ایجاد استراتژی بازاریابی
هدف استراتژی بازاریابی شما می بایست، شناسایی ایجاد استراتژی بازاریابی مزایای کسب و کار خود و سپس تبادل و ارائه این مزایا به بازار هدف باشد.
یکی از عناصر کلیدی یک استراتژی بازاریابی موفقیت آمیز این است که مشتریان فعلی و بالقوه خود را براساس "نیازهای آنها" به گروهها و بخشهایی خاص تقسیم کند. شناسایی این گروه ها و نیازهای آنها از طریق تحقیقات بازاریابی میسر می گردد.
سپس می توانید یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنید که از نقاط قوت خود بیشترین استفاده را می کند و آنها را با نیاز مشتریان هدف، مطابقت می دهد. به عنوان مثال، اگر کیفیت برای یک گروه خاص از مشتریان از همه چیز مهمتر باشد؛ هر گونه فعالیت بازاریابی که برای آنها انجام می شود، میبایست، معطوف به خدمات با کیفیت بالا قرار گیرد.
سپس در مورد بهترین فعالیتهای بازاریابی که شما را به دستیابی به اهداف خود اطمینان می دهد؛ تصمیم بگیرید. از بازار هدف که محصولات یا خدمات خودرا ارائه میدهید و چرایی برآورده شدن نیاز آنها (مشتریان) اطمینان حاصل کنید.
یک عنصر کلیدی که اغلب نادیده گرفته شده است نظارت و ارزیابی استراتژی شما است. این عنصر کنترل علاوه بر اینکه به شما کمک می کند تا نحوه عملکرد استراتژی بازاریابی را بررسی کنید؛ همچنین می تواند به چشم اندازهای آینده شما نیز کمک نماید.
هنگامی که استراتژی خود را ایجاد کرده و به اجرا درآوردید، بصورت مداوم آنرا کنترل کنید و هر گونه تنظیمات یا تغییرات را برای حفظ موفقیت خود انجام دهید.
استراتژی بازاریابی
استراتژی بازاریابی یک بیانیه جهت دار گسترده است که چگونگی حصول اهداف بازاریابی را نشان می دهد. استراتژی بازاریابی، شیوه عملی کردن اهداف را فراهم می آورد. در حالی که اهداف بازاریابی، مشخص و قابل اندازه گیری و سنجش هستند، استراتژی های بازاریابی توصیفی اند.
در برنامه شما، استراتژی بازاریابی نشان دهنده یک نگاه کلی اولیه به عناصر بازاریابی گوناگون و چگونگی کاربرد آنها برای حصول اهداف بازاریابی می باشد. رایج ترین موضوع های استراتژی به شرح زیر هستند، اگرچه باید آنچه را برای وضعیت خاص خودتان مناسب ترین است، در نظر بگیرید:
در برخی موارد، بخش استراتژی های بازاریابی برنامه شما ممکن است تنها محلی باشد که پیرامون برخی از این موضوع ها - نظیر ایجاد یک بازار یا مخارج - در آنجا به طور مستقیم بحث شود. در چنین مواردی، استراتژی هایی که در این جا تدوین می نمایید، رهنمون هایی برای بسیاری از تصمیم های تاکتیکی در ادامه برنامه شما فراهم می آورد. برای مثال، ممکن است یک استراتژی ایجاد بازار با معرفی یک محصول جدید ایجاد نمایید. چنین استراتژیای، همزمان با نیاز شما برای ایجاد سطح بالایی از آگاهی و ایجاد خرید آزمون از طریق سطح بالایی از فعالیت برای محصول جدیدتان، زمینه را برای برنامه های تبلیغاتی و ترویجی در میان سایر برنامه ها فراهم می آورد.
خواهید دید که بسیاری از عناصر بازاریابی مطرح شده در استراتژی های بازاریابی، در ادامه برنامه از یک منظر تاکتیکی خاص بازبینی می شوند. استراتژی های بازاریابی که در این جا تدوین می شوند، به عنوان مرجعی برای ابزارهای تاکتیکی ای که در ادامه می آیند، کاربرد دارند. این استراتژی ها، جهت گیری استراتژیک کلی برای عملی نمودن اهداف بازاریابی را فراهم می آورند، اما برای مثال، جزئیاتی نظیر «استفاده از تلویزیون» را که به بخش رسانه های تاکتیکی برنامه بازاریابی متعلق می باشد، دربرنمی گیرند.
آنچه در ادامه مقاله گفته شده، یک بررسی از رویکردهای استراتژی جایگزین برای تدوین استراتژی های بازاریابی، و نیز نمونه هایی از استراتژی بازاریابی را برای شروع فراهم می آورد. باید همه استراتژی های جایگزین را در نظر بگیرید و سپس به تدوین استراتژی های بازاریابی ای بپردازید که اهداف بازاریابی برنامه شما را برآورده می سازند.
استراتژی های جایگزینی که باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از:
۱. ایجاد بازار یا ربودن سهم بازار؟
یکی از تصمیم های استراتژیک مهمی که همه بازاریابان هنگام نگارش یک برنامه با آن روبرو هستند، این است که برای دستیابی به اهداف فروش، یک بازار هدف ایجاد نمایند یا سهم بازار رقبا را بربایند؟
اطلاعات مربوط به آگاهی از محصول و ویژگی های محصول در بررسی کسب و کار شما و نیز چرخه عمر محصول به صورت خاص، در ارائه پاسخ به این پرسش بنیادی بسیار کمک می کنند.
وضعیتی که در آن محصولِ به نسبت جدیدی داریم، پایگاه کنونی مشتریان کوچک است، پایگاه بالقوه مشتریان به ایجاد استراتژی بازاریابی نسبت بزرگ است و رقابت کمی وجود دارد و اغلب به استراتژی «ایجاد بازار هدف» نیازمند است. در اغلب مواقع، شرکتی که یک بازار هدف ایجاد می نماید، تا مدت ها بزرگترین سهم بازار را برای خود حفظ می کند. با این حال، به خاطر داشته باشید که معمولاً ربودن سهم بازار از ایجاد بازار آسان تر است.
