بهزاد کمری کارشناس ارشد حسابداری
برنامه حسابرسی عبارت است ازدستور العمل ها و فهرست تفضیلی مدون مربوط به نحوه رسیدگی به سرفصل های مختلف رسیدگی که توسط حسابرس تهیه، تایید و تصویب میشود که در بر گیرنده استانداردهای پذیرفته شده حسابداری می باشد به عبارت دیگر فهرست تفضیلی و مشهود دو کار حسابرسی است که زیر مجموعه طرح حسابرسی است . برنامه حسابرسی به دوبخش تقسیم می شود:
الف: سیستم کنترل داخلی (بخش سیستمی:) به روش کسب شناخت وارزیابی ساختار کنترل داخلی صاحبکار وتشریح آن درکاربرگ ها،آزمون سیستم کنترل داخلی،شناخت نقاط قوت وضعف سیستم وتعیین احتمال خطر که ازاین طریقحدودوروش های رسیدگی درآزمون محتواتعیین می شود.دراین بخش ازبرنامه،چرخه عمده معاملات مثل چرخه فروش،خریدفتولید،حقوق ودستمزدو. مدنظر قرارگرفته می شود.روش رسیدگی دراین بخش عمدتاًتهیه نمودگرهریک از چرخه هاوآزمون کنترل می باشدوبه این رویکرد،رویکردسیستمی گفته می شود.
ب) آزمون محتوای برنامه حسابرسی: این بخش به اثبات اقلام موجود در صورت های مالی ونیزکفایت افشا درصورت های مالی می پردازد در این آزمون حسابرسان میخواهند ببینند صورت های مالی درست تهیه شذه است یا خیر . ومعمولاضاین برنامه حول اقلام عمده ترازنامه سازمان می یابد به این رویکرد،رویکردمحتوایی گفته می شود.
آزمون محتوایی :آزمون هایی که به منظور کسب شواهد حاکی از کامل بودن،صحیح بودن و مفید بودن ارقام و اطلاعات قید شده که توسط سیستم حسابداری تنظیم شده که این آزمون ها بر بررسی جزییات فعالیت های مالی و مانده حساب هاست .
سوال:در برنامه حسابرسی مروری بر حساب های صورت های مالی و هماهنگی بین آنها مورد توجه قرار میگیرد علت آن چیست؟
اولا برنامه حسابرسی از دو بخش تشکیل شده است یکی بخش سیستمی یعنی برنامه ریزی به روش کسب شناخت و ارزیابی سیستم کنترل داخلی صاحبکارمی پردازدو بخش دوم اثبات مبالغ مندرج در صورت های مالی بخشی از برنامه حسابرسی که به اثبات مبالغ مندرج در صورت های مالی میباشد که شامل سر فصل های ترازنامه (وجه نقد، حساب های دریافتنی، ماشین آلات، تجهیزات و. ) میباشد.
پس چرا برنامه حسابرسی با توجه به اهمیت صورت سود و زیان بر اثبات اقلام ترازنامه تاکید دارد؟
الف – تمام رویداهای مال نهایتاًبه یکی اراقلام ترازنامه تبدیل می شوند
ب-یکی از مزایای رویکرد ترازنامه ای فراهم بودن شواهد کاملا قابل قبولی است که بر اثبات دارایی ها و بدهی ها وجود دارد و دارایی ها معمولا به روش مستقیم مانند مشاهده عینی بازرسی شواهد ایجاد شده در خارج از شرکت صاحبکار تاییدیه از شخص خارج از شرکت اثبات میشود و بدهی ها با بررسی ایجاد شده در خارج از شرکت صاحبکار قابل اثبات است.
ج-اثبات مستقیم هریک ازاقلام ترازنامه،اثبات غیرمستقیم یکی ازاقلام سودوزیان است.نوع و ماهیت درآمد ها و هزینه ها در سیستم حسابداری به گونه ایست که اولا شناسایی درآمدها و هزینه ها تغییر متناظر در یکی از حساب های دارایی و بدهی به همراه دارد.
هزینه xxx حساب دریافتنی xxx (ترازنامه)
بانک xxx (ترازنامه) فروش xxx
د-بهترین شواهد موجود درامدها و هزینه ها تغییر فابل اثبات درجات دارایی ها و بدهی هاست بطوریکه اقلام صورت سود و زیان بطور غیر مستقیم قابل اثبات میباشد.
ه-امکان انجام آزمون بسیاربااهمیت انقطاع زمانی(میان بر cutoff )برای اکثراقلام ترازنامه وجوددارد.
تعریف آزمون انقطاع زمانی ( cot off ): به معنای فرایندیست که تعیین میکند معاملات انجام شده نزدیک به تاریخ ترازنامه به دوره های مربوطه تخصیص یافته است یا خیر یعنی حسابرس برای آزمون انقطاع معاملات باید معاملات ثبت شده در چند روز قبل و بعد از تاریخ ترازنامه را بررسی کند تا از درستی ثبت این معاملات در دوره های مربوط مطمئن شود هدف حسابرس از انقطاع زمانی کامل بودن رویدادهای مالی و رعایت اصل تطابق است
اقلام صورت سود و زیان به دو صورت(بخش ) است:
2- اثبات غیر مستقیم
هنگامی که یک حسابرس برای اثبات فروش به سراغ خود حساب فروش برود در اینصورت اثبات مستقیم اقلام صورت گرفته است اما اگر حسابرس به حساب بدهکاران مراجعه کند اثبات غیر مستقیم اقلام صورت گرفته است یعنی از حساب های موجود در ترازنامه به حساب سود و زیان میرسیم.
مقایسه رویکرد سیستمی و محتوایی
در رویکرد سیستمی حسابرس بیشتر وقتش را صرف شناخت از سیستم کنترل داخلی صاحبکار می نماید و بالعکس در رویکرد محتوایی بیشتر به اثبات اقلام موجود در صورت های مالی میپردازد استفاده از این دو رویکرد در حسابرسی لازم است و میزان استفاده از آنها بر موسسه صاحبکار بستگی دارد که اطمینان حاصل شود که سیستم کنترل داخلی قوی است یا ضعیف اگر سیستم کنترل داخلی ضعیف باشد حسابرسان به رویکرد محتوایی میپردازند البته این مسئله تا حدودی به سیاست های موسسه حسابرسی بستگی داردویژگی اصلی رویکرد سیستمی اتکا بر سیستم کنترل داخلی به عنوان مبنای جهت سود اطمینان از قابلیت اعتماد به اطلاعات منعکسه در صورت های مالی است و رویکرد های محتوایی بر آزمون های محتوا به عنوان مبنای اظهار نظر حسابرسان تاکید میکند و فرض اصلی این رویکرد صرفه جویی در مدت زمان حسابرسی و انجام کار حسابرسی در یک مرحله بعد از پایان سال مالی است
1- حسابرسی ضمنی مجموعه اقداماتی است که قبل از پایان سال مالی انجام میشود که هدف از آنها شناخت و ارزیابی سیستم کنترل داخلی است نتیجه حسابرسی ضمنی نامه مدیریت است.
