استراتژی پیوت پوینت در فارکس
پیوت پوینت در معاملات فارکس مدت هاست که استراتژی معاملاتی محبوب معاملهگران روزانه است.
این استراتژی تقریبا شبیه به استراتژی کاربردی در سطوح حمایت و مقاومت است.
با این حال باید گفت که در استراتژی پیوت پوینت به قیمتهای بالا، پایین و پایانی توجه میشود.
با استفاده از این نقاط میتوانید میزان بهره خود را افزایش دهید.
پیوت پوینتها چه نقاطی هستند؟
پیوت پوینتها یکی دیگر از اندیکاتورهای آنالیز تکنیکال هستند که اکثر پلتفرمهای معاملاتی، آنها را ارائه میدهند.
این نقاط بر اساس مقادیر میانگین قیمتهای بالا، پایین و پایانی روز قبل تعیین میشوند.
بنابراین، زمانی که قیمت در روز بعد به بالای این سطح میرسد، میتوان جهت بازار را صعودی در نظر گرفت.
برعکس، زمانی که قیمت در زیر این سطح معامله شود، بازار نزولی در نظر گرفته خواهد شد.
علاوه بر پیوت پوینتهای اصلی، معمولا حداقل 4 سطح دیگر به نامهای S1، S2، R1 و R2 وجود دارند.
این نقاط میتوانند نواحی حمایت و مقاومت پیش رو را در روز مشخص کنند و به عنوان تارگتی برای کسب سود یا ورود به معامله و تعیین استاپ لاس استفاده شوند.
این سطوح همچنین میتوانند برای مشخص کردن روندهای معکوس یا ادامه حرکت بازار در سطوحی مانند پرایس اکشن حمایت/مقاومت استفاده شوند.
تفاوت اصلی آنها در مقایسه با سایر شاخصها در این است که چنین سطوحی در طول روز ثابت میمانند.
چنین روندی امکان برنامه ریزی برای فرصتهای معاملاتی بالقوه را در طول روز فراهم میکند.
علاوه بر این، معاملهگران بلندمدت میتوانند با استفاده از محاسبه پیوت پوینتهای هفتگی یا حتی ماهانه برای به کار بردن فرصتهای ایجاد شده توسط سطوح حمایت/مقاومت استفاده کنند.
نحوه محاسبه پیوت پوینتها
پیوت پوینت بر اساس میانگین قیمت روزهای قبل، بالا، پایین و پایانی طبق فرمول زیر محاسبه میشود:
پیوت پوینت = 3/ (بالا + پایین + بسته)
سپس سطوح حمایت/مقاومت زیر بر اساس پیوت پوینت و قیمت روزانه بالا یا پایین محاسبه میشوند:
مقاومت اول (R1) = کم – (2xP)
حمایت اول (S1) = بالا – (2xP)
پس از این، سطح دوم حمایت/مقاومت به صورت زیر محاسبه میشوند:
مقاومت دوم (R2)= (کم – بالا) + پیوت پوینت
حمایت دوم (S2)= (کم – بالا) – پیوت پوینت
روشهای دیگری نیز برای محاسبه پیوت پوینتها وجود دارد که اغلب از آنها در نرم افزارها نیز استفاده نمیشوند.
چگونه از پیوت پوینتها استفاده کنیم؟
پیوت پوینتها معمولاً مانند سطوح حمایت/مقاومت معمولی استفاده میشوند.
این نقاط نشان دهنده مناطقی هستند که میتوان با استفاده از آنها استاپ لاس، تارگت سود و… را تعیین کرد.
از آنجایی که آنها پس از بسته شدن قیمتهای روز قبل، تمام روز ثابت میمانند، باید مجدد محاسبه شوند.
در این صورت میتوانند امکان برنامه ریزی برای انجام معاملات را فراهم آورند.
یک مثال ساده از نحوه استفاده از پیوت پوینتها این است که میتوانید خرید خود را با شروع معامله بالای پیوت اصلی و در صورت امکان رسیدن پوزیشن شما به سطح اولین مقاومت، انجام دهید.
میتوانید از این سطح به عنوان تارگت سود استفاده کنید.
این شاخصها نشان میدهند که بازار، معاملات را در بالا یا پایین پیوت مرکزی دنبال میکند به همین دلیل نیز، معامله بر خلاف این قانون کلی توصیه نمیشود.
علاوه بر این، میتوان پیوت پوینتها را با سایر اندیکاتورها نیز استفاده کرد.
میانگینهای متحرک و اسیلاتورهای مومنتوم میتوانند به همراه پیوت پوینتها ترکیبی عالی را برای افزایش قدرت این اندیکاتور تشکیل دهند.
علاوه بر این، سطوح حمایت و مقاومت منظم همچنان بر حرکت قیمت تأثیر میگذارد که نباید آنها را فراموش کنید.
اغلب پلتفرمهای معاملاتی محبوب، اندیکاتورهای پیوت پوینت را ارائه میدهند.
بنابراین، ترکیب آنها با سایر اندیکاتورها فرآیندی سریع و آسان است.
بازههای زمانی پیوت پوینتها
معمولا پیوت پوینتها در بازههای زمانی بلندتری نسبت به زمانی که معامله میکنید، ایجاد میشوند.
معاملهگری که از نمودارهای 4 ساعته استفاده میکند باید از پیوت پوینتهای روزانه و معاملهگر روزانه باید از پیوت پوینتهای هفتگی استفاده کند.
این کار به شما اجازه میدهد که سطوح حمایت/مقاومت دقیقتری داشته باشید.
با این حال، به کار بردن پیوت پوینتها در همان بازه زمانی معاملاتی میتواند برای رویکرد تهاجمیتر نیز استفاده شود.
مثالی از استراتژی پیوت پوینتها
یک استراتژی رایج در میان معاملهگرانی که از پیوت پوینتها استفاده میکنند، ورود به معامله بر اساس باز بودن بازار لندن است.
بازار لندن در ساعت 8 صبح به وقت گرینویچ باز میشود و به دلیل همزمانی آن با ساعات کار بانکها و معاملهگران بزرگ، بسیار اهمیت دارد.
