دیفای (DeFi) چیست؟ دنیای امور مالی غیرمتمرکز را بشناسید
امور مالی غیرمتمرکز از فناوری ارز دیجیتال و بلاکچین برای مدیریت تراکنشهای مالی استفاده میکند. هدف دیفای دموکراتیزه کردن امور مالی با جایگزینی نهادهای قدیمی و متمرکز با روابط همتا به همتا است. این امر میتواند طیف کاملی از خدمات مالی مانند وامها و بانکداری روزمره تا روابط پیچیده قراردادی و تجارت دارایی را شامل شود. با مجله هلواکس همراه باشید تا سیری در دنیای امور مالی غیرمتمرکز داشته باشیم.
دیفای (DeFi) چیست؟
دیفای مخفف عبارت «امور مالی غیرمتمرکز» است. این یک اصطلاح کلی برای انواع برنامههای مالی در ارزهای دیجیتال یا بلاکچین است که برای از بین بردن واسطههای مالی طراحی شدهاند. DeFi تا حد زیادی از بلاکچین یعنی فناوری پشت ارز دیجیتال بیت کوین الهام میگیرد. بلاکچین به چندین نهاد اجازه میدهد یک نسخه از تاریخچه تراکنشها را نگه دارند. به این معنی که تراکنشها توسط یک منبع واحد و مرکزی کنترل نمیشوند.
این امر بسیار مهم است. زیرا سامانههای متمرکز و دروازهبانهای انسانی میتوانند سرعت و پیچیدگی تراکنشها را محدود کنند. درعینحال موجب کاهش کنترل مستقیم کاربران بر پول خود خواهند شد. دیفای از این لحاظ متمایز است که استفاده از بلاکچین را از انتقال ساده ارزش به موارد مالی پیچیدهتر گسترش میدهد.
امروزه تقریباً تمام جنبههای بانکداری شامل وامدهی و تجارت توسط نظامهای متمرکز نهادهای حاکم و اپراتورهای انسانی اداره میشوند. بنابراین مردم برای دسترسی به همهچیز، از وام خودرو و مسکن گرفته تا تجارت سهام و اوراق قرضه، باید با انبوهی از واسطههای مالی سروکار داشته باشند. افراد نمیتوانند واسطههایی نظیر بانکها، صرافیها و وامدهندگان را دور بزنند. بنابراین این نهادها درصدی از هر تراکنش مالی و بانکی را بهعنوان سود و کارمزد به دست میآورند.
نحوه استفاده از دیفای
دیفای راه خود را به طیف گستردهای از تراکنشهای مالی ساده و پیچیده باز کرده و توسط برنامههای غیرمتمرکزی بهنام “dapps” یا برنامههای دیگری بهنام “پروتکل” پشتیبانی میشود. این Dapp ها و پروتکلها تراکنشها را بر مبنای دو ارز دیجیتال اصلی بیت کوین و اتریوم انجام میدهند. بیت کوین ارز دیجیتال محبوبتری است اما اتریوم سازگاری بیشتری با کاربردهای مختلف دارد. به همین دلیل بسیاری از برنامهها و پروتکلها از کدهای مبتنی بر اتریوم استفاده میکنند. برخی از روشهای مورداستفاده dapp ها و پروتکلها به شرح زیر هستند.
معاملات مالی سنتی
در حال حاضر تمامی معاملات مالی سنتی اعم از پرداختها، معاملات اوراق بهادار و بیمه، وامدهی و استقراض با دیفای امکانپذیر است.
صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)
در حال حاضر، اکثر سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال از صرافیهای متمرکز مانند کوینبیس یا بایننس استفاده میکنند. DEX ها تراکنشهای مالی همتا به همتا را تسهیل میکنند و به کاربران اجازه کامل حفظ و کنترل پول خود را میدهند.
کیف پولهای الکترونیکی
توسعهدهندگان دیفای در حال ایجاد کیف پولهای دیجیتالی و مستقل از بزرگترین صرافیهای ارزهای دیجیتال هستند. این کیف پولها به سرمایهگذاران امکان دسترسی به همهچیز از ارزهای دیجیتال گرفته تا بازیهای مبتنی بر بلاکچین را میدهند.
سکههای پایدار (استیبل کوینها)
درحالیکه ارزهای دیجیتال بهشدت نوسان دارند، سکههای پایدار سعی میکنند ارزش خود را با گره زدن به ارزهای فیات مانند دلار آمریکا تثبیت کنند.
وامدهی
امور مالی غیرمتمرکز که «سوخت موشک» کریپتو نامیده میشود، این امکان را برای سرمایهگذاران فراهم میکند که ارز دیجیتال وام بدهند.
توکنهای غیر مثلی (NFT)
NFT ها از داراییهای غیرقابل تجارت مانند ویدیوهای اسلم دانک یا اولین توییت در توییتر، داراییهای دیجیتالی تولید میکنند. NFT ها آثاری را که قبلاً قابلتبدیل به کالا نبودند به کالا تبدیل میکنند.
چرا دیفای مهم است؟
دیفای سیستم مالی متمرکز را با از بین بردن واسطهها و توانمندسازی مردم عادی از طریق مبادلات همتا به همتا به چالش میکشد. دنیای امور مالی غیرمتمرکز درواقع تفکیککننده امور مالی سنتی است. این پدیده عناصر کلیدی کار بانکها، صرافیها و بیمهگران امروزی مانند وامدهی، استقراض و تجارت را میگیرد و آنها را در اختیار افراد عادی قرار میدهد.
برای روشن شدن موضوع بهتر است مثالی بزنیم. فرض کنیم که شما سرمایه خود را در یک حساب بانکی پسانداز کرده و نرخ بهره مثلاً ۱۰ درصدی پول خود را دریافت کنید. سپس بانک، پول شما را با سود ۱۵ درصدی به مشتری دیگر وام میدهد و مابهالتفاوت ۵ درصدی را به جیب میزند. اما با امور مالی غیرمتمرکز مردم پسانداز خود را مستقیماً به دیگران قرض میدهند. بهاینترتیب افراد با دیفای سود خود را ۵ درصد افزایش میدهند و بازده کامل ۱۵ درصدی خود را به دست میآورند.
ممکن است فکر کنید که این کار با ابزارهایی مثل پی پال هم امکانپذیر باشد اما اینطور نیست. زیرا برای ارسال وجوه با اپلیکیشنهایی مثل پی پال هنوز هم باید یک کارت نقدی یا حساب بانکی مرتبط با آن برنامهها داشته باشید. بنابراین این پرداختهای همتا به همتا هنوز برای کار کردن به واسطههای امور مالی متمرکز وابسته هستند.
دیفای روی بلاکچین اجرا میشود
با انجام هر تراکنش عادی، سابقه آن تراکنش نزد یک پایگاه داده مرکزی و تحت مالکیت یک موسسه مالی بزرگ ثبت میشود. اما بلاکچین یک دفتر کل غیرمتمرکز و توزیعشده بین چندین نهاد است که در آن تراکنشهای مالی با کد کامپیوتری ثبت میشوند. بلاکچین و ارز دیجیتال فناوریهای فراهمکننده تأمین مالی غیرمتمرکز هستند.