از آن جا که این یک ایجاد استراتژی بازاریابی فرآیند دو مرحله ای است، ایجاد یک بازار به زمان و پول اضافی نیاز دارد. شما باید نیاز برای محصول را ایجاد نموده، سپس بازار هدف را برای خرید برند خاصتان متقاعد سازید. بسیاری از شرکت ها به عمد از استراتژی توسعه محصول «دومین در بازار» استفاده می نمایند. آنها اجازه می دهند تا شرکت دیگری در ایجاد بازار سرمایه گذاری کند، سپس برندشان را معرفی می نمایند. در وضعیتی که محصول در مرحله بلوغ می باشد و کمترین میزان رشد را داراست (یعنی مشتریان جدید کمی به بازار وارد می شوند)، غالباً مستلزم ربودن سهم بازار از رقبا است. در این وضعیت باید کاربران طبقه محصول را متقاعد سازید که محصول شما از محصولات رقبایتان برتر است. در برخی موردها بازار ممکن است در حال رشد باشد؛ که شرکت شما را قادر می سازد همگام با آن رشد نماید. در این مورد، پرسش این است: «آیا بازار با همان نرخی رشد می نماید که من می خواهم رشد کنم؟» چنانچه پاسخ منفی باشد، هنوز به ربودن سهم از رقبایتان نیاز دارید. تمام این سناریوها در استراتژی سهم بازار تشریح می شوند.
این تصمیم که آیا بازار ایجاد نماییم یا این که سهم بازار برباییم، باید پیش تر در بخش استراتژی بازاریابی تان اتخاذ شود، زیرا این یک تصمیم استراتژیک بسیار اساسی است که بر همه نواحی برنامه بارزیابی تاثیرگذار است. یک استراتژی ربودن سهم، نظیر «ربودن سهم بازار از رقیبی که رهبر است»، مستلزم نزدیکی بسیار زیاد تعریف بازار هدف شرکت شما با ویژگی های مشتریان رهبر کنونی بازار می ایجاد استراتژی بازاریابی باشد. همچنین به احتمال زیاد، تبلیغات منافع یا وجهه ای از محصول شرکت شما را ارائه می دهد که رهبر در بازار فاقد آن است. در نقطه مقابل، یک استراتژی «ایجاد بازار» اغلب مستلزم این است که ابتدا مشتریان جدید را در مورد منافع کاربرد محصول آموزش داده، سپس آنان را به استفاده از محصولات شرکتتان متقاعد سازید.
۲. استراتژی های بازار ملی، منطقه ای و محلی
این طبقه استراتژی بازاریابی، اغلب توسط بازاریابان منطقه ای و ملی نادیده گرفته می شود. این استراتژی به بازاریاب کمک می کند تا تعیین نماید که آیا یک برنامه بازاریابی ملی محوری وجود خواهد داشت یا ترکیبی از برنامه های بازاریابی ملی، منطقه ای و محلی موجود می باشد. داشتن ترکیبی از برنامه ها مستلزم کار زیادی است، اما معمولا ارزش تلاش کردن را دارد. چنین رویکردی بازاریاب را قادر می سازد تا رسانه ها، پیام و سطوح بودجه را برای بازارهای خاص مطابق سازد. تخصیص منابع بازاریابی تان بر مبنای جغرافیا بسیار اهمیت دارد، به ویژه زمانی که در بازار هدف شما، جغرافیا یک متغیر کلیدی برای نرخ های خرید (عادت های خرید) است.
۳. استراتژی های فصلی بودن
در مورد زمان تبلیغ یا ترویج محصول یا فروشگاهتان باید تصمیم های استراتژیک اتخاذ نمایید. در این جا، قسمت فصلی بودن از بخش فروش در بررسی کسب و کارتان مفید واقع می شود. چندین موضوع حائز اهمیت هستند. نخست اینکه آیا زمان هایی از سال وجود دارند که عملکرد طبقه محصول شما به طور کلی از عملکرد شرکتتان به طرز چشمگیری بهتر باشد؟ اگر وجود دارد، دلیل آن چیست؟ آیا می توانید برای افزایش فروش طی دوره ای که مشتریان طبقه محصول شما به طور طبیعی در نرخ های بالاتری خرید می کنند، کاری انجام دهید؟
دوم اینکه آیا می خواهید تمام طول سال، تبلیغ و ترویج نمایید، یا در دوره های قوی تر فروش یا در دوره های ضعیف تر؟
سومین موضوع اینکه شما باید تصمیم بگیرید آیا می خواهید پیش از دوره های اوج فروش، طی آنها یا در میان آنها تبلیغ و ترویج نمایید؟
و در آخر، باید منافع و ظرفیت تولیدتان را در نظر بگیرید. چنانچه، دوره های اوج کنونی فروش فصلی شما، شما را به فعالیت با حدوداً تمام ظرفیتتان واداشته است، قادر نخواهید بود تا فروشتان را در این دوره خیلی افزایش دهید.
۴. استراتژی های بودجه
استراتژی های بودجه چگونگی هزینه شدن بودجه بازاریابی را نشان می دهند. برای دستیابی به اهداف بازاریابی تان، باید در مورد استراتژی های بودجه مربوط به موضوع هایی نظیر هزینه سرمایه گذاری برای یک محصول جدید؛ این که آیا فروش برندها، فروشگاه ها یا نواحی کشور با فروش ضعیف تر را افزایش دهید و یا این که آیا جذب مشتریان جدید بیشتری به برندها یا فروشگاه های قویترتان داشته ایجاد استراتژی بازاریابی باشید، تصمیم گیری نمایید.
همچنین به بودجه کل باید توجه شود. آیا شرکت شما قصد دارد برای بازاریابی دیجیتالی و تبلیغات، درصدی از فروش را متناسب با سال های گذشته هزینه کند؟ یا آیا به این دلیل که پیش بینی های فروش و اهداف بازاریابی تهاجمی جدید نیاز دارید، بودجه بازاریابی را افزایش می دهید؟ بر روی جزئیات واقعی بودجه در بخش بودجه برنامه بازاریابی تأكید خواهد شد.