پس از گذشت 15 دقیقه اول، یک پوزیشن بر اساس بالاتر یا پایینتر بودن قیمت نسبت به پیوت پوینت مرکزی تعیین کنید.
اگر معاملات بازار، زیر پیوت پوینت مرکزی انجام میشود با هدف رسیدن به S1، پوزیشن شورت خود را تعیین کنید.
از طرفی دیگر اگر معاملات بازار بالای پیوت پوینتها انجام شود، پوزیشن لانگ خود را با هدف رسیدن به R1 مشخص کنید.
با این حال، اگر قیمت اخیرا به سمت سطوح حمایت و مقاومت بعدی در حرکت و از سطوح قبل فاصله گرفته باشد، بهتر است از معامله دور بمانید.
در این شرایط نسبت ریسک/پاداش شما ناچیز است.
زمانی که حجم پوزیشن خود را تعیین کردید باید استاپ لاس را بالا یا پایین پیوت پوینت اصلی به منظور محافظت از دارایی خود در صورت تغییرات ناگهانی مومنتوم در نظر بگیرید.
علاوه بر این، بسته به تعریف پوزیشن لانگ یا شورت، تارگت سود به عنوان S1 یا R1 تعیین میشود.
علاوه بر این، میتوانید از سودهای جزیی در اولین حمایت/مقاومت استفاده کنید و بقیه پوزیشن را باز بگذارید تا به سطح حمایت/مقاومت بعدی، به ترتیب S2 یا R2 برسد.
محاسبهگر آنلاین و راهنمای محاسبه لات سایز و لورج یا اهرم در فارکس
محاسبه لات سایز و حجم معاملاتی در فارکس از کلیدیترین و مهمترین مباحث معاملهگری میباشد. بدون محاسبه صحیح لات سایز ریسک کال شدن (نابودی حساب) و یا ریسک کاهش چشمگیر سودها معاملهگر را تهدید میکند. در مقاله پیشین به آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز در بازار کریپتو پرداختیم (حتما مطالعه کنید) و اکنون به آموزش نحوه محاسبه لات سایز صحیح میپردازیم.
پپ (Pip) چیست؟
واحد اندازیگیری تغییرات قیمت در فارکس پپ نام دارد. در جفتهای دلاری (USD) مثل EURUSD اگر از قیمت ۱٫۰۰۰۰ به قیمت ۱٫۰۰۰۱ برود یعنی یک پپ رشد قیمت داشتهایم و جایگاه پپ در عدد اعشاری چهارم است. اما در جفتهای ین (JPY) اگر از ۱۰۰٫۰۰ به ۱۰۰٫۰۱ برود یک پپ رشد قیمت داشتهایم و جایگاه پپ در عدد اعشاری دوم است.
ارزش پپی (Pip Value) – انواع لات سایز استاندارد، مینی، میکرو، نانو
نکته: در هر بروکر کاربر میتواند ارزی که با آن اقدام به واریز و برداشت میکند را تعیین کند. معمولا برای ایرانیان ارز پایه حساب معاملاتی روی دلار تنظیم شده است، مگر اینکه ساکن کشورهای خارجی باشید و قصد واریز و برداشت با سایر ارزها را داشته باشید. در ادامه روی صحبت ما با دوستانی است که با حساب دلاری کار میکنند. (اگر شما با حساب دلاری کار نمیکنید باید ارزش پپی را به ارز مورد نظر خود تبدیل کنید که در این مقاله به آن نمیپردازیم.)
نکته: لازم به ذکر نیست که بروکرهای مطرح جهان با ایرانیان کار نمیکنند. در بسیاری از مواقع حتی پشتیبانان فارسی زبان بروکرها درک درستی از مطالبی که در این مقاله گفته میشود ندارند. پس در تشخیص نوع لات سایز حساب دقت کنید و با حسابهای زیرو و سنتی و … که هیچ ارتباطی به این مطالب ندارند گمراه نشوید.
هر پپ روی جفتارزیهای متفاوت ارزش متفاوتی دارد. برای مثال یک پپ تغییر قیمت روی جفت ارزی EURUSD و با حجم یک لات استاندارد برابر ۱۰ دلار میباشد اما یک پپ تغییر قیمت روی جفت ارزی EURGBP و با همان حجم یک لات استاندارد در لحظه فعلی برابر ۱۳٫۹ دلار میباشد. برای محاسبه لات سایز در قدم اول نیاز به درک و محاسبه ارزش پپی خواهیم داشت:
حالت ۱) روی جفتهای ارزی که بخش دوم آنها USD میباشد (مثل EURUSD و AUDUSD)
- هر لات در حساب استاندارد برابر ۱۰۰,۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۱۰ دلار میباشد. (لات استاندارد ارتباطی به حسابهای استاندارد در برورکرها ندارد)
- هر لات در حساب مینی برابر ۱۰,۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۱ دلار میباشد.
- هر لات در حساب میکرو برابر ۱۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۰٫۱ دلار میباشد.
- هر لات در حساب نانو برابر ۱۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۰٫۰۱ دلار میباشد.
حالت ۲) روی جفتهای ارزی که بخش اول آنها USD میباشد (مثل USDCHF و USDCAD)
(یک پپ اعشاری / نرخ جفت ارزی) x میزان دلاری یک لات
مثال) USDCAD با نرخ ۱٫۲۵۰۰ و لات استاندارد:
(۰٫۰۰۰۱ / ۱٫۲۵۰۰) x 100,000 = 8$
مثال) USDJPY با نرخ ۱۱۰٫۰۰ و لات مینی:
(۰٫۰۱ / ۱۱۰٫۰۰) x 10,000 = 0.9$
حالت ۳) روی جفتهای کراس و غیر دلاری (مثل EURGBP و AUDCAD)
(یک پپ اعشاری x نرخ جفت ارزی مبدل دلاری) x میزان دلاری یک لات
مثال) EURAUD با لات میکرو (نرخ AUDUSD برابر ۰٫۷۴ میباشد)
(۰٫۰۰۰۱ x 0.74) x 1,000 = 0.074$
مثال) CADJPY با نرخ ۸۸٫۰۰ و لات استاندارد. نرخ تبدیل USDJPY برابر ۱۰۹٫۰۰ میباشد اما نکته مهم این است که برعکس دو مثال قبلی، در جفت ارزی USDJPY دلار در بخش اول این جفت ارزی قرار دارد! در نتیجه ابتدا باید با تقسیم ۱ بر نرخ USDJPY این جفت ارزی را به JPYUSD تبدیل کنیم (جفت ارزی را معکوس کنیم).