بلاکچین توزیعشده به این معنی است که همه طرفهای استفادهکننده از برنامه دیفای یک کپی یکسان از پایگاه داده مرکزی دارند که هر تراکنش را در کدی رمزگذاری شده ثبت میکند. این سیستم علاوه بر ارائه ناشناس بودن کامل به کاربران، تأیید پرداختها و سابقه مالکیت دارایی را نیز با یک کدگذاری ایمن میکند. تغییر آن با فعالیتهای متقلبانه نیز تقریباً غیرممکن است.
بلاکچین غیرمتمرکز نیز به این معنی است که هیچ واسطه یا دروازهبانی برای مدیریت سیستم وجود ندارد. تراکنشها توسط طرفهای استفادهکننده از بلاکچین و از طریق فرآیند حل مسائل پیچیده ریاضی و افزودن بلوکهای جدید تراکنش به زنجیره، تأیید و ثبت میشوند. طبق ادعای طرفداران دیفای، بلاکچین غیرمتمرکز تراکنشهای مالی را ایمنتر و شفافتر از سامانههای غیر شفاف بهکاررفته در امور مالی متمرکز ارائه میکند.
آیا سرمایهگذاری در دیفای ایمن است؟
سرمایهگذاری در این عرصه با ریسک همراه است. بسیاری بر این باورند که دیفای آینده امور مالی است و سرمایهگذاری زودهنگام در این فناوری انقلابی میتواند به سودهای کلانی منجر شود. اما سرمایهگذاری دقیق برای تازهواردها سختیهای بیشتری دارد. چراکه تشخیص پروژههای خوب از بد برای این افراد مشکلتر است.
تاکنون بسیاری از برنامههای مبتنی بر دیفای سوخته و از بین رفتهاند. مانند میم کوین یام (YAM) که ارزش آن در بازار ظرف ۳۵ دقیقه از ۶۰ میلیون دلار به صفر رسید. بسیاری دیگر از پروژههای امور مالی غیرمتمرکز نیز به همین سرنوشت دچار شدند و بسیاری از سرمایهگذاران پول زیادی از دست دادند.
علاوه بر این، متأسفانه امور مالی غیرمتمرکز هنوز با اشکالات و باگهای بسیاری دستبهگریبان است. قراردادهای هوشمند بلاکچین قدرتمند هستند اما زمانی که قوانین در پروتکل گنجانده شوند، نمیتوان آنها را تغییر داد. این امر اغلب وجود باگها را دائمی میکند و درنتیجه خطر باخت سرمایه افزایش مییابد.
جمعبندی
درحالیکه افراد بیشتری به سمت برنامههای دیفای جذب میشوند اما نمیتوان با قاطعیت گفت که آینده به کدامین جهت حرکت خواهد کرد. آینده امور مالی غیرمتمرکز به این بستگی دارد که چقدر و برای چه گسترهای از افراد مفید و در دسترس باشد. بسیاری بر این باورند که پروژههای مختلف غیرمتمرکز پتانسیل تبدیل شدن به رابینهود بعدی را دارند. این پروژهها با فراگیرتر کردن برنامههای مالی برای کسانی که بهطور سنتی به چنین پلتفرمهایی دسترسی ندارند، انبوهی از کاربران جدید را به خود جذب خواهند کرد.
معرفی حوزه دیفای (DeFi)
DeFi مخفف کلمه Decentralized finance و به معنی امور مالی غیرمتمرکز است. این مفوم در حوزه بلاکچین و رمزارزها به تمام امور مالی اشاره دارد که با استفاده از تکنولوژی بلاکچین، بهصورت غیرمتمرکز انجام میشوند. پروژههایی که در این حوزه فعالیت میکنند، با حذف واسطههایی مانند بانک، دولت و نهادهای غیرمتمرکز، این امکان را برای هر کسی. فراهم میکنند که امور مالی خود را بصورت غیرمتمرکز و بدون هیچ واسطهای انجام دهد.
یکی از مهمترین کاراییهای تکنولوژی بلاکچین، حوزه مالی میباشد. مدتها است که افراد برای انجام کارهای مالی خود مجبورند تمام پول و اطلاعات شخصی خود را به نهاد متمرکز واسطی بسپارند تا برای آنها این خدمات مالی را انجام دهد. اما امروزه به لطف بلاکچین و دفتر کل توزیعشده، میشود برای انجام خدمات مختلف مالی از پروژههایی در حوزه دیفای استفاده کرد. به این صورت پول شما در اختیار خودتان قرار دارد و یا نیازی نیست برای انجام این امور اطلاعات شخصی خود را در اختیار کسی بگذارید.
کاربرد حوزه دیفای
اما چه کارهایی را به طور مشخص میشود وسط پروژههای دیفای انجام داد؟
صرافیهای غیرمتمرکز
به عنوان مثال صرافیهای غیرمتمرکز یک مثال خوب از کاراییهای این حوزه مخصوصاً برای ما ایرانیها است. مدتهاست که ایرانیها به دلیل تحریمهای موجود بر علیه ایران از استفاده بهترین صرافیهای روز دنیا محروم اند، چرا که این صرافیها متمرکز هستند و شما برای اینکه اجازه معامله در آنها را داشته باشید، باید تمام اطلاعات شخصی خود را وارد کنید و این صرافیها اگر بخواهند میتوانند به شخص یا اشخاصی اجازه معامله ندهند. اما در صرافیهای غیرمتمرکز شما فقط با متصل کردن کیف پول خود به صرافی، بدون وارد کردن حتی یک ایمیل ساده میتونید معامله انجام دهید.
پلتفرمهای وامدهی
مثال دیگری برای حوزه دیفای پلتفرمهای وامدهی است که در این پلتفرمها خود کاربران هم تامینکنندگان نقدینگی و هم دریافتکننده هستند. یعنی اشخاصی که میتوانند با گرو گذاشتن ارزشان در این پلتفرمها سود دریافت کنند و این پول برای اشخاصی که میخواهند وام دریافت کنند بهعنوان نقدینگی پرداخت میشود. این افراد وام گیرنده در ازای پولی که دریافت کردند سودی را پرداخت میکنند که به افراد تامین کننده داده میشود.
این دو مثالی که زده شد صرفاً دو نمونه از کاراییهای حوزه دیفای میباشد. انواع خدمات مالی دیگر نیز میتوانند زیر مجموعه حوزه دیفای باشند. بهطوری که در آینده تمامی امور مالی بهصورت مستقیم و بدون دخالت هیچ نهاد واسطی انجام خواهد شد.
دیفای DeFi چیست؟
بی شک همه مردم، مخصوصاً کاربران حوزه ارز دیجیتال، اسم و ماهیت بلاک چین را می دانند و می شناسند. مقالاتی را در رابطه با مزایای این بستر به خدمت شما عزیزان ارائه داده ایم. به نسبت سیستم های سنتی، به قدری این بستر قابلیت و مزایا دارد که نمی توان به سادگی از آن گذر کرد. در این مقاله تیم توکن باز قصد دارد به مقوله امور مالی غیر متمرکز یا همان DeFi بپردازید. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
دیفای (DeFi) چیست؟
لفظ یا کلمه ی دیفای از ادغام واژه ی انگلیسی Decentralized Finance اتخاذ شده که به معنی امور مالی غیرمتمرکز می باشد. این لفظ، صرفاً جهت توصیف هر نوع خدمات مالی غیرمتمرکز، از رمز ارزها گرفته تا بلاک چین، کاربرد دارد که مقصود اصلی آن، حذف واسطه های گوناگون در معامله های دنیای رمز ارزهاست.
