الگوی نفوذی کندل


کندل شناسی ؛ آموزش کندل خوانی و الگوهای کندلی پر کاربرد

کندل ها نمایش رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان است. آموزش کندل شناسی به تریدر کمک می کند تا نگاه دقیق تر و جزئی تری به چارت و حرکت جزئی قیمت یا نرخ داشته باشد. آشنایی با کندل ها و الگوهای کندلی در کنار تعیین نواحی حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود به خروج را برای تریدر مشخص می کند. بی تردید تسلط بر الگوهای کندلی در کنار استراتژی هایی نظیر پرایس اکشن ، امواج الیوت و … ترید و معاملات سودآوری برای تریدر به ارمغان می آورد.

فهرست عناوین این مطلب

کندل شمعی ژاپنی

در نرم افزارهای تحلیل حرکت قیمت یا نرخ به صورت های مختلفی مانند میله ای، خطی و کندل های شمعی ژاپنی نمایش داده می شود. کندل های شمعی ژاپنی در بین بسیاری از تریدرها از جایگاه خاصی برخوردار است. تریدرهای حرفه ای با بررسی اندازه سایه ها و بادی کندل اطلاعات مهمی از قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان استخراج می کنند.

در یک کندل چهار قیمت یا نرخ پایین ترین، بالاترین، باز شدن و بسته شدن قابل مشاهده است. سایه ها در کندل بالاترین و پایین ترین قیمت را در کندل را نمایش می دهند.

کندل شناسی

کندل چکش (Hammer)

این الگو به عنوان الگویی برای انتظار تغییر رفتار معامله گران است. کندل چکش می تواند سفید یا صعودی و یا مشکی یا نزولی باشد. طول سایه زیر کندل قدرت کندل را نشان می دهد. هر چه سایه زیر کندل بلند تر باشد قدرت کندل بیشتر است. در برخی مواقع یک سایه بسیار کوچک در بالای کندل وجود دارد.

کندل چکش وقتی روی یک حمایت تشکیل می شود سیگنال خرید در نظر گرفته می شود. برخی از تریدرها منتظر می مانند تا بعد از کندل چکش یک کندل صعودی تشکیل شود تا صعود تایید شود.

کندل چکش همر

اگر چند کندل چکش به صورت پی در پی و یا با فاصله کم ظاهر شوند صعود محتمل تر خواهد بود و سیگنال خرید قوی تر می شود و بر اعتبار تحلیل افزوده می گردد.

کندل چکش پی در پی

سایه زیرین بادی در کندل چکش حداقل دو برابر بدنه یا بادی است. نکته مهم تشکیل کندل چکش بر روی حمایت است. با تشکیل کندل چکش در ناحیه حمایتی بازار در حال ساخت یک کف یا قعر می باشد و پس از ایجاد یک روند صعودی بسیار محتمل است. سایه زیرین بادی در کندل چکش به این مفهوم است که فروشندگان در ابتدا قیمت یا نرخ را پایین آورده اند اما با حمایت خریداران قیمت یا نرخ به سمت بالا بازگشته است.

لایت فارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در بازار فارکس است و در مقایسه با رقبای خود برای تریدرهای ایرانی امکانات بسیار خوبی ایجاد کرده است. شما در بروکر لایت فارکس قادر به معامله تمام جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، فلزات، سهام های بازار بورس نیویورک و نزدک هستید.

  • جهت آموزش ثبت نام و بررسی بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: لایت فارکس
  • جهت مراجعه به وبسایت بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: وبسایت رسمی لایت فارکس

شوتینگ استار ، چکش معکوس ، ستاره ثاقب ، شهاب سنگ (Shooting star)

اگر در ناحیه مقاومتی کندل شوتینگ استار ظاهر شد نشانه پایان روند صعودی است. هر چه سایه بالای کندل بلندتر باشد اعتبار کندل شوتینگ استار بیشتر است. این کندل در قله ها معمولا تشکیل می گردد. توجه شود که در زیر بادی کندل شوتینگ استار یا اصلا سایه ای وجود ندارد یا یک سایه بسیار کوچک وجود دارد.

بادی این کندل می تواند سفید یا مشکی باشد به عبارت دیگر کندل ستاره ثاقب می تواند صعودی یا نزولی باشد. در صورتیکه بادی کندل نزولی باشد اعتبار الگو بیشتر است.

کندل شوتینگ استار

کندل شوتینگ استار و تایید

برای تایید بیشتر می توان واگرایی اسیلاتور را نیز در قله بوجود آمده چک نمود.

روش دیگر برای گرفتن تایید نزولی بودن کندل بعد از کندل شوتینگ استار است. اما بهترین سیگنال تشکیل شوتینگ استار بر روی مقاومت است.

تشکیل چند شوتینگ استار پی در پی پایان روند صعودی را محتمل تر می کند.

چندین کندل شوتینگ استار

کندل پوشه یا کندل انگالفینگ یا کندل پوششی (Engulfing)

کندل انگالفینگ وقتی بر روی ناحیه حمایت یا مقاومت تشکیل می شوند نشان دهنده تغییر روند هستند.

بادی کندل انگالفینگ صعودی بادی یا بدنه کندل نزولی قبلی را پوشش می دهد.

بادی کندل انگالفینگ نزولی بادی یا بدنه کندل صعودی قبلی را پوشش می دهد.

پوشش بدنه یا بادی کندل قبلی و به اصطلاح انگالف شدن کندل قبلی نشان دهنده این است که قدرت نیروی مخالف در بازار بسیار زیاد شده است. یک هیجان جدید وارد بازار شده است.

نکته مهم یافتن نواحی حمایت و مقاومت و رصد شکل کندل بر روی این نواحی است. با این نوع تحلیل می توان جهت بازار را یافت.

کندل انگالفینگ

در تصویر بالا الگوی انگالفینگ نشان داده شده است. اگر توجه کنید کندل قبلی هم کندل قبل خود را انگالف کرده و معتبر نبوده است. علت آن اینست که در ناحیه مقاومتی و تشکیل یک کندل انگالف نزولی می تواند معتبر باشد. الگوی انگالفینگ در الگوهای کندل شناسی و کندل خوانی در میان تریدرها مهم در نظر گرفته می شود.

کندل شناسی ؛ کندل هنگینگ من یا مرد آویزان (Hanging man)

تشکیل این کندل در ناحیه مقاومتی می تواند پایان روند صعودی را نشان دهد. پس از آن ممکن است یک روند نزولی یا یک اصلاح ایجاد گردد. بادی کندل مرد آویزان یا دار آویز یا هنگینگ اگر نزولی باشد سیگنال قوی تر است. به عبارت دیگر رنگ کندل هنگینگ من مشکی تحلیل را معتبرمی کند.

