- ایجاد دقیق تجزیه و تحلیل کسب و کار (طرح مشکلات، فرصتها و راهحلهای دستیابی به موفق در کسب و کار)
- بودجهبندی
- برنامهریزی و مدیریت برنامه ریزی
- تحلیل مغایرتها
- گزارش نویسی
- تعریف الزامات تجاری و گزارشدهی به ذینفعان
مهندسی فروش چیست؟
مهندسی فروش ترکیبی از فروش و مهندسی است که در بازارهای صنعتی و تجاری وجود دارد. تصمیم گیری برای خرید در این بازارها متفاوت از تصمیماتی است که در زمینه های دیگر انجام می شود.
تصمیم گیری ها در حوزه های صنعتی و حرفه ای بیشتر مبتنی بر اطلاعات فنی و تجزیه و تحلیل منطقی است و کمتر به سبک و یا مد روز توجه می شود.
بنابراین، فروش در این بازارها نمی تواند به روشهای فروش معمول محدود شود و در عوض به اطلاعات فنی و حل مسئله متکی است تا خریداران ترغیب شوند برای خریداری محصولات یا خدمات فروشنده در جهت تامین نیازشان هزینه کنند.
مهندس فروش کیست؟
بدین تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ ترتیب یک مهندس فروش “فروشنده ای است که مهندسی فروش بلد است ” یا “مهندسی است که می داند چگونه سیستم های مهندسی را بفروشد”. یک مهندس فروش نه تنها می فروشد بلکه مشاوره و پشتیبانی هم می دهد. مهندس فروش ممکن است توسط یک تولید کننده، توزیع کننده یا شرکت های مشاوره مهندسی به کار گرفته شود.
مهندسین فروش در بسیاری از شرکت ها و صنایع در سراسر جهان عضو مهمی از تیم فروش هستند. مهندسان فروش موفق باید در زمینه های زیر هم مهارت های موازی لازم را کسب کنند:
- مهارت های کسب و کار
- مهارت های ارائه تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ محصول
- ایجاد روابط با مشتری
- تدوین استراتژی تعامل با مشتریان
- درک کامل از صنعت هدف
بسیاری از شرکت ها در پیدا کردن یک مهندس فروش که علاوه بر داشتن دانش فنی گسترده این خصوصیات را هم داشته باشد، دچار مشکل هستند.
بسیاری از محصولات و خدمات خریداری شده توسط شرکت ها و موسسات بزرگ بسیار پیچیده هستند و برای بازاریابی و فروش اینگونه محصولات، فرآیند مهندسی فروش ضروری است. به عنوان مثال می توان به سیستم های مخابراتی و IT مانند پایگاه داده و برنامه های کاربردی مانند نرم افزار CRM اشاره کرد.
همچنین برای اطمینان از عملی بودن راه حل، فرایند فروش ممکن است نیاز به اثبات فنی یا دموی فروش داشته باشد. مهندسان فروش مسئول ارائه چنین خدماتی هستند.
مهندسان فروش همچنین با بخش های طراحی، تولید، مهندسی یا تحقیق و توسعه شرکتهای خود همکاری می کنند تا نحوه تولید محصولات و خدمات را متناسب با نیاز مشتریان تعیین کنند.
حقوق مهندس فروش
طبق اطلاعات دفتر آمار کار، مهندسی فروش بین 20 شغل پر درآمد Glassdoor قرار دارد و به طور متوسط حقوق مهندس فروش سالانه 101420 دلار است.
در ایران اما آمار دقیقی از متوسط درآمد یک مهندس فروش در دسترس نیست. معمولا قرارداد مهندسی فروش در ایران به دو شکل تنظیم می شود:
- قرار داد فروش با حقوق ثابت بالا و پورسانت پایین
- قرار داد فروش با حقوق ثابت پایین و پورسانت فروش بالا
8 تکنیک برای موفقیت در مهندسی فروش
یک مهندس فروش برای موفقیت در زمینه کاری خود علاوه بر ثبت، به روز رسانی و آنالیز داده های مربوط به مشتریان احتمالی و کسب و کار و هماهنگی با تیم فروش از طریق نرم افزار سی آر ام ، نیازمند رعایت تکنیک های اثبات شده ایست که در ادامه به آنها می پردازیم:
تجربیات مشتریان قبلی خود را بیان کنید
افراد معمولا به پیامهای عاطفی بیش از توضیحات فنی توجه می کنند. هدف شما این است که به مخاطبان خود نشان دهید که اگر تصمیم به خرید محصول از شما گرفته اند، انتخاب درستی انجام داده اند. مهندس فروش موفق این کار را با درج مثال هایی از سایر مشتریان که مشکل مشابهی داشته و از راه حل های ارائه شده توسط شما استفاده کرده اند، انجام می دهد.
دمو محصول خود را داستان وار شرح دهید
در حین ارائه محصول یا خدمات، کافی نیست که اسلایدها را با تصاویر زیبا و داده های فنی سازماندهی کنید. از پاورپوینت خود به عنوان ابزاری برای انتقال یک داستان استفاده کنید. مخاطب شما مشتاق است تا بفهمد چه کاری می توانید برای او انجام دهید. بنابراین با یک نتیجه گیری روشن، ارائه خود را به یک داستان جامع تبدیل کنید. در این تکنیک مهندسی فروش، نتیجه داستان راه حل پیشنهادی شما برای حل مشکل مشتری احتمالی است.
با چند سوال شروع کنید
آغاز کردن جلسه با چند سوال کلیدی یکی از مهم ترین تکنیک های مهندسی فروش است. اگر ارائه خود را با پرسیدن چند سؤال آگاهانه شروع کنید، شانس بهتری برای درک واقعی نیازهای فنی مخاطبان خود خواهید داشت. پس از دانستن این موضوع، می توانید متناسب با نیاز آنها، محتوای خود را آماده کنید.
تلاش کنید جلساتتان زیر 20 دقیقه باشد
مخاطبان خود را با سخنرانی بی پایان و مرور مکرر اطلاعات خسته نکنید. اگر فرایند انتقال پیام بیش از 20 دقیقه طول بکشد، احتمالاً جایی از کار شما اشتباه است. با توجه به اینکه در فرایند مهندسی فروش مفاهیم تخصصی کاربرد زیادی دارند، به تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ راحتی می توانید با زیاده گویی توجه مشتری را از دست بدهید.
تکنیک الگوی ساعت یا تیک صعودی چیست؟
الگوی ساعت در تابلوخوانی یکی از الگوهایی است که سرمایهگذاران در تحلیل رفتار سهم، بسیار از آن استفاده میکنند. استفاده از این الگو برخلاف محتواهایی که در سایتها و وبلاگهای مختلف در خصوص آن نوشته شده است دارای اصولی است که در این مقاله قصد داریم درباره همه آنها صحبت کنیم. معمولا الگوی تیک ساعت در دقایق پایانی بازار دارای بیشترین اهمیت است چرا که رفتار سرمایهگذاران در انتهای روز معاملاتی سهم، جهت معاملاتی فردای آن را تعیین میکند. پس تا انتهای این مقاله با من همراه باشید.
قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله چیست؟
قبل از توضیح در خصوص الگوی ساعت بهتر است ابتدا در مورد قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله اطلاعاتی کسب کنید. قیمت پایانی در واقع میانگین موزون قیمتهای معامله شده در روز است. نحوه محاسبه قیمت پایانی به شرطی تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ که حجم معاملات سهم از حجم مبنا بیشتر باشد بر اساس محاسبه میانگین و یا معدل به دست میآید یعنی در محاسبه قیمت پایانی حجم نیز اهمیت زیادی دارد. قیمت آخرین معامله هم در واقع آخرین معاملهای است که در نماد شرکت انجام میشود. در الگوی تیک ساعت ما با این دو قیمت سر و کار داریم که در ادامه در خصوص آن توضیح میدهیم. به عنوان مثال، شکل زیر قیمت پایانی و آخرین معامله را در نماد شرکتی نشان میدهد.
همانطور که در شکل نشان داده شده قیمت آخرین معامله 1368 تومان ولی قیمت پایانی 1339 تومان است. قیمت پایانی سهم کمتر از قیمت آخرین معامله است و این نشان میدهد که این سهم در قیمتهای پایین بسیار معامله شدهو به همین دلیل قیمت پایانی آن که میانگین معاملات روزانه است، پایینتر است.
الگوی ساعت چیست؟
الگوی ساعت یا همان الگوی تیک صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت آخرین معامله بالاتر از قیمت پایانی باشد. حداقل اختلافی که باید بین این دو قیمت در نظر گرفت 2 درصد است و این اتفاق در نیم ساعت پایانی بازار اهمیت زیاد پیدا میکند. در این حالت الگوی تیک ساعت تشکیل میشود. در خصوص این الگو حتما توجه داشته باشید که سهم باید حجم معاملات مناسبی هم داشته باشد. این حجم معاملات بهتر است در محدوده حجم معاملات ماهانه سهم باشد. در این صورت معامله حجم کم و تشکیل الگوی تیک ساعت نمیتواند معیار مناسبی باشد حتی زمانی که اختلاف بین قیمت آخرین معامله و قیمت پایانی بالا بوده و از اعتبار بالایی هم برخوردار باشد.
چگونه از تکنیک الگوی تیک صعودی در تابلو خوانی سهم استفاده کنیم؟
حال که با الگوی تیک صعودی و کارکرد آن آشنا شدید، در ادامه باید استفاده از آن را در تابلوخوانی و نوسان گیری توضیح دهیم. برای شناسایی این سهمها نیازی نیست که کلیه نمادهای بازار را رصد کنید تا به هدف خود برسید بلکه قادرید با استفاده از یک فیلتر معاملاتی کاربردی نمادهایی که اختلاف بین قیمت پایانی و آخرین معامله آنها بیشتر از 2 درصد باشد را پیدا کنید.
برای نوشتن فیلتر سهامی که با توجه به نکات گذشته میتوانند برای روز آینده مورد بررسی قرار گیرند، کافی است دستور زیر را کپی کرده و در بخش فیلتر سایت tse تایپ کنید. در صورتی که تمایل دارید اختلاف بین آخرین معامله و قیمت پایانی افزایش یابد میتوانید عدد ۳ در تصویر که به معنای اختلاف ۳ درصدی بین قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله است را تغییر دهید. کافی است دستور زیرا در بخش فیلتر سایت tsetmc وارد کنید تا پس از آن شاهد معاملات نمادهایی از این دست باشید.
نکات مهمی که در استفاده از الگوی ساعت باید بدانید!
یکی از نکات مهم در استفاده از الگوی ساعت یا صعودی این است که حجم معاملات سهم در بازه زمانی که قیمت آخرین معامله در حال پر کردن گپ قیمتی با قیمت پایانی است باید حداقل 20 درصد حجم معاملات سهم باشد. اگر شاهد این اتفاق باشیم، میتوان گفت که الگوی ساعت از اعتبار معاملاتی بالایی برخوردار است. البته برخی از سرمایهگذارانی که سهام شرکت را دارند، معاملات سهم را در انتهای بازار خوب جلوه دهند تا نظر دیگران را به سهم جلب کنند و به همین دلیل با حجم کمی سهم را رو به بالا معامله میکنند در صورتی که صرفا جنبه فریب معاملاتی دارد.
یکی از نکات مهم در الگوی تیک ساعت تغییرات قیمت منفی و مثبت است. به عنوان مثال، فرض کنید که قیمت پایانی سهمی -4 درصد و قیمت اخرین معامله -1 درصد باشد. خب در اینجا اختلاف بین قیمت پایانی و آخرین معامله 3 درصد است و همین میتواند یک الگوی تیک ساعت تشکیل دهد. تفاوت اینجاست که همین اختلاف میتواند در حالتهای مثبت (آخرین معامله 4 درصد مثبت و قیمت پایانی 1 درصد مثبت) یا مثبت و منفی (آخرین معامله 2 درصد مثبت و قیمت پایانی -1 درصد ) اتفاق بیفتد. اما این نکته را مد نظر داشته باشید که هر چقدر اختلاف به سمت عددهای مثبت برود، شرایط بهتر است.
05. تحلیل تکنیکال
یکی از مزایاي این روش (خرید و فروش در زمان هایی که قیمت میانگین متحرك را قطع میکند) این است که معمولا در جهت درست بازار قرار داریم، به این معنی که قیمت ها نمی توانند رشد زیادي داشته باشند بدون اینکه نمودار قیمت میانگین متحر�.
اساس تحلیل فنی چیست؟
تحلیل گران فنی معتقدند که اطلاعات مهم درباره نوسان هاي آتی قیمت سهام را می توان از طریق مطالعه تغییرات قبلی قیمت هاي سهام بدست آورد. اطلاعات مالی بر روي نمودارها ثبت می شود و این اطلاعات به منظور دستیابی به الگوهاي تکراري .
تبدیل مقاومت به حمایت چگونه رخ می تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ دهد؟
روقتی گذر از محدوده مقاومت با موفقیت صورت بگیرد (یعنی قیمت دوباره به زیر خط مقاومت باز نگردد) این سطح براي ادامه روند قیمت، یک سطح حمایت محسوب میشود. همچنین وقتی گذر از سطح حمایت با موفقیت صورت بگیرد، این سطح تبدیل به سطح م�.
تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؟
تحلیل بنیادی (فاندامنتال) اولین و مهمترین سنگ بنایی سرمایه گذاری است در واقع بخشی زیادی از سرمایه گذاران موفق جهان اعتقاد دارند شما نباید سرمایه گذاری کنید تا موقعی که دید مناسبی نسبت به تحلیل بنیادی (فاندامنتال) پیدا نکر.
تحلیل تکنیکال به چه معناست؟
برای معامله در بازار نیاز به دانشی دارید که بتوانید با استفاده از آن نقاط ورود به معامله (نقطه خرید یا فروش) و نقطه خروج از معامله (بستن معامله با سود یا زیان) را مشخص کنید. انواع و اقسام روش های تحلیلی وجود دارند. مثل تحلیل ف.
توانایی های روش تحلیل تکنیکال کدام موارد است؟
- تمرکز روي قیمت: اگر هدف پیش بینی قیمت آینده است، متمرکز شدن روي تغییرات قیمت منطقی است. تغییرات قیمت معمولا بر روش بنیادي پیشی میگیرند. با تمرکز بر قیمت تحلیل گران بطور اتوماتیک به آینده توجه میکنند. بازار بعنوان یک شاخص �.
تکنیک های مورد استفاده تحلیلگران فنی کدامند؟
تحلیل گران فنی از تکنیک هاي گوناگون قیمت و حجم معاملات سهام براي تحلیل بازار استفاده میکنند که اصلیترین آنها عبارتند از : نظریه داو، ترسیم نمودار، میانگین متحرك، قدرت نسبی، دیدگاه معکوس، حجم معاملات، وسعت بازار ، شاخص آر.
حجم معاملات چیست و چگونه محاسبه می شود؟
تحلیل گرانی که روي حجم معاملات بررسی میکنند بر این باورند که میتوانند از طریق مطالعه ارتباط بین نوسان هاي قیمت سهام و حجم معاملات در مورد پیش خرید یا پیش فروش دیدگاه بهتري پیدا کنند. به عنوان مثال، اگر حجم معاملات در روزها.
حمایت و مقاومت چیست و چگونه محاسبه می شوند؟
هیچ چیز اسرار آمیزي در مورد حمایت و مقاومت وجود ندارد. حمایت و مقاومت همان قاعدة عرضه و تقاضا است. یعنی خطوط عرضه یا تقاضا نشان می دهند که عرضه یا تقاضا در یک قیمت مشخص چقدر خواهد بود. خط عرضه نشان دهنده مقداري (تعداد سهام.
دوره هاي زمانی در میانگین متحرك چه کاربردی دارد؟
علامت هاي"خرید (Buy) نمودار زیر (روند تغییرات قیمت سهم شرکت ايفلاك " (Aflac) زمانی که نمودار قیمت میانگین 200 روزه را قطع میکند ترسیم شده اند. همچنین علامتهاي " فروش (Sell) " زمانی که روند تغییرات قیمت به .
روندها دلالتن بر چه دارند و کاربردشان چیست؟
در بخش قبل دیدیم که چگونه با تغییر در رفتار و انتظارات سهامد اران، حمایت و مقاومت بوجود می آید که نتیجه این حمایت یا مقاومت در صفهاي خرید یا فروش قابل مشاهده است. اینگونه تغییرات معمولا بر پایه اخبار (و یا شایعات) استوار.
شاخص آر اس آی RSI چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص توان نسبی به وسیله جی ولز وایدر در سال 1978 معرفی شده است و به عنوان شاخصی براي تعیین نقطه خرید و فروش استفاده میشود. براي محاسبه RSI به طریق زیر عمل میکنیم: که در آن RS به شرح زیر محاسبه می شود: براي مثال �.
محورهای اصلی تحلیل تکنیکال کدام مواردند؟
تحلیل تکنیکال به معنی بررسی نوسانات قیمت یک سهم در گذشته است که به کمک نمودار و به منظور پیش بینی حرکت آتی بازار انجام می گیرد. در این نوع تحلیل سعی می شود از روند قیمت یک سهم در گذشته ،آینده آن پیشبینی شود.یک تحلیلگر تکن.
معایب تحلیل تکنیکال چیست؟
- تمایل تحلیلگر: همانند تحلیل بنیادي، روش تحلیل فنی ذهنی بوده و علایق و سلایق شخصی تحلیلگر تاثیرگذار است. در نظر داشتن این مطلب در هنگام تحلیل یک نمودار مهم است. اگر تحلیلگر روي سهمی خاص تعصب داشته باشد کل تحلیل وي تحت تا.
منظور از دیدگاه معکوس چیست؟
ایده اصلی طرفداران دیدگاه معکوس این است که اکثر معامله گران بازار اشتباه میکنند. بنابراین، اگر معامله گران بازار در حال فروش سهام میباشند فرد معتقد به دیدگاه معکوس باید خلاف آن عمل کرده و سهام بخرد. چند قاعده دیدگاه معکوس.
منظور از قدرت نسبی چیست؟
ایده اصلی در پشت قدرت نسبی این است که برخی اوراق بهادار در بازارهاي صعودي افزایش بیشتر و در بازارهاي نزولی کاهش کمتري نسبت به بازار دارند. به عقیده تحلیل گران فنی میتوان با سرمایه گذاري در اوراق بهاداري که قدرت نسبی دارند .
میانگین متحرك چیست؟
میانگین متحرك یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین ابزار تحلیل فنی محسوب میشود. میانگین متحرك میانگین قیمت یک سهم در یک زمان مشخص است. وقتی می خواهیم میانگین متحرك را محاسبه کنیم باید دوره زمانی مورد نظر را مشخص کنیم روز و تقسیم .
نظریه داو چیست؟
قدیمی ترین و یکی از بهترین نظریه ها در تحلیل تکنیکی نظریه داو است. به نظر داو نوسان هاي قیمت بازار را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد:الف) نوسان هاي روزانه: این نوسانها تصادفی و بدون مفهوم هستند و از اهمیت چندانی برخوردار نیستن�.
وسعت بازار به معنای چیست؟
شاخص هاي وسعت براي اندازه گیري قدرت نوسان هاي بالا و پایین بازار به کار میآید. مطبوعات روزانه موارد زیادي از افزایش و کاهش قیمت روزانه را در بورس تهران گزارش میکنند. تحلیل گران فنی افزایش خالص روزانه یعنی موارد افزایش منه�.
پشیمانی سهام داران به چه معناست؟
معمولا پشیمانی بازار را از روي میانگین متحرك تشخیص میدهند. همانطور که در نمودار زیر مشخص است این موضوع بسیار متعارفی است که یک سهم از میانگین متحرك بلندمدت خود رد شده و سپس به میانگین قبلی خود (که از آنجا شروع به رشد کرده ب�.
پشیمانی معامله گران به معنای چیست؟
پس از یک شکست در سطح حمایت- مقاومت، عموماً این سئوال براي معامله گران پیش میآید که سطح قیمت جدیدچیست؟ به عنوان مثال، بعد از یک گذر قیمتی از سطح مقاومت، هر دو گروه فروشندگان و خریداران ممکن است به سطح قیمتی جدید به دیده شک و .
هر گونه کپی برداری از محتوا، تولیدات، شکل و سایر اجزای سایت صرفا با موافقت مکتوب مجاز می باشد
تجزیه و تحلیل کسب و کار چیست؟ با چه ابزار و تکنیکهایی انجام میشود؟
تجزیهوتحلیل کسب و کار را میتوان بهعنوان یک رشته تحقیقاتی در نظر گرفت که به شما در یافتن نیازهای تجاری و شناسایی راهحل برای مشکلات تجاری کمک میکند.
راهحلهایی که تحلیلگر کسب و کار میدهد، ممکن است شامل توسعه نرم افزار و اجزای سیستمها، بهبود فرآیند، تغییرات سازمانی، یا برنامهریزی استراتژیک و حتی توسعه سیاستها باشد.
در واقع هدف از تحلیل کسب و کار، شناسایی راهحلهایی است که سبب پیشرفت و توسعه کسب و کار میگردد. در این مقاله به اهمیت و ضرورت تجزیه و تحلیل کسب و کار پرداخته و سپس به معرفی شغل تحلیلگر کسب و کار میپردازیم و در نهایت مراحل انجام فرآیند تجزیهوتحلیل کسب و کار و تکنیکهای رایج آن را معرفی میکنیم.
ضرورت و اهمیت استفاده از تجزیه و تحلیل کسب و کار
در زیر تعدادی از دلایل مهم استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار ذکر شده است:
- به شما کمک میکند که با ساختار تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ و پویایی شرکت خود آشنا شوید.
- به شما این امکان را میدهد که مشکلات موجود در سازمان خود را بشناسید.
- به شما این امکان را میدهد که پتانسیلهای بهبود دهنده را شناسایی کنید و راهحلهایی را جهت دستیابی به اهداف پیدا کنید.
- این مبحث به شما کمک تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ میکند که نیاز به تغییرات را پیدا کرده و در مورد آن بحث کنید.
- در نهایت با استفاده از این روشها میتوانید ارزش ارائهشده توسط سازمان را برای سهامداران بالا ببرید.
تجزیه و تحلیل کسب و کار به این دلیل مهم است که سازمان بدینوسیله میتواند قدرت مالی خود را در بازار به دست آورد. در واقع با تجزیه و تحلیل تجارت، سازمان مهارتهای کسب و کار و تکنیکهای فنی را آموزش میبیند و آنها را تقویت میکند.
این مهارتها از روشهای برنامهریزیشده به دست میآیند که برای کارفرمایان بسیار جذاب هستند. به همین دلیل این تکنیکها در همه سطوح کسب و کار الزامی هستند. در ادامه با مهمترین این استانداردها آشنا میشوید.
استاندارد BABOK
استاندارد BABOK مخفف مجموعه دانش تجزیه و تحلیل کسب و کار است که توسط انستیتو تجزیه و تحلیل تجارت بینالمللی یا IIBA آمریکا توسعه داده شده است. این استاندارد در واقع چهارچوبی است که تجزیهوتحلیل کسب و کار را توصیف کرده و وظایف آن را عنوان میکند.
در نسخه 2 BABOK، تجزیه و تحلیل تجارت، بهعنوان مجموعهای از وظایف و تکنیکهای مورد استفاده برای کار، سیاستها و عملکردهای سازمان و همچنین توصیه راهحلهایی که سازمان را قادر به دستیابی به اهداف خود میکند، تعریف شده است.
مدرک این انستیتو CBAP است و تحلیلگر با مطالعه در زمینه این استاندارد، میتواند در همه نوع سازمانی، به فعالیت تحلیل کسب و کار بپردازد. بهطور خیلی ساده میتوان گفت تجزیهوتحلیل کسب و کار به سازمانها کمک میکند تا مشکلات و فرصتهای خود را تعریف کنند، راهحلهای بالقوه را ارزیابی کرده و اعتبارسنجی نمایند. همینطور بررسی نمایند که آیا راهحلهای پیادهسازی شده، برای آنها مزایایی را در بر دارد یا خیر.
تحلیلگر کسب و کار کیست؟
تحلیلگر کسب و کار؛ مسئولیت ایجاد مدلهای جدید، برای پشتیبانی از تصمیمات تجاری را بر عهده دارد. این تصمیمات با همکاری تیم مالی و فناوری اطلاعات سازمان انجام میپذیرد و شامل ابتکارات و استراتژیهایی برای بهبود اوضاع و بهینهسازی هزینهها است.
بنابراین یک تحلیلگر کسب و کار باید دارای درک کافی از الزامات تجاری، تجربه کافی در پیشبینی و بودجهبندی، تجزیه و تحلیل کسب و کار مالی و آشنایی با شاخصهای اصلی عملکردی باشد.
باب گریگوری، استاد و مدیر برنامه دانشگاهی در دانشگاه "بلو"، میگوید: «شناسایی و سپس اولویتبندی الزامات فنی و عملکردی، در لیست مسئولیتهای یک تحلیلگر قرار دارد.»
در واقع آنها باید این توانایی را داشته باشند که بدانند دقیقا چه کاری باید انجام دهند؟ چگونه این کار را انجام دهند؟ از چه کسانی باید ورودی بگیرند؟ و چگونه میتوان در مورد تمام این گزارشات و دادهها به توافق رسید؟
نقش تحلیلگر کسب و کار
تجزیه و تحلیل کسب و کار در واقع یک رویکرد منظم برای مدیریت تغییرات در سازمانها بوده که تحلیلگر کسب و کار در واقع عامل این تغییرها است.
تحلیلگران معمولاً راهحلها را شناسایی میکنند و جهت بالا بردن ارزشهای سازمان آنها را تعریف و اجرایی میکنند. تحلیلگران کسب و کار در تمام سطوح سازمان فعالیت دارند و خود را درگیر همه مسائل میکنند.
تعریف استراتژیها، ایجاد معماری منابع انسانی، ایجاد معماری سازمانی، تعریف اهداف و الزامات برنامهها و بهبود مستمر فناوریها از جمله وظایف این افراد در سازمان است.
نتیجه کار تحلیلگر کسب و کار
تحیلگر کسب و کار با تجزیه و تحلیل مناسب، سبب تحقق منافع، اجتناب از هزینهها، شناسایی فرصتهای جدید، درک تواناییهای موردنیاز و مدلسازی سازمانی میشود؛ بنابراین با استفاده از یک تجزیه و تحلیل مؤثر، میتوان اطمینان حاصل کرد که سازمان مربوطه این مزایا را دریافت کرده و در نهایت نحوه تجارت خود را بهبود میبخشد.
وظایف و مهارتهای تحلیلگر کسب و کار
مسئولیتهای یک تحلیلگر کسب و کار به شرح زیر است:
- ایجاد دقیق تجزیه و تحلیل کسب و کار (طرح مشکلات، فرصتها و راهحلهای دستیابی به تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ موفق در کسب و کار)
- بودجهبندی
- برنامهریزی و مدیریت برنامه ریزی
- تحلیل مغایرتها
- گزارش نویسی
- تعریف الزامات تجاری و گزارشدهی به ذینفعان
جدا از همه اینها یک تحلیلگر برای تحلیل کسب و کار باید دارای مهارتهای زیر نیز باشد:
-
(کتبی و شفاهی)
- مهارتهای فردی
- مهارتهای تسهیل سازی
- دارا بودن دقت بالا و جزئینگری
- آشنایی با مهارتهای مدیریتی بالا
- توانایی تحلیل سهام
- مهندسی نیازمندیها
- تجزیه و تحلیل هزینهها
- توانایی مدلسازی فرآیندها
- آشنایی با انواع شبکهها، پایگاه داده و سایر فناوریهای روز
از اینرو با توجه به موارد بالا، بهتر است قبل از هر چیز در استخدام تحلیلگر کسب و کار تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ دقت بیشتری به خرج داد. کارلیب در این مسیر در فرآیند جذب و استخدام منابع انسانی در کنار صاحبان مشاغل و کارفرمایان است تا سازمانی کارآمد داشته باشند.
فرآیند تجزیه و تحلیل کسب و کار
چگونه میتوان تجارت و نیازهای آن را تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید موارد زیر را عنوان کرد:
1. تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری:
این بخش، مجموعهای از فعالیتهای قبل از پروژه را شامل میشود که منجر به انتخاب پروژه میگردد. این فعالیتها به حفظ معماری تجارت شما کمک میکند و شما را برای تصمیمگیری آماده میکند. به همین دلیل در تجزیه و تحلیل کسب و کار بسیار مفید است.
2. برنامهریزی و مدیریت نیازمندیها:
در این مرحله شما باید وظایف و منابعی که با برنامهریزی شما در ارتباط هستند را تعریف کنید. در واقع این مرحله به شما کمک میکند تا اطمینان حاصل کنید که فعالیتهای انجام شده مناسب پروژه هستند یا خیر.
3. استخراج نیازمندیها:
این مرحله شامل تحقیق و کشف نیازمندیها از کاربران، مشتریان و سهامداران است.
4. تجزیه و تحلیل نیازمندیها:
در این مرحله چگونگی نیاز سهامداران به تجزیه و تحلیل کسب و کار، ساختار و طراحی و اجرای راهحلها شرح داده شده است. تجزیه و تحلیل نیازمندیها به شما کمک تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ میکند تا روشها و ابزارهای مورداستفاده برای دادههای خام را تعریف کنید.
5. ارتباطات موردنیاز:
این مرحله مجموعهای از فعالیتها جهت بیان خروجی تجزیه و تحلیل نیازمندیها است. علاوه بر این قبل از اجرای یک راهحل، باید مورد ارزیابی و تأیید قرار گیرد.
6. تکامل و اعتبار سنجی راهحلها:
در این مرحله مشخص میشود که راهحل شما میتواند اهداف را برآورده کند یا خیر.
تکنیکهای رایج در تجزیه و تحلیل کسب و کار
1. تکنیک MOST؛
این تکنیک، یک فرم کوتاه از اهداف و استراتژیها است که به مدیران اجازه میدهد تا یک تجزیه و تحلیل کاملی از هدف یک سازمان داشته باشند و نحوه دستیابی به این اهداف را مشخص میکند.
تکنیک MOST از بهترین روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار است که با استفاده از آن تحلیلگر کسب و کار، آنچه را که باید سازمان انجام دهد را موردبررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
2. تکنیک PESTEL؛
همیشه یکسری عوامل محیطی وجود دارند که بر روی برنامهریزیهای استراتژیک کسب و کار تأثیر میگذارند. این مدل به تحلیلگران کمک میکند تا تمام عوامل خارجی را که ممکن است سازمان را تحت تأثیر قرار دهند، ارزیابی کنند و همچنین نحوه بررسی آنها را مشخص میکند. شناسایی این محرکهای کلیدی از جمله وظایف تحلیلگر کسب و کار است.
این روش دارای یک چارچوب ساده برای تجزیهوتحلیل کسب و کار است که شامل مهارتهای کاربردی است. بهوسیله این تکنیک، میتوان تهدیدات بالقوه را شناسایی و کاهش داد.
3. تکنیک SWOT؛
این متد فرم کاملی از نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصتها و تهدیدها است. در واقع این متد به شما کمک میکند که بخشهای دارای نقاط ضعف و قوت را پیدا کنید. همچنین امکان تخصیص منابع مناسب را فراهم میکند. این بخش مشخص میکند که زمینههای مشکل چیست و راهحلهای پیشنهادی چگونه بر کسب و کار و افراد مرتبط با آن تأثیر میگذارند. این تکنیک، یک تکنیک رایج تجزیه و تحلیل کسب و کار است.
4. تکنیک MosCow؛
در این روش یک چارچوب ارائه میشود که نیازهای فردی در آن موردبررسی قرار میگیرد. در این متد همچنین اولویتبندی نیازها انجام میشود.
5. تکنیک CATWOE؛
این تکنیک به شما کمک میکند تا تمام فرآیندهایی که ممکن است کسب و کار شما را تحت تأثیر قرار دهد، بشناسید. این اصطلاح مخفف کلمات مشتریان، بازیگران، فرآیند تحول، نمای جهانی، مالک و محیطزیست است.
در واقع شناسایی میکند که مشتریان شما چه کسانی هستند، چه کسانی درگیر این وضعیت هستند، چه فرآیندهایی از این مسئله تأثیر میپذیرند، چه کسانی مالک این وضعیت بوده و اثرات گسترده این وضعیت چه چیزی است. از مهمترین مزیتهای این تکنیک، دریافت برداشتهای متفاوت از ذینفعان در یک پلتفرم مشترک است. به همین جهت این تکنیک یک تکنیک تقریبا کامل برای تجزیه و تحلیل کسب و کار به نظر میرسد که البته میتوان با دیگر تکنیکها هم زمان از تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ آن نیز استفاده کرد.
6. تکنیک The 5 Whys؛
این متد شامل سؤالات عمدهای است که به تحلیلگران کمک میکند تا علت و ریشه وضعیت موجود را پیدا کنند.
7. تکنیک Six Thinking Hats؛
این روش به شما کمک میکند که دیدگاهها و ایدههای متناوب را در نظر بگیرید. در این روش تعدادی سؤالهای پیشگویی وجود دارد که به تحلیلگران کمک میکند که ریشه مشکلات را پیدا کنند.
تکنیکهای بالا همه کارآمد و مفید هستند و وظیفه تحلیلگر کسب و کار این است که بهترین را انتخاب کند و با توجه به آن، تجزیه و تحلیل کسب و کار را تا حصول نتیجه به انجام برساند.
سخن پایانی
تجزیه و تحلیل کسب و کار ممکن است در هر زمینهای اتفاق بیفتد و تحلیلگر باید با توجه به مسائل موجود در کسب و کار، به دنبال راهحلهای مناسب باشد.
افراد گوناگون با تخصصهای مختلف میتوانند با مدرک تحصیلی مدیریت کسب و کار (MBA)، مهارتهای لازم برای تجزیه و تحلیل کسب و کار را کسب کرده و در راستای دستیابی به اهداف سازمانی کسب و کار مورد نظر خود گام بردارند.
تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟
برای آشنایی با تحلیل تکنیکال این مقاله از مقالات آموزش فارکس را مطالعه فرمایید. تحلیل تکنیکال در فارکس چارچوبی است که بر اساس آن معامله گران حرکات قیمت را مطالعه می کنند.
تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است: تریدر می تواند با مشاهده و بررسی حرکت های پیشین قیمت شرایط معاملاتی فعلی و حرکات قیمتی بالقوه را تشخیص دهد.
کسی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کند ، تحلیلگر تکنیکال نامیده می شود. تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند به عنوان معامله گران تکنیکال شناخته می شوند.
دلیل اصلی برای استفاده از تحلیل تکنیکال این است که ، به لحاظ تئوری ، تمام اطلاعات فعلی بازار در قیمت منعکس شده است.
معامله گران تکنیکال عموما معتقدند که ” همه چیز داخل نمودارهاست!”
به معنای ساده یعنی اینکه تمام اطلاعات بنیادین و فاندامنتالی نیز در قیمت فعلی بازار لحاظ شده است.
اگر قیمت تمام اطلاعاتی که وجود دارد را منعکس می کند ، برای انجام معامله تنها به تحلیل حرکات قیمتی (پرایس اکشن) نیاز است.
تحلیل تکنیکال آهنگ ، جریان و روند حرکات قیمت را بررسی می کند.
اساس تحلیل تکنیکال
حال ، آیا تاکنون این گفته قدیمی را شنیده اید که “تاریخ تمایل به تکرار خود دارد“؟
خوب ، این اساساً همان چیزی است که تحلیل تکنیکال می گوید!
اگر در گذشته قیمت مشخصی به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمده ای در نظر گرفته شده باشد ، یک چشم معامله گران فارکس به آن خواهد بود و در معاملات خود همان سطح قیمت تاریخی را لحاظ می کنند.
تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهای مشابهی هستند که در گذشته شکل گرفته اند و ایده های معاملاتی خود را با این باور که قیمت احتمالاً می تواند مشابه قبل عمل کند شکل می دهند.
تحلیل تکنیکال چندان به پیش بینی ارتباط ندارد ، بلکه اساسا در مورد احتمالات است.
تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمتی در گذشته به منظور شناسایی الگوها و تعیین احتمالات قیمتی آینده است.
خوب! چگونه می توان “حرکات قیمتی در گذشته را مطالعه کرد”؟
در دنیای معامله گری ، وقتی کسی می گوید ” تحلیل تکنیکال” ، اولین چیزی که به ذهن می رسد نمودار است.
تکنیکالیست ها از نمودارها استفاده می کنند زیرا آسانترین راه برای تجسم داده های در گذشته هستند!
تحلیلگران تکنیکال نمودارها را زندگی می کنند ، می خورند و نفس می کشند به همین دلیل است که آنها را اغلب چارتیست می نامند.
شما می توانید به داده های گذشته نگاه کرده و روندها و الگوهایی را بیابید که می توانند به شما در یافتن فرصت های عالی معاملاتی کمک کنند.
علاوه بر این ،کثرت معامله گرانی که به تحلیل تکنیکال اعتماد می کنند ، باعث می شود این الگوها و سیگنال های اندیکاتوری خود به خود تحقق یابند.
هر میزان معامله گران فارکس بیشتری به یک سطح قیمتی خاص یا یک الگوی نموداری توجه کنند، احتمال اینکه این الگو خود را در بازار نمایان سازد بیشتر خواهد شد.
تحلیل تکنیکی یک واقعیت ثابت نیست
با این حال باید بدانید که تحلیل تکنیکال بسیار وابسته به ذهنیت تحلیلگر دارد.
صرف اینکه حمید و امیر دقیقاً هردو به یک نمودار یا اندیکاتور نگاه می کنند، به معنای این نیست که آنها ایده مشابهی راجع به اینکه قیمت ممکن است به کجا برسد ، در ذهن خود خواهند داشت.
نکته مهم این است که شما مفاهیم را تحت عنوان تحلیل تکنیکال درک می کنید ، بنابراین هرگاه کسی شروع به صحبت در مورد فیبوناچی ، باند بولینگر یا نقاط پیوت کند ، خون دماغ نخواهید کرد.
احتمالا با خود فکر می کنید ، “خدای من ، این افراد بسیار زرنگ هستند. چه کلمات عجیبی “فیبوناچی” و “بولینگر” . من هرگز نمی توانم این مطالب را یاد بگیرم! ”
زیاد نگران نباشید.
بعد از اتمام آموزش در مدرسه فارکس سایت ما ، شما هم به اندازه ما 😉 زرنگ خواهید شد.
دیدگاه شما