در اینجا نکته ای وجود دارد که باید توجه داشته باشید:
ارزیابی روند با استفاده از بولینگر باندها
بولینگر باندها (Bollinger Bands) نوعی شاخص نمودار تحلیل تکنیکال هستند و توسط معامله گران در بسیاری از بازارها از جمله بازار سهام، آتی و ارز مورد استفاده قرار گرفته اند. این باندها که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شدند، آگاهی منحصربهفردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه میدهند. از جمله کاربرد بولینگر باند ها عبارت است از تعیین سطح اشباع خرید و فروش، ابزار پیروی از روند، و نظارت بر شکست ها.
نکات مهم
- بولینگر باند یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین نقاط ورود و خروج یک معامله استفاده می شود.
- باندها اغلب برای تعیین شرایط اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرند.
- استفاده از باندها برای معامله یک استراتژی پرخطر است، زیرا شاخص بر قیمت و نوسانات تمرکز می کند، اما بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده می گیرد.
- بولینگر باند ها یک ابزار معاملاتی نسبتاً ساده هستند و بین معامله گران حرفه ای و خانگی بسیار محبوب اند.
محاسبه بولینگر باند ها
بولینگر باند ها از سه خط تشکیل شده اند. یکی از محاسبات رایج تر، از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با محاسبه باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه می شود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود.
فرمول بولینگر باند به شکل زیر است:
BOLU= بولینگر باند بالایی
BOLD = بولینگر باند پایینی
TP(قیمت روزانه)=(سقف قیمتی+ کف قیمتی+ قیمت پایانی)/3
n=تعداد روزها در دوره هموارسازی
m= تعداد انحرافات استاندارد
σ[TP,n]=انحراف استاندارد در n دوره آخر TP
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
شناسایی شرایط اشباع خرید یا فروش بازار، رویکردی رایج در هنگام استفاده از بولینگر باندها است. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایینی بولینگر باندها میرسد، قیمت به شدت کاهش یافته و در آستانه جهش است. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی میشکند، ممکن است بازار اشباع خرید شده باشد و در آستانه پولبک باشد.
استفاده از باندها به عنوان شاخص های اشباع خرید/فروش بر مفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. طبق بازگشت میانگین اگر قیمت شدیدا از میانگین انحراف داشته باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمی گردد.
نکته: بولینگر باند باند ها قیمت دارایی هایی را که از میانگین منحرف شده اند، شناسایی می کنند.
در بازارهای یکنواخت، استراتژیهای بازگشت به میانگین میتوانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمتها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت میکنند. با این حال، بولینگر باندها همیشه سیگنال های خرید و فروش دقیقی ارائه نمی دهند. برای مثال، در طول یک روند قوی، معاملهگر ممکن است در جهت اشتباهی معامله کند، زیرا این اندیکاتور میتواند سیگنالهای اشباع خرید یا فروش را خیلی زود شناسایی کند.
برای کمک به رفع این مشکل، یک معاملهگر میتواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنالهای معاملاتی را دریافت کند که معاملهگر را با روند همسو میکند. به عنوان مثال، اگر روند نزولی است، تنها زمانی که باند بالایی نقاط لمس قیمت زده شده است، موقعیت های شورت باز کنید. در صورت تمایل می توان از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کرد، اما موقعیت لانگ جدید باز نمی شود زیرا این به معنای مخالفت با روند است.
چندین باند را برای آگاهی بیشتر ایجاد کنید
همانطور که جان بولینگر اذعان کرد، «نقاط لمس قیمت باند ها سیگنال نیستند.» نقاط لمس قیمت بولینگر باند بالایی به خودی خود یک سیگنال فروش نیست. نقاط لمس قیمت بولینگر باند به خودی خود یک سیگنال خرید نیست. در آن بازارها، معامله گرانی که به طور مداوم سعی می کنند «در سقف بفروشند» یا «در کف بخرند» با کاهش قیمت، یا حتی بدتر از آن، زیان های فزاینده مواجه می شوند، زیرا قیمت ها بیشتر و بیشتر از سطح ورودی اصلی معامله گر دور می شوند.
بولینگر باند انحراف را اندازه گیری می کند، به همین دلیل است که نشانگر می تواند در تشخیص روند بسیار مفید باشد. با تولید دو مجموعه بولینگر باندها، یک مجموعه با استفاده از پارامتر «یک انحراف استاندارد» و دیگری با استفاده از ایجاد «دو انحراف استاندارد»، میتوانیم قیمت را به روشی کاملاً جدید بررسی کنیم. این بولینگر باند، «باند» نامیده میشود.
به عنوان مثال، در نمودار زیر، می بینیم که هرگاه قیمت بین بولینگر باند های بالا +1 SD و +2 SD از میانگین باقی بماند، روند صعودی است. بنابراین، می توانیم آن کانال را به عنوان «منطقه خرید» تعریف کنیم. برعکس، اگر کانال های قیمتی در محدوده بولینگر باندهای -1 SD و -2 SD باشد، در «منطقه فروش» قرار دارد. در نهایت، اگر قیمت بین باند +1 SD و باند SD -1 منحرف شود، اساساً در حالت خنثی است و میتوان گفت که در قلمروی ناشناخته قرار دارد.
