسم تخصیص دارایی تاکتیکی در این تئوری استفاده میشود و با آن در سهام، اوراق بدهی و پول نقد سرمایهگذاری میکنند تا ریسک کاهش پیدا کرده و به تعادل بیشتری برسد واژهی پرتفوری به معنی سبد سرمایهگذاری است و گزینههای پیش پای خریدار میگذارد که هم بتواند سود خود را دریافت کند و هم ریسک کمتری برایش به ارمغان بیاورد.
در اصل مجموعهای از گزینهها به نحو خاص پیش روی خریدار قرار میگیرد و بیشتر تمایل و علاقه آنها نیز برای انتخاب تا حدی مشخص است این گونه اندازه گیری کردن ریسک صورت میگیرد و بازار تجزیه و تحلیل میشود. البته این روش پیچیدهتر از توضیحات فوق است. طبق آخرین تحقیقات نشان میدهد اگر تنوع سبد خرید بالاتر از ۱۶ باشد و انواع اوراق بهادار در آن موجود باشد ریسک غیرسیستمی به حد ریسک سیستمی میرسد.
- ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر): کاربرد آن در اندازه گیری ریسک داراییهای مالی است مثل سهام و کالا و… . برای توزیع نرخ بازدهی از آن استفاده میشود و به کل برای اندازه گیری امروزه کاربرد گستردهای دارد. ۲ روش محاسبه دارد: روش پارامتری و غیرپارامتری.
A. روش پارامتری برای اندازه گیری فرضیاتی دارد مثل توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی. و با این فرمول قابل اندازه گیری است: Var=M.ZaQT80.5
VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده
این شاخص بسیار مناسبی برای پیشبینی سرمایهگذار است چون حتی در صورت ضرر، از پیش آماده جبران خسارتها و عمل به تعهدات خود در قراداد خواهد بود این معیاری الزامی برای استفاده در بانکها برای تعیین کفایت سرمایه است.
B. روش غیرپارامتری: سادهترین روش غیرپارامتری روش تاریخی است. این روش فرض میکند رفتار بازدهی و سود مالی همانند رفتار گذشته آنها است و دقیقا احتمال بازده جدید تابع پارامترهای پیشین است پس از تئوری پرتفوی اقدام به محاسبه میکند و ریسک را اندازه میگیرد.
فرمول روش پارامتری در این روش هم استفاده میشود با این تفاوت که انحراف معیارش با روش تاریخی حساب خواهد شد. به ترتیب محاسبه دارای این مراحل است: مشخص کردن دارایی مالی پایه، عواملی که بر دارایی مالی اثر دارند همانند نرخ ریسک بازار چیست؟ بهره و نرخ ارز، سپس در صورتی که تنها یک دارایی در میان باشد سهام مورد نظر بر پایه دادههای تاریخی باید حساب شوند و دوره محاسبه بازده به طور دقیق تعیین میگردد.
حال اگر تنها یک دارایی در میان نباشد و جمعی از داراییها باشند باید تاریخچه تاریخی که مورد استفاده پرتفوی است به روزرسانی شود. مشکل این روش داشتن فرض یکسان به گذشته و آینده است که خیلی نمیتوان روی آن حساب کرد. یکی دیگر از روشهای غیرپارامتریک اندازه گیری کردن ریسک روش مونت کارلو است، در این روش نیازی به فرض کردن اینکه توزیع بازده نرمال است نداریم و برای ابزارهایی با تابع غیر خطی کاربرد دارد. مونت کارلو به جای بهرهگیری از تاریخ از نمونههای تصادفی و شبیهسازی شده بسیاری که از توسط رایانه ساخته شدهاند، استفاده میکند.
مراحل این روش به این ترتیب هستند: تعیین کردن تمام فرآیندهای احتمالی و پارامترهای موثر در متغییرهای مالی، شبیهسازی کردن قیمت برای تمامی متغییرها، تکرار مراحل قبلی به اندازهای که شبکه توزیع پرتفوری ساخته شود، محاسبه ارزش در معرض ریسک با فرمول خاص.
شاخصها و پارامترهایی که اشاره کردیم چه مواردی هستند؟برای اندازه گیری ریسک بنا بر استفاده رایج در سازمانها برای استفاده غیرمالی معمولا یکی از این موارد هستند:
EaR (مالیات در معرض ریسک است): حداکثر کاهش مالیاتی که در مقایسه با هدف از پیش تعیین شده با واسطه تاثیر اندازه گیری کردن ریسک بازار در یک بازه مشخص و سطح اطمینان خاص اندازه گیری میشود.