پس می توان اینگونه بیان کرد که دیفای مجموعه ای از برنامههای کاربردی است که در راستای انجام امور مالی غیرمتمرکز به کمک سرمایهگذاران می آید تا آنان بتوانند دسترسی بهتری به سرمایهها و دارایی های خود داشته باشند.
کاربردهای DeFi
باید بدانیم امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای، هم اکنون گام های نخست پیشرفت را بر می دارد و هنوز به شکوفایی کامل نرسیده است. اما با این حال، بر مبنای خصوصیت و پتانسیلهای درونی یا ذاتی این اکوسیستم، قادر خواهیم بود تا به ارزیابی کاربردها و عملکردهایش در آینده ای نه چندان دور بپردازیم. معطوف شدن به این خصیصه ها موجب جذابیت بیشتر دیفای برای اشخاص، نهادها و … شده است و توسعه ی آن به سرعت انجام می شود.
سهولت وام دهی و استقراض
یکی از جاذبه ها و محبوبترین پروتکل پروژه بستر دیفای، وامدهی می باشد. برای وامدهی شفاف، در قیاس با سیستمهای اعتباری سنتی که در حال حاضر استفاده می شوند، قادر خواهیم بود مزایای گوناگونی را برای آن برشماریم. به عنوان مثال می توان، به توافق فوری و بی دردسر، عدم نیاز به ضامن یا چک های اعتباری و همچنین بهره وری از سایر داراییها و اندوخته های دیجیتال تحت عنوان وثیقه، نام برد. فرض کنید اندوخته ی اتریوم شما، به وثیقهای برای اخذ وام در قالب یک رمز ارز دیگر مبدل شود!
ضمن آنکه باید بدانیم سیستم های ارائه دهنده ی وام بر بستر Block chain عمومی سوار شده و تمامی مراحل اعتمادسازی لازم برای کاربران توسط کلیدهای دیجیتالی تامین خواهد شد، در نتیجه مستلزم به ارائه مدارک ادله های خاص، برای جلب اعتماد کاربران نخواهد بود.
توسعه و بهبود خدمات بانکی
بر مبنای تعریف، برنامههای پروتکل و اکوسیستم DeFi در گروه سرویسهای مالی جای گرفتهاند. به همین جهت خدمات بانکی و پولی، از جمله زمینههای کاربردی را می توان به این اکوسیستم اطلاق و قلمداد کرد. این سرویسها مانند صادر کردن استیبل کوینها ، رهن و بیمه می باشند.
با در نظر گرفتن وضعیت فعلی تکنولوژی عنوان شده، نیاز وافر و شدیدی به وجود رمز ارزهای با ثبات، احساس میشود. این رمز ارزها عموماً به صورت یک به یک از طریق اندوخته های دنیای واقعی حمایت و پشتیبانی میشوند.
با علم به این مبحث که قیمت رمز ارزها با نوسان نسبتاً شدید همراه است، استیبل کوین های الکترونیکی همانند تتر تحت عنوان پول نقد( از نوع رمزنگاری شده) در خرید و فروش های روزمره مورد بهره وری قرار می گیرند. لازم است بدانیم نکته مهم درباره این دارایی (استیبل کوین)، عدم نظارت هیچ گونه نهاد متمرکزی بر روی آنهاست. از وجهه دیفای DeFi، این خصوصیتی بسیار ایده آل و فوقالعادهای محسوب می شود.
بازار غیرمتمرکز دیفای
این برنامه های سوار بر بستر دیفای توانایی بررسی وضعیت های چالش برانگیز را دارد. زیرا این بخش از دیفای، پتانسیل فراوانی به جهت نوآوری در حوزه مالی را در بر می گیرد. صرافی های غیرمتمرکز (DEX) را می توان جزو اصلی ترین برنامههای سیستم مالی غیر متمرکز دانست. ضمن اینکه این پلتفرمها به کاربران خود دسترسی ای مبنی بر مبادله داراییهای دیجیتالی خود را به صورت بی واسطه برای تامین اعتماد( همانند صرافیها)، می دهند و تریدها به گونه ای مستقیم بین کیف پول های اشخاص، توسط قرارداد هوشمند، صورت می پذیرد.
باید این موضوع را بدانیم که صرافیهای غیر متمرکز به علت داشتن ساختاری بی مانند و منحصر به فرد، کارمزد پایین تری از تراکنشات در مقیاس با صرافیهای متمرکز اخذ می نماید. همچنین باید خاطر نشان شویم که به جهت پتانسیل این برنامه ها، دور از ذهن نخواهد بود که شاهد ترید سهام شرکتها در آتیه ای نچندان دور توسط این صرافیها، در بین اشخاص، باشیم.
چالشهای پیش روی دیفای
باید به این موضوع واقف شویم که این پروتکل به علت نوپا بودن، با چالش های زیادی دست و پنجه نرم می کند. سه مورد از مهمترین چالشهایی که دیفای با آن مواجه است را شرح می دهیم که عبارتاند از:
دانستن این موضوع که بلاک چینها در مقطع حال حاضر خود آینده امور مالی غیرمتمرکز کمی کندتر از رقیب های متمرکز خود عمل می کنند و این موضوع تاثیر بسزایی بر روی کار برنامههای غیرمتمرکز دارد.
به طور مثال: اتریوم، که از رایج ترین و عمده ترین میزبان پروژههای دیفای محسوب می شود، در حال حاضر تنها قادر است 14 تراکنش در ثانیه را پردازش کند.
البته با ایجاد راهکارهای مقیاسپذیری مختلف و پیشرفتهای روزافزون آن، محتملاً این اشکالات در آینده نچندان دور بر طرف خواهند شد. ضمن آنکه گفتن این مسئله خالی از لطف نیست، بدانیم که اکنون دهها پروژه دیفای روی بستر بلاک چینهای آهسته و کند هم، به خوبی کار خود را انجام می دهند.
احتمال خطا از سوی کاربر؛ مسئول بودن دارایی خود
همانطور که در سطور قبلی بدان اشاره کردیم، دیفای با حذف واسطههای مالی، تمامی مسئولیت را به خود کاربران و سرمایه گذاران واگذار میکند.
به طور مثال: اگر فردی رمز حساب بانکی خود را گم کند، قادر خواهد بود با مراجعه به بانک، حساب خود را مجدد بازیابی کند، اما این اصل در بلاک چین امکان پذیر نخواهد بود. زیرا در بلاک چین های باز همانند اتریوم، هویت کاربران با یک رشته متنی از اعداد و حروف تحت عنوان (Private Key) مشخص می کنند که اگر کاربر آن را گم کند، دسترسی به دارایی های کیف پول شخصی خود را برای همیشه از دست خواهد داد.
ضمن آنکه، تراکنشات بلاک چینهای باز غیرقابل برگشت محسوب می شوند و این بدان معنی می باشد که اگر مبلغی را به کیف پول اشتباه واریز کنند، محتملاً دیگر دسترسی به آن مبلغ را نخواهند داشت. بههمین علت، کاربرانی که دچار اختلال حواس یا حواسپرتی هستند در هنگام کار با دیفای، عملاً در دایره ی خطر از دست رفتن سرمایه قرار می گیرند.