بولینگر باند ها با افزایش و کاهش نوسانات، به طور فعال با افزایش و کاهش قیمت سازگار می شوند. بنابراین، باندها به طور طبیعی در هماهنگی با قیمت، پهن تر و باریک می شوند و یک پوشش روند بسیار دقیق ایجاد می کنند.
ابزاری برای تریدرها و فیدرهای روند
پس از ارزیابی قوانین اصلی «باندهای» بولینگر، اکنون میتوانیم به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان از این ابزار تکنیکال، هم برای تریدرها که به دنبال کسب سود از مومنتوم هستند و هم برای فیدرها که دوست دارند از خستگی روند یا بازگشت ها سود ببرند، استفاده کرد. با بازگشت به نمودار بالا، میتوانیم ببینیم که معاملهگران روند چگونه پس از ورود قیمت به «منطقه خرید» پوزیشن خرید اتخاذ خواهند کرد. آنها میتوانند در معاملات باقی بمانند، زیرا «باندهای» بولینگر بیشتر حرکت قیمتی صعودی را در بر میگیرد.
در نقطه خروج، هر معامله گر حقیقی متفاوت عمل میکند، اما احتمالا اگر شمع در نمودارهای شمعی قرمز شود و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر «منطقه خرید» باشد، یک پوزیشن لانگ بسته شود. «با استفاده از قانون 75 درصد، در آن نقطه، قیمت به وضوح از روند خارج می شود، اما چرا اصرار دارید که شمع قرمز باشد؟ دلیل شرط دوم این است که حرکت سریع نزولی مانع از «بیرون کردن» معامله گر روند از روند شود و در پایان دوره معاملاتی به «منطقه خرید» بازگردد.
توجه داشته باشید که چگونه، در نمودار زیر، معاملهگر میتواند در بیشتر دورههای روند صعودی باقی بماند و تنها زمانی خارج شود که قیمت در بالای محدوده جدید تثبیت شود.
«باند» بولینگر همچنین می تواند برای معامله گرانی که دوست دارند با کمک به شناسایی چرخش قیمت، از فرسودگی روند استفاده کنند، ابزار ارزشمندی باشد. با این حال، توجه داشته باشید که معاملات خلاف روند به حاشیه خطای بسیار بیشتری نیاز دارد، زیرا روندها اغلب قبل از معکوس شدن، چندین بار برای ادامه روند تلاش می کنند.
در نمودار زیر، می بینیم که یک معامله گر فیدر، با استفاده از بولینگر باند قادر خواهد بود اولین نشانه ضعف روند را به سرعت تشخیص دهد. با مشاهده اُفت قیمت ها از کانال روند، معامله گر ممکن است تصمیم بگیرد که از بولینگر باند با فروش نقاط لمس قیمت بعدی بولینگر باند استفاده کند.
قرار دادن حد ضرر درست بالای سقف های قیمتی، تضمین میکند که معاملهگر متوقف شود، زیرا خریداران سعی میکنند روند را ادامه دهند در نتیجه قیمت اغلب در بالاترین سطح اخیر حرکت میکند. درعوض، گاهی اوقات عاقلانه است که پهنای ناحیه «بی طرف» (فاصله بین 1+ و –1 SD) را اندازه گیری کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنید. با استفاده از نوسانات بازار برای کمک به تعیین سطح حد ضرر، معاملهگر میتواند پس از شروع کاهش قیمت، در معاملات شورت باقی بماند.
استراتژی فشرده سازی باندهای بولینگر
استراتژی فشار (squeeze strategy) یکی دیگر از استراتژی های است که میتوان از بولینگر باندها استفاده کرد. فشار زمانی اتفاق میافتد که قیمت به شدت در حرکت بوده و سپس تثبیت شده و حرکات قابل توجهی دارد.
یک معامله گر می تواند به استراتژی باند بولینگر صورت بصری تشخیص دهد که قیمت یک دارایی در حال تثبیت است، زیرا باندهای بالا و پایین به هم نزدیک می شوند. به این معنی که نوسانات دارایی کاهش یافته است. پس از یک دوره تثبیت، قیمت اغلب در هر دو جهت حرکت بزرگتری انجام میدهد، در بهترین حالت در حجم بالا. افزایش حجم در یک شکست، نشانه آن است که معامله گران با پول خود روند را حمایت میکنند تا قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد.
هنگامی که قیمت از باند بالا یا پایین عبور می کند، معامله گر به ترتیب دارایی را می خرد یا می فروشد. معمولا دستور حد ضرر در خارج از تثبیت استراتژی باند بولینگر در آنسوی شکست قرار می گیرد.
مقایسه شاخص کلتنر (Keltner) با بولینگر
بولینگر باندها و کانال های کلتنر (Keltner) شاخص های متفاوت، اما مشابهی هستند. در اینجا نگاهی به تفاوت آنها ها میاندازیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک مناسب شما است.
