تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) چیست؟ راهنمای آشنایی با تحلیل تکنیکال
مبنای تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال، شاخصهای ریاضی و تاریخچه قیمتهای رمزارزها در بازه زمانی مشخص است. سرمایهگذاران تلاش میکنند تا بر اساس این اطلاعات، رفتار نمودار را در آینده پیشبینی و با خرید و فروش به موقع، سود کنند.
در واقع تریدرها به دنبال الگوهای رفتاری در نمودار قیمتها هستند و با پیدا کردن این الگوها به امید تکرار همان رفتار در آینده مینشینند. به طور کلی تریدرها به دنبال خرید هنگام نزول نمودار و فروختن هنگام صعود آن هستند.
به این روش تحلیل در دنیای رمزارزها تحلیل تکنیکال میگویند. همانطور که حتما میدانید الگوهایی که تریدرها در نمودار قیمتی رمزارزها پیدا میکنند هیچگاه رفتار ثابتی ندارند. در واقع هیچگاه نمیتوانید بعد از یافتن الگویی خاص، رفتاری ثابت را برای نمودار قیمتی پیشبینی کنید.
ممکن است یک الگو بیش از 10 بار در گذشته از صعود نمودار خبر داده باشد و به یکباره همان الگو باعث سقوط نمودار شود. تحلیل تکنیکال هیچگاه به یافتن قوانین ثابت ختم نمیشود اما تریدرها با توجه کردن به جزئیات، اغلب در سودآوری موفق بودهاند.
هر تریدر با مؤلفههای ذهنی و بر اساس منطق خود، بازار را تحلیل میکند و همین سرمایهگذاری در این بازار را هیجانانگیز و منحصر به فرد میکند. در ادامه مؤلفههای مهم و شاخصهای اساسی تحلیل تکنیکال را شرح دادهایم. با اکسیر همراه باشید.
1. نمودارهای میلهای (کندل)
بیشتر تریدر هایی که بر اساس تحلیل تکنیکال معامله میکنند نمودار میلهای را ترجیح میدهند. این نوع نمودار جزئیات زیادی را درباره افت و خیز قیمتها در اختیار تریدرها میگذارد و آنها را در مسیر پیشبینی نمودار راهنمایی میکند. هر کندل در نمودار میلهای قیمتها شامل چهار سطح قیمتی است:
این اطلاعات در قالب کندلها و سایهها ارائه میشود. بالاترین نقطه سایه – تریدرها گاهی از سایه به عنوان دنباله هم یاد میکنند – را قله مینامند که نشاندهنده بالاترین قیمت رمزارز در بازه زمانی انتخابی است و پایینترین نقطه سایه همان کف کندل است.
بدنه کندلها میتواند سبز یا قرمز باشد؛ اگر بدنه کندل سبز بود یعنی قیمت رمزارز در پایان روز صعودی بوده است و اگر قرمز بود یعنی رمزارز در آن روز افت قیمت داشته است. در کندلهای سبز، بالاترین نقطه کندلها همان محل بسته شدن کندل است و پایینترین نقطه آن محل باز شدن کندل جدید.
اما در کندلهای قرمز عکس این قضیه صادق است. یعنی کندلهای قرمز در بالاترین نقطه باز میشوند و در پایینترین نقطه بسته میشوند. هرکدام از این کندلها بسته به تایم فریمی که انتخاب کردهاید حاوی اطلاعاتی است که با تحلیل این اطلاعات به الگوهایی که در بخش ابتدایی این مقاله به آنها اشاره کردیم دست خواهید یافت.
2. مناطق حمایت و مقاومت
اصطلاحهای حمایت و مقاومت برای اشاره به بالاترین و پایینترین نقاط نمودار استفاده میشود. بیشتر تصمیمهای مهمی که تریدرها میگیرند بر مبنای تحلیل همین نقاط حمایت و مقاومت است. سؤال اصلی اینجا است که نقاط حمایت و مقاومت چگونه تعریف میشود؟
چند راه برای این کار وجود دارد. گاهی تعیین نقاط حمایت و مقاومت تنها با نگاه کردن به نمودار به دست میآید. تریدرها مناطقی که نمودار رفتار بازگشتی داشته است را مقاومت و مناطقی که نمودار به بالا جهش داشته را حمایت مینامند و بر همان اساس رفتار آینده بازار را تحلیل میکنند.
اما تشخیص این منطقهها همیشه به همین سادگی نیست و برای تحلیل تکنیکال با استفاده از منطقههای حمایت و مقاومت به اطلاعات و مهارت بیشتری نیاز خواهید داشت.
3. اندیکاتور RSI
RSI مخفف عبارت Relative Strength Index است که میتوانیم آن را شاخص قدرت نسبی بنامیم. این شاخص با خطی زیر نمودار نشان داده میشود که بین اعداد 0 تا 100 جا به جا میشود. عدد 50 مرز خنثی است؛ هر چه مقدار این شاخص از عدد 50 بیشتر باشد نشاندهنده خرید بیشتر رمزارز توسط سرمایهگذاران در زمانی مشخص است و اعداد زیر 50 بیانگر فروش بیشتر.
شاخص قدرت نسبی در واقع عملکرد سرمایهگذاران با قدرت مالی زیاد را نشان میدهد که به گاوها و خرسها معروفند. هرگاه خرسها و گاوها با فروش و یا خرید سرمایهشان باعث حرکتهای ناگهانی نمودار میشوند، شاخص قدرت نسبی هم به طرز چشمگیری جا به جا میشود.
تحلیل نمودار تنها با تکیه بر اندیکاتور RSI ممکن نیست و برای آنکه پیشبینی درستی داشته باشید بهتر است نقش و میزان تأثیرگذاری هر کدام از شاخصهای یاد شده در این مقاله را به صورت جزئی مطالعه کنید. در این مطلب سعی کردهایم که به طور کلی با این شاخصها آشنا شوید.
4. خطوط پیش بینی بازار به کمک RSI پیش بینی بازار به کمک RSI ترند
همانطور که از نام آن پیداست خطوط ترند، ترندهای بالقوه نمودار را مشخص میکنند. در واقع خطوط ترند اساس شکلگیری الگوهایی است که تریدرها بعد از تحلیل تکنیکال نمودار به دست میآورند.
در سادهترین شکل آن، خطوطی که بالاترین نقطه کندلها را به پایینترین نقطه وصل میکند خطوط ترند نامیده میشود. اما پیدا کردن این خطوط همواره به این سادگیها نیست؛ در یک نمودار با یک تایم فریم ثابت چندین خط ترند قابل رسم است که ماحصل هرکدام تحلیل متفاوتی خواهد بود! نوع ترسیم خطوط ترند میان تریدرها متفاوت است و یکی از شاخصههای تشخیص مهارت تریدرها نحوه ترسیم خطوط ترند است.
در این مقاله تنها سعی کردیم که عبارت تحلیل تکنیکال را شرح دهیم تا با برخی اصطلاحات مربوط به آن آشنا شوید. شاخصههای دیگری هم مانند میانگین حرکتی (Mas)، شاخص جهتدار میانگین (ADX) و الگوهای Cup و Handle هم هستند که بهتر است پیش از آغاز تحلیل تکنیکال با آنها آشنا شوید.