کندل هنگینگ من

هر چه سایه زیر بدنه کندل بلندتر باشد الگو اعتبار بیشتری دارد. در بالای بادی کندل هنگینگ من یا سایه نیست یا سایه بسیار کوچکی وجود دارد. با توجه به اینکه سایه بلند در زیر بادی قدرت خریداران را نیز نشان می دهد توصیه می شود صبر شود تا کندل نزولی بعدی برای تایید بیشتر اتمام روند صعودی تشکیل شود تا تریدر با اطمینان بیشتری در جهت نزول وارد بازار شود.

نکته مهم تشکیل این الگو در ناحیه مقاومتی می باشد.

کندل مرد آویزان هنگینگ من

کندل شناسی ؛ کندل چکش معکوس (Inverted hammer)

در کندل شناسی و کندل خوانی هر کندل حاوی اطلاعاتی از قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان است. در صورتیکه کندل چکش معکوس در حمایت تشکیل شود می تواند ابتدای روند صعودی را نشان دهد. بادی می تواند سفید (صعودی) یا سیاه (نزولی) باشد. سایه کندل در بالای بادی است و هر چه بلندتر باشد اعتبار کندل بیشتر است. طول سایه حداقل دو برابر بدنه است.

اگر کندل صعودی باشد آغاز روند صعودی محتمل تر است.

کندل چکش معکوس

نکته مهم همانند دیگر الگوهای کندلی محل تشکیل آنهاست. یعنی ابتدا باید حمایت تشخیص داده شود و بعد کندل چکش معکوس در حمایت مورد توجه قرار گیرد. لازم و ضروریست که در تحلیل این الگو کندل تایید یعنی کندل صعودی بعد از آن تشکیل شود. زیرا سایه در بالای آن قدرت فروشندگان را نشان می دهد و قدرت فروشندگان قیمت بسته شدن کندل را پایین آورده است. بنابراین کندل بعدی حتما مورد بررسی قرار می گیرد. اگر کندل بعدی صعودی باشد ضعف فروشندگان و آغاز روند صعودی را نوید می دهد.

کندل دارک کلود کاور یا کندل ابر سیاه پوششی (dark cloud cover)

این کندل در ناحیه مقاومت نشانه ای از پایان روند صعودی می باشد. قیمت یا نرخ باز شدن این کندل از قیمت بسته شدن کندل قبلی بالاتر است. به عبارت دیگر یک گپ وجود دارد. فشار فروش در این کندل بسیار زیاد است و با قدرت قیمت یا نرخ در این کندل بیش از 50 در صد بادی کندل قبلی پایین می آید.

این کندل دارای بادی بزرگ نسبت به سایه ها می باشد و نزولی می باشد. سایه کوچک تر و بادی بلندتر بر اعتبار این کندل می افزاید.

کندل دارک کلود کاور ابر سیاه پوششی

کندل شناسی ؛ الگوی کندلی نفوذی (Piercing)

این الگو در حمایت و انتهای روند نزولی تشکیل می گردد. این الگو از دو کندل تشکیل می شود که کندل اول نزولی و کندل دوم صعودی می باشد.

کندل شناسی الگوی نفوذ

یکی از نشانه های الگوی پیرسینگ یا کندل نفوذی این است که قیمت یا نرخ باز شدن کندل صعودی پایین تر از قیمت یا نرخ بسته شدن کندل نزولی قبلی است. نشانه دیگر کندل صعودی این است که تا بیش از نصف کندل نزولی قبلی را پوشش می دهد. نشانه سوم کوچک بودن سایه بالای کندل صعودی در مقابل بدنه یا بادی کندل صعودی است.

می توان برای اطمینان بیشتر برای بازگشت قیمت منتظر تمام شدن یک کندل صعودی دیگر نیز ماند و پس از آن وارد بازار شد.

الگوهای کندل استیک

الگوهای کندل استیک

نمایش تغییرات قیمت از سالیان بسیار قبل همواره مورد توجه معامله گران و تجار بوده است. انواع مختلفی برای این نمایش وجود دارد که الگوهای شمعی، میله‌ای و خطی از جمله پرطرفدارترین و شناخته‌شده‌ترین انواع آن هستند. الگوهای شمعی برای اولین بار توسط تجار برنج ژاپنی مورد استفاده قرار می‌گرفت، بدین ترتیب در طی قراردادی این تجار سعی کردند تا قیمت بازگشایی و آخرین قیمت و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت دوره معاملاتی خود را مشخص کنند.

صدها سال بعد این استیو نیسون بود که در قالب کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی در چارت در سال 1991 برای اولین بار این الگوها را به معامله گران غربی معرفی کرد. این کتاب که در حدود 20 بخش تالیف شده است به معرفی انواع الگوهای شمعی و همچنین نام‌گذاری و معنای آنها پرداخته است و بدین ترتیب این سیستم شروع به گسترش محبوبیت خود در بین معامله گران غربی کرد.

استیو نیسون در مقدمه خود چنین بیان می‌کند: “مونهیسا هوما در بین تمام تجار برنج جزو معدود افرادی بود که می‌توانست رفتار آینده برنج را پیش‌بینی کند، هوما از بزرگترین تجار برنج به شمار می‌رفت که از این تکنیک در قرن 16 استفاده می‌کرده است.” همچنین در این کتاب اشاره‌ای به تاریخ آشفته و حاکی از جنگ ژاپن در قرون 14 تا 16 شده است و ذهنیتی که برای پیروز شدن در معامله‌گری باید بتوانید همانند یک ژنرال جنگی بیاندیشید، استراتژی معاملاتی داشته باشید و بر روانشناسی خود نیز مسلط باشید به گونه‌ای از آن فرهنگ آکنده از جنگ آن دوران سرچشمه گرفته است.

بنابراین در بسیاری از موارد اسامی که به الگوهای کندلی یا شمعی نیز داده شد حاکی از همین اسامی نظامی داشتند. برای مثال: الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در واقع حملات صبح و شام بوده‌اند، کندل سنگ قبر، کندل مرد دارآویز، کندل چکش، الگوی کندلی سه سرباز پیشرونده تنها تعدادی از مثال‌های این نوع به شمار می‌روند.

در این مقاله از فردانامه قصد داریم تا شما را به سفری پیرامون الگوهای کندلی ببریم، بنابراین با ما همراه باشید.

