استراتژی 7؛ کلیدی طلایی برای معاملهگران تازهکار فارکس
در بین تمامی استراتژیهای معاملاتی رایگان موجود، تنها تعداد کمی با تمرین اندک به نتیجه میرسند. برای موفقیت در چنین استراتژیهایی، کافی است تا معاملهگران قوانین را بهطور کامل مطالعه کرده و آن را اجرا کنند. استراتژی 7 یکی از این روشها است. تمامی معاملهگران صرف نظر از میزان تجربه، میتوانند از آن بهرهمند شوند.
خلاصه استراتژی
قانون نانوشته معاملهگری: میزان سود همواره باید بیش از زیان باشد. استراتژی 7 دارای پتانسیل و قابلیتهای بالایی است. این روش با ویژگیهای زیر شناخته میشود:
- امکان استفاده موثر در هر جفت ارز
- تمرکز صرفاً بر چارت روزانه
- تحلیل چارت قیمت با دو اندیکاتور استاندارد روند
توصیه میکنیم، معاملهگران تازهکار موارد زیر را به خاطر داشته باشند:
اجرای قوانین مدیریت ریسک حائز اهمیت است. ریسک هر معامله نباید بیش از 2% (5% در زمان شتابگیری بازار) باشد.
- تنها معاملات امن و قابل پیشبینی اجرا گردد. در این روش مناسب و قابل قبول نیست.
- لوریج پیشنهادی تا 1:100 است.
تنظیمات اندیکاتورها
برای تصمیمگیری در مورد معاملات مطابق با قوانین استراتژی 7، باید از 2 میانگین متحرک یا همان مووینگ اوریج با پارامترهای ورودی مختلف استفاده کنید. نوع اندیکاتورها باید نمایی باشند زیرا در این حالت نسبت به تغییر قیمت حساستر خواهند بود. در ادامه تنظیمات اندیکاتورها توضیح داده شده است:
- دوره 5 برای هر دو اندیکاتور
- اولین اندیکاتور باید پایینترین قیمتها و دومی، بالاترین قیمتها را محاسبه کند.
بعد از اجرای تنظیمات، چارتی شبیه به تصویر پایین در اختیار خواهید داشت.
همانطور که مشاهده میکنید، این دو اندیکاتور همانند سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند و به نوعی کانال روند به شمار میرود.
استفاده از اندیکاتورها و اُسیلاتورهای دیگر برای فیلتر کردن سیگنالهای اشتباه، در این روش پیشنهاد نمیگردد. این میتواند به میزان قابل توجهی بر اثربخشی معاملات تأثیرگذار باشد.
قوانین ورود به معامله
قوانین ورود به یک معامله خرید موفق:
- نقطه شروع معامله در زیر اندیکاتور اول که کمترین قیمتها را محاسبه میکند، قرار دارد. قیمت باید در داخل کانال بسته شود.
- لازم است تا فاصله بین کمترین و بیشترین قیمت کندل حداقل 20 پیپ و در خلاف جهت روند باشد. باید حداقل در زیر کندلی که معامله با آن باز شده است قرار گیرد. معاملهگران حرفهای حد زیان را 7 تا 10 پیپ بیشتر از میزان پیشنهادی سازنده استراتژی در نظر میگیرند.
- طبق قوانین کلاسیک استراتژی 7، حد سود اختیاری است. معمولاً هر معامله با ارائه سیگنال خلاف جهت بسته خواهد شد. همچنین میتوان حد سود را با توجه به میانگین نوسانات روزانه هر جفت ارز که با ابزارهایی قابل شناسایی است، تعیین کرد.
قوانین ورود به یک معامله فروش موفق:
- نقطه شروع معامله در بالای اندیکاتور دوم که بیشترین قیمتها را محاسبه میکند، قرار دارد. قیمت باید در داخل کانال بسته شود.
- لازم است تا فاصله بین کمترین و بیشترین قیمت کندل حداقل 20 پیپ و رو به پایین باشد.
- دیگر قوانین مربوط به باز کردن یک معامله خرید ایمن، در معاملات فروش نیز صادق است.
توجه داشته باشید که استفاده بهینه از استراتژی 7 در میان مدت است. این روش برای معاملات روزانه اسکالپینگ مناسب نخواهد بود. همچنین، میانگین حد زیان در این معاملات نباید بیش از 40 پیپ باشد و حد سود بالقوه باید 2 تا 3 برابر بیش از حد زیان در نظر گرفته شود.
معاملهگران تازهکار باید بدانند که استراتژی 7 همواره سودده است اما اجتناب از سیگنالهای اشتباه غیرممکن خواهد بود. ما باید برای این کار ذهنی آماده داشته باشیم و از باز کردن بیش از حد معاملات دوری کنیم. طبق آمار، از هر 10 سیگنال ورود به معامله، تنها 2 مورد نادرست است.
نمونههای کاربردی
برای درک صحیح اصل معاملات، در ادامه به بررسی چند نمونه میپردازیم:
تصویر بالا چارت قیمت جفت ارز مورد علاقه معاملهگران یعنی GBPUSD را نشان میدهد. تایمفریم استفاده شده روزانه است (هر کندل در طول یک روز تشکیل میشود). در این مدت چند سیگنال برای ورود به معامله بررسی شده شده است، اما طبق توضیحات سیگنالهای زیادی قابل مشاهده است:
در یک سیگنال، تا زمانی که نقطه بسته شدن کندل به میانگین متحرک دوم نزدیک است، نباید معامله خرید باز شود. سپس کندل در بالای اندیکاتور دوم باز شده و در داخل کانال بسته شده است. این در حالی است که نقطه بسته شدن در فاصله کافی از اندیکاتور دیگر برای ورود به معامله فروش قرار دارد.
در سیگنال بعدی نشانه ورود به معامله خرید صادر شده است که با قوانین استراتژی هماهنگ است.
در مورد بعدی نیز با توجه به قوانین استراتژی سیگنال فروش صادر شده است و روند نزولی ادامه پیدا کرده است.
معمولا در معاملات جفت ارزهای فارکس میتوان به صورت ماهانه سود قابل توجهی کسب کرد و در نظر گرفتن مدیریت سرمایه و ریسک میتوان سود و زیان حاصله به خوبی مدیریت کرد. برای افزایش سود ماهیانه نیازی به افزایش حجم معاملات نیست. سعی بر این داشته باشید که جفت ارز مناسب را برای معاملات انتخاب کنید و استراتژی خود را به درستی در معاملات اجرا کنید تا روند موفقیت در معاملات خود را هموار سازید.