البته هیچگاه از آغاز کردن نترسید؛ بیشتر تریدرهای حرفهای که میشناسید هم روزی با این اصطلاحها غریبه بودند؛ آنها رفته رفته با آزمون و خطا تجربه کسب کردهاند و حالا روشهای منحصر به فرد خود را برای معامله در بازار ارزهای دیجیتال دارند.
اکسیر به شما کمک میکند تا خرید و فروش پر سود تری داشته باشید!
اینجا در بلاگ اکسیر تلاش میکنیم تا مطالب به روز و مرتبط با ارزهای دیجیتال را در اختیارتان بگذاریم و شما را در مسیر انجام معاملات سودآور همراهی کنیم.
ما در صرافی آنلاین اکسیر با تامین امنیت و شفافیت مالی، امکان خرید و فروش ارزهای دیجیتال محبوب را به صورت لحظهای و در سطح استانداردهای جهانی برای شما فراهم کردهایم. با مشاهده بازار اکسیر از قیمتهای لحظهای ارزهای دیجیتال مطلع شوید. همچنین با ثبتنام در سایت و دانلود اپلیکیشن اکسیر میتوانید اقدام به خرید و فروش بیت کوین، تتر، اتریوم و سایر رمز ارزهای مهم بازار کنید.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتور تکنیکال یک محاسبه ریاضی است که می تواند بر داده های قیمت و حجم اعمال شود. حتی می تواند روی یک اندیکاتور تکنیکال دیگر هم اعمال شود. نتیجه محاسبه یک مقدار است که برای پیش بینی تغییرات آتی در قیمت ها استفاده می شود.
اندیکاتور های تکنیکال ، عموما خطوطی هستند که در بالا ، پایین و روی اطلاعات قیمتی در یک نمودار قرار می گیرند. معامله گران فارکس که پیگیر تحلیل تکنیکال هستند از آنها استفاده می کنند.
یک اندیکاتور تکنیکال دیدگاه متفاوتی را ارائه می دهد که با استفاده از آن می توان قدرت و جهت قیمت اصلی را بخوبی تجزیه و تحلیل کرد. با تجزیه و تحلیل سابقه داده ها ، تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتورها برای پیش بینی حرکات و نوسانات قیمت در آینده استفاده می کنند.
یک اندیکاتور تکنیکال می تواند سه کارکرد داشته باشد:
1. به معامله گران در خصوص ایجاد یک شرایط خاص هشدار و خبر دهد.
2. جهت قیمت را پیش بینی کند.
3. تحلیل پیشنهاد شده توسط پرایس اکشن (حرکات قیمتی) یا یک اندیکاتور تکنیکال دیگر را تأیید کند.
دو دسته از اندیکاتور های تکنیکال
دو دسته اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
1. اندیکاتور های پیشرو که سیگنال های معاملاتی را در جایی که روند می خواهد شروع شود صادر می کنند
2. اندیکاتور های تاخیری یا پسرو که دنباله روی پرایس اکشن (حرکات قیمتی) هستند.
اندیکاتور های پیشرو با استفاده از یک بازه زمانی کوتاه تر در محاسبه خود ، که پیش از نوسان قیمت است ، سعی در پیش بینی قیمت دارند. از مشهورترین اندیکاتور های پیشرو می توان به MACD ، RSI و استوکاستیک اشاره کرد.
این اندیکاتور ها معمولاً با اندازه گیری میزان ” اشباع خرید ” یا ” اشباع فروش” یک دارایی کار می کنند. فرض این است که وقتی چیزی در حالت “اشباع فروش” است ، قیمت واکنش داده و دوباره برمی گردد. اندیکاتور های تاخیری یا پسرو پس از شروع روند یا تغییر روند ، سیگنال می دهند. متداول ترین اندیکاتور تاخیری ، میانگین متحرک است.
آنها در مورد تغییرات آتی قیمتی هشدار نمی دهند ، بلکه فقط به شما می گویند که قیمت ها چگونه هستند (ریزشی یا افزایشی) تا بر آن اساس بتوانید معامله کنید. اندیکاتور های پسرو گرچه باعث دیر فروختن یا دیر خریدن شما می شوند ، اما در ازای از دست رفتن فرصت های اولیه ، با حفظ شما در سمت درست بازار ، ریسک معامله را تا حد زیادی کاهش می دهند.
رویکرد کلی این است که شما باید در طول بازارهای روند دار از اندیکاتور های پسرو و در بازارهای ساید (رنج) از اندیکاتور های پیشرو استفاده کنید.
جایگاه اندیکاتورهای تکنیکال بر روی نمودار
در مورد محل قرارگیری یک اندیکاتور تکنیکال بر روی نمودار ، باید توجه داشت که دو دسته اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
1. همپوشانی ها: اندیکاتور های تکنیکالی که از همان مقیاس قیمتی استفاده می کنند در بالای قیمت ها در نمودار ترسیم می شوند. از این دسته می توان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
2. اسیلاتورها: اندیکاتور های تکنیکال که بصورت موضعی بین دو نقطه حداقل و حداکثر در نوسان هستند ، در بالا یا زیر نمودار قیمت ترسیم می شوند. در این دسته به عنوان مثال می توان به MACD ، RSI و استوکاستیک اشاره کرد.
چهار نوع اندیکاتور تکنیکال
چهار نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
اندیکاتور های دنبال کننده روند
اندیکاتور های دنباله روی روند به معامله گران کمک می کنند بتوانند جفت ارزی که دارای روند صعودی یا نزولی است ، معامله کنند. این اندیکاتور ها می توانند به شناسایی جهت روند کمک کرده و به ما بگویند که آیا روند واقعاً وجود دارد یا خیر.
اندیکاتور های دنباله رو با استفاده از نوعی میانگین گیری قیمت ، جهت و قدرت یک روند را اندازه گیری می کنند. اگر قیمت بالاتر از میانگین حرکت کند ، در یک روند صعودی در نظر گرفته می شود. وقتی قیمت در زیر میانگین حرکت می کند ، روند نزولی را نشان می دهد.
در زیر نمونه هایی از اندیکاتور های دنباله روی روند آورده شده است:
- میانگین های متحرک که برای شناسایی روندهای فعلی و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود.
- MACD که برای نشان دادن تغییرات در قدرت ، جهت ، مومنتوم و مدت زمان ادامه یافتن یک روند استفاده می شود.
- Parabolic SAR که برای یافتن نقاط برگشت احتمالی قیمت استفاده می شود.
اندیکاتور های حرکت ( مومنتوم)
اندیکاتور های مومنتوم با مقایسه قیمت ها در طول زمان ، به شناسایی سرعت حرکت قیمت کمک می کنند. از آنها همچنین می توان برای تحلیل حجم نیز استفاده کرد. آنها از طریق مقایسه قیمت بسته شدن فعلی با قیمتهای بسته شده قبلی محاسبه می شوند. به طور معمول ، بصورت یک خط زیر نمودار قیمت نشان داده می شوند که با تغییر مومنتوم نوسان می کند.