بولینگر باندها از انحراف استاندارد دارایی زیربنایی استفاده میکنند، اما کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) استفاده میکنند که بر اساس دامنه معاملات در اوراق بهادار، نوسانات را اندازه گیری میکنند. جدای از نحوه ایجاد باندها یا کانال ها، تفسیر این شاخص ها به طور کلی یکسان است.
از آنجایی که کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی به جای انحراف استاندارد استفاده میکنند، مشاهده سیگنالهای خرید و فروش بیشتر در کانالهای کلتنر نسبت به زمانی که از بولینگر باندها استفاده میشود، معمول است.
نکته: هیچ شاخص تکنیکالی، بهتر از دیگری نیست. انتخاب آنها به استراتژی های هر فرد و کارایی آنها بستگی دارد و کاملا شخصی است.
سخن آخر
کاربردهای متعددی برای بولینگر باندها وجود دارد، از جمله استفاده از آنها برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش بازار. معاملهگران همچنین میتوانند چندین باند اضافه کنند، که به برجسته کردن قدرت حرکت قیمت کمک میکند. راه دیگر برای استفاده از باندها، جستجوی فشردگی نوسانات است. این فشردگی ها معمولاً با افت قیمت قابل توجهی همراه هستند. بولینگر باندها نباید با کانال های کلتنر اشتباه گرفته شوند. این دو شاخص مشابه هستند، اما دقیقا شبیه هم نیستند.
استراتژی اسکالپ برای GBP
همانطور که میدانید معامله گران زیادی استراتژی فارکس خود را به گونه ای طراحی میکنند تا بتوانند به صورت پاره وقت معاملات خود را انجام دهند و از آن کسب سود کنند. از این رو استراتژی های اسکالپ میتوانند استراتژی مناسبی برای اینگونه افراد باشد تا هر زمان که خواستند بتوانند در تایم فریم های پایین معاملات خود را انجام دهند و در زمانی کمتر نسبت به تریدرهای بلند مدت سود خود را از بازار کسب کنند و خارج شوند.
با توجه به استقبال شما عزیزان از مقالات استراتژی اسکالپ ، در این مقاله نیز تلاش شده یک استراتژی اسکالپ سودده برای علاقمندان این متد معاملاتی تشریح شود.
استراتژی اسکالپ گوپی باک :
نام این استراتژی فارکس اسکالپ گوپی باک میباشد .نام این استراتژی برگرفته از نام مستعار دلار (باک) و ترکیب آن با نام مستعار پوند و ین (گوپی ) میباشد.
پس همانطور که از نام این استراتژی مشخص میباشد این استراتژی تنها برای جفت ارزهای خاصی طراحی شده و بیشترین بازدهی را در این جفت ارزها خواهند داشت ، سه جفت ارز پر بازده برای این استراتژی جفت ارزهای زیر است:
(ERUUSD,GBPUSD,GBPJPY)
در این استراتژی شما تنها به یک اندیکاتور نیازمندید که آن بولینگر باند Bollinger Band میباشد که به صورت رایگان میتوانید در سربرگ Navigator وارد شده و این اندیکاتور را به چارت معاملاتی خود اضافه کنید. مد نظر داشته باشید لازم به ایجاد تغییرات در این اندیکاتور ندارید چرا که به صورت خودکار بر روی اعداد ۲۰،۲ تنظیم میباشد .
بهترین تایم فریم معاملاتی :
- بهترین تایم فریم معاملاتی برای این استراتژی اسکالپ تایم فریم ۱۵ دقیقه است. استراتژی باند بولینگر
- آموزش استراتژی اسکالپ گوپی باک :
- جفت ارزهای مورد نظر یورو دلار، پوند دلار ، پوند ین می باشد.
- جفت ارز : (ERUUSD,GBPUSD,GBPJPY)
- تایم فریم : 15 دقیقه ای
- اندیکاتور مورد نیاز : Bollinger Band با تنظیمات پیش فرض
- بروکر پیشنهادی : جهت افتتاح حساب در بروکر رگوله شده amarkets ثبت نام کنید و 20% شارژ هدیه دریافت نمایید.
قوانین استراتژی اسکالپ گوپی باک برای ورود به معاملات خرید یا BUY :
1. روند اصلی جفت ارز در تایم فریم 15 دقیقه ای صعودی باشد یعنی در آن قیمتِ هر قله بالاتر از قله قبل و هر دره بالاتر از دره قبل تشکیل شده باشد.
2.اندیکاتور بولینگر باند Bollinger Band باید در یک فاز رو به بالا باشد و خیز و قوس صعودی داشته باشد.
3.وقتی قیمت یک حرکت برگشتی را انجام داد و خط وسط بولینگرباند Bollinger Band را لمس کرد وارد پوزیشن و معامله خرید میشویم.
4.استاپ لاس معاملات را سه الی چهار پیپ زیر باند پایین اندیکاتور بولینگر باند Bollinger Band قرار خواهیم داد فراموش نکنید که باید این کار را در تایم فریم ۱۵ دقیقه انجام دهید .