همانطور که در تصویرهای بالا مشاهده کردید ، سیگنالهای بسیاری در چارت روزانه بر طبق این استراتژی صادر شده است، اما شما مجبور به وارد شدن در تمامی این سیگنالها نیستید، سعی کنید علاوه بر شکار سیگنالها، تمامی موارد را برای ورود به یک معامله موفق بررسی کنید.
اگر به درستی موقعیت معاملاتی خود را انتخاب کنید و سرمایه خود را مدیریت کنید، حتما موفق خواهید بود.
بنابراین، در ادامه مزایای معاملات جفت ارز GBPUSD در مقایسه با EURUSD در استراتژی 7 را بیان میکنیم:
- سیگنالهای بیشتر برای ورود به معامله در دوره مشابه
- در دوره مورد بررسی، از 9 سیگنال ارائه شده، هیچ سیگنال اشتباهی دیده نشده است.
- میزان سود بالاتر برای هر معامله
نکته: هنگام ارائه سیگنال برای ورود به یک معامله، توصیه میشود 20 تا 30 دقیقه قبل از بسته شدن کندل روزانه (قبل از افزایش اسپرد) معامله را باز کنید. این امر باعث میشود که هزینه معامله کاهش و میزان سود افزایش یابد.
مزایا و معایب استراتژی 7
قبل از اجرای عملی استراتژی 7، مهم است که با مزایای اصلی آن آشنا شوید و به برخی از معایب آن توجه کنید. مزایای برجسته قابل ذکر این استراتژی شامل موارد زیر است:
- به رصد مداوم مراحل معامله نیازی نیست. برای باز کردن به موقع معامله، کافی است چارت را یک بار در روز و از ساعت 23:00 تا 23:30 باز کنید.
- تعداد سیگنالهای اشتباه بسیار پایین است.
- میزان سود بالقوه هر معامله 2 تا 3 برابر میانگین حد زیان بالقوه است.
- امکان معامله تمامی جفت ارزها وجود دارد.
- نیازی به استفاده از روشهای پر ریسک مانند مارتینگل برای بهینه سازی زیانها وجود ندارد.
- با توجه به قوانین مدیریت سرمایه ، میزان سود مناسبی از میزان دارایی اولیه در ماه میتوانید کسب کنید.
در طی زمان آزمایش استراتژی 7، نقطه ضعفهای بسیار کمی یافت شده است. با این وجود بررسیها نشان داده است که تایمفریمهای 4 ساعته، برای معاملهگران تازهکار مناسب نخواهد بود. لازم به ذکر است که معاملات روزانه با وجود سودهای بالا، زیانهای اساسی نیز به همراه دارند. در نتیجه، استراتژی 7 میتواند یکی از بهترین استراتژیها برای معاملهگران تازهکار در نظر گرفته شود. پیروی از قوانین ارائه شده به شما این امکان را میدهد تا در معاملات خود صبور باشید. این امر در بازار فارکس بسیاری ضروری است.
با این وجود، اگر چندین جفت ارز برای معاملات در نظر بگیرید، این مشکل حل میگردد. اگر جفتهایی با ضریب همبستگی صفر را انتخاب کنید، نه تنها میتوانید سودهای بالقوه را افزایش داد، بلکه میزان ریسک معاملات نیز کاهش خواهد یافت.
چند توصیه ویژه
پیش از این گفته شد که استفاده از اندیکاتورها و اُسیلاتورهای دیگر برای تایید سیگنالها، توصیه نمیگردد. این درست است ، با این حال، استفاده از الگوها و حرکات قیمت به عنوان یک فیلتر کاملاً قابل قبول است. استفاده از آنها همراه با سيستم 7 باعث شناسایی بهتر نقاط عطف شده و از اين امر میتوان براي تاييد نقطه ورود صحيح به بازار بهره برد.
نتیجهگیری
استراتژی 7 یک سیستم معاملاتی موثر و میان مدت در بازارهای ارزی است. استفاده از قوانین این استراتژی برای بازارهای دیگر مانند سهام و کالا پیشنهاد نمیگردد.
معاملهگری با استراتژی 7 در درجه اول به معاملهگران تازهکار توصیه میگردد. به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به سود پایدار، پیروی از 2 قانون ساده حائز اهمیت است:
- حجم هر معامله را با توجه به مدیریت سرمایه استاندارد محاسبه و اِعمال گردد.
- تنها معاملات امن و قابل قبول اجرا شود (معمولاً معاملهگران تازهکار تحت تاثیر احساسات خود وارد معامله میشوند که نتیجهای جز زیان نخواهد داشت).
معاملهگران حرفهای میتوانند از این استراتژی در دستیابی به سود بیشتر استفاده کنند.
حداقل واریز در بروکر آمارکتس 100 دلار میباشد و شما میتوانید با افتتاح حساب و واریز حداقل 100 دلار معاملات خود را آغاز کنید.
آیا فکر می کنید در معامله بدشانس هستید ؟
تقریباً همه معامله گران روزی با «چالش های همه گیر معامله گری» مواجه بودهاند. این چالشه ای فراگیر حالتی است که در آن مرتباً سودها از دست میروند، یا زیان ها افزایش مییابند. این دوره های زیان یا فعالیت های بی ثمر (فراچارت : یعنی وضعیتی که معاملات زیانده، سود معاملات دیگر را از بین میبرد) میتوانند در هر زمانی برای هر کسی رخ دهند. گاهی ممکن است به سبب تغییر جهت (فراچارت: روند) بازار این مشکل رخ دهد؛ گاهی نیز، ممکن است به این علت باشد که معامله گر استرتژی اش را تغییر داده است یا دیگر به پلن مشخصی پایبند نیست. فارغ از علت، معامله گر می تواند 5 سؤال از خود بپرسد تا مشکل را شناسایی و بررسی کند؛ بدین ترتیب، او میتواند تغییرات را آغاز کند و امید وارانه به روند سودآوری بازگردد.