وقتی بین قیمت و اندیکاتور مومنتوم واگرایی شکل گیرد ، می تواند نشانه تغییر قیمت در آینده باشد. در اینجا مثال هایی از اندیکاتور های مومنتوم وجود دارد:
- استوکاستیک که محل بسته شدن قیمت را نسبت به دامنه کف و سقف در مجموعه ای از دوره های مشخص نشان می دهد.
- CCI که یک اسیلاتور است که به شناسایی تغییر جهت های دوره ای (چرخشی) یا تغییر روند کمک می کند.
- RSI قدرت یا عدم قدرت یک جفت ارزی را با مقایسه حرکت های صعودی و نزولی آن در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند.
اندیکاتور های نوسانات
اندیکاتور های نوسانات ، بدون توجه به جهت ، سرعتِ حرکت قیمت ها را اندازه گیری می کنند. اندیکاتور نوسانات به طور کلی بر اساس تغییر در سقف ها و کف های قیمتی تاریخی تعریف می شود. آنها اطلاعات مفیدی در مورد دامنه خرید و فروش که در یک بازار معین انجام می شوند را فراهم می کنند و به معامله گران کمک می کنند تا نقاطی که ممکن است قیمت در آنها تغییر جهت دهد را شناسایی کنند.
در زیر مثال هایی از اندیکاتور های نوسان ارائه می شود:
- باندهای بولینگر که به صورت نسبی کمک می کنند تا تعیین کنیم قیمت ها بالا هستند یا پایین.
- میانگین واقعی دامنه یا ATR ، که با در نظر گرفتن هرگونه گپ قیمت ، نوسانات را اندازه گیری می کند.
- انحراف معیار ، که معیار آماری نوسانات بازار است و میزان پراکندگی قیمت ها از قیمت میانگین را اندازه گیری می کند.
اندیکاتور های حجم
شاخص های حجم ، قدرت یک روند را اندازه گیری می کنند یا با استفاده از میانگین گیری حجم معاملات (یا صاف کردن) جهت را تأیید می کنند.
اغلب قوی ترین روند ها وقتی رخ می دهند که حجم افزایش می یابد.
در زیر نمونه هایی از شاخص های حجم ارائه می شود:
- Chaikin Money Flow یا (CMF) که میانگین وزنی حجمِ مجموع و توزیع را طی یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند. قانونی که در پشت CMF وجود دارد این است که هرچه قیمت بسته شدن به سقف قیمتی نزدیک تر برسد ، تجمیع بیشتری نیز صورت گرفته است.
- On Balance Volume یا (OBV) فشار خرید و فروش را به عنوان یک اندیکاتور تجمعی اندازه گیری می کند که حجم در روزهای صعودی را جمع و حجم در روزهای نزولی را تفریق می کند.
- Volume Oscillator یا (VO) تفاوت بین دو میانگین متحرک حجم یک دارایی را نشان می دهد که به صورت درصد نشان داده می شود. نحوه کار آن بر اساس این فرض است که میزان واقعی حجم مهم نیست ، بلکه تغییر حجم ، نسبت به گذشته اخیر است که از اهمیت تکنیکال بیشتری برخوردار است.
چگونه سیگنالهای اشتباه را به حداقل برسانیم
هیچ اندیکاتور تکنیکالی مصون از خطا نیست. برای به حداقل رساندن سیگنالهای کاذب ، که در آن حرکات قیمت با آنچه اندیکاتور نشان می داده متفاوت است ، باید اندیکاتور تکنیکال را اغلب با سایر اندیکاتور ها ترکیب و “تست” کرد تا معتمد بودن آن تایید شود.
به چنین چیزی صبر کردن برای “تأیید” سیگنالی که اندیکاتور تکنیکال صادرکرده گویند. به تست های اضافی “فیلتر” گویند. رایج ترین فیلترها را می توان در دسته های زیر طبقه بندی کرد:
- زمان: سیگنال باید برای مدت زمان مشخصی وجود داشته و حاضر باشد. به عنوان مثال ، میانگین متحرک 50 روزه باید حداقل برای 3 روز کاری بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه باشد.
- بزرگی: سیگنال باید در یک محدوده و دامنه مشخص باشد. به عنوان مثال ، یک اسیلاتور باید بیشتر از 80٪ یا کمتر از 20٪ باشد.
- حجم: شاخص ها معمولاً وقتی بر اساس حجم بالاتر باشند از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند.
برخی از اندیکاتور ها در افق های زمانی مشخص بهتر عمل می کنند ، بنابراین منطقی است که اندیکاتور هایی را انتخاب کنید که برای افق معاملات شما مناسب هستند. فراوانی و بسامد سیگنالهای معاملاتی عامل دیگری است که باید در نظر گرفته شود.
اگر تریدر روزانه هستید ، باید بدنبال اندیکاتور هایی باشید که سیگنالهای معاملاتی زیادی را در یک روز صادر می کنند. یک معامله گر نوسان گیر سیگنال کمتری می خواهد. استفاده از ترکیبی از اندیکاتور ها و تجزیه و تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) معمولاً نتیجه آن سیگنال های کمتر و هزینه های معاملاتی کمتر است.
همیشه به یاد داشته باشید که اندیکاتور های تکنیکال فقط اندیکاتور هستند… اندیکاتور! تضمینی نمی دهند که قیمت در یک مسیر خاص حرکت کند.
با تحلیل تکنیکال ، نمی توانید به صورت تضمینی بفهمید که این یک برگشت روند واقعی است یا جعلی تا پیش بینی بازار به کمک RSI اینکه واقعیت مشخص شود. به همین دلیل است که مشاهده نمودار هایی با بازه های زمانی متعدد توصیه می شود تا اینگونه روح بیشتری به بافت معاملاتی شما دمیده شود.
اندیکاتورهای محبوب بازار رمز ارز را بشناسید؛ ابزارهای موفقیت در دنیای جدید
اندیکاتور یا شاخص، تابع ریاضی است. این تابع بهنسبت پیچیده به تحلیلگران بازار رمزارز کمک میکند درک بهتری نسبت به شرایط و وضعیت داشته باشند. آشنایی با یک شاخص برای تحلیل وضعیت بازار ضروری است.
اندیکاتورهای محبوب در عمل ابزارهای موفقیت یک فعال بازارهای سرمایهای بهشمار میروند. اینکه در چه بازاری فعالیت میکنید مهم نیست؛ مهم این است که شما باید اندیکاتورها را بشناسید و کار کردن با آنها را بلد باشید.
اندیکاتورها توابع ریاضی هستند. علم ریاضی یکی از پایههای علم اقتصاد است. میتوان گفت علم اقتصاد بدون علم ریاضی هیچ مفهومی ندارد. به جز تعاریف اقتصادی که از بستر ریاضی استفاده میکنند، ریاضی کاربردی هم به پیشرفت اهداف علم اقتصاد کمک بسیار زیادی میکند.
