تفاوت در خیارات معامله



انواع خیارات معامله شامل موارد زیر هستند:

خیارات در قانون مدنی

زمانی که ملکی را خرید و فروش می کنید و یا خودرویی می خرید یا به فروش می گذارید ممکن است بارها با خیار فسخ و خیارات قانونی روبرو شوید و انواع خیار اعم از خیار عیب، خیار تدلیس و … را بشنوید. از این جهت بررسی این موضوع در مقررات ایران قابل اهمیت خواهد بود.

خیار اختیار برهم زدن معامله به جهتی قانونی است که در قانون تصریح شه است به طور مثال شما ماشینی می خرید و در آن عیبی می بینید یا می فهمید که فروشنده تدلیس کرده یعنی فریبی به کار برده است اینجا شما به شناخت انواع خیارات و احکام آن نیاز پیدا خواهید کرد.

عقود از منظر گوناگون تقسیم می شوند. از منظر دوام به عقود لازم و جایز تقسیم می شوند. عقد جایز را هریک از طرفین هر وقت بخواهد می تواند فسخ کند. عقد لازم عقدی است که نمی توان آن را برهم زد مگر به سبب قانونی. یکی از این اسباب قانونی حق فسخ است که از خیارات ناشی می شود.

دسترسی سریع به عناوین:

خیار فسخ چیست؟

اختیاری که شخص در برهم زدن معامله دارد یعنی حق برهم زدن معامله را خیار فسخ نامند. در برابر این اصطلاح گاهی واژه رجوع نیز به کار می رود چنان که می گویند واهب از هبه رجوع کرد یا شوهر از طلاق رجوع کرد. واژه خیار اسم مصدر اختیار یا مصدری است به معنی اختیار و مقصود اختیاری است که شخص در فسخ معامله دارد به همین جهت گاه همراه با واژه فسخ می آید و می گویند خیار فسخ.

در باب ماهیت خیار باید گفت: خیار حقی است که به دو طرف عقد یا یکی از آنها و گاه به شخص ثالث اختیار فسخ عقد را می دهد. اجرای این حق عمل حقوقی است که با یک اراده انجام می شود نیاز به قصد انشاء دارد و در زمره ایقاعات است برخلاف اقاله که با تراضی واقع می شود اراده باطنی و اشتیاق فسخ کننده اثری در عقد ندارد. تصمیم او باید اعلان شود و چهره بیرونی و مادی بیابد هرچند به آگاهی طرف دیگر عقد نرسد.

خیار فسخ چیست؟

استثنایی بودن خیار

اصل لزوم قرارداد است امکان فسخ عقد امری استثنایی و خلاف قاعده است که باید احراز شود و گرنه پشیمان از عقد نیز پای بند به آن می ماند.

از این قاعده چند نتیجه مهم گرفته می شود:

  • در تردید میان لزوم و جواز عقد، اصل بر لزوم عقد است.
  • چنانچه در وجود یا عدم وجود خیار تردید شود، اصل عدم وجود خیار است.
  • گاه در لزوم قرارداد و حکم خیار و وجود ان در عقد تردید نیست اما اختلاف است که آیا وجود آن خیار با طبیعت قرارداد سازگار است یا در آن سنخ از قراردادها راه ندارد. برای مثال در عقد مسامحه ای ادعای غبن می شود دادرس می داند که قرارداد از نوع صلح یا ضمان است و احراز می کند یکی از دو طرف مغبون است ولی تردید دارد آیا غبن ویژه معامله به معنای خاص است یا در عقد مسامحه نیز می آید؟
  • در موردی که وجود خیاری به عنوان قاعده عمومی قراردادها مورد تردید است اصل عدم وجود خیار یا محدود بودن دامنه اجرای آن است مگر اینکه دلایلی خلاف آن را نشان دهد.

مبنای خیارات چیست؟

در باب مبنای خیار اختلاف نظر مشاهده می شود. برخی حکومت اراده و برخی جبران ضرر را مبنای خیارات دانسته اند.

دکتر کاتوزیان معتقدند خیارهای گردآوری شده در قانون مدنی دارای مبنای مشترک و یگانه ای نیست اختیار فسخ ممکن است ناشی از خواست صریح یا ضمنی دو طرف باشد یا جبران ضرر ناروایی که از عقد ایجاد می شود انگیزه قانونگذار در دادن حق فسخ به زیان دیده شود یا عادات و سنت های تاریخی وجود خیار را توجیه کند.

نتیجه این که؛ مبنای اصلی خیارات بر پایه غلبه یکی از دو اصل حکومت اراده و لاضرر است مگر اینکه مبانی دیگری احراز شود.

خیار فسخ در همه حال چهره حمایتی و خصوصی دارد و نباید آن را از قواعد مربوط به نظم عمومی پنداشت احتمال دارد که مصالح اجتماعی انگیزه صدور حکم قرار گیرد لیکن از نظر فنی قواعد این باب به رابطه خصوصی دو طرف ارتباط پیدا می کند و در زمره حقوق آنهاست.

آیا جمع چند خیار در یک عقد ممکن است؟

در پاسخ به این سوال گفته اند احتمال وجود چند خیار در یک عقد وجود دارد مانند بیعی که خریدار و فروشنده هنوز در مجلس عقدند و ثمن در معامله گزاف است یا بیعی که در آن مبادله خارجی صورت نپذیرفته است و کالای فروخته شده عیبی پنهان دارد.

در این فرض چند سبب هرکدام اختیار ویژه ای برای فسخ عقد به وجود می آورد که در کنار هم قابل جمع است و با اجرای یکی از آنها خیارهای دیگر موضوع خود را از دست می دهد و همانند چند حق برای وصول یک دین است.

کدام خیارات فوری هستند؟

هدف از برقراری بیشتر خیارات دفع ضرر یا جبران آن است ولی اگر اجرای حق به طول انجامد و قرارداد به تزلزل بماند باعث ایجاد ضرر می شود پس اجرای عدالت ایجاب می کند که در برابر اعطای خیار از صاحب آن خواسته شود که دیگری را در حال تعلیق نگذارد و از حق به عنوان سپر دفاع استفاده کند نه چون حربه اضرار.

قانون مدنی برخی خیارات را فوری دانسته است از جمله خیار رویت و تخلف از وصف بعد از رویت فوری است. درمورد خیار غبن نیز آمده خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است. در خیارات عیب و تدلیس نیز چنین است.

در فسخ نکاح نیز خیار فسخ فوری است.