JPYUSD = 1 / USDJPY = 1 / 109.00 = 0.0091
(۰٫۰۱ x 0.0091) x 100,000 = 9.1$
مثال) GBPJPY با لات استاندارد (نرخ USDJPY برابر ۱۰۹٫۰۰ میباشد)
JPYUSD = 1 / USDJPY = 1 / 109.00 = ۰٫۰۰۹۱
(۰٫۰۱ x 0.0091) x 100,000 = 9.1$
مثال) EURCHF با لات استاندارد (نرخ USDCHF برابر ۰٫۹ میباشد)
CHFUSD = 1 / USDCHF = 1 / 0.9 = 1.1111
(۰٫۰۰۰۱ x 1.1111) x 100,000 = 11.1$
اهرم یا لورج (Leverage) چیست؟
لورج یا اهرم به ما این امکان را میدهد که مقدار زیادی پول را با سرمایه کم یا بسیار اندک از خود بروکر یا سایر کاربران یا شرکای مالی بروکر قرض گرفته و با آن معامله کنیم. برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار موجودی ما (مارجین) باشد و بخواهیم یک معامله ۱۰۰,۰۰۰ دلاری باز کنیم، باید از اهرم حداقل ۱۰۰:۱ استفاده کنیم. با داشتن اهرم ۱۰۰ اکنون میتوانید یک ترید ۱ لاتی یا به عبارتی ۱۰۰,۰۰۰ دلاری باز کنید.
لات سایز یا حجم معاملاتی (Position Size) چیست؟
لات سایز یا حجم معاملاتی کلیدیترین و مهمترین فاکتور در مدیریت ریسک و انجام هر معاملهای است. همانطور که از نامش پیداست با تعیین لات سایز مشخص میشود که چقدر پول یا سهم را در حال معامله هستیم. ما با تغییر این فاکتور ریسک خود را کنترل میکنیم. اگر نیاز به کاهش ریسک داشته باشیم باید حجم معامله خود را کاهش دهیم و اگر نیاز به افزایش ریسک معامله خود داشته باشیم باید حجم معامله را افزایش دهیم. اما کاهش و افزایش لات سایز دل بخواه و بدون قائده نیست و در ادامه به نحوه صحیح انجام این کار میپردازیم.
نکته مهم: فارغ از اینکه در چه بازاری فعالیت دارید عدم تنظیم صحیح حجم معاملاتی، منجر به ضررهای سنگین و حتی نابودی کامل حساب شما یا بلعکس باعث کاهش چشمگیر سوددهی و طی کردن مسیر یک ساله در ده سال خواهد شد (عده زیادی همیشه به اشتباه ۰٫۰۱ یا ۰٫۱ لات پوزیشن میگیرند).
ارتباط لورج و لات سایز با یکدیگر چیست؟ سوال میلیون دلاری!
بر خلاف باور عموم اهرم بیانگر حجم معامله و میزان ریسک شما نیست! ریسک شما توسط لات سایز مشخص میشود. اگر اهرم را یک ظرف آب فرض کنیم، لات سایز میزان آب درون ظرف است. طبیعتا اگر ظرف کوچک باشد حجم کمتری آب را میتوان در آن جا داد. اما ممکن است تانکر بزرگی بخریم و فقط یک لیتر آب درون آن بریزیم و تانکر بزرگتر به معنای داشتن آب بیشتر نیست.
برای مثال اگر موجودی حساب یا مارجین ما ۱۰۰۰ دلار باشد و لورج ۱۰۰ داشته باشیم، نهایتا میتوانیم ۱ لات (هر لات استاندارد ۱۰۰,۰۰۰ دلار است) معامله باز کنیم. درست است که سقف حجم معاملاتی ما ۱ لات است اما این لات سایز ماست که بیانگر حجم هر معامله و در نتیجه ریسک ماست. در نتیجه تفاوتی ندارد با لورج ۱۰۰ یک معامله ۱ لاتی باز کنیم یا با لورج ۲۰۰۰ یک معامله ۱ لاتی باز کنیم و در هر دو صورت سود و ضرر ما ذرهای تفاوت نخواهد داشت.
پس با خیال راحت میتوانیم اهرم حساب معاملاتی خودمان را در زمان ساخت حساب درون بروکر در بالاترین میزان خود قرار دهیم. در اینصورت ظرف بزرگ تری خواهیم داشت.
نحوه محاسبه لات سایز
در مرحله اول باید میزان ریسک خود را محاسبه کنیم. میزان ریسک برابر درصدی از موجودی ماست که فارغ از اینکه فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس ما چقدر است، در صورت استاپ خوردن از دست خواهیم داد. برای مثال اگر ما مایل نباشیم بیشتر از ۲% موجودی حساب خود را در یک ترید از دست بدهیم، به صورت زیر قادر به محاسبه “میزان ریسک” خواهیم بود:
میزان ریسک = موجودی (یا مارجین) x درصد ریسک
Risk Amount = 1000 x 0.02 = 20$
در مرحله دوم باید میزان دلاری فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس را محاسبه نماییم. برای مثال اگر فاصله استاپ ما ۶ پپ باشد و ارزش پپی فعلی USDCAD برابر ۸ دلار باشد خواهیم داشت:
میزان دلاری فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس = تعداد پپ x ارزش پپی (توضیح در ابتدای مقاله)
Stop in dollars = 6 x 8 = 48$
در مرحله سوم برای محاسبه لات سایز کافیست رقم بدست امده در مرحله اول (میزان ریسک) را تقسیم بر رقم بدست امده در مرحله دوم (فاصله دلاری استاپ) کنیم:
Lot Size = 20 / 48 = 0.41 Lots
لات سایز ما ۰٫۴۱ لات بدست آمد. طبق توضیحات قبلی ۰٫۴۱ لات استاندارد برابر ۴۱,۰۰۰ دلار میباشد و برای ترید آن نیاز به لورج حداقل ۴۱ داریم. در نتیجه هر لورجی بالاتر از ۴۱ به ما امکان انجام این معامله را میدهد و اگر لورج حساب را روی رقم بالایی مثل ۱۰۰۰ تنظیم کرده باشیم، برای انجام این معامله هیچ مشکلی نخواهیم داشت.