تعریف شمع‌ها یا کندل‌ها

کندل‌ها بر طبق قراردادی که انجام شده است به واسطه 4 قیمت تعریف می‌شوند: قیمت بازگشایی کندل، آخرین قیمت کندل، بیشترین قیمت کندل و همچنین کمترین قیمت کندل. با در دست داشتن این 4 قیمت شما می‌توانید هر کندلی بسازید. قوانین بسیار ساده‌ای بر آن حاکم است، اگر آخرین قیمت از قیمت بازگشایی بیشتر باشد کندل معمولا به رنگ سبز نشان داده می‌شود و یک کندل صعودی است (البته این رنگ صرفا یک قرارداد است و در محیط‌های مختلف به رنگ‌های مختلفی نشان داده می‌شود) و اگر برعکس این وضعیت را داشته باشیم کندل نزولی است که معمولا به رنگ قرمز نشان داده می‌شود.

همچنین اگر بالاترین یا پایین ترین قیمت خارج از بازه بین قیمت بازگشایی و آخرین قیمت باشد با خطی نازک نشان داده می‌شود که معمولا با اسامی مانند سایه و حتی فیتیله شمع خوانده می‌شوند. همچنین بخش مستطیلی شکل آن را نیز بدنه کندل می‌نامند. باید توجه داشته باشید که سایه شمع می‌تواند هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین شمع وجود داشته باشد.

دلیل شکل‌گیری الگوهای شمعی

با توجه به وضعیت قرارگیری این کندل‌ها در کنار هم امکان صحبت کردن پیرامون وضعیت حرکت بازار وجود دارد. در واقع تمام ابزارهای تکنیکال از جمله الگوهای شمعی را شاید بتوان دال بر ارزیابی صحت و سلامت روانی بازار دانست، بنابراین دقت کردن به الگوهای خاصی که در شرایط عدم سلامت کامل بازار شکل می‌گیرند می‌تواند در پیش‌بینی و بررسی وضعیت حرکت بازار مورد توجه قرار داد. برای مثال با شنیدن نام الگوی سیاه تاریک (Dark Cloud Cover) یا الگوی مرد دارآویز (Hanging Man) به سادگی پی خواهید برد که بازار در وضعیت مناسبی به سر نمی‌برد.

اگر بخواهیم الگوهای کندلی را تقسیم بندی کنیم می‌توان الگوهای تک کندلی و دو یا چند کندلی را تقسیم‌بندی منطقی برای این الگوها دانست. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوهای چند کندلی نیز در تایم فریم‌های مختلف و یا حتی با تکنیک تبدیل کندل می‌توانند به الگوهای تک کندلی تبدیل شوند.

در تحلیل این الگوهای کندلی باید به احساسات پشت یک کندل و محلی که الگوی مورد نظر ایجاد می‌شود بسیار توجه کرد. برای مثال تفاوت الگوی چکش و الگوی مرد دارآویز در این است که چکش در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و الگوی مرد دارآویز در انتهای یک روند صعودی در حالی که شاید از جهت رنگ و شکل یکسان باشند. در ادامه به نامگذاری بخضی از الگوهای شمعی کاملا شناخته شده خواهیم پرداخت.

الگوی نفوذی کندل
ردیف نام الگو اسم لاتین نوع الگو شکل الگو
1 چکش Hammer تک کندلی
2 چکش معکوس Inverse Hammer تک کندلی
3 مرد دارآویز Hanging man تک کندلی
4 ستاره ثاقب Shooting Star تک کندلی
5 دوجی سنگ قبر Grave stone تک کندلی
6 دوجی سنجاقک Dragon fly تک کندلی
7 دوجی (دارای انواع مختلفی است) Doji تک کندلی
8 الگوی پوشای صعودی و نزولی Engulfish دو کندلی
9 الگوی ابر سیاه Dark cloud cover دو کندلی
10 الگوی نفوذی Piercing pattern دو کندلی
11 ستاره صبحگاهی Morning star سه کندلی
12 ستاره شامگاهی Evening star سه کندلی
13 الگوی هارامی Harami دو کندلی
14 الگوی هارامی کراس Harami Cross دو کندلی
15 الگوی سه سرباز سفید Three white soldiers سه کندلی
16 الگوی سه کلاغ سیاه Three black crowns سه کندلی

تفسیر الگوهای کندلی

به طور کلی معمولا الگوهای کندلی را به دو نوع تقسیم می‌کنند که استیو نیسون نیز از همین رویکرد در کتاب خود بهره برده است. الگوهای کندلی برگشتی و الگوهای کندلی ادامه دهنده. اینکه الگوی نفوذی کندل توالی کندل‌ها به چه ترتیبی باشد می‌توان مشخص کننده جو حاکم در بازار یا به عبارت ساده‌تر خرسی یا گاوی بودن بازار را به دست آورد. هر کدام از این الگوهای کندلی sentiment یا احساسی را در بازار ارائه می‌دهند که می‌توان بر اساس آن وارد موقعیت‌های خرید یا فروش شد.

توجه داشته باشید که هر کدام از الگوهای ارائه شده در جدول مفهوم خاصی را در نمودار القا می‌کند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره می‌شود.

الگوی چکش و مرد دارآویز

الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود. از نظر ظاهری بدنه خیلی کوچکی و سایه‌ای بسیار بلند دارد. رنگ بدنه در این کندل معمولا اهمیت زیادی ندارد اما اگر بدنه سبز رنگ باشد می‌تواند نمود قدرت بیشتری را داشته باشد.

بهترین حالت برای ظهور این کندل شرایطی است که بدنه در حدود و دامنه کندل‌های دیگر ظاهر شود و سایه آن پایین‌تر از روند کندل‌های قبلی باشد. عبارت ژاپنی که برای کندل چکش مورد استفاده قرار می‌گیرد تاکوری است، تاکوری ابزاری است که برای اندازه‌گیری عمق آب استفاده می‌شود. بنابراین اگر این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود به این معنی است که احتمال به انتها رسیدن حرکت قبلی وجود دارد.

اگر بخواهیم به طور خلاصه ویژگی‌های یک کندل چکش قدرتمند را بیان کنیم:

  1. رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما بدنه باید در مقابل سایه کوچک باشد.
  2. سایه پایین باید به اندازه کافی بلند بوده و سایه بالایی کوچکی داشته باش یا اصلا نداشته باشد.
  3. سایه پایین حداقل باید به اندازه دو برابر بدنه باشد.

تمام نکات گفته شده در بالا پیرامون کندل مرد دارآویز نیز صحت دارد فقط باید توجه داشته باشید که الگوی مرد دارآویز در انتهای روند صعودی ظاهر می‌شود و اگر رنگ بدنه کندل قرمز باشد این الگو قدرت بیشتری پیدا می‌کند.