خیارات در قانون

کدام خیارات مهلت اجرای معین دارند؟

برخی خیارات مهلت اجرای معین دارند که عبارتند از:

  • خیار مجلس که مهلت اجرای آن تا پایان مجلس عقد است و پس از جدا شدن خریدار و فروشنده از بین می رود.
  • خیار حیوان که تا سه روز از حین عقد وجود دارد. طبق ماده۳۹۸ ق.م. اگر مبیع حیوان باشد مشتری تا سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را دارد.
  • خیار شرط که با تراضی و برای مدت معین به وجود می آید طبق ماده ۳۹۹ ق.م. در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هردو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد.

شرط سقوط خیار در عقد

طبق ماده ۴۴۸ ق.م. سقوط تمام یا بعضی خیارات را می توان ضمن عقد شرط نمود. این شرط در مواردی تفاوت در خیارات معامله که خیار در نتیجه عقد به وجود می آید و سبب تام آن در تراضی نهفته است به معنی اسقاط حق خیار موجود است.

مانند این که دو طرف خیار غبن یا تدلیس را ضمن عقد اسقاط کنند ولی در مورد خیارهایی که بعد از عقد ایجاد می شود به مفهوم اسقاط مقتضی ایجاد خیار یا حذف بی درنگ آن پس از ایجاد است.اسقاط خیار ممکن است صریح باشد یا ضمنی و یک عمل حقوقی است و اراده بر آن حکومت دارد.

خیارات مختص عقد بیع

بیع همان خرید و فروش مال است در مقابل عوض معلوم. تمام انواع خیارات در جمیع معاملات لازمه ممکن است موجود باشد مگر خیار مجلس، حیوان و تاخیر ثمن که مخصوص بیع است. خیارات مختص بیع در سایر قراردادها نمی آید و نباید آنها را در زمره قواعد عمومی قراردادها آورد.

خیارات در قانون

تفاوت خیار شرط و خیار تخلف شرط

خیار شرط ساخته تراضی دو طرف عقد است. طبق ماده۳۹۹ ق.م. در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هردو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد. در خیار تخلف از شرط فرض این است که متعهد به التزام خود وفا نمی کند و اجبار او نیز میسر نمی شود و به وسیله دیگران هم نتیجه مطلوب به دست نمی آید یا معلوم می شود که مورد معامله وصف موردنظر را ندارد یا انجام دادن شرط ممتنع می شود.

آن گاه طرفی که شرط به نفع اوست و راهی برای رفع ضرر ندارد حق فسخ عقد را پیدا می کند. بنابراین خیار شرط نتیجه تراضی و خیار تخلف از شرط نتیجه تخلف از تراضی و امتناع اجرای تعهد ناشی از آن است.

شرط خیار و شرط انفساخ

دو طرف می توانند شرط کنند که قرارداد پس از مدتی پایان یابد یا در اثر رویداد ویژه ای خود به خود منحل شود شرط اخیر را می توان شرط انفساخ نامید که با شرط خیار شباهت دارد. شرط انفساخ تابع احکام خیار شرط نیست نهادی جداگانه است که نفوذ آن را باید بر طبق قواعد کلی و طبیعت عقد سنجید. در هرجا که اقاله موثر نیست شرط انفساخ نیز نافذ نیست.

خیارات در قانون

بیع شرط چیست؟ معامله با حق استرداد چیست؟

ویژگی شرط خیار در بیع شرط این است که خیار برای فروشنده شرط شود و استفاده از آن منوط به پرداختن ثمن است به این ترتیب که شخصی مال خود را می فروشد و در آن شرط می کند که اگر در مدت خیار بتواند ثمن را بازگرداند عقد را فسخ کند و مبیع را پس بگیرد.

در ماده۳۳ ق.ث. اصطلاح معامله با حق استرداد عنوان شده که از جهتی عام تر است و از دیدگاهی به ظاهر خاص تر از بیع شرط می نماید. عام تر است از این لحاظ که به بیع محدود نمی شود و خاص تر است از این جهت که ناظر بر املاک است.

منظور از معامله با حق استرداد هر عقد تملیکی و معوض است که در آن انتقال دهنده حق دارد با رد عوضی که دریافت کرده مال تملیک شده را استرداد کند.خواه صورت معامله بیع با شرط خیار باشد یا صلح و خواه امکان استرداد به وسیله شرط خیار باشد یا وکالت و نذر.

خیار رویت و تخلف از وصف

طبق ماده ۴۱۰ ق.م. هرگاه کسی مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از دیدن اگر دارای اوصافی که ذکر شده است نباشد مختار می شود که بیع را فسخ کند یا به همان نحو که هست قبول نماید. مثلاً شما به یک بنگاه ماشین رفته و ماشینی را می بینید و پس از خرید می بینید ماشین فوق آن اوصافی که ذکر شده بود را ندارد شما حق دارید به استناد خیار رویت عقد بیع ماشین را برهم بزنید.

پرسشی که مطرح می شود این است که آیا خیار رویت از اقسام خیار تخلف شرط است؟

پاسخ داده اند: هر فرضی که معامل به اعتماد رویت سابق قرارداد می بندد و پس از مشاهده درمی یابد که موضوع معامله وصف مورد انتظار را ندارد در این حالت بی گمان خیار فسخ ارتباط کمتری به تخلف از شرط پیدا می کند.

چنانچه دو طرف یا یکی از آنها ندیده معامله کند و تنها به وصفی که برای او شده است اعتماد نماید هرگاه این پندار تقویت شود که احتمال دارد اوصاف را بیگانه ای برای او بگوید و در قصد مشترک نیاید بازهم میان دو خیار رویت و تخلف از شرط فاصله می افتد. خیار رویت فوری است و در مورد شرط اسقاط خیار نوشته اند: این شرط نفوذ حقوقی ندارد و بی اثر است.

آیا خیار رویت با دادن تفاوت قیمت یا بدل ساقط می شود؟

به سوال فوق نیز باید پاسخ منفی داد. البته برای طرفین این حق وجود دارد که با تراضی در این باب تصمیم تفاوت در خیارات معامله بگیرند. به طور مثال الف ملکی را برای تجارت خاصی اجاره می کند و سپس می بیند موقعیت ملک برای تجارت فوق مناسب نیست. اینجانب نمی تواند بدون تراضی با الف و با پرداخت تفاوت قیمت، خیار رویت را ساقط کند ولی اگر الف و ب هردو تراضی و توافق نمایند این توافق نافذ است.

خیارات در قانون

خیار تخلف از شرط

هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود. خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده و یا عقد متبانیاً بر آن واقع شده باشد. خیار رویت و تخلف از وصف در واقع چهره ای از شروط بنایی درباره اوصاف مورد معامله است.