نکته: دقت کنید به اشتباه اعداد بدست تعیین تارگت در معامله گری آمده در مرحله دوم را بر نتیجه مرحله اول تقسیم نکنید 🙂
چند درصد ریسک کنیم؟
تعیین درصد ریسک بهینه مطلبی کلیدی میباشد که خود نیاز به مقاله مجزایی دارد. با توجه به فاکتورهای ژورنال و برایند معمالاتی نظیر وین ریت و حداکثر ضررهای متوالی میتوانیم به چند روش درصد ریسک بهینه را بدست آوریم که به آن نمیپردازیم.
پیشنهاد میکنم اگر در شروع کار هستید با ارقام پایینی مثل ۰٫۱% الی ۰٫۵% برای فروارد تست حداقل ۱۰۰ تریدی استفاده کنید. اگر بعد ۱۰۰ ترید برایند سوددهی داشتید با توجه به وین ریت خود میتوانید اقدام به ترید با ۱ الی ۳% ریسک نمایید. حتی استفاده از حد ریسک ۳% نیاز به تجربه و وین ریت بالایی دارد و استفاده از حد ریسک بالای ۳% نیز تحت هیچ عنوان توصیه نمیشود.
محاسبهگر لات آنلاین سایز
درک کامل نحوه انجام محاسبات برای همه الزامیست اما در حین معامله میتوانید از محاسبهگر زیر استفاده کنید.
با این تکنیک فقط ۱۰ الی ۲۰% سرمایه را در بروکر قرار دهید!
اگر موارد توضیح داده شده را به درستی درک کرده باشید حتی بدون خواندن ادامه توضیحات این تکنیک را کشف خواهید کرد! با وجود اهرم میتوانیم فقط بخش کوچکی از سرمایه خود را در بروکر قرار دهیم اما روی تمام سرمایه خود معامله کنیم!
برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار سرمایه داشته باشیم، کافیست ۲۰۰ دلار را در بروکر قرار دهیم اما محاسبات لات سایز را برای ۱۰۰۰ دلار انجام دهیم. ما میتوانیم ۰٫۵ لات را بجای ۱۰۰۰ دلار سرمایه با ۲۰۰ دلار سرمایه در بروکر بگیریم پس دلیلی ندارد چنین نکنیم. در اینصورت به هر نحوی اگر توسط بروکر تحریم یا بلوکه شویم یا حتی اگر سرورهای بروکر آتش بگیرند ما نهایتا ۲۰% سرمایه خود را بجای ۱۰۰% آن از دست خواهیم داد. همچنین میزان سود و ضرر ما در معاملات نیز ذرهای تفاوت نخواهد کرد.
سایر نکات مهم
- بدون داشتن استاپ لاس در تمام معاملات، کل این مقاله برای شما بی فایده خواهد بود. پس با خیال راحت سرمایه خود را نابود کنید!
- مدیریت ریسک در تعیین لات سایز خلاصه نمیشود اما قطعا بدون محاسبه صحیح لات سایز و استاپ گذاری نتیجهای جز شکست انتظار شما را نمیکشد. با تنظیم صحیح لات سایز لیکویید کردن و نابودی حساب هنر خاصی میخواهد!
- هرچه فاصله استاپ لاس شما کوچکتر باشد، لات سایز بزرگتری خواهید داشت و در صورت تارگت زدن سود بیشتری نصیب شما خواهد شد. اما از طرفی با کوچک کردن بی حساب و کتاب استاپ لاس نیز احتمال استاپ خوردن خود را افزایش خواهید داد.
ابزار محاسبهگر متاتریدر
حتما این فیلم را در یوتیوب مشاهده کنید:
صحبت پایانی
روشهای مختلفی برای محاسبه لات سایز وجود دارد اما در صورت محاسبه صحیح نتیجه در تمامی آنها باید یکسان باشد. در این مقاله تلاش شد تا توضیحات سادهتر و کاملتری نسبت به تمام مقالات انگلیسی ارائه شود، زیرا بنده حتی به زبان انگلیسی مقاله روان و مناسبی در این زمینه پیدا نکردم (حداقل با سلیقه بنده هماهنگی نداشتند). در نهایت مسئولیت عدم درک صحیح مقاله و همچنین مسئولیت سود و ضررهای شما کاملا بر عهده خودتان میباشد. سوالات خودتان را در گروه منتوریفای مطرح کنید.
معاملات فیوچرز چیست؟ | 5 نکته مهم که ایرانیان حتما باید بدانند!
تا امروز روشهای گوناگونی برای معامله و کسب سود از بازارهای مالی مثل بازار ارز دیجیتال، ابداع شده است. یکی از این روشها، معاملات فیوچرز یا آتی میباشد که شرایط آن، کمی با انواع معاملات دیگر متفاوت است. تعریفی که معمولا درباره معاملات فیوچرز میشنویم این است؛ خریدار و فروشنده برای معامله یک دارایی در آینده و سررسید مشخص، توافق میکنند؛ اما در این مطلب سعی داریم معاملات فیوچرز را به زبان ساده شرح داده و به شما آموزش دهیم چطور در بازار کریپتوکارنسیها به معاملات فیوچرز بپردازید.