الگوی پوشای نزولی و صعودی

الگوی پوشا یا Engulfish Pattern را می‌توان یکی از قدرتمندترین الگوهای کندلی دانست. در علم ترکیب کندل‌ها می‌دانیم که جمع کردن دو کندل مطرح شده تبدیل به همان الگوی چکش با بدنه کوچک خواهد شد. الگوی پوشا الگویی دو کندلی است که از دو کندل با رنگ مختلف تشکیل شده است. منطقه این است که کندل دوم در جهت خلاف حرکت کندل قبلی شکل می‌گیرد و تمام دامنه کندل قبلی را می‌پوشاند.

اگر به طور مشخص بخواهیم راجع به الگوی پوشای صعودی صحبت کنیم در ابتدا باید توجه کنیم که این الگو باید در انتهای روند نزولی و در جایی که پتانسیل برگشت قیمت وجود دارد یا به اصطلاح در ناحیه PRZ قرار داریم. سپس این الگوی دو کندل شامل یک کندل نزولی است که می‌تواند سایه داشته باشید یا نداشته باشد و سپس یک کندل (اگر از نوع ماروبوزو باشد ایده‌آل است) تمام دامنه حرکت کندل قبل را تحت پوشش قرار می‌دهد و کندلی صعودی است.

این الگوی کندلی از نوع الگوی برگشتی است و در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته می‌شود. توجه داشته باشید همانطور که گفته شد کندل باید در روند کاملا مشخص صعودی و نزولی باید قرار گرفته باشد. حال هرچقدر اختلاف نسبت بدنه روز اول به روز دوم بیشتر باشد این الگو قدرت زیادی دارد.

در حالت الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfish Pattern داستان بر عکس است و همین مسائل باید در انتهای روند صعودی ایجاد شود و رنگ کندل‌‌های اول الگوی نفوذی کندل و دوم نیز متفاوت باشد.

کلام آخر

الگوهای کندلی مبحثی بسیار محبوب در حوزه تحلیل تکنیکال و نمودار خوانی است و آشنایی با زبان کندل‌ها می‌توان راه تحلیل‌گری و معامله گری را برای شما بسیار هموار سازد. در مقالات دیگری به دیگر انواع الگوهای کندلی نیز خواهیم پرداخت. توصیه می‌کنم مقالات فردانامه در حوزه الگوهای کندلی مطالعه بکنید و اگر موضوعی بود که در این مقاله بدان اشاره نشده الگوی نفوذی کندل بود حتما آن را با ما در میان بگذارید.

آموزش کندل شناسی در تحلیل تکنیکال

کندل شناسی

کندل شناسی به علم بررسی رفتاری کندل‌ها گفته می‌شود. هر کندل دارای چهار مشخصه می‌باشد (قمیت آغازین، قیمت پایانی، بدنه کندل سایه). علاوه برموارد ذکر شده در هر کندل اطلاعاتی به صورت نهان موجود می‌باشد که در این مقاله به آن‌ها می‌پردازیم.

کندل شناسی

هر کندل نماینده یک دوره معاملاتی (مثلا یک روز) می‌باشد در واقع در آن اطلاعاتی بسیار مهمی نهفته می‌باشد. این اطلاعات شامل رفتار معامله گران و خواسته‌های آن‌ها از آینده سهم می باشد به مثال‌هایی زیر توجه نمایید. سهم x در طول معاملات روز، هر بار به صف فروش می‌رسد قدرت خریدارن بیشتر می‌شود و باعث خروج سهم از آن ناحیه می‌شود. این رفتار معامله گران به این معنی است سهم مورد نظر توانایی رشد قابل قبولی دارد و خریداران علاقه دارند این سهم را در قیمت‌های ازران‌تر بخرند.

به کندل زیر توجه نمایید:

کندل شناسی

همانگونه که در شکل بالا مشاهده می‌کنیم در کندل مورد نظر با کم شدن قیمت در روز معاملاتی, خریدارن اقدام به خرید در این سطح قمیت داشته‌اند. در واقع توقع معامله گران رشد سهم مورد نظر است که باعث ایجاد کندل فوق شده است. بطورکلی هرگاه سایه کندل ما بسیار بیشتر از بدنه کندل باشد جهت حرکت آینده سهم مخالف جهت سایه می‌باشد در واقع اگر سایه بلند پایین, ادامه حرکت مثبت و اگر سایه بلند بالا, ادامه حرکت منفی را نشان می‌دهد.

کندل شناسی

در شکل فوق همانگونه که مشخص شده هر چقدر سطح قیمتی بالاتر می‌رود معامله گران تمایل به فروش بیشتری دارند که این تمایل خود را در شکل کندل به نمایش گذاشته است. همانگونه که قبلا گفته شد جهت ادامه روند در جهت عکس سایه کندل می‌باشد. حال به بررسی کلی الگوهای کندلی می‌پردازیم. مهمترین ویژگی‌های سیستم کندلی تشکیل الگوهای کندلی است که در زیر به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

نمودارهای شمعی در دسته بهترین نمودارهای مورد علاقه تحلیلگران علم تکنیکال قرار می­‌گیرند. برجسته­ترین ویژگی شمع‌­ها طول بدنه­شان است که وضعیت بازار را در آن بازه زمانی به خوبی به تصویر می­‌کشد. از این رو، این نمودارها از زمان پیدایش تاکنون، بسیار مورد توجه قرار گرفته‌­اند. هر شمع، چهار نقطه از قیمت را نشان می­‌دهد که این نقاط شامل نقطه آغازین قیمت در آن بازه زمانی، نقطه بسته شدن سهم، حداکثر و حداقل قیمت می­‌باشد. هرچقدر فاصله میان نقطه باز شدن و بسته شدن بیش­تر باشد، خرید و فروش در آن محدوده زمانی هیجانی‌­تر است چرا که سهم، قیمت­‌ها متفاوتی را تجربه کرده است.