طبق ماده۳۵۵ق.م: «اگر ملکی به شرط داشتن مساحت معین فروخته شده باشد و بعد معلوم شود که کمتر از آن مقدار است مشتری حق فسخ معامله را خواهد داشت و اگر معلوم شود که بیشتر است بایع می تواند آن را فسخ کند مگر اینکه در هر صورت طرفین به محاسبه زیاده یا نقیصه تراضی نمایند.»

ضمانت اجرای تخلف از شرط صفت، ایجاد حق فسخ برای طرفی است که از آن زیان می برد. به طور مثال شما فرشی می خرید به این شرط که بافت کاشان باشد و سپس متوجه می شوید بافت کاشان نیست و اینجا شما که خریدار هستید حق فسخ معامله را خواهید داشت.

در باب این شرط باید افزود که حق فسخ ناشی از آن ناظر به موردی است که وصف موردنظر نوعی باشد و به جهت اصلی عقد مربوط نباشد. زیرا اگر آن وصف که شرط شده علت اصلی و غایی خریدار باشد باعث بطلان عقد می شود مثلا شما فرش عتیقه می خواستید و شرط کردید که عتیقه باشد و می فهمید عتیقه نیست اینجا وصف مذکور برای شما اساسی است و فقدان آن باعث بطلان عقد است.

خیار غبن

غبن زیانی است که به هنگام داد و ستد در نتیجه نابرابری فاحش بین ارزش آنچه باید پرداخته یا انجام شود و ارزشی که در برابر آن دریافت می گردد به طرف ناآگاه می رسد. غبن تنها در عقود معوض راه دارد.

هریک از متعاملین که در معامله تفاوت در خیارات معامله غبن فاحش داشته باشد بعد از علم به غبن می تواند معامله را فسخ کند. معیار تمیز نابرابری فاحش، عرف است. خیار غبن با پرداخت تفاوت قیمت، ساقط نمی شود مگر اینکه مغبون به گرفتن تفاوت قیمت راضی شود. منظور از خیار غبن این است که مثلاً شما قصد خرید گردنبند طلا را داشتید ولی گردنبند نقره به شما فروخته اند. در اینجا تفاوت طلا و نقره آنقدر فاحش است که شما حق برهم زدن معامله را دارید.

خیارات در قانون

خیار عیب

ممکن است در معامله ماشینی بعد از خرید ماشین ببینید که ماشین فوق، تعویض کاپوت دارد، در این حالت خریدار اختیار دارد معامله را برهم بزند و یا ماشین را با عیب فوق بپذیرد. طبق ماده۴۲۲ق.م. ؛ اگر بعد از معامله ظاهر شود که مبیع معیوب بوده مشتری مختار است در قبول مبیع معیوب با اخذ ارش یا فسخ معامله.

خیار عیب نیز بعد از علم به آن فوری است. خیار عیب در صورتی به وجود می آید که عیب پنهان باشد منظور از عیب مخفی این است که مشتری در زمان بیع به آن عالم نبوده است. در خیار عیب علم و جهل خریدار موثر است نه داوری عرف. اگر عیب بعد از عقد ناشی از سبب پیش از آن باشد باید عیب را سابق بر عقد شمرد.

خیار عیب مختص عقد معوض و تملیکی بوده و موضوع عقد باید عین یا نفع معین باشد همچنین عقد نباید مبنی بر تسامح باشد.

درباب اسقاط خیار عیب نیز باید گفت چون احکام خیار عیب از قواعد مربوط به نظم عمومی نیست بنابراین دو طرف می توانند ضمن عقد یا پس از آن سقوط خیار عیب را شرط کنند.

خیار تدلیس

تدلیس به معنای فریب است. طبق ماده۴۳۸ق.م. تدلیس عبارتست از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. به طور مثال شما یک جعبه میوه م خرید و میوه های روی جعبه سالم و باکیفیت است ولی میوه های وسط و زیر جعبه خراب است اینجا فروشنده موجب فریب شما شده است و شما حق برهم زدن معامله را دارید.

شرایط تحقق تدلیس عبارتست از:

عملیاتی باید انجام شود. این اقدام موجب فریب طرف معامله شود. البته هر دروغی تدلیس شمرده نمی شود و فریب باید عمدی باشد و کار فریبنده باید منسوب به طرف قرارداد باشد. شرط دیگر این است که کار فریبنده باید نامتعارف باشد.

خیارات در قانون

خیار تبعض صفقه

وقتی عقد بیع نسبت به بعض مبیع به جهتی از جهات باطل باشد، خیار تبعض صفقه برای فروشنده خواهد بود. خیار تبعض صفقه در صورتی ایجاد می شود که خریدار در زمان عقد آگاه از تجزیه آن نباشد کسی که از وضع مبیع باخبر است و با این وصف حاضر به معامله می شود حق برهم زدن آن را ندارد. تبعض صفقه وقتی موجب خیار فسخ است که مشتری در حال معامله به آن آگاهی نداشته باشد.

خیار تفلیس

خیار تفلیس مختص شخصی است که با شخص مفلس یا همان ورشکسته معامله می کند. ورشکسته شخصی است که نمی تواند بدهی های خود را پرداخت کند و اگر شخصی با او معامله کند، طرف معامله حق خواهد داشت مورد معامله را استرداد و به استناد خیار تفلیس عقد را برهم بزند.

درصورتی که مشتری مفلس شود و عین مبیع نزد او باشد بایع حق استرداد آن را دارد و اگر مبیع هنوز تسلیم نشده باشد می تواند از تسلیم آن امتناع کند.

خیار تعذر تسلیم

خیار تعذر تسلیم وقتی است که یکی از طرفین توانایی تسلیم عوض معامله را ندارد. به طور مثال من ماشینی به شما می فروشم و توانایی تسلیم ماشین به شما را ندارم. اینجا شما به استناد خیار تعذر تسلیم می توانید معامله را برهم بزنید.

خیارات معامله چیست و چه انواعی دارد ؟

خیارات معامله اصولی شرعی و قانونی است که به طرفین معامله حق فسخ یا دریافت تفاوت قیمت را می‌دهد. همچنین گاهی هم هر دو حق ممکن است وجود داشته باشد.

قضاوت


انواع خیارات معامله شامل موارد زیر هستند:

  1. خیار مجلس
  2. خیار غبن
  3. خیار شرط
  4. خیار تدلیس
  5. خیار تخلف شرط
  6. خیار عیب
  7. خیار شرکت
  8. خیار رؤیت
  9. خیار تأخیر
  10. خیار حیوان
  11. خیار تعذّر تسلیم

۱- خیار مجلس

طرفین معامله تا زمانی که در جلسه‌ی معامله هستند، این اختیار را دارند که معامله را فسخ کنند.