EPSAR (سود هر سهم در معرض ریسک است): در صورتی که مبنای مورد استفاده مبنی بر سود و سهم باشد سود هر سهم از روش محاسبه با بیشترین مقدار کاهش EPS نسبت به EPS هدف و تاثیر ریسک بازار به جریان مالیات اندازه گیری میشود.
CFAR (به جریان نقد در معرض ریسک گفته میشود): بیشترین مقدار کاهش جریانهای نقدی خاص نسبت به هدف از پیش تعیین شده با واسطه ریسک بازار است که در دوره مشخص با سطح اطمینان خاص برای اندازه گیری کردن ریسک استفاده میشود.
سخن پایانی
شاید در ابتدا مطالب فوق پیچیده به نظر برسند و واقعا هم همین طور است اما نیازی نیست به تمامی مسائل ریاضی آن مسلط شوید، اگر هرکدام از مفاهیم را جداگانه مطالعه کنید و درباره آنها اطلاعات به دست بیاورید به شما دیدگاهی خواهد داد که روی تصمیمگیری شما تاثیر مثبت میگذارد و کمتر در معرض ریسک و ضرر قرار خوهید گرفت. قبل از سرمایهگذاری درباره عرضه کننده تحقیق کنید و در صورتی که دارای بدهی زیادی است یا در بازاری فعالیت میکند که تورم شدید سرمایه شما را تهدید میکند بهتر است درباره آن تجدید نظر کنید و یا با خرید اوراق مشتقه از ریسک سرمایهگذاری خود بکاهید.
سوالات متداول اندازه گیری ریسک
مراحل مدیریت ریسک چیست؟
اولین مرحله از مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال، مشخص کردن هدف است. در مرحله بعد باید ریسک و خطر شناسایی شود. سپس با ارزیابی ریسک باید مشخص شود که معامله گر قصد دارد به ریسک چه واکنشی نشان دهد. در آخر نیز باید بر تمامی مراحل قبلی نظارت شود.
مزیت استفاده از مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک باعث میشود که معامله گر در هنگام نوسانات شدید یا اتفاقات و حوادث بازار مالی واکنش هیجانی نداشته باشد و تصمیمگیریهای درستی داشته باشد. گاهی اوقات در زمان بروز خطرات یا اشتباه بودن پیش بینی، ممکن است معاملهگر نتواند از استراتژی درست کمک بگیرد. برای حل این مشکل میتوان از مدیریت ریسک استفاده کرد.
ریسک بازاری چیست؟
با کمک ریسک بازاری معامله گر قادر است به گونهای برنامهریزی کند که در تمامی معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال یک حد ضرر مشخص کند. بنابراین نه تنها با انجام معاملات جایگاه قبلی خود را از دست نخواهد داد، بلکه به جایگاه بالاتری جابجا میشود.
مهم ترین اقدام برای بررسی میزان ریسک چیست؟
برای بررسی میزان ریسک و خطا تمامی اخبار و اطلاعات روز مربوط به ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار دهید. همین طور مشخص کردن سقف و کف قیمتی نیز به معاملهگران کمک میکند که میزان ریسک را بهتر بررسی کنند.
اصول مدیریت ریسک چیست؟ (نحوه کاربرد آن در بازار سرمایه)
اساسا، ورود به هر کاری بدون توجه به اصولی که برای آن تعریف شده است، یک ریسک به شمار می رود. همه ما بنا به دلایل غریزی از ریسک کردن وحشت داشته و به همین دلیل در اغلب مواقع به سراغ کارهایی که می دانیم موقعیت ما را به خطر می اندازند، نخواهیم رفت. اگر ما مدیریت ریسک را یاد بگیریم هیچگاه به عواقب ریسک های احمقانه، دچار نخواهیم شد. موضوعی که ما در این مقاله پیرامون آن صحبت خواهیم کرد، اصول مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. امیدواریم با نکاتی که در این متن فرا خواهید گرفت، خطرات حضور در این بازار پرچالش را به حداقل رسانده و سود مناسبی کسب کنید.
مدیریت ریسک چیست؟
یکی از مهم ترین اصول بازار سرمایه و سرمایه گذاری، اصول مدیریت ریسک است. مهم نیست که سرمایه شما چقدر است؛ مهم این است که شما برای حفظ بقای سرمایه تان در بازار بورس و یا دیگر بازارهای مالی ریسک بازار چیست؟ دنیا، باید مدیریت ریسک بازار سرمایه را بدانید و در جای مناسب از آن استفاده کنید. مدیریت ریسک، شامل چندین اصول است که در ادامه آنها را به صورت واضح و شفاف برای شما توضیح خواهیم داد.