اقتصاددانها و تحلیلگران بازارهای سرمایهای با کمک علم ریاضی میتوانند وضعیت بازار را بسنجند. البته که هدف نهایی این افراد پیشبینی و پیشگویی نیست و آنها فقط برای کمک به درک بهتر وضعیت، تحلیل میکنند. قوانینی ریاضی را میتوان پشتوانههای خوب تحلیل بازارهای سرمایهای دانست. این پشتوانهها کمک میکنند بدون درنظرگرفتن پارامترهای دیگر بتوانیم درک صحیحی از بازارهای بزرگ و چند تریلیون دلاری داشته باشیم.پیش بینی بازار به کمک RSI
ریاضی در دنیای ارزهای دیجیتال هم جایگاه بسیار مهمی دارد. اساس رمزارزها با محاسبههای ریاضی تعریف شده و بازار این ارزها هم همواره به محاسبههای ریاضی وابسته است. یکی از مهمترین استفادهها از ریاضی در دنیای رمزارزها، تابع ریاضی شاخص یا اندیکاتور است. اندیکاتورها ابزارهای تحلیل گذشته و آینده بازار رمزارز هستند که هرکدام برای اهداف خاصی طراحی شدهاند. گروهی از شاخصها برای تشخیص روند و برخی برای مشخص نمودن وضعیت اشباع خریدوفروش مناسب هستند. همچنین گروهی از شاخصها روی قیمت و گروهی روی حجم معاملهها تاکید دارند.
شناخت مشخصات و نحوه کار با شاخصهای مختلف نهتنها برای تحلیلگران بلکه برای معاملهکنندههای تازهکار هم ضروری است. با گسترش روزافزون حجم معاملهها در این بازار، شاخصها هم پیشرفت میکنند و متنوع میشوند بنابراین باید خیلی زود با تعریفهای مرتبط با اندیکاتورها آشنا شویم.
اندیکاتورهای محبوب دنیا
گستردگی ارزهای دیجیتال به حدی رسیده که میتوان گفت برای هر هدفی یک اندیکاتور در دسترس کاربران است. در چنین شرایطی پیش از اینکه کار با یک شاخص را آغاز کنیم باید بدانیم برای چه هدفی سراغ آن شاخص میرویم. ناگفته پیداست که اگر اندیکاتور خود را درست انتخاب نکنیم نمیتوانیم به هدف نهایی خود برسیم. در ادامه مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای فعال در بازار سرمایه رمزارز را بررسی میکنیم:
اندیکاتور RSI
این اندیکاتور برای تحلیل قدرت خرید خریداران استفاده میشود. شاخص RSI قیمتی که یک رمزارز روی آن بسته میشود را در یک دوره ثابت زمانی مبنای تشخیص قدرت خرید نسبی بازار قرار میدهد.
شاخص RSI میتواند بالاترین سطح قدرت خرید بازار را پیشبینی کند. این سطح قدرت تا حدود زیادی احتمال نوسان قیمت یک ارز را پیشبینی میکند. یک تحلیلگر با بررسی سطح این شاخص میتواند احتمال ورود یا خروج خریدار به یک بازار را حدس بزند؛ ورود و خروج خریداران به یک بازار یکی از عوامل اصلی تعیین قیمت است.
زمانی که نمودار این شاخص که میتواند اعدادی بین صفر تا صد را نشان دهد از هفتاد عبور کند، بازار در اصطلاح اشباع شده است. در چنین شرایطی خریدار کم میشود و قیمت به ثبات میرسد. همچنین اگر این نمودار از ۳۰ کمتر باشد بازار در اصطلاح به اشباع فروش رسیده است. در چنین شرایط قیمت آن ارز آماده صعودی شدن میشود. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهای محبوب دنیا است.
میانگین متحرک
این اندیکاتور تغییرات قیمت را اصلاح میکند و میانگین آن را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. «میانگین متحرک» بهخوبی روند تغییرات قیمت را در بازههای زمانی مشخص نشان میدهد.
تحلیل این شاخص دادههای به نسبت سادهای در اختیار تحلیلگران قرار خواهد داد. اعداد خروجی یک میانگین متحرک در واقع بیشتر بر مبنای تجربه افراد تحلیل میشوند. بیشتر سیگنالهای خریدوفروش در بازار رمزارزها از طریق تحلیل این شاخص به کاربران ارائه میشود.
مکدی MACD
این شاخص مانند شاخص RSI پیشینه بازار را مشخص میکند. این شاخص دوخطی شامل یک خط تفاضل میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه و خط سیگنال است. خط سیگنال میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط اول است.
روش محاسبه پیشینه بازار در این شاخص نسبت به شاخص RSI متفاوت است. تحلیلگران تخصصی میتوانند با کمک هر دوی این نمودارها تحلیلهای بسیار دقیقتری نسبت به تحلیل ارائه شده از یک نمودار ارائه کنند.
استوک RSI
در بین اندیکاتورهای محبوب دنیا این اندیکاتور هم محدوده اشباع خرید و فروش ارز دیجیتال را پیشبینی میکند. استوک RSI در واقع نمودار مشتق گرفته شده از نمودار RSI است که بهجای استفاده از اطلاعات بازار از اطلاعات RSI استفاده میکند. نمودار استوک بسیار سریعتر از نمودار RSI تغییر میکند و همین مسئله باعث میشود فرصتهای خریدوفروش سریعتر استخراج شوند.
زمانی که بازار وارد محدوده اشباع خرید یا فروش میشود استفاده از تابع استوک RSI هم افزایش پیدا میکند. در این اندیکاتور محدودههای زیر ۲۰ و بالای ۸۰ محدودههای اشباع در نظر گرفته میشوند.
بولینگر باند
بولینگر باند یکی از اندیکاتورهای محبوب برای فعالان حرفهای بازارهای سرمایهای است. این نمودار از سه خط تشکیل شده است: خط میانی میانگین متحرک ساده است و یک خط در بالا و یک خط در پایین این میانگین متحرک قرار دارند. این دو خط یا باندهای بولینگر، انحراف معیار میانگین متحرک (خط میانی) را نشان میدهند.
افزایش نوسانات بازار باعث دور شدن خطوط و کاهش نوسانات باعث نزدیک شدن این خطوط به هم خواهند شد. نزدیک شدن قیمت به باند بالا به معنی نزدیک شدن بازار به محدوده اشباع خرید و نزدیک شدن قیمت به باند پایین به معنی نزدیک شدن بازار به محدوده اشباع فروش است.
فاصله بین باندهای این نمودار هم اهمیت زیادی دارند. اگر این باندها به هم نزدیک باشند نشانهای برای حرکت شدید و ناگهانی بازار خواهد بود. همینطور اگر فاصله بین باندها زیاد شود، اندیکاتور کاهش نوسانات و آغاز روند خنثی بازار را نشان میدهد.
چند نکته مهم درباره استفاده از اندیکاتور
هیچ تحلیلگر حرفهای برای کار خود از فقط یک شاخص استفاده نمیکند. این نمودارها باید تکههای یک پازل بزرگتر باشند و یکدیگر را تکمیل کنند. زمانی میتوانیم تحلیل منطقی و قابل اتکایی از بازار ارز دیجیتال موردنظر خود داشته باشیم که بتوانیم همه این شاخصها را در حد معقول و منطقی و در کنار هم تحلیل کنیم.