2-حسابرسی نهایی بعد از پایان سال مالی صورت میگیرد و از نتایج حسابرسی نهایی اثبات اقلام موجود در صورت های مالی است و بخش محتوایی برنامه را شامل میشود و نتیجه حسابرسی نهایی گزارش حسابرسی است.
3-در حسابرسی مداوم به علت ماهیت خاص کار و یا حجم زیاد عملیات حسابرس ترجیح میدهد بطور مداوم در شرکت حضور داشته باشد یعنی در پایان هر نوع عملیات مربوط به رسیدگی تا پایان سال مالی بتواند با جمع بندی نتایج حاصله نسبت به صورت های مالی اظهار نظر کند
گزارهای مدیریت(ادعاهای مدیریت):
هرگونه اطلاعات مندرج درصورت های مالی که موردتاییدمدیریت باشد،گزاره های مدیریت گویند.هدف کلی برنامه حسابرسی اثبات این ادعاهااست:
1-وجودیاوقوع:داریی ها،بدهی ها،وحقوق صاحبان سرمایه مندرج درصورت های مالی واقعاًوجوددارندومعاملاتی که درحسابها می شوند روی داده است.
2-مالکیت(تعهدات):یعنی اینکه صاحبکارنسبت به دارایی های منعکس درصورت های مالی حق مالی داشته ومتعهد به ایفای بدهی هاباشد.
3-کامل بودن:داریی ها،بدهی وحقوق صاحبان سرمایه که دارایی مطمئن همه دورانها می بایستی درصورته های مالی منعکس شوند تماماًدرصورت های مالی ارائه شده اندوازقلم افتادگی وجودندارد.
4- افشای کامل مناسب: تمام موارد بااهمیت درصورت های مالی منعکس شده وحسابها طبق اصول پذیرفته شده حسابداری درصورت های مالی طبقه بندی ومنعکس شده اند.
5-ارزشیابی یاتسهیم:مبلغ اقلام منعکس درصورت های مالی،یعنی دارایی ها،بدهی هاوحقوق صاحبان سهام،سرمایه. ،طبق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری تعیین شده اند.
6-محاسبات ریاضی:مدارک زیربنای حساب ها صحیح است.
هدف های کلی برنامه حسابرسی دارایی ها :
ارزیابی سیستم کنترل داخلی، شناخت سیستم کنترل داخلی، برآورد احتمال خطر طراحی آزمون های اضافی، انجام آزمون های اضافی کنترل ها، برآورد مجددخطر کنترل ها.
آزمون محتوایی:این بخش به اثبات مبالغ مندرج در صورت های مالی میپردازد که شامل اقلام ترازنامه میباشد
اثبات مانده حساب ها:هدف اصلی حسابرسان از ارزیابی سیستم کنترل داخلی تعیین خطر کنترل مربوط به هر یک از اقلام موجود در صورت های مالی است تا بتواند نوع و میزان رسیدگی ها را مشخص کند که برای اثبات مانده حساب ها ضروریست.
روش های اثبات مانده حساب های دارایی ها توسط حسابرسان:
1- اثبات وجود:اولین گام برای اثبات یک مانده حساب اثبات وجود می باشد، وجوددارایی ها همچون وجوه نقد، اوراق بهادار، موجودی کالا، از طریق مشاهده عینی اثبات می گیرد ودارایی هایی که تحت کنترل اشخاص ثالث مانند: موجودی حساب های بانکی، کالای امانی نزد دیگران از طریق اخذ تاییدیه ازآن اشخاص و حساب های دریافتنی از طریق تاییدیه از مشتریان قابل اثبات می گردند.
2- اثبات مالکیت:یعنی دارایی ها در تاریخ ترازنامه متعلق به واحد تجاری است واثبات مالکیت ازطریق بررسی وبازرسی اسنادومدارک ومشاهده عینی اثبات می شوند.روش هایی که وجوددارای ها رااثبات می کند معمولاًمالکیت دارای هارانیزتایئدمی کند.مثل :تاییدیه های موجود نزد بانک هم اثبات وجود وجوه نقد و هم اثبات مالکیت می باشند.بازرسی اوراق بهادار هم اثبات وجود و هم اثبات مالکیت است زیرا نام مالک بر روی آن نوشته شده است اما مشاهده سایر دارایی ها مانند ماشین آلات و تجهیزات فقط وجود آنها را اثبات می کند. اثبات ماشین آلات، تجهیزات و ساختمان از طریق بازرسی مدارکی مانند قبض عوارضی مالکیت اموال، فاکتور خرید آنها امکان پذیر است زیرا ممکن است به جای تحصیل با اجاره کوتاه مدت یا بلند مدت در اختیار شرکت قرار گرفته باشد.
3- اثبات کامل بودن:یعنی کلیه داراییهای متعلق به موسسه در تاریخ ترازنامه نشان داده شده است. آزمون محتوا درمورد کشف داراییهای ثبت نشده در دفاتر صاحبکار مشکل است به همین دلیل حسابرسان برای تشخیص کامل بودن داراییهای ثبت نشده تا حدود زیادی ناگزیرند به آزمون های کنترل داخلی صاحبکار متکی باشند. حسابرسان برای کشف داراییهای ثبت نشده از روش هایی مانند ردیابی، نظارت در هنگام شمارش موجودی،روش های تحلیلی و انقطاع زمانی معاملات استفاده می کنند. یکی از روش های اثبات کامل بودن ردیابی مدارک تهیه شده در زمان تحصیل دارایی به ثبت دارایی ها در دفاتر حسابداری است. مثال: حسابرسان در طول نظارت بر شمارش موجودی ها باید مراقب اقلامی از موجودی ها باشند که شمارش نشده اما در صورت خلاصه موجودی ها منظور گردیده است.
