ستاپ های پرایس اکشن لنس بگز
آموزش معاملهگری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک میشود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.
در این راستا آقای لنس بگز گامهایی را برای بررسی گذشته بازار طبق پرایس اکشن تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظهای شمعهای حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیشبینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.
با این روش میتوان ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصتهای معاملاتی کمخطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپهای معاملاتی میتوان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.
واژههاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپهای معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.
1- مقدمه
به منظور بررسی ستاپهای پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایتها و مقاومتها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست میآید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی میشود.
روندها در پرایس اکشن در یک دستهبندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص میشود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی میکنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.
برای موفقیت دائم در معاملهگری پرایس اکشن ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آنها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.
2- فرصتهای معاملاتی در پرایس اکشن
یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معاملهگران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در میآورد. برای این منظور باید همسو با معاملهگران موفق شد، معاملهگرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ میکنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معاملهگران راحتتر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود میآید.
لذا پرایس اکشن روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدودهها و زمانهایی است که معاملهگران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی میگیرند. موقیتهایی که آنها متوجه میشوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات میشوند. لذا فرصتهای اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معاملهگران به دام افتاده به دست میآید.
هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معاملهگری در جهت عکس آن است.
3- ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معاملهگران گرفتار به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
در ادامه انواع این ستاپهای معاملاتی را معرفی میکنیم:
1- ستاپ تست حمایت و مقاومت پرایس اکشن
2- ستاپ شکست ناموفق پرایس اکشن
3- ستاپ پولبک بعد از شکست پرایس اکشن
4- ستاپ پولبک ساده در روند پرایس اکشن
5- ستاپ پولبک پیچیده در رون پرایس اکشن
4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت پرایس اکشن در شرایطی ایجاد میشود که قیمت نمیتواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ میشوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومتهای تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.
در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست میکند و حتی ممکن است اندکی به داخل آنها نفوذ نماید ولی از آن نمیتواند عبور کند.
معاملهگران پرایس اکشنی که دیر هنگام وارد معامله شدهاند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال میشود و حرکت در جهت عکس را تقویت میکند.
شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت
5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند اما نمیتواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز میگردد.
شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF در پرایس اکشن لنس بگز
در شکل بالا مشاهده میشود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور میکند، اما نمیتواند به صورت موفقیتآمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز میگردد. در این ستاپ تعدای از معاملهگران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمیباشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان میدهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود، معاملهگران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است و معامله گران پرایس اکشن باید در این امر، توانایی کسب کنند.
6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور میکند، در سمت جدید قیمت پذیرش میشود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل میگیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی میکنیم تا نشانههای ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمتهای عمدهفروشی LWP فراهم باشد.
در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB پرایس اکشن لنس بگز ارائه شده است.
شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB
تعداد بسیاری از معاملهگران، پرایس اکشن همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معاملهگران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.
7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)
این ستاپ پرایس اکشن، ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای ساده(اصلاح) در مسیر روند میباشد.
در یک دستهبندی کلی پولبکها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- پولبکهای ساده BP
ب- پولبکهای پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.
زمانیکه انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، میتوان با مشاهده ضعف در پولبکها و اصلاحهای موقت بازار به دنبال ستاپهای معاملاتی PB در پرایس اکشن لنس بگز بود.
یعنی ستاپ پولبک پرایس اکشن لنس بگز، یک ستاپ در راستای روند است.
شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB
مهمترین نکته تحلیل پرایس اکشن و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. ما از این پولبکهای ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنیم.
تحلیل کندل به کندل پرایس اکشن کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، نشان داده شده است.
شکل 5- توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین در پرایس اکشن
8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ میدهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB پرایس اکشن لنس بگز ایجاد مینماید.
9- نتیجهگیری
در پرایس اکشن، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین میشود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت میکند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایتها و مقاومتها که گامهای اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل میدهد.
با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات میتوان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را در پرایس اکشن طراحی نمود.
استفاده از فیبوناچی در کنار سطوح حمایت و مقاومت
همانطور که قبلاً گفتیم، استفاده از سطوح فیبوناچی بسیار به شخص بستگی دارد. با این حال روشهایی داریم که میتوانیم به کمک آنها از شرایط به نفع خودمان استفاده کنیم.
درست است که ابزار اصلاحی فیبوناچی بسیار مفید است، اما نباید از آن به تنهایی استفاده کنیم.
میتوانیم آن را با کوبی برایانت، ستارهی NBA مقایسه کنیم. (RIP)
کوبی یکی از بزرگترین ستارگان بسکتبال جهان بود، اما او کوبی هم نتوانسته بود آن عناوین را به تنهایی بهدست آورد.