پرسشها
پرسشهای زیر باید تا حد ممکن صادقانه و کامل پاسخ داده شوند. هرکدام از آنها شرایط جاری بازار و استراتژی شخصی معامله گر را بررسی میکند. معامله گران باید بدانند که معاملات زیانده برای هر کسی رخ میدهد و حتی برای بهترین سیستم های معامله گری نیز ممکن است زنجیره ای از زیانها پیش آید. بنابراین، نباید با هر زیان، قوانین و استراتژیهای معاملاتی را بازبینی کرد. این پرسشها زمانی باید استفاده شوند که معامله گر روی گردونه (دور) زیان افتاده است. این پرسشها باید معاملهگر را مدام در مسیر نگه دارد و کمک کند از آغاز در دام آن «چالشهای فراگیر» نیفتد.
بر اساس روش هایم، آیا معامله من در جهت ایجاد سود حرکت میکند؟
بازارها پیوسته پایین و بالا میروند، از حالت بدون روند خارج شده، روند دار میشوند و دوباره به شرایط بی روند بر میگردند. بنابراین آنجه در شرایطی خاص به کار میآید، ممکن است در شرایط دیگر کاربردی نداشته باشد. طرح معاملاتی ممکن است بدون نقص اجرا شود، اما اگر در جای نامناسب به کار گرفته شود، به شکست منجر خواهد شد.
بنابراین، معامله گران باید نقاط ورود، حد زیانها، و حد سودها و استراتژی های مدیریت سرمایه شان را با شرایط بازار تعیین کنند. در غیر این صورت، باید تا وقوع شرایط مناسب، از باز کردن معامله اجنتاب کنند یا استراتژی های جایگزین برای چنین شرایطی ایجاد کنند.
معامله ام در جهت روند است یا خلاف آن؟
بسیاری از معامله گران استراتژی هایی را توسعه میدهند که بتوانند با آنها از روند کسب سود کنند. روندها در تایم فریم های گوناگون شکل میگیرند و معامله گر باید توجه کند که کدام روندها برای معامله مناسب ترند.
معامله در جهت روند، میتواند بر اساس دید معامله گر متفاوت باشد: ممکن است روند کوتاه مدت به سمتی برود، اما روند بلندمدت در همان زمان خلاف آن جهت باشد. بنابراین تشخیص روند در تایم فریم های مختلف و انتخاب یکی از آنها برای معامله، فاکتوری تعیین کننده در موفقیت معامله است.
اگر با استفاده از استراتژی دنباله روی روند همچنان معاملات زیانده باشند، معامله گر باید بررسی کند که آیا اصلاً بازار روند دارد یا خیر. اگر بازار روند دار باشد، احتمالاً نقطه ورود بسیار دیر (فراچرات: نزدیک نقطه اصلاح) تعیین شده است یا حد زیان بسیار نزدیک قیمت است. اگر استراتژی به نظر سودآور باشد (اما در عمل اینطور نباشد)، باید بررسی کرد که آیا قوانین استراتژی کاملاً رعایت میشوند. ممکن است مشکل در استراتژی نباشد، بلکه تریدر با نداشتن نظم باعث به و جود آمدن آن شده باشد (فراچارت : غالباً هم، اینطور است).
آیا من قواعدی برای ورود و خروج دارم و آیا کاملاً آنها را رعایت میکنم؟
هنگامی «چالش های همه گیر معامله گری» رخ میدهد که تریدر طرح کاملی (فراچارت: با ذکر جزئیات) برای نحوه ورود به معاملات و خروج از آنها ندارد. آیا قوانین ورود و خروج با جزئیات نوشته شده اند؟ جزئیات باید شامل نحوه و زمان ورود و خروج باشد.
معامله گران حتی باید کوچکترین تغییرات در طرح معاملاتی را بررسی کنند. برای مثال، آیا به محض صدور سیگنال، معامله باز کنند یا صبر کنند قیمت بسته شود، و برعکس. چنین تغییراتی میتواند پویایی استراتژی را تغییر دهد. همچنین، معامله گر باید از خود بپرسد: آیا قواعد خرید و فروش من آزموده شده اند؟ و فرضهای پنهان این قواعد چیست؟ برای تست کارایی هر استراتژی میتوان از بررسی گذشته قیمت، معاملات مجازی یا حسابهای دمو استفاده کرد.
آیا با همه سیگنال های استراتژی معامله میکنم یا فقط تعداد خاصی را انتخاب میکنم؟
زمانی که سیستمی ایجاد میشود، به خصوص زمانی که بر اساس تست گذشته ایجاد شده، فرض می شود که تریدر همه سیگنالها را معامله خواهد کرد. اگر معامله گران خاص بعضی سیگنالها را فیلتر می کنند، در معاملات واقعی نیز باید انها را نادیده بگیرند. بنابراین معامله گر باید از خود بپرسد ایا دقیقاً منطبق بر استراتژی معامله میکنم یا تعداد معاملات را بسیار زیاد یا بسیار کم میکنم؛اگر معاملات بیشتری باز میشود، باید بررسی کند که کدامیک بخشی از طرح معامله نبوده اند. نباید طرح معاملاتی را مقصر دانست. معامله گر باید تا زمانی که معاملات با سیستمی سودده به ثمر بنشینند، از این معاملات اضافه دست بردارد. اگر همه سیگنالها معامله نمیشوند، فرض سودآوری استراتژی میتواند به شدت مخدوش شود. معامله گران باید بررسی کنند معاملاتی که از آنها صرفنظر کرده اند سودده بود هاند یا خیر. اگر چنین بوده، ازاین پس، همه سیگنالها را معامله کنند.
آیا قواعد مدیریت سرمایه دارم و آنها را رعایت میکنم؟
یکی از مهمترین نکات معامله گری مدیریت سرمایه است. در هر معامله، ریسک معامله گر باید به مقدار ناچیزی محدود شود، در حالت ایده آل کمتر از 1 درصد اصل سرمایه. بنابراین معامله گر باید از خود بپرسد: اگر قواعد مدیریت سرمایه مناسب هستند، آیا من آنها را رعایت میکنم؟
ممکن است قواعد مناسب باشند، اما آیا در معاملات واقعی زیانها بیشتر از حد پذیرفته شده می شوند یا خیر. اسلپیج (فراچارت: Slippage : در معنای لغوی به معنای سر خوردن میباشد و به تغییر قیمت از زمان صدور فرمان معامله از سوی مشتری تا زمان اجرای آن توسط کارگزار گفته می شود)، و کارمزدها، میتوانند زیانها را بیش از حد پیشبینی شده کنند و یک استراتژی سود ده را خراب کنند.