4- اثبات ارزشیابی:یعنی دارایی های موسسه به نحو صحیح ارزشیابی شده باشند در این کار اصول متداول حسابداری مورد نظر است یعنی حسابرس مطمئن دارایی مطمئن همه دورانها شود که دارایی ها به صورت مناسبی ارزشگذاری شده است.
ارزشگذاری (ارزش مناسب):مناسب بودن آن روش ارزشگذاری باشرایط موجود بر طبق اصول پذیرفته شده حسابداری مثلا بیشتر دارایی ها باید به بهای تمام شده در زمان تحصیل ارزشگذاری شوند بنابراین سند رسمی متداول ترین روش ارزشیابی دارایی ها میباشد.
5- صورت محاسبات ریاضی:مبالغ منعکس شده در صورت های مالی بابت یک دارایی حاصل جمع مبالغ اقلام کوچکتر است،حسابرس باید از جمع این مبالغ مطمئن شود. مثلا مبلغ منعکس در صورت های مالی بابت موجودی مواد و کالا ممکن است حاصل جمع بهای هزاران قلم موجودی کالا و مواد در انبار باشد بنابراین حسابرس باید از انعکاس صحیح آنها به صورت های مالی مطمئن شود و حسابرس ابتدا از جمع ریز اقلام مانده حساب مطمئن شده، آنها را با دفتر دارایی مطمئن همه دورانها کل تطبیق می دهد و سپس این مبلغ را با مبلغ منعکس شده در صورت های مالی کنترل می کند.
6- نحوه ارائه و افشا در صورت های مالی:یعنی حسابرس باید ثابت کند که نحوه ارائه اقلام مندرج در صورت های مالی با اصول پذیرفته شده حسابداری منطبق است و مواردی که نیاز به افشا داشتند بدرستی افشا شده اند. شامل بررسی محدودیت استفاده از موجودی نقدو بررسی رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه،جستجوی معاملات با اشخاص وابسته و بررسی دارایی های به وثیقه گذاشته شده میباشد.
زسیدگی به مدارک عمومی:
حسابرسان درمراحل اولیه رسیدگی خودبایستی باجنبه های مختلف شرکت آشنا شوند.حسابرس می تواند بارسیدگی به مدارک عمومی صاحبکاراطلاعات زیادی درباره محیط کارشرکت ونیزفعالیت های داخلی آن به دست آوردومدارک عمومی شامل مواردزیراست:
الف-مدارک غیر مالی: مدارک غیر مالی در رسیدگی به اقلام صورت های مالی مهم است مانند قرار داده ها، اساسنامه، شرکت نامه.صورتجلسات هیات مدیره ومجمع،پرونده های مکاتباتی ودفتراندیکاتور
اساسنامه:- سندی است حقوقی که رابطه بین مالکان و نحوه اداره شرکت و روابط حقوقی حاکم بر آنرا مشخص می کند
شرکت نامه: سندی است که موسسین شرکت تهیه و امضا می کنند وشامل اطلاعاتی در باره ساختار مالی شرکت و سایر جزئیات مربوط به فعالیت شرکت است. این بند باید طبق قوانین موضوعه تنظیم و در مراجع قانونی ثبت شود.
1- مدارک مالی: مانند اظهار نامه مالیاتی سالهای قبل، گزارش های جاری سالهای گذشته، گزارش ارائه شده به بورس اوراق بهادار و اظهار نامه بیمه ای.
2- مدارک حسابداری: شامل دفتر کل و روزنامه و معین است و حسابرسان برای پوشش دادن به اهداف کلی حسابرسی از این مدارک استفاده می کنند مثلا دفتر کل را بررسی می کنند که ببینند مانده های دفتر کل درست است یا خیر و آیا اقلام موجودی در دفتر کل ثبتی در دفتر روزنامه دارد یانه و آیا همه اقلام ثبت شده در دفتر روزنامه به دفتر کل منتقل شده است یا خیر.
صندوق با درآمد ثابت کاریزما
صندوق با درآمد ثابت کاریزما دارای بازدهی با نوسان کم و نرخ سود قابل پیش بینی می باشند. این صندوق تقسیم سود ماهانه دارد و سود صندوق 26 هرماه به حساب دارندگان واحدهای این صندوق واریز می شود.
بین 70 تا 90 درصد از کل وجوه جمع آوری شده از سرمایه گذاران در صندوق با درآمد ثابت کاریزما، باید در دارایی های بدون ریسک از جمله اوراق مشارکت، سپرده بانکی و سایر اوراق های با درآمد ثابت سرمایه گذاری شود و مدیر صندوق صرفا اجازه دارد بخش بسیار کمی از سبد تحت مدیریتش را در دارایی های دارای ریسک بیشتر سرمایه گذاری کند. بنابراین احتمال متضرر شدن در این صندوق ها نزدیک به صفر است.
بازدهی
صندوق با درآمد ثابت کاریزما تقسیم سود ماهیانه دارد. شما در هر روز از ماه می توانید با خرید واحد های سرمایه گذاری این صندوق به نرخ NAV روز، تا پایان دوره یک ماهه واریز سود منتظر بمانید تا سود دوره برای شما واریز شود. در صورتی که پیش از روز تقسیم سود بخواهید از صندوق خارج شوید، فروش واحد های صندوق با درآمد ثابت کاریزما به NAV نرخ بالاتری صورت خواهد گرفت و سود دوره نگهداری شما از محل افزایش قیمت هر واحد محقق خواهد شد. نرخ سودی که هر ماه برای شما محاسبه می شود با توجه به پیش بینی سود سالیانه صندوق است و تقریبا هر ماه، یک دوازدهم نرخ سود سالیانه برای شما لحاظ خواهد شد.شما در هر زمان که بخواهید می توانید از صندوق خارج شوید و وجه نقد خود را دریافت کنید ولی ابطال واحد ها و یا خروج از صندوق زودتر از 4 روز از زمان صدور و یا ورود به صندوق به دلیل کسر کارمزد ها، برای شما سودی در پی نخواهد داشت . بنابراین حداقل دوره نگهداری برای کسب سود، 5 روز می باشد .
چگونه با هولد کردن (Hodl)، ارزهای دیجیتال خود را افزایش دهید؟
اغلب گفته میشود که خرید بیت کوین کار سختی نیست بلکه هودل کردن دارایی برای طولانی مدت چالش واقعی است. دلیل این موضوع این است که هر دارایی مطمئن همه دورانها بار که قیمت بیت کوین دچار نوسان میشود، هر سرمایه گذار ترغیب میشود تا سود کسب کرده یا ضرر خود را کم کند.
