الگوهایی که تریدرهای حرفهای برای خرید ارز دیجیتال در کف قیمت به کار میبرند
یکی از مهمترین چالشها پیش روی تریدرها و به خصوص افراد تازه کار پیدا کردن بهترین زمان برای خرید ارز دیجیتال در کف قیمت است. کانالهای صعودی سیگنال ثابتی از قدرت روند صعودی و سطح مطلوب برای باز کردن پوزیشن خرید در هنگام بازگشت را نشان میدهند.
تریدرها از ابزار مختلفی برای تشخیص زمان تغییر روند بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش متناسب با روندهای جدید استفاده میکنند. «کانال قیمت» یکی از محبوبترین الگوها برای تریدرهاست که بتوانند روندهای بازار را تشخیص دهند و در زمان مناسب به خرید ارز دیجیتال در کف قیمت بپردازند. در این مقاله به صورت کامل درباره این الگو صحبت میکنیم.
اصول اولیه کانال صعودی
یک کانال صعودی زمانی شکل میگیرد که بتوانیم نوسان قیمت را بین دو خط موازی با شیب رو به بالا قرار دهیم. خط روند اصلی الگو را با وصل کردن دو نقطه از پایینترین سطوح قیمت تشکیل میدهیم و بعد از آن هم با اتصال دو نقطه اوج قیمت خطی موازی با خط روند اصلی میکشیم. خط دوم، خط کانال نام دارد.
خط روند اصلی، خط حمایتی است که قیمت به محض رسیدن به آن، دوباره افزایش پیدا میکند. خط کانال هم محدوده مقاومت را تعیین میکند و قیمت بعد از رسیدن به آن، سیر نزولی میگیرد. به طور کلی، قیمت در محدوده کانال در نوسان است. زمانی که قیمت در محدوده کانال افزایش پیدا میکند، اصطلاحا میگوییم کانال صعودی است.
اصول اولیه کانال صعودی
در تصویر بالا دو نقطهای که با دایره نارنجی رنگ مشخص شدهاند، برای تشکیل خط روند اصلی به کار رفتهاند. برای کشیدن خط کانال، دو راه داریم. راه اول این است که منتظر دو اوج قیمت بمانیم و با وصل کردن آنها، خط کانال را بکشیم. راه دوم هم این است که خطی موازی خط روند اصلی رسم کنیم.
همانطور که در تصویر بالا میبینید، قیمت هنگام رسیدن به خط روند اصلی، دوباره بر میگردد و بعد از رسیدن به خط کانال، کاهش پیدا میکند. بنابراین تریدرها میتوانند تشخیص دهند زمانی که قیمت نزدیک به خط روند اصلی است، میتوانند خرید ارز دیجیتال در کف قیمت انجام دهند و زمانی که قیمت به خط کانال رسید، باید آن را بفروشند. نوسان قیمت در محدوده کانال از الگوی خاصی پیروی نمیکند و نوسانها به صورت تصادفی رخ میدهد. معمولا خرید با توجه به خط روند اصلی، کمریسکترین فرصتها را در اختیار معاملهگران بازار ارز دیجیتال قرار میدهد.
شکست خط کانال صعودی و تغییر الگوی خرید ارز دیجیتال در کف قیمت
شکست خط کانال صعودی و تغییر الگوی خرید ارز دیجیتال در کف قیمت
نمودار بالا که برای نمونه شکستن الگوی کانال صعودی ارائه شده، نمودار توکن FTX است. همانطور که میبینید، قیمت این ارز دیجیتال از دسامبر ۲۰۱۹ تا دسامبر ۲۰۲۰ تقریبا همیشه در داخل کانال نوسان داشته و تنها دو بار از آن خارج شده است. بنابراین اگر تریدری از این الگو استفاده میکرد، به راحتی میتوانست زمانهای مناسب برای خرید ارز دیجیتال در کف قیمت را پیدا کند و کمریسکترین فرصتها را به دست آورد.
معمولا زمانی که قیمت از خط کانال بیشتر میشود، نشان میدهد که حرکت صعودی افزایش پیدا کرده و الگوی کانال صعودی باید بروزرسانی شود. اما در این مورد، دو تله صعودی ایجاد شده و بعد از شکستن خط کانال، دوباره قیمت به داخل کانال بازگشته است. این تلهها نشان میدهند هیچ الگویی در بازار ارزهای دیجیتال صد در صد درست نیست. به همین دلیل تریدرهای حرفهای از هر ابزاری استفاده کنند، باز هم تعیین حد سود و حد ضرر را از یاد نمیبرند.
