محاسبه گر نقاط پیوت


نحوه تشخیص روند با استفاده از پیوت پوینت ها

تعریف نقاط پیوت Pivot در فارکس

نقطه پیوت در بازارهای مالی شاخصی است که معامله گران، از آن برای تشخیص نقاط عطف بالقوه استفاده می کنند. پیوت در فارکس برای تعیین سطوح تمایل بازار از کم رونق به پررونق اندازه گیری می شود. معامله گران ارز این نقاط را به عنوان نشانگرهای پشتیبانی و مقاومت در نظر می گیرند. همچنین، معامله گرانی که برنامه ی معاملاتی روزانه دارند، از پیوت به عنوان یک روش برای تعیین صعودی و نزولی بودن بازار استفاده می کنند.

کالبدشکافی نقاط پیوت فارکس
از آن جا که تصور می شود پیوت در بازارهای نقد خوب کار کند، بازار ارز یکی از بهترین موارد استفاده ی آن است. کسانی که روزانه معامله می کنند، از پیوت محاسبه شده و استفاده شده توسط معامله گران دیگر استفاده می کنند و سطح ورود، توقف ها و سود بردن از بازار را تعیین می کنند. محاسبه گرهای پیوت، به صورت رایگان و توسط برخی کارگزارها و وبسایت های مرتبط، در اختیار معامله گران قرار دارد. براساس فلسفه ی هر معامله گر، پیوت می تواند با خطوط روند، سطوح فیبوناچی، میانگین حرکت، بالا و پایین های پیشین بازار یا بستن پوزیشن ها مطابق باشد.

در حالی که پیوت می تواند با سطوح مختلفی مرتبط باشد، برخی از این نقاط توسط این فرمول به دست می آید:

Forex Pivot Point= High+Low+Close/3

استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس
یکی از ابزارهایی که سطوح مقاومت و پشتیبانی بالقوه را در اختیار معامله گران فارکس قرار می دهد و در کاهش ریسک به آن ها کمک می کند، نقطه پیوت و مشتقات آن است. استفاده از نقاط مرجع، مانند مقاومت و پشتیبانی، به یک معامله گر کمک می کند تا زمان ورود به بازارها، توقف ها و بیرون کشیدن سود خود را تعیین کند. با این حال، بسیاری از معامله گران تازه کار توجه بیش از اندازه ای به شاخص های فنی مانند MACD و RSI می کنند. این شاخص ها با وجود اینکه کارامد هستند، در شناسایی نقاط خطرناک عاجزند. ریسک های ناشناخته منجر به مارجین کال Margin Call می شود اما ریسک محاسبه شده، شانس موفقیت را در طولانی مدت افزایش می دهند. در این مقاله، استدلال می کنیم که چرا ترکیبی از پیوت و ابزارهای تکنیکال سنتی از ابزارهای تکنیکال قوی تر عمل می کند و کارامد بودن نقطه پیوت را در بازار فارکس بررسی می کنیم.

بازخوانی پیوت Pivot
نقطه پیوت Pivot برای منعکس کردن جهت تمایل بازار به تغییر و تعیین روند کلی در یک بازه ی زمانی مشخص استفاده می شود. نقطه پیوت لولای دری است که باز و بسته شدنش، توسط نوسانات و بالا و پایین بازار مشخص می شود. این نقطه در ابتدا توسط معامله گران کف معاملات سهام و بازارهای آتی استفاده می شد اما حالا اغلب معامله گران به خاطر ارتباط این نقطه با سطوح پشتیبانی و مقاومت، از آن برای تأیید روندها و کاهش ریسک استفاده می کنند.

مانند سایر اشکال تحلیل خط روند، نقاط پیوت روی اهمیت بین بالا، پایین و قیمت های پایان روزهای معاملاتی تمرکز می کند؛ یعنی برای محاسبه نقطه پیوت روز معاملاتی جاری، از قیمت روز قبل استفاده می شود. با اینکه نقاط پیوت تقریباً برای تمام ابزارهای معاملاتی کارامدند، به طور ویژه تری در خدمت بازار فارکس و معاملات جفت ارزها هستند.