بسیاری از ما در گذشته این کار را انجام دادهایم و بعدتر متوجه شدهایم که چیزهای بهتری در انتظارمان بوده است. اگر میخواهید دارایی خود را بدون انجام هیچ کاری افزایش دهید، هودل کردن مناسب ترین گزینه برای شماست.
هودل یا هولد کردن چیست؟
اگر به تازگی با رمز ارزها آشنا شده اید، شاید متوجه شده باشید که علاقه مندان به کریپتو اصطلاحات عجیب را دوست دارند. اصطلاحاتی مانند هودل یا هودل کردن. داستان به وجود آمدن این اصطلاح جالب است.
این ماجرا به سقوط بازار در سال 2013 بر میگردد، زمانی که ارزش بیت کوین از 1150 دلار به حدود 150 دلار رسید. وحشت بسیاری ایجاد شده بود و سرمایه گذاران بیت کوین شروع به فروش ارزهای خود کردند.
اما برخی میتوانستند آرامش بعد از این شرایط را ببینند و در نتیجه اقدام به “هودل کردن” دارایی خود کردند. یکی از این سرمایه گذاران به نمایندگی از بقیه با کسانی که در حال شورت کردن ( فروش دارایی به امید خریداری دوباره آن با قیمت پایین) بیت کوین بودند مقابله کرد. او در حالی دلایل خود برای حفظ موقعیت اش را توضیح داد که یک یا دو نوشیدنی خورده بود.
گیم کیوبی در تالار گفتگوی BitcoinTalk یک موضوع با عنوان ” من در حال هولد کردن هستم” ایجاد کرد تا دیگر سرمایه گذاران بدانند اگر چه بیت کوین در حال سقوط است اما او بیت کوین خود را نمیفروشد. او کاملا از اشتباه تایپی در عنوان موضوع خود آگاه بود.
جامعه رمز ارز از موضوع ایجاد شده توسط گیم کیوبی گیج شده بودند و هرگز اصطلاح جدیدی را که او ابداع کرده بود را فرامکوش نکردند و اینگونه بود که این اسطوره مست اصطلاح افسانه ای “هودل” را برای جامعه رمز ارز ابداع کرد و از آن زمان یکی از واژگان این حوزه شده است.
چرا هودل کردن؟
به عبارت ساده، هودل به معنای نگهداری صبورانه رمز ارزهای خود به عنوان یک سرمایه گذاری بلند مدت است. این کار تنها نیاز به شکیبایی و اعتماد کردن به داراییهایی که در حال نگهداری آن هستید دارد . اگر قیمت رمز ارزها افزایش پیدا کند، ارزش داراییهای نگه داشته شما نیز بیشتر خواهد شد.
ظاهرا تصمیم هودل کردن گیم کیوبی برای او در سال 2013 ثروت خوبی را بدست آورده زیرا بیت کوین از پایین ترین قیمت در سال 2013، 150 دلار، بیش از 350 برابر رشد کرده است.
در زمان نگارش این مقاله، بیت کوین بیش از 50000 دلار معامله میشود و اتر به بیش از 1700 دلار رسیده است. حال تصور کنید وضعیت کسانی که بیت کوین خود را در بازارهای گاوی قبلی فروخته اند و فکر میکردند که این پایان کار است.
همچنین، بیایید این واقعیت را بپذیریم که همه ما معامله گران حرفه ای که سه صفحه مانیتور در مقابل آنها قرار دارد و دائما در حال مارکت تایمینگ (دنبال کردن نمودارهای قیمت برای اتخاذ تصمیمات ورود و خروج بسیار کوتاهمدت) میباشند، نیستیم. ما در زندگی کارهای دیگری نیز داریم که باید انجام دهیم. اما این بدان معنا نیست که نمیتوانیم دارایی های خود را افزایش دهیم.
پناهگاه امن برای سرمایه ها در مواقع بحران اقتصادی
پناهگاه های امن ابزارهای مالی هستند که در دوره های رکود اقتصادی ارزش آنها افزایش می یابد و برای گریز از خطر استفاده می شوند. این دارایی های دفاعی در مواقع بحرانی برجسته هستند زیرا ارتباط تنگاتنگی با توسعه اقتصاد ندارند ، به این معنی که حتی در صورت سقوط بازار می توان ارزش آنها را ارزیابی کرد.
در یک مکان امن سرمایه گذاری کنید
امروزه دارایی های امن مانند طلا ، فرانک سوئیس و ین ژاپن اهمیت فزاینده ای دارند. سرمایه گذاران اغلب آگاه هستند ، اما در مواقع ترس در بازارها ، وقتی همه به دنبال پناهگاه هستند ، ممکن است دیر واکنش نشان دهند. بهترین راه برای یافتن این دارایی ها بررسی دو بحران مالی گذشته است: هنگامی که فروش گسترده ای از دارایی ها انجام می شد ، حتی آنهایی که “امن” قلمداد می شدند.
در لحظات وحشت ، سرمایه گذاران به دنبال یک مکان امن برای محافظت از پول خود در برابر طوفان آینده هستند. این حرکات مقادیر پناهگاه امن را تقویت می کنند ، که دوباره ارزیابی می شوند. با این حال وقتی اقتصاد جهانی به خوبی پیش می رود و هیچ کس خطراتی را مشاهده نمی کند ، سرمایه گذاران روی دارایی های خطرناک شرط می بندند. این حرکت منجر به از دست رفتن ارزش پناهگاه های امن خواهد شد.
دارایی های پناهگاه امن چیست؟
برای درک بهتر ارزش های پناهگاه ، بیایید سرمایه خود را با یک قایق ماهیگیری مقایسه کنیم. اگر اقیانوس آرام باشد بندر را ترک کرده و به ماهیگیری می پردازیم. با این حال ما می دانیم که آبهای آرام می توانند در هر زمان تغییر کنند ، درست مثل بازارهای مالی.
بنابراین ، باید هوشیار باشیم تا هنگام رسیدن طوفان در دریاهای آزاد گرفتار نشویم و در یک پناهگاه امن باشیم. سرمایه گذاران همین کار را می کنند: آنها ترجیح می دهند در حالی که سرمایه خود را ایمن نگه دارند ، درآمد کمتری کسب کنند. محافظت از سرمایه مهمترین چیز است.