اما همانطور که میبینید، قیمت در نهایت خط کانال را شکست. البته خریداران برای چند روز مجبور بودند قیمت را بالای خط کانال تثبیت کنند تا روند صعودی با قدرت بیشتری ادامه پیدا کند. نتیجه نهایی این بود که خط کانال، کانال صعودی کنونی به خط روند اصلی کانال صعودی بعدی تبدیل شد و اوج قیمتهای قبلی به عنوان بهترین نقطه برای خرید ارز دیجیتال در کف قیمت شناخته شدند.
اصول اولیه کانال صعودی خط کانال
اگر شکست یک کانال صعودی ادامه داشته باشد، نشان میدهد که روند صعودی ادامه خواهد داشت و معمولا رالی قدرتمندی بعد از آن ایجاد میشود. هدف نهایی رالی صعودی را میتوان با اضافه کردن ارتفاع کانال قبلی به سطح شکست آن، محاسبه کرد و کانال صعودی جدیدی تشکیل داد.
به عنوان مثال اگر در نمودار بالا، دقیق شویم، متوجه خواهیم شد که نوسان کانال صعودی آبی رنگ که ارتفاع کانال را مشخص میکند ۱.۱۵ دلار بوده است. این کانال در قیمت ۴.۷۰ دلار شکسته شده است. بنابراین احتمالا هدف بعدی رالی صعودی ۵.۸۵ دلار خواهد بود. اما باز هم بازار مطابق با پیشبینی تریدرها و فرمولهای محاسباتی آنها عمل نکرد و شیب صعودی آن عمودی شد و قیمت به ۱۰.۱۰ دلار رسید! این موضوع نشان داد هدفهایی که به کمک فرمولها به دست میآیند، تنها به عنوان راهنما هستند و سایر شاخصهای بازار و عوامل موثر بازار ارزهای دیجیتال نیز باید مورد توجه قرار بگیرند.
شکست خط روند اصلی و سقوط قیمت در الگوی کانال صعودی
شکست خط روند اصلی و سقوط قیمت در الگوی کانال صعودی
بازار ارزهای دیجیتال قرار نیست همیشه صعودی باشد و خط روند اصلی کانال نیز قدرت ماورا طبیعی برای پیشگیری از سقوط قیمت ندارد. به همین دلیل حتی با این الگو هم نمیتوان صد در صد مطمئن بود که خرید ارز دیجیتال در کف قیمت انجام شده یا باز هم کاهش بیشتری را تجربه خواهیم کرد.
نمودار بالا نیز متعلق به توکن FTX است. این ارز دیجیتال بعد از شکست کانال صعودی قبلی، دوباره یک کانال جدید تشکیل داد. ارتفاع این کانال بیشتر بود و FFT برای مدتی بین ۲۰ و ۶۳.۱۰ دلار داخل کانال نوسان داشت. اما بعد از مدتی صعود شدید این ارز دیجیتال جبران شد و قیمت تا زیر خط روند اصلی کانال صعودی جدید، کاهش پیدا کرد. خریداران تلاش کردند که قیمت را بازگردانند، اما موفق نشدند.
شکست خریداران در بازار، حجم فروش توکن را افزایش داد و روند نزولی آن آغاز شد. ارتفاع کانال صعودی جدید، ۱۴.۹۰ دلار بود و اولین نقطهای که قیمت از آن سقوط کرد، ۵۰.۵۶ دلار بود. با کم کردن ارتفاع کانال از نقطه سقوط به این نتیجه میرسیم که احتمالا هدف نهایی روند نزولی FFT قیمت ۳۵.۶۶ خواهد بود. اما در این مورد نیز پیشبینی تریدرها درست از کار در نیامد و روند نزولی باز هم ادامه پیدا کرد و در نهایت قیمت به ۲۱.۸۹ دلار رسید. این موضوع نشان میدهد تریدرها به محض مشاهده خروج قیمت از خط روند اصلی کانال صعودی باید با احتیاط بیشتری عمل کنند و مراقبت پوزیشنهایی که باز کردهاند باشند.