تجربه کاربری نامطلوب
هم اکنون بهره جویی از حوزه دیفای برای کاربران تازهکار به عرصه دیجیتال کمی پیچیده تلقی می شود و برنامههای حال حاضر آن، هنوز آنطور که باید و شاید ارتباط کاربری مناسبی ندارند. باید این موضوع را یادآور شویم که برای یک کاربر عادی صرف حریم خصوصی و عدم تمرکز، اولویت اول محسوب نمی شود. سهولت کار با این حوزه قادر خواهد بود تا به ایجاد انگیزه برای کاربران منجر شود تا آنان بتوانند از سیستمهای متمرکز دست شسته و آنها را رها سازند.
اما عدم یک رابط کاربری مطلوب و سهولت دسترسی، برنامههای غیرمتمرکز را از نظر و دید کاربران به گونه ای جلوه دارد که قادر نخواهند بود تا حرفی برای سخن گفتن داشته باشند.
محبوبترین برنامههای دیفای
- مبادله های غیرمتمرکز (DEX): مبادله های آنلاین به کاربران این امکان را می دهند که رمز ارزها را به رمز ارزهای دیگر مبدل کنند. چه ارز فیات(دلار) به BTC و چه ETH به DAI.
دی ای اکس DEX نوعی صرافی می باشد که کاربران را بی واسطه و به طور مستقیم به همدیگر متصل میکند تا آنان قادر باشند، به تبادل رمز ارزها با یکدیگر بپردازند، بی آنکه نیاز به واسطهای داشته باشند. کاربران می آینده امور مالی غیرمتمرکز آینده امور مالی غیرمتمرکز توانند با خیالی آسوده به سپردن پولشان اعتماد حاصل کنند. - استیبل کوین: رمز ارزی محسوب می شود که برای ثابت نگه داشتن قیمت، به دارایی خارج از ارز رمز پایه (ارزهای فیاتی چون دلار یا یورو) پیوند خورده است.
- زمینه های اعطای وام: این سیستم عاملها از Smart contracts برای استقرار واسطههایی همچون بانکها که وام را مدیریت میکنند، بهره جویی میکنند.
- بیت کوین های پیچیده (WBTC): روشی برای فرستادن BTC به شبکه اتریوم می باشد تا بیت کوین قادر باشد به صورت مستقیم در سیستم defi اتریوم مورد بهره وری قرار گیرد. سیستم این امکان را به کاربران میدهد که سود بیت کوینهای مقروض را توسط سیستم عاملهای وام غیرمتمرکز کسب و به دست آورد.
- بازارهای آینده نگری: بازارهایی به جهت شرط بندی بر روی نتایج و رخدادهای آتی همانند انتخابات. مقصود این نسخههای دیفای در بازارهای پیشبینی یا آینده نگری، ارائه کارکرد یکسان اما بی واسطه می باشد.
چگونگی درآمدزایی از طریق دیفای
لازم است بدانیم که ارزش نهفته در پروژههای دیفای اتریوم رو به انفجار می باشد زیرا بر طبق گزارشات، کاربران درآمد فراوانی از این طریق کسب میکنند.
با بهره جویی از برنامههای وام بر پایه اتریوم، کاربران قادر خواهند بود با وام دادن دارایی خود و به وجود آوردن سود از بهره وامها، “درآمد منفعل” یا ناکارآمد تشکیل دهند. ابداع محصولی که در بالا به آن اشاره شد، امکان بهره وری حتی بیشتر، اما با ریسک بیشتر را دارا می باشد.
پروتکل دیفای این امکان را برای کاربران به ارمغان می آورد که از استحقاق وام دهی دیفای بهره وری کنند تا داراییهای رمز ارز خود را برای خلق بهترین بازده ممکن تحت اختیار بگیرند. با این حال، این سیستمها پیچیده می باشند و عموماً دارای عدم شفافیت هستند.
امنیت در سرمایه گذاری دیفای وجود دارد؟
به طور قطع سرمایه گذاری در دیفای پر ریسک خواهد بود. بسیاری از کاربران بر این عقیده اند که دیفای آینده مالی دنیا محسوب می شود و اختصاص سرمایه و سرمایه گذاری هرچه زودتر در این تکنولوژی غیر متمرکز قادر خواهد بود کاربران را به دستاوردهای بزرگی برساند.
اما لازم است بدانیم که تشخیص پروژههای مطلوب از نامرغوب برای کاربران تازه وارد امری بس دشوار خواهد بود. ضمن آنکه در این تکنولوژی پروژههای نامرغوب فراونی نیز وجود داشته است.
با بالا رفتن فعالیت و محبوبیت دیفای تا سال گذشته یعنی سال 2020، اغلب برنامههای دیفای، همانند YAM meme coin، خراب شدهاند و سرمایه بازار را از 60 میلیون دلار به 0 دلار در تنها 35 دقیقه رساندهاند. دیگر پروژههای دیفای از جمله: هات داگ و پیتزا نیز به همین سرنوشت تلخ دچار گشتند و خیل عظیمی از سرمایه گذاران دارایی خود از دست دادند.
صرافی های غیرمتمرکز آینده حوزه رمزارزی را رقم خواهند زد
سرمایهگذاران پس از رالی صعودی اخیر BTC، مجدداٌ به بیتکوین روی آوردهاند، اما صرافی های غیرمتمرکز (DEX) میتوانند آینده حوزه رمزارزی را رقم بزنند.
رالی صعودی BTC و افزایش سرمایهگذاری شرکتها و مؤسسات که بخش قابل توجهی از داراییهای خود را به این رمزارز اختصاص دادهاند، نشانگر افزایش سرعت پذیرش بیتکوین در جریان اصلی میباشد؛ اما آیا پذیرش گسترده به اندازه حفظ حریم خصوصی و عدم تمرکز ارزشمند است؟
سیاست شناخت مشتری (KYC) و قوانین مبارزه با پولشویی (AML)، اکثر صرافی های رمزارزی غیرمتمرکز و متمرکز را مجبور به شفافسازی بیشتر در مورد شناخت کاربران خود میکند و کسانی که از انجام این کار امتناع میورزند، ملزم به محدودکردن حوزههای قانونی در ارائه خدمات هستند. به منظور فعالیت قانونی در بیشتر کشورها، بسیاری از صرافی ها ملزم به رعایت روشهای سختگیرانه (AML) هستند و اکثر کوینهای حریم خصوصی به جز (Monero (XMR از لیست صرافیهای اصلی خارج شدهاند.
اخیراً، رگولاتورها سختگیریهای شدیدی را در این زمینه اعمال کردهاند و حوزههای قضایی در سراسر جهان برای دریافت اطلاعات میزان دارایی رمزارزی سرمایهگذاران و همچنین دریافت مالیات سودهای آنها در تلاشند. تمام این اتفاقات همزمان با دستگیری بنیانگذار صرافی BitMEX توسط وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا و متهم شدن صاحبان آن به جرم راهاندازی صرافی غیرقانونی مشتقات رمزارزی توسط CFTC رخ داد.
تقریباً یک هفته بعد، مرجع راهبرد امور مالی، برترین نهاد نظارتی انگلستان تا منع سرمایهگذاران از ترید مشتقات در همه صرافیهای رمزارزی پیش رفت. همه این مانورها برای اعمال محدودیت به ارائهدهندگان خدمات رمزارزی طراحی شده است و در نهایت امکان پذیرش این محدودیتها نیز وجود دارد، اما بسیاری از آرمانگرایان رمزارزی به دنبال گزینههای دیگری برای نظارتهای مالی هستند.