دارایی های بندرگاه امن دارای ویژگی های خاصی هستند:
نقدینگی: دارایی ها باید در هر زمان به راحتی قابل تبدیل به پول نقد باشند.
عملکرد: دارایی باید عملکردی باشد ، یعنی تقاضای آن در طولانی مدت تأمین شود.
عرضه محدود: رشد عرضه هرگز نباید بیش از تقاضا باشد.
قابل اعتماد: بعید است منسوخ شود یا دارایی دیگری جایگزین آن شود.
ماندگاری در طول زمان : ارزش دارایی نباید با گذشت زمان کاهش یابد.
محبوب ترین مقادیر پناهگاه با گذشت زمان تغییر می کنند ، بنابراین مهم است که با روند سرمایه گذاری همراه باشید. با این حال برخی از پناهگاه امن وجود دارد که در طول سال ها جایگزین نشده و همچنان ترجیح داده می شوند. آنها به شرح زیر است:
- دلار آمریکا
- ین ژاپن
- فرانک سوئیس
- برخی از اوراق قرضه دولتی
- طلا
ستاره های امن پناهگاه
حالا که در مورد پناهگاه های ایمن اطلاعات بیشتری کسب کردیم ، بیایید نگاهی دقیق بیندازیم و ببینیم کدام یک از موارد مورد علاقه ما هستند:
- ین ژاپن ، دلار و فرانک سوئیس
- اوراق قرضه دولتی – ژاپن ، ایالات متحده و سوئیس: بازار این اقتصادها را امن ترین و باثبات ترین کشورها می داند و دولتها این احساس پایدار را دارند که قادر به حل مشکلات هستند.
- فلزات گرانبها: گرچه فلزات گرانبها دیگر به سیستم پولی تعلق ندارند ، اما تاریخ بیش از یک بار ثابت کرده است که آنها ایمن ترین دارایی های تاریخ هستند.
این ابزارها ممکن است به سایر ابزارهای مالی مرتبط باشند ، اما باید با الزاماتی که در بالا ذکر کردیم مطابقت داشته باشند ، یعنی در سطح اقتصادی و دولتی پایدار و قابل اعتماد باشند. از طرف دیگر ، باید در نظر داشته باشیم که برخی از ارزها می توانند با شاخص های سهام خود ارتباط زیادی داشته باشند. اگر وضعیت اقتصادی کشور مثبت باشد و بانک مرکزی نرخ بهره را کاهش دهد ، سرمایه گذاران از ارز برای تأمین سرمایه خود استفاده می کنند.
پناهگاه شماره 1 – ین ژاپن
ژاپن دارایی مطمئن همه دورانها سومین اقتصاد بزرگ جهان است، این کشور از موقعیت یکپارچه ای در جهان برخوردار است و ارز و اوراق قرضه آن از ایمن ترین ها در بازار است. ین ژاپن یک پناهگاه بزرگ امن در نظر گرفته می شود و تنها ارز آسیایی بود که در طی بحران مالی ارزش خود را کسب کرد ، این امر بر اقتصاد جهانی تأثیر گذاشت و توازن قدرت در بازارهای ارز را تغییر داد.
ین ژاپن یک پناهگاه امن در نظر گرفته می شود زیرا وقتی سهام و اوراق قرضه دولتی ایالات متحده در معرض نوسان هستند ، اغلب ارزش آن در برابر دلار ارزیابی می شود.
پس از جنگ جهانی دوم ، اقتصاد ژاپن با تغییر ساختار اقتصادی ، به آن امکان داد تا با سایر اقتصادهای بزرگ جهانی همگام شود. در حال حاضر ، بانک ژاپن بسیار مورد احترام است و ین به یکی از قوی ترین ارزهای جهان تبدیل شده است. با وجود مداخلات مداوم دولت ، نقدینگی ین همچنان در زمان های چالش برانگیز در بازارهای مالی باعث جذب سرمایه گذاران می شود.
ین به دلیل مازاد تجاری زیاد ژاپن به عنوان پناهگاه امن شهرت پیدا کرد. ارزش دارایی های خارجی متعلق به سرمایه گذاران ژاپنی بسیار بیشتر از دارایی های ژاپنی متعلق به خارجی ها است و این بدان معناست که وقتی بازارها با ریسک هایی روبرو می شوند ، پول ارزهای دیگر را ترک می کند و به بازارهای محلی بازمی گردد که باعث تقویت ین می شود.
سرمایه گذارانی که موقعیت مستحکم ژاپن و موقعیت سیاسی خوب را ارزیابی می کنند ، دارایی های ژاپن را خریداری می کنند.
ین ژاپن واحد پول کم بهره است. سرمایه گذاران از این واقعیت برای بدست آوردن اعتبار ارزان و سرمایه گذاری آن در دارایی های خطرناک مانند سهام ، اوراق قرضه کشورهای در حال ظهور و غیره استفاده می کنند.
خط آبی حرکت USDJPY را منعکس می کند در حالی که خط بنفش SP500 را نشان می دهد. مربع خاکستری دوره 2006-2012 را نشان می دهد. از آنجا که شاخص SP500 در روند نزولی آشکاری قرار داشت ، سرمایه گذاران به سرعت به یک منطقه امن متوسل شدند و در این زمینه ین در برابر دلار افزایش یافت (و بنابراین جفت USDJPY سقوط کرد).
پناهگاه شماره 2 – فرانک سوئیس
فرانک سوئیس دومین پناهگاه امن است. اقتصاد سوئیس همیشه نمونه ای برای دیگران بوده است. طی سالهای گذشته پایدار در نظر گرفته شده و سیستم مالی آن نه تنها بهترین در جهان بلکه ایمن ترین سیستم است. سوئیس از نظر تولید ناخالص داخلی چندین برابر ژاپن است ، بنابراین بانک ملی سوئیس باید از ارز خود به هر قیمتی دفاع کند.
در نمودار بالا USDCHF (خط زرد) در مقابل SP500 (خط بنفش) را می بینیم. به ویژه دوره ای که با مستطیل خاکستری مشخص شده است ، زمانی که بازار نزولی بود و فرانک سوئیس در برابر دلار تقویت شد.
دلایل معمول این که سرمایه گذاران فرانک سوئیس را به عنوان یک ارز مطمئن ترجیح می دهند ، بی طرفی سیاسی دولت سوئیس ، اقتصاد قوی و بخش بانکی بسیار پیشرفته آن است.