5.حد سود خود را در سقف بولینگر باند Bollinger Band قرار میدهید .(تایم فریم ۱۵ دقیقه )
عکس زیر جفت ارز یورو دلار میباشد که سیگنال خرید BUY را در تایم فریم 15 دقیقه ای نشان میدهد :
قوانین استراتژی اسکلپ گوپی باک برا ورود به معاملات فروش یا SELL :
به طور کلی تمام قوانین معاملاتی برای فروش در این استراتژی به صورت عکس در جهت نزولی خواهد بود یعنی:
1. روند اصلی جفت ارز در تایم فریم 15 دقیقه ای نزولی باشد یعنی در آن قیمتِ هر دره پایین تر از دره قبل و هر قله پایین تر از قله قبل تشکیل شده باشد.
2.بولینگر باند Bollinger Band باید قوس نزولی داشته باشد .
3.وقتی قیمت از پایین به سمت بالا حرکت کرد و باند وسط بولینگر باند Bollinger Band را لمس کرد وارد پوزیشن سل یا فروش میشویم.
4.چون معامله و پوزیشن ما نزولیست با فاصله چهار پیپ بالای بالا ترین باند اندیکاتور بولینگر باند Bollinger Band قرار میدهیم .
5.حدسود یا تیک پرافیت را منطبق با پایین باند اندیکاتور بولینگر باند Bollinger Band قرار میدهیم.
عکس زیر جفت ارز یورو دلار میباشد که سیگنال فروش SELL را در تایم فریم 15 دقیقه ای نشان میدهد :
چند نکته مهم استراتژی باند بولینگر درباره استراتژی اسکالپ گوپی باک:
نکاتی که میتوان در این استراتژی فارکس مورد توجه قرار داد این است که شما میتوانید حجم معاملاتی خود را تقسیم کرده و طبق قوانین مدیریت سرمایه ، هر سه جفت ارز (ERUUSD,GBPUSD,GBPJPY) را همزمان ترید کنید.
از سوی دیگر برای ترید هر سه جفت ارز به طور همزمان بهتر است در کارگزاریهایی حساب داشته باشید که اسپرد پایینی دارند. از این رو سایت گوگل فارکس پشنهاد میکند برای اجرای استراتژی گوپی باک از حسابهای ECN بروکر آمارکتس استفاده کنید که هم میزان اسپرد پایینی دارند و هم سرعت انتقال و اجرای دستورات معاملاتی در پلتفرم این بروکر کمتر از چند میلی ثانیه میباشد و شرایط بهتری را برای یک تریدر که از استراتژی اسکالپ استفاده میکند فراهم میسازد.
اخبار رسمی هویت منتشر کننده را تایید میکند ولی مسئولیت صحت مطلب منتشر شده بر عهده ناشر است.
درباره منتشر کننده:
گوگل فارکس
تیم «گوگل فارکس» از طریق آموزش رایگانِ صحیح و با هدف ارتقاء سطح آگاهی و دانشِ جامعه ی معامله گرانِ بازارهای مالی ، فعالیت خود را از سال 1398 آغاز نموده است. ما باور داریم که گسترش دانش مالی و یادگیری می تواند به معامله گران در راه افزایش کیفیت معاملات کمک کند. هدف کارشناسان تیم «گوگل فارکس» ، شناسایی نیاز و هدف شما معامله گران گرامی است. از این رو درخواستهای خود را از طریق «تلگرام» با ما در میان بگذارید تا بتوانیم با ارائه خدمات بهتر به پیشرفت مالی شما عزیزان کمک کنیم.
بهترین استراتژی تجارت با باندهای بولینگر و MACD در ExpertOption
در این پست ، من شما را راهنمایی می کنم که چگونه با ترکیب باند های بولینگر و نشانگر MACD ، یک استراتژی تجاری بسیار موثر در Expert Option ایجاد کنید.
من به عنوان راهی برای آسان ساختن روند توسعه استراتژی برای شما ، من با پوشش اصول اساسی هر شاخص شروع می کنم و بعداً به بررسی چگونگی توسعه استراتژی تجارت با استفاده از دو شاخص می پردازم.
درک گروههای بولینگر در Expert Option
باندهای بولینگر یا به طور معمول BB نامیده می شوند ، به یک دلیل مهم در لیست محبوب ترین شاخص های Expert Option قرار می گیرند.
این شاخص معمولاً برای شناسایی نوسانات بازار غالب استفاده می شود.
گروههای بولینگر با یک زبان ساده به شما می گویند که آیا بازار "بلند" است (تجارت خوب است). یا اینکه آیا "آرام" است (دامنه).
برای انجام این کار ، نشانگر سه خط دارد: دو خط رسم دو انحراف استاندارد از خط مرکزی (میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت دارایی اساسی است.
با این حال ، مقدار انحراف استاندارد را می توان متناسب با ترجیح شما تنظیم کرد ، همانطور که در مورد شما بحث خواهیم کرد بعد.