البته اگر درست و حسابی به ریسک پرداخته نشده باشد. اگر زیان ها پیوسته بسیار بیش از حد پیشبینی شده هستند، حجم معاملات را کاهش دهید، یا به کارگزاری مراجعه کنید که کارمزدش کمتر باشد، و یا به کلی در این بازار معامله نکنید؛ زیرا ممکن است اسلپیج آن به قدری زیاد باشد که نتوان به درستی ریسک را کنترل کرد.
سخن پایانی
زیان های پیاپی برای هر کسی پیش می آید، مخصوصاً زمانی که فرد به اندازه کافی ترید کرده باشد. منشأ «چالش های همه گیر» یا بازار است یا معامله گر (فراچارت: تغییر جهت بازار یا چگونگی اجرای قواعد معامله). معامله گران با بررسی دقیق سیستم معاملاتی شان می توانند رشته زیان ها را پاره کرده، امیدوارانه به سود برسند.
پایش مداوم بازارها و بررسی کارایی سیستم نیز از دیگر راههای رسیدن به این منظور هستند. معامله گر همچنین باید بررسی کند که معاملاتش در جهت روند هستند یا خلاف آن. آیا قواعد کارامد ورود، خروج و مدیریت سرمایه دارد؛ آیا همه سیگنالها معامله میشوند، یا مهمتر از آن، همه قواعد رعایت میشوند؟ با آزمودن بازار و بررسی دقیق طرح معاملاتی (و چگونگی اجرای آن) ریشه مشکلات را میتوان یافت و با اقدامات مناسب وضعیت را اصلاح کرد.
معامله گری به سبک حرکات قیمتی ( Price Action )
درک روند کلی بازار برای انجام معاملات موفق بسیار حیاتی است ; اگر پروسه بازار تعیین نشود ; معاملات کور کورانه خواهند بود ; ریسک معاملات در خلاف روند بازار از معاملات در جهت روند بسیار بیشتر است ; برای همین ; قبل از هر کاری بایستی روند بازار را معین کرد .
تشخیص روند بازار کار آسانی است ; معامله گر برای تعیین روند همواره باید به دو نکته توجه کند : کف ها و اوج های قیمتی ; منظور از کف قیمتی ; پایین ترین سطح قیمت در نمودار است ; و منظور از اوج های قیمتی ; بالاترین سطوح قیمت در نمودار است .
به طور کلی در روند نزولی ; با کاهش قیمت ; شاهد کف های قیمتی جدیدی هستیم که نسبت به کف قیمتی قبلی در سطوح پایین تری قرار دارند ; و همچنین اوج های قیمتی نمودار هم نسبت به اوج های قبلی پایین تر هستند .
این ساختار کلی روند نزولی است و هر موقع که به ساختار نزولی اشاره می شود ; منظور کف ها و اوج های قیمتی جدیدی است که پایین تر از سطوح قبلی بازار قرار دارند ; در نمودار زیر به راحتی می توان این مفهوم را درک کرد .
هر چند این روش برای تعیین روند بازار به نظر ساده می آید ; ولی این مهمترین و مطمئن ترین روش برای تعیین روند بازار است .
بدیهی است که عکس روند نزولی ; روند صعودی است ; یعنی در روند صعودی ; اوج های قیمتی جدید ; بالاتر از اوج های قیمتی قبلی قرار دارد ; و کف های قیمتی جدید هم بالاتر از کف های قبلی قرار گرفته اند .
نحوه تشخیص روند دار بودن بازار
تشخیص اینکه بازار روند دار است یا بدون روند کار آسانی است ; فقط کافی است مطالب بالایی را در نمودار پیاده کنید ; اما سخت ترین کار ; یافتن زمان خروج بازار از فاز خنثی ( بدون فرآیند ) و شروع روند جدید است .
قدرت تشخیص شروع روند جدید یک مزیت رقابتی خوب برای معامله گر محسوب می شود ; که می تواند سود های بزرگتری را نسبت به معاملات عادی در پی داشته باشد .
برای مثال ; وقتی روند جدید شروع می شود ; معامله گر می تواند از دومین اصلاح قیمتی بازار وارد معامله شود و تا زمانیکه روند ادامه دارد ; سود کند ; مسلما سود چنین معامله ای بسیار بیشتر از معاملاتی خواهد بود که از اصلاح سوم یا چهارم بازار شروع شده اند.
در اینجا روشی که به کمک آن شروع روند جدید را پیش بینی خواهیم کرد ; از طریق شکسته شدن ; اولین اوج قیمتی یا اولین کف قیمتی بازار است .
وقتی اولین اوج قیمتی بازار شکسته شد ; یعنی روند صعودی جدیدی آغاز شده است و وقتی که اولین کف قیمتی شکست ; روند نزولی جدیدی در بازار آغاز شده است .
اجازه دهید با بررسی چند مثال این موضوع را بررسی کنیم .
به طور کلی ; معامله گران مبتدی بازار بایستی در جهت روند معامله کنند ; این امر به موفقیت معامله گر بسیار کمک می کند ; هر چند شاید تعداد معاملاتی که در جهت روند صورت می گیرند ; کم تر باشد ; ولی درصد موفقیت معاملات بسیار بالا خواهد بود .
در این میان ; تشخیص بازار های بدون روند می تواند اندکی سخت و گاها فریب دهنده باشد ; بازار بدون روند ; یا خنثی ; بازاری است که حرکات قیمتی در میان یک حمایت و مقاومت در حال نوسان باشد .
بیشتر بخوانید:
آپارات استراتژی معاملات خلاف جهت روند معاملاتی در بورس آموزش استراتژی معاملاتی ایچیموکو آموزش اکسپرت نویسی فارکس استراتژی سیستم های معاملاتی فارکس استراتژی معاملاتی استراتژی معاملاتی آتی سکه استراتژی معاملاتی ایچیموکو
اغلب در بازار خنثی شاهد هستیم که حرکات قیمتی چندین بار به سطح حمایت یا مقاومت برخورد می کنند ; بدون آنکه از محدوده دامنه نوسانی خارج شوند .