استقلال این کشور از اتحادیه اروپا در صورت بوجود آمدن شرایط منفی سیاسی یا اقتصادی ، آن را به پناهگاه محبوب سرمایه تبدیل کرده است. در واقع ، در جریان بحران منطقه یورو ، پول زیادی به فرانک سرازیر می شد.
پناهگاه امن شماره 3 – سهام دفاعی
معامله گرانی که سرمایه گذاری در سهام را ترجیح می دهند ، ممکن است به سهام به اصطلاح دفاعی روی آورند زیرا در دوره رکود حتی در شرایط ناچیز که سود آنها ناچیز است ، عملکرد بالاتری در بازار سهام دارند.
سهام شرکت های خدمات عمومی ، غذا ، نوشیدنی ، بهداشت و درمان و غیره. آنها یک دارایی ایمن در نظر گرفته می شوند زیرا تقاضا برای کالاها و خدمات حتی در دوره های بی ثباتی اقتصادی نیز به طور کلی ثابت باقی می ماند. بعلاوه ، آنها علی رغم بحرانهای اقتصادی تمایل به توزیع سود دارند.
بخش انرژی: مشاغل شرکت های برق یا گاز معمولاً دفاعی هستند زیرا خدمات ضروری را به افراد و شرکت ها حتی در صورت بروز بحران ارائه می دهند. برای مثال در داخل IBEX35 ، Iberdrola یا Enagas.
بخش دارویی: به عنوان مثال Grifols.
صاحبان امتیاز زیرساخت ها و خدمات عمومی: مانند Ferrovial یا ACS.
پناهگاه امن شماره 4 – دلار
برای بیش از 50 سال ، دلار آمریکا یکی از محبوب ترین پناهگاه های امن در زمان رکود اقتصادی بوده است. این نشان دهنده بسیاری از ویژگی هایی است که یک پناهگاه امن باید از آن برخوردار باشد. دلار آمریکا هنوز از موقعیت ممتازی برخوردار است. قیمت کلیه محصولات مثل روغن – نفت – طلا با این ارز تعیین می شود. به علاوه ، بازار اوراق قرضه و سرمایه های ایالات متحده بزرگترین بازارهای جهان دارایی مطمئن همه دورانها است، اگر اتفاقی در آن کشور بیفتد همه آن را احساس می کنند.
این اعتماد به دلار آمریکا از توافقنامه برتون وودز در سال 1944 ناشی می شود ، سالی که در آن نظم اقتصادی جهانی جدیدی ایجاد شد که دلار آمریکا را به عنوان ارز مرجع جهانی تقویت کرد. این سیستم در دهه 1970 شکسته شد ، اما دلار به عنوان یک پناهگاه امن باقی ماند زیرا بزرگترین اقتصاد در جهان است.
دلار آمریکا یک مکان امن محسوب می شود . بزرگترین مزیت آن نسبت به ارزهای دیگر این است که ارز ذخیره ای است.
پناهگاه امن شماره 5 – بیت کوین
در سال های اخیر ، مشاهده شده است که پیشرفت بیت کوین به طور فزاینده ای با افزایش عدم اطمینان جهانی همراه است. اگرچه این پیوند هنوز به طور كامل برقرار نشده است ، اما بسیاری بر این باورند كه در آینده ای نه چندان دور شاهد جریان سرمایه به بیت کوین خواهیم بود.
با این حال ، همه تحلیل گران معتقد نیستند که خرید بیت کوین یک استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه است زیرا یک دارایی بسیار سوداگرانه است. علیرغم این ، در پایان ژانویه 2020 ، هنگامی که “ویروس کرونا”به وجود آمد بیت کوین به طور قابل توجهی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت و به قیمت 60 هزار دلار رسید
در نمودار بالا می توانیم ببینیم که بیت کوین چگونه یک مسیر صعودی بسیار چشمگیر را در 24 ژانویه 2020 آغاز می کند ، زمانی که بیماری مسری در چین افزایش می یابد و موارد جدیدی در اروپا و ایالات متحده کشف می شود و باعث آشفتگی بازار می شود.
پناهگاه امن شماره 6 – طلا
در ژانویه 2020 ، به دلیل تهدیدی که “ویروس کرونا” برای اقتصاد چین و در نتیجه رشد جهانی ایجاد می کند ، می توانیم ببینیم که چگونه قیمت طلا دوباره افزایش می یابد. همانطور که در بیت کوین رخ می دهد.
در طول بحران های اقتصادی ، طلا در حال افزایش است وقتی اقتصاد قدرت خود را بدست آورد دارایی مطمئن همه دورانها ، طلا جذابیت خود را از دست می دهد. شاخص قیمت طلا بین سالهای 2008 و 2010 حدود 25 درصد افزایش یافت ، سپس ، همانطور که انتظار می رفت ، در سال 2012 به 22 درصد کاهش یافت.
چه زمانی باید در اوراق قرضه امن سرمایه گذاری کرد؟
بحران ها اجتناب ناپذیر هستند زیرا بخشی از چرخه های بازار است ، بنابراین بازرگانان باید همیشه آماده شوند تا بتوانند سریع پاسخ دهند. این بدان معناست که آنها باید درمورد پناهگاه های ایمنی که برای محافظت از نمونه کارهای خود در آن سرمایه گذاری می کنند، روشن باشند و استراتژی لازم را داشته باشند. مدیریت مناسب سرمایه بلند مدت نتایج معاملات ما را بهبود می بخشد.
معامله گران باید توجه داشته باشند که در هنگام بحران های مالی نوسانات بازار ممکن است افزایش یابد و حرکت معاملات لازم باشد. دلالان سعی خواهند کرد از این نوسانات بیشتر استفاده کنند. آماده سازی ضعیف ممکن است منجر به شکست این استراتژی شود. هیچ راهی مناسب برای تجارت با سهام امن وجود ندارد ، اما تاجری که تحرکاتی را که در اطراف این دارایی ها هنگام رسیدن بحران رخ می دهد درک کند ، احتمال موفقیت بیشتری دارد.
اوراق قرضه خزانه داری آمریکا و دلار در جریان بحران مالی اخیر باعث کمبود قابل توجه دلار شد و باعث افت چشمگیر تجارت بین المللی شد. از طرف دیگر ، افزایش دلار به صادرکنندگان آمریکایی آسیب رساند اما به واردکنندگان کمک کرد. در همان زمان ، کاهش هزینه های مصرف کننده در ایالات متحده به معنای کاهش تقاضای واردات است که به نوبه خود به شرکت های صادراتی ژاپن آسیب رسانده است.