همه شکستها نشان از آغاز یک روند جدید نیست
در قسمتهای قبلی نمونههایی را دیدیم که با شکست خط کانال، روند صعودی قدرتمندی آغاز شد و با شکست خط روند اصلی، قیمت ارز دیجیتال به شدت سقوط کرد. این موضوع خرید ارز دیجیتال در کف قیمت را سختتر میکند. اما مهمترین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که در بازارهای مالی از جمله ارزهای دیجیتال هیچ قطعیتی وجود ندارد و هیچوقت نمیتوانیم به استنباط جامعی برسیم که همیشه جوابگو باشد.
همه شکستها نشان از آغاز یک روند جدید نیست
به عنوان مثال بیت کوین از آوریل ۲۰۲۰ تا ژوئن ۲۰۲۰ در یک کانال صعودی حرکت کرد. قیمت این ارز اصول اولیه کانال صعودی دیجیتال در ۱۱ ژوئن به زیر خط روند اصلی کانال رسید؛ اما بعد از آن روند نزولی شروع نشد و بعد از مدتی دوباره به داخل کانال صعودی برگشت. در نهایت بیت کوین خط کانال را شکست و یک رالی صعودی آغاز کرد.
تریدرهای حرفهای در کنار استفاده از ابزار کانال صعودی برای تشخیص بهترین زمان خرید ارز دیجیتال در اصول اولیه کانال صعودی کف قیمت، از شاخصهای دیگری چون رفتار ارز دیجیتال پیش از رسیدن به خط روند اصلی یا خط کانال و شاخصهای حمایتی نیز استفاده میکنند.
خلاصهای از عملکرد کانال صعودی برای خرید ارز دیجیتال در کف قیمت
کانالهای صعودی معمولا نشان از آغاز یک روند صعودی قدرتمندتر هستند. تریدرهای حرفهای هنگامی که این الگو را در بازار میبینند، فرصت را غنیمت میشمارند و با رسیدن قیمت ارز دیجیتال مورد نظر به نزدیکی خط روند اصلی، پوزیشن خرید باز میکنند.
افزایش قیمت و شکستن کانال صعودی معمولا نشان از افزایش سرعت صعود قیمت است؛ اما در برخی موارد هم این شکست تنها یک تله صعودی است و قیمت دوباره به محدوده کانال باز میگردد. به همین دلیل تریدرهای حرفهای معمولا منتظر یک بازآزمایی مجدد میمانند تا مطمئن شوند ارز دیجیتال مورد نظرشان موفق به شکست کانال صعودی کنونی شده است؛ سپس پوزیشنهای جدید باز میکنند.
زمانی که قیمت یک ارز دیجیتال کاهش پیدا میکند و از کانال صعودی خارج میشود، نشان از پایان روند صعودی قیمت آن ارز دارد. اما پایان روند صعودی، لزوما به معنی آغاز روند نزولی نیست. گاهی اوقات ارز دیجیتال برای مدتی در قیمتی نزدیک به محدوده کانال، معامله میشود و با افزایش حجم و تجمع خریداران، دوباره سیر صعودی خود را از سر میگیرد.
کلام آخر
غیرقابل پیشبینی بودن یکی از مهمترین ویژگیهای بازارهای مالی است و این موضوع در بازار ارزهای دیجیتال بیشتر دیده میشود. زیرا این بازار هنوز به بلوغ نرسیده و از عوامل مختلفی تأثیر میپذیرد. تریدرها با استفاده از ابزارهای معاملاتی میتوانند ریسک معاملات خود را به حداقل برسانند، اما این حداقل هیچوقت برابر با صفر نخواهد بود. خرید ارز دیجیتال در کف قیمت و فروش آن در اوج، هدف نهایی تمام تریدرهاست و فردی برنده خواهد شد حدس او برای کف و اوج قیمت بیشتر به واقعیت نزدیکتر باشد. در کنار تمام ابزارها، تجربه در معاملات بازار ارزهای دیجیتال و توجه به اخبار مهم، احتمال موفقیت شما را افزایش میدهد.
کانال ،یک الگوی معاملاتی کلاسیک برای تعیین زمان خرید توسط تریدرها
ارزروز: معاملهگران از ابزارهای مختلف تجزیه و تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندهای صعودی و سودآور برای معاملات خود استفاده میکنند. یکی از الگوهای محبوب تعیین روند که معامله گران اغلب به آن تکیه میکنند، اصول اولیه کانال صعودی کانال قیمتی نامیده میشود. یک کانال صعودی با ترسیم خطوط موازی بین سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی شکل میگیرد.