بهترین صرافی فیوچرز برای ایرانیان کدام است؟
برای انتخاب بهترین صرافی چند نکته باید در نظر گرفته شود، اولین موضوع مهم و اساسی حجم معاملات فیوچرز در آن صرافی چقدر است؟
دومین موضوع آن است که آیا به ایرانیان خدمات میده یا نه ؟
سومین موضوع سرعت و پلتفرم معاملات صرافی اهمیت دارد. برای پاسخ این سوال ما 4 صرافی خارجی معتبر در دنیا را مورد بررسی قرار دادیم.
برای بررسی حجم معاملات فیوچرز صرافی ها از سایت کوین مارکت کپ استفاده کردیم :
طبق گزارش حجم معاملات فیوچرز در روز 19 خرداد ماه
بایننس در رتبه 1 با حجم معاملات 66,295,103,674 دلار
بینگ ایکس در رتبه 5 با حجم معاملات: 8,741,420,898 دلار
کوکوین در رتبه 10 با حجم معاملات 4,881,633,975 دلار
و کوینکس در رتبه 23 با حجم معاملات 847,352,997 دلار
با بررسی میزان حجم معاملات فیوچرز این صرافی ها، صرافی کوینکس با توجه به گردش معاملات پایین از رقابت خارج میشه، چرا که کلا 800 میلیون دلار و رتبه 23 را دارد. که این عدد در مقایسه با بینگ ایکس که حدود 9 میلیارد دلار حجم معاملات دارد بسیار فاصله دارد. صرافی کوکوین پشتیبانی فارسی ندارد و حجم معاملات پایینتری نسبت به بینگ ایکس دارد . بنابراین تنها صرافی بینگ ایکس میماند .
بهترین برای معاملات فیوچرز
صرافی بینگ ایکس
صرافی Bingx در کشور سنگاپور ثبت شده و درحال حاضر در بیش از 100 کشور فعال است. اولین و بهترین بروکر بین المللی مناسب ایرانیان است.
این صرافی در سال 2021 به عنوان برترین بروکر سال در سایت Trading View انتخاب شد.
قابلیت معاملات فیوچرز ارز دیجیتال دارد که به شما اجازه میدهد تا 125 برابر پولتان معامله باز کنید (احتیاط کنید حتما). صرافی های ایرانی قابلیت معاملات فیوچرز یا اهرمی را ندارند.
از حجم معاملات فیوچرز جز 5 صرافی برتر جهان است. (آپدیت تیر)
این صرافی بین المللی قابلیت اتصال به سایت معروف tradingview را دارد که هیچکدام از صرافی های ایرانی این قابلیت را ندارند.
اولین صرافی بین المللی است که پشتیبانی فارسی دارد اما واریز و برداشت ریالی ندارد. فقط میتوانید ارز دیجیتال واریز یا برداشت کنید.
درصرافی بینگ ایکس میتوانید با دلار مجازی معامله گری را یاد بگیرید.
احراز هویت آسان است، کارت ملی و شناسنامه ایرانی را قبول میکنند.
ایرانیان فقط میتوانند ارز دیجیتال واریز و برداشت کنند. امکان واریز و برداشت ریال وجود ندارد.
امکان اتصال و معامله در سایت تریدینگ ویو
پشتیبانی قوی فارسی
کارمزد معاملات بسیار پایین
جز 5 صرافی برتر در دنیا ( از لحاظ حجم معاملات فیوچرز )
امکان انجام معاملات دمو در لایو مارکت
امکان ترید در بازار فارکس
قابلیت کپی ترید در معاملات فیوچرز و اسپات
احراز هویت سریع
واریز و برداشت ریال ندارد
تصویر بخش فیوچرز صرافی بینگ ایکس :
1: انتخاب نماد مورد نظر از بین صدها ارز دیجیتال معتبر
2: میتوانید انتخاب کنید که معامله سل بزنید یا بای ( اگر سل بزنید وقتی قیمت کاهش پیدا کند شما سود میکنید و اگر بای بزنید وقتی قیمت رشد کند شما سود میکنید )
3: میزان پولی که قرار است وارد معامله کنید و قیمتی که میخواهید معامله باز شود را انتخاب میکنید.
4: leverage را انتخاب میکنید ( برای مثال اگر 5 را انتخاب کنید یعنی شما با 5 برابر پولتان معامله میکنید)
5: دکمه long یا short را میزنید و معامله باز میشود .
6: وقتی معامله باز شد اینجا چه در سود چه در زیان میتوانید close all لمس کنید تا معامله ها بسته شود .
فیوچرز چیست؟
در معاملات فیوچرز یا معاملات آتی، یک دارایی مشخص که ممکن است ارزهای دیجیتال، فلزات گرانبها یا امثال آنها باشد، در تاریخی مشخص، با توافق هر دو طرف، معامله میشود. با یک مثال درک مطلب را برای شما سادهتر میکنیم.
فرض کنید شما یک شرکت خودروسازی دارید و قرار است ظرف 6 ماه دیگر 100 خودرو را آماده تحویل کنید. میدانید که برای تولید این تعداد خودرو به 400 حلقه لاستیک نیاز دارید. به منظور مدیریت هزینهها، بخشی از بودجه خود را برای تهیه لاستیک کنار گذاشتهاید؛ ولی چه تضمینی هست که تا پایان ساخت خودروها و تا زمانی که خودروها به لاستیک نیاز پیدا کنند، قیمت لاستیک تغییر نکند؟! بنابراین، برای در امان ماندن از نوسانات قیمتها، معاملات فیوچرز گزینه خوبی هستند. شما میتوانید با کارخانه تایر سازی یک قرارداد آتی برای خرید لاستیک با قیمت مشخص ببندید و در آن قرارداد، تاریخ تحویل لاستیکها را تعیین کنید.
به فرض که هر حلقه لاستیک 400 هزار تومان است و شما هم قصد دارید در 6 ماه آینده، مثلا با همان قیمت 400 هزار تومان خریداری کنید. در این شرایط 2 حالت محتمل است:
- حالت اول: بنا به دلایل سیاسی_اقتصادی قیمت لاستیک پایین بیاید. مثلا هر حلقه لاستیک بشود 350 هزار تومان که در این صورت شما ضرر کردهاید و کارخانه تایر سازی سود خوبی خواهد کرد.