راه حل: صرافیهای غیرمتمرکز
تعداد زیادی از سرمایهگذاران بر این باورند که صرافیهای رمزارزی متمرکز اساساً همانند بانکهای سنتی عمل میکنند. در همین راستا، صرافیهای غیرمتمرکز مانند Uniswap،۱inch، Curve Finance و Balancer در سراسر سال ۲۰۲۰ میلادی محبوبیت بیشتری پیدا کردند.
برای سرمایهگذاران کارآزموده، صرافیهای غیرمتمرکز ارائهدهنده معاملات مشتقات نیز در دسترس قرار گرفته است. مشابه بازار مشتقات سنتی، صرافیهای رمزارزی ارائهدهنده خدمات اساساً به عنوان بروکر (کارگزار) عمل میکنند، اما روند کار در صرافیهای غیرمتمرکز تفاوت اندکی دارد. زیرا این صرافیها به جای کارگزار از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند و قراردادهای مشتقات پس از تحقق شرایط آن تسویه میشوند.
در حال حاضر، صرافی Synthetix یکی از محبوبترین صرافیهای غیرمتمرکز مشتقات است و در سال ۲۰۲۰ میلادی، قبل از این که یک اصلاح شدید، منجر به کاهش TVL (کل دارایی قفلشده) و تعداد کاربران فعال روزانه در اکثر DEXها شود، ارزش کل سرمایه قفل شده در آن به ۱ میلیارد دلار رسیده بود.
شکل ۱: ارزش کل قفل شده در صرافی Synthetix – منبع: DeFi Pulse
صرافی Synthetix به کاربران خود اجازه ایجاد ابزاری به نام دارایی مصنوعی «Synth» را میدهد تا بتوانند ارزهای طلا، فیات و رمزارزها را ردیابی کنند. همچنین این صرافی امکان ایجاد ابزارهایی که قیمت داراییها را برعکس ردیابی میکنند، میدهد.
کاربران این پلتفرم میتوانند توکن بومی SNX را به عنوان وثیقه به منظور ضرب (ایجاد) Synthهای جدید استیک کنند و مشابه صرافی Uniswap، کسانی که نقدینگی را تأمین میکنند با کسب بخشی از کارمزدهای صرافی پاداش میگیرند.
کسانی که با DEXهایی مانند صرافی Uniswap آشنا هستند، میدانند که تقریباً در بازار مشتقات هرکسی میتواند دارایی جدیدی را لیست کند، یعنی هر دارایی پایه میتواند به یک ابزار مشتقه تبدیل شود.
این پلتفرمها به کاربران امکان ترید مشتقات را بدون نیاز به واریز وجوه در هر سیستم متمرکز میدهند و نیازی به تکمیل فرآیند KYC (احراز هویت) ندارند.
تکمیل فرآیند KYC و انطباق مالیات مسئلهای جدی برای ارائهدهندگان خدمات رمزارزی است اما برخی از سرمایهگذاران از انجام آن اجتناب میکنند. طبق گفتههای مولی وینترموت (Molly Wintermute)، توسعهدهندهای ناشناس که بنیانگذار صرافی غیرمتمرکز Hegic است، انطباق مالیاتی بیشتر مسئلهای برای ارائهدهندگان خدمات رمزارزی متمرکز است و نه DEXها.
وینترموت در پاسخ به این سوال که DEXها چگونه میتوانند با تنظیمکنندههای مالی سازگار شوند، صریحاً اظهار داشت:
«آنها قادر به انجام این کار نیستند، این پروتکلها یک لایه جدید از زیرساختهای مالی هستنند و ضمیمهای برای سیستم مالی فعلی به شمار نمیروند (مانند TCP/IP یا FTP). نمیتوانید کدی را متوقف کنید یا اینترنت را ممنوع کنید. در صورتی که بلاکچین عمومی آزاد و بدون نیاز به مجوز باشد، تقریباً ممنوع کردن پروتکلهای مشتقات غیرمتمرکز، غیرممکن است.»
وینترموت تشریح کرد که مشتقات غیرمتمرکز برای بخش خاصی از سرمایهگذاران جذاب هستند، زیرا دارای این ویژگیها میباشند:
«معاملات غیرحضانتی (پروتکل/افراد به دلیل اختصاص بودجه در قراردادهای هوشمند، وجوه خود را هولد نمیکنند). تسویه حساب درونزنجیرهای تاییدشده (به هیچ وجه نمیتوان با هزینه پایین، معاملات مشتقات را درستکاری کرد و همچنین نمیتوان الگوریتمهای معاملاتی مخفی که فقط در اختیار صاحبان صرافی است را به کار برد). نقدینگی عمیقتر (مدل جدید «کاربر به استخر»/ «کاربر به قرارداد» میتواند تفاوت قیمتی کمتر و شرایط بهتری برای کاربر فراهم کند).»
به گفته وینترموت، تعداد سرمایهگذاران در DEXها در مقایسه با تعداد کل سرمایهگذاران رمزارزی، بسیار ناچیز است. از نظر وی، ممنوعیت مشتقات FCA و اقدامات قانونی اخیر علیه BitMEX کاملاً بیارتباط با پروتکلهای مالی غیرمتمرکز بوده و در مورد آنها قابل اجرا نیست.
وینترموت بیان کرد:
«مشتقات غیرمتمرکز جز کوچکی از جهان رمزارزی هستند. بیش از ۱۰۰ میلیون هولدر رمزارزی در سطح جهان وجود دارد. حدود ۵ تا ۱۰ میلیون نفر از این هولدرها ممکن است به طور فعال در حوزه مشتقات رمزارزی (در سطح جهانی) ترید کنند. ممنوعیت FCA فرصت جدیدی و تغییری ایجاد نکرده است.»
وینترموت با تشریح این مسئله که ممکن است سازمان بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا (SEC، FCA) یا دیگر تنظیمکنندهها سعی در غیرفعال کردن پلتفرمی مانند Uniswap و دستگیری بنیانگذاران آن نداشته باشند، بیان کرد:
«SEC یا دیگر تنظیمکنندهها احتمالاً میتوانند یک یا دو مدیرعامل مانند بنیانگذاران BitMEX را که برخی از کارهای پنهانی انجام میدهند، دستگیر کنند اما این امر فقط برای ترساندن افراد دیگر است. آنها نمیتوانند همه را دستگیر کنند. مشتقات غیرمتمرکز را با رمزارزهایی که برای خرید مواد مخدر استفاده میشوند، مقایسه کنید. این دو مورد خیلی با یکدیگر تفاوت دارند. مشتقات غیرمتمرکز مانند اسباب بازی هستند (بی خطر) و فروشندگان مواد مخدر که از رمزارزها استفاده میکنند همانند یک تفنگ واقعی. مشتقات غیرمتمرکز معادل جرم نیستند.»
وینترموت در ادامه تاثیر رسوایی اخیر BitMEX بر DeFi و DEX را صریحاً زیر سوال برد:
«من فکر نمیکنم که کسی اهمیتی برای DeFi یا DEXها قائل باشد. صرافی BitMEX کارهای پنهانی و شبههدار زیادی انجام داده که ممکن است آن را به هدف خوبی برای حمله تبدیل کند در حالیکه پروتکلهای DeFi و DEXها ۱۰۰ درصد شفافیت دارند و شما نمیتوانید شخصی را به جرم ایجاد یک وبسایت که شفافیت بالایی دارد، به زندان بیندازید.»