با این اوصاف ، این دو ناحیه انحراف استاندارد دو باند ایجاد می کنند که عمل قیمت را در بر می گیرد. در نتیجه ، تنظیم (سطح پشتیبانی و مقاومت) سقف و کف نیز.
اکنون ، به عنوان یک قاعده کلی ، قیمت دارایی همیشه به مرکز باندها برمی گردد. و در واقع ، استراتژی باند بولینگر این اساس کل شاخص باندهای بولینگر در Expert Option است.
این همان چیزی است که معامله گران از آن به عنوان "گزاف گویی بولینگر" یاد می کنند.
معنای آن در اینجاست:
وقتی قیمت ها به باند بالایی نزدیک می شوند ، تمایل دارد که دوباره به مرکز بازگردند. در همان یادداشت ، وقتی قیمت به باندهای پایین تر می رسد ، دوباره به سمت باند بالایی برمی گردد (هر بار که این را مشاهده می کنید ، با یک تغییر قیمت معامله کنید).
با این حساب ، می توان به راحتی نتیجه گرفت که باندهای بولینگر به عنوان مقاومت پویا و سطح پشتیبانی عمل می کنند.
چرا پویا؟
خوب ، زیرا این امر پیگیر عمل قیمت است.
گرفتن روند با گروههای بولینگر
با دانستن اینکه اکنون ، شما آماده اید که از ابتدای استفاده از باندهای بولینگر ، هر روندی را بدست آورید.
خوب ، همانطور که قبلاً می دانید ، سطح مقاومت و پشتیبانی در بازار برای همیشه حفظ نخواهد شد.
در برهه ای از زمان ، قیمت از آن عبور خواهد کرد.
هنگامی که قیمت باند ها را می شکند ، خود را برای شکست باند بولینگر آماده کنید. شکستگی هنگامی اتفاق می افتد که باند ها بیشتر به هم فشار دهند.
- وقتی قیمت بالاتر از باند بالایی شکسته می شود ، این یک سیگنال روند افزایشی است.
- اگر از زیر باند پایین شکسته شود ، روند نزولی قریب الوقوع است.
گروه های بولینگر فقط در بازارهای مختلف کار می کنند.
خیلی بد است اما فقط همین است.
به همین ترتیب ، وقتی روندی ایجاد می شود ، گروههای بولینگر توانایی خود را در ارائه سیگنالهای تجاری با کیفیت از دست می دهند. و در عوض ، شروع به تغذیه سیگنال های دروغین کنید و اگر مراقب نباشید ، در نهایت خرید بالا و کم فروش خواهید داشت.
شما نمی خواهید چنین اتفاقی بیفتد؟
به همین دلیل است که ما در این استراتژی نوسانگر MACD را معرفی می کنیم.
MACD از کجا وارد می شود؟
MACD ، همچنین متحرک همگرایی متحرک در حال حرکت است شاخص زیر است و در Expert Expert موجود است. در نتیجه ، کاملاً با گروههای بولینگر جفت خواهد شد.
MACD از دو خط میانگین متحرک با دوره های مختلف و میله های هیستوگرام تشکیل شده است.
وقتی میانگین متحرک سریعتر از میانگین متحرک کندتر عبور می کند ، سیگنال صعودی ایجاد می کند.
در سمت تلنگر ، وقتی میانگین متحرک با سرعت بیشتر از میانگین متحرک کندتر عبور می کند ، این یک سیگنال نزولی است.
علاوه بر این ، هیستوگرام فاصله بین دو میانگین متحرک را اندازه گیری می کند. به همین ترتیب ، با افزایش فاصله بین میانگین متحرک سریعتر و کندتر ، اندازه هیستوگرام نیز افزایش می یابد.
استفاده از MACD برای تأیید سیگنالهای باند بولینگر در گزینه متخصص
MACD به مهر و موم کردن روزنه بزرگ گروههای بولینگر کمک می کند. که ، غیر قابل اعتماد بودن زمانی که بازار روند دارد.
وقتی بازار متغیر است ، شما وقتی قیمت ها به باند پایین تر لمس می کردید خرید می کردید و با نزدیک شدن به باند های بالاتر می فروختید. متأسفانه ، وقتی بازار رو به پیشرفت است ، نمی توانید این کار را انجام دهید.
پس در چنین مواردی چه کاری انجام می دهید؟
عملکرد باندهای MACD و Bollinger را برای تأیید سیگنال های خود مشاهده کنید.
تأیید سیگنال های صعودی در "بهترین استراتژی گزینه متخصص"
- ابتدا ، قیمت ها برای مدت زمان قابل توجهی با نوارهای پایین تر از شاخص BB ارتباط برقرار می کنند و شروع به تجمع می کنند.
- خط MACD (میانگین متحرک سریعتر) باید از بالای خط سیگنال عبور کند (میانگین متحرک کندتر). علاوه بر این ، میله های هیستوگرام باید در بالای خط صفر در حال توسعه باشند (خط مرکزی)
چگونه می توان سیگنال نزولی "بهترین استراتژی گزینه متخصص" را تأیید کرد.