همان طور که در نمودار زیر هم دیده می شود ; کندل های قیمتی در داخل دامنه نوسانی باقی می مانند ; ابزار رسم شکل در پلتفرم های معاملاتی می تواند به کمک معامله گر آید ; در عکس پایینی می توان دید که رسم مستطیل آبی رنگ برای مشخص کردن دامنه نوسانی چقدر مفید است .
به نمودار بالایی توجه کنید ; بازار چندین بار به کف دامنه نوسانی یا همان محدوده حمایتی برخورد کرده است ; همچنین سقف دامنه نوسانی یا محدوده مقاومتی هم چندین بار از سوی بازار لمس شده است .
هر وقت که چنین شرایطی را در بازار مشاهده کردید ; می توانید با اطمینان بگویید که بازار بدون روند یا خنثی است .
در ابتدای کار توصیه می شود که از معامله در بازار های بدون روند خودداری کنید ; اما ما در ادامه این دوره آموزشی الگوهای بازگشتی حرکات قیمتی را ارائه خواهیم کرد که می توانند درصد موفقیت معاملات عکس یا خلاف روند را بالا ببرند ; اما فعلا توصیه می شود برای موفقیت بیشتر در ابتدای کار ; در جهت روند بازار معامله کنید .
بیشتر بخوانید:
استراتژی معاملاتی اسکالپ استراتژی معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت استراتژی معاملاتی بورس استراتژی معاملاتی پایپو استراتژی معاملاتی پرایس اکشن استراتژی معاملاتی چیست استراتژی معاملاتی در بورس
زمانیکه به دنبال معامله در بازار هستید ; تشخیص روند بازار به شما کمک شایانی خواهد کرد ; دلیل این امر ; حمایت مومنتوم بازار از معاملات شماست ; وقتی در مسیر مومنتوم بازار قرار دارید ; یعنی می دانید که بازار دست خریداران ( صعودی ) است یا فروشندگان ( نزولی ) ; و همین امر به تنهایی می تواند موفقیت معامله شما را تضمین کند .
یکی از استراتژی های موفق در استفاده از روند بازار بدین شکل است که منتظر اصلاح بازار باشید و سپس به دنبال یافتن یکی از الگو ها یا همان سیگنال های حرکات قیمتی باشید .
این یکی از موثرترین روش ها برای معامله در بازار است ; اگر به این شرایط ; حمایت یا مقاومت بازار را هم اضافه کنید ; ایده آل ترین وضعیت را برای ورود به بازار در اختیار خواهید داشت ( اصل انطباق ) .
نمودار بالا به خوبی نشان می دهد که روند کلی بازار صعودی است و وقتی که قیمت تا حمایت ( مقاومت قبلی بازار ) اصلاح شده ; الگوی کندل پوششی صعودی ظاهر شده است ; این بهترین زمان برای خرید است ;.
استراتژی خط روند در بازار فارکس و نحوه اجرای آن
خط روند یکی از بهترین ابزار در معاملات بازار فارکس به شمار میرود. از این خط میتوان در معاملات روزانه، معاملات نوسانی یا هرنوع معامله دیگری استفاده کرد. در صورت استفاده صحیح از این خط میتوان پیشبینی و تحلیل خوبی از وضعیت قیمتها به دست آورد.
برای درک و ترسیم خط روند از استراتژیهای مختلف استفاده میشود، در این مقاله استراتژی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم تا بر اساس آن بهترین خط را بتوانیم ترسیم کنیم و از سود خوبی بهرهمند شویم. روشهای زیادی برای استفاده از این خطوط وجود دارد اما در اینجا ما چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی بر اساس خط روند را بررسی میکنیم.
کاربرد استراتژی خط روند در معاملات فارکس
استراتژی معاملات فارکس تکنیکی است که توسط یک معاملهگر فارکس برای تعیین خرید یا فروش یک جفت ارز در هر زمان معین استفاده میکند. استراتژیهای معاملات Forex میتواند بر اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال یا رویدادهای تحلیلی و مبتنی بر اخبار باشد.
این استراتژیها معمولاً از سیگنالهای معاملاتی تشکیل شده است که تصمیمات خرید یا فروش را مشخص میکند. استراتژیهای بسیاری برای معاملات فارکس وجود دارد که محبوبترین آن استراتژی بر اساس خط روند ترسیمی است. در ادامه به بررسی انواع استراتژیها در خصوص این خط میپردازیم. با درک این نوع استراتژی میتوانید نحوه انجام معاملات خود در بازار فارکس را بهبود ببخشید.
چگونه خط روند به معامله کمک میکند؟
برای تعیین جهت روند قیمت از این خط استفاده میشود. معاملهگران میتوانند با استفاده از این خط تصمیم بگیرند که روند قیمت ادامه خواهد داشت یا بر خلاف روند مورد نظرشان حرکت میکند. با هر دو استراتژی، تفسیر خط روند یکسان است:
- قیمت بالاتر از خط روند صعودی، روند صعودی است
- قیمت زیر خط روند نزولی، روند نزولی است
استراتژیهای معاملاتی خط روند
روشهای زیادی برای استفاده از این خط وجود دارد. در اینجا چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم. استراتژیهای معاملاتی این خط یکی از محبوبترین گزینهها در میان معاملهگران فارکس برای بررسی تکنیکال بازار است.
استراتژی جهش یا بازگشت خط
هدف این استراتژی معامله با روندی است که توسط خط روند پشتیبانی میشود. در این استراتژی باید یا نزدیک معاملات خلاف جهت روند به خط روند صعودی بخرید یا نزدیک به خط روند نزولی بفروشید. جهش خط نیز از رویکردهای معاملاتی پیروی از روند است.
در این استراتژی از خط برای ثبت معاملات زمانی استفاده نمیشود. بلکه برای شناسایی سناریوهایی است که در آن خط بهعنوان حمایت یا مقاومت عمل میکند.
بهطور مثال در تصویر زیر، قیمت برای سومین بار متوالی از خط خارج شد و اعتبار خط را تأیید کرد. سپس، معاملهگران به دنبال الگوهای تکنیکال دیگری در مورد زمان بازگشت به ورود معاملات هستند. در این مورد، قیمت، یک سطح مقاومت افقی را در اطراف جهش خط ایجاد کرده است. سپس سطح افقی اجازه میدهد تا معاملات پس از شکست، زمانبندی شود.