مثال: طرفین معامله برای خرید ملک در جلسه نشسته‌اند و قولنامه را امضا می‌کنند و مبلغی بیعانه هم پرداخت می‌شود. تا زمانی که طرفین از جلسه خارج نشده‌اند، امکان استفاده از خیار مجلس وجود دارد و قولنامه می‌تواند باطل شود.

۲- خیار غبن

اگر در معامله قیمت پرداختی بیش از مقدار عرف کالا باشد یا خریدار و فروشنده بر اثر فریب خوردن، معامله را انجام داده باشند، معامله می‌تواند بر اساس خیار غبن باطل شود. تفاوت جزئی در قیمت یا کیفیت کالا تا مقداری که در عرف قابل پذیرش است، مانع خیار غبن است.

نکات زیر در مورد خیار غبن مورد توجه است:

  1. معیار تفاوت قیمت، زمان ثبت معامله است. اگر مبلغ معامله تا مدتی بعد پرداخت نشده باشد و در این مدت قیمت تغییر کند، شامل خیار غبن نخواهد بود.
  2. برای پذیرش خیار غبن لازم است تا فریب خوردن شخص ثابت شود. تنها با ادعای فریب، امکان استفاده از این خیار وجود ندارد.
  3. اگر طرف معامله مسلمان نباشد هم این خیار قابل پذیرش است.
  4. در خیار غبن امکان دریافت ما به التفاوت وجود ندارد و فرد مغبون یا می‌تواند معامله را فسخ کند یا با همان شرایط آن را بپذیرد.
  5. اگر طرف معامله، مغبون شدن را نپذیرد، به حاکم شرع مراجعه می‌شود.
  6. فرد مغبون برای استفاده از این خیار باید تصمیم خود را عملی و به طور صریح اعلام کند که قصد فسخ دارد.
  7. فرد مغبون پس از فسخ دیگر نسبت به موضوع معامله حقی ندارد و در صورت تصرف در آن، ضامن خواهد بود.
  8. فرد مغبون در صورتی که به دلیل عقلانی فسخ را به تاخیر بیندازد، همچنان دارای این حق خواهد بود.
  9. در صورتی که در معامله برای فسخ جریمه‌ای در نظر گرفته شود، خیار غبن شامل این جریمه نخواهد بود.

۳- خیار شرط

هر یک از طرفین در معامله می‌توانند شرط کنند که اختیار فسخ معامله را تا زمانی معین داشته باشند. در این صورت اگر مبلغی پرداخت شده است، مبلغ عودت می‌شود و موضوع معامله هم به صاحب اصلی برگردانده می‌شود.

  1. اگر فروشنده دارای خیار شرط باشد، تا قبل از فسخ معامله قبلی نمی‌تواند معامله‌ی جدیدی انجام دهد و ابتدا باید معامله قبلی را فسخ کند.
  2. اگر منظور از خیار شرط این باشد که خریدار تا پایان مهلت معین باید کالا را نزد خود نگهداری کند، امکان فروش کالا توسط خریدار وجود ندارد و می‌بایست صبر کند تا مهلت خیار شرط فروشنده به پایان برسد.

۴- خیار تدلیس

هنگامی که فروشنده کالای خود را به صورت غیرواقعی معرفی کند و در نتیجه آن را به قیمت بیشتری بفروشد، خریدار پس از اطلاع از اصل کالا، می‌تواند معامله را فسخ کند.

۵- خیار تخلف شرط

اگر در معامله شرطی باشد که خریدار یا فروشنده در ضمن معامله باید کاری انجام دهند و آن کار را انجام ندهند، طرف دیگر می‌تواند معامله را فسخ کند. مثلا اگر شرط شود که کلیه‌ی عوارض قبلی ملک بر عهده‌ی خریدار است و او این کار را انجام ندهد، فروشنده می‌تواند معامله را فسخ کند.

۶- خیار عیب

اگر در جنس یا عوض آن عیبی باشد که پیش از معامله یا پس از معامله و تا قبل از زمان تحویل ایجاد شده باشد، خریدار می‌تواند معامله را فسخ کند یا تفاوت قیمت آن را کسر نماید.

  1. اگر پس از تحویل مال، عیب جدیدی در کالا ایجاد شود، خریدار می‌تواند ما به التفاوت را دریافت نماید( در حیوان تا سه روز امکان فسخ وجود دارد )
  2. اگر خریدار موقع خرید، عیب مال را بداند، خیار عیب را نخواهد داشت.
  3. اگر خریدار هنگام معامله عیب را بفهمد ولی به آن راضی باشد.
  4. اگر در هنگام معامله شرط شود که خیار عیب وجود ندارد حق طرفین در این خیار از بین خواهد رفت.
  5. اگر فروشنده در هنگام معامله بگوید که کالا را با هر عیبی که دارد می‌فروشم.
  6. اگر معامله کلی باشد مثلا معامله خرید ۱۰ کیلوگرم گندم باشد، در صورت معیوب بودن مال، خریدار فقط می‌تواند ۱۰ کیلو گندم سالم از فروشنده بخواهد و خیار عیب را ندارد.

۷- خیار شرکت

اگر مال مورد معامله شریک دارد و شریک دوم به معامله راضی نشود، خریدار می‌تواند معامله را فسخ کند و مبلغ پرداختی را از شریک اول دریافت کند.

۸- خیار رویت

اگر خریدار کالا را دیده باشد یا خصوصیات آن را از فروشنده شنیده باشد، بعد هنگام تحویل جنس، تفاوتی در آن مشاهده کند، می‌تواند معامله را فسخ کند.

در معاملات کلی مثل خرید ۱۰ کیلوگرم گندم، امکان استفاده از این خیار وجود ندارد و خریدار تنها می‌تواند کالایی با ویژگی‌های مورد توافق را درخواست کند.

۹- خیار تاخیر

اگر خریدار مبلغ معامله را با تاخیر بدهد یا آن را ندهد با سه شرط زیر امکان فسخ معامله وجود دارد:

  1. تا سه روز مهلت پرداخت گذشته باشد( برای کالاهای خراب شدنی مثل شیر، پیش از آنکه کالا خراب شود ).
  2. جنس تحویل خریدار نشده است.
  3. اجازه تاخیر در پرداخت در قرارداد وجود نداشته باشد.