۵. استراتژی های رقابتی
اغلب به یک استراتژی رقابتی نیاز است. بررسی کسب و کار ممکن است نشان دهد که مسئولیت کامل افول شرکت شما در سهم بازار تقریبا با یک رقیب تنها است، یا یک رقیب جدید در حال ورود به بازار است، یا یک شرکت تنها با گروهی از رقبا ممکن است بر جایگاه یابی منحصربفرد شما در بازار پیشی گرفته باشند. در این صورت، شما باید یک استراتژی بازاریابی رقابتی در برنامه بازاریابی تان ایجاد نمایید.
۶. استراتژی بازار هدف
بخش بازار هدف شما، بازارهای هدف اولیه و ثانویه را با جزئیات بیان نمود. اکنون باید پیرامون تأکیدی که بر بازارهای هدف گوناگون دارید، بحث نمایید و چگونگی کار در هر یک از آن ها را بر مبنای اهداف بازاریابی تان بررسی کنید.
۷. استراتژی های محصول
باید در ارتباط با محصولات جدید، گسترش خطوط محصول، بهبود محصول، حذف محصول و ایجاد یا بهبود خطوط محصول ضعیف تر یا تداوم به بیشترین میزان رساندن خطوط محصول پرفروش تر تصمیم های استراتژیک اتخاذ نمایید.
۸. استراتژی های نام گذاری
چنانچه بخواهید یک محصول جدید معرفی کنید یا توسعه خط داشته باشید، برای نام گذاری این محصولات باید تصمیم گیری نمایید. آیا محصول جدید باید به تنهایی معرفی شود یا تحت چتر نام خانوادگی باشد؟ آیا نام باید به طور انحصاری مشتریان موجود را هدف قرار دهد یا مشتریان فعلی و جدید را؟ چنانچه قصد ورود به یک کانال جدید را داشته باشید، ممکن است بخواهید برای خوشایند بازارهای هدف متفاوت نام خط محصولتان را تغییر دهید، یا ممکن است برای فروشگاه ایجاد استراتژی بازاریابی هایی که محصول شما را در مراکز خرید با قیمت ارزان به فروش می رسانند، در مقابل مراکز خرید منطقه ای، یک نام جدید در نظر بگیرید.
ادامه این مقاله را در اینجا می توانید بخوانید: استراتژی بازاریابی؛ قسمت دوم
استراتژی بازاریابی | راهنمای گام به گام ایجاد یک استراتژی مناسب در سال ۲۰۲۱
چند بار یک کمپین تبلیغاتی و بازاریابی موفق دیدهاید و با خود فکر کردهاید: “وای، کاش فکرش را میکردم!” حقیقت این است که وقتی تازه، کار را شروع میکنید، سخت است بدانید استراتژی بازاریابی شما به اندازه کافی جامع و قدرتمند است. برای کمک به رفع بخشی از این عدم اطمینان، ما این راهنما را ایجاد کردیم که گام به گام به شما نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی را یاد میدهد تا هیچ مشکلی برای شما ایجاد نشود.
در این مقاله به ۵ گام مهم در ایجاد یک استراتژی بازاریابی در سال ۲۰۲۱ میپردازیم.
- یک برنامه بازاریابی بسازید.
- پرسونای مخاطبان را ایجاد کنید.
- هدف را شناسایی کنید.
- ابزار مناسب را انتخاب کنید.
- منابع موجود را بررسی کنید.
- کمپینهای رسانهها را برنامه ریزی و حسابرسی کنید.
- آن را به نتیجه برسانید.
در صورتی که قصد ایجاد یک استراتژی بازاریابی و طراحی و اجرای کمپین دیجیتال مارکتینگ هدفمند را دارید، میتوانید با شماره ۰۲۱۸۸۸۷۰۷۲۲ جهت ارتباط با متخصصان آژانس دیجیتال مارکتینگ لاوان تماس بگیرید.
۱٫ یک برنامه بازاریابی بسازید.
من باید برای استراتژی بازاریابی خود برنامه ریزی کنم؟
استراتژی بازاریابی شما نمای کلی از دلایل نیاز تیم بازاریابی شما به منابع خاص، انجام اقدامات خاص و تعیین اهداف مشخص در طول سال را ارائه میدهد. برنامه بازاریابی شما اقدامات خاصی است که برای دستیابی به آن استراتژی، تعیین میکنید.
الگوی مناسب میتواند در ساختن یک برنامه بازاریابی به شما کمک کند تا بودجه سال شما و کانالهای بازاریابی مورد استفاده را مشخص کند و همه چیز را به برند شما وصل کند تا استراتژی بازاریابی شما را با اهداف کلان شرکت هماهنگ کند.
۲٫ پرسونای مخاطبان را ایجاد کنید
اگر نمیتوانید مخاطبان خود را در یک جمله مشخص کنید، اکنون این فرصت برای انجام آن وجود دارد. پرسونای خریدار نمونهای از مشتری ایدهآل شماست. پرسونای خریدار در واقع نمایش نیمه داستانی از مشتری ایدهآل شما بر اساس تحقیقات بازار و دادههای واقعی در مورد مشتریان فعلی شماست.
هنگام ایجاد پرسونای خریدار، درج مشخصات فردی مشتری، الگوهای رفتاری، انگیزهها و اهداف را در نظر بگیرید. هرچه جزئیات بیشتری داشته باشید، بهتر است.
به عنوان مثال، فروشگاهی مانند Macy میتواند پرسونای خریدار را اینگونه تعریف کند، زنی ۳۰ ساله از طبقه کارگر که در حومه شهر زندگی میکند و میخواهد کمد خود را با لباسهایی با قیمت پایین پر کند و وقت خود را صرف کتاب خواندن میکند و ماهانه ۲ میلیون درآمد دارد.
پرسونای خریدار دارای اطلاعات مهم جمعیت شناختی و روانشناختی هستند. از جمله سن، عنوان شغلی، درآمد، مکان، علایق و چالشها.
لازم نیست پرسونای خریدار خود را با قلم و کاغذ تعریف کنید. HubSpot یک الگوی رایگان ارائه میدهد که میتوانید از آن برای ساختن قالب خود استفاده کنید. پرسونای خریدار باید در ساخت استراتژی شما باشد.