وینترموت معتقد است:
«شرکت Bakkt و دیگر افراد وال استریت از اینکه کسی از محصولات آنها استفاده نمیکند، عصبانی هستند و اکنون آنها کارآفرینان رمزارزی را دستگیر کرده و سعی میکنند تا این کارآفرینان را به زندان بیندازند.»
این توسعهدهنده ناشناس نظر خود را در خصوص شرکت Bakkt و دیگر افراد وال استریت تشریح کرد: «استراتژی آنها این است که هرگونه محصول رمزارزی مورد توجه را ممنوع کنند و کاربران رمزارزها را به سمت خود جذب کنند.»
با وجود ادعاهای جسورانه وینترموت، قدرت نهادهای نظارتی و قانونی بالاست و مطابق آن چه که برای عرضههای اولیه کوین (ICO) شاهد بودیم، دستگیری افرادی که قوانین اوراق بهادار را نقض میکنند، زمان بر است.
در سال ۲۰۲۰ میلادی، دارایی کل قفل شده در پلتفرمهای DeFi به ۱۲٫۶ میلیارد دلار رسیده و دادههای Dune Analytics نشان میدهد که صرافی Uniswap، در ماه اکتبر ۱۱٫۲ میلیارد دلار حجم، پردازش کرده است. این آمار چشمگیر مطمئناً مورد توجه نهادهای نظارتی ایالات متحده و سازمانهای بینالمللی قرار میگیرد، بنابراین اقدامات قانونی علیه DEXها اجتناب ناپذیر است.
صرافی های غیرمتمرکز بستر آزمایشی راهحلهای لایهدوم هستند
علاوه بر پرداختن به نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و تمرکز زدایی در بخش رمزارزها، DEXها همچنین یک بستر آزمایش برای توسعهدهندگان لایه دوم فراهم میکنند. به گزارش کوینتلگراف، مقیاسپذیری، همیشه یک چالش دائمی در شبکه اتریوم بوده است.
زمانی که این شبکه در دورههای تقاضای بالا، پر ازدحام میشود، کارمزدهای گس (gas) بسیار افزایشیافته و سرعت تراکنشها نیز کاهش مییابد. تعدادی از DEXها، در عین حال که اتریوم ۲ اکنون در حال توسعه است، آزمایشهای یکپارچهسازی راهحلهای لایه دوم را آغاز کرده تا بتوانند گزینههایی ارزانتر و سریعتر را به کاربرانی که تمایلی به استفاده از شبکه اتریوم ندارند، ارائه دهند.
پروژه Serum احتمالاً یکی از معروفترین تجربههای موفق DEXهای غیراتریومی است. این پروژه مبتنی بر مشتقات غیرمتمرکز، بهجای شبکه پیشفرض اتریوم که اکثر DEXها روی آن کار میکنند، بر روی بلاکچین Solana ایجاد شده و با داراییهای مبتنی بر ERC-20 و بیتکوین نیز کاملاً تعاملپذیر است.
سام بانكمن فراید (Sam Bankman-Fried)، مدیر عامل FTX و تیمش، گروه اصلی پروژه Serum هستند و طبق گفته بانكمن فراید، این پروژه با ارائه یك روش، بدون نیاز به مجوز برای سرمایهگذاری با لوریج و سوآپ به كاربران، جهت حل ایرادات حریم خصوصی و ایمنی صرافیهای متمركز، طراحی شده است.
این پروژه همچنین جایگزین ارزانتری در مقایسه با کارمزدهای گس بالا و تراکنشهای کند که غالباً در طول دورههای پرترافیک، شبکه اتریوم را مختل میکند، ارائه میدهد.
فراید اظهار داشت:
«برای ساخت محصولی با قابلیت تراکنشهای سریعتر و تطابق سفارشات ارزان، شما به زنجیرهای با توان تولید بالا نیاز دارید. این تقاضا در بازارهای تریدینگ غیراستاندارد و کنترل ریسک یا لیکوئید شدنها، بیشتر افزایش مییابد. پروژه Serum در بلاکچین Solana ایجاد آینده امور مالی غیرمتمرکز و بر روی چشماندازی منحصر به فرد و قدرتمند برای مقیاسپذیری، متمرکز شده است.»
طبق اظهار نظر فراید، مسائل فنی مانند ازدحام و کارمزدهای بالا میتواند سرمایهگذار را از فعالیت منصرف کند. وی در مورد کارمزدهای بالا گفت:
«آنها مخرب هستند؛ شما به خاطر مشکلات مقیاسپذیری اساساً نمیتوانید در شبکه اتریوم مشتقات داشته باشید. مشتقات غیرمتمرکز تا حد امکان، در لایه اول یا دوم خواهند بود.»
فراید همچنین با ادعای وینترموت مبنی بر اینکه «بخش عمدهای از حجم مشتقات مربوط به صرافی های متمرکز است» و تعداد کمی از افراد در DEXها فعالیت دارند، موافق است؛ فراید در ادامه بیان نمود که از نظر تئوری «ترکیبپذیری و خود حفاظتی» باید انگیزهای برای پیوستن کاربران بیشتر به DEXها باشد.
شرایط تبدیل شدن به برترین صرافی غیرمتمرکز
شکل ۲: ارزش کل داراییهای قفل شده در DeFi – منبع: Digital Assets Data
در حال حاضر، همزمان با رسیدن بیتکوین به بالاترین سطح تاریخی خود، توجه سرمایهگذاران به سمت این رمزارز معطوف شده است و دادههای کوینتلگراف و Digital Assets Data حاکی از این است که که حجم معاملات و تعداد کاربران فعال روزانه صرافی های غیرمتمرکز همچنان رو به کاهش است.
شکل ۳: کاربران فعال روزانه DEX – منبع: Digital Assets Data
اگرچه این امر احتمالاً برای سرمایهگذاران مأیوسکننده است، اما به توسعهدهندگان زمان مناسبی را به منظور تمرکز بر یکپارچهسازی صحیح راهحلهای لایهدوم در پروتکلهای DeFi ارائه میدهد.
روند متمرکز شدن صرافیهای اصلی رمزارزی بعید است در آینده نزدیک اتفاق بیفتد. یعنی اولین DEXای که با موفقیت یک پلتفرم با کارمزدهای کم، محافظت از حریم خصوصی و تعامل کاربر پسند سریع را فراهم کند، به محض این که سرمایهگذاران تصمیم به سرمایهگذاری مجدد در فایننس غیرمتمرکز و مشتقات غیرمتمرکز بگیرند، به برترین صرافی غیرمتمرکز تبدیل خواهد شد.
دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز چیست؟
حذف بانکها، واسطهها و سازمانهای متمرکز از دنیای مالی؛ دیفای (DeFi) برای تحقق این آرمان کار میکند. در این مطلب با کمک مقالهای از وبسایت بایننس آکادمی، بهبیان ساده هرآنچه را که باید درباره حوزه مدیریت مالی غیرمتمرکز بدانید توضیح میدهیم.
امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) چیست؟
امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یا همان دیفای به مجموعهای از برنامههای کاربردی اشاره دارد که میتوانند امور مالی مهمی مانند دریافت وام و معاملات مالی را بهصورت غیرمتمرکز و بدون نیاز به واسطه انجام دهند. بهعبارت دیگر، دیفای یک پروژه نیست، بلکه یک اکوسیستم از صدها پروژه گوناگون است که همه آنها خدمات مالی غیرمتمرکز ارائه میدهند.
مدتهاست که بانکها و سازمانهای متمرکز بر دنیای مالی تسلط دارند. امروزه اگر بخواهید وام بگیرید، خریدوفروش آینده امور مالی غیرمتمرکز کنید و یا اقساط و مالیات خود را پرداخت کنید، مجبور هستید به بانک، دولت یا دیگر سازمانهای متمرکز مراجعه کنید. در تمام جهان، مردم هر لحظه به دولتها اعتماد میکنند با این فرض که دولتها پاک هستند و با کمک آنها از ارزش پولهای ملی محافظت میشود. مردم دنیا به بانکها اعتماد میکنند با این فرض که امانتدارِ درستکارِ پولهایشان هستند. هر لحظه به شرکتهای واسطه اعتماد میکنند با این امید که خدمات مالی بدون نقص دریافت کنند.
اما تاریخ نشان داده است واسطههای متمرکز میتوانند مرتکب فساد یا خطای غیرعمدی شوند. حوزه امور مالی غیرمتمرکز آمده است تا با استفاده از بلاک چین و مفهوم عدمتمرکز، فساد، خطای غیرعمدی و نیاز به اعتماد متمرکز را از بین ببرد.
همچنین میتوانیم دیفای را اینگونه تعریف کنیم: جنبشی برای ایجاد یک اکوسیستم خدمات مالی متنباز، بدون نیاز به مجوز و شفاف که برای همه قابلدسترسی است و بدون واسطه مرکزی کار میکند. به این ترتیب، کاربر کنترل کامل بر دارایی خود دارد و با اکوسیستم ازطریق برنامههای غیرمتمرکز (Dappها) ارتباط برقرار میکند.
دیفای با هدف بزرگی که دارد میتواند در کنار بلاک چین بهعنوان یکی از نوآوریهای امیدوارکننده عصر دیجیتال در نظر گرفته شود.
مزایای اصلی دیفای چیست؟
دنیای مالی سنتی به نهادهایی مانند بانک (آینده امور مالی غیرمتمرکز بهعنوان واسطه) و دادگاه (بهعنوان داور) وابسته است. برنامههای دیفای اما به هیچ واسطه یا داوری نیاز ندارند. این کدِ برنامهنویسی است که چگونگی حلوفصل اختلافات احتمالی را مشخص میکند. از همه مهمتر، کاربران بر داراییهای خود کنترل و نظارت کامل دارند.
در آرمانشهر دیفای هیچکس نمیتواند پول شما را مصادره کند، بر امور مالی زندگیتان نظارت داشته باشد یا از معامله شما با فرد دیگری جلوگیری کند. همچنین فساد و سرقت به حداقل میرسد، چون همهچیز برای همه شفاف است.
علاوه بر ازبینرفتن واسطهها، استفاده از دیفای میتواند هزینهها را کاهش دهد و امکان ایجاد یک سیستم مالی آسیبناپذیر را فراهم کند. اگرچه حذف بانکها و سازمانهای متمرکز از دنیای مالی به این سادگیها امکانپذیر نیست، اما به نظر میرسد در آغاز یک جریان قدرتمند قرار داریم.
بهلطف بلاک چین میتوان به پیشرفت حوزه امور مالی آینده امور مالی غیرمتمرکز غیرمتمرکز امیدوار بود. داده روی بلاک چین ذخیره شده و بین تمام افرادی که به شبکه متصل هستند پخش میشود. با این فناوری، احتمال تغییر اطلاعات، سانسور یا از کار افتادن سیستم تقریباً از بین میرود.
یکی دیگر از مزیتهای چنین اکوسیستمی، دسترسی آسان تمام افراد به خدمات مالی است، بهخصوص افرادی که نمیتوانند از سیستم مالی فعلی استفاده کنند. ازآنجاکه سیستم مالی سنتی به سودآوری واسطهها وابسته است، در جوامع کمبضاعت این خدمات بهدرستی ارائه نمیشود. بااینحال، با دیفای همه میتوانند با هزینه بسیار پایین از خدمات مالی استفاده کنند.
کاربردهای DeFi
اغلب بخشهای دنیای مالی میتوانند از مزایای دیفای بهرهمند شوند، اما امروزه بیشتر فعالیتهای این حوزه در سه بخشِ کلی خلاصه میشود:
دریافت وام و وامدهی
پروتکلهای وامدهی غیرمتمرکز یکی از محبوبترین برنامههای کاربردی اکوسیستم دیفای هستند. وامدهی و دریافت وام بهصورت آزاد و غیرمتمرکز مزیتهای زیادی نسبت به سیستم اعتباری سنتی دارد. ازجمله ویژگیهای جالب پلتفرمهای وامدهی مبتنی بر بلاک چین میتوان به پرداخت فوری، امکان وثیقهگذاری با داراییهای دیجیتال و نیاز نداشتن به چکهای اعتباری اشاره کرد.
در این سیستمها، تأمینکنندگان نقدینگی با قراردادن داراییهای خود در پلتفرم میتوانند سود دریافت کنند و افراد دیگر میتوانند از آن نقدینگی وام بگیرند.
ازآنجاکه این خدمات روی بلاک چینهای عمومی عرضه میشود، نیاز به اعتماد به حداقل میرسد و شفافیت بسیار بالایی برقرار خواهد شد. بهطور کلی، سیستمهای وامدهی غیرمتمرکز ریسک طرف قرارداد را کاهش میدهند و باعث میشوند این کار ارزانتر و سریعتر باشد و افراد بیشتری از آن استفاده کنند.
خدمات بانکی پولی
با توجه به اینکه برنامههای DeFi طبق تعریف، برنامههای مالی هستند، خدمات بانکی پولی یکی از کاربردهای بدیهی این برنامهها است. این خدمات میتواند شامل صدور استیبل کوینها (Stable Coins – ارزهای دیجیتال باثبات)، رهن و بیمهنامه باشد.
با درنظرگرفتن روند بالغشدن صنعت بلاک چین، تمرکز زیادی بر ایجاد استیبل کوینهایی وجود دارد که مانند تتر ارزش ثابت داشته باشند و درعینحال غیرمتمرکز هم باشند. استیبل کوین به نوعی از ارزهای دیجیتال گفته میشود که دارای پشتوانه یک دارایی یا کالای پایدار مانند دلار است. مثلاً یک ارز دیجیتال باثبات دلاری (مثل تتر) پشتوانه دلار دارد و ارزش آن همواره یک دلار است.
در مورد خدمات اعتباری، در سیستم سنتی بهدلیل وجود واسطههای فراوان، فرایند ثبت رهن و وثیقه بسیار پرهزینه و زمانبر است. با بهرهمندی از قراردادهای هوشمند، هزینههای حقوقی و پذیرهنویسی بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکند.
از طرف دیگر، صدور بیمه روی بلاک چین نیاز به واسطهها را از بین میبرد و ریسک نقض بیمهنامه را تا حد زیادی کاهش میدهد. به این ترتیب، با حفظ کیفیت خدمات، مبلغ بیمهنامه میتواند کمتر شود.
صرافیهای غیرمتمرکز
بهعقیده صاحبنظران، صرافیهای غیرمتمرکز در آینده حوزه معاملات مالی نقش انکارناپذیری خواهند داشت و این صرافیها خود شامل دیفای میشوند.
در صرافیهای غیرمتمرکز که روی بلاک چین کار میکنند، معاملهگران میتوانند داراییهای دیجیتال را بدون واسطه و بهشکل مستقیم خریدوفروش کنند. این معاملات از کیف پول شخصی کاربران انجام میشود.
ازآنجاکه یک سازمان متمرکز نمیتواند کنترلی بر فرایندهای صرافی داشته باشد، کارمزد معاملات بسیار ناچیز است؛ اگرچه هنوز درباره کارمزد تراکنشهای خودِ شبکه چالشهایی وجود دارد.
همچنین، میتوان از فناوری بلاک چین برای صدور و ارائه مالکیت تعداد زیادی از ابزارهای مالی بهره برد. این برنامهها با ایجاد بستری غیرمتمرکز، نیاز به اعتماد به سازمانهای امانتدار را از بین میبرند و با کمک فناوری دفتر کل توزیعشده، یک نقطه شکست یکتا ندارند که احتمال حمله به آنها وجود داشته باشد.
برای مثال، در حوزه دیفای میتوان ابزارها و منابعی را برای عرضه توکنهای سهامی (اوراق بهادار) ارائه داد که با آنها افراد و کسبوکارها میتوانند برای داراییهایی مثل سهام و املاک، ارز دیجیتال ایجاد کنند و پارامترهای دلخواه خود را برای آن در نظر بگیرند.
بازارهای مشتقه (قراردادهای آتی و اختیار) و همچنین بازارهای پیشبینی (مانند آگر) هم میتوانند زیرمجموعه دیفای باشند.
برنامههای دیفای کجا اجرا میشوند؟
هسته اصلی حوزه امور مالی غیرمتمرکز قرارداد هوشمند است، چون برنامههای غیرمتمرکز بهوسیله آن کار میکنند. بنابراین، بلاک چینهایی که میزبان قراردادهای هوشمند هستند، میتوانند میزبان برنامههای دیفای هم باشند.
درحالیکه قراردادهای معمولی برای مشخص کردن رابطه افرادی که درگیر قرارداد هستند از مواد قانونی استفاده میکنند، یک قرارداد هوشمند از کدهای کامپیوتری بهره میبرد.
بهلطف بلاک چین، یک قرارداد هوشمند پس از پیادهسازی ضمانت اجرایی خواهد داشت. توسعهدهنده شرایط اجرای قرارداد را در کد تعیین میکند و پس از ثبتکردن آن روی بلاک چین، حتی خود او هم نمیتواند جلوی اجرای قرارداد را بگیرد.
استفاده از قراردادهای هوشمند سریعتر و آسانتر است و ریسک کمتری برای طرفین دارد. از طرف دیگر، قراردادهای هوشمند هنوز با چالشهای حقوقی دستوپنجه نرم میکنند و بهعنوان مثال، هنوز مراجع قانونی یک قرارداد هوشمند مالکیت خانه را به رسمیت نمیشناسند. همچنین، ازآنجاکه قراردادهای هوشمند قابلتوقف نیستند، وجود باگ یا کد مخرب میتواند موجب خطر شود.
اتریوم درحالحاضر بزرگترین پلتفرمی است که پروژههای دیفای میتوانند روی آن کار کنند. بدون اغراق میتوان گفت در مقطع فعلی بلاک چین اتریوم میزبان بیش از ۷۰٪ کل اکوسیستم دیفای است.
بهجز اتریوم، ایاس، تزوس، ترون، کاردانو، نئو، الگورند و دهها بلاک چین دیگر قادر هستند برنامههای حوزه امور مالی غیرمتمرکز را میزبانی کنند.
دیفای با چه چالشهایی روبهرو است؟
مهمترین چالشهایی که دیفای با آن روبهرو است، عبارتاند از:
سرعت
بلاک چینها در مقطع فعلی کندتر از رقبای متمرکز خود هستند و این روی کار برنامههای غیرمتمرکز هم تأثیر میگذارد. بهعنوان مثال، اتریوم، عمدهترین میزبان پروژههای دیفای، اکنون فقط میتواند ۱۴ تراکنش در ثانیه پردازش کند. البته با وجود راهکارهای مقیاسپذیری گوناگون و پیشرفتهای بالقوه، بهاحتمال فراوان این مشکل در آینده نزدیک حل خواهد شد. گفتنش خالی از لطف نیست که همین حالا دهها پروژه دیفای روی همین بلاک چینهای آهسته هم بهخوبی کار میکنند.
احتمال خطا از سمت کاربر؛ هرکس مسئول دارایی خود است
همانطور که گفتیم، دیفای واسطههای مالی را از بین میبرد و تمام مسئولیت را به خود کاربران واگذار میکند. بهعنوان مثال، اگر رمز حساب بانکی خود را گم کنید، میتوانید با مراجعه به بانک حساب خود را بازیابی کنید، اما در بلاک چینهای باز مانند اتریوم، هویت با یک رشته متنی از حروف و اعداد به نام «کلید خصوصی» (Private Key) تعیین میشود که اگر آن را گم کنید، دسترسی به موجودی کیف پول خود را برای همیشه از دست خواهید داد. همچنین، تراکنشهای بلاک چینهای باز برگشتناپذیر هستند و این یعنی اگر مبلغی به کیف پول اشتباهی واریز کنید، احتمالاً دیگر دستتان به آن مبلغ نخواهد رسید. بههمیندلیل، کاربرانِ حواسپرت در زمان کار با دیفای در خطر هستند.
تجربه کاربری بد
درحالحاضر، استفاده از حوزه دیفای کمی برای کاربران تازهکار پیچیده است و برنامههای فعلی هنوز آنطور که باید رابط کاربری خوبی ندارند. برای یک کاربر عادی حریمخصوصی و عدمتمرکز اولویت اول نیست. آسانبودن کار با این حوزه میتواند انگیزهای باشد برای کاربران تا سیستمهای متمرکز را رها کنند، اما بدون یک رابط کاربری مناسب و دسترسی آسان، برنامههای غیرمتمرکز ازنظر تعداد کاربر نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. توسعه نرمافزارهای موبایل برای برنامههای حوزه دیفای مهمترین مسئلهای است که درباره تجربه کاربری باید به آن توجه شود.
جمعبندی
امور مالی غیرمتمرکز یک حوزه گسترده است که تلاش میکند با حذف واسطهها خدمات مالی موردنیاز افراد را ارائه کند. با کمک این حوزه میتوانیم بهسمت یک سیستم مالی آزادتر حرکت کنیم؛ سیستمی که در تمام جهان قابلدسترس است و مانع از فساد، سانسور و تبعیض میشود.
برنامههای غیرمتمرکز دیفای روی بلاک چینهایی که میزبان قرارداد هوشمند هستند، اجرا میشوند. اتریوم درحالحاضر بزرگترین میزبان دیفای است.
پتانسیل دیفای برای رقم زدن آیندهای متفاوت بهشدت بالا است؛ آیندهای که ما بدون نیاز به بانکها و شرکتهای واسطه امور مالی خود را مدیریت میکنیم و بر دارایی خودمان اختیار کامل داریم.
دیدگاه شما