اصول اولیه کانال صعودی
زمانی یک کانال صعودی شکل میگیرد که قیمت بین دو خط موازی با شیب صعودی قرار گیرد. ابتدا خط اصلی روند با پیوستن به دو نقطه در پایینترین سطح(دره) ترسیم میشود. سپس با اتصال دو نقطه در بالاترین سطح(قله) یک خط موازی ترسیم میشود. این خط را خط کانال مینامند.
خط پایین کانال خط حمایت است که قیمت از آن بالا میرود و خط بالای کانال به عنوان مقاومت عمل میکند. به طور کلی، قیمت بین این دو خط در نوسان است.
در نمودار بالا، دو نقطه برخورد با خط حمایت میتوانند به هم متصل شوند تا خط روند اصلی را تشکیل دهند. در حالت ایده آل، برای ترسیم کانال، دو نقطه مورد نیاز است. اما برای شناسایی زود هنگام یک کانال، میتوان یک خط موازی با تنها یک قله ترسیم کرد.
همانطور که در بالا مشاهده شد، قیمت از خط روند اصلی بالا رفته و از خط کانال پایین میآید. این بدان معناست که معامله گران نزدیک خط اصلی خرید میکنند و زمانی که قیمت به خط کانال میرسد، میفروشند. عملکرد قیمت در داخل کانال میتواند تصادفی باشد و از الگوی خاصی پیروی نمیکند.
افزایش قیمت در داخل کانال، بیانگر روند صعودی است. معاملهگران از کفکانال برای خرید استفاده میکنند زیرا فرصت ورود کم خطر را ارائه میدهد. خروج از بالای کانال نشان دهنده افزایش سریع حرکت صعودی است. در حالی که خروج از پایین کانال نشان دهنده تغییر احتمالی در روند است. شکستن زیر کانال همیشه منجر به روند نزولی نمی شود زیرا گاهی اوقات، قیمت برای چند روز در محدوده خود باقی میماند و سپس روند صعودی را از سر میگیرد.
شکست سقف کانال
نمودار FTT/USDT، تایم فریم روزانه. منبع: TradingView
نمودار FTT یک کانال صعودی را نشان میدهد که در آن خط اصلی روند با تماس به دو سطح پایین ترسیم شده است. برای رسم خط کانال از یک خط موازی در بالای قلهها استفاده شد.
همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده است، قیمت از دسامبر 2019 تا اواسط دسامبر 2020 داخل کانال باقی مانده است. نقاط برخورد قیمت با کف کانال یا خط اصلی روند میتواند با یک حد ضرر نزدیک به عنوان یک فرصت خرید کم ریسک مورد استفاده قرار گیرد.
معمولاً، خروج از قسمت بالایی کانال بیانگر که حرکت شارپ صعودی است. اما همانطور که در بالا میبینید شکستها در دو مورد تلهی گاوی بودهاند. اولین کندا بسته بسته شده بالایکانال در 30 اوت 2020 در 3 سپتامبر 2020 به داخل کانال بازگشت.
کندل دیگری بالای کانال در 30 نوامبر 2020 نتوانست خریداران را در سطوح بالاتر جذب کند و قیمت در 1 دسامبر 2020 دوباره وارد کانال شد. این نشان میدهد که هیچ قطعیتی در معاملات وجود ندارد. بنابراین معامله گران همیشه باید برای محافظت ازپوزیشنهای معاملاتی خود از حد ضرر استفاده کنند.
سرانجام، در سومین تلاش، قیمت در 16 دسامبر 2020 از کانالخارج شد و گاوها از 20 دسامبر تا 24 دسامبر مجدداً از مقاومت شکسته شده دفاع کردند. این بدان معناست که مقاومت قبلی به حمایت تبدیل شده است. و حرکت صعودی در شرف افزایش بود.
نمودار FTT/USDT، تایم فریم روزانه. منبع: TradingView
تداوم حرکت صعودی
شکست یک کانالصعودی، در صورت تداوم، صعود شارپی را نشان میدهد. که معمولاً منجر به یک رالی قوی تر میشود. اولین هدف را میتوان با افزودن ارتفاعکانال به سطح شکست محاسبه کرد.
در مورد بالا، ارتفاع کانال 1.15 دلار است. افزودن آن به سطح شکست 4.70 دلار به هدف 5.85 دلار میرسد.