ترکیب اطلاعات استخراج شده از هر شاخص احتمال خطا را بهاندازه قابل توجهی کاهش خواهد داد. کاربران حرفهای ترکیبی از اندیکاتورهای محبوب را استفاده میکنند. البته باید این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که تحلیل هرکدام از شاخصها به دانش و تجربه کافی نیاز دارد. ممکن است افراد تازهکار برای تمرین و کسب تجربه اقدام به تحلیل کنند اما بهتر است پیش بینی بازار به کمک RSI برای اقدام در بازار با یک باتجربه مشورت کنند.
شعار همیشگی ما را هم فراموش نکنید: در علم اقتصاد طالعبینی جایی ندارد و همه چیز پیشبینی است. البته که این پیشبینیها بر مبنای دادههای واقعی و استفاده از علوم مختلف انجام میشوند و اگر این مشخصات را داشته باشند کاملا قابل اتکا هستند.
استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال و یا بهطور گستردهتر، مبادله ارزهای دیجیتال، در حال حاضر یکی از پر سودترین روشهای درآمدزایی در بازارهای ایران و جهان است. پیشبینی افت و رشد قیمت ارزهای دیجیتال، میتواند برای تحلیلگران حرفهای سود خوبی به همراه داشته باشد. همین امر عده بسیاری را به یادگیری این مهارت جدید سوق داده است. این مجموعه مقالات با هدف آموزش مرحله به مرحله تحلیل تکنیکال برای علاقهمندان نوشته شده است.
چنانچه شما به اطلاعات ابتداییتری در مورد ارزهای دیجیتال علاقهمند هستید، این مقالات به شما پیشنهاد میشود.
در این مقاله درباره مباحث زیر صحبت خواهیم کرد:
آشنایی با ۴ نوع اصلی اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
قبل از هرچیز بخاطر داشته باشید که استراتژیهای بینهایتی برای خرید و فروش بر مبنای اندیکاتورها وجود دارد. این درحالی است که اندیکاتورها تنها بخشی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. الگوها، خطوط فیبوناچی و همینطور شناخت و تعیین نقاط و خطوط مقاومت و پشتیبان نیز ابزارهای پرکاربردی در این عرصه هستند. با توجه به این مطلب باید بدانید که چیزی به نام بهترین استراتژی وجود ندارد. هر استراتژی نقاط قوت و ضعف خود را دارد. از جمله عوامل موثر برای انتخاب استراتژی مناسب میتوان به: ارز دیجیتال مورد نظر، روند کلی بازار، شخصیت و سبک مبادلات شما، ریسک پذیری و ابزارهای تخصصی شما اشاره کرد. بصورت کلی توصیه میشود که هرگز از بیش از ۳ اندیکاتور بصورت همزمان استفاده نکنید. همچنین ترجیحا بجای کار با تعداد زیادی اندیکاتور، چند اندیکاتور محدود را بصورت تخصصی یاد بگیرید.
با توجه به مطالب گفته شده، در ادامه به انواع مختلف اندیکاتورها و کارکرد هرکدام اشاره خواهیم کرد.
اندیکاتورهای بر مبنای قیمت و ترند (Trend indicators)
در فرمول این نوع از اندیکاتورها، میانگین قیمت در یک بازه زمانی به عنوان خط میانگین در نظر گرفته میشود. زمانی که قیمت لحظهای از این خط پایینتر باشد روند منفی یا بریش (Bearish) و زمانی که بالای خط باشد روند قیمتی مثبت یا بولیش (Bullish) در نظر گرفته میشود.
اکثرا این نوع اندیکاتورها از نوع کاهل (Lagging) هستند، یعنی تمرکز آنها بر روی روند گذشته است هرچند اندیکاتورهایی مانند پارابولیک (Parabolic sar) نیز وجود دارند که از نوع پیشرو (Leading) هستند.
معروفترین اندیکاتور بر مبنای ترند، MACD است که از دو میانگین قیمتی در بازههای زمانی متفاوت (معمولا ۱۲ روز و ۲۶ روز) استفاده میکند.
اندیکاتور مکدی (MACD) بر روی نمودار اتریوم بر تتر در چند روز گذشته
اندیکاتورهای پیش بینی بازار به کمک RSI شتابی (Momentum indicators)
این نوع از اندیکاتورها برای شناسایی سرعت تغییرات قیمت استفاده میشوند. اندیکاتورهای مومنتوم غالبا پیشرو هستند و از طریق مقایسه قیمتِ تمام شده در کندلهای فعلی با کندلهای پیشین، سرعت تغییرات قیمت را تشخیص میدهند. با استفاده از این اندیکاتورها میتوان نرخ رشد یا سقوط یک دارایی را مشخص کرد. اندیکاتورهای شتابی ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص قدرت یا ضعف یک دارایی در یک بازه زمانی هستند. از معروفترین اندیکاتورهای شتابی میتوان به، RSI، CCI و Stochastic Oscillator اشاره کرد.
به عنوان مثال، RSI که یک اندیکاتور شتابی است که قدرت نسبی روند قیمت یک دارایی را نشان میدهد. نمودار RSI شامل اعداد ۰ تا ۱۰۰ است و تنظیمات خودکار این اندیکاتور روی اعداد ۳۰ و ۷۰ قرار دارد. برخی از افراد ممکن است نمودار RSI را برای اطمینان بیشتر در بازهی ۲۰ تا ۸۰ نیز قرار دهند. این اعداد، محدودهی نسبی خرید و فروش را نشان میدهند و اعداد زیر ۳۰ و بالای ۷۰، هشداری برای خرید یا فروش بیش از حد هستند. معمولا نمودار RSI در بازه زمانی روزانه و نه ساعتی ترسیم میشود. ترکیب این اندیکاتور، با میانگین حرکت (MA) میتواند دید خوبی درباره سرعت تغییرات قیمت ارائه دهد.
اندیکاتور آر اس آی (RSI) در نمودار اتریوم تتر در روزهای گذشته
اندیکاتورهای نوسانی (Volatility Indicators)
اندیکاتورهای نوسانی، ابزارهای تحلیل تکنیکال ارزشمندی هستند که نرخ تغییرات قیمت بازار را در یک بازه زمانی خاص، مشخص میکنند. این اندیکاتورها از نوع کاهل هستند و نحوهی محاسبه و کارکرد آنها بر اساس قیمتهای گذشتهی یک دارایی است. از این اندیکاتورها میتوان برای شناسایی و تشخیص ترند بازار استفاده کرد. اندیکاتورهای نوسانی، همچنین میتوانند با شناخت نقاطی که در آنها خرید یا فروش بیش از حد صورت گرفته است، نقاط توقف و یا معکوس شدن ترند را نشان دهند.
معروفترین اندیکاتورها بر مبنای نوسان بازار عبارتند از: Average True Range (ATR)، Bollinger Bands (BB)، Donchian Channels و Keltner Channels (KC).