۳٫ برای ساخت بهترین استراتژی بازاریابی اهداف خود را مشخص کنید.
اهداف استراتژی بازاریابی شما باید با اهداف تجاری شما در یک راستا باشد. به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف تجاری شما حضور ۳۰۰ نفر در کنفرانس سالانه شما به مدت سه ماه است، هدف شما به عنوان بازاریاب باید در راستای افزایش ۱۰٪ RSVP آنلاین در پایان ماه باشد. RSVP درخواست پاسخ به دعوتی است که میتوانید برای رویدادی که برگزار میکنید استفاده کنید.
اهداف دیگر بازاریابی ممکن است افزایش آگاهی از برند یا تولید آگهیهای با کیفیت بالا باشد. همچنین ممکن است بخواهید رهبری فکری را در صنعت خود رشد دهید یا حفظ کنید یا ارزش مشتری را افزایش دهید. اهداف شما هرچه باشد، آن را مشخص کنید و اینکه چگونه سازمان بازاریابی شما میتواند برای رسیدن به آنها طی سال آینده کار کند.
۴٫ ابزار مناسب برای ساخت استراتژی بازاریابی مناسب انتخاب کنید.
هنگامی که اهداف خود را شناسایی کردید، اطمینان حاصل کنید که ابزار مناسبی برای سنجش موفقیت آن اهداف در اختیار دارید. مثلا Google Analytics را برای اندازهگیری عملکرد وبلاگ و صفحه وب میتوانید در نظر بگیرید.
علاوه بر این، اگر اهداف خود را طبق SMART برنامه ریزی کنید، مفید خواهد بود. در اینجا چند ابزار وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا موفقیت اهداف بازاریابی خود را ردیابی و اندازه گیری کنید.
Trello
ترلو، تیم بازاریابی شما را در جریان کارها قرار داده و پروژههایی که در حال انجام هستند یا به اتمام رسیدهاند را نشان میدهد. میتوانید تابلوهایی برای فعالیتهای فردی یا اهداف ماهانه و سه ماهه ایجاد کنید.
ترلو گردش کار داخلی و قابلیتهای اتوماسیون ارتباطات را روان نگه میدارند و سادگی تیم بازاریابی شما را بر کارهای مهم متمرکز میکند.
SEMRush، از بهترین ابزارهای ساخت استراتژی بازاریابی
سئو همچنان عامل بزرگی در رتبه بندی موفق وب سایت شما است. SEMrush به شما امکان میدهد یک ممیزی فنی سئو انجام دهید، رتبهبندی روزانه را ردیابی کنید، استراتژی سئو رقیب خود ایجاد استراتژی بازاریابی را تجزیه و تحلیل کنید، در مورد میلیونها کلمه کلیدی تحقیق کنید و حتی ایدههایی را برای کسب ترافیک ارگانیک بیشتر بدست آورید.
اما مزایای آن فقط در سئو متوقف نمیشود. از SEMRush برای PPC، ساخت و اندازه گیری یک استراتژی موثر در رسانههای اجتماعی، برنامه ریزی محتوا و حتی تحقیقات بازار استفاده کنید.
BuzzSumo
BuzzSumo به شما امکان میدهد دادهها را تجزیه و تحلیل کنید تا استراتژی بازاریابی خود را تقویت کرده و هدایت کنید، همه اینها در حالی است که میتوانید محتواهای با عملکرد بالا را برای افزایش تعامل مخاطبان خود کشف کنید. از این پلتفرم برای شناسایی اینفلوئنسرها که ممکن است به برند شما کمک کنند استفاده کنید و نظرات و ترندها را نظارت کنید تا از آن استفاده بهینه کنید.
Crazy Egg
آیا باید وب سایت خود را بهینه کنید؟
شما با ابزار Crazy Egg میتوانید جمع آوری دادهها و آنالیز رفتار مخاطبین خود را شروع کنید، ترافیک کمپین تبلیغاتی را در سایت خود ردیابی کنید و ببینید آیا خریداران در حال کلیک کردن بر روی مکانی هستند که شما میخواهید. حتی میتوانید مطمئن شوید که دکمههای “همین حالا خرید کنید” در بهترین مکان قرار دارند.
Crazy Egg همچنین آزمایش A / B و موارد دیگر را ارائه میدهد تا اطمینان حاصل شود که وب سایت شما بهترین تجربه کاربر و بهترین بازده را ارائه میدهد.
۵٫ منابع موجود را بررسی کنید.
ببینید چه چیزی دارید که میتواند به شما در ایجاد استراتژی بازاریابی کمک کند. برای ساده کردن این فرآیند، به رسانههای خود در سه دسته زیر فکر کنید.
رسانه پولی Paid Media، بخش مهم استراتژی بازاریابی
رسانه پولی به معنای هر کانالی است که برای جذب مخاطب هدف خود هزینه میکنید. در واقع در ازای قرار دادن تبلیغات شما در وب سایت یا شبکههای اجتماعی یا برای هر کلیک از طریق موتور جستجو، مبلغی را پرداخت میکنید. یک استراتژی رسانهای پولی اغلب شامل تبلیغات جستجو، تبلیغات نمایشی و روشهای تبلیغات در شبکههای اجتماعی میشود.
رسانه مالکیت شخصی Owned Media
رسانه مالکیت، شخصی است و متعلق به هر رسانهای است که ایجاد میکنید. محتوای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی، تصاویر و اینفوگرافیکهایی که تیم بازاریابی شما ایجاد کرده است نمونههایی از رسانههای متعلق به شماست.
رسانه اکتسابی Earned Media
رسانه اکتسابی، راه دیگری برای گفتن محتوای تولید شده توسط کاربر است. محتواهای به اشتراک گذاشته شده در رسانههای اجتماعی، توئیتها در مورد کسبوکار شما و عکسهایی که در اینستاگرام پست کردهاند، همگی نمونههایی از این رسانهها هستند.
شما میتوانید سه کانال را با هم ادغام کنید تا استراتژی خود را به حداکثر برسانید.