جهش یا بازگشت خط ممکن است در چند بازه زمانی نیز مورد استفاده قرار گیرد و هنگامی که خط روند بلندمدت ایجاد شد، معاملهگر میتواند با استفاده از سایر مفاهیم تکنیکال به بازههای زمانی پایینتر حرکت کند.
در این استراتژی، معاملهگر میتواند بسیار محافظه کار باشد و توقف ضرر را در تمام مراحل زیر خط روند قرار دهد یا از توقف ضرر در زیر سطح مقاومتی نیز استفاده کند.
- ایجاد روند قیمت: بالا، پایین یا افقی
- یک خط با حداقل سه نقطه نوسان متصل کنید
- خط را به آینده بسط دهید
- منتظر بمانید تا قیمت در موقعیت دیگری با خط تماس داشته باشد
- یک سفارش محدود در خط با تغییر قیمت ایجاد کنید
- هنگامی که قیمت، خط را لمس کرد، در جهت روند وارد معامله شوید
- یک سفارش برای توقف ضرر تحت نوسان قبلی در یک روند صعودی قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی شکست خط
شکست این خط میتواند بهعنوان شکلی از معاملات استفاده شود، اما این چیزی نیست که از آن برای استفاده مداوم توصیه شود. در ابتدا باید از خود بپرسیم شکست خط چگونه میتواند استراتژی پیروی از روند باشد؟ این امر با مبادله شکست روندهای کوتاهمدت در جهت روند بزرگتر انجام میشود.
محبوبترین استراتژی معاملاتی خط روند که در بازار فارکس پیادهسازی میشود استراتژی شکست است. شکست میتواند برخی از بهترین حرکات را در بازار معاملات فارکس انجام دهد و بیشترین سود را نصیب شما کند.
در این استراتژی باید گرفتن برای بهترین نتایج، در حالی که بازار در یک بازه زمانی بالاتر و روند صعودی قرار دارد، فقط به دنبال خرید باشید. همچنین در هنگامی که بازار در روند نزولی در بازه زمانی پایینتری قرار دارد، فقط به دنبال فروش باشید.
- یک روند بلند مدت ایجاد کنید
- منتظر بمانید تا قیمت اصلاح شود یا بر خلاف روند بلندمدت حرکت کند
- برای این اصلاح کوتاهمدت یک خط روند دیگر ترسیم کنید
- منتظر بمانید تا قیمت از این خط عبور کند
- در شکست خط نزولی، خرید کنید یا در صورت شکست خط روند صعودی، بفروشید
- یک دستور توقف ضرر از خط روند وارد کنید تا شکست روند رخ دهد
- توقف ضرر خود را در طرف دیگر خط روند قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی تلاقی خطوط روند
خطوط روند ابزارهای قدرتمند هستند، اما باید توجه داشت که هیچ یک از شاخصهای فنی یا سیستم معاملاتی قیمت، کامل نیستند. باید همیشه با ترکیب بیش از یک تکنیک تجزیه و تحلیل و انتظار برای فرصتها، به دنبال بهترین نتیجه بود. با این کار احتمال موفقیت خود را در بازار فارکس افزایش دهید. در استراتژی خط با تلاقی، همانطور که از نامش پیداست، مستلزم عوامل مختلفی است که برای یک معامله باید با یکدیگر هماهنگ شوند. این هماهنگی میتواند تلاقی خطوط حمایتی و مقاومتی، تلاقی میانگین متحرک چندگانه یا حتی تلاقی دیگر الگوهای معاملاتی باشد.
استراتژی تلاقی اساساً مفهومی است که در آن همه سیگنالها با یکدیگر هماهنگ میشوند. این هماهنگی در تصمیمگیری در مورد معامله کردن یا نکردن کمک می کند. مفهوم معاملات تلاقی بر این فرض است که وقتی همه سیگنالهای احتمالی وجود داشته باشد، احتمال موفقیت بیشتری در معاملات دست میآوریم.
نکات کلیدی استراتژی تلاقی خطوط عبارت است از:
- در این استراتژی، همگرایی زمانی اتفاق میافتد که از ایدهها یا استراتژیهای متعددی وجود داشته باشد. باید این امر برای تشکیل یک ایده یا استراتژی واحد و منسجم استفاده شود.
- در استراتژی تلاقی، ایجاد استراتژی متشکل از لایهای است که از چندین نوع تجزیه و تحلیل یا نظریه استفاده میکند و میتواند به اهداف سرمایهگذاران در محدوده ریسک آنها برسد.
- در تجزیه و تحلیل تکنیکال، تلاقی ناشی از به کارگیری چندین شاخص یا سیگنال برای ایجاد نقاط ورود و خروج یا عکس این قضیه است.
استراتژی معاملات در حالت روند خنثی
یکی از حالتهایی که برای استفاده انواع استراتژی خط ورند باید با آن آشنا شویم، حالت خنثی در بازار معاملات فارکس است. حالت خنثی موضعی را در بازار توصیف میکند که بازار نه بهصورت صعودی است و نه بهصورت نزولی میباشد؛ به عبارت دیگر، نسبت به قیمت، بازار حساسیتی از خود نشان نمیدهد.
اگر یک معاملهگر در بازار معاملات فارکس نظری بی طرف داشته باشد (با این باور که شاخص بازار معاملات در آیندهای نزدیک نه ارزش خود را افزایش میدهد و نه ارزش خود را از دست میدهد). میتواند استراتژی را اختیار کند که علیرغم عدم تحرک در بازار معاملات، به سود برسد و بازار سودآوری را تجربه کند.
استراتژیهای معاملات خنثی در بازار، سرمایهگذاران را قادر میسازد تا در زمانی که شاخص بازار در قیمت حرکت نمیکند یا در محدوده محدود قیمت قرار میگیرد، درآمد کسب کنند. این امر را میتوان با استفاده از روشهای مختلف به دست آورد. اما قبل از آن باید درک صحیحی از حالت خنثی داشته باشیم.
مفهوم حالت خنثی
هنگامی که قیمت در بازار معاملات با افزایش جزئی در طول زمان افزایش یا کاهش مییابد، گفته میشود که بازار به یک طرف حرکت میکند. هنگامی که قیمت به صورت افقی حرکت میکند، روند خنثی ایجاد میشود که در این حالت، در طول زمان بازار نه صعودی است و نه نزولی.