- یک سیگنال نزولی در Expert Option با لمس دائمی باندهای فوقانی قبل از شروع دوباره استفاده مجدد ایجاد می شود.
- عبور از خط MACD (میانگین متحرک با سرعت بیشتر) عبور از زیر خط سیگنال (میانگین متحرک کندتر) تأیید می شود. همچنین ، میله های هیستوگرام باید در زیر خط مرکزی در حال توسعه باشند
- توقف ضرر خود را بالاتر از باند بالا برای موقعیت فروش و زیر باند پایین برای موقعیت خرید قرار دهید.
- حکم سود را می توان در محلی که قیمت با باندهای بولینگر تماس می گیرد ، تنظیم کرد.
تنظیم بهترین استراتژی در مورد گزینه خبره.
نکته اصلی اینجاست:
اگر این دو شاخص را به نمودار اضافه نکنید ، این استراتژی جواب نمی دهد.
برای انجام این کار ، ابتدا مطمئن شوید که به حساب تجارت Expert Expert خود وارد شده اید . اگر هنوز یکی ندارید ، آن را به صورت رایگان در اینجا باز کنید.
پس از ورود ، زبانه شاخص ها را بیابید و باند های بولینگر و MACD را یکی یکی انتخاب کنید. برای تکمیل مراحل ، روی درخواست کلیک کنید.
در اینجا نکته ای وجود دارد که باید توجه داشته باشید:
پارامترهای شاخص را به طور پیش فرض بگذارید.
علاوه بر این ، این استراتژی با دوره نمودار بین 15 دقیقه تا 1 روز بهترین عملکرد را دارد.
آشنایی با اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال
پیشتر در مورد بسیاری از الگوهای محبوب تحلیل تکنیکال همچون کف و سقف دوقلو، سر و شانهی کف و سقف، مثلث، مستطیل و … صحبت کردیم. اما امروز به سراغ یکی از ابزارهای محبوب تکنیکال رفتهایم که به تحلیلگران کمک میکند تا با ارزیابی موقعیت و قدرت نهفته در این الگوها، بتوانند بهتر تحلیل کنند و تصمیمات بهتری بگیرند. نام این ابزارهای کاربردی، باندهای بولینگِر (Bollinger Bands) میباشد که از معمولترین و تاثیرگذارترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال بهشمار میآیند. اما با این همه هستند کسانی که نه تنها هنوز کار با این ابزارهای مفید را فرا نگرفتهاند، بلکه حتی آشنایی مختصر با باندهای بولینگر ندارند و مبانی آن را هم نمیدانند! در نتیجه بسیاری از فرصتهای خوب معاملاتی را از دست خواهند داد. اگر شما هم معاملهگر بورس هستید و طالب آشنایی بیشتر با اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال و نحوهی تشخیص آن میباشید، این مقاله چراغ را از دست ندهید.
اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور بولینگر در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band)، از اندیکاتورهای قدرتمند در تکنیکال میباشد که در دههی ۱۹۸۰ توسط جان بولینگر به استراتژی باند بولینگر وجود آمده است. باندهای بولینگر بر اساس میانگینهای متحرک (MA) میباشند و روند میانمدت سهام را بر اساس تایم فریم معاملاتی، مشخص میکند. در واقع، این اندیکاتور در یک کانال میانگین متحرکی قرار دارد که قیمت در بالا و پایین و یا محدودهی همین کانال در حال نوسان میباشد. اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال بهعنوان باند میانهی روند نیز شناخته شده است. اکثر نمودارهای معاملاتی از میانگین متحرک با دورهی زمانی ۲۰ برای تنظیمات پیش فرض باند بولینگر استفاده مینمایند.
نکته: روند حرکت و جابجایی قیمتها در بازار بورس به شکل نوسانی است. در این حالت، بهترین و مناسبترین راهکار جهت مشخص نمودن زمان خروج از بازار، این است که بتوان کف و سقف نوسان ذکر شده را به عنوان کانالی تعیین نمود. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال به طور مشخص بر مبنای همین اصل طراحی شده و میتواند از این طریق کف و سقف این جابجایی قیمت را مشخص کرده و در نتیجه بهترین شرایط را برای تریدرها فراهم آورد.
اجزای اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال
اجزای اندیکاتور باند بولینگر
بهطور کلی هر اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال از ۳ خط یا باند تشکیل شده است:
- باند بالایی را Uper Band گویند و آن را با نماد UB یا BOLU نمایش میدهند. (انحراف معیار (standard deviation) مثبت)
- باند پایینی را Lower Band گویند و آن را با نماد LB یا BOLD نمایش میدهند. (انحراف معیار (standard deviation) منفی)
- باند میانی که در مرکز دو باند بالا و پایین قرار گرفته است را Midline گویند. (یک اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) میباشد.)