به عنوان مثال، اگر وبلاگی دارید که محتوای هفتگی در آن منتشر میکنید (رسانه متعلق به شما)، ممکن است فکر کنید پستهای وبلاگ خود را در توییتر (رسانههای پولی) تبلیغ کنید، که مشتریان ممکن است آن را دوباره توییت کنند (رسانههای اکتسابی). در نهایت، این به شما کمک میکند تا یک استراتژی بهتر و دقیقتر ایجاد کنید.
حال شما میتوانید آن را از توییتر شرکت خود توییت کنید یا در اینستاگرام قرار دهید و از هشتگهای مربوطه برای انتشار آن استفاده کنید.
۶٫ کمپینهای رسانهها را برنامه ریزی و حسابرسی کنید.
اکنون، شما باید تصمیم بگیرید که کدام محتوا به شما کمک کند. بر اهداف رسانهای و بازاریابی خود تمرکز کنید. به عنوان مثال آیا CTA در انتهای پستهای وبلاگ شما به شما کمک میکند RSVPها را در رویدادهای خود افزایش دهید؟
بعد به پرسونای خریدار خود نگاه کنید. فرض کنید شما در یک شرکت نرم افزاری ویرایش ویدئو کار میکنید. اگر یکی از چالشهای پرسونای شما افزودن جلوههای صوتی به فیلمها است اما محتوای آن را ندارند، یک فیلم نمایشی ۱۵ ثانیهای برای اینستاگرام تهیه کنید تا نشان دهد محصول شما در حل این چالش چقدر عالی است.
در آخر، یک طرح ایجاد محتوا ایجاد کنید. این طرح باید شامل عنوان، اهداف، قالب و کانالها برای هر یک از محتواها باشد. مطمئن باشید که چالش حل کننده آن را برای پرسونای خریدار خود بیان کنید.
۷٫ آن را به نتیجه برسانید.
در این مرحله، تحقیقات و برنامه ریزی بازار شما باید به شما کمک کند که استراتژی بازاریابی شما چگونه اجرا میشود (و توسط چه تیمهایی). برای برنامهریزیهای خود اقدامات لازم را انجام دهید. سندی ایجاد کنید که نقشههایی را که برای اجرای کمپین خود باید انجام دهید، مشخص کند. به عبارت دیگر، استراتژی خود را تعریف کنید.
هنگام ایجاد این استراتژی، بلند مدت فکر کنید. یک استراتژی استاندارد ۱۲ ماه است. این جدول زمانی ساخت یافته باید پایگاه اصلی تلاشهای بازاریابی استراتژیک شما باشد.
در نهایت، ایجاد یک استراتژی کامل بازاریابی چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد. برای اطمینان از رسیدن به مخاطب ایدهآل خود، زمان، کار سخت و فداکاری لازم است.
به آن پایبند باشید و با گذشت زمان، تحقیقات و بازخورد مشتری به شما کمک میکند تا استراتژی خود را اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید بیشتر وقت خود را در کانالهای بازاریابی که مخاطبان شما استفاده میکنند، صرف میکنید.
اگر میخواهید کمپینهای تبلیغاتی و بازاریابی، گوریلا مارکتینگ، تبلیغات دیجیتال، طراحی و اجرای کمپین تبلیغاتی و اینفلوئنسر مارکتینگ متفاوتی را برای برند خود اجرا کنید، میتوانید از مشاوره ما بهرهمند شوید. برای این کار با شماره ۰۲۱۸۸۸۷۰۷۲۲ تماس بگیرید.
ایجاد استراتژی بازاریابی محتوا برای تجارت الکترونیک
استراتژی بازاریابی محتوا باید به گونه ای باشد که قالب و اهدافی که می خواهد در آن خدمت کند مشخص باشند. دستیابی به این اهداف نیازمند داشتن برنامه است. در ارتباط با استراتژی بازاریابی محتوا باید به این موضوع توجه کرد که اندازه شرکت شما چقدر است و چه مقدار پول و زمان را می تواند سرمایه گذاری کند.
بنابراین استراتژی های بازاریابی محتوا با یکدیگر متفاوت می باشند و نسبت به دیدگاه اعضای هر تیم یا شرکت تغییر می کنند. با توجه به این موضوع یک استراتژی بازاریابی محتوا برای کسب و کار های کوچک و متوسط می تواند پاسخ های مستند و متفکرانه به چند سوال یا تمرین فکری باشد.
اهداف
اگر برنامه استراتژی بازاریابی محتوای شما بر مبنای عمل باشد، هشیار و آگاه باشید که برنامه ریزیتان برای انجام کار چیست و برای تکمیل برنامه ها ، برخی از مسایل خاص را تعریف کنید.
برای مثال یک فروشگاه آنلاین متمایل به داشتن مشتریان بالقوه بیشتری است و این جریان زمانی رخ می دهد که وبسایت فروشگاه در موتور های جست و جوی اینترنتی دارای رتبه بندی خوبی باشد. بنابراین عملکرد موتور جست و جوی خوب و بهتر می تواند یک هدف باشد.
شرکتی گران فروش که محصولات ناشناخته و یا پیچیده عرضه می کند ممکن است خواهان انتقال مشتریان بالقوه از طریق چرخه فروش باشد. در اینجا محتوایی که به سوالات و نگرانی ها پاسخ می دهد ممکن است کمک کند. راهبرد بازاریابی محتوای شرکت را با اهداف خود شروع و آن ها را مستند سازی کنید.
" اگر شما دارای یک چکش باشید، همه چیز به شکل یک میخ به نظر میرسد"
این سخن نشان دهنده چیزی است که به عنوان چکش مازلو شناخته می شود و نشان دهنده تعصب در استفاده از ابزار یا روش ها برای حل هرگونه مشکلی می باشد. این موضوع می تواند با بازاریابی محتوا رخ دهد. شرکتی درباره بازاریابی محتوا شنیده، و آگاهی پیدا کرده است. این شرکت دارای یک بلاگ است بنابراین تصمیم می گیرد که به وسیله بلاگ بازاریابی محتوا را انجام دهد.