۱۰- خیار حیوان

در معامله‌ی حبوان تا سه روز بعد از معامله، امکان فسخ وجود دارد. اگر خریدار کارهایی بکند که رضایت او از معامله را نشان بدهد، این خیار وجود نخواهد داشت. مثلا به اسب نعل بزند یا آن را رنگ کند.

در صورت تلف شدن حیوان در مدت سه روز، معامله باطل می‌شود.

۱۱- خیار تعذر تسلیم

اگر فروشنده نتواند جنس را تحویل خریدار دهد. مثلا اسب از دست فروشنده فرار کند، خریدار می‌تواند معامله را فسخ کند.

انواع خیارات و کاربرد آن در معاملات ملکی چیست؟

کاربرد انواع خیارات در معاملات ملکی

استخوان‌ خرد کرده‌های بازار بهتر می‌دانند که برای موفقیت در هر بازاری تسلط بر مباحث حقوقی و قانونی واجب و ضروری است. یکی از این مباحث مهم؛ انواع خیارات در معاملات است که در معاملات املاک نیز اهمیت زیادی دارند.

در معاملات ملکی یا هر معامله دیگری معمولا قراردادی کتبی نوشته می‌شود که براساس آن حق و حقوق دو طرف معامله مشخص می‌شود. اما به هر دلیلی ممکن است یکی از طرفین بخواهد معامله را فسخ کند که این امر ممکن نیست مگر با استفاده از خیارت.

موضوع خیارات در سایر معاملات دیگر نیز مطرح است، اما در معاملات ملکی به علت پیچیدگی‌هایی که دارند و همچنین رقم سنگین این معاملات، طرفین معامله و همچنین مشاوران املاک باید بیشتر با آن آشنا شوند. در غیر اینصورت یا حقی از آن‌ها ضایع می‌شود یا آنکه درگیر مباحث قضایی و حقوقی می‌شوند.

در این مقاله قصد داریم تا شما را با بحث خیارات و انواع خیارات از جمله خیار تدلیس، خیار شرط، خیار غبن فاحش، خیار مجلس و اسقاط کافه خیارات آشنا کرده و نکات مهم‌شان را در معاملات ملکی بیان کنیم.

منظور از خیارات چیست و چه کاربردی در معاملات دارد؟

در قوانین کشور انواع عقد یا قرارداد داریم که از نظر دوام و ماندگاری به دو عقد جایز و لازم تقسیم‌بندی می‌شوند. قانون مدنی ایران عقد جایز را عقدی می‌داند که «هر یک از طرفین هر زمان که بخواهند بتوانند آن را به هم بزنند» نمونه این عقد را می‌توان عقد وکالت دانست.

اما همین قانون عقد لازم را عقدی می‌داند که «هیچ از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشند، مگر در موارد معین شده.» نمونه این عقد را می‌توان قرارداد خرید و فروش یا اجاره املاک دانست. در اینجا قانون این حق را به طرفین معامله می‌دهد که با استناد به دلایل قانونی معامله را فسخ کنند که یکی از این دلایل همان بحث خیارات است.

نکته مهم در خصوص انواع خیارات آن است که خیار در معامله مربوط به جرم یکی از طرفین نیست. یعنی اینگونه نیست که یکی از دو طرف معامله جرمی را مرتکب شده باشد. بلکه حقی است که برای جبران ضرر به متعاملین داده شده تا با استناد به شواهد و مستندات قانونی از آن استفاده کنند.

برای نمونه فرض کنید که در جریان فروش یک ملک به علت پنهان کاری فروشنده در خصوص امکانات ملک، خریدار می‌تواند با مستندات قانونی خود ادعای فسخ معامله را داشته باشد.

انواع خیارات در معاملات ملکی و تجاری چیست؟

ماده 396 قانون مدنی انواع خیارات در معاملات را به 10 نوع تقسیم کرده که برخی از آن‌ها در معاملات ملکی بیشتر کاربرد دارند و ما در ادامه به تعریف هر کدام می‌پردازیم.

خیار شرط چیست و چه کاربردی در معاملات ملکی دارد؟

قانون مدنی خیار شرط را شرط مدت‌داری می‌داند که در متن قرارداد به آن پرداخته شده و بر طبق آن طرفین می‌توانند معامله را فسخ کنند. مدت زمان شرط در قرارداد حتما باید مشخص شده باشد در غیر اینصورت قرارداد باطل است.

این شرط در قرارداد برای جبران ضرر طرفین معامله است. یعنی چنانچه یکی از آن‌ها یا هر دو دچار ضرر شدند، حق فسخ معامله را خواهند داشت. برای مثال ممکن است خریدار ملک یا مستاجر شرط ‌کند که طرف معالمه تا یک تاریخ معین برای ترمیم بخشی از ملک مسکونی اقدام کند، در غیر اینصورت حق فسخ معامله را دارد.

خیار شرط برخلاف برخی خیارات دیگر شرط فوریت ندارد. یعنی طرفین براساس مدت زمان تعیین شده برای شرط می‌توانند نسبت به فسخ معامله اقدام کنند. فسخ قرارداد با اعلام صاحب حق بوده و نیازی به تایید رای مراجع قضایی نیست.

به عبارت دیگر، در مورد خیار شرط، دادگاه رای به فسخ یا عدم فسخ نمی‌دهد، بلکه صرفا حکم اجرای فسخ معامله را صادر می‌کند تا سایر مراحل فسخ معامله، مثل بازگرداندن ثمن معامله و… به جهت قانونی قابل پیگیری باشد.

خیار غبن فاحش چیست و چه کاربردی در معاملات ملکی دارد؟ تفاوت در خیارات معامله

خیار غبن فاحش به اختیار فسخ معامله توسط یکی از طرفین اشاره دارد زمانی که دچار ضرر و زیان فاحش شده باشد. غبن در اینجا به معنای ضرر و زیان و فاحش به معنای آشکار و زیاد است.

گاهی اوقات یکی از طرفین معامله به علت ناآگاهی از ارزش دارایی، آن را با تفاوت بسیار زیادی نسبت به ارزش واقعی خود معامله می‌کند. خواه این فرد خریدار باشد یا فروشنده. در اینجا بنا به شرایطی، او می‌تواند با استناد به خیار غبن فاحش نسبت به فسخ معامله اقدام کند.

اما این خیار دارای شرایط خاص خود است و به راحتی قابل اثبات نیست. از جمله آنکه منظور از کلمه فاحش در قانون چندان مشخص نیست و تشخیص آن توسط مراجع قانونی نیز مقداری پیچیده است.