- حالت دوم: قیمت لاستیک افزایش یابد مثلا به 450 هزار تومان برسد که آن وقت شما در این معامله سود خوبی کردهاید.
حسن دیگر معاملات فیوچرز در این است که، شما به عنوان خریدار، هنگام عقد قرارداد به کارخانه، نقدینگی وارد کرده و چرخ تولید را به گردش درآوردهاید. از همین رو، قراردادهای آتی به خصوص برای کارخانههایی که سرمایه کافی ندارند و از کار افتادهاند، بسیار سودمند است. چرا که مبلغ معامله، همان ابتدا توسط خریدار به فروشنده پرداخت میشود.
نکات مهمی که برای انجام معاملات فیوچرز در بازار ارز دیجیتال باید به آنها توجه نمود به شرح زیر میباشد:
معاملات فیوچرز ارز دیجیتال
تعریف معاملات فیوچرز یا آتی در بازار ارزهای دیجیتال کمی متفاوتتر با تعریف آن در سهام و کالا و. میباشد. در بازار ارز دیجیتال، فیوچرز تریدینگ (Futures Trading) یک روش برای کسب سود از نوسات قیمت ارزهای دیجیتال، بدون داشتن مالکیت واقعی آنها است. در واقع، معاملات فیوچرز در بازار کریپتو به کاربران اجازه میدهد تا روی قیمت آینده یک رمز ارز مشخص، شرطبندی کنند.
در معاملات فیوچرز شما میتوانید علاوه بر افزایش قیمت، از کاهش قیمت یک ارز نیز سود کسب کنید و این بستگی به پوزیشن معاملاتی شما دارد. هنگامی که شما احتمال میدهید قیمت یک ارز دیجیتال، به طور مثال بیت کوین، کاهش پیدا میکند، میبایست یک پوزیشن شورت باز کنید؛ اگر قیمت بیت کوین طبق پیشبینی شما پیش رود، از این معامله سود کسب خواهید کرد. بر عکس، اگر احتمال میدهید قیمت یک ارز دیجیتال، مثلا همان بیت کوین، افزایش مییابد باید یک معامله با پوزیشن لانگ باز کنید؛ در صورتی که پیشبینی شما درست از آب درآید، سود خواهید کرد و اگر درست نباشد، در معامله فیوچرز خود با موقعیت لانگ یا خرید، زیان خواهید دید.
از آنجایی که، معاملات فیوچرز مربوط به پرایس اکشنهای یک رمز ارز است و ربطی به خود آن ارز ندارد، با معاملات اسپات تفاوت بسیاری دارند. از جمله ویژگیهای معالات آتی در بازار ارز دیجیتال، امکان معامله با مارجین تریدینگ یا لوریج بالا میباشد.
* برای درک بهتر نحوه کارکرد معاملات آتی در بازار ارز دیجیتال به ذکر یک مثال میپردازیم:
فرض کنید پدرام و سامان در قیمت 50,000 دلار، یک پوزیشن در معامله فیوچرز بیت کوین باز میکنند. پوزیشن پدرام لانگ و پوزیشن سامان شورت میباشد. با فرض اینکه در زمان سررسید، هر دوی این قراردادهای آتی بیت کوین در قیمت 55,000 دلار تسویه شوند. در این صورت، سامان با داشتن پوزیشن شورت (5,000=50,000-55,000) ضرر میکند و در طرف مقابل، پدرام 5,000 دلار سود خواهد کرد.
معایب معاملات فیوچرز
به طور کلی، معامله و سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال با ریسک بالایی همراه است. در معالات فیوچرز اگر شما بتوانید آینده قیمت یک ارز را به درستی پیشبینی کنید، با توجه به اهرم یا لوریج این نوع معاملات، میتوانید چند برابر سرمایه خود سود کنید؛ اما اگر در تحلیل و پیشبینی خود دچار اشتباه شوید و یا اخبار ناگهانیای باعث شود روند بازار برخلاف پیشبینی شما حرکت کند، زیان سنگینی متحمل خواهید شد. به طور کلی، دو عیب بزرگ معاملات فیوچرز عبارتند از:
- نوسان: نوسان زیاد میتواند برای معاملهگران نعمت یا عذاب باشد. تعیین حرکت بازار تضمینی نیست!
- بسیار پرریسک: به دلیل اهرم بالای موجود، معاملات آتی کریپتو یکی از پرخطرترین ابزار معاملاتی است. معاملهگران تازه کار باید معاملات آتی خود را به حداقل برسانند و با یک استراتژی مدیریت ریسک قوی به این معاملات ورود کنند.
حکم معاملات فیوچرز از نظر شرعی
در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال در واقع شما علاوه بر این که میتوانید ارز را بخرید و از افزایش قیمت آن در طول زمان سود کسب کنید، میتوانید یک معامله فروش باز کنید و از افت قیمت آن ارز دیجیتال سود ببرید. در این حالت، صرافی بابت آن معامله فروش یا پوزیشن شورتی که باز کردهاید مقداری ارز دیجیتال به شما قرض میدهد. صرافی در ازای آن ارزهایی که به ما قرض داده پولی نمیگیرد تا ما با آن کار کنیم و بعدا اصل پول را بدون هیچ سودی که روی آن کشیده شود به صرافی بازگردانیم. صرافی تنها همان کارمزدش را که مرسوم است، از کل مبلغ معامله کم میکند.
با همه این اوصاف، اسلام حکم شرعی این گونه مسائل را که مبهم هستند، مطابق با قانون کشور اسلامی قرار داده است. در این صورت، رعایت قانون مساوی با رعایت شرع میباشد.
مزایای معاملات آتی کریپتو | چرا از معاملات فیوچرز استفاده کنیم؟
معالات فیوچرز از بسیاری جهات با معاملات اسپات فرق میکنند. همین تفاوتها تا حدودی مزیت معاملات آتی نسبت به معاملات اسپات به شمار میروند. در ادامه، هریک را به طور مفصل شرح خواهیم داد:
- معاملات فیوچرز نیازی به خرید و فروش مستقیم و یا نگهداری ارز دیجیتال ندارند. در این نوع معاملات، معاملهگران به دنبال خرید و فروش قرارداد آتی هستند و این قراردادها نشان دهنده ارزش یک ارز دیجیتال در تاریخی مشخص در آینده هستند.