کوبی هم به کمک نیاز داشت.
ابزار اصلاحی فیبوناچی هم باید در کنار ابزارهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
در این آموزش، میخواهیم ببینیم تا اینجا چه چیزهایی یاد گرفتهاید و این دانستهها را با هم ترکیب کنیم تا معاملات خوبی را ترتیب دهیم.
حاضرید؟ بیایید این نمایش را شروع کنیم!
سطوح اصلاحی فیبوناچی + حمایت و مقاومت
یکی از بهترین روشهای استفاده از ابزار اصلاحی فیبوناچی این است که سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را تشخیص دهیم و ببینیم که آیا آنها با سطوح اصلاحی فیبوناچی در یک راستا قرار میگیرند یا نه.
اگر سطوح فیبوناچی، همان سطوح مقاومت و حمایت باشند و آنها را با نواحی قیمت دیگر، که بسیاری از تریدرها تحت نظر دارند، ترکیب کنید، آن وقت شانس برگشت قیمت از این نواحی بسیار افزایش مییابد.
بیایید با مثالی بررسی کنیم که چطور میتوانید سطوح حمایت و مقاومت را با سطوح فیبوناچی ترکیب کنید. در زیر یک نمودار روزانهی USD/CHF (دلار امریکا/ فرانک سوئیس) را میبینید.
نوسان پایین، حرکت صعودی قوی، نوسان بالا
همانطور که مشاهده میکنید که این نمودار اخیراً روند صعودی داشته است. به آن کندلهای سبز نگاه کنید!
تصمیم میگیرید که سوار این واگن USD/CHF و وارد شوید.
اما پرسش این است: “چه زمانی وارد شوید؟”
ابزار اصلاحی فیبوناچی را به کار میگیرید و از کف 1.0132 در 11 ژانویه به عنوان نوسان پایین و شکست سطوح چیست؟ از سقف 1.0899 در 19 فوریه به عنوان نوسان بالا استفاده میکنید.
حالا نمودارتان با تمام سطوح اصلاحی فیبوناچی زیباتر بهنظر میرسد.
مقاومت در 1.0510 به حمایت تبدیل شده؟
حالا چارچوبی داریم که شانس پیدا کردن یک نقطهی ورود مطمئن را بیشتر میکند و میتوانیم به پرسش “چه زمانی وارد شوید؟” پاسخ دهیم.
کمی به عقب نگاه میکنید و میبینید که قیمت 1.0510 قبلاً سطح مقاومت خوبی بوده و اتفاقاً با سطح اصلاحی فیبوناچی 50.05% نیز در یک راستا قرار میگیرد.
حالا که این سطح شکسته شده، میتواند تبدیل به حمایت شده و موقعیت خوبی برای خرید باشد.
قیمت چندین بار سطح حمایت را تست کرده اما نتوانسته آن را بشکند! در نهایت، قیمت سقف قبلی را شکست و به روند صعودی خود ادامه داد
اگر سفارشی را اطراف سطح فیبوناچی 50.0% قرار میدادید، احتمالاً بعداً خیلی خوشحال میشدید!
لحظات سختی را تجربه میکردید، مخصوصاً در تست دوم سطح حمایت در 1 آوریل.
قیمت سعی کرد که سطح حمایت را بشکند، اما نتوانست زیر آن بسته شود. در نهایت، قیمت از نوسان بالا رد شد و به روند صعودی خود ادامه داد.
میتوانید این کار را روی روند نزولی نیز انجام دهید. نکته اصلی این است که به دنبال سطوح قیمتی باشید که در گذشته نواحی موردعلاقه بودهاند.
اگر درست به آن فکر کنید، میبینید که شانس برگشت قیمت در این نواحی بیشتر است.
اولاً، همانطور که قبلاً هم گفتیم، سطوح قبلی حمایت و مقاومت معمولاً نواحی خوبی برای خرید و فروش هستند چون سایر تریدرها نیز مانند عقابی این نواحی را تحت نظر دارند.
دوم اینکه، چون میدانیم که تریدرهایِ بسیارِ دیگری نیز از ابزار اصلاحی فیبوناچی استفاده میکنند، پس احتمالاً آنها نیز منتظرند تا در این سطوح فیبوناچی وارد شوند.
با داشتن تریدرهایی، که سطوح حمایت و مقاومت مشابهی را تحت نظر دارند، احتمال اینکه دهها سفارش در این سطوح قیمت قرار گرفته باشد، بسیار بالاست.
با اینکه تضمینی وجود ندارد که قیمت از این نواحی برگشت کند، اما حداقل میتوانید کمی مطمئنتر معامله کنید. جدا از تمام این حرفها، اعداد قدرت دارند!
یادتان باشد که احتمالات بخش اصلی معاملات را تشکیل میدهند.
اگر به احتمالاتِ بالاترِ معاملاتی دقت کنید، شانس اینکه در درازمدت موفق شوید، بیشتر میشود.
شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟
شرایط شکست معتبر خط روند
یکی از مهمترین مسائلی که در تحلیل تکنیکال با آن سر و کار داریم، خط روند است. در مرحلهی اول و پیش از هر چیز مهم است که بتوانیم خط روند را به درستی تشخیص بدهیم. وقتی این کار را انجام دادیم، باید حواسمان به شکست معتبر و استاندارد خط روند هم باشد. چرا که وقتی خط روند شکسته میشود، سیگنال های معاملاتی فعال میشوند. در این مقاله از اخبار بورس میتوانید شرایط شکست معتبر خط روند و چگونگی وقوع آن را یاد بگیرید و به درستی تشخیص بدهید.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
منظور از شکست خط روند چیست؟
قبل از اینکه شرایط شکست خط روند را بررسی کنیم، بهتر است توضیح کوتاهی در مورد خط روند بدهیم. خط روند در حقیقت همان جهت حرکت سهم است. مثلا وقتی میگوییم روند فلان سهم صعودی است، نشان از آن دارد که سهم تمایل به حرکت به سمت قیمتهای بالا دارد. به همین ترتیب وقتی روندمان نزولی است قیمت سهم کاهش پیدا میکند. گاهی هم میگویند بازار رنج است که به معنای آن است که روند خاصی ندارد و سهم به اصطلاح در یک محدودهی مشخص درجا میزند.
اما شکست خط روند یا بریکاوت (Breakout) در تحلیل تکنیکال به شرایطی اشاره دارد که در آن نمودار قیمت، خط روند را قطع میکند. این اتفاق باعث میشود روند تغییر کند و سهم در جهتی دیگر حرکت کند. پس برای یک معاملهگر بسیار مهم است که بتواند شرایط شکست معتبر خط روند را بررسی کند و از این مسئله اطمینان پیدا کند. در آن صورت سیگنال هایی که دریافت کرده است با احتمال بالاتری درست خواهند بود.
شکست خط روند میتواند هم در حرکتهای صعودی رخ بدهد و هم در حرکتهای نزولی سهم. گاهی پیش میآید که شاهد شکسته شدن خط روند هستیم ولی این شکست استاندارد و معتبر نیست. پس باید شرایط وقوع این اتفاق را با دقت بررسی کنیم تا مبادا سیگنال های نادرست و غلط موجب خطا و ضررمان شوند.
شرایط شکست معتبر خط روند
برای اینکه بفهمیم از میان شکست هایی که در خط روند اتفاق میافتد کدامش معتبر است، باید به چند عامل مهم توجه کنیم. در اینجا پنج فاکتور را بررسی میکنیم که شروط اساسی شکست استاندارد خط روند هستد. این پنج شرط عبارتاند از:
- هجوم قیمت به سطوح حمایت و مقاومت
- افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
- بالا رفتن حجم معاملات
- شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
حالا هر کدام از این پنج شرط را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم تا بهتر بر این مسئله مسلط شویم.
هجوم قیمت به سطح حمایت یا مقاومت
وقتی روند معتبر را در یک سهم رسم میکنیم، ممکن است بعد از گذشت مدتی، شاهد نزدیک شدن قیمت به این خط روند باشیم. با توجه به اینکه خط روند صعودی است یا نزولی، باید منتظر باشیم که نقش حمایت یا مقاومت را از این سطح ببینیم. یعنی این احتمال وجود دارد که قیمت نسبت به این سطوح واکنش نشان بدهد. پس انتظار وقوع شکست روند هم دور از ذهن نیست. در اینجا آنچه مهم است توجه به عرضه و تقاضاست. اگر خریداران برای خرید سهم هجوم بیاورند، کفهی تقاضا سنگینی میکند و اگر شاهد فشار فروش باشیم، عرضه بیشتر خواهد بود. تابلوخوانی در این مورد به ما کمک میکند بتوانیم قدرت خریداران و شکست سطوح چیست؟ فروشندهها را بررسی کنیم.
هرچقدر تعداد برخورد قیمت به خط روند بیشتر باشد، در نتیجه خط روندمان معتبرتر است. هرچقدر هم اعتبار بیشتر باشد، اهمیت این سطح افزایش پیدا میکند. به جز این مسئله باید ببینیم قیمت چه مدت در محدودهی حمایت یا مقاومت میماند. یعنی اگر خط روندمان مدتی طولانی است که پابرجاست، نشان از قدرت آن دارد.
افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
اگر شیب برخورد قبلی قیمت با خط روند، کمتر از شیب برخورد فعلی باشد، اعتبار شکست هم بیشتر میشود. به بیان دیگر اگر آخرین برخورد قیمت به خط روند نسبت به برخورد قبلی شیب بیشتری داشته باشد، میفهمیم که این شکست معتبرتر است. برای اینکه درک درستی از شیب قیمت داشته باشیم، باید به مفهوم شتاب توجه کنیم. شتاب را هم میتوانیم با اندیکاتور مومنتوم اندازهگیری کنیم. هر چه مومنتوم تمایل بیشتری برای حرکت رو به بالا داشته باشد، نشانگر آن است که قدرت کندل ها بیشتر است و بدنههای آنها هم بزرگتر خواهد بود.
بالا رفتن حجم معاملات
پای ثابت شکست معتبر و استاندارد خط روند، حجم معاملات بالاست. این مسئله به خاطر آن است که برای شکستن سطوح معتبر حمایت یا مقاومت، به کندلهای پرقدرت نیاز داریم. یعنی حجم معاملات بالا میتواند اهرمی باشد برای فشار وارد کردن به این سطوح. اما یک نکتهی بسیار مهم در اینجا وجود دارد که خیلی از مواقع تازهکاران را گرفتار میکند.
بعضی وقتها پیش میآید که خط روند شکسته میشود و کندل آخر هم بالاتر یا پایینتر از این خط بسته میشود. اما کندل بعدی در جهتی معکوس تشکیل میشود. یعنی اگر روند سعم صعودی باشد، ابتدا کندلی که خط روند را میشکند پایین این خط بسته میشود. یک معاملهگر تازهکار ممکن است این مسئله را به عنوان شکستن خط روند تلقی کند. ما در اینجا نیاز به تثبیت داریم. ممکن است کندل بعدی، باز هم بالای خط روند بسته شود و سهم همچنان به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این شکست فیک، Fakeout نام دارد. اگر به اندیکاتور حجم معاملات در هنگام شکست توجه کنیم، به میزان زیادی میتوانیم از این گونه شکستهای فیک در امان بمانیم.
شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
یکی دیگر از شرایط شکست معتبر خط روند صعودی یا نزولی این است که یک کندل قوی بالاتر از خط روند بسته شود. معمولا کندل باید بدنهای بزرگ با سایهی کوتاه داشته باشد. حتما و حتما دقت کنید که کندل بالاتر از خط روند بسته شود. در غیر این صورت شرایط وقوع شکست معتبر خط روند برقرار نخواهد بود.
در سمت دیگر روند صعودی را داریم که همین قانون برای آن هم وجود دارد. یعنی اگر روندمان صعودی است، یه یک کندل قوی نیاز داریم که پایین خط روند بسته شود.
پولبک
آخرین شرطی که برای معتبر بودن شکست خط روند باید آن را بررسی کنیم، وجود پولبک است. پولبک خطوط حمایت و مقاومت را امتحان میکند. فرض کنید یک خط روند صعودی داریم که شکسته میشود. در اینجا خط روندمان نقش حمایتی دارد. یعنی در حرکات صعودی، خط روند مانع از آن میشود که قیمت سهم ریزش کند. اما وقتی شکست اتفاق میافتد، این خط تبدیل به مقاومت میشود. وظیفه پولبک این است که صحت این اتفاق را آزمایش کند. بعد از شکست، قیمت به این سطح نزدیک میشود تا این آزمون را انجام بدهد. این حرکت پولبک نامیده میشود.
در روند نزولی هم همین مسئله را داریم. در روندهای نزولی، خط روند نقش مقاومت دارد. وقتی شکسته میشود این خط نقش حمایت پیدا میکند و باید ببینیم آیا این حمایت مانع از ریزش قیمت و باعث آغاز روند صعودی میشود یا خیر.
آموزش تشخیص شکست استاندارد خط روند صعودی
حالا میخواهیم مسائلی را که توضیح دادیم در دو بخش شکست معتبر خط روند صعودی و نزولی با هم بررسی کنیم. اول به سراغ روند صعودی میرویم. تصویر زیر را در نظر بگیرید:
اینجا یک روند صعودی داریم. میبینیم که این خط روند نقش حمایتی را ایفا میکند و نمیگذارد قیمت سهم پایین بیاید. در این تصویر سه نقطهی برخورد داریم که اعتبار روند را مشخص میکنند.
وقتی در بالاترین سقفی که ایجاد شده است یک خط افقی را مطابق شکل رسم کنیم، میبینیم که سقف بعدی در نقطهای پایینتر تشکیل شده است. این نخستین مسئلهای است که میتواند توجه ما را به خودش جلب کند و ما را برای شکست آماده کند. حالا به فلش قرمزی که با علامت تعجب در تصویر مشخص است نگاه کنید. شیب این حرکت نزولی از شیب حرکت قبلی بیشتر و تندتر است. فاصلهی بین دو فلش قرمز آخر هم کمتر از فاصلهی بین فلشهای قبلی است.
نقطهی C در این تصویر آخرین پیوت ماست. از این نقطه یک خط افقی رسم میکنیم. ممکن است سهم تا این سطح افقی ریزش داشته باشد و مجددا به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این مسئله نشان میدهد که هر شکست خط روند معتبر نیست و باید شرایط را به دقت بررسی کرد. لازم است که منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی باید قیمت از محدودهی دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت پایین حرکت کند. در این صورت است که میتوانیم بگوییم شکست خط روند معتبر و قطعی است. پولبک ممکن است به خط روند یا به همان سطح افقی C اتفاق بیفتد. بعد از این که این شرایط برقرار شوند، میتوانیم منتظر ریزش بمانیم.
مثال شکست خط روند صعودی
حالا به سراغ بورس ایران میرویم تا سهمی را بررسی کنیم و ببینیم شرایط معتبر شکست خط روند چگونه است. نمودار نماد توریل در تصویر زیر مشخص است:
اول از همه خط روندمان با دستکم سه برخورد داشته باشد که این اتفاق افتاده است. پس خط روند معتبر است. میبینید که سقف آخر از سقفهای قبلی پایینتر است که این نشانهای است برای شکست روند. بعد از آن هم میبینید که یک کندل قوی خط روند را شکسته و پس از آن پولبک زده است. با اتمام این مراحل، یک ریزش شدید را در سهم میبینیم که اگر از اول به این مسائل دقت کرده بودیم میتوانستیم از احتمال وقوع شکست باخبر شویم.
آموزش شناسایی شکست معتبر خط روند نزولی
حالا اگر روندمان نزولی باشد چه میشود؟ هیچ تفاوتی ندارد. باز هم همان مراحل را باید بررسی کنیم. تصویر زیر را در نظر بگیرید.
اگر آخرین کف ایجاد شده بالاتر از کف قبلی باشد به منزلهی سیگنال مهمی است که ما را از احتمال شکست معتبر خط روند نزولی باخبر میکند. همچنین اگر شیب فلش صعودی در نقطهی C را بررسی کنیم میفهمیم که از فلش قبلی تندتر است. به جز این فاصلهی برخورد دو فلش سبزرنگ آخر هم کمتر از فلشهای قبلی است. این مسئله هم به عنوان یکی دیگر از نشانههای شکستن خط روند تلقی میشود. در نهایت باز هم باید منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی لازم است شکست سطوح چیست؟ قیمت از دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت بالا حرکت کند. پولبک هم یا همتراز با سطح افقی C خواهد بود (خط چین آبی) یا به خط روند برخورد میکند.
مثال شکست خط روند نزولی
در پایان یک مثال هم از شکست استاندارد خط روند نزولی بررسی میکنیم. تصویر زیر نمودار نماد فزرین را نشان میدهد:
اول از همه به این نکته توجه کنید که در حرکات آخر سهم، قیمت چقدر به خط روند نزدیک شده است. در سمت راست نمودار مشخص است که کف جدید از کف قبلی بالاتر است. شکست هم به کمک یک کندل با بدنهای قوی انجام شده است و پس از آن پولبک به سطح مقاومت شکسته شده را داریم. در نتیجه تمام این شرایط در کنار هم، موجب شکست خط روند نزولی و آغاز حرکت صعودی شدهاند.
جمع بندی
خط روند یکی از مهمترین مولفههای تحلیل تکنیکال است که به کمک آن میتوانیم جهت حرکت سهم را تشخیص بدهیم. وقتی این خط شکسته میشود، روند فعلی به پایان میرسد و روندی جدید از سر گرفته میشود. منتهی شکست روند باید به صورت معتبر و استاندارد انجام شود. هر شکستی را نمیتوانیم به منزلهی تغییر روند در نظر بگیریم. عواملی مثل حجم معاملات بالا، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک کندل قوی، پولبک، هجوم نمودار قیمت به سمت خط روند و افزایش شیب شکست موج فعلی در مقایسه با موج قبلی همگی عواملی هستند که میتوانند به ما در تشخیص شکست معتبر خط روند کمک کنند.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
به معنای برخورد نمودار قیمت با روند حاکم بر سهم است که منجر به تغییر روند میشود.
با توجه به عواملی مثل: افزایش حجم معاملات، پولبک، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک یک کندل با بدنهای قوی، افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به شیب موج قبلی و حرکت کندلها به نزدیکی خط روند میتوانیم از اعتبار شکست مطلع شویم.
به ما کمک میکند زمان مناسب برای خرید و فروش و به طور کلی معامله سهم را بهتر بفهمیم. وقتی بتوانیم اعتبار شکست را به درستی بررسی کنیم، سیگنالهایی که از این طریق میگیریم هم معتبر خواهند بود.
حمایت و مقاومت کاربردی ترین ابزار در خروج از معاملات
یک معامله گر بازار بورس ابتدا سراغ پیداکردن نقاط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت می رود. زیرا شناخت و درک نقاط حمایت و مقاومت منجر به انجام معاملاتی با درصد خطای کمتری می شود. برای پیدا کردن نقاط حمایت و مقاومت باید روند قیمت را بررسی کنید و تشخیص دهید که آیا این نقاط دارای اعتبار می باشند یا خیر؟ برای درک مفاهیم حمایت و مقاومت این مطلب را تا انتها دنبال کنید.
سطوح حمایت و مقاومت و تبدیل سطوح
حمایت (Support) چیست ؟
حمایت سطحی از قیمت است که تصور می شود در آن تقاضا آنقدر قوی باشد که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری می شود، در این سطح خریداران به خرید راغب تر هستند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا می کنند. اعتقاد بر این است که زمانیکه قیمت به سطح حمایت می رسد، تقاضا بر عرضه غلبه می کند و از سقوط قیمت به زیر سطح حمایت جلوگیری می کند. پس این سطح، به دلیل اینکه احتمال واکنش قیمت در آن زیاد است، سطح مناسبی برای خروج از معامله فروش و در شرایطی خاص می تواند محل مناسبی برای ورود به معامله خرید باشد.
سطوح حمایت قیمت:
سطح حمایت، سطحی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یه راستا ایجاد می شود این سطح همیشه پایدار نمی ماند و شکسته شدن قیمت به زیر این سطح نشان دهنده ی غلبه ی فروشندگان بر خریداران است. سقوط قیمت به زیر این سطح نشان دهنده یک تمایل جدید به فروش و / یا انگیزه ی کمتر برای خرید است. شکست سطح حمایت و حضیض های جدید قیمت نشان می دهد که فروشندگان توقعات خود را پائین آورده اند و حاضرند بازهم به قیمتهای کمتری بفروشند.
بعلاوه خریداران تا زمانیکه قیمتها به زیر سطح حمایت و کمتر از حضیض قبلی سقوط نکند ، وادار به خرید نخواهند شد. وقتی سطح حمایت شکسته شود باید یک سطح حمایت جدید در سطح پایین تری ایجاد شود .
مقاومت (Resistance) چیست ؟
مقاومت سطحی از قیمت است که تصور می شود در آن فروش آنقدر قوی باشد که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری می شود. اصولا هنگامیکه قیمت به سمت سطح مقاومت بالا می رود، فروشندگان به فروش راغب تر می شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا می کنند. اعتقاد بر این شکست سطوح چیست؟ است که زمانیکه قیمت به سطح مقاومت می رسد، عرضه بر تقاضا غلبه می کند و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری می کند. پس این سطح، به دلیل اینکه احتمال واکنش قیمت در آن زیاد است، سطح مناسبی برای خروج از معامله خرید و در شرایطی خاص می تواند محل مناسبی برای ورود به معامله فروش باشد.
سطح مقاومت قیمت:
سطح مقاومت، سطحی است از اتصال و امتداد نقاط مقاومت ایجاد می شود این سطچ همیشه پایدار نمی ماند و افزایش قیمت به بالای این سطح نشان دهنده ی غلبه ی خریداران بر فروشندگان است. افزایش قیمت به بالای این سطح نشان دهنده ی یک تمایل جدید به خرید و / یا انگیزه ی کمتر برای فروش است. شکست سطح مقاومت و اوج های جدید قیمت نشان می دهد که خریداران توقعات خود را بالا برده اند و حاضرند باز هم به قیمتهای بیشتری بخرند.
بعلاوه فروشندگان تا زمانیکه قیمتها به بالای خط مقاومت و بیش از اوج قبلی صعود نکنند وادار به فروش نخواهند شد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود باید یک سطح مقاومت جدید در سطح بالاتری ایجاد شود.
تغییر سطوح حمایت و مقاومت (Change in Polarity)
هر گاه سطوح حمایتی شکسته شد و قیمت به اندازه کافی به زیر این سطح نفوذ کرد از آن پس این سطح تغییر ماهیت داده و تبدیل به سطح مقاومت جدید قیمت خواهد شد و برعکس هر گاه سطج مقاومتی شکسته شد و قیمت به اندازه کافی به بالای این سطج نفوذ کرد از آن پس این سطح تبدیل به سطح حمایت جدید قیمت خواهد شد. این خاصیت را تغییر نقش سطوح جمایت و مقاومت می گویند.
استراتژی معاملاتی شکست جعلی یا ناقص (False Breakout)
شکست های جعلی یا ناقص دقیقاً همان چیزی هستند که از اسمشان پیداست : شکستی که نتوانسته فراتر از یک سطح ادامه دهد و منجر به شکست “جعلی” از آن سطح شده است. الگوهای شکست جعلی یکی از مهم ترین الگوهایی هستند که معامله گران سبک پرایس اکشن باید برای یادگیری آن اقدام کنند ، زیرا شکست جعلی اغلب سرنخ بسیار خوبی است که ممکن است نشان دهد قیمت در حال تغییر جهت است یا ممکن است روند به زودی از سر گرفته شود. شکست جعلی یک سطح می تواند به عنوان یک “فریب” از سوی بازار تصور شود ، زیرا به نظر می رسد قیمت شکسته خواهد شد ، اما پس از آن به سرعت معکوس می شود ، و همه کسانی که این شکست را “طعمه” فرض کرده اند ، فریب می دهد. اغلب به این صورت است که آماتورها وارد آنچه به نظر می رسد یک شکست “آشکار” است می شوند و سپس افراد حرفه ای بازار را به سمت دیگری سوق می دهند.
به عنوان یک معامله گر پرایس اکشن ، باید نحوه استفاده از شکست های جعلی را بیاموزید تا به جای اینکه قربانی آنها شوید از آن ها به نفع خود استفاده کنید.
در اینجا دو نمونه واضح از شکست های جعلی در زیر و بالای سطح کلیدی به تصویر کشیده شده است. توجه داشته باشید که الگوهای شکست جعلی می توانند در اشکال مختلفی به وجود آیند. گاهی اوقات یک شکست جعلی در قالب شکست جعلی اینسایدبار روی میدهد یا صرفاً نشانگر الگوی پین بار (Pin Bar) یا الگوی جعلی (fakey) است ، و بعضی اوقات هم اینگونه نیست و هیچ الگوی خاصی را نمایش نمی دهد :
شکست جعلی معمولاً یک حرکت در خلاف روند بازار است. این حرکت نشان میدهد که معامله گران به صورت احساسی به جای منطق و تفکر رو به جلو ، با شکست سطح کلیدی وارد بازار شده اند. به طورکلی، علت وقوع شکست جعلی ورود معاملهگران غیرحرفه ای و آماتور به بازار ، یا ورود معامله گرانی که “دست ضعیفی” در بازار دارند و فقط وقتی “احساس امنیت” می کنند وارد بازار می شوند می باشد. این بدان معنی است که معامله گر زمانی وارد بازار شده که حرکت در یک مسیر بیش از اندازه ادامه یافته و در حال حاضر بازار در شُرف اصلاح (retrace) یا بازگشت است، یا اینکه معاملهگران پیش از موعد مقرر، شکست سطح کلیدی پشتیبانی (support) یا مقاومت (resistance) را پیشبینی کردهاند.
در مقابل، معاملهگران خبره و حرفه ای بازار منتظر اقدامات اشتباه آماتور ها و شکست جعلی میمانند، تا با حد ضرر (stop loss) کوتاه و احتمال سود بالا وارد بازار شوند.
جهت تشخیص شکست جعلی باید نظم و حس ششم قوی داشت تا بتوان تشخیص داد چه موقع احتمال وقوع یک شکست جعلی وجود دارد و شما هرگز نمی توانید الگوی شکست جعلی را تشخیص دهید ،تا زمانی که الگو در بازار تشکیل شده باشد. نکته مهم این است که بدانیم آنها چگونه به نظر می رسند و چگونه می توان با استفاده از آنها معامله کرد ، که در ادامه در این خصوص بحث خواهیم کرد…
نحوه معامله با الگوهای شکست جعلی (false breakout)
شکست جعلی در تمامی حالت های بازار رخ می دهد : رونددار (trending) ، تثبیت کننده (consolidating) ، ضد روند (counter-trend) اما بااین حال، بهترین روش معامله این الگو در جهت روند روزانه بازار است ، همان طور که در نمودار زیر می بینیم.
توجه داشته باشید ، در نمودار زیر ، روند بازار نزولی است و چندین شکست جعلی رو به بالا روی داده است. زمانی که چندین شکست جعلی در خلاف جهت روند بازار روی می دهد، میتوان چنین برداشت کرد که روند غالب بر بازار دوباره فعال شده است. معمولاً این یک سیگنال بسیار خوب است که نشان می دهد روند آماده برای از سرگیری است. معامله گران تازه کار علاقه زیادی به معامله از کف قیمتی (bottom ) در روندهای نزولی و اوج قیمتی (top ) در روندهای صعودی دارند، دلیل اصلی شکستهای جعلی در برابر روند مانند آنچه در زیر می بینیم هم دقیقاً همین موضوع است. در هرکدام از شکستهای جعلی نمودار زیر، احتمالاً معامله گران تازه کار چنین تصور می کردند که روند نزولی به پایان رسیده است، به همین دلیل اقدام به خرید کرده اند ، بلافاصله پس از شروع این خرید ، معامله گران خبره وارد بازار شده اند، از قدرت موقتی ایجاد شده در روند نزولی بازار استفاده کرده و وارد معامله فروش شده اند ، که در پی آن، روند نزولی دوباره فعال شده و اکثر معامله گران تازه کار که سعی در استفاده داشتند به حد ضرر رسیده اند.
نمودار زیر نمونه هایی از شکست های جعلی در بازار روند نزولی را نشان می دهد. توجه داشته باشید که هر کدام منجر به از سرگیری روند شده اند …
شکستهای جعلی در بازارهای بدون روند هم بسیار رایج هستند. معامله گران معمولاً سعی میکنند با شکست کف یا سقف دامنه نوسانی (بازار بدون روند) وارد معامله شوند. اما معمولاً قیمت کمی بیش از تصور آنها در دامنه نوسانی باقی میماند. به همین دلیل، شکست جعلی در سطوح کف و سقف دامنه نوسانی به دفعات ظاهر میشود.
معامله در بازاری که قیمت در بین دو سطح کلیدی در حال نوسان است (range-bound market ) ، میتواند بسیار سود آور باشد. زیرا می توانید با سیگنال یابی در محدوده دامنه نوسانی به راحتی وارد معامله شوید.
بهترین راه برای در امان ماندن از شکست های جعلی در بازارهای محدود نوسانی، این است که منتظر بسته شدن قیمت به مدت دو روز یا بیشتر در خارج از محدوده نوسانی بمانید. اگر این اتفاق بیفتد به احتمال زیاد بازار از محدوده خارج شده است و روند جدیدی را شروع کرده است.
در نمودار زیر می توانیم ببینیم که چگونه معامله گران حرکات قیمتی یا پرایس اکشن به کمک شکست جعلی که در قالب پین بار (Pin Bar) ظاهر شده ، میتوانند در بازار محدود نوسانی وارد معامله شوند. به این موضوع توجه کنید که در اینجا، شکست جعلی پین بار در مقاومت کلیدی بازار روی داده و همچنین دوشکست جعلی هم در سطح حمایت دامنه محدود نوسانی ظاهر شده است. معامله گران باتجربه تر همچنین می توانند شکست های جعلی را معامله کنند که شامل یک محرک پرایس اکشن مانند پین بار نباشد. دو شکست جعلی پشتیبانی در نمودار زیر هر دو سیگنال خرید بالقوه برای یک معامله گر پرایس اکشن زیرک هستند…
الگوهای شکست جعلی گاهی اوقات می توانند سیگنالی از شروع روند جدید و پایان روند فعلی بازار باشند .
در نمودار زیر ، میتوان دید که مقاومت کلیدی بازار در دو مرحله مانع از رشد قیمت شده است و در بار سوم، شکست جعلی در قالب استراتژی شکست جعلی پین بار (Pin Bar) ظاهر شده که سیگنالی از حرکت نزولی قوی احتمالی است.
همان طور که در این نمودار مشاهده می کنیم ، نه تنها شکست جعلی سیگنالی از حرکت نزولی بوده، بلکه روند نزولی جدیدی را هم آغاز کرده است…
نکاتی در خصوص معاملات الگوی شکست جعلی (False Breakout)
۱ – شکست های جعلی در بازارهای رونددار (trending market) ، بازارهای محدود (range-bound) و خلاف روند رخ می دهند. در همه شرایط بازار به آنها توجه کنید زیرا اغلب سرنخ هایی راجع به روند آتی بازار را نشان می دهند.
۲ – معامله در خلاف روند (counter-trend) ، کار دشواری است. بهترین روش برای معامله در خلاف روند به این صورت است که منتظر ظهور شکست جعلی از سطح کلیدی (مثل سطوح حمایت یا مقاومت) بمانید و بعداً با توجه به سیگنال صادرشده وارد بازار شوید ، همان طور که در آخرین مثال بالا نشان داده شده است.
۳ – شکست جعلی تصویری از نبرد میان معامله گران تازه کار و خبره را به ما نشان می دهد ، از این رو راهی برای معامله با افراد حرفه ای به ما ارائه می دهد. نحوه ی تشخیص و معامله الگوهای شکست جعلی را بیاموزید ، این امر می تواند پنجره ی جدیدی را به روی شما باز کند.
دیدگاه شما