به عنوان مثال اندیکاتور BB، بالاتر بودن یا پایینتر بودن قیمت را نسبت به معاملات پیشین اندازهگیری میکند و اندیکاتور ATR، میزان نوسانات قیمت را نشان میدهد.
اندیکاتورهای حجمی (Volume Indicators)
اندیکاتورهای حجمی از نوع اندیکاتورهای پیشرو هستند. این اندیکاتورها ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص ترند بازار و علاقه افراد به خرید یا فروش هستند. اندیکاتورهای حجمی قدرت یک ترند را بدون در نظر گرفتن جهت آن، بر اساس حجم معاملات انجام شده در بازار اندازهگیری میکنند. درواقع افزایش حجم خرید یا فروش، میتواند به ما نشان دهد که در آستانهی صعود یا سقوط هستیم. این اندیکاتورها ابزارهای قدرتمندی برای تشخیص میزان علاقهی بازار به یک دارایی خاص در یک بازه زمانی هستند. استفاده از اندیکاتورهای حجمی، میتواند برای شناخت نقاط مهم مقاومت و یا پشتیبانی به ما کمک کند. در صورتی که از این اندیکاتورها در کنار دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، به درستی استفاده شود، میتوان سیگنالهای مناسبی از آنها برای خرید یا فروش دریافت کرد.برای دریافت سیگنال ارزدیجیتال کلیک کنید. تحلیل قیمت بیت کوین
از معروفترین اندیکاتورها بر مبنای حجم معاملات بازار، میتوان به Chaikin Oscillator، On-Balance Volume (OBV) و Volume Rate of Change اشاره کرد.
اندیکاتور OBV، شاخصی ساده اما موثر است. OBV با مقایسه حجم معاملات و قیمت، میزان عرضه و تقاضای یک دارایی در بازار را اندازهگیری میکند. اندیکاتور Chaikin Oscillator نیز میتواند در تعیین کف یا سقف قیمت به ما کمک کند. این اندیکاتور جریان پول وارد و یا خارج شده از بازار را کنترل میکند. بهتر است از Chaikin Oscillator برای تشخیص ترندهای کوتاه مدت استفاده کرد، زیرا این اندیکاتور نوسانات بالایی دارد.
شناخت اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها ابزارهای بسیار مهمی برای تحلیل تکنیکال و در نهایت، معاملات کم خطرتر هستند. اندیکاتورها انواع بسیار زیادی دارند و ترکیب آنها با یکدیگر میتواند سیگنالهای قابل اعتمادی برای مبادلات ارائه دهد. البته باید توجه کرد که سیگنالهای قابل اعتماد، با استفاده مکرر و آزمون و خطا بدست میآید. علاوه بر یادگیری یک اندیکاتور، تجربه و شناخت رفتار یک دارایی، یا به عبارت دیگر نحوه استفاده از اندیکاتور برای هر ارز دیجیتال بصورت جداگانه میتواند کمک بزرگی به بهبود استراتژی معاملاتی بکند.
برای طراحی یک استراتژی مناسب برای معاملات رمزارزها، باید صبر و شکیبایی زیادی به خرج دهید. انتظار نتایج کوتاه مدت شگفتانگیز نداشته باشید. این نکته را نیز بخاطر بسپارید که حتی بهترین استراتژیها نیز در همهی موارد صادق نیستند. پس نمیتوان همیشه رفتار بازار را به درستی پیش بینی کرد. پس برای کاهش خطر از دست رفتن سرمایه، همواره جانب احتیاط را رعایت کرده و به دنبال سود زیاد در زمان کوتاه نباشید.
اگر به تازگی قصد دارید اولین سهام خودتان را بخرید این مطالب را حتما بخوانید
خرید سهام مناسب تنها یک طرف معامله به حساب میآید و فروش به موقع آن سهم نیز در موفقیت آمیز بودن سرمایه گذاری دارای اهمیت زیادی است.
در سرمایهگذاری به دنبال آن هستیم درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم و اینکه بدانیم در کدام نقطه و در چه قیمتی به فروش سهم اقدام کنیم تا بدین وسیله بتوانیم سودمان را حداکثر نماییم.
نکاتی که در ادامه این مطلب از بورسینس برای تشخیص زمان مناسب فروش سهام آورده شده است، بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بازار بدست آمده و شامل اصول سادهای است که اجرای آنها میتواند در بلندمدت به سودآوری شما در بورس کمک کند.
نکته: اگر به تازگی قصد دارید اولین سهام خودتان را بخرید این مطالب را بخوانید:
روش خرید و فروش سهام در بورس تهران
چگونگی انجام معاملات سهام بصورت آنلاین و اینترنتی
فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر
تقریباً تمامی سرمایه گذاران باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند. اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیانهای خود را به حداقل میرسانند.
موفقیت در بورس همانقدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیانها نیز مربوط است. زیرا فقط یک زیان بزرگ میتواند نتیجه ماهها و حتی سالها سرمایهگذاری را به کلی نابود کند.
اتخاذ یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح میتواند شما را از زیانهای سنگین حفظ کند. در ادامه همراه ما باشید تا با برخی از این استراتژیها آشنا شوید.
بدانیم که چه زمانی باید جلوی زیان را بگیریم
هیچ کس نمیتواند ادعا کند که انتخابهایش در بورس همیشه درست است، حتی حرفهایترین سرمایه گذاران بازار نیز گاهی اشتباه میکنند.
اما اگر شخصی از بین خریدهای خود در بورس، درصد زیادی از آنها را درست انتخاب کرده باشد و در صورتیکه بداند چه زمانی باید اقدام به فروش سهام خود کند، میتواند به عنوان یک سرمایه گذار موفق، بازدهی مناسبی را بدست آورد.
روند منفی سهام قسمتی از زندگی روزانه سرمایهگذاران در بورس است و هر کس بارها آنرا تجربه خواهد کرد.
اگر انتخاب زمان و قیمت خرید سهام شما به هر دلیلی اشتباه از کار درآمد بدون اتلاف وقت و بدون آنکه درگیر غرور و اطمینان بیش از حد بشوید، باید سریعاً وارد عمل شوید، جلوی زیان را بگیرید و به سرمایه گذاری خود در سهام برنده ادامه دهید.
اشتباه شایع سرمایهگذاران در بورس ایران این است که بسیاری از آنها هنگامی که با ضرر و زیان در خرید یک سهم مواجه میشوند، منتظر میمانند تا روند بازار مثبت شود و آن سهم به قیمت اولیه خود باز گردد.
مثلاً فرض کنید 10 میلیون تومان از سهام شرکت الف را خریداری کردهاند و در حال حاضر این سرمایه گذاری 10 درصد زیان داده است و سرمایهشان به 9 میلیون تومان رسیده است. خیلی از افراد موضع انفعالی میگیرند و فقط کاهش قیمت سهامشان را تماشا میکنند.
(البته عدهای نیز هستند نیز اصطلاحا از آن طرف بام میافتند و با کوچکترین کاهش قیمت، بطور هیجانی دست به فروش سهام میزنند. اینجا در مورد رفتار هیجانی بورس بیشتر بخوانید)
اما شاید بهتر باشد به جای آنکه منتظر شویم تا سهم الف که دارای جو مثبتی نیست دوباره بیش از 10 درصد رشد کند تا به جای اول برسد، با فروش سهام شرکت الف، سهم ب را خریداری کنیم که هم اکنون دارای روند صعودی است.
نکته مهم اینجاست که وقتی از 50 یا 60 درصد سود صحبت می کنیم، این میزان بازدهی را در یک محدوده زمانی مشخص تعریف میکنیم . مثلاً فرض می کنیم که سهم الف و ب، 10 درصد سود میدهند.
اگر محدوده زمانی این دوره سرمایهگذاری با هم برابر نباشد امکان مقایسه ایندو وجود ندارد چرا که ممکن است سهم الف در یکسال 30 درصد سود بدهد در حالیکه سهم ب تنها در دو هفته 30 درصد بازدهی برای خریداران داشته باشد.
بنابراین همیشه بدانیم سرمایه گذاری بهتر، آن است که در مدت کوتاهتری همان میزان بازدهی را داشته باشد.
لذا اگر سهامی که انتخاب کردهایم در حال حاضر دارای روند نزولی است، (حتی اگر سهام خوبی باشد) ولی چون مدت زیادی طول میکشد تا رشد قیمت خود را شروع کند، پس بهتر است به سراغ دیگر سهمهایی برویم که هم اکنون دارای روند صعودی هستند و سریعتر به ما سود خواهند داد.
این موضوع با از این شاخه به آن شاخه پریدن تفاوت دارد.
بدانیم که هرگز نباید زمان را برای توجیه کردن خریدمان از دست بدهیم. داراییها در بورس را به صورت پول نقد ببینیم و نه سهام و بنابراین آنجایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که سرمایهمان رشد بیشتری داشته باشد.
فروش سهام در برخورد با حد ضرر
در صورتی که با هدف کوتاهمدت سرمایهگذاری میکنید اولین قانون آن است که در صورت رسیدن سهم به حدضرر تعیین شده، بلادرنگ آنرا بفروشید.
مثلا اگر سهامی را در قیمت 200 تومان خریدهایم و قیمت آن به هر دلیلی مثلا 10 درصد افت کرد و روند بازار آن سهم نیز همچنان منفی بود آن سهم را بفروشید. (البته این 10 درصد مثال است و تعیین حدضرر خود دارای اصول و قواعدی است که در استراتژیهای معاملاتی افراد تفاوت دارد.)
بیشتر بخوانید: چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
تجربه نشان میدهند سهامی که به خوبی و بر اساس مطالعه دقیق چه از نظر بنیادی (سود، رشد، فروش و … ) و چه با تحلیل تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب خریداری شدهاند، نباید نسبت به قیمت خرید با کاهش شدید 10 درصدی مواجه شوند، بنابراین هر گاه سهام خریداری شده توسط شما بیش از 8 درصد یا 10 درصد از ارزش خود را از دست داد، به احتمال قوی شما در یک قیمت نامناسب وارد سهم شدهاید.
در این رابطه باید بدانیم که نباید در مورد قوانین استراتژی معاملاتی استثنا قائل شوید واگر براساس استراتژی شما یک سهم باید فروخته شود، اینکار را انجام دهید.
سهام شرکتها هرگاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می شوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین میرود، به سختی میتوانند به سطح اول خود برگردند و هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد، بازگشت به سطوح قیمت قبلی نیز سختتر است.
با این حال ممکن است استثناهایی نیز مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید چرا که این قانون شما را در مقابل زیانهای شدید بیمه میکند.
در عین حال دقت در هنگام خرید تقریباً نیمی از مشکلات زمان فروش شما را حل خواهد کرد.
در هنگام بکارگیری حدضرر در ذهن داشته باشیم که این قانون فقط در مورد کاهش قیمت سهم نسبت به قیمت خرید است و نه هنگامی که قیمت سهام شما در مجموع رشد کرده است. به خاطر اینکه برخی از مواقع، سهام برنده برای چند روز به سطح قیمتهای اولیه خود باز میگردد و در این نقاط انرژی را برای رشد جمع میکند.
نکته: مفهومی با عنوان حدضرر متحرک (trailing stop loss) نیز وجود دارد که برخی از آن استفاده میکنند.
اهمیت بررسی کلیت بازار
پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار و صنعت مورد بررسی قرار دهید. مثلاً اگر کل بازار در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می تواند یک هشدار باشد.
در بازار مثبت، سهام برنده بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی که 10 درصد از قیمت خرید خود پایین تر نیامده باشد.
همچنین این را هم در نظر داشته باشید برخی از سهام که از همه نظر مناسب هستند نوسانات زیادی دارند. در مورد سهام با نوسان بسیار زیاد هم استفاده از حدضررها شاید باعث افزایش تعداد معاملات شود و هزینه کارمزد بالا رود. پس باید با دید وسیعتری به آن سهم نظر داشت.
نکاتی که باید به خاطر سپرد:
اولین قانون فروش سهامی است که از قیمت تعیینشده در حد ضرر پایینتر آمده است.
اجرای این قانون، صرف نظر از پیش بینی شخصی که در مورد رشد آتی قیمت سهام دارید، همیشه توصیه میشود. زیرا بازار با هوشتر از همه کارشناسان است پس بر اساس قوانین بازار کار کنیم و نه صرفاً نظرات شخصی.
هر چه قدر کاهش قیمت بیشتر باشد انتظارات منفی نسبت به آن سهم بیشتر میشود و زمان لازم برای بازگشت قیمت طولانیتر میشود.
سهام برنده، گاهی اوقات برای مدتی به سطح اولیه قیمت خود نزدیک میشوند که این به معنی فرصت فروش آن سهام نیست.
چگونه برای سود آوری سهام بفروشیم؟
منظور از سودگیری، فروش سهامی است که قیمت آن بالاتر از قیمت خرید ماست. به عبارت دیگر با سرمایه گذاری بر روی آن سهم سود بدست آوردهایم. ولی باید بدانیم تا زمانی که به فروش سهم اقدام نکردهایم سود ما قطعی نشده، چرا که هر آن ممکن است قیمت سهم کاهش بیاید.
برخی از افراد اصطلاح “سیو سود” را زمانی که سهام در موقعیت مناسب برای فروش و کسب سود است به کار میبرند.
در این مورد روشهایی وجود دارد که به ما کمک می کند نقطه مناسب برای سودگیری را پیش بینی کنیم.
اول از همه، با توجه به روند گذشته سهم و مطالعه متغیرهای مختلف بازار همانند حجم معاملات، تعداد خریداران، عرضه و تقاضا و … میتوان الگوهایی را بدست آورد که آن سهم خالص بر اساس آنها بالا و پایین میرود.
یاد گرفتن این نکته که بهترین فرصت برای فروش سهام به منظور سودگیری چه زمانی است، از مهمترین مهارتهای سرمایه گذاری در بورس محسوب میشود.
در تحلیل بنیادی، کف و سقفهای قیمت سهام بررسی نمیشود و برای بررسی و تشخیص نقطه فروش سهام، استفاده از نمودارها (تحلیل تکنیکال) یک ضرورت است. اما سؤال اصلی این است که چگونه میتوان مطمئن شد که قیمت سهم به بالاترین حد خود رسیده است؟
در ادامه به چند نکته کلی از تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار برای تشخیص زمان مناسب فروش سهام اشاره کردهایم.
چه زمانی باید سودگیری کرد؟
فرض کنیم ما سهام شرکت الف را خریدهایم و شاهد رشد قیمت آن بوده ایم، حال در چه زمانی باید این سهم را به فروش برسانیم؟
معمولاً سهام پس از شروع رشد قیمتی خود، در سطحی از قیمت متوقف میشوند و برای مدتی در آن سطح قیمتی نوسان میکنند.
یک استراتژی این است که سهام خود را پس از رسیدن و تثبیت در سطح قیمتی جدید به فروش برسانیم. این یک روش محافظهکارانه برای سرمایه گذاری در بورس است.
این روش اگر چه شما را از برخی فرصتهای بورس محروم میکند ولی در بلندمدت میتوان مطمئن بود که سود معقولی از سرمایه گذاری خود از بورس بدست آوردهاید.
در این هنگام میتوان با مرور مجدد وضعیت سهم از نظر اقبال بازار و انرژی برای صعود برای نگهداری سهم و با خرید مجدد برنامهریزی نمود.
استفاده از کلید حجم معاملات
هر گاه قیمت سهامی در حالیکه با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد شروع به ریزش نمود، میتوان این موضوع را به عنوان نشانهای برای در پیش بودن روند منفی سهم دانست.
معمولاً افزایش حجم معامله در زمانی که روند سهم منفی است، بیانگر آن است که سرمایه گذاران حرفهای شروع به فروش سهام نمودهاند که این امر هر گونه افزایش قیمتی را با مشکل مواجه خواهد نمود ( سرمایه گذاران حرفهای معمولاً دارای حجم بالای سرمایه هستند که خروج آنها از یک سهم، انرژی سهم برای رشد را کاهش میدهد).
یک نشانه دیگر میتواند افزایش قیمت همراه با کاهش حجم معاملات باشد. این شرایط بدین معنی است که در این سطح قیمتی، سرمایه گذاران حرفهای دیگر اقدام به خرید نمیکنند و روند صعودی سهم در حال تضعیف است.
استفاده از کلید قیمت سهم
در این روش، تعداد روزهای متوالی که قیمت سهام روند نزولی دارد، نسبت به تعداد روزهای متوالی که قیمت روند صعودی دارد، محاسبه میشود.
تعداد روزهای متوالی کاهش قیمت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد روزهای متوالی افزایش قیمت
هر گاه Nr در مقایسه با گذشته افزایش یافت این بدان معنی است که روند رو به رشد قیمت در حال متوقف شدن است و روند منفی به زودی آغاز خواهد شد.
پس از یک دوره رشد قیمت، هنگامیکه سهم با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد قیمت سهم رشدی ندارد و قیمت در حال تغییر جهت است.
به زبان ساده حجم بالا بدون رشد قیمت، علامت مهمی است.
استفاده از خط قدرت نسبی یا RSI نیز یکی دیگر ار روشهای تشخیص زمان تغییر جهت قیمت است. در واقع پس از یکدوره رشد قیمت هر گاه قیمت به یک رکود تازه دست پیدا کرد در حالیکه RSI کاهش یافت، این بدان معناست که سهام در حال تغییر جهت است (به این وضعیت واگرایی میگویند).
این بدان معناست که در حالیکه قیمت به یک نقطه رکود دست بافته است اما قدرت نسبی سهم برای افزایش بیشتر کاهش یافته است و بنابراین قیمت به زودی تغییر خواهد یافت.
خط میانگین متحرک
خط میانگین متحرک همان قیمت سهام است اما به جای آنکه قیمت را در یک لحظه نشان دهد آنرا بصورت میانگین در یک دوره زمانی خاص نشان میدهد. بنابراین میانگین متحرک در واقع میانگین قیمت سهم در یک دوره زمانی است.
مثلاً میانگین متحرک 13 روزه، میانگین قیمت سهام در 13 روز گذشته را نشان میدهد. میانگین متحرک 26 روزه معمولاً به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت است تلقی میشود. هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را میشکند و یا پایینتر میآید بیانگر آنست که بازار دیگر رغبتی به خرید این سهم ندارد.
بیشتر بخوانید: میانگین متحرک چیست؟
یاد بگیریم به جای تحلیل یک سهم، کل بازار را تحلیل کنیم
یکی از مهمترین روشهای یافتن نقطه فروش، تحلیل کل بازار است و نه یک سهم خاص.
زیرا در مواقعی که جو عمومی بازار مناسب نیست بازار به سمت جو منفی حرکت میکند و قیمت اکثر سهام بازار نزولی میشود.
در واقع حتی اگر سهام مناسبی را هم خریداری کرده باشیم اگر جو عمومی بازار منفی باشد در این صورت نمیتوان انتظار سود چندانی از سهم انتخاب شده داشت و جو روانی منفی بازار، تاثیر منفی بر سهم مورد نظر ما خواهد گذاشت.
لذا توجه به جو عمومی بازار میتواند خود به عنوان یک تحلیل جانبی پیشبینی مناسبی از قیمتهای آتی و جهت حرکت قیمت سهام خاص به ما ارائه دهد. در این بین بررسی جو روانی صنعت نیز توصیه میشود.
معمولاً جو طبیعی بازار بعد از چند روز افزایش حجم معاملات، در حالیکه شاخص در حول و حوش سطح قبلی در حال نوسان است و یا حتی کاهش مییابد، نشاندهنده تغییر جهت بازار است.
به خاطر بسپارید:
فروش سهام در سطح جدید قیمت که در آن قیمت سهام تثبیت میشود یک روش محافظهکارانه برای سودگیری از فروش سهام است
استفاده از نمودارهای قیمتی میتواند ابزار مناسبی برای تعیین جهت چرخش و پیشبینی روند آتی قیمت باشد (آموزش تحلیل نموداری قیمت)
علاوه بر خود سهم، کل بازار نیز میتواند در تعیین نقطه سودگیری تعیین کننده باشد
بهتر است سهامی که از نظر بنیادی دچار افت شده را بفروشیم. همانند نشانههای ضعف در فروش محصولات شرکت و یا رشد سودآوری
همیشه مراقب وضعیت صنعت باشیم و با اولین نشانههای ضعف در روند سودآوری صنعت و با افت شاخص صنعت به دنبال فروش سهم شرکت باشیم
فروش گسترده یک سهام خاص از طرف سرمایه گذاران نهادی، میتواند حتی در صورت ارزنده بودن سهم، باعث افت شدید قیمت آن شود
انجام افزایش سرمایههای زیاد توسط شرکت، میتواند باعث رقیق شدن و ضعف سهم شود
شما از چه روشی برای تشخیص زمان فروش سهام استفاده میکنید؟ تجربیات خودتان را با ما و خوانندگان بورسینس در میان بگذارید.
دیدگاه شما