اصول مدیریت ریسک چیست؟
برخی از مهم ترین اصول مدیریت ریسک بازار سرمایه به شرح زیر است:
برنامه ریزی مناسب
یکی از اصول مدیریت ریسک، برنامه ریزی مناسب و داشتن یک برنامه جایگزین برای آن است. موضوعی که در مورد آن هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد این است که در هر فعالیتی ریسک وجود دارد و نمی توان آن را حذف کرد، اما باید بتوان به آن نظارت کرده و آن را مدیریت کرد. به همین دلیل توصیه می شود در موقع سرمایه گذاری در بازار بورس و یا دیگر ریسک بازار چیست؟ بازارهای مالی دنیا کلیه احتمالات، در نظر گرفته شده و برای کلیه معاملات، برنامه ای مدون داشت. از وقتی که در یک بازار سرمایه گذاری حضور پیدا می کنید، سعی کنید برای خود یک برنامه منظم و واضح داشته باشید. در ادامه، یک برنامه جایگزین نیز برای برنامه قبلی طرح ریزی کنید تا در مواقع نیاز دچار استیصال و ناامیدی و از اینکه چه کاری باید انجام دهید، نشوید.
افزایش انعطاف پذیری
از دیگر اصول مدیریت ریسک، افزایش انعطاف پذیری است. اصل انعطاف پذیری به شما می گوید، همواره از شرایط بازار و موقعیت های معاملاتی که در آن هستید، ارزیابی درستی داشته باشید و با کمک اطلاعاتی که در اختیار دارید تصمیمات منطقی بگیرید. یکی از خصوصیات بازارهای سرمایه، نامشخص بودن آینده آنهاست. این خصوصیت، تصمیم گیری را به کار بسیار سختی تبدیل می کند و در این مواقع اگر یک معامله گر انعطاف پذیری لازم را نداشته باشد، خود را در موقعیت هایی بدون راه حل گرفتار می کند و در نهایت با گرفتن تصمیمات نابجا، خود را دچار ضررهای مالی می کند. اگر یک معامله گر منعطف باشد، حتی اگر در بدترین شرایط هم قرار گیرد، باز هم واکنش درستی نشان داده و می تواند جلوی ضررهای بزرگ را بگیرد. پس در یک جمله می توان این گونه بیان کرد، معامله گرانی در بازار بورس موفق می شوند که انعطاف پذیری را به معامله هایی که انجام می دهند، تزریق کنند.
تعیین آستانه تحمل
از دیگر اصول مدیریت ریسک، مشخص کردن آستانه تحمل است. وقتی یک معامله گر قصد دارد معامله ای را انجام دهد، علاوه بر آنکه در مورد میزان سود حاصله فکر می کند، بلکه باید میزان ضرر را نیز مشخص کند. در هر معامله به همان اندازه که درصد و شانس موفق شدن وجود دارد، به همان اندازه نیز باید فکر کرد که شاید معامله در ضرر بسته شود. در این شرایط، فردی که از اصول مدیریت ریسک بازار سرمایه باخبر است، سعی می کند با دودوتا چهارتایی که می کند، میزان ضرر خود را مشخص کرده و ارزیابی کند که آیا می تواند این میزان شکست مالی را تحمل کند یا خیر. با این استراتژی، هم می توان از احساسات معامله گر حراست کرد و هم جلوی ضررهای مالی سنگین را گرفت.
توجه کمتر به نتایج
یکی از مسائل و مشکلاتی که همه ما با آن دست به گریبان هستیم این است که کیفیت یک کار را با توجه به نتایجی که رقم زده می سنجیم؛ اگر یک کار، نتیجه خوبی داشته باشد، پس آن کار خوب بوده و اگر نتیجه خوبی به همراه نداشته باشد، آن کار، کار خوبی نبوده است. متاسفانه این رفتار و واکنش را در بازار سرمایه نیز می توان مشاهده کرد؛ اگر معامله انجام شده، سود قابل توجهی داشته باشد، آن معامله، معامله خوبی بوده و اگر سود کمی داشته باشد، آن معامله، معامله خوبی نبوده است. باید توجه داشته باشید که قسمتی از نتیجه ای که یک معامله رقم می زند، به ما و تصمیمات ما بستگی دارد، برخی مواقع عوامل دیگری نیز دخالت دارند که کاملا از دستان ما خارج هستند و ما نمی توانیم بر روی آنها کنترلی داشته باشیم.
معامله گران بزرگ، همیشه توصیه می کنند زمان ورود به یک معامله، تصور کنید که قرار است یک معامله ضررده انجام دهید. در این شرایط می بایست آستانه ضرر را مشخص کرده و با خود بگویید که آیا می توانم این آستانه را تحمل کنم یا خیر. این ترفند، ترفند خوبی برای جلوگیری از تالمات و ناراحتی های روحی است.
دیدگاه شما