سطح پشتیبانی Support و مقاومت Resistance
برای شناسایی پیوت از محاسباتی برای کمک به تشخیص سطوح مهم پشتیبانی و مقاومت استفاده می شود. خطوط پشتیبانی و مقاومت ساختارهایی نظری هستند که برای توضیح عدم تمایل معامله گران به بالا بردن قیمت های یک دارایی فراتر از نقاط مشخص به کار می روند.

اگر به نظر برسد بازار پررونق Bull Market قبل از توقف یا برگشت/وارونه شدن به سطح مطلوبی می رسد، می گوییم که به سطح مقاومت رسیده است. اگر به نظر برسد بازار کم رونق Bear Market قبل از خرید و فروش مداوم، تا نقاط قیمت مشخصی سقوط می کند، می گوییم به سطح پشتیبانی رسیده است.

محاسبه نقاط پیوت Pivot
چندین فرمول مشتق وجود دارد که می توان از طریق آن ها پیوت پشتیبانی و مقاومت بین جفت ارزهای فارکس را ارزیابی کرد. این مقادیر را در گذر زمان ارزیابی می کنند و در مورد احتمال حرکت قیمت ها از سطوح معین، نتیجه گیری می کنند. محاسبه با قیمت روز قبل شروع می شود. فرمول را در بالا آوردیم اما این جا هم بهتر است دوباره یادآوری کنیم:

Pivot Point for Current = High (previous) + Low (previous) + Close (previous)/3

نقطه پیوت بعد از آن برای محاسبه ی تخمینی پشتیبانی و مقاومت روز معاملاتی جاری استفاده می شود.

Resistance 1 = (2 x Pivot Point) - Low (previous period)

Support 1 = (2 x Pivot Point) - High (previous period)

Resistance 2 = (Pivot Point - Support 1) + Resistance 1

Support 2 = Pivot Point - (Resistance 1 - Support 1)

Resistance 3 = (Pivot Point - Support 2) + Resistance 2

Support 3 = Pivot Point - (Resistance 2 - Support 2)

از این اطلاعات چگونه استفاده کنیم؟
نقطه پیوت Pivot و مشتقاتش، پشتیبانی و مقاومت بالقوه هستند. مثال زیر، یک برنامه ی همگام با اسیلاتور RSI را نشان می دهد. این یک معامله با ریسک بالا و سودآور است. به دلیل بالای اخیر (یا پایین برای خرید)، ریسک به خوبی مشخص شده است.

نقطه پیوت Pivot

نقاط پیوت مثال های بالا، با استفاده از داده های هفتگی محاسبه شده است. مثال بالا نشان می دهد که از 16 تا 17 آگوست، به عنوان مقاومت خالص، R1 در نقطه ی (دایره ی اول) 1.2854 نگه داشته و براساس RSI، روند صعودی محدود است.

Sell short at 1.2853.

Stop at the recent high at 1.2885.

Limit at the pivot point at 1.2784.

معامله ی اول سود 62 پیپی با ریسک 32 پیپی را به همراه داشت. نسبت سود به ریسک 2.16 بود. هفته ی بعد تقریباً برنامه به همان شکل است. هفته با پشتیبانی از بالاتر از R1 در 1.2908 شروع شد.

Sell short at 1.2907.

Stop at the recent high at 1.2939.

Limit at the pivot point at 1.2802.

این معامله 105 پیپ سود و تنها 32 پیپ ریسک داشت. نسبت سود به ریسک 3.28 است.

جمع بندی
نقطه های پیوت تغییرات جهت های بازار معاملات است که اگر از نمودار درستی استفاده شود، می توان از آن ها در تشخیص روند کلی قیمت استفاده کرد. برای تشخیص سطوح پشتیبانی و مقاومت، از اعداد بالا، پایین و بسته شدن قیمت در دوره های قبلی استفاده می کنند. نقطه پیوت شاید رایج ترین شاخص های پیشرو در تحلیل تکنیکال هستند. انواع مختلفی از پیوت وجود دارد که هر کدام فرمول و مشتقات خاص خودش را دارد اما فلسفه ی ضمنی معاملاتی تمام آن ها یکسان است.