فرمول محاسبه پارامترهای اندیکاتور باند بولینگر
از آنجایی که یک اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال از ۳ جزء تشکیل شده است، شیوهی محاسبهی هر یک از این اجزا نیز جدا از دیگری است. در ادامهی این بخش فرمول محاسبه پارامترهای باندهای بولینگر را آوردهایم:
فرمول محاسبهی باند بالایی:
فرمول محاسبهی باند پایینی:
و اما همانطور که گفتیم باند میانی، یک اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) میباشد که به صورت مجزا عمل میکند. شما میتوانید برای محاسبهی اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال مقدار این باند را هنگام تنظیمات اولیه در نرمافزارهای معاملاتی تعیین نمایید.
در فرمولهای بالا:
- میانگین متحرک : MA
- 3 ÷ (قیمت بسته شدن + قیمت پایین + قیمت بالا) : قیمت معمول (به انگلیسی Typical Price) : TP
- تعداد روزها در دوره هموارسازی (smoothing period) (معمولاً ۲۰) : n
- تعداد انحراف معیار (معمولاً ۲) : m
- انحراف معیار در طول n دوره گذشته از قیمت معمول : σ[TP, n]
نحوهی سگینالگیری از اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال
نحوهی سگینالگیری از اندیکاتور باند بولینگر
برای شروع کار با اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال ابتدا باید وارد نرم افزار معاملاتی خود شده و سپس از قسمت جستجوی نماد در بالای صفحه، نام نماد مورد نظرتان را جست و جو کنید. سپس در قسمت اندیکاتورها، نام اندیکاتور Bollinger Band را وارد کرده و با کلیک بر روی آن، این اندیکاتور را به پایین صفحه اضافه نمایید. همانطور که مشاهده میکنید این اندیکاتور از ۳ باند تشکیل شده است که در بخشهای قبلی آنها را معرفی کردیم. حال چطور میتوان با بررسی این خطوط سیگنالهای مورد نظر را دریافت کرد؟
زمانیکه باندهای بولینگر منبسط یا منقبض میشوند، عموماً شاهد یک حرکت شدید در رفتار قیمت خواهیم بود. این رفتار هیجانی و یکباره میتواند در راستای نزول قیمت و یا صعود آن اتفاق بیافتد. هنگامی که بازار دچار نوسان زیاد میشود، باندها پهنتر شده و در بازههایی که نوسان کمتری دارند باندها تراکم بیشتری خواهند داشت. وقتی خطوط اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال متراکم شده و به هم نزدیک شوند، اگر کندلهای قیمت در نیمهی بالایی باشند جهش قیمت در راستای روند صعودی را خواهیم داشت. اما چنانچه کندلهای قیمت در نیمهی پایینی قرار گرفته باشند، به زودی شاهد نزول قیمت خواهیم بود.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال و نحوهی تشخیص، محاسبه و سیگنالگیری در آن پرداختیم. استفاده از باندهای بولینگر تحت عنوان استراتژی معامله، به منظور افزایش دقت معاملهگران در عملیات تحلیل تکنیکال و همچنین پیشبینی چگونگی روند قیمت، بسیار مثمرثمر خواهد بود. پس بهطور خلاصه میتوان گفت که باندهای بولینگر طراحی شدهاند تا به تریدرها در کشف فرصتهای معاملاتی که احتمال موفقیت در آنها بیشتر است کمک کنند. چراغ به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات و مطالب مهم در زمینهی آموزش بورس به شما برای ورود و سرمایهگذاری صحیح در این بازار جذاب و پرتلاطم کمک نماید.
بولینگر بند (Bollinger Bands) چیست ؟
Bollinger Band® یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط مجموعهای از خطوط روند که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) به دور از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت یک اوراق بهادار ترسیم شده است، تعریف میشود، اما میتوان آن را بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم کرد.
Bollinger Bands® توسط تاجر فنی معروف جان بولینگر توسعه یافته و دارای حق چاپ است، که برای کشف فرصت هایی طراحی شده است که به سرمایه گذاران احتمال بیشتری برای شناسایی درست زمانی که دارایی بیش از حد فروخته یا بیش از حد خرید می شود، می دهد. 1
نکات کلیدی کلیدی
- Bollinger Bands® یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر برای تولید سیگنال های فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد توسعه یافته است.
- سه خط وجود دارد که باندهای بولینگر را تشکیل می دهند: یک میانگین متحرک ساده (باند میانی) و یک باند بالا و پایین.
- باندهای بالا و پایین معمولاً 2 انحراف استاندارد +/- از میانگین متحرک ساده 20 روزه دارند، اما می توان آنها را تغییر داد.
نحوه محاسبه باندهای بولینگر
اولین قدم در محاسبه Bollinger Bands محاسبه میانگین متحرک ساده امنیت مورد نظر است که معمولاً از SMA 20 روزه استفاده می کند. میانگین متحرک 20 روزه میانگین قیمت های بسته شدن را برای 20 روز اول به عنوان اولین نقطه داده محاسبه می کند. نقطه داده بعدی اولین قیمت را کاهش می دهد، قیمت را در روز 21 اضافه می کند و میانگین را می گیرد و غیره. سپس انحراف معیار قیمت اوراق بهادار بدست می آید. انحراف استاندارد یک اندازه گیری ریاضی از واریانس میانگین و ویژگی های برجسته در آمار، اقتصاد، حسابداری و مالی است.