دقیقا بر عکس این حالت، یعنی نزدیک بودن قیمت ابتدایی با قیمت پایانی بیانگر این است که خریداران و فروشندگان بر ارزش دارایی توافق دارند و درگیری کمتری با یکدیگر دارند خواهد بود. حداکثر و حداقل قیمت سهم که ممکن است بصورت میله­‌های باریکی در خارج از بدنه نمایش داده شوند که این میله­‌ها سایه نامیده می­‌شوند. از نظر تحلیلگران ژاپنی، بدنه اهمیت بیشتری نسبت به سایه‌­ها دارد. بسته به اندازه بدنه، وجود یا عدم وجود سایه، طول بدنه نسبت به سایه و مثبت (شمع سفید) یا منفی (شمع سیاه) بودن شمع­‌ها طی یک الی چند واحد زمانی، نام­‌ها و الگوهای متفاوتی برای آن­‌ها در نظر گرفته شده است. برخی از این الگوها ماهیتی بازگشتی و برخی دیگر ماهیتی تحکیمی (یا تداوم روند) دارند. الگوهای بازگشتی (الگوی نفوذی کندل الگوهای تغییر روند)، روند سهم را پس از ایجاد الگو تغییر می‌­دهند اما الگوهای تحکیمی، روند پیشین سهم را ادامه­ خواهند داد.

انواع شمع ­ها

  • Long Days: شمع­هایی به بدنه­‌های بلند و سایه­‌های کوتاه.
  • فرفره: شمع­‌هایی به بدنه­‌های کوچک و سایه­‌های بلند.
  • دوجی: شمع‌­هایی بدون بدنه اما سایه‌­هایی بلند.

کندل شناسی

  • Marubozu: شمع­‌هایی که در ابتدا یا انتهای آغاز آن، سایه‌­ای وجود ندارد.

کندل شناسی

انواع آرایش شمع‌­ها منجر شد تا در دسته­ بندی‌­های مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.

الگوهای تک شمعی

الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته

الف) الگوی چکش و چکش برعکس در انتهای یک روند نزولی تشکیل می­‌شوند و فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، نوید آغاز یک روند صعود را به سهم می‌­دهند. البته در صورتی که رنگ شمع سفید باشد، احتمال صعود بیشتر خواهد بود.

کندل شناسی

ب) الگوی مرد به دار آویخته در انتهای یک روند صعودی تشکیل می­‌شوند و همانند دو الگوی قبلی، فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، شروع­کننده یک روند نزولی در سهم خواهد بود. در صورتی که رنگ شمع سیاه باشد، احتمال نزول بیشتر می­‌شود.

چکش‌­ها و مرد به دار آویخته باید ویژگی‌­های زیر را داشته باشد:

  • طول سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه اصلی باشد.
  • سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.

لازم به ذکر است که هر سه الگو، بازگشتی­اند.

الگوهای دو شمعی

الگوی پوشای صعودی و نزولی

این الگو از دو شمع با رنگ­‌های متضاد به وجود می آید و جزو الگوهای بازگشتی می‌­باشند.

الف) الگوی پوشای صعودی در حالی به وجود می­آید که بازار روندی نزولی را طی می­‌کند تا این که بدنه اصلی یک شمع سفید، کل بدنه اصلی شمع سیاه قبل از خود را می­‌پوشاند. این الگو نشان می­‌دهد که فشار خرید بر فروش غالب شده است.

ب) الگوی پوشای نزولی نیز در شرایطی به وجود می­‌آید که بازار در یک روندی صعودی را قرار دارد اما بدنه اصلی یک شمع سیاه، کل بدنه اصلی شمع سفید پیش از خود را می‌­پوشاند. این الگو نشان می­‌دهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب شده است.

لازم به ذکر است که وجود دو فاکتور همراه با الگوی پوشا، اهمیت و احتمال وقوع بازگشت را افزایش می­‌دهد:

  • شمع اول در الگوی پوشا بدنه اصلی کوچک و شمع دوم، بدنه اصلی خیلی لندی داشته باشد.
  • حجم معاملات روی شمع دوم الگوی پوشا به شدت زیاد باشد.

ابر سیاه و الگوی نفوذی

الگوی ابر سیاه و نفوذی همانند الگوی قبل از دو شمع با رنگ­‌های متفاوت تشکیل می­‌شوند. الگوی ابر سیاه زمانی که در سقف به نوعی تراکم ایجاد می­‌شود، قابل شناسایی است. اولین شمع از این الگو، شمع سفیدی با بدنه بلند است. در بازه زمانی بعد، قیمت بالاتر از بالاترین قیمت روز قبل باز می‌شود اما پایین تر از ابتدای روز قبل بسته می­‌شود. هرچقدر نفوذ شمع سیاه در شمع سفید بیش­تر باشد، استحکام الگو بیشتر است. برخی تحلیلگران نفوذ ۵۰ درصدی شمع سیاه در شمع سفید را، شرط اعتبار این الگو می­‌دانند.

الگوی نفوذی از طرف دیگر، معکوس الگوی ابر سیاه و یک الگوی بازگشتی کف است. قسمت حساس این الگو آن است که انعطاف­ پذیری در رابطه با نفوذ ۵۰ درصدی شمع سفید درون شمع سیاه اندکی کمتر است. به عبارت دیگر، شمع سفید حتما می­‌بایست حداقل نیمی از ابر سیاه را بپوشاند در غیر این صورت، الگو می‌­تواند حتی در دسته الگوهای ادامه­ دهنده یا تحکیمی به شمار رود.

الگوهای سه شمعی

ستاره صبحگاهی و عصرگاهی

ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی کف است یعنی در یک بازار نزولی رخ می­‌دهد. به این دلیل نام آن ستاره صبحگاهی نامیده شده که نشانه صعود قیمت است. این الگو با شمع بلند سیاه شروع شده و شمع بعدی آن بدنه کوچکی دارد که با فاصله از بدنه شمع قبلی تشکیل می‌­شود. شمع سوم یک شمع سفید است با بدنه‌­ای در حدود بدنه شمع اول. در حقیقت این الگو به معنای برتری یافتن فشار خرید در بازار است.

ستاره عصرگاهی دقیقا عکس ستاره صبحگاهی، نشانه نزول بازار است. در شکل مطلوب الگوی ستاره عصرگاهی، لازم است بین بدنه شمع اول و بدنه شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم، شکاف وجود داشته باشد.

این دو الگو همانند الگوهای قبل هستند با این تفاوت که اگر شمع دوم دوجی باشد، این دو الگو اخطار قوی­تری برای تغییر روند می­‌باشد.

کندل شناسی

در انتهای یک روند نزولی اگر بعد از یک شمع سیاه قوی، ستاره دوجی با فاصله زیاد از شمع قبل تشکیل می­‌شود.، زمانی اخطار برگشت تایید می­‌شود که بعد از ستاره دوجی، یک شمع بزرگ سفید که بدنه آن نتواند در شمع سیاه پیشروی کند، ایجاد شود. دراین حالت، اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود می­‌آید. این الگو، کودک رها شده صعودی یا سقف نام دارد اما احتمال رخداد آن در بازار معاملات بسیار کم است. عکس این حالت نیز، الگوی کودک رها شده نزولی یا کف نامیده می­‌شود.

کندل شناسی

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگرچه مطالعه تمامی حالات محتمل برای شمع­‌ها لازم است اما تحلیل دانش کندل­‌ها به تنهایی کافی نیست و استفاده از خطوط روند، حمایت و مقاومت، کانال­‌ها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در اولویت اول قرار دارند. از شمع­‌ها در قسمت­‌های حساس سهم به عنوان مهر تاییدی بر پیش­بینی آن هم نه در بلند مدت می‌­توان استفاده نمود.

انواع الگوهای دو کندلی و سه کندلی

الگوهای دو کندلی به الگوهایی گفته می شود که از دو شمع تشکیل می شود و معیارهایی که برای تحلیل روی آن ها انجام می شود با در نظر گرفتن هر دو کندل در کنار یکدیگر است.

برای پیش بینی روند در الگوهای دو شمعی به رنگ و نوع شمع دوم دوم توجه کنید. اگر شمع دوم سفید رنگ و نزولی باشد روندی که در انتظار سهم است صعودی است و اگر رنگ کندل دوم سیاه و نزولی باشد، ما شاهد یک روند نزولی خواهیم بود.

الگوهای دو شمعی

نمونه ای از الگوهای دو شمعی

به طور مثال در تصویر بالا رنگ کندل دوم قرمز رنگ است و بنابراین اگر این دو کندل در نمودار یک سهم مشاهده شود، انتظار داریم که روند قیمتی نماد در ادامه نزولی شود.

الگوی بولیش اینگولفینگ و یا پوشش دهنده صعودی

این نوع الگو از دو کندل سفید و سیاه تشکیل شده است (سبز و قزمز) که شمع صعودی کل شمع نزولی را پوشش داده است. پس از این الگو انتظار داریم که روند قیمتی صعودی شود. اسم دیگر این الگو، الگوی پوشش دهنده صعودی است.

الگوی پوشش دهنده صعودی

الگوی بیریش اینگولفینگ یا پوشش دهنده نزولی

این الگو در دسته الگوهای نزولی قرار دارد، به این معنا که هر جا این الگو مشاهده شود در ادامه روند شاهد نزول قیمت خواهیم بود. شمع اول سفید (سبز) رنگ و شمع دوم سیاه (قرمز) رنگ است، شمع قرمز رنگ به طور کامل بدنه شمع سبز رنگ را پوشش می دهد.

پوشش شمع سبز رنگ توسط شمع قرمز رنگ از سیگنال های فروش و یا خروج از سهم است چرا که رنگ کندل دوم تعیین کننده ادامه روند است. اسم دیگر این روند پوشاننده نزولی است.

الگوی پوشاننده نزولی

الگوی بولیش هارامی و یا هارامی صعودی

این الگو در جایی تشکیل می شود که روند قرار است از نزولی به صعودی تغییر پیدا کند. یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی کوچک اجزای تشکیل دهنده این الگو هستند.

رنگ کندل دوم در این الگو سبز رنگ است و بنابراین روند صعودی پس از ظاهر شدن این الگوها در انتظار سهم است.

الگوی بولیش هارامی یا هارامی صعودی

الگوی بولیش هارامی یا هارامی صعودی

الگوی بیریش هارامی یا هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی دقیقا برعکس هارامی صعودی است. در این الگو یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی بسیار کوچک داریم و چون رنگ شمع دوم سبز رنگ است بنابراین پس از این الگو شاهد روند صعودی سهم خواهیم بود.

الگوی هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی

نکته ای که در مورد الگوهای دو شمعی باید به آن توجه شود این است که حتما دو عدد شمعی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند باید در دو رنگ متضاد باشند.

به این معنا که رو شمع نزولی و صعودی در کنار یکدیگر الگوهای دو کندلی را تشکیل می دهند و شمع های هم رنگ نشان دهنده سیگنال خاص خرید و یا فروش نیستند.

الگوی دارک کلود و یا ابر سیاه

این الگو از دو کندل تقریبا هم اندازه تشکیل می شود که رنگ شمع اول سبز رنگ و صعودی و رنگ شمع دوم قرمز رنگ و نزولی است. شمع دوم که نزولی است در سطحی بالاتر از شمع اول صعودی تشکیل می شود. این الگو در انتهای روند صعودی و ابتدای روند نزولی شکل می گیرد.

نکته ی قابل توجه این است که کندل قرمز رنگ دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه کندل سبز رنگ را پوشش دهد.

الگوی ابر سیاه پوششی

الگوی ابر سیاه پوششی

الگوی پیرسینگ و یا ابر نفوذی

این الگو بر خلاف الگوی ابرسیاه پوششی شکل می گیرد. کندل اول قرمز رنگ و شمع دوم سبز رنگ است.

این الگو نشان دهنده پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است چرا که رنگ کندل دوم سبز رنگ و صعودی است. در این الگو نیز لازم است که شمع دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد.

الگوی نفوذی

الگوهای سه کندلی

به الگوهایی گفته می شود که از سه شمع تشکیل شده اند و برای تحلیل کردن آن ها لازم است که حتما سه شمع در کنار یکدیگر باشند.

الگوی مورنینگ استار و یا ستاره صبحگاهی

این الگو از سه شمع تشکیل شده است، دو شمع سبز رنگ و یک شمع قرمز رنگ، شمع اول نزولی و دو شمع بعدی صعودی هستند.

به این دلیل که رنگ شمع آخر سبز رنگ است بنابراین ما پس از مشاهده این الگو می توانیم پیش بینی کنیم که روند صعودی در انتظار سهم است. شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است.

الگوی ستاره صبح گاهی

الگوی ستاره صبح گاهی

الگوی ستاره عصرگاهی یا ایونینگ استار

این الگو در پایان روند صعودی و شروع روند نزولی شکل می گیرد و انتظار داریم که قیمت سهم پس از ظهور این الگو کاهش یابد. رنگ کندل اول در این الگو سبز و رنگ شمع سوم قرمز رنگ است.

شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است. نکته قابل توجه این است که کندل سوم باید حداقل پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد که اعتبار این الگو سه شمعی افزایش یابد.

نکته بسیار مهم در مورد الگوهای سه شمعی این است که رنگ بدنه شمع وسط در الگو بی تاثیر است و نزولی و یا صعودی بودن شمع در تحلیل شمع اثری نخواهد داشت.

الگوی ستاره عصر گاهی

الگوهای دوجی

از دیگر الگوهایی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند می توان به الگوهای دوجی اشاره کرد.

ویژگی منحصر به فرد الگوهای دوجی این است که قیمت سهم در نهایت و پس از آن که نوسان های بسیاری را در تایم فریم مشخص شده دنبال می کند در قیمت ثابتی باز و در همان قیمت بسته می شود.

از انواع این الگوها می توان به الگوهای زیر اشاره کرد:

الگوی سنگ قبر، الگوی دوجی طبیعی، الگوی دوجی سنجاقک شکل

مشخصه این الگوها این است که باعث تغییر روند می شوند، یعنی اگر در یک روند صعودی ظاهر شوند آن را به نزولی تغییر می دهند و اگر در یک روند نزولی شکل بگیرند باعث تغییر روند به صعودی خواهند شد. نوع دوجی در تغییر روندها موثر نیست و هر کدام از آن ها که در نمودار قیمتی ظاهر شود تغییر روند صورت می گیرد.

آموزش کندل شناسی و استراتژی های مبتنی بر کندل استیک

کندل استیک یا نمودار شمعی، یکی از انواع نمودارهای پر استفاده در تحلیل تکنیکال است که مشابه سایر نمودارها، تغییرات قیمتی سهام را نشان می‌دهد. کندل استیک برای اولین بار توسط ژاپنی‌ها مورد استفاده قرار گرفت. از همین رو به آن نمودار شمعی ژاپنی نیز گفته می‌شود. تحلیلگران با یادگیری اصول کندل شناسی می‌توانند از روی شکل کندل ها، رفتار فروشندگان و خریداران یک سهم را بررسی کنند. در تصویر زیر با اطلاعاتی که هر کندل استیک در بر دارد، آشنا می‌شویم.

استراتژی‌های ورود بر اساس کندل استیک

هدف از به‌کارگیری سیگنال‌های کندل استیک یا نمودار شمعی این است که تا حد ممکن از احتمالات به نفع خود بهره ببرید. ما با بررسی کندل‌ها به‌دنبال گرفتن سیگنال برای ورود به سهم یا خروج از آن هستیم.

بهترین استراتژی خرید

بهترین استراتژی سرمایه‌ گذاری این است که سهام ارزنده‌ای را در پایین‌ترین وضعیت خود بخرید. بالاترین و پایین‌ترین قیمت هر سهم را می‌توانیم با کشیدن سطوح حمایتی و مقاومت هر سهم در نمودار بلندمدت آن به‌ دست‌آوریم. برای افزایش احتمال سودآوری در خرید سهام، می‌بایست به سهامی ورود کنید که خریداران بیشتری دارد. برای این کار بهتر است علاوه بر تحلیل تابلوی سهم به کمک دانش تابلوخوانی، به بررسی کندل استیک ها با استفاده از اصول کندل شناسی بپردازید.

افراد تمایل دارند سهم را در کف قیمتی خریده و در سقف قیمتی بفروشند. به کمک بررسی نمودارهای کندل استیک، نه به صورت قطعی، ولی به طور تقریبی می‌توان به این هدف دست یافت.

سیگنال خرید با استفاده از کندل استیک

تحلیل‌گران با استفاده از اندازه بدنه و سایه کندل ها به بررسی، تحلیل و پیش‌بینی ادامه روند سهام می‌پردازند. سیگنال‌های نمودار شمعی نشان‌دهنده یک تغییر احتمالی در جهت روند می‌باشند. میزان‌ حضور خریداران، عامل مهمی در تعیین شدت این تغییر جهت خواهد بود.

در نمودار کندل استیک، هر کندل نشان‌دهنده اطلاعات قیمتی یک روز از ساعت ۹ تا ۱۲:۳۰ است. زمانی که می‌خواهیم کندلی را مورد بررسی قرار دهیم، بایستی در وهله اول به کندل قبل از آن، سپس به کندل تشکیل‌شده بعد از آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

در هر روزی که کندل ایجاد می‌شود، چهار سناریو ممکن است رخ دهد.

چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل

اصول کندل شناسی – چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل

سناریو اول

کندل سبز و مثبت با بدنه تقریبا بزرگ بعد از یک کندل قرمز نزولی ایجاد شود. در این حالت پایین‌ترین قیمت کندل سبز بیشتر از بالاترین قیمت کندل نزولی قبل از خود است. این اتفاق بیانگر آن است که خریداران حضور فعالی دارند و این نشان از یک سیگنال خرید معتبر می‌دهد.

سناریو دوم

روند کلی سهام مثبت است اما قیمت آغازین کندل صعودی، پایین‌تر از قیمت آغازین کندل قبلی است. اگر سیگنال خرید به وسیله خریدهای گسترده ایجاد شده باشد، شاید ورود به سهم، معتبر و خالی از اشکال باشد. سعی کنید نحوه رفتار سهام و سهامداران را در چند دقیقه ابتدایی بازگشایی و از طریق تابلوی معاملاتی بررسی کنید. اگر هیچ نشانه‌ای از فروش حداکثری و غیرمنطقی وجود نداشته باشد و باقی بازار نیز وضعیت متعادلی داشته باشد، می‌توانید به‌صورت پله‌ای به سهم ورود کنید.

سناریو سوم

کندل سبز ایجادشده نشان‌دهنده بازگشایی ضعیف (بدنه کوچک کندل استیک نشان‌دهنده حجم کم معاملات) ولی با قیمتی بالاتر از قیمت آغازین روز قبل است. این سناریو تا حدودی شبیه به سناریو اول است. با این تفاوت که در اینجا حجم معاملات کندل صعودی کم و نوسانات قیمتی باعث همپوشانی سایه‌های دو کندل شده‌است. در این حالت خریداران هنوز حضور دارند اما وضعیت نماد مورد نظر خوب نیست. این نوع کندل‌ها به خریداران سیگنال احتیاط را می‌دهند.

سناریو چهارم

بدترین سناریو ممکن در کندل شناسی این است که کندل‌ها نزولی بوده و قیمت آغازین کندل پایین‌تر از قیمت پایانی روز قبل باشد. در این صورت تصمیم‌های زیادی باقی نمی‌ماند. در چنین موقعیتی ورود به سهم اشتباه است.

بهترین زمان برای بررسی کندل استیک ها

بسیاری از معامله‌گران معتقدند که بهترین زمان برای بررسی کندل‌ها و تصمیم‌گیری براساس آنها، در یک ساعت اول و آخر زمان معاملات است. زیرا حدود ۶۰ درصد از معاملات روزانه در این بازه زمانی رخ می‌دهد. بررسی‌هایی که سرمایه‌گذاران در روز قبل انجام داده‌اند، در طول یک ساعت اولیه گشایش بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد و این بهترین زمان بهره‌گیری از سیگنال‌های نمودار شمعی است.