با این حال، افزایش به سرعت اتفاق افتاد و در 7 ژانویه 2021 به 10.10 دلار رسید. این نشان میدهد که هدف مورد نظر فقط باید به عنوان راهنما مورد استفاده قرار گیرد. سایر شاخصهای حمایتی باید قبل از بستن پوزیشن مورد بررسی قرار گیرند.
شکست کف کانال
نمودار FTT/USDT تایم فریم روزانه. منبع: TradingView
جفت ارز FTT/USDT دوباره یک کانالصعودی را تشکیل داد و قیمت از حدود 20 دلار به 63.10 دلار در داخل کانال افزایش یافت. پس از صعود شدید، قیمت در 17 می به زیر کانالسقوط کرد. گاوها سعی کردند قیمت را در 18 می به عقب برگردانند اما موفق نشدند.
این امر فروش زیادی را به دنبال داشت و این جفت ارز روند نزولی را آغاز کرد. عمق کانال 14.90 دلار است و شکست در 50.56 دلار اتفاق افتاده است. با کم کردن عمق از سطح شکست، هدف 35.66 دلار به دست میآید.
با این حال، روند نزولی ادامه یافت و این جفت ارز در 26 ژوئن به 21.89 دلار رسید. این نشان میدهد که معامله گران باید در صورت خروج نمودار از پایین محتاطانه رفتار کنند.
همه شکستها منجر به روند نزولی طولانی نمیشود
نمودار BTC/USDT، تایم فریم روزانه. منبع: TradingView
در مثال بالا، بیت کوین (BTC) از آوریل 2020 تا اوایل ژوئن 2020 در داخل یک کانال صعودی معامله شد. قیمت در 11 ژوئن 2020 از خط روند اصلی خارج شد، اما جفت ارز BTC/USDT روند نزولی را آغاز نکرد.
در عوض، قیمت برای چند روز در محدوده ای معامله شد و سپس روند صعودی خود را از سر گرفت. این نشان میدهد که شکست خط روند اصلی همیشه منجر به روند نزولی نمی شود. معامله گران باید سایر شاخصهای حمایتی و عملکرد قیمت را قبل از حرکت نزولی مشاهده کنند.
نکات کلیدی
یک کانالصعودی به آغاز یک روند صعودی قویتر اشاره میکند و فرصتی را برای معامله گران فراهم میکند تا با کاهش قیمت در کف کانال خرید کنند.
شکستن از بالا معمولاً نشان دهنده افزایش سرعت است که منجر به افزایش شدید میشود. معمولاً بهتر است منتظر یک پولبک موفقیت آمیز در سطح شکست باشید تا پوزیشنهای جدیدی را ایجاد کنید. گاهی اوقات، یک شکست به یک دام گاوی تبدیل میشود.
هنگامی که قیمت به زیر خط روند میرود، این نشان میدهد که روند صعودی به پایان رسیده است، اما این همیشه منجر به روند نزولی نمی شود. گاهی اوقات، قیمت در محدوده ای پس از شکستن زیر کانال معامله میشود. و سپس، با افزایش حجم، دارایی شروع به حرکت جدیدی میکند.
معامله گران باید از کانال صعودی همراه با سایر ابزارهای فنی استفاده کنند تا بینش بیشتری را در تصمیمات خرید و فروش خود ایجاد کنند.
خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، اصول اولیه کانال صعودی فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.
سرفصل آموزشی
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد.
هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظارهگر باشید و شعر بخوانید 🙂
انواع خط روند
با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!
شکلهای زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده میکنید.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش اصول اولیه کانال صعودی دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایینتر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و اصول اولیه کانال صعودی خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX میتوانید پوزیشن Short بگیرید.
نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطهگری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر میبرد!
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمتها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمتها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایینتر از سقف و کف قیمتهای قبلی شکل نمیگیرد.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
همانطور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:
- در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتملتر است.
- در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایینتر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
- اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا میتواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
- ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکانپذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
- هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!
اعتبار روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
زاویه خط روند
هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر میشود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود میگیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.
گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد میشود که میتوان این افزایش شیب را نشانهای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین میتوان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمتها به خطوط روند نزدیکتر باشند میتوان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همانطور که مشاهده میکنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا میتوان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!
تعداد دفعات برخورد کندلها
هر چه قیمتهای بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر میشود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود میتوان اعتبار بیشتری را برای آن اصول اولیه کانال صعودی خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمتها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.
اهمیت تایم فریم
در تمام دورههای زمانی مختلف (1 دقیقهای تا هفتگی و ماهانه) میتوان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریمهای بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دورههای زمانی پایینتر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد اصول اولیه کانال صعودی نوسانگیری دارید قطعا تایم فریمهای پایینتر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال میکنید بایستی دورههای زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایمفریمهای مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه میشود.
برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده میکنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همانطور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر میبرد.
حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دورههای زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهرهگیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!
شکست خط روند
هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنالهایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم میکنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، میتوان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمتها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده میگیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند میتوان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.
شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده میکنید.
نحوه تایید شکست
گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندلها از خط روند عبور میکنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل میتواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده میکنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید میشود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) میتوان شکست را تایید کرد! برای تایمفریمهای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده میشود. وقتی صحبت از نفوذ کندل میکنیم منظور نفوذ کامل همه قیمتها است نه صرفا سایه شمع!
فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته میشود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمتهای پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.
نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
چطور بازار نزولی را تحلیل کنیم؟
خرید یک دارایی هنگامیکه بازار درگیر روندی نزولی است میتواند مانور پر ریسکی باشد چراکه اکثر سرمایهگذاران با تصور بر اینکه نقطه معکوس شدن روند را فهمیدهاند به بازار وارد شده و با شدت گرفتن نزول، ضررهای زیادی را متحمل میشوند. در این موارد، کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال و ترسیم خط روند و همچنین تشخیص الگوهای کانال نزولی میتواند به تریدرها در جلوگیری از خرید در بازار نزولی کمک کند.
یک کانال نزولی یا بهعبارتدیگر، کانال قیمتی نزولی با ترسیم دو خط روند کاهشی و موازی با یکدیگر که پرایس اکشن دارایی را محدود میکند شکل میگیرد. در این مقاله قرار است مبانی اولیه در رابطه با تشخیص کانال قیمتی نزولی را بررسی کنیم.
اصول اولیه الگوی کانال نزولی در تحلیل تکنیکال
در هنگام روند نزولی بازار، پرایس اکشن دارایی مجموعهای از بالاهای پایینتر یا Lower High و پایینهای پایینتر یا Lower Low را تشکیل میدهد. یک کانال نزولی با وصل کردن کفها و سقفها با استفاده از خطوط موازی ترسیم میشود. خط روند اصلی ابتدا با متصل کردن دو یا چند Lower High به دست میآید. سپس خطی موازی که خط کانال (Channel line) نامیده میشود، کشیده شده و Lower Low ها را به یکدیگر متصل مینماید.
پرایس اکشن یک دارایی با شدت گرفتن فشار فروش توسط خرسها همچنان در کانال نزولی به روند کاهشی خود ادامه میدهد.
الگوی کانال نزولی در تحلیل تکنیکال
نمودار بالا روندی نزولی را به نمایش گذاشته که در آن، چند Lower High و Lower Low تشکیل شده است. خط روند اصلی با اتصال دو بالای پایینتر که در نمودار با بیضی نارنجی به نمایش گذاشته شده ترسیم میشود. خط کانال موازی نیز با اتصال دو نقطه پایین پایینتر رسم میشود.
هنگامیکه قیمت به خط کانال یا همان خط پایینی میرسد، گاوهای بازار با تصور در رابطه با اینکه بازار به کف خود رسیده است، خرید میکنند. بااینحال، خرسها علیه گاوها عمل میکنند و با افزایش فشار فروش در زمانی که قیمت به خط روند اصلی یا خط بالایی میرسد، نزول را شدت میدهند و قیمت در همان کانال نزولی باقی میماند.
نوسانات قیمتی داخل کانال نزولی معمولاً تصادفی است اما بین دو خط موازی محدود میشود. درصورتیکه خط موازی شکسته شود و قیمت از خط پایینی کانال پایینتر برود، میتوان متوجه شد که روند نزولی شدت گرفته و میتوان پیشبینی کرد که کاهشی بهمراتب شدیدتر را شاهد باشیم.
در سمت مقابل، شکسته شدن کانال نزولی به سمت بالا حاکی از احتمال تغییر روند کاهشی به افزایشی است. گاهی اوقات این شکستها منجر به روند صعودی جدیدی میشود اما، در برخی موارد، پرایس اکشن دارایی ممکن است در محدودهای نوسانات کوچکی را داشته باشد و پس از آن، روند نزولی دیگری آغاز شود.
بررسی شکستهای صعودی
نمودار قیمت ارز دیجیتال تتا
نمودار بالا، نمودار کوین تتا در یک کانال نزولی است که خط روند اصلی آن با متصل کردن دو Lower High در تاریخهای ۱۶ آوریل و ۹ مه ترسیم شده است. خط موازی نیز از جهش نزولی ۱۸ آوریل میگذرد و خط کانال را تشکیل میدهد.
همانطور که در نمودار مشخص است، پرایس اکشن تا حد زیادی بین دو خط موازی نزولی قرار دارد. گاوها در تاریخ ۱۷ ژوئن قیمت را به بالای کانال رساندهاند اما نتوانستهاند سطوح بالاتر را حفظ کنند و خرسها مجدداً قیمت را به کانال نزولی بازگرداندهاند.
چند حرکتی شارپی (Spike) نیز در خط پایینی کانال نزولی وجود داشته اما دم بلند کندل استیکها نشان میدهد که گاوها از این فرصت برای خرید در کف استفاده کردهاند. این موضوع نشان میدهد که چگونه این خطوط بهعنوان حمایت و مقاومتی قوی عمل میکنند.
سرانجام قیمت در تاریخ ۲۴ ژوئیه خط روند اصلی کانال را شکسته و پس از تثبیت قیمت جزئی، به بهبود ادامه داده است. این موضوع شکست کانال نزولی را تأیید میکند و نشاندهنده تغییر احتمالی روند است.
نمودار قیمت ارز دیجیتال مونرو
نمودار بالا به ارز دیجیتال مونرو (XMR) مربوط است که در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۱۹ به اوج خود رسیده و پس از آن روند نزولی آن آغاز شده است. خط روند اصلی کانال با اتصال دو Lower High در تاریخ ۸ ژوئیه ۲۰۱۹ و ۸ آگوست ۲۰۱۹ و خط کانال از Lower Low تاریخ ۱۶ ژوئیه ترسیم شدهاند. همانطور که در نمودار مشخص است، قیمت تا تاریخ ۴ ژانویه ۲۰۲۰ در کانال نزولی نوسان داشته است.
گاوها در تاریخ ۵ ژانویه ۲۰۲۰ قیمت را به بالاتر از کانال نزولی هدایت کردند که این نشانه تغییر احتمالی در روند است. هدف نهایی نیز با افزودن ارتفاع کانال به نقطه شکست به دست میآید.
در نمودار فوق، ارتفاع یا عمق کانال ۳۱.۵۰ دلار است که اگر آن را به نقطه شکست ۵۱.۸۰ دلاری اضافه کنیم، هدف ۸۳.۳۰ دلاری مشخص میشود. همانطور که در نمودار پیداست، قیمت بهراحتی از هدف معینشده بالاتر رفته و پس از رسیدن به اوج ۹۶.۹۰ دلاری در تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۲۰ مجدداً به روند نزولی بازگشته است.
این مطلب نشان میدهد که تریدرها باید از این هدف بهعنوان یک راهنما استفاده کنند اما پس اصول اولیه کانال صعودی از آن با توجه به سایر اندیکاتورها و الگوهای حمایتی در رابطه با پوزیشن معاملاتی خود تصمیمگیری کنند.
بررسی شکستهای نزولی
نمودار قیمت ارز دیجیتال لونا
نمودار بالا مربوط به توکن لونا است که بر اساس آن، توکن لونا در تاریخ ۲۱ مارس به اوج ۲۲.۴۰ دلاری رسیده است. بااینحال، پس از اوجگیری روند عوض شده و الگوی نزولی آغاز شده است. همانطور که مشخص است، خرسهای بازار در تاریخ ۱۸ آوریل قیمت را به زیر خط پایینی کانال سوق دادهاند اما نتوانستهاند سطوح پایینتر را حفظ کنند و گاوها مجدداً در تاریخ ۲۳ آوریل قیمت را وارد کانال کردهاند و خرسها را در کاهش بیشتر قیمت ناکام گذاشتند.
افزایش فعالیت فروشندگان در تاریخ ۱۹ مه مجدداً قیمت را به پایینتر از خط کانال هدایت کرد و پس از آن تلاش گاوها برای بازگرداندن قیمت به داخل کانال در روزهای ۲۰ و ۲۱ مه با شکست روبهرو شده و تغییر روند تأیید شده است. پس از آن، تخمین زده میشد که قیمت تا ۵.۱۰ دلار سقوط کند اما جفت ارز لونا – تتر در نهایت در سطح ۳.۹۱ دلار به کف قیمت رسید.
پرچم صعودی را با کانال نزولی اشتباه نگیرید!
نمودار قیمت بیت کوین
بیت کوین از ۱۷۵۷۲.۳۳ دلار در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰ تا ۸ ژانویه سال جاری به ۴۱۹۵۰ دلار افزایش یافت. با این حال، پس از آن قیمت در دو خط موازی اصلاح شد که تنها یک الگوی پرچم صعودی بود اما بهراحتی میتوانست با وقوع یک کانال نزولی اشتباه گرفته شود.
توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski)، نویسنده کتاب دایره المعارف الگوهای نموداری میگوید هنگامیکه الگویی کمتر از سه هفته طول بکشد، آن الگو میتواند بهعنوان یک پرچم در نظر گرفته شود اما اگر مدتزمان آن الگو طولانیتر شود، میتوان آن را یک کانال نامید.
در مثال بالا، اصلاح قیمت بیت کوین تنها کمی بیشتر از سه هفته به طول انجامید و پس از شکسته شدن الگوی پرچم، روند صعودی از سر گرفته شد.
کانالیزه کردن نمودار
کانالیزه کردن نموداردر تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهایی می باشد که هر سرمایه گذاری می تواند در تحلیل های خود از آن استفاده کند. به طور کلی میتوانید در بازار بر مبنای سقف ها و کف های ماژور موجود در نمودار کانال رسم کنیم. کانال ها می تواند واقعی و یا فرضی باشد.
در کل برای رسم یک کانال کافی است دقیقا مانند رسم خط روند اقدام کنیم با این تفاوت که یک خط موازی هم هم راستا با خط روند اصلی رسم میکنیم به گونه ای که قیمت بین این دو خط قرار گیرد. حال سعی میکنیم در این بخش کانال های واقعی و فرضی را با هم بررسی کنیم و استراتژی های معاملاتی در هر کانال را بررسی کنیم
کانال واقعی:
زمانی که قیمت در محدوده دو خط موازی توضیح داده شده به گونه ای نوسان کند که دو تماس در بالای نمودار و دو تماس در پایین نمودار داشته باشیم میتوان گفت که کانال اصول اولیه کانال صعودی واقعی تشکیل شده است. در این کانال می توانیم در محدوده کف کانال خریدار سهم و در محدوده سقف کانال فروشنده سهم باشیم.
ساختار کانالیزه کردن نمودار را در سه حالت روند صعودی، روند نزولی و خنثی می توان ایجاد کرد:
1. ساختار کانالیزه صعودی:
در ساختار کانالیزه صعودی استراتژی باید خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال باشد. اما باید توجه داشت که چون روند صعودی است امکان بالا رفتن قیمت در بازه میان مدت نیز وجود دارد پس بهتر است حجم های فروش در این محدوده بالا نباشد.
نمودار زیر مربوط به کانال صعودی است.
2.ساختار کانالیزه نزولی:
در ساختار کانالیزه نزولی بهترین استراتژی فروش در سقف کانال می باشد. البته در بازار سرمایه ایران فعلا امکان موقعیت فروش با قصد کسب سود وجود ندارد ولی در سایر بازارهای مالی که دو طرفه هست میتوان اینگونه معاملات را انجام داد. در ساختار کانالیزه نزولی بهتر است با احتیاط فراوان به خرید اقدام کنیم هر چند توجیهی برای این کار نیز وجود ندارد.
نمودار زیر مربوط به کانال نزولی است.
ساختار کانالیزه خنثی:
در ساختار کانالیزه خنثی بهترین استرانژی برای معامله خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال می باشد تا زمانی که نمودار پرقدرت کانال خود را رو به بالا بشکند که پس از آن میتوان به موقعیت معاملاتی جدید در بازار فکر کرد.
نمودار زیر مربوط به کانال خنثی است.
این وب سایت بهترین مجموعه از آموزشهای بازار سرمایه را دارا میباشد:
دیدگاه شما