- معاملات فیوچرز به معاملهگران اجازه میدهد تا ارزش یک ارز دیجیتال در آینده را حدس بزنند. مثلا کاربران میتوانند بر سر افزایش قیمت یک ارز دیجیتال شرطبندی کنند.
- یکی از اصلیترین مزایای معاملات آتی رمز ارزها، امکان استفاده از اهرم یا لوریج است. استفاده از اهرم در معاملات، هم امکان بازده و هم زیان احتمالی را افزایش میدهد. بنابراین، کابران باید معاملات خود را تحت احتیاطات بسیار انجام دهند. معاملهگران میبایست از مقدار اهرمی استفاده کنند که متناسب با ریسک آنها باشد. برای مثال؛ یک تازه کار اهرم 2 یا 5 برابری برایش مناسب خواهد بود و نباید بیشتر از این ریسک کند.
معاملات آتی ارزهای دیجیتال، پتانسیل رشد بیشتری در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. در واقع، اهرم موجود در این معاملات به شما امکان سرمایهگذاری با چند برابر سرمایهتان را میدهد.
مفاهیم اساسی معاملات فیوچرز کریپتو
معامله گران باید مفاهیم اساسی معاملات فیوچرز ارزهای دیجیتال را بشناسند. آگاهی از این مفاهیم، شما را به حرفهای شدن در معاملات کریپتو، نزدیکتر میکند. درک پیچیدگیهای پشت معامله در معاملات آتی کریپتو، مستلزم تعهد قابل توجهی به یادگیری اصول اولیه آن است. در ادامه، به شرح مفاهیم اساسی معاملات فیوچرز میپردازیم.
اهرم یا Leverage در معاملات فیوچرز
همین خاصیت وجود اهرم، بیشتر معاملهگران را به بازار آتی جذب میکند؛ چرا که با وجود اهرم افراد میتوانند با چند برابر سرمایه خود به معامله بپردازند. برای مثال، بابت خرید 1 بیت کوین در بازار نقدی، به هزاران دلار (در زمان نگارش این مطلب، 47,000 هزار دلار) نیاز دارید. با استفاده از معاملات فیوچرز شما میتوانید با کسری از هزینه، یک پوزیشن باز کنید. این تنها در صورت استفاده از اهرم میسر خواهد بود. هر قدر اهرم بیشتری داشته باشید، پول کمتری برای باز کردن یک پوزیشن نیاز خواهید داشت. در معاملات نقدی یا اسپات ابزار اهرم در دسترس نیست؛ در این صورت، اگر فقط 5000 USDT در کیف پول خود داشته باشید، فقط میتوانید 5000 USDT در بیت کوین بپردازید.
مارجین مورد نیاز
برای ورود به یک پوزیشن در معاملات فیوچرز ، یک حاشیه (Margin) اولیه نیاز است. حاشیه اولیه یا مارجین مورد نیاز، درصدی از ارزش فرضی موقعیت آتی میباشد که هنگام استفاده از معاملات فیوچرز باید به وسیله وجه نقد یا وثیقه، تضمین شود. به بیانی Margin به حداقل مقداری که معاملهگران برای باز نگه داشتن پوزیشن معاملاتی خود نیاز دارند، اشاره دارد. هرگاه محدودیت حاشیه یا مارجین نگهداری معاملهگر کاهش پیدا کند، پوزیشن او منحل شده که به آن حالت اصطلاحا کال مارجین گفته میشود.
نرخ های تامین مالی
مبادلات در قراردادهای آتی کریپتو، به سیستمی نیاز دارند که اطمینان حاصل کند، قیمتهای شاخص و قیمتهای آتی به طور منظم، همگرا میشوند. به مکانیسمی که این کار را انجام میدهد، نرخ تامین مالی میگویند. نرخهای تامین مالی بر اساس اختلاف قیمت بین بازارهای نقدی و آتی محاسبه میشود. نرخهای تامین مالی میتواند اثرات نامطلوبی برای معاملهگران به همراه داشته باشد. به عنوان مثال؛ نرخهای تامین مالی ممکن است در یک بازار افزایشی، بیش از حد افزایش یابد و باعث شود نگه داشتن موقعیتهای خرید برای معاملهگران هزینهبر باشد.
نحوه معاملات فیوچرز در بینگ ایکس جایگزین بایننس
انجام معاملات فیوچرز در صرافی بینگ ایکس بسیار ساده است. اگر در صرافی بینگ ایکس ثبت نام کرده اید، در عرض چند دقیقه میتوانید معاملات آتی را آغاز کنید. برای شروع:
- یک حساب معاملات آتی در بایننس باز کنید. لطفاً توجه داشته باشید که قبل از شروع معامله در Binance Futures، باید تأییدیه دو عاملی یا 2FA را به منظور تامین مالی حساب آتی خود فعال کنید.
- وجه خود را به USDT، BUSD یا ارزهای رمزپایه پشتیبانی شده توسط Binance Futures تبدیل کنید. Binance Futures طیف گستردهای از داراییهای دیجیتال را به عنوان وثیقه پشتیبانی میکند.
- قرارداد آتی مورد نظر خود را انتخاب کنید. دو نوع قرارداد آتی در بایننس موجود است: آتی USDⓈ-M و آتی COIN-M. برای مثال، اگر میخواهید قراردادهای دائمی BTCUSDT را معامله کنید، قراردادهای آتی USDⓈ-M را انتخاب کنید. برای قراردادهای با حاشیه سکه، BTCUSD، COIN-M Futures را انتخاب کنید.
- اهرم مناسب برای قرارداد آتی خود را انتخاب کنید.
- سفارشات را با توجه به انواع سفارشهای موجود در Binance Futures انجام دهید. برای شروع، میتوانید برای اولین قرارداد آتی خود، یک سفارش خرید با محدودیت خرید یا خرید در بازار انتخاب کنید.