برای یک مجموعه داده معین، انحراف استاندارد میزان توزیع اعداد را از یک مقدار متوسط اندازه گیری می کند. انحراف معیار را می توان با گرفتن جذر واریانس محاسبه کرد که خود میانگین اختلاف مجذور میانگین است. سپس، مقدار انحراف استاندارد را در دو ضرب کنید و هر دو آن مقدار را از هر نقطه در امتداد SMA جمع و کم کنید. آن ها نوارهای بالایی و پایینی را تولید می کنند.
این فرمول Bollinger Band® است:
را BOLU = MA ( TP , ن ) + متر ∗ σ [ TP , n ] پررنگ = MA ( TP , ن ) – متر ∗ σ [ TP , n ] جایی که: BOLU = باند بولینگر بالا پررنگ = باند بولینگر پایین MA = میانگین متحرک TP (قیمت معمولی) = ( بالا + کم + بستن ) ÷ 3 n = تعداد روز در دوره هموارسازی (معمولا 20) متر = تعداد انحرافات استاندارد (معمولا 2) σ [ TP , n ] = انحراف استاندارد در n دوره آخر TP را
باندهای بولینگر به شما چه می گویند؟
Bollinger Bands® یک تکنیک بسیار محبوب است. بسیاری از معامله گران بر این باورند که هر چه قیمت ها به باند بالا نزدیکتر شود، بازار بیش از حد خرید می شود و هر چه قیمت ها به باند پایین نزدیکتر شود، فروش بیش از حد بازار افزایش می یابد. جان بولینگر مجموعه ای از 22 قانون را در هنگام استفاده از باندها به عنوان یک سیستم معاملاتی دارد. 2
در نمودار زیر، Bollinger Bands SMA 20 روزه سهام را با یک باند بالا و پایین همراه با حرکات روزانه قیمت سهام در براکت قرار داده است. از آنجایی که انحراف معیار معیاری برای سنجش نوسانات است، وقتی بازارها بی ثبات تر می شوند، باندها افزایش می یابد. در دورههای با نوسان کمتر، باندها منقبض میشوند.
فشار دادن
فشار مفهوم اصلی Bollinger Bands® است. هنگامی که نوارها به هم نزدیک می شوند و میانگین متحرک را محدود می کنند، فشار نامیده می شود. فشار یک دوره کم نوسان را نشان می دهد و معامله گران آن را نشانه بالقوه افزایش نوسانات آینده و فرصت های معاملاتی احتمالی می دانند. برعکس، هرچه باندها از هم فاصله بیشتری داشته باشند، احتمال کاهش نوسانات و احتمال خروج از معامله بیشتر می شود. با این حال، این شرایط سیگنال معاملاتی نیستند. باندها هیچ اشاره ای نمی کنند که چه زمانی ممکن است تغییر رخ دهد یا قیمت در کدام جهت حرکت کند.
برک آوت ها
تقریباً 90٪ از اقدامات قیمت بین دو باند انجام می شود. 2 هر شکست در بالای یا پایین باندها یک رویداد مهم است. شکست یک سیگنال معاملاتی نیست. اشتباهی که اکثر مردم مرتکب می شوند این است که معتقدند افزایش یا فراتر رفتن قیمت از یکی از باندها سیگنالی برای خرید یا فروش است. شکست ها هیچ سرنخی از جهت و میزان حرکت قیمت در آینده ارائه نمی دهند.
محدودیت های Bollinger Bands®
Bollinger Bands® یک سیستم معاملاتی مستقل نیست. آنها به سادگی یک شاخص طراحی شده برای ارائه اطلاعات در مورد نوسانات قیمت به معامله گران هستند. جان بولینگر پیشنهاد می کند که از آنها با دو یا سه شاخص غیر همبسته دیگر استفاده کنید که سیگنال های مستقیم بیشتری در بازار ارائه می دهند. او معتقد است که استفاده از شاخص ها بر اساس انواع مختلف داده ها بسیار مهم است. برخی از تکنیک های فنی مورد علاقه او عبارتند از واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) ، حجم در تعادل و شاخص قدرت نسبی (RSI) .
از آنجایی که آنها از یک میانگین متحرک ساده محاسبه میشوند، دادههای قیمتی قدیمیتر را مانند جدیدترین آنها وزن میکنند، به این معنی که اطلاعات جدید ممکن است با دادههای قدیمی رقیق شوند. همچنین استفاده از SMA 20 روزه و 2 انحراف استاندارد کمی خودسرانه است و ممکن است در هر شرایطی برای همه کارساز نباشد. معامله گران باید SMA و مفروضات انحراف استاندارد خود را بر این اساس تنظیم کنند و بر آنها نظارت کنند.
دیدگاه شما