یک قانون کلی در کندل شناسی برای افزایش اطمینان سودآوری سرمایه‌گذاری این است که اگر قیمت بسته شدن سهم در روز ورود به آن (یک روز پس از شکل‌گیری سیگنال خرید) کمتر از نصف بدنه شمعی باشد که در روز قبل تشکیل شده، آن سرمایه‌گذاری را متوقف کنید و بدون توجه به حد ضرر تعریف شده، با کمترین ضرر سهام خریداری‌شده را بفروشید. این کندل نشان می‌دهد که فروشندگان هنوز بر خریداران غالب هستند و دلیلی که برای خرید این سهم داشتید را خنثی می‌کند. اما همچنان منتظر ظاهر شدن سیگنال خرید باشید و اگر چنین شد، دوباره وارد معامله شوید.

سیگنال‌هایی که از طریق کندل‌ها به‌دست می‌آیند، با فرمول عددی محاسبه نشده‌اند و نمی‌توان قیمت خرید را با استفاده از فرمول به‌دست آورد. تصمیم نهایی کاملا منوط به شخص تحلیل‌گر و سرمایه‌گذار است.

استفاده از الگوهای کندل استیک برای خرید و فروش

الگوهای کندلی ارتباط تنگاتنگی با شکل کندل‌ها دارند. تحلیل‌گران می‌توانند با استفاده از کندل‌ها، الگو را تشخیص داده و از این طریق روند آتی سهم را پیش‌بینی کنند.

الگوهایی مانند:

  • هارامی (Harami)
  • دوجی (Doji)
  • هیکن آشی (Heikin-Ashi)
  • پوشا یا اینگالف (Engulfing)
  • الگوی نفوذی (Piercing)
  • ماروبزو (Marubozu)
  • چکش (Hammer)
  • مرد دارآویز یا هنگینگ من (Hanging Man)
  • چکش معکوس (Inverted Hammer)
  • ستاره ثاقب (Shooting Star)
  • ستاره صبحگاهی (Morning Star)
  • سه ستاره صعودی
  • و …

در ادامه به طور خلاصه به بررسی ساختار برخی از الگوهای کندل استیک و نکات مربوط به آن‌ها پرداخته می‌شود.

آشنایی با برخی از الگوهای کندل استیک پر کاربرد

اصول کندل شناسی – الگوهای کندل استیک

  • اگر دوجی بعد از ماروبزو قرمز دیده شود، نشان می‌دهد که فروشندگان سهم کم هستند و همین امر می‌تواند سیگنال خرید باشد.
  • اگر «چکش» یا «چکش معکوس» با رنگ سبز در روند نزولی تشکیل شود، احتمال صعودی شدن روند افزایش پیدا می‌کند. بدین معنی که قیمت سهم افزایش پیدا خواهد کرد.
  • الگوی هارامی شامل دو کندل در کنار هم است. اگر کندل دوم سبز و در انتهای روند نزولی تشکیل شود، سیگنال خرید خواهد بود. البته مهمترین پیش‌بینی پس از دیدن این الگو، کند شدن روند حرکت نمودار قیمتی است.
  • تشکیل الگوی ستاره صبحگاهی نشان از پایان الگوی نفوذی کندل روند نزولی و شروع روند صعودی است و سیگنال خرید خواهد بود. ستاره صبحگاهی از سه کندل تشکیل شده‌ است.
  • الگوی سه ستاره صعودی نیز از سه شمع تشکیل شده است. اگر بین شمع اول و دوم، یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، احتمالا در ادامه، تغییر روند از نزولی به صعودی را مشاهده خواهیم کرد.

الگوهای کندل استیک برای خرید

اصول کندل شناسی – الگوی کندل استیک اینگالف

  • شمع فراگیر صعودی یا اصطلاحا الگوی اینگالف (Bullish Engulfing pattern) از اثرگذاری بالایی برخوردار است. با دیدن این شمع در نمودار کندل استیک چنین برداشت می‌شود که خریداران با قدرت در حال ورود به سهم هستند. حتی برای برخی تحلیل‌گران، ظهور این کندل به تنهایی نشان از صعود قیمت و سیگنال خرید است. این الگو از یک کندل در انتهای روند تشکیل شده که بدنه بزرگی دارد، به نحوی که چندین کندل قبل از خود را پوشش می‌دهد.

آنچه بهتر است درباره کندل شناسی مرور کنیم

توانایی بررسی نحوه گشایش یک سهام پیش از این که بازار بازگشایی شود، می‌تواند موقعیت سرمایه‌گذار را بطور قابل توجهی ارتقاء دهد و علاوه بر سودآوری بیشتر، از معاملات پرریسک نیز جلوگیری کند. وارد شدن به یک معامله شامل مجموعه‌ای از تحلیل‌ها است. همانطور که تصمیم شما برای آنکه امروز چه لباسی بپوشید، شامل بررسی‌های متعددی مثل بررسی گزارش آب و هوا، دما و … است، بایستی برای ورود به هر سهم نیز از چندین فاکتور برای بررسی آن استفاده کنید. در این مقاله سعی کردیم به جزئیات بیشتری از کندل استیک ها یا همان نمودارهای شمعی بپردازیم و در مورد نقاط قیمتی امن‌تر برای ورود با توجه به شکل کندل ها صحبت الگوی نفوذی کندل کنیم.

سوالات پرتکرار کندل شناسی

کندل استیک یا نمودار شمعی، یکی از انواع نمودارهای پر استفاده در تحلیل تکنیکال است که مشابه سایر نمودارها، تغییرات قیمتی سهام را نشان می‌دهد. کندل استیک برای اولین بار توسط ژاپنی‌ها مورد استفاده قرار گرفت. از همین رو به آن نمودار شمعی ژاپنی نیز گفته می‌شود.

تحلیلگران تکنیکال با یادگیری اصول کندل شناسی می‌توانند از روی شکل کندل ها، رفتار فروشندگان و خریداران یک سهم را بررسی کرده و فرصت های سرمایه گذاری را شناسایی کنند.

بسیاری از معامله‌گران معتقدند که بهترین زمان برای بررسی کندل‌ها و تصمیم‌گیری براساس آنها، در یک ساعت اول و آخر زمان معاملات است. زیرا حدود ۶۰ درصد از معاملات روزانه در این بازه زمانی رخ می‌دهد. هچنین بررسی‌هایی که سرمایه‌گذاران در روز قبل انجام داده‌اند، در طول یک ساعت اولیه گشایش بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.