جمعبندی
ابزارهایی مانند معاملات فیوچرز در بازار ارزهای دیجیتال، فرصت رشد سرمایه معاملهگران را در این بازار فراهم میکنند. امروزه بسیاری از صرافیهای خارجی و ایرانی ارز دیجیتال، معاملات آتی را ارائه میدهند. توجه داشته باشید که، برنده شدن در این تجارت مستلزم آشنایی با اصول آن است. در صورتی که، دانش کافی و استراتژی مدیریت ریسک برای جلوگیری از ضررهای بزرگ را داشته باشید، معاملات فیوچرز میتوانند برایتان سودآور باشند. پیش از ورود به معاملات فیوچرز ، باید بر استراتژیهای لازم تسلط یافته و دقت کافی داشته باشید؛ همچنین، باید مزایا و معایب این نوع معامله را به خوبی بررسی کنید.
انجام معاملات فیوچرز در صرافی بایننس بسیار ساده است. اگر از کاربران بایننس هستید، در عرض چند دقیقه میتوانید معاملات آتی تعیین تارگت در معامله گری را آغاز کنید. داخل مقاله نحوه انجام معاملات فیوچرز در بایننس را مرحله به مرحله شرح دادهایم.
در این مطلب سعی کردیم اصول و قوانین و اصطلاحات اولیه معاملات آتی را آموزش به زبان ساده آموزش دهیم و به شما کمک کنیم تا بازار را بهتر درک کنید.
فصل سوم: پترنهای تکنیکال
تاکنون نگاه خود را صرفا معطوف به الگوهای شمعی میکردیم. به اینصورت که بر روی یک الی سه کندل پایانی نمودار تمرکز نموده و سعی میکردیم برمبنای شکل ظاهری الگوهای شمعی تشکیل یافته بر روی چارت، به پیشبینی وضعیت آینده بازار بپردازیم.
نقطه قوت الگوهای شمعی، همین سرعت عمل بالای آنها در تصمیمگیری است. هنگامیکه کار عملی خود را در بازارهای واقعی شروع کنید متوجه خواهید شد که این ویژگی الگوهای شمعی چه قابلیت بینظیری را در اختیارتان میگذارد تا بتوانید صرفا با رصد وضعیت یک روزهی بازار، بهترین تصمیم را برای معاملات خود اتخاذ نمایید. قابلیتی که در هیچیک از سایر روشهای تحلیل تکنیکال وجود ندارد. اما دقیقا نقطه ضعف نگاه شمعی نیز همین است. اینکه شما تمام پیشبینی خود را صرفا متکی به وضعیت آخرین روزهی بازار نمایید، و تمام تاریخچه قبلی نمودار را کاملا بی اثر بپندارد! مگر میشود تمام تاریخچه چندصد روزه قبلی نمودار کاملا بی اهمیت بوده و تمام آینده صرفا به نحوه حرکات قیمت در آخرین روز بستگی داشته باشد؟!
از طرف دیگر امروزه در بسیاری از کشورهای مدرن، ساعات معاملاتی بازارهای جهانی به گونهای شده که بورسهای بینالملل بصورت شبانهروزی و بی وقفه فعالیت میکنند. و نتیجتا نقاط باز و بسته شدن کندلها در چنین دنیایی عملا وجود واقعی و فیزیکی ندارد. بنابراین نقاط باز و بسته شدن کندلها که محور اصلی تمامی تحلیلهای شمعی است، اهمیت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده است.
مشکل دیگر الگوهای شمعی این است که توانایی پیشنهاد «تارگت» ندارند. یک معاملهگر برای تعیین حجم معاملات خود نیاز به دانستن تارگت معاملات دارد. بدون در اختیار داشتن تارگت هرگز نمیتوانید ریسک به ریوارد یک موقعیت را محاسبه نموده و برمبنای آن، حجم معاملاتی مناسب را انتخاب نمایید. الگوهای شمعی متاسفانه توانایی پیشبینی تارگت ندارند و صرفا باید روز به روز بازار را دنبال نمایید تا نقاط ورود و خروج مناسب را بصورت زنده از الگوهای شمعی استخراج نمایید.
نهایتا مشکل نگاه کندلی این است که تعداد سیگنالهای معاملاتی صادره توسط الگوهای شمعی معمولا به قدری نیست که بتواند عطش معاملاتی نوسانگیران و تریدرهای میانروزی[117] را در بازارهای سریع و مدرن امروزی ارضا نماید. درحالیکه سایر روشهای تکنیکال مانند اندیکاتورها یا پترنهای تکنیکال میتوانند روزانه چند ده عدد سیگنال را به سهولت تولید نمایند.
به این دلایل قصد داریم در فصل جدید، نگاه جامع تری را معرفی نماییم که اصطلاحا آنرا نگاه الگویی یا پترنی مینامیم. در نگاه پترنی سعی میکنیم محدوده وسیعتری را بر روی نمودار -که حداقل شامل صد الی دویست کندل متوالی و مجاور بهم باشد- مورد توجه قرار داده و به جستجوی الگوها و اشکال هندسی بپردازیم.
برخی از این الگوها که تحت عنوان پترنهای تکنیکال معرفی میشوند، عبارتند از:
- سطوح حمایت و مقاومت: خطوط افقی بر روی چارت متشکل از قلهها و درههای همسطح.
- خطوط روند و کانالهای صعودی و نزولی: خطوط مورب تکی یا موازی.
- الگوهای سقف دوقلووکف دوقلو: قلهها و درههای همسطح و متوالی.
- الگوهای سروشانه مستقیمو معکوس: سه قله یا دره متوالی و مجاور بهم در انتهای روند با آرایشی خاص.
- انواع الگوهای سه گوش: مانند مثلث متقارن، مثلث بازشونده، کنجهای صعودی و نزولی، مثلثهای قایمالزاویه صعودی و نزولی، الگوی پرچم.
- الگوهای هارمونیک: الگوهایی با نسبتهای مشخص بین امواج داخلