تأثیر همزمانی قیمت سهام و نوسان های بازده سهام بر نقدشوندگی سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر همزمانی قیمت سهام و نوسانهای بازده سهام بر نقدشوندگی سهام میپردازد. بازه زمانی پژوهش از سال 1385 تا سال 1392 است. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که نهایتاً 95 شرکت واجد شرایط در این مطالعه انتخاب شدند. جهت سنجش نقدشوندگی سهام از معیار عدم نقدشوندگی آمیهود استفاده شده است. همچنین همزمانی قیمت سهام با استفاده از معیار ضریب تعیین مدل بازار محاسبه شده و نوسانهای بازده سهام به تفکیک نوسان سیستماتیک و غیرسیستماتیک بهترتیب از طریق جذر واریانس سیستماتیک و غیرسیستماتیک سهام محاسبه شده است. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت همزمانی قیمت سهام و نوسان سیستماتیک بازده سهام بر نقدشوندگی سهام میباشد در حالیکه نوسان غیر سیستماتیک بازده سهام دارای تأثیر منفی بر نقدشوندگی سهام است.
کلیدواژهها
- همزمانی قیمت سهام
- نوسان سیستماتیک بازده سهام
- نوسان غیرسیستماتیک بازده سهام
- نقدشوندگی سهام
20.1001.1.23831170.1394.3.4.6.2
موضوعات
- 1مدیریت دارایی
- مدیریت ریسک دارایی های مالی
عنوان مقاله [English]
The Impact of Stock Price Synchronicity and Stock Return Volatilities on the Stock Liquidity for Companies Listed in Tehran Stock Exchange
نویسندگان [English]
- dariush foroghi 1
- Malihe Farjami 2
1 Associate Professor of Accounting, University of Isfahan, Iran
2 Master of Financial Management, University of Isfahan, Iran
چکیده [English]
This study examines the impact of stock price synchronicity and stock return volatilities on
the stock liquidity. The time period of study is from 1385 until 1390. The statistical
population is all firms listed in Tehran Stock Exchange, where eventually 95 companies were
qualified and selected for this study. For measuring stock liquidity, Amihud illiquidity
measure is used. The stock prices synchronicity calculated using the R-squared of stock from
the market model regression. The volatilities of stock return divided systematic and
idiosyncratic volatility calculated by systematic and idiosyncratic variance. The results
indicate a positive effect of stock price synchronicity and systematic volatility of stock
returns on stock liquidity while idiosyncratic volatility of stock returns have a negative
impact on stock liquidity.
کلیدواژهها [English]
- Stock price synchronicity
- Systematic volatility
- Idiosyncratic Volatility
- Stock Liquidity
مراجع
[1] ابونوری، اسماعیل؛ پویا، محمدمهدی. (1391). برآورد نوسانهای بازده بر میانگین بازده در بورس اوراق بهادار تهران، سومین کنفرانس ریاضیات مالی و کاربردهای آن، سمنان، بهمن 1391، دانشگاه سمنان.
[2] انواری رستمی، علیاصغر؛ لاری سمنانی، بهروز. (1386). بررسی ارتباط و تحلیل اثرات سرمایهگذاریهای منتخب غیربورسی بر جذابیت سرمایهگذاری بورس اوراق بهادار تهران، پژوهشنامه اقتصادی، (27): 177- 218.
[3] ایزدینیا، ناصر؛ رسائیان، امیر. (1389). پراکندگی مالکیت و نقدشوندگی سهام، بررسیهای حسابداری وحسابرسی، 17(60): 3-22.
[4] جونز، چالزپی. (1389). مدیریت سرمایه گذاری، ترجمه: رضا تهرانی و عسگر نوربخش، تهران: انتشارات نگاه دانش.
[5] رحمانی، علی؛ حسینی، سید علی؛ رضاپور، نرگس. (1389). رابطه مالکیت نهادی و نقدشوندگی سهام در ایران، بررسی های حسابداری و حسابرسی، 17 (61): 39-54.
[6] قائمی، محمدحسین؛ فرجی ملایی، سمانه؛ کیانی، آیدین. (1392). بررسی واکنش بازار نسبت به ورود یا خروج از فهرست شاخص پنجاه شرکت فعالتر در بورس اوراق بهادار تهران، ریسک نقدشوندگی چیست؟ فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت دارایی و تامین مالی، 3(3): 33- 48.
[8] مرادزادهفر، مهدی، ابوحمزه، مینا. (1390). اثر کیفیت افشای شرکتی بر نقدشوندگی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی، 9 (32): 73- 102.
[9] هاشمی، سید عباس؛ قجاوند، زیبا؛ قجاوند، سحر. (1392). بررسی تاثیر سطوح مختلف نقدشوندگی بر صرف بازده سهام با استفاده از مدل چهار عاملی فاما و فرنچ، فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت دارایی و تامین مالی، 2 (2): 69-86.
[10] Baruch, s., Karolyi, a., Lemmon, L. (2007). Multimarket Trading and Liquidity: Theory and Evidence, Journal of Finance, 62, 2169-2200.
[11] Baruch, s., Saar, G. (2009). Asset Return and Choice of Firms, Review of Financial Studies, 22, 2239-2274.
[12] Breen, W., Hodrick, L., Korajczyk, R. (2002). Predicting Equity Liquidity, Management Science, 48, 470–483.
[13] Chan, K., & Chan, Y. C. (2011). Stock Price Synchronicity, Analyst Coverage and Pricing of Seasoned Equity Offerings, 1-57.
[14] Chan, K., Hameed, A., Kang, W. (2013). Stock Price Synchronicity and Liquidity, Journal of Financial Markets, working paper, Availbleat URL: http://dx.doi.org/10.1016/j.finmar.2012.09.007.
[15] Chelley-Steely, P., Lambertides, N., Savva, C.S. (2013). Illiquidity Shocks and and the Comovement between Stocks: New Evidence Using Smooth Transition, Journal of Emprical Finance,23, 1-15.
[16] Chu, L.K., Ni, J., Xu, Y. (2009). Inventory Risk Mitigation by Financial Hedging, Proceeding of the World Congress on Engineering and Computer Science, 2, October 20-22, 2009, San Francisco, USA.
[17] Grečuhina, k., Timofejeva, M. (2008). The Impact of Liquidity Providers Baltic Stock Exchange, Bachelor’s Thesis, Stockholm School of Economics of Riga.
[18] Harris, L., (1994). Minimum Price Variations, Discrete Bid-Ask Spreads, and Quotation Sizes, Review of Financial Studies,7, 149–178.
[19] Ho, T., Stoll, H. (1981). Optimal Dealer Pricing under Transactions and Return Uncertainty, Journal of Financial Economics, 9, 47-73.
[20] Lin, J.C., C.Sanger, G., Booth, G. (1998). External Information Costs and the Adverse Selection Problem: A Comparison of NASDAQ and NYSE Stocks, International Review of Financial Analysis,2, 113-136.
[21] Neudeck, W., Podczeck, K. (1996). Adverse Selection and Regulation in Health Insurance Market, Journal of Health Economics, 15, 387-408.
[22] Norvaišienơ, R., Stankeviþienơ, J. (2014). Impact of Companies’ Internal Factors on Stock Liquidity in Baltic Markets, Procedia - Social and Behavioral Sciences, 156, 543 – 547.
[24] Spiegel, M., Wang, X., (2005). Cross-Sectional Variation in Stock Returns: Liquidity and Idiosyncratic Risk, Working Paper, Yale School of Management.
[25] Tripathy, N. (2011). The Relation between Price Changes and Trading Volume: A Study in Indian Stock Market, Interdisciplinary Journal of Research in Business, 1(7), 81-95.
[26] Xing, X., Anderson, R. (2011). Stock Price Synchronicity and Public Firm-Specific Information, Journal ریسک نقدشوندگی چیست؟ of Financial Markets, 14, 259-276.
ریسک چیست و انواع ریسک سرمایهگذاری کدامند؟
در دنیای واقعی، مدیرهای کسب وکار، مدیرهای سرمایهگذاری و سایر مدیرهای نهادهای دولتی و خصوصی به نوعی به دنبال پیشبینی هر چه دقیقتر از آینده مربوط به حوزه مدیریت خود هستند. اساسا پیشبینی وقتی اهمیت پیدا میکند که تصویر آینده واضح نیست و عدم قطعیتهای بسیاری در ساختن آینده نقش دارند. تعدد عوامل تأثیرگذار بر آینده و نحوه رفتار عوامل مختلف بر پیچیدگی پیشبینی آینده تأثیرگذار است. پیشبینی درست عوامل تأثیرگذار، عدم قطعیتها و برنامهریزی برای مدیریت و کنترل آنها باعث موفقیت در حوزه مدیریت و رسیدن به اهداف میشود. ریسک به نوعی نشات گرفته از عدم قطعیتها است.
به طور کلی میتوان ریسک را در دو گروه تقسیم بندی کرد:
- ریسک واقعی یا خالص
- ریسک پویا
ریسک واقعی در واقع همان خطرات فیزیکی مثل جنگ، بیماری، سیل، زلزله و. است. کنترل این نوع از ریسک در اختیار ما نیست و همیشه با خسارت همراه است. وجود بیمه، میزان خسارت در این ریسک را کم میکند.
در طرف مقابل، ریسک پویا قابل اندازهگیری است. در نتیجه میتوان سود یا زیان حاصل را محاسبه کرد. انواع سرمایهگذاری دارای این ریسک هستند. این نوع ریسک در صورت رفتار هوشمندانه، میتواند به نتایج مثبت و سودده ختم شود.
در دنیای سرمایهگذاری عدم قطعیتهای بسیاری بر میزان بازده سرمایهگذاری تأثیرگذار است. مفهوم ریسک به همین عدم قطعیتها اشاره دارد. در بازارهای مالی به خصوص بازار سهام، مفهوم ریسک با بازده گره خورده است بدین معنا که در ازای ریسک کردن است که سود کسب میشود. رابطه ریسک و بازده بیان میکند که اگر بخواهید بازده بالاتری به دست آورید، باید ریسک بیشتری را هم تحمل کنید و اگر نمیخواهید، پس بازدهی سرمایهگذاری شما هم زیاد نخواهد بود. در این مقاله قصد داریم تا مفهوم ریسک و انواع آن در سرمایهگذاری را شرح دهیم.
ریسک چیست؟
ریسک در لغت به معنای خطر کردن و خطرپذیری است و در اصطلاح مالی، نوسانات بازدهی مورد انتظار است. به عبارت سادهتر ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است. همه ما درکی شهودی از مفهوم ریسک داریم ولی متأسفانه بسیاری از افراد با معنای دقیق ریسک آشنا نبوده و آن را معادل ضرر میدانند در حالی که اینطور نیست و در واقع ریسک در دنیای سرمایهگذاری به معنای عدم قطعیت و یا نوسانات بازده است.
فرض کنید بازده دو دارایی در سالهای مختلف به صورت زیر داده شده است:
دارایی 1
دارایی 2
بازده سال 1
بازده سال 2
بازده سال 3
بازده سال 4
بازده سال 5
با محاسبه میانگین بازده این داراییها در سالهای مختلف به عدد %10 میرسیم بدین معنا که هر دو دارایی به طور متوسط در سالهای مختلف %10 بازدهی داشتهاند. اما این مسئله بدین معنی نیست که این دو دارایی مالی از مطلوبیت یکسان برای سرمایهگذاران برخوردارند. چرا که داراییهای مالی از دو ویژگی برخوردارند: ریسک و بازده. بنابراین نمیتوان داراییهای مالی را فقط از جنبه بازده بررسی نمود. بلکه باید به جنبه ریسک آنها نیز توجه داشت. با توجه به اعداد داده شده مشخص است که دارایی 1 نوسانات بازده بیشتری داشته است ولی دارایی 2 مسیر با ثباتتری را در تحقق سود طی کرده است لذا ریسک دارایی 1 از ریسک دارایی 2 بیشتر است.
دستهبندی افراد از نظر ریسک پذیری
میتوان گفت به طور کلی سه گروه از افراد در بازارهای سرمایه از نظر ریسکپذیری وجود دارند:
- افراد ریسک گریز : افراد محافظه کار هستند و ترجیح میدهند بازده مطمئنتر و با احتمال موفقیت بالا داشته باشند.
- افراد ریسک پذیر: این دسته افراد جسوری هستند و ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالا میپذیرند.
- افراد خنثی: این افراد حاضر به سرمایه گذاری در بازارهای پر ریسک نیستند ولی از ریسک کردن هم نمیترسند.
ریسکپذیری و ریسکگریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی انتظار دارند.
انواع ریسک در بازار سرمایه
1 - ریسک سیستماتیک
این ریسک به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان کشور مربوط میشود و نمیتوان آن را حذف کرد. این نوع ریسک تأثیرش را بر روی کل بازار و صنایع میگذارد.
2 - ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این ریسک قابل کنترل و مدیریت است و با بررسی، میتوان میزان این ریسک را به کمترین مقدار ممکن رساند. اگر یک شرکت مدیریت خوبی ندارد یا صنعتی که در آن فعالیت میکند شرایط خوبی ندارد، فروش این شرکت کم شده و محصولات جدیدی به بازار ارائه نمیدهد و یا در رقابت با رقیبان تجاری عقب میافتد ، یک تحلیلگر با بررسی همهجانبه میتواند این موارد را شناسایی کند و از خرید سهام اینگونه شرکتها جلوگیری کند. در ادامه به سایر ریسکهای بازار سرمایه میپردازیم که ممکن است زیرمجموعه دو نوع اصلی ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک باشد.
3 - ریسک تورم
نظام اقتصادی کشور ما چند دهه است که با تورم دست و پنجه نرم میکند و رسیدن به تورم یک رقمی سالها است که به آرزویی دست نیافتنی بدل شده است. تورم افسار گسیخته در سالهای گذشته بسیاری از صنایع را دچار بحران کرده و شرایط را برای سرمایه گذاران سخت کرده است. در شرایط تورمی و بعضا رکود تورمی، ریسک تورم میتواند شرایط را برای سرمایهگذاران سخت کند. به طور مثال اگر شما سالیانه بتوانید ۵۰ درصد بازدهی مثبت داشته باشید و متوسط تورم کشور ۴۰ درصد باشد؛ سود شما ۱۰ درصد است. به زبانی سادهتر، ریسک تورم، سود شما را می بلعد. پس باید همواره حاشیه سود خود را بعد از کسر تورم محاسبه کنید.
4 - ریسک نرخ سود
این نوع ریسک در واقع به فرصتهای جایگزین در سرمایهگذاری اشاره دارد. فرض کنید دو گزینه برای سرمایهگذاری موجود است. خرید سهام با سود مورد انتظار ۳۰ درصد و خرید اوراق مشارکت با سود ثابت ۲۰ درصد است. کسی که ریسکپذیری بالاتری داشته باشد خرید سهام را ترجیح خواهد داد. اما اگر بانک تصمیم بگیرد که نرخ سود را به ۳۰ درصد برساند، در این حالت فردی که اوراق مشارکت خریداری کرده است بدون تحمل ریسک به این سود دست یافته است. این ریسک مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد، این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. برای مقابله با این ریسک همواره نیمنگاهی به جریانات کلی اقتصاد و همینطور قوانین و مقررات بانک مرکزی داشته باشید، پس انداز خود را فقط در یک نوع دارایی سرمایهگذاری نکنید. بهتر است آن را در منابع مختلف نظیر سپردههای بانکی، اوراق مشارکت و سهام بورسی سرمایهگذاری کنید.
5 - ریسک تجاری
در این نوع ریسک به نحوه تأمین هزینههای عملیاتی شرکت توجه میشود. برای تحلیل این ریسک باید این سؤال پاسخ داده شود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تأمین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر. شرکتی که قادر به فروش محصولات و تأمین هزینههای عملیاتی خود است از ریسک تجاری کمتری برخوردار است. این هزینهها شامل حقوق پرسنل، هزینه تولید، اجاره تسهیلات و هزینههای اداری و هزینه هایی از این قبیل میشود.
6 - ریسک کشور
کشورها، همانند شرکتها اقدام به دریافت تسهیلات از نهادهای بینالمللی مالی مانند صندوق بینالمللی پول میکنند. زمانی که یک کشور توانایی پرداخت این تسهیلات را نداشته باشد، ریسک کشور افزایش مییابد. قدرت یک کشور در بازپرداخت این تسهیلات، بر اقتصاد داخلی کشور تأثیر میگذارد. البته میزان تأثیرگذاری این ریسک، به بازار مدنظر بستگی دارد. این ریسک اغلب در کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
7 - ریسک سیاسی
این ریسک به نوعی زیر مجموعه ریسک سیستماتیک است. یکی از مهمترین انواع ریسک در سرمایهگذاری برای شهروندان ایرانی، این ریسک میباشد. تلاطم فضای سیاسی کشور و بیثباتی در تصمیمات اقتصادی و جابهجایی مدیران رده بالا، تغییر رویهها و قوانین، همواره بازار را تحت تأثیر قرار میدهد.
8 - ریسک اعتباری
این ریسک، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل سرمایه است. اوراق قرضه دولتی کمترین میزان ریسک اعتباری و اوراق بهادار شرکت، بیشترین میزان این نوع ریسک را دارد. این ریسک بیشتر مربوط به سرمایهگذارانی است که سهام دولتی یا اوراق قرضه خریداری میکنند. در این مورد ممکن است نهاد مربوطه به مشکل خورده و توانایی پرداخت سود و یا اصل ریسک نقدشوندگی چیست؟ سرمایه را نداشته باشد.
9 - ریسک نقدشوندگی
سرعت تبدیل دارایی به پول نقد از جمله مهمترین ویژگیهای یک سرمایهگذاری مطلوب است. بازار سرمایه این قابلیت را دارد که در شرایط مناسب، و در سهام مناسب به سرعت دارایی شما را به پول نقد تبدیل کند. ویژگی که به طور مثال در بازار مسکن وجود ندارد و به ریسک نقدشوندگی چیست؟ نوعی ممکن است مدت زمان قابل توجهی دارایی شما قابلی نقد شدن نداشته باشد.
10 - ریسک مالی
ریسک مالی مربوط به شرکتهایی است که تسهیلات و وامهای کلانی دریافت کردهاند و قادر به بازپرداخت نیستند. در این صورت سهامداران این شرکتها با چالشی جدید در رابطه با ارزش سهام رو به رو خواهند شد. در واقع ریسک نقدشوندگی چیست؟ این ریسک به میزان بدهی شرکت و منابع هر یک از بدهیها توجه دارد.
11 - ریسک نرخ ارز
اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کردهاید، عمده مواد مصرفی خود را از خارج از کشور تهیه میکند، زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا میکند باید بهای بیشتری برای تهیه مواد اولیه بپردازد و در نتیجه هزینههای شرکت زیاد میشود و در ادامه آن ارزش سهام شرکت پایین میآید.
کلام آخر
در این مقاله به طور مفصل به مفهوم ریسک و انواع آن پرداخته شد. نکته مهم در مدیریت سرمایه اقدامات بعدی برای کنترل ریسک است که باید بعد از شناسایی و تحلیل منابع مختلف ریسک انجام شود. یک سرمایهگذار موفق همواره به انواع ریسک و راههای کنترل آن توجه ویژه دارد.
ریسک فری چیست؟ سود کردن در سرمایهگذاری بدون ریسک!
ریسک بالای سرمایهگذاری در بازارهای مالی گاهی اوقات به حدی زیاد است که بسیاری از افراد را از ورود به آنها باز میدارد. همچنین بخش قابل توجهی از توان فکری و تمرکزی تریدرهایی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند، معطوف به تحمل فشار روانی ناشی از ریسک معاملات میگردد. اما آیا واقعا راهی برای خلاصی از این وضعیت وجود ندارد؟ تاکنون عبارت ریسک فری (Risk Free) به گوشتان خورده است؟ آیا میتوان وارد یک معامله شد در حالی که ریسکی متوجه ما نباشد؟ برای پاسخ به این سؤالات باید تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا بررسی کنیم که معنی ریسک فری چیست.
فهرست عناوین مقاله
آیا میتوان معامله بدون ریسک انجام داد؟
قبل از پرداختن به معرفی مفهوم معامله ریسک فری، لازم است که تکلیف یک موضوع بسیار مهم را معین کنیم. اساسا هیچ گونه بازار مالی وجود ندارد که سرمایهگذاری در آن بدون ریسک امکانپذیر باشد؛ اما در مقابل همواره این امکان فراهم است که با در نظر گرفتن تدابیر خاصی، ریسک معاملات را کاهش داد. آنچه در اینجا تحت عنوان Risk Free مطرح میکنیم، ناظر بر همین گزاره دوم است. به دنبال راههایی هستیم که ریسک معاملات را به حداقل مقدار ممکن کاهش دهیم.
ریسک فری چیست؟
تاکنون به عنوان یک تریدر تجربه آن را داشتهاید که وارد یک معامله شوید؛ در ابتدا به سود دست پیدا کنید و پس از مدتی نه تنها سود خود را از دست رفته ببینید؛ بلکه حد ضرر شما نیز فعال شود و به این ترتیب با ضرر از معامله خارج شوید؟ یکی از بدترین حس و حالهایی که یک تریدر در طول زمان فعالیت خود تجربه میکند، مربوط به چنین شرایطی است.
ریسک فری کردن معامله به معنی آن است که هر کاری از دست ما بر میآید انجام دهیم تا قبل از ضرر کردن، بتوانیم از یک معامله خارج شویم. به این ترتیب عملا مدیریت ریسک سرمایهگذاری نیز به خوبی اتفاق میافتد. اجرای روشهای Risk Free در شرایط مختلف حاکم بر بازار امکانپذیر است. اما باید توجه داشته باشید که در شرایط رکود یا روند نزولی کارآمدی بیشتری دارد.
معرفی چند تکنیک برای ریسک فری کردن معاملات
واقعیت این است که اجرای تکنیک Risk Free کاملا به استراتژیهای معاملاتی افراد بستگی دارد. حتی ممکن است افراد تعاریف مختلفی از تکنیک ریسک فری داشته باشند. ما در این جا سعی میکنیم که به چند مورد از دیدگاههای موجود اشاره کنیم. انتخاب گزینه مناسب از بین آنها کاملا بر عهده شما است.
1. تعیین حد ضرر در محدوده سود
یکی از اقداماتی که معمولا سرمایهگذاران برای Risk Free کردن معاملات خود انجام میدهند، تعیین حد ضرر در محدوده سود به دست آمده از معاملات است. به این ترتیب حتی اگر دارایی خریداری شده در جهت افت قیمت حرکت کند، حد ضرر شما در محدوده سود فعال میشود و به این ترتیب با ضرر و زیان از معامله خارج نمیشوید. البته تعیین حد ضرر در معاملهگری یک مفهوم استاتیک نیست. به این معنی که در گذر زمان باید به طور پیوسته شرایط معامله را رصد کنید و حد ضرر خود را مبتنی بر وضعیت بازنگری نمایید. طبیعتا کمک گرفتن از ابزارهای تحلیل تکنیکال در این بخش بسیار راهگشا است.
2. سیو سود پلکانی
یکی دیگر از اقداماتی که در قالب تکنیک ریسک فری کردن معاملات کاربرد دارد، سیو سود پلکانی است. تصور کنید که وارد یک معامله شدید. بعد از مدتی دارایی خریداری شده افزایش قیمت میدهد. به این ترتیب میتوانید با توجه به حد ضرری که تعیین کردید، بخشی از سود حاصل از معامله را به فروش برسانید. به این ترتیب حتی اگر دارایی دچار افت قیمت شود و حد ضرر شما را فعال کند، بدون اینکه متحمل ضرر و زیان شوید، از معامله خارج خواهید شد.
نکته مهمی که در اتخاذ چنین رویکردی باید در نظر داشته باشید، کارمزدهای معاملاتی است. تصمیمگیری برای سیو سود باید به گونهای باشد که از محل پرداختن کارمزد، متحمل ضرر و زیان زیادی نشوید.
3. ریسک فری کردن معاملات به کمک معاملات باینری آپشن
این تکنیک ریسک فری کردن معاملات، در فارکس کاربرد دارد. اصطلاح باینری در بین برنامهنویسان کاربرد بسیار زیادی دارد. در اینجا منظور از معاملات باینری آپشن، وارد شدن به معاملاتی است که پاسخ آن مثبت یا منفی است؛ یعنی رویکرد 0 یا 100 به معاملهگری وجود دارد. در قالب معاملات باینری آپشن، 2 آپشن در دو جهت مختلف باید باز کنید. فرض کنید یک آپشن Call انجام دادهاید که در واقع شما روی افزایش قیمت یک دارایی در بازه زمانی مشخص سرمایهگذاری کردهاید.
بلافاصله بعد از آن باید یک آپشن Put نیز تعریف کنید. در این آپشن شما روی کاهش قیمت یک دارایی تا مقدار و زمان معینی سرمایهگذاری میکنید. سپس بلافاصله جهت حاکم در قیمت را شناسایی کنید. آپشنی که در جهت شناسایی شده قرار ندارد را به فروش برسانید. دقت داشته باشید که هر چقدر این فرآیند سریعتر رخ بدهی، میزان ضرر شما کمتر میشود. در ادامه منتظر بمانید تا آپشن دوم به انتها برسد. به این ترتیب سودی که از محل این آپشن به دست میآورید، ضرر آپشن ابتدایی را جبران میکند.
چگونه در اجرای تکنیکهای Risk Free به موفقیت برسیم؟
سه مدل مختلف از تکنیکهای ریسک فری را در بالا بررسی کردیم. واقعیت این است که اجرای هر کدام از این تکنیکها نیازمند، تسلط بالا روی عوامب بنیادی و تکنیکال حاکم بر بازار است. تردید نداشته باشید که بدون داشتن آگاهی و مهارت لازم نمیتوان هیچکدام از روشهای فوق را به درستی پیادهسازی کرد.
در مجموعه چند راهکار مؤثر وجود دارد که برای موفقیت در پیادهسازی مدلهای مختلف ریسک فری میتوانید مورد استفاده قرار دهید که عبارتاند از:
1. تمرین کردن با حساب آزمایشی
صرافیها و کارگزاریهای بازارهای مالی با هدف ایجاد شرایط برای بررسی پلتفرمهای معاملاتی خود، امکان استفاده از حسابهای آزمایشی را به صورت رایگان برای سرمایهگذاران فراهم میکنند. شما میتوانید آموختههای خود برای اجرای تکنیکهای ریسک فری را از طریق حسابهای آزمایشی تمرین کنید. این کار به مرور زمان شما را در استفاده صحیح از تکنیکهای Risk Free متبحر میسازد. همچنین فرصت دستیابی به استراتژی شخصی سازی شده خودتان را نیز به این ترتیب خواهید داشت.
2. افزایش آگاهی از روانشناسی بازار
مهمترین عامل در موفقیت یا شکست ریسک فری کردن معاملات، زمانی است که تصمیم به خروج از معاملات میگیرید. دقیقا همین تصمیم است که باعث میشود عدهای هیچ سودی به دست نیاورند؛ گروهی سود کمی کسب کنند و در مقابل افرادی نیز سودهای کلانی به جیب بزنند. اگر یک معاملهگر درک درستی از شرایط روانی حاکم بر بازار داشته باشد، همیشه باز و بسته کردن پوزیشنهای معاملاتی خود را دقیقا در بزنگاهها انجام میدهد. برای این منظور ضمن مطالعه نیاز به تجربه زیادی نیز دارید.
3. انتخاب داراییهای با نقدشوندگی مناسب
گاهی اوقات استراتژیهای شما به درستی کار میکند. اما یک نکته مهم در اجرای تکنیکهای ریسک فری را در نظر نمیگیرید. دارایی که نقدشوندگی مناسبی ندارد، در زمانی که تصمیم به فروش آن میگیرید، مشخص نیست که به خریداری وجود داشته باشد یا خیر. در چنین شرایطی عملا شما حتی با اتخاذ تصمیمهای درست نیز نمیتوانید استراتژیتان را پیاده کنید. لذا توصیه ما این است که حتما نقدشوندگی را به عنوان یک فاکتور مهم در معاملات در نظر بگیرید.
کلام پایانی
در این مقاله بررسی کردیم که مفهوم ریسک فری کردن چیست. واقعیت این است که شما به عنوان یک تریدر باید ضمن پذیرش ریسک موجود در بازارهای مالی مختلف، بخش قابل توجهی از تمرکز خود را صرف مدیریت این ریسک نمایید. توصیه پایانی ما این است که برای اجرای تکنیکهای Risk Free به هیچ عنوان عجله نکنید و با حوصله در حسابهای آزمایشی روشهای مختلف را امتحان کنید. به این ترتیب بعد از مدتی میتوانید به اهداف مورد نظرتان دست یابید.
اوراق با درآمد ثابت چیست؟ آشنایی کامل + جدول بررسی
اوراق با درآمد ثابت به هر نوع اوراق بدهی اطلاق میشود که قرضگیرنده را موظف و متعهد میکند تا تحت برنامهی زمانی مشخصی، مبالغ معینی را به دارندهی آن اوراق پرداخت کند. چون سود این اوراق ثابت است، و دارندهی اوراق با درصد اطمینان بالایی از حصول جریانهای نقدی آن مطمئن است، سرمایهگذاران نرخ بازده مورد انتظار کمتری از سرمایهگذاری در این اوراق در مقایسه با اوراق با درآمد متغیر (مانند سهام) متوقع هستند؛ توقع کمتری که متناسب با ریسک کمتر این اوراق است.
دولتها، شهرداریها، و بنگاههای دولتی، شبهدولتی و خصوصی ناشران این اوراقاند. نهادهای مالی چون صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه، بانکهای تجاری، شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری و افراد سرمایهگذار حقیقی (خانوارها) خریداران اصلی این اوراقاند.
آشنایی با اوراق با درآمد ثابت بخشی از دانش سرمایهگذاری محسوب میشود.
انواع اوراق درآمد ثابت
اوراق درآمد ثابت به دو دستهی اصلی تقسیم میشوند: اوراق قرضه (در ایران اوراق مشارکت و ابزارهای اسلامی) و سهام ممتازی که بازده نقدی مشخصی دارند. از دو منظر میتوان به این اوراق نگاه کنیم: از منظر مالی شرکتی (corporate finance) و از دیدگاه سرمایهگذاری (investment).
در نمودار 1 به مقایسهی اوراق قرضه با سهام عادی و ممتاز پرداخته شده است.
نمودار1.مقایسۀ اوراق با درآمد ثابت با سهام
اوراق با درآمد ثابت به عنوان ابزار تأمین مالی
اوراق درآمد ثابت همواره به عنوان ابزاری جهت تأمین مالی استفاده میشود. البته که این موضوع در ایران نسبت به سایر کشورها برای شرکتها بسیار محدود است و از اوراق با درآمد ثابت عموماً در سازمانهای دولتی و خود دولت ریسک نقدشوندگی چیست؟ استفاده میشود.
نمودار 2 روشهای تأمین مالی عمدتاً مبتنی بر بدهی را از منظر بنگاه نشان میدهد. طبعاً از منظر مالی شرکتی، اوراق با درآمد ثابت یکی از مهمترین روشهای تأمین مالی شرکتهاست. به دلیل ارزان بودن تأمین مالی از طریق اوراق با درآمد ثابت، در ساختار سرمایهی شرکتها بخشی از تأمین مالی از طریق اوراق با درآمد ثابت انجام میشود. تأمین مالی مبتنی به بدهی به روشهای مختلفی انجام میشود: وام یکی از مرسومترین شیوههای تأمین مالی برای شرکتهای کوچک و متوسط است. همچنین انتشار اوراق قرضه (اوراق مشارکت در کشور ما) برای تأمین مالی شرکتهای بالغ، شهرداریها و دولت مرسوم است. همچنین از اسناد خزانه برای تأمین مالی کوتاهمدت دولت استفاده میشود.
نمودار-2. روشهای تأمین مالی
تأمین مالی از طریق سهام کاملاً متفاوت با تأمین مالی از طریق اوراق با درآمد ثابت است. شخصی که از طریق خرید سهام در تأمین مالی شرکت میکند، شریک شرکت است و در سودوزیان شرکت مشارکت دارد، اما کسی که در اوراق بدهی شراکت کرده است، انتظار درآمد ثابت و مشخصی دارد، چراکه ناشر تعهد ثابتی برعهده گرفته است.
اوراق با درآمد ثابت بهعنوان گزینهی سرمایهگذاری
خانوارها اوراق منتشرهی شرکتها یا دولت را با هدف سرمایهگذاری و تشکیل سبد بهینه در کنار دیگر داراییها خریداری میکنند. یکی از تصمیمات مهم سرمایهگذار تخصیص بهینهی دارایی (Optimal asset allocation) است. در این تخصیص، سرمایهگذار باید بررسی کند که چقدر از سبد سرمایهگذاری را به هریک از گروههای دارایی (asset class) طلا، ارز، املاک و مستغلات ، اوراق با درآمد ثابت و سهام تخصیص دهد. با توجه به ریسکپذیری افراد و نهادها در دورههای زمانی مختلف، اوراق با درآمد ثابت میتواند یکی از بهترین گزینههای سرمایهگذاری باشد. البته که برای سهولت کار سرمایه گذاران حقیقی برای سرمایهگذاری بدون ریسک صندوقهای درآمد ثابت را انتخاب میکنند. عمدهی داراییهای تحت مدیریت این نوع صندوقها در اوراق درآمد ثابت سرمایهگذاری میکنند. سرمایهگذاران برای انتخابی بدون ریسک میتوانند صندوقهای درآمد ثابت قابل معامله را انتخاب کنند.
نرخ تنزیل برای اوراق درآمد ثابت
همانطور که گفته شد، نرخ تنزیل مهمترین بحث در ارزشیابی اوراق با درآمد ثابت است. در شکل عمومی آن، نرخ مورد انتظار سرمایهگذاران یا نرخ تنزیل هر دارایی برابر است با نرخ بازده بدونریسک (risk free rate) بهعلاوهی نرخ بازده اضافهتری که به آن صرف ریسک (risk premium) میگویند؛ سرمایهگذار این بازده اضافی را به خاطر عدماطمینان (یا ریسک) جریانهای نقدی موضوع سرمایهگذاری (مثلاً سهام) طلب میکنند.
صرف ریسک دارایی + نرخ بازده بدونریسک = نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذار
نرخ بازده بدونریسک مرتبط با آن دارایی است که بتوانیم کاملاً از جریان نقدی آن مطمئن شویم. نرخ بازده بدونریسک در اقتصاد بهشدت تغییر میکند و به تورم، چشماندازهای اقتصاد و چشمانداز تورمی در میان فعالان بازار وابسته است. بهطور مشخص، در بازار سرمایهی ایران سرمایهگذاران ریسک نقدشوندگی چیست؟ از نرخ تنزیل اسناد خزانه (Treasury bills) در بازار، بهعنوان نرخ بازده بدونریسک استفاده میکنند. اسناد خزانه کوپن ندارد و جریان نقدی آن محدود به مبلغ پرداختی در سررسید است.
بهترین معیار برای نرخ بازده بدون ریسک
خریدار عملاً ارزش فعلی جریان نقدی پرداختی در سررسید را محاسبه و بابت آن پول پرداخت میکند؛ بنابراین به نظر میرسد برای پیداکردن نرخ بازده بدون-ریسک، بازده اسناد خزانهی دولتی بهترین معیار باشد؛ در امریکا و سایر کشورها هم این نرخ از اسناد خزانه استخراج میشود. علاوه بر این، آنجا که ریسک وجود دارد، از صرف ریسک استفاده میکنند. هرچه جریان نقدی ریسک بالاتری داشته باشد، از صرف ریسک بالاتری استفاده میشود. ریسک اوراق مشارکت بسیار کمتر از سهام است، و تعیین ریسک بازار سهام داستان متفاوتی است.
از دیدگاه بنیادی، صرف ریسک دارایی با میزان تغییرپذیری عواید آتی (ریسک نوسانپذیری آن) رابطهی مستقیم دارد. اگر جریان نقدی مطمئن باشد و هیچ ریسکی نداشته باشد، صرف ریسک برابر با صفر است. اما از دیدگاه سرمایهگذار وجود عدماطمینان نسبت به جریانهای نقدی آتی (یا ریسک نقدشوندگی چیست؟ عواید آتی) باعث ریسکیبودن جریان نقدی تلقی شده و طبعاً باعث میشود سرمایهگذار صَرف ریسک بالاتر در قالب نرخ بازده مورد انتظار بالاتر مطالبه کند.
ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری در اوراق با درآمد ثابت
اگر تعهد اوراق را دولت یا نهادهای شبهدولتی مثل شهرداریها داده باشند، احتمال قوی میدهیم که جریانهای نقدی تعهدشده محقق شوند. بهویژه، دولتهایی که بانکهای مرکزی مستقلی دارند، ریسک عدمپرداخت ندارند و سرمایهگذار با درصد اطمینان بسیار بالایی انتظار دارد جریان نقدی تعهدشده را در زمانهای مشخص دریافت کند. اما زمانی که میخواهیم در اوراق با درآمد ثابت غیردولتیها سرمایهگذاری کنیم، با شش ریسک اصلی به شرح زیر مواجه هستیم.
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعهای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان سادهتر به بازاری که در آن داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار معامله میشود، بازار مالی گفته میشود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا میکند.
در واقع این بازارها شرایطی را فراهم میکنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسانبورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.
کاربرد بازارهای مالی
بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظامهای اقتصادی فراهم میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایهگذاران
- کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
- تقویت نقدشوندگی در نظامهای مالی
- ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
- هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
- بهبود شفافیت در فعالیتهای اقتصادی
- کمک به اعمال سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دستهی مختلف طبقهبندی میشوند:
بازارهای مالی بر اساس حق مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt Market)
به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله میشود، بازار بدهی میگویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکتها، دولتها، بانکها، شهرداریها و سایر سازمانها باشد.
بازار سهام (Stock Market)
به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانونمند مانند بورس؛ توزیع و مبادله میشود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته میشود. این بازار یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است، زیرا به شرکتها این امکان را میدهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایهگذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دستهی بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله میشوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین میشود، بازار پول میگویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول میباشد.
بازار سرمایه (Capital Market)
به بازاری که خرید و فروش داراییهای مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام میشود، بازار سرمایه میگویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
- بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق میافتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند، بازار اولیه میگویند.
- بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم ریسک نقدشوندگی چیست؟ میکند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمانیافته است که قوانین و شرایط سختگیرانهای را برای پذیرش شرکتها اعمال میکند؛ در واقع شرکتها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند و سپس در این بازار پذیرفته میشوند.
بازار خارج از بورس
به بازاری که اوراق بهادار شرکتهای پذیرفته نشده در بورس در آن معامله میشود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانهزنی میگویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسانتری را برای پذیرش شرکتها در نظر گرفته است.
بازار سوم
معمولاً سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.
بازار چهارم
شرکتها و سازمانهایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکتها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله میشوند.
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دستهی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم میشوند:
بازار آتی (Future Market)
به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله میشود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک ریسک نقدشوندگی چیست؟ دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازار نقدی (Spot Market)
به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شدهاست، بازار نقدی میگویند. بازار نقدی در نقطهی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطهای از زمان انجام میشود، به آن بازار نقطهای نیز میگویند.
دیدگاه شما