اما سپس این شرکت تجاری یک هدف را انتخاب می کند و آن هدف افزایش فروش 10 درصدی در ماه آینده می باشد. اما در اینجا مساله ای هست و آن این است که بازاریابی محتوا روش مناسب برای افزایش فروش در کوتاه مدت نیست. اگر هدف بلند مدت باشد و مقصود، فروش 10 درصدی در سال آینده باشد می توان بازاریابی محتوا را در ترکیب قرار داد اما برای فروش در ماه آینده استفاده از ابزاری مانند تبلیغات اینترنتی و یا بازاریابی به وسیله ایمیل مناسب تر است.
در کل بازاریابی محتوا در موقعیت کسب و کار شما در بازار خوب است و می تواند به جذب، مشارکت و حفظ مشتریان کمک کند. همچنین باعث امکان وفاداری مصرف کنندگان شود و تمامی این اهداف در بلندمدت میسر خواهد بود. این موضوع باعث ایجاد رابطه ای پیچیده بین مغازه داران و خریداران می شود. همچنین می تواند منجر به پیدا کردن موتور جست و جو با رتبه بندی بالا شود. بنابراین استراتژی بازاریابی محتوا سند نشان دادن چگونگی رسیدن تجارت به اهداف می باشد. این موضوع به ویژه در کسب و کار بزرگ یا متوسط برای متقاعد کردن سایر ادارات و همکاران بسیار مهم است.
سند چرایی کسب و کار شما باید تولید کننده محتوا باشد.
پینوشت: آبراهام مازلو روانشناس انسانگرای آمریکایی بود. او امروزه برای نظریه «سلسله مراتب نیازهای انسانی» اش (هرم مازلو) شناخته شدهاست. مازلو همچنین به عنوان پدر روانشناسی انسان گرا شناخته میشود. او در سال ۱۹۵۴ کتاب «انگیزه و شخصیت» را درباره ی نظریه سلسله مراتب نیازها منتشر کرد.
بازار هدف (مخاطب هدف)
متاسفانه عباراتی مثل « درک مشتری خود»، « مخاطبان خود را بشناسید» و مشابه این جملات به کلیشه های مبهم تبدیل شده اند. برعکس برخی از بازاریاب ها از شخصیت خریدار بسیار دقیق حمایت می کنند. به این ترتیب که تکنولوژی سطح بالایی از شخصی سازی را تسهیل می کند حتی این امکان را برای ما فراهم کرده است که مشتریان به خصوص را در ذهن داشته باشیم.
صرفنظر از این گسترش ایده یک محتوا باید در رابطه با مخاطب باشد و اینکه چه چیزی برای مخاطب مهم است. سطح جزئیات می تواند بستگی به تعداد تولید کنندگان محتوای شرکتتان داشته باشد یا تعدد خریدارانی که مورد هدف خود قرار داده اید. کلید این ماجرا داشتن زمینه ذهنی از مخاطبان خود است. برای مثال یک کسب و کار فروش تجهیزات کوهنوردی آنلاین طبق آمار و تجربه متوجه شده است که مشتریان هدفش به احتمال زیاد مرد هستند ( گزارشات آمار از بالا بودن درصد کوهنوردان مرد خبر می دهد) حدودا 33 ساله و فعال تر از حد متوسط.
این درک از مشتریان باعث راهنمای محتوای انتخابی شما برای تجارتتان است. برای فروش چرخ دنده های کوهنوردی، بازار هدف این تجارت نباید نوجوانان و افراد بی تحرک باشد. سندی که محتوای شما را آماده می کند.
بیانیه ماموریت سرمقاله
یکی از مهم ترین وظایف استراتژی بازاریابی محتوا کمک به فهم و درک کارهایی است که نباید انجام دهید. زمانی که شما بر روی هدف و مخاطب هدف خود تمرکز می کنید بقیه مسایل و موضاعات کم رنگ و حذف می شوند. توضیحات این بخش می تواند به شما کمک کند. بیانیه ماموریت باید:
- اولویت بندی در هدف های خود داشته باشد هنگامی که شما یک ماموریت سرمقاله دارید کار آسانی است که به پروژه هایی که این ماموریت را انجام نمی دهند جواب منفی دهید. به بیان دیگر طبق اولویت بندی که برای خود انجام داده اید موارد اضافی دیگر را حذف کنید.
- تمرکز خود را از دست ندهید و در حفظ و پابرجایی آن تلاش کنید. یک ماموریت سرمقاله مستند شده به استراتژی بازاریابی محتوای شما کمک می کند.
- ترکیب تولید کنندگان محتوا. اگر تیم شما دارای چندین نویسنده محتوا باشد بیانیه ماموریت سرمقاله می تواند این نویسندگان را با هم هماهنگ کند.
زمانی که شما مشغول تنظیم بیانیه ماموریت سرمقاله خود هستید سعی کنید به این سه سوال پاسخ دهید:
- مخاطب اصلی شما چه کسی است؟
- شما به مخاطبان اصلی چه چیزی را عرضه می کنید؟
- محتوای شما چگونه به مخاطبان شما کمک می کند؟
گروه بندی های موضوع
محتوای شرکت شما باید به مردم کمک کند. مقالات، فیلم ها یا پادکست های شما باید مفید، آموزنده و سرگرم کننده باشد. مخاطبین شما باید ارزش واقعی داشته باشند و این ارزش را باید از جانب شما دریافت کنند.
چه چیزی بالاتر از اینکه محتوای شرکت شما به عنوان سر تیتر و بالای موضوعات دیگر باشد. با استفاده از اهداف خود، مخاطب هدف و بیانیه ماموریت سرمقاله به عنوان راهنما بر روی موضاعاتی تمرکز کنید که در آن کسب و کار شما می تواند به عنوان رهبر افکار متخصص قرار گیرد. برنامه ریزی محتوای شما در گروه بندی موضوع می تواند به بهینه سازی موتور های جست وجو کمک کند.
Mimi an در ماه مه 2017 در گزارش Hub spot نوشت: رقابت برای پیدا کردن موتور های جست و جو و نتایج آن بسیار شدید است در نتیجه شیوه های سئو به یک مدل جدید تبدیل شده است که توسط بسیاری از وبسایت های محتوا محسوب می شود.
در حال حاضر سئو به یک مدل خوشه موضوعی تبدیل شده است. به وسیله سئو و به مرور زمان می توان مقاله های خود را در صدر موضوعات دیگر و در بالای موتورهای جست و جو قرار داد. مدل خوشه موضوعی اساسا یک راه برای سازماندهی صفحات محتوای سایت است که از یک معماری وبسایت دقیق تر استفاده می کنند. استراتژی بازاریابی محتوا را تعریف و مستند سازی کنید.
برنامه محتوا
طرح شما باید تمام تاکتیک های محتواییتان را مستند سازی کند و برای مستند سازی پاسخ به سوال های زیر واجب است:
- چه زمانی پست منتشر خواهد شد؟
- کدام بخش گروهی آن را پشتیبانی می کند؟
- چه گرافیکی مورد نیاز است؟
همچنین از ابزار های مدیریت پروژه شرکت خود استفاده کنید مثل صفحات گسترده ( اکسل) برای بررسی تمام محتواهایی که می خواهید تولید کنید.
راهنمای گام به گام ایجاد یک استراتژی بازاریابی کامل در سال 2021
حقیقت این است که وقتی تازه شروع به کار می کنید ، دشوار است بدانید که آیا استراتژی بازاریابی شما به همان اندازه جامع و قدرتمند است تا بتواند شما را به آن هدفی که از کسب و کارتان دارید برساند.
برای کمک به کاهش برخی از این عدم قطعیت ها، ما این راهنما را ایجاد کرده ایم که گام به گام نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی کامل را نشان می دهد که جای هیچ شکی را برجا نمی گذارد.
با ما همراه باشید تا باهم به هفت جزء مهم یک استراتژی بازاریابی کامل در سال 2021 بپردازیم ، و برای الهام بیشتر چند مثال را دنبال کنیم.
نحوه ایجاد استراتژی بازاریابی
1: ساخت یک برنامه بازاریابی ( Marketing plan)
چرا من باید یک برنامه بازاریابی برای استراتژی بازاریابی خود تهیه کنم؟ تفاوت این دو در چیست؟ استراتژی بازاریابی شما یک نمای کلی از دلایلی دارد که چرا تیم بازاریابی شما به منابع خاصی نیاز دارد ، اقدامات خاصی را انجام می دهد و اهداف خاصی را در طول سال تعیین می کند.
بطور کلی برنامه بازاریابی شما اقدامات خاصی است که برای دستیابی اهدافتان در استراتژی بازاریابی انجام می دهید.
الگوی مناسب می تواند به شما در ایجاد یک برنامه بازاریابی که بودجه شما را برای یک سال، ابتکارات سازمان بازاریابی شما و برنامه های بازاریابی مورد استفاده برای اجرای این طرح ها مشخص می کند، کمک کند و همه چیز را به خلاصه ای از تجارت وصل می کند تا شما را با اهداف اصلی شرکت همسو نگه دارد.
2:ایجاد پرسوناهای خریدار
اگر نمی توانید مخاطبان خود را در یک جمله مشخص کنید ، اکنون این فرصت را دارید که این کار را انجام دهید. شخصیت خریدار نمونه ای از مشتری ایده آل شما است.
به عنوان مثال ، یک برندی مانند هاکوپیان در حوزه پوشاک آقایان می تواند یک شخصیت خریدار را با اینگونه توصیف کند: یک آقای شیک طبقه مرفه جامه در میانسالی که در بالا شهر زندگی می کند ، تعریف کند و به دنبال لباس خود با طرح های ساده و شیک با قیمتهای بالا و خاص می باشد.
با این توصیف ، بخش بازاریابی هاکوپیان می تواند بودجه بندی خود را به تصویر بکشد و با یک تعریف روشن در ذهن کار کند.
افراد خریدار دارای اطلاعات جمعیت شناختی و روانشناختی مهم از جمله سن ، عنوان شغل ، درآمد ، موقعیت ، علایق و چالش ها و … هستند و این فاکتورها بسته به نوع کسب و کار متغییر می باشد.
3: تعیین اهداف استراتژی بازاریابی
اهداف استراتژی بازاریابی شما باید با اهداف تجاری شما منطبق باشد. به عنوان مثال ، اگر یکی از اهداف تجاری شما این باشد که 300 نفر در سه ماه در کنفرانس سالانه شما شرکت کنند ، هدف شما به عنوان بازاریاب باید در راستای افزایش 10 درصدی پرسش نامه یا فرم های آنلاین در پایان ماه باشد.
سایر اهداف بازاریابی ممکن است افزایش آگاهی از نام تجاری یا ایجاد رهبری با کیفیت بالا باشد. همچنین ممکن است بخواهید رهبری فکری را در صنعت خود رشد دهید یا حفظ کنید یا ارزش مشتری را افزایش دهید. اهداف شما هرچه باشد ، مشخص کنید که آنها چیست و چگونه سازمان بازاریابی شما می تواند برای دستیابی به آنها در سال آینده کار کند.
4: ابزارهای مناسب برای کسب و کار خود انتخاب کنید
هنگامی که اهداف خود را مشخص کردید ، مطمئن شوید که ابزارهای مناسبی برای سنجش میزان موفقیت این اهداف در حوزه های مختلف در اختیار دارید. نرم افزارهای آنلاین مانند :
1: ترلو ( trello): یک ابزار آنلاین که تیم ایجاد استراتژی بازاریابی بازاریابی شما را در مسیر خود نگه می دارد و آشکارا در مورد پروژه هایی که روی آنها کار می کند ارتباط برقرار می کند. ایجاد تابلوهایی برای کمپین های فردی ، تقویم های تحریریه یا اهداف فصلی می باشد.
گردش کار داخلی و قابلیت های اتوماسیون ارتباطات را روان نگه می دارد و سادگی تیم بازاریابی شما را بر کار مهم متمرکز می کند.
2: گوگل آنالتیکس( Google Analytics ): را برای اندازه گیری عملکرد وبلاگ و صفحه وب در نظر بگیرید.
3:ابزار SEMRush
SEO همچنان به عنوان عاملی مهم در رتبه بندی موفق وب سایت شما عمل می کند. SEMrush به شما امکان می دهد یک ممیزی فنی SEO انجام دهید ، رتبه بندی روزانه را ردیابی کنید ، استراتژی SEO رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید ، در مورد میلیون ها کلمه کلیدی تحقیق کنید و حتی ایده هایی برای کسب ترافیک بیشتر ارگانیک تهیه کنید.
اما مزایای آن تنها در سئو متوقف نمی شود. از SEMRush برای PPC ، ایجاد و اندازه گیری یک استراتژی موثر رسانه های اجتماعی ، برنامه ریزی محتوا و حتی تحقیقات بازار استفاده کنید.
4: ابزار Crazy Egg
شروع کار با Crazy Egg را در نظر بگیرید. شما می توانید “نقاط قوت ” را در صفحات محصول خود شناسایی کنید ، ترافیک کمپین تبلیغاتی را در سایت خود پیگیری کنید و متوجه شوید که آیا خریداران روی جایی که می خواهید کلیک می کنند. حتی می توانید مطمئن شوید که دکمه های “خرید کن” شما در بهترین مکان قرار دارند.
Crazy Egg همچنین ضبط ، آزمایش A/B و موارد دیگر را ارائه می دهد تا اطمینان حاصل شود که وب سایت شما بهترین تجربه کاربر و بهترین بازده را ارائه می دهد.
5. مدیریت رسانه های موجود
ابتدا تعیین که قبلاً چه چیزی در کسب و کار خود دارید که می تواند به شما در ایجاد استراتژی کمک کند. برای ساده سازی این فرایند ، دارایی های خود را در سه دسته – رسانه های پولی ، رسانه متعلق به و رسانه کسب شده در نظر بگیرید.
رسانه های پولی
به یاد بیاورید که رسانه های پولی به معنای هر کانالی است که برای جذب مخاطب مورد نظر خود هزینه می کنید. توییتر، ایسنتاگرام، فیس بوک و LinkedIn گزینه های رسانه ای پولی را ارائه می دهند که قرار گرفتن در معرض آنها را افزایش می دهد.
رسانه متعلق به
رسانه متعلق به هر یک از رسانه هایی است که ایجاد می کنید، پست های وبلاگ ، کتاب های الکترونیکی ، تصاویر و اینفوگرافیک هایی که تیم محتوا شما ایجاد کرده است نمونه هایی از رسانه های متعلق به شما هستند.
رسانه کسب شده
رسانه های کسب شده راه دیگری برای گفتن محتوای تولید شده توسط کاربر است. اشتراک گذاری در رسانه های اجتماعی ، توییت های مربوط به کسب و کار شما و عکس های ارسال شده در اینستاگرام با ذکر نام شرکت شما همه نمونه هایی از رسانه های کسب شده هستند.
محتواهای خود را در این زمینه ها جمع آوری کرده و همه آنها را در یک وسیله واحد ادغام کنید تا دید واضحی از آنچه دارید و چگونه می توانید سه کانال را برای به حداکثر رساندن استراتژی خود با هم ادغام کنید ، داشته باشید.
به عنوان مثال ، اگر قبلاً وبلاگی دارید که محتوای هفتگی را در (رسانه های متعلق به خود) منتشر می کند ، ممکن است پست های وبلاگ خود را در توییتر (رسانه های پولی) تبلیغ کنید ، که ممکن است مشتریان دوباره توییت کنند (رسانه های کسب شده). در نهایت ، این به شما کمک می کند تا یک استراتژی بهتر و جامع تر ایجاد کنید.
گزینه رایگان؟ آن را از توییتر شرکت خود توییت کنید یا در اینستاگرام ارسال کنید و از هشتگ های مربوطه برای پخش آن استفاده کنید.
اگر منابعی دارید که در اهداف شما نمی گنجد ، آن را حذف کنید. این زمان بسیار خوبی برای نظافت خانه یا شناسایی شکاف درتیم شما است.
6. ممیزی و برنامه ریزی کمپین های رسانه ای
اکنون، شما باید تصمیم بگیرید که کدام محتوا به شما کمک می کند که بر اهداف رسانه ای و بازاریابی خود تمرکز کنید. به عنوان مثال ، آیا به روز رسانی CTA ها در انتهای پست های وبلاگ شما به افزایش تعاملان آنلاین در رویداد شما کمک می کند؟
در مرحله بعد ، به شخصیت خریداران خود نگاه کنید. فرض کنید شما در یک شرکت نرم افزاری ویرایش ویدئو کار می کنید. اگر یکی از چالش های شخصیت شما افزودن جلوه های صوتی تمیز به ویدیوهای آنهاست اما محتوایی که منعکس کننده آن باشد ندارید ، یک ویدیوی نمایشی 15 ثانیه ای برای اینستاگرام تهیه کنید تا نشان دهد محصول شما در حل این چالش چقدر عالی است.
در نهایت ، یک طرح ایجاد محتوا ایجاد کنید. این طرح باید عنوان ، اهداف ، قالب و کانال مربوط به هر قسمت از محتوا را شامل شود. مطمئن شوید که کدام چالش را برای شخص خریدار شما حل می کند.
برای ایده هایی در مورد ایجاد محتوا یا نگاهی عمیق تر به نحوه ایجاد یک برنامه محتوا ، پست ما را بخوانید ، راهنمای نهایی ایجاد محتوا.
7. اجرای استراتژی بازاریابی
در این مرحله ، تحقیقات بازار و برنامه ریزی شما باید به شما در تجسم چگونگی اجرای استراتژی بازاریابی شما (توسط کدام تیم ها) کمک کند.
آخرین مرحله این است که همه را با هم جمع کنید، اقدامات را در برنامه ریزی خود قرار ایجاد استراتژی بازاریابی دهید. یک سند ایجاد کنید که مراحل لازم برای اجرای کمپین شما را مشخص کند. به عبارت دیگر ، استراتژی بازاریابی خود را مشخص کنید.
هنگام ایجاد این سند به مدت طولانی فکر کنید. چون شما در حال تدوین یک سند استراتژی استاندارد 12 ماه برای کسب و کار خود هستید. این جدول زمانی ساختار یافته باید پایگاه اصلی تلاشهای بازاریابی استراتژیک شما باشد.
دیدگاه شما