هنگام استفاده در کنار سایر ابزارهای تکنیکال، این نقطه ها همچنین نشان می دهند که هجوم ناگهانی و همزمان معامله گران به بازار، در چه زمانی اتفاق می افتد. این جریان های بازار، غالباً فرصت های سودآوری معامله گران فارکس را رقم می زنند. این نقاط به معامله گران کمک می کنند که متوجه شوند از کدام نقاط مهم قیمتی برای ورود، خروج با دستور توقف استفاده کنند. نقطه پیوت بر اساس هر بازه ی زمانی محاسبه می شود.

سرمایه گذاران حتی می توانند با داده های سالانه، به صورت تقریبی نقاط قابل توجه سال آینده را تعیین کنند. صرف نظر از بازه ی زمانی که می تواند متفاوت باشد، تحلیل و فلسفه ی معاملاتی تغییر نمی کند. این یعنی، نقاط پیوت محاسبه شده، به معامله گر می گوید که نقاط پشتیبانی و مقاومت دوره ی آینده کجاست اما هر معامله گری باید همیشه آماده ی انجام اقدامات لازم باشد. هیچ چیز در معاملات مهم تر از آمادگی نیست.

چگونه پیوت پوینت را محاسبه کنیم؟

چگونه پیوت پوینت را محاسبه کنیم؟

در درس قبلی توضیح دادیم که پیوت پوینت چیست. در این درس به نحوه محاسبه پیوت پوینت می پردازیم.

نقطه پیوت و سطوح حمایت و مقاومت مربوطه ، با استفاده از قیمت باز شدن ، قیمت سقف ، قیمت کف و قیمت بسته شدن آخرین سشن معاملاتی محاسبه می شود.

از آنجا که فارکس یک بازار ۲۴ ساعته است ، بیشتر معامله گران فارکس زمان بسته شدن سشن معاملاتی نیویورک در ۵:۰۰ بعد از ظهر به وقت EST را به عنوان مبنای قیمت بسته شدن روز گذشته استفاده می کنند.

نحوه محاسبه پیوت پوینت

برای محاسبه ، کافی است قیمت سقف ، قیمت کف و قیمت پایانی در روز گذشته را در فرمول زیر جایگذاری کنید.

نقطه پیوت (PP) = (سقف + کف + بسته شدن) / ۳

سپس سطح حمایت و مقاومت نسبت به نقطه پیوت اینگونه محاسبه می شود:

مقاومت اول (R1) = (۲ x PP) – کف

حمایت اول (S1) = (۲ x PP) – سقف

سطح حمایت و مقاومت دوم:

مقاومت دوم (R2) = PP + (سقف – کف)

حمایت دوم (S2) = PP – (سقف – کف)

سطح حمایت و مقاومت سوم:

مقاومت سوم (R3) = سقف + ۲(PP – کف)

حمایت سوم (S3) = کف – ۲(سقف – PP)

بخاطر داشته باشید که برخی از نرم افزارهای تکنیکال سطوح وسط ​​یا سطوح میانی این نقاط را ترسیم می کنند.

اینها اساساً سطوح کوچک (مینی) بین پیوت پوینت اصلی و سطوح حمایت و مقاومت هستند.

چگونه پیوت پوینت را محاسبه کنیم؟

چگونه پیوت پوینت را محاسبه کنیم؟

اگر از دروس جبر در کلاس های ریاضی متنفر بودید ، دیگر ترس نداشته باشید زیرا مجبور نیستید این محاسبات را خود انجام دهید.

بیشتر نرم افزارهای تکنیکال به طور خودکار این کار را برای شما انجام می دهند. فقط اطمینان حاصل کنید که تنظیمات خود را طوری پیکره بندی کرده اید که زمان بسته شدن و قیمت صحیح را استفاده می کند.