یک روند خنثی میتواند پس از افزایش یا کاهش مداوم قیمت هنگامی رخ دهد که قیمت شروع به مقاومت یا حمایت میکند. درنتیجه در یک دوره تثبیت وجود دارد. این روندها میتوانند روزها، هفتهها یا حتی ماهها ادامه داشته باشند. استراتژی معاملات خنثی میتواند با یک موقعیت طولانی در خصوص یک ارز و یک موقعیت کوتاه در یک ارز دوم به طور همزمان استفاده شود.
اهمیت سطوح حمایتی و مقاومتی در استراتژی خط روند
پس از آنکه با انواع استراتژیهای خط روند و نحوه کاربرد آنها شدید، شناسایی نقاط حمایتی و مقاومتی از دیگر نکات مهم است. شناسایی و بررسی نقاط حمایتی و مقاومتی در بازار معاملات فارکس با شما کمک میکند تا در بهترین زمان ممکن بتوانید خرید را انجام دهید یا به فروش روی بیاورید.
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بازار فارکس بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگیهای تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است. به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیکال، این دو اصطلاح پس ترسیم خط روند توسط معاملهگران به کار میرود.
این دو سطح برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارهایی استفاده میشود که یا در برابر افزایش با مانع روبهرو شدهاند یا در نقطهای قرار دارند که از قیمت از آن نقطه کمتر نمیشود. درنتیجه سطح حمایتی و مقاومتی ار اهمیت بسیار بالایی در انواع استراتژی خط روند برخوردار است. چنین سطوحی را باید به خوبی برای به دست آوردن مهارت در معاملات بازار فارکس، شناسایی کرد.
سطوح حمایتی
سطوح حمایتی در واقع سطوحی هستند که قیمت در آن سطح، در گذشته با مشکل افزایش روبهرو بوده است اما توانسته از پس آن برآید؛ به عبارت دیگر، سطح حمایتی سطحی است که در آن کاهش قیمت متوقف میشود. بررسی این سطح برای پیشبینی روند صعودی قیمت اهمیت زیادی دارد. بهعنوان مثال، قیمت در بازار معاملات در صبح تا ۹۰ دلار کاهش مییابد. سپس تقریباً در پایان وقت معاملاتی، قیمت ۸۹.۹۵ دلار میشود و سپس دوباره صعود میکند و به ۹۱ دلار میرسد.
در این مثال، چند سطح حمایتی ایجاد میشود و توسط یکدیگر یک منطقه حمایتی را تشکیل میدهند. مناطق حمایتی بسیار مهمتر از یک سطح واحد هستند زیرا نشان میدهند که بازار چندین بار تلاش کرد تا از آن منطقه عبور کند، اما نتوانست آن را حفظ کند. در این مثال، منطقه حمایتی محدوده ۸۹.۹۰ دلار تا ۹۰ دلار خواهد بود.
شکل زیر نمونهای از یک ناحیه حمایتی را نشان میدهد. توجه کنید که چگونه قیمت بارها و بارها به منطقهای مشابه منتقل میشود و به نظر میرسد از آن عقبنشینی میکند. منطقه حمایتی در این شکل مشاهده میشود زیرا نشان میدهد که خریداران مایلاند در آن منطقه قیمت، وارد بازار شوند (فروشندگان عقبنشینی میکنند) و قیمت را به عقب میرسانند. چنین حالتی برای خریدارانی که نقد هستند موقعیت بسیار خوبی است. شناسایی چنین سطحی میتواند سود بسیار خوبی را برای شما در بر داشته باشد.
شاید در ابتدا مفهوم این سطح ساده به نظر برسد، اما شناسایی اشکال مختلف آن تنها در طول زمان و تمرینهای بسیار به دست میآید. این تمرینها به شما برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای در بازار معاملات فارکس بسیار کمک میکند. برای آنکه بتوانید به مهارتی دست پیدا کنید که سطوح حمایتی را به آسانی شناسایی کنید، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
- نمودار را انتخاب کنید که بازه زمانی طولانی از آن وجود داشته باشد
- نمودار دارای فراز و نشیبهای بسیار باشد
- سطوح حمایتی مختلف را در ابتدا بر روی نمودار برای خود مشخص کنید
- سپس در زمان حال یک سطح حمایتی را مشخص کرده و بررسی کنید که آیا در آینده آن سطح حمایتی بوده است یا خیر
سطوح مقاومتی
سطوح مقاومت مناطقی را مشخص میکند که قیمت نمیتواند از آن سطح بالاتر برود. به عبارت دیگر، سطح مقاومت جایی است که قیمت از افزایش باز میایستد. سطوح مقاومت نیز مناطق مقاومتی را تشکیل میدهند. اگر سهم به ۹۰ دلار برسد، سپس کاهش یابد، به ۹۰.۱۰ دلار افزایش یابد، سپس کاهش یابد و به ۹۰.۵۰ دلار افزایش یابد و کاهش یابد، معاملهگر میداند که بازه قیمتی ۹۰ تا۹۰.۱۰ دلار منطقه مقاومتی را نشان میدهد.
اگر قیمت از منطقه مقاومتی نیز عبور کند و کاهش یابد، بایستی روندی نزولی برای قیمت در نظر بگیریم. همچنین اگر قیمت از منطقه مقاومتی عبور نکند و مجدد افزایش قیمت رخ دهد، روند مثبت و صعودی برای قیمت میتوان در نظر گرفت. در چنین حالتی در طول زمان میتوان خط روند آن را نیز به آسانی ترسیم کرد.
شکستهای روند در سطوح حمایتی و مقاومتی و شکستهای کاذب روند
حمایت زمانی رخ میدهد که قیمت از سطح یا ناحیه مقاومتی عبور کند. بهعنوان مثال، اگر سهم به طور مکرر تا ۱۰۰ دلار افزایش یافته است، اما نمیتواند از این قیمت بیشتر شود، ۱۰۰ دلار سطح مقاومت برای آن ارز خاص است. وقتی قیمت بالاخره به بالای ۱۰۰ دلار رسید، این یک شکست در سطح است. وقتی قیمت به سطح مقاومتی یا حمایتی میرسد اما شکست نمیخورد، به آن آزمون قیمت گفته میشود؛ یعنی آن سطح مورد آزمایش قرار گرفته است.