نحوه واکنش ارزها و سهام امن ، به ویژه دلار به بحران اخیر دیدگاه کارشناسان در اقتصاد جهانی را کاملاً تغییر داد. اقتصاددانان اکنون می فهمند که پناهگاه های امن همیشه با رفتار تاریخی مطابقت ندارند ، تحت تأثیر شرایط خاص قرار می گیرند و می توانند غیر منتظره عمل کنند.
جهان و بحران مالی در سال 2008
اکنون روشن است که مدیران بانکها و صنایع بزرگ تصمیم گرفته بودند تا موجودیت شرکتهای خود را بر اساس رشد بازار که در دهه گذشته اتفاق افتاده بود، ارزیابی و مسیر آن را مشخص کنند.
اما آنچه که آنها (در عمل) باید انجام می دادند این بود که بایستی مقادیری پول را از آن دوران خوب کنار می گذاشتند، تا مطمئن شوند که رکود اجتناب ناپذیر جهانی، البته وقتی که آغاز شود، تا حدی قابل کنترل باشد.
اما در عوض بانکهای بزرگی مانند "سیتی گروپ" و بزرگترین شرکت بیمه جهان "ای آی جی" فقط بر اساس تخمینها و پیش بینیها عمل کردند و (در نهایت) برای جلوگیری از نابودی آنها، از پول مالیات دهندگان استفاده شد.
هشدارهای زیادی وجود داشت که رشد بازارها و وضعیت خوب اقتصادی، با ثبات نیست. قیمت مسکن در بریتانیا و آمریکا برای سالها رشد بیست درصدی داشت. اما درآمد ملی برای (باز) پرداخت قیمت مسکن فقط 5 درصد در سال رشد داشت. با این آمارها، نیازی به یک مغز اقتصادی نبود تا بتوان فهمید که اوضاع بسیار شکننده است.
ترکیدن حباب بازار مسکن می توانست اثر کمی بر بازار بگذارد، اما در عمل ترکیدن این حباب باعث از دست دادن اعتماد و منجر به بحران مالی جهانی شد.
مشکلات به نوعی در ماه مارس و هنگامی شروع شد که "بر اشترنز" از بانکهای مهم "وال استریت" با پول کمی از سوی رقیب آن یعنی "جی پی مورگان" خریداری شد.
مت ولز، خبرنگار بی بی سی در نیویورک، در آن زمان بیرون ساختمان "بر اشترنز" در منهتن ایستاده بود: "هر کسی که به داخل ساختمان می رفت و یا از آن خارج می شد، بدون شک غمگین بود. این بانک، نماد سازمانی بسیار عالی بود و فکر می کنم همه ما از آنچه که اتفاق افتاده گیج و مبهوت هستیم."
اما شاید فقط هنک پالسون، وزیر دارایی آمریکا بود که تلاش داشت تا خود را مطمئن نشان دهد.
او گفت: "سازمانهای مالی ما (آمریکا) بانکهای ما و بانکهای سرمایه گذاری ما همگی قوی هستند و من مطمئن هستم که آنها بر این بحران فائق خواهند شد.
شاید اکنون که حدود 9 ماه از شروع این بحران گذشته ساده باشد که میزان خطای خود را ارزیابی کنیم. اما جورج سوروس، بانکدار مجاری الاصل، در ماه مه (حدود دو ماه پس از شروع بحران) مشکلات را پیش بینی کرده بود.
او گفت: "این به اصطلاح نظام قوی مالی جهانی بر روی یک رشته از عقاید کاذب بنا نهاده شده و بنابر این همواره در خطر مشکلات شدیدی بوده است. و حالا همه چیز خراب شده است. من سعی کرده ام خود را از این وضعیت دور نگه دارم. شخصا با پیش بینی اینکه بازار سقوط می کند، پرتفوی (سهام های) خود را کاهش داده ام."
از زمانی که آقای سوروس این سخنان را گفته، بازار سهام "داو جونز" دارایی مطمئن همه دورانها سقوط کرده و در یک نوبت 40 درصد کاهش یافت.
اما در واقع در ماه سپتامبر بود که همه چیز فرو ریخت. روز دوشنبه 8 سپتامبر دولت آمریکا گفت که برای نجات دو سازمان مالی مسکن "فنی می" و "فردی مک" از نابودی، وارد عمل می شود.
بسیاری از سازمانهای مالی آسیایی از این دو منبع بزرگ مالی، وام گرفته بودند، و اصلا برای آمریکا این امکان وجود نداشت که بگذارد این دو سازمان مالی نابود شوند. دولت آمریکا برای نجات این دو سازمان مالی اقداماتی کرد، اما با این وجود این اقدامات باعث کمک به بحران نشد.
فقط دو روز پس از این اقدامات، سهام شرکت "لیهم برادرز" فقط در یک روز مالی حدود 40 درصد سقوط کرد.
پیتر موریسی، اقتصاددان و استاد دانشگاه مریلند آمریکا در آن زمان گفت: "شرکت 'لیهم برادرز' با مشکلات بزرگی روبروست. آنها در زمینه مسکن سرمایه گذاریهای بدی کرده اند؛ چه در سرمایه گذاریهای تضمینی رهنی و چه در املاکی که خود در آن سرمایه گذاری کرده اند، به ویژه در بریتانیا. بیلان مالی این شرکت بسیار خراب است. و فقط یک آدم احمق این شرکت را تمام و کمال می خرد."
مایک جانسون، خبرنگار بی بی سی در آمریکا از آقای موریسی پرسید: "تا چه اندازه احتمال سقوط این شرکت وجود دارد؟"
و آقای موریسی گفت: "تا آن نقطه فقط یک مو فاصله است. نزدیک به نابودی و سقوط است."
و در واقع چهار روز بعد این شرکت ورشکسته اعلام شد.
وال استریت مجبور شده بود که بهای اشتباهات خود را بپردازد و برای بسیاری این تحولات حق وال استریت و بازاریها مالی بود.
اما این تحولات برای آلن گرین اسپن، رئیس بانک مرکزی آمریکا و مردی که طی بیست سال گذشته نرخ بهره را در آمریکا در کنترل داشت، ضربه سختی بود.