از جمله شروط خیار غبن عدم وجود تعادل اقتصادی در معامله است. بدین معنی که تفاوت در تفاوت در خیارات معامله قیمت پرداختی و ارزش واقعی دارایی به گونه‌ای باشد که کاملا واضح و فاحش باشد. شرط دیگر مربوط به عدم اطلاع فرد زیان دیده از ارزش واقعی دارایی مورد معامله است. این عدم آگاهی باید قبل از معامله باشد.

خیار غبن در معاملات ملکی اهمیت زیادی دارد. معمولا در قراردادهایی خرید و فروش و اجاره املاک به صورت پیش‌فرض این حق اسقاط شده است. اما در صورت رضایت طرفین، آن‌ها می‌توانند این خیار را به متن قرارداد اضافه کنند.

خیار مجلس چیست و چه کاربردی در معاملات ملکی دارد؟

خیار مجلس به اختیاری اطلاق می‌شود که با استفاده از آن هر یک از طرفین در زمانی که در مجلس عقد قرارداد و معامله حضور دارند، می‌توانند آن را فسخ کنند. این حق بعد از خروج از مجلس ساقط می‌شود.

مدت زمان این خیار شاید کوتاه باشد، اما از آنجا که جلسات معاملات ملکی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و طرفین خواسته‌ها و وعده‌های خود را در آن جلسه بیان می‌کنند، از این رو امکان رخ دادن آن نیز بالا است.

تفاوت اصلی خیار مجلس با سایر خیارات این است که در این خیار متعاملین نیازی به دلایل و مستندات برای فسخ قرارداد نداشته و می‌توانند آن را فسخ کنند. البته برای این خیار شروطی وجود دارد.

از جمله آنکه اگر هر دو طرف معامله یا یکی از آن‌ها مجلس معامله را ترک کند، این خیار ساقط می‌شود. البته نکته مهم در اینجا آن است که اگر دو طرف مجلس را ترک کرده اما همچنان به صحبت در مورد معامله بپردازند، باز هم حق استفاده از خیار مجلس را خواهند داشت.

همچنین اگر فروشنده بخواهد با استفاده از خیار مجلس معامله را فسخ کند و خریدار مبلغی را پرداخت کرده باشد، فروشنده برای استفاده از خیار شرط باید مبلغ دریافت شده را برگرداند. باز نگرداندن وجه پرداخت شده در این حالت، مانع استفاده از خیار مجلس است. چرا که از نظر قانون تمایل به فسخ معامله باید همراه با بازگرداندن وجه پرداخت شده باشد.

از آنجا که این خیار مربوط به جلسه معامله بوده، بنابراین نقش مشاوران املاک برای جوش خوردن معامله و عدم فسخ آن بسیار حیاتی است.

خیار تدلیس چیست و چه کاربردی در معاملات ملکی دارد؟

خیار تدلیس یکی دیگر از انواع خیارات در معاملات است که اتفاقا در معاملات ملکی نیز بسیار کاربرد دارد. منظور از تدلیس نیرنگ و فریب یکی از طرفین معامله بوده که اگر این فریب نبود، طرف دیگر حاضر به انجام معامله نمی‌شد.

در صورت وجود تدلیس در معامله، طرف دیگر اختیار فسخ آن را دارد. از آنجا که معاملات ملکی پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به سایر معاملات دارد، بنابراین امکان تدلیس در آن بیشتر است.

فسخ معامله با استفاده از خیار تدلیس نیاز به شواهد و مستندات کافی دارد. برای پیشگیری از تدلیس توصیه می‌شود که کلیه وعده‌های طرفین و صحبت‌های آن‌ها در خصوص ملک به صورت مکتوب نوشته شود.

نکته بسیار مهم در خصوص خیار تدلیس آن است که مابقی خیارات در معاملات ملکی قابل اسقاط هستند، اما خیار تدلیس همچنان پابرجا است و نمی‌توان آن را اسقاط کرد. چرا که این خیار مربوط به نیرنگ و فریب یکی از طرفین است.

منظور از اسقاط کافه خیارات در معاملات ملکی چیست؟

منظور از اسقاط کافه خیارات آن است که حق فسخ معامله توسط هر یک از طرفین با استناد به خیارات مختلف گرفته می‌شود. بنابراین در بسیاری از معاملات عبارتی تحت عنوان «طبق توافق طرفین، کلیه خیارات اسقاط گردید» به کار می‌رود.

این عبارت نشان از سلب اختیارات طرفین برای فسخ معامله با استفاده از خیارات مختلف دارد. هر چند که خیار تدلیس در هر صورت باقی می‌ماند.

همچنین می‌توان از اسقاط کافه خیارات استفاده کرد اما در ادامه قرارداد، با آوردن شروطی جهت فسخ معامله، از خیار شرط نیز بهره‌مند شد. یعنی اسقاط کافه خیارات مانع استفاده از خیار شرط نیست.

استفاده از خیارات در معاملات ملکی

برخی می‌گویند که فسخ معامله با استناد به خیارات، حق افراد بوده و نباید آن را ساقط کنند. اما برخی دیگر استدلال متفاوتی دارند.

چرا از انواع خیارات در معاملات ملکی استفاده می‌شود؟

معمولا در مبایعه‌نامه و قراردادهایی که از طرف اتحادیه مشاوران املاک در اختیار مشاوران قرار می‌گیرد، عبارت اسقاط کافه خیارات به صورت پیش‌فرض وجود دارد. بنابراین امکان فسخ معامله با استناد به خیارات وجود ندارد. با این وجود آن‌ها می‌توانند این عبارت را حذف و همچنان از حق انواع خیارات استفاده کنند.

بحث استفاده از انواع خیارات در معاملات ملکی طرفداران و مخالفان خاص خود را دارد. برخی اینگونه استدلال می‌کنند که فسخ معامله با استناد به خیارات مختلف، حق افراد بوده و نباید آن را ساقط کنند. اما در عوض برخی دیگر استدلال متفاوتی در این خصوص دارند.

آن‌ها استدلال می‌کنند وجود خیارات در معامله باعث از بین رفتن دوام و ماندگاری آن می‌شود. چرا که هر زمان یکی از طرفین بخواهد با استناد به یکی از آن‌ها می‌تواند معامله را به هم بزند. خصوصا آنکه برخی از افراد در تصمیم‌گیری معمولا متزلزل بوده و هر آن امکان فسخ معامله توسط آن‌ها وجود دارد.

با این اوصاف، از آنجا که معاملات ملکی از اهمیت بالایی برخوردار بوده، بنابراین همواره طرفین نگران هستند که حقی از آن‌ها ضایع شود. از این رو معمولا کارشناسان توصیه می‌کنند که دو طرف با توافق یکدیگر شروط مورد نظر خود را در قرارداد بگنجانند تا در صورت عدم اجراء، امکان فسخ معامله را داشته باشند.

خیار تدلیس در هر حالت در معاملات و قراردادهای ملکی باقی می‌ماند و نمی‌توان آن را حذف کرد. استفاده از این خیار فریب و نیرنگ در معاملات ملکی را کاهش داده و در صورت وجود نیرنگ و اثبات آن می‌توان با استناد به آن معامله را فسخ کرد.

خیار شرط یکی دیگر از انواع خیار پرکاربرد در معاملات ملکی است. برای نمونه ممکن است مستاجر با موجر به صورت توافقی به این شرط برسند که موجر تا یک تاریخ معین باید سیستم لوله‌کشی واحد مسکونی را تعمیر کند.

معمولا بسیاری از طرفین معامله تلاش می‌کنند تا از خیار شرط در متن قرارداد به نحوی استفاده کنند. این مساله ناشی از پیچیدگی معاملات ملکی و انتظاراتی است که طرفین از یکدیگر دارند.

بحث انواع خیارات در معاملات ملکی پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. با تفاوت در خیارات معامله تفاوت در خیارات معامله این حال، توصیه اکثر کارشناسان آن است که نباید از تمامی خیارات در معاملات استفاده کرد. این کار دوام معامله را متزلزل می‌کند. در عوض طرفین با توافق خود می‌توانند برخی شرط و شروط مهم را به صورت‌های مختلف در متن قرارداد بگنجانند.

در صورتی که سوالی در خصوص انواع خیارات دارید، می‌توانید سوال خود را در بخش نظرات در انتهای همین مقاله مطرح کنید. در اسرع وقت به سوال شما پاسخ می‌دهیم.

انواع خیارات

انواع خیارات

خیارات در قانون منظور از اختیارات است. اگر عقدی مانند قرارداد کاری، خرید و فروش ملک و نظایر آنرا انجام داده باشید حتما تا به حال خیارات به چشم شما خورده است. باید بدانیم که در خیارات در قانون ایران دارای انواع و اقسام مختلفی است که به تشریح آنها خواهیم پرداخت.

انواع خیارات در قانون مدنی

طبق مبحث پنجم قانون مدنی ایران که راجع به انواع خیارات و احکام مربوط به آن است، ده نوع اختیار قانونی آورده شده است که عبارتند از:

  • خیار مجلس
  • خیار حیوان
  • خیار شرط
  • خیار تاخیر ثمن
  • خیار رویت و تخلف وصف
  • خیار غبن
  • خیار عیب
  • خیار تدلیس
  • خیار تبعض صفقه
  • خیار تخلف شرط

انواع خیارات : خیار مجلس چیست؟

در این اختیار، هر یک از طرفین عقد تا زمانی که طرفین و شهود آنها متفرق نشده باشند حق فسخ را دارند. این اختیار در جامعه امروزی به ندرت دیده می شود.

انواع خیارات : خیار حیوان چیست؟

اگر مال مورد معامله حیوان باشد خریدار تا 3 روز پس از عقد مبیع، اختیار فسخ معامله دارد.

انواع خیارات : خیار شرط چیست؟

اگر در عقد بیع مدت زمانی برای حق فسخ برای هر یک از طرفین یا هر دو تعیین شود، در حوزه اختیار شرط است.

انواع خیارات : خیار تاخیر ثمن چیست؟

این اختیار فسخ غالبا برای بایع (فروشنده) لحاظ می شود که تفاوت در خیارات معامله در صورت عدم وصول ثمن (مبلغ بیع) می تواند از آن استفاده نماید.

انواع خیارات : خیار رویت و تخلف وصف چیست؟

اگر فروشنده یا خریدار به هر دلیلی مورد مال را ندیده و به وصف آنرا معامله نمایند در صورت رویت و عدم تایید، این حق را دارند که معامله را فسخ نمایند. البته لازم به ذکر است حتما می بایست خیار رویت و تخلف وصف در عقد لحاظ شده باشد.

خیار غبن چیست؟

اگر هر یک از طرفین معامله مورد غبن فاحش (فریب خوردن) باشد اختیار فسخ معامله را خواهد داشت. البته این خیار تابع شرایط دیگری نیز می باشد که در مطلبی اختصاصی به آن پرداخته شده است. برای مشاهده و کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید:

  • خیار غبن چیست و چگونه می توان از آن استفاده کرد – در حال آماده سازی …

خیار عیب چیست؟

این نوع اختیار زمانی قابل استفاده است که مورد معامله دارای عیب و نقص پنهان بوده و در ظاهر مشخص نباشد. در صورتی که در قرارداد مورد معامله، این اختیار به خریدار داده شود می تواند از آن استفاده کرده و معامله را فسخ نماید.

خیار تدلیس چیست؟

این نوع اختیار زمانی قابل استفاده است که فروشنده اقداماتی را در جهت فریب خریدار انجام دهد. این اختیار در صورت لحاظ شدن در عقد و صورت گرفتن آن قابل استفاده است. البته خیار تدلیس شامل جزئیات دیگری است که در قالب مطلبی اختصاصی به آن پرداخته ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید:

  • خیار تدلیس چیست و چگونه می توان از آن استفاده کرد – در حال آماده سازی …

خیار تبعض صفقه چیست؟

تبعض به معنی تکه تکه شدن و صفقه به معنی قرارداد است. به این معنی که اگر بدون اطلاع معامله ای داشته باشید که در آن عین مورد معامله در مالکیت کامل فروشنده قرار نداشته و یا بخشی از مورد معامله قابلیت تملک توسط خریدار را نداشته باشد اختیار فسخ کامل یا آن بخش از مورد معامله برای خریدار فراهم می شود. با توجه به اینکه خیار تبعض دارای جزئیات بسیاری است پیشنهاد می کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید:

  • خیار تبعض صفقه چیست و چگونه می توان از آن استفاده کرد – در حال آماد سازی …

خیار تخلف شرط چیست؟

این اختیار در مواد 234 تا 245 قانون مدنی آورده شده است که در قالب یک مطلب اختصاصی به آن پرداخته ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر کافیست بر روی لینک زیر کلیک کنید:

خیارات در معامله به چه معناست ٬ فسخ خیارات ٬ انواع خیارات ٬تعریف خیارات

خیار حقی است که به دو طرف عقد یا یکی از انها و یا به شخص ثالثی اختیار فسخ عقد را میدهد.خیاربا یک اراد ه انجام میشود و نیاز به قصد انشا دارد و در زمره ی ایقاعات است .اصل بر این است که وقتی قراردادی منعقد می شود، طرفین به آن ملتزم بوده و در هیچ شرایطی آن را زیرپا نگذارند، مگر این که صاحب حق فسخ، یا همان «خیار» باشند.اِعمال خیار اصطلاحا فسخ نامیده می‌شود.خیارات مطلقاً مخصوص عقود لازم می باشند زیرا عقود جایز از قبیل وکالت به خودی خود قابل فسخ و انحلال بوده و احتیاجی به سبب دیگر نخواهند داشت و حتی هرگاه شرط فسخ درعقد جایزی بشود، به عنوان تاکید اختیار طرفین بوده و اثر دیگری ندارد.در این نوشته به بیان انواع خیارات در معامله ،مفهوم خیارات و . خواهیم پرداخت.

خیارات در معامله به چه معناست ٬ فسخ خیارات ٬ انواع خیارات ٬تعریف خیارات

این مقاله همراه با فایل صوتی منتشر شده است

در مقدمه به توضیح کلی درباره اقسام انحلال قراردادها می پردازیم

اسباب انحلال قرارداد چندان فراوان است که اگر زیر یک عنوان جمع شود در نخستین نگاه لزوم قراردادها را بی اعتبار نشان میدهد .با وجود این شمار عنوان ها از اعتبار اصل نمیکاهد و نیروی الزام اور عقد را متزلزل نمیکند. پاره ای از اسباب ،نیروی تراضی را به نمایش میگذارد وبا نفوذ اجباری عقد منافات ندارد چنان که در اقاله همان دو اراده که پیمانی را استوار تفاوت در خیارات معامله کرده است،درباره ی انحلال آن به توافق میرسد و در واقع انحلال قرارداد نتیجه همان سبب انعقاد آن است.گاه نیز امکان رهایی از عقد مستند به شرط صریح یا ضمنی دو طرف است ،امری است پیش بینی شده که خواست مشترک آن دو بوجود می اورد تا از سنگینی الزام عقد بکاهد و آن را با انتظارهای متعارفشان سازگار کند.

انحلال قرارداد خود اقسام گوناگون دارد.این تقسیم بندی به اعتبار سهمی که اراده دو طرف درآن دارد انجام شده است:

1.انحلال به تراضی:

2.انحلال ارادی:

این نوع از انحلال قرارداد به اراده یکی از دو طرف واقع میشود.این قسم از انحلال از زمره ایقاعات بوده و نیازی به تراضی طرفین در این مورد وجود ندارد .انحلال ارادی به این معنی فسخ نامیده میشود و اختیاری را که طرف عقد لازم در فسخ آن دارد خیار میگویند.

3.انحلال قهری:

اثر انحلال قرارداد:

دربیع شرط به مجردعقدمبیع ملک مشتری می شودباقیدخیار برای بایع بنابراین اگربه شرایطی که بین اوومشتری برای استردادمبیع مقرر شده است عمل ننماید بیع قطعی شده ومشتری مالک قطعی مبیع می گرددواگر بالعکس بایع به شرایط مزبوره عمل نماید ومبیع رااسترداد کند ازحین فسخ مبیع مال بایع خواهدشدولی نمائات ومنافع حاصله ازحین عقدتاحین فسخ مال مشتری است.

خیارات در معامله به چه معناست ٬ فسخ خیارات تفاوت در خیارات معامله ٬ انواع خیارات ٬تعریف خیارات

یکی از روش های فسخ قرارداد انحلال از طریق خیارات است

در این ماده به اثر فسخ مالکیت و توابع آن نمائات و منافع به صراحت اشاره میشود و نشان میدهد که ناظر بر اینده است ودر گذشته اثر ندارد .

همانطور که بیان نمودیم یکی از انواع انحلال قرارداد، انحلال ارادی یا همان انحلال از طریق خیار میباشد.

خیار حقی است که به دو طرف عقد یا یکی از انها و یا به شخص ثالثی اختیار فسخ عقد را میدهد .خیاربا یک اراد ه انجام میشود و نیاز به قصد انشا دارد و در زمره ی ایقاعات است .تصمیم فاسخ باید اعلان شود و چهره ی بیرونی و مادی بیابد هرچند به اگاهی طرف معامله نرسد.فسخ قرارداد عمل حقوقی است پس مانند سایر اعمال حقوقی در صورتی موثر است که اراده ی فسخ کننده سالم باشد بنابراین اشتباه و اکراه و مستی و بیهوشی موجب بی اثر شدن اعلام فسخ میباشد. همچنین دیوانگی و سفاهت و کودکی که به حجر تعبیر میشود. همین طور در مواردی که به موجب قوانین شخص توان تصرف در مال خود را بخاطر حمایت از دیگران ندارد ـ مثل ورشکسته ـ اعلام اراده موثر نمیباشد و فسخ اثر ندارد .خیار فسخ چهره حمایتی و خصوصی دارد و ربطی به نظم عمومی ندارد .

برخی از قراردادها مانند عقد بیع (خرید و فروش)، اجاره، صلح و نکاح از جمله عقودی هستند که پس از آن طرفین حق برهم زدن آن را ندارند مگر به واسطه یک دلیل قانونی یا اختیاری که در قرارداد برای فسخ معامله به آنها داده شده است. به این اختیار فسخ معامله که برخی از آنها توسط قانون به طرفین معامله داده شده یا در ضمن قرارداد به نفع طرفین شرط شده، در اصطلاح حقوقی، خیار می گویند

به عبارت دیگر، در قراردادهایی که نام برده شد، اصل بر این است که وقتی قراردادی منعقد می شود، طرفین به آن ملتزم بوده و در هیچ شرایطی آن را زیرپا نگذارند، مگر این که صاحب حق فسخ، یا همان خیار باشند. به جمع انواع خیار، خیارات گفته می شود

اِعمال خیار اصطلاحا فسخ نامیده می شود. فسخ یک ایقاع است وهمانطور که در بالا بیان شد برای اعتبار آن لازم است فسخ کننده قصد و رضاء داشته باشد و قصد خود را به طریقی اعم از لفظی یا عملی اعلام کند. بطور کلی خیارات مطلقاً مخصوص عقود لازم می باشند زیرا عقود جایز از قبیل وکالت به خودی خود قابل فسخ و انحلال بوده و احتیاجی به سبب دیگر نخواهند داشت و حتی هرگاه شرط فسخ درعقد جایزی بشود، به عنوان تاکید اختیار طرفین بوده و اثر دیگری ندارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.