اگر قیمت به سرعت از مسیر حمایتی یا مقاومتی که به تازگی از آن خارج شده است به عقب برگردد، به آن شکست سطح حمایتی یا شکست سطح مقاومتی میگویند. اگر قیمت در سطح مقاومتی ۱۰۰ دلار در حال افزایش است و سپس قیمت به بالاتر از این سطح حرکت کند، این یک شکست در آن سطح محسوب میشود.
اگر مدت کوتاهی بعد از آن به زیر ۱۰۰ دلار بازگردد و پایین بیاید، این شکست، یک شکست کاذب محسوب میشود. برای آنکه بتوان به دقت پیشبینی لازم را در بازار معاملات فارکس انجام داد، باید شکستهای کاذب در سطح مقاومتی یا حمایتی را از شکستهای واقعی تشخیص داد.
شکستهای کاذب میتواند یک نشانه قدرتمند برای انجام معاملات نیز باشد. به عنوان مثال، اگر روند صعودی باشد. قیمت عقبنشینی کرده و یک مثلث را در نمودار ایجاد می کند (هر الگوی قیمتی که قیمت آن بارها و بارها از یک منطقه حمایتی بالا میرود). قبل از آنکه قیمت بالاتر برود، غالباً شکست کاذب رخ میدهد. از آنجا که این روند صعودی است، میتوانیم به دنبال یک شکست کاذب به سمت نزولی، زیر سطح حمایتی باشیم. پس از معاملات خلاف جهت روند آن یک جهش شدیدتر را شاهد هستیم.
در روندهای صعودی یا نزولی قیمت، سطوح مختلف حمایتی یا مقاومتی وجود دارد. باید بر اساس آنها، شکستهای کاذب یا واقعی را شناسایی کرد. در صورتی که بتوانید شکستهای کاذب را از شکستهای واقعی تشخیص دهید، اطمینان خاطر بیشتری به آن سطح حمایتی یا مقاومتی پیدا میکنید. درنتیجه بدون داشتن هیچگونه شکی خرید یا فروش خود را انجام میدهید. در صورتی هم که شکست واقعی رخ داده باشد، با احتیاط بیشتری به معامله میپردازید و مطمئن میشوید که تغییر روندی در قیمت صورت خواهد گرفت.
در بازار معاملات فارکس، استراتژیهای بسیار زیادی برای بررسی بازار و پیشبینی شرایط خرید یا فروش وجود دارد. با استفاده از این استراتژیها میتوانید به سود بسیار زیادی دست پیدا کنید. در حالت عکس آن یاعدم توجه به آنها، ضرر بسیاری متوجه شما خواهد شد.
یکی از محبوبترین استراتژیهای ممکن در بازار معاملات فارکس، استراتژی خط روند است. انواع مختلف استراتژی وجود دارد. با استفاده از خط روند، فروش، خرید یا عدم انجام معامله را به شما یادآور میشود. در صورتی که بتوانید انواع این استراتژیها را تمرین بسیار کنید. بر بازار مسلط خواهید شد و مناطق حمایتی و مقاومتی در نمودار را شناسایی میکنید. درنتیجه بدون شک به فرد موفقی در دنیای فارکس تبدیل خواهید شد.
بازار فارکس، بازار کسب مهارت است. شما تنها در صورت داشتن مهارتهای بسیار زیاد برای شناخت بازار میتوانید بهترین معاملهگر باشید. برای کسب این مهارتها خواندن و تمرین بسیار زیاد میتواند برای شما نتیجهبخش باشد.
سیکل تکراری بورس / شاخص کل در مسیر کف های پایین تر
بورس چنان به سناریو چند ماه اخیر خود وفادار است که دیگر پیش فرض بسیاری از فعالان بازار روند نزولی و افت شاخص است مگر خلاف آن ثابت شود.امروز هم روز متفاوتی نبود و همان داستان همیشگی تکرار شد منتهی با اعدادی متفاوت.
به گزارش سرویس بورس اقتصاد آنلاین؛ بورس امروز هم به همان پاشنه همیشگی خود چرخید؛ شاخص کل با افت همراه بود و اکثریت نمادها در رنج منفی معامله می شدند،ارزش معاملات خرد چنگی به دل نمی زد و حقیقی ها هم همچنان پول های خود را از بازار خارج می کردند،همینقدر تکراری و همینقدر خسته کننده.
فاکتورهای تاثیرگذار بر روی بازار سهام هم تقریبا همان همیشگی ها هستند یعنی برجام بی فرجام و فضای آشفته سیاسی،قیمت های جهانی و افزایش نسبی قیمت دلار .البته گرچه بسیاری از تحلیل گران از تکنیکالیست گرفته تا بنیادی کارها معتقدند کلیت بازار ارزنده است و اعداد فعلی شاخص را سطوح بازگشتی شاخص کل معرفی می کنند؛ولی حداقل فعلا خبری نیست و احتمالا با وضع فعلی ارزش معاملات خرد خیلی نمی توان به بازگشت شاخص امیدوار بود و تا تکلیف بازار با فضای مبهم موجود مشخص نشود هر صعودی را میتوان نوسانی جزئی و مقطعی در نظر گرفت و نه تغییر جهت شاخص.
در پایان امروز شاخص کل بورس با ۸هزار و ۸۵۵ واحد کاهش نهایتا در ارتفاع یک میلیون و ۳۲۲هزار واحدی قرار گرفت.
«وپاسار»،«میکو»،«فارس» و «کچاد» بیشترین تاثیر برروی شاخص را دشاتند.
شاخص هم وزن هم با ۴هزار واحد کاهش امروز را به پایان رساند.
ارزش معاملات خرد هم به بیش از دو هزار و ۱۳۰میلیارد تومان رسید و از این مقدار ۲۱درصد آن متعلق به خروج پول حقیقی ها از بازار است.
«خمهرح» با ۷،«غویتا» با۶ و «گدنا» با ۳ میلیارد تومان بیشترین ورود و «بپاس» با ۷۰،«خودرو» با۱۴،«شپنا» ۱۳ میلیارد تومان بیشترین خروج پول حقیقی را به ثبت رساندند.
در میان صنایع نیز گروه بیمه و صندوق بازنشستگی با ۹۰ میلیارد تومان رکورددار خروج پول حقیقی بودند.
دیدگاه شما