همچنین ما در سایت خود BabyPips یک محاسبه گر پیوت پوینت وجود دارد. برای استفاده از آن اینجا را کلیک کنید.

محاسبه گر نقطه پیوت فارکس می تواند کارایی خوبی داشته باشد ، به خصوص اگر می خواهید کمی تست راستی آزمایی بگیرید تا ببینید که سطوح پیوت در گذشته چقدر با موفقیت عمل کرده اند.

به یاد داشته باشید ، یکی از مزایای استفاده از پیوت پوینت عینی و تجربی بودن آن است ، بنابراین آزمایش چگونگی واکنش قیمت به آنها بسیار آسان است. ما به زودی اندیکاتور ترسیم پیوت پوینت برای متاتریدر ۴ و متاتریدر ۵ را روی وبسایت قرار خواهیم داد و در این صفحه لینک می کنیم.

پیوت پوینت چیست؟ آموزش ورود به معامله با پیوت پوینت

پیوت پوینت درتعیین مناسب‌ترین نقطه ورود محاسبه گر نقاط پیوت به بازار فارکس به شما کمک می کند. اگر شما نیز از آن دسته معامله گرانی هستید که در تعیین این نقاط با مشکل روبه رو هستید و یا به تازگی وارد بازار فارکس شده اید و تجربه کار با این ابزار را ندارید این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا با یکی از کاربردی ترین روش های تشخیص نقاط ورود و خروج بیشتر آشنا شوید.

پیوت پوینت چیست؟

Pivots Points سطوح مشخصی هستند که تحلیل گران بازار می توانند برای تعیین حرکت جهت دار و یا سطح حمایت و مقاومت بالقوه از آن استفاده کنند. در این راستا، این سطوح شاخص های پیش بینی کننده یا پیشرو معرفی می گردند. بدین ترتیب پیوت پوینت روز گذشته می تواند بیانگر روند صعودی بازار باشد و این در صورتی رخ خواهد داد که معاملات در بالاتر از این سطوح در حال انجام باشد.

درست در نقطه مقابل، اگر معاملات در زیر این سطوح باشد ، بیانگر تمایلات نزولی است. باید بدانید که در زمینه معاملات نیز در حالیکه پیوت پوینت های روزانه مورد توجه سوئینگ تریدرها است، این سطوح محاسبه گر نقاط پیوت در تایم فریم 4 ساعته برای معاملات روزانه مفید هستند. از سوی دیگر طولانی مدت بیانگر سطح حمایت و مقاومت هستند.

سطوح پیوت پوینت و تعیین حرکت بازار

تعیین حرکت بازار با استفاده از سطوح پیوت پوینت

تاریخچه نقاط پیوت پوینت

از آنجایی که این ابزار یکی از کاربردی ترین روش ها در تعیین جهت بازار به شمار می روند شما می توانید با به کار گیری آن روند آتی بازار را پیش بینی کنید.
در صورتی که قیمت سهام در هنگام باز شدن بالاتر از سطح پیوت پوینت باشد،این حرکت بازار می تواند نشانه ای از ایجاد یک روند صعودی در بازار باشد.بنابراین پس از پشت سر گذاشتن اولین سطح مقاومتی شما می توانید حد سود خود را بر روی دومین سطح مقاومت تنظیم کنید.

درست در نقطه مقابل اگر قیمت در هنگام باز شدن در زیر این سطح باشد، نشان دهنده یک جهت گیری نزولی است. این نمودارها تنها برای انجام معاملات روزانه است و در هر روز براساس قیمت های پایانی آن روز در نوسان هستند.

معاملات با استفاده از پیوت پوینت ها

نحوه تشخیص روند با استفاده از پیوت پوینت ها

پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت

به جرات می توان گفت زیربنای همه اشکال تجزیه و تحلیل فنی ، مفاهیم اصلی حمایت و مقاومت هستند. با نزدیک شدن بازار به آنها، برخی از معامله گران انتظار دارند قیمت دوباره برگردد اما عده ای دیگر ممکن است احتمال شکست سطح را پیش بینی کنند. بنابراین، از آنجایی که آن ها بیان گر احتمال حرکات قابل توجهی در بازار هستند، قیمت های مهمی نیز تلقی می گردند. از همین روی ، شناسایی محل قرارگیری این سطوح گامی تعیین کننده برای ادامه روند بازار خواهد بود.