او در واکنش به این تحولات گفت: "این گونه اتفاقات هر پنجاه سال یک بار و شاید هم هر قرن یکبار اتفاق می افتد. شکی نیست که روند این تحولات از آنچه من تا کنون دیده ام عمیقتر است و هنوز هم البته ادامه دارد. "
آقای گرین اسپن درست می گفت. فقط دو روز بعد از اظهارات آقای گرین اسپن بود که برای نجات شرکت بیمه بزرگ "ای آی جی" از پول مالیات دهندگان هزینه شد. گفته می شد که این شرکت آنقدر بزرگ است دولت نمی تواند اجازه دهد این شرکت ورشکست شود.
اقدام بعدی دولت آمریکا صرف هفتصد میلیارد دلار برای در اختیار گرفتن وام های مسکن معوقه ای بود که سیستم بانکی را به ورشکستگی کشانده بود. هدف دولت از این اقدام بیشتر کمک به بانکها بود تا تصاحب آنها. جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، از قانونگذاران خواست تا هرچه زودتر این کمک را تصویب کنند.
اما بسیاری از اقتصاد دانان با این اقدام مخالف بودند. آنها می گفتند این کار پول خرج دارایی مطمئن همه دورانها کردن در بازارهای ورشکسته مالی است. به هر صورت پس از چند روز تبادل نظر بین قانون گذاران آمریکایی این کمک دولت را تصویب کردند. اما با این وجود ارزش سهام باز هم سقوط کرد؛ و اقدامات جهانی هم برای جلوگیری از این مسئله تاثیری نداشت.
از سوی دیگر دولت بریتانیا نیز مجبور شد پول مالیات دهندگان این کشور را به بانکهای بریتانیایی تزریق کند. در همین راستا وزیر دارایی آمریکا اقدام نجات مالی خود را تغییر داد. به عبارتی دولت آمریکا اعلام کرد که روش بریتانیا را دنبال خواهد کرد و در نتیجه نقش مستقیمتری را در بانکهای آمریکایی ایفا خواهد کرد تا آنها را فعال نگه دارد.
آقای پالسون، وزیر دارایی آمریکا البته در اینباره گفت: "مداخله دولت در شرکتهای خصوصی آمریکایی برای بسیاری از مردم کشور و خود من البته جای اعتراض دارد. اما (در عین حال) رها کردن سازمانهای مالی و مصرف کنندگان از کمکهای پولی، کاملا غیر قابل قبول است."
این تحولات و تصمیمها بر غرور آمریکاییها تاثیر بدی داشت. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برای مدت بیست سال، اینطور به نظر می رسید که با نگرش آمریکا درباره بازار آزاد و ساختارهای پیچیده مالی و اقتصادی، نقش دولت در طول زمان کاهش می باید. اما اکنون نظام بانکی آمریکا تحت کنترل دولت قرار گرفته بود.
با این وجود به هرصورت دستکم در مغازه های آمریکا، مواد غذایی پیدا می شود. اما در ایسلند، که کشوری کوچکی است و زیاد هم از آمریکا دور نیست، وضعیت چندان هم خوب نیست.
در ایسلند و پس از آغاز بحران اقتصادی در جهان، پول نقد برای واردات به سرعت کم شد، به طوری که این کشور مجبور به درخواست کمک از صندوق بین المللی پول شدند. صندوق بین المللی پول پس از این بحران مجبور به کمک به کشورهای مجارستان، اوکراین، صربستان و پاکستان شده است.
اما سوال اینجاست که چرا این کشورها خیلی زودتر از بروز بحران جلوگیری نکردند؟
در ماه آوریل، بی بی سی، استیون ایوانز ، گزارشگر خود را به ایسلند فرستاد. در آن زمان این کشور هنوز به بانکهای خود اجازه می داد تا با تشویق و جلب سپرده گذاری، از این منابع برای وام دهی و سرمایه گزاری در تجارت های مختلف در سطح جهان استفاده کنند و مقامات ایسلند هم از این سیاست دفاع می کردند و معتقد بودند که اقتصاد آنها بسیار سالم و در شرایط خوبی است.
نخست وزیر ایسلند: " اقتصاد ما بسیار سالم و خوب است."
ایوانز خطاب به نخست وزیر: "اصطلاح به کار رفته در مورد کشور شما این است که ایسلند یک صندوق سرمایه گذاری خصوصی شده است یا به عبارت دقیقتر 'هج فاند'."
نخست وزیر: "من استفاده از این اصطلاح را در نشریات دیدم و از به کار بردن آن تعجب کردم. ما یک جمهوری مستقل هستیم . ما صندوق (پولی) نیستیم. فکر می کنم انتشار این خبر غیر مسئولانه بوده است. اینطور فکر نمی کنید؟"
ایوانز: "کار من نیست که در اینباره نظر بدم. من این نکته را فقط (به عنوان خبرنگار) پیش روی شما گذاشتم."
راجر باتل، اقتصاددان مستقر در لندن از افرادی است که پیش بینهای ناخوشایندی را از وضعیت اقتصادی اظهار کرده است. از او پرسیدیم که آیا فکر می کند می توانست برای هشدار درخصوص وضعیت اقتصادی کار بیشتری انجام دهد؟
باتل: "من اظهار نظر کردم. مطلب نوشتم. هر هفته در روزنامه مطلب نوشتم. چند کتاب نوشتم و در این باره بسیار شفاف صحبت کرده ام."
به عبارت دیگر بدلیل اینکه پیش بینهای آقای باتل و شخصیت های دیگری مثل جرج سوروس، سرمایه گزار میلیاردر آمریکایی درباره سقوط بازار مسکن بلافاصله محقق نشد، دولتها به نگرانیهای مطرح شده از سوی دارایی مطمئن همه دورانها این اقتصاد دانها توجهی نکردند.
اما البته آقای باتل معتقد است که اگر این حباب نمی ترکید و به رشد خود ادامه می داد و وضعیت به هنگام ترکیدن حباب می توانست بسیار بدتر از آنچه که الان اتفاق افتاده باشد. در عین حال در حالیکه آمارها وضعیت خوبی را پیش بینی نمی کنند؛ اما قیمت رو به افزایش اقلام غذایی و انرژی که بیشترین فشار را بر اقشار کم درآمد وارد کرده بود، کاهش پیدا کرده است.
قیمت نفت که به 140 دلار در ازای هربشکه رسیده بود، اکنون به حدود 40 دلار رسیده. و قیمت گندم هم به نصف قیمت آن در ابتدای سال 2007 رسید. به طور کل، سال 2008 سال بحران مالی بوده است، بحرانی که شاید از آنچه در دهه 70 اتفاق افتاد بدتر بوده است.
دیدگاه شما