نکته مهم: دانستن حد ضرر چیست و نحوه محاسبه حد ضرر در فارکس و ارز دیجیتال موضوعی است که در کنار پیوت پوینت می تواند به شما کمک شایانی کند.

با توجه به اهمیت نقاط حمایت و مقاومت، پرسشی که مطرح می شود آن است که این سطوح مهم قیمت را چگونه محاسبه کنیم ؟ روش های زیادی در پاسخ به این سوال وجود دارد اما یکی از تکنیک های رایج، مورد استفاده قرار گرفتن آنها در پیوت پوینت‌ها است. سطوح Pivot point اطلاعات استاندارد مربوط به قیمت زمان بسته شدن و بالاترین و پایین ترین قیمت را فراهم می کند که از این اطلاعات برای پیش بینی حمایت و مقاومت احتمالی استفاده می شود.

محاسبه پیوت پوینت ها با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت

پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت

نحوه محاسبه پیوت پوینت با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت

از سطوح حمایت و مقاومت Pivot Point می توان دقیقاً مانند نوع معمول آن استفاده کرد. مانند همه شاخص ها ، تأیید سیگنال های Pivot Point به همراه سایر جنبه های تحلیل تکنیکال مهم است.

  • سطح مقاومت 3 = بیشترین قیمت روز قبل + 2 (پیوت – کمترین قیمت روز قبل)
  • سطح مقاومت 2 = پیوت+ (سطح مقاومت 1 – سطح حمایتی1)
  • سطح مقاومت 1 = (پیوت2x ) – کمترین میزان روز قبل
  • پیوت= قیمت روز گذشته (زیاد + کم + بسته شدن) / 3
  • سطح حمایتی1 = (پیوت2x ) – بالاترین روز روز گذشته
  • سطح حمایتی2 = پیوت- (سطح مقاومت 1 – سطح حمایتی1)
  • سطح حمایتی3 = کمترین قیمت روز قبل – 2 (بیشترین قیمت روز قبل – محوری)

نحوه ورود به معامله با استفاده از پیوت پوینت

  1. ابتدا نمودار را باز کنید – پس از محاسبه سطوح روزانه ، نمودار را باز کنید و پیوت پوینت ها را به آن اضافه کنید.
  2. حرکات بازار را دنبال کنید– منتظر بمانید تا قیمت با رسیدن به یک پیوت پوینت بسته شود. اگر پوزیشن خرید باز می کنید باید بدانید، حرکات قیمتی با نزدیک شدن به پیوت پوینت ها، باید سطوح پایین را لمس کنند. اگر پوزیشن فروش دارید، در هنگامی که حرکات قیمتی سطوح بالاتر را لمس می کنند از آنجایی که در حال نزدیک شدن به پیوت پوینت ها هستند، بازار را بررسی کنید.
  3. بگذارید قیمت این سطوح را لمس کند – پس از این ، باید در حالت انتظار باقی بمانید تا زمانی که قیمت به پیوت پوینت برسد ، که اساساً به این معنی است که سهام در آن زمان با قیمت پیوت معامله می شود.
  4. و در نهایت وارد معامله شوید- اکنون با انجام مراحلی که در بالا ذکر گردید شما می توانید معامله در فارکس خود را آغاز کنید.

❓آیا تنها برای پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت از پیوت پوینت ها استفاده می شود؟

✅به طور کلی 5 نوع مختلف از پیوت پوینت ها وجود دارد که معروفترین آن ها استادارد و فیبوناچی هستند. بدین ترتیب که در نوع استاندارد آن از پیوت پوینت پایه (اساساً ، بیانگر تعادل بین روند صعودی و نزولی است) استفاده می گردد و یک میانگین ساده ازبیشترین و کمترین قیمت و قیمت بسته شدن که مربوط به دوره قبلی است، فراهم می گردد. پیوت پوینت های فیبوناچی نیز دقیقاً مانند نوع استاندارد آن شروع می شود.

❓مزیت های استفاده از این روش چیست؟

✅مناسب برای معاملات روزانه- پیوت پوینت ها داده های مربوط به روز معاملات قبلی را گرفته و آنها را برای روز معاملات فعلی اعمال می کند. این باعث می شود که پیوت پوینتها به عنوان شاخص منحصر به فرد نهایی برای معاملات روزانه تبدیل شود..
✅ استفاده از تایم فریم های کوتاه مدت- از آنجا که داده های پیوت پوینت ها مربوط به یک روز معاملاتی است بهترین بازه های زمانی 1 دقیقه ، 2 دقیقه ، 5 دقیقه و 15 دقیقه است. از این رو ، استفاده از آن برای معاملات روزانه مناسب است.
✅ دقت بالا- از آنجاییکه این اندیکاتور توسط معامله گران زیادی چون معامله گران روزانه، افراد حرفه ای و معامله گران خرد مورد استفاده قرار میگیرد از دقت و صحت بالایی برخوردار است.
✅ مجموعه ای غنی از داده ها- از آنجایی که این اندیکاتورهفت سطح معاملاتی جداگانه را نشان می دهد، بی شک برای معامله گر روزانه در طول معاملات کافی است.
✅ استفاده آسان- بیشتر سیستم عامل های معاملاتی این نوع اندیکاتورها را ارائه می دهند. این بدان معناست که شما مجبور به محاسبه سطوح به صورت جداگانه نیستید.

پیوت (pivot) یا نقطه چرخش قیمت چیست؟

پیوت (pivot) یا نقطه چرخش قیمت چیست؟

یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.

انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)

انواع نقاط چرخش قیمت(Pivot)

نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.

• پیوت قیمتی

منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.

پیوت قیمتی

• پیوت محاسباتی

این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.

انواع پیوت پوینت

  • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
  • R1 = (2*PP)-Low
  • R2= PP+(High-Low)
  • S1 = (2*PP)-High
  • S2 = PP-(High-Low)

در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.

انواع خطوط کاماریلا

  • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
  • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
  • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
  • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
  • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
  • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
  • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
  • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

انواع پیوت پوینت های بازار

در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.

توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخص‌های پیش‌فرض در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، می‌توانید آن‌ها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.

پیوت ماژور

حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.

پیوت مینور

همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.

روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور

روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور

حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکت‌های بعدی قیمت امکان‌پذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:

  • تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
  • اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
  • بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی

اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور

اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.

مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت

مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت

  • خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید های درست را تعیین کنید
  • احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
  • فرار از سردرگمی

پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قله‌ها و دره‌های نمودار که در آن‌ها بازار به طور قابل توجهی محاسبه گر نقاط پیوت تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده می‌شوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.

شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:

اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.

پیوت های مینور نوسانات مقطعی محاسبه گر نقاط پیوت و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.

تغییر فاز مک دی چیست؟

هنگامی که اندازه مک دی از مثبت به منفی یا برعکس تغییر می کند، گفته می شود که مک دی تغییر فاز داده است. از نظر علمی وقتی مک دی از صفر گذشته و از منفی به مثبت می‌رود، عمدتاً نشان‌دهنده ورود خریداران جدید به بازار است و حجم مالی بسیار خوبی برای خرید وارد بازار شده است. همچنین نشان دهنده فروشندگان جدید در بازار بوده، زیرا مک دی از مثبت به منفی تبدیل می شود.

به عنوان مثال در شکل زیر زمانی که قیمت از B به C کاهش می یابد، اصلاحی معادل 38.2% انجام شده و مک دی از فاز مثبت به فاز منفی رفته است. بنابراین به دلیل اینکه B هر دو پارامتر تغییر فاز مک دی و اصلاح بیش از 38.2%، به عنوان محور اصلی چرخش قیمت در نظر گرفته می شود و C دارای قیمت بازگشت خوبی است و این سطح نیز به عنوان محور اصلی زمین در نظر گرفته می شود.

اگر قیمت تا 38.2% اصلاح نمی شد یا مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از نکات مشخص شده ماژور نبود. بنابراین، ترکیب دو ابزار مورد بحث، یعنی اصلاح محاسبه گر نقاط پیوت بیش از 38.2% و تغییر فاز در مک دی، نشان دهنده ماژور بودن سطوح در مناطقی که مشکوک به ماژور بودن آن است. از نظر فلسفی، منطق ترکیب این دو ابزار این است که فشار معاملاتی مناسب بر بازار زیر یک سقف وارد شود. تغییر فاز مک دی نشان دهنده ورود معامله گران یا معکوس فروشان به بازار است. چون قبل از آن بیشتر خریداران در بازار بودند.

نقطه چرخش قیمت چیست؟

به عنوان مثال، در شکل زیر، روی سطوحی که با کادر آبی نشان داده ایم، تغییرات چشمی قیمت را داریم. اما با نگاهی به اندیکاتور مک دی می بینیم که تغییر فازی نداشته ایم. همچنین از آنجایی که قیمت به سطح فیبوناچی 38.2 نرسیده است، پس پیوت ها مینور هستند.

کاربرد پیوت در تحلیل نمودار

ترکیب اندیکاتور مک دی و اصلاح زمانی

اگر از نظر زمانی تعداد کندل های برگشتی بیشتر از 38.2 درصد تعداد کندل های حرکتی قبلی باشد و در این اصلاح زمان مک دی تغییر فاز دهد، می گویند یک نقطه چرخش قیمت ماژور در حال شکل گیری است.

به عنوان مثال در تصویر زیر اگرچه اندیکاتور مک دی تغییر فاز داده است، اما اصلاح قیمت از نقطه B به نقطه C به سطح فیبوناچی 38.2 درصد نرسیده است، اما از نظر زمانی حدود 62 درصد حرکت AB در BC اصلاح انجام شده است. چون در صعود 52 کندل داشتیم و در حرکت BC تعداد کندل اصلاحی 35 کندل بود که حدود 68 درصد حرکت قبلی است و مک دی نیز تغییر فاز داد بنابراین سطوح B و C نقطه چرخش قیمت ماژور محسوب می شوند. در صورتی که C تصحیح زمان کمتری داشت یا اگر مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از دو سطح اصلی B و C در نظر گرفته نمی شد.

استفاده از پیوت در تحلیل تکنیکال

کلام آخر

نقاط چرخش قیمت براساس محاسبات ساده بوده و برای تعدادی از معامله گران مناسب و تعدادی آن را نامناسب می دانند. هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت کجا متوقف می شود، کجا معکوس می شود یا حتی به سطوح نشان داده شده در نمودار می رسد. گاهی اوقات قیمت در همان سطح نوسان می کند. بنابراین، مانند همه اندیکاتورها، نقاط محوری باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشند و به تنهایی کاربرد کمی دارند.

همانطور که می بینید، سیستم های نقطه چرخش قیمت مختلفی وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط در تعیین اینکه از کدام سیستم استفاده می کنید بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم های چارت این کار را برای ما انجام می دهند. به سادگی نشانگر نقطه پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات مورد نظر را اعمال کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

یکی از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله‌گری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهش‌های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان‌بندی بازار، تاکنون بی‌فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می‌باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

انواع پیوت ها

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

۱- پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

۲- پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند. این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

    در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

    ۳- پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

    ۴- پیوت مینور

    در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی می‌شوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند. به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

    نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور

    حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به این‌که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

    • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
    • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

    جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. هم‌چنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص می‌شود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر می‌رسد، گواه‌های معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

    کلام پایانی

    به طور کلی، پیوت‌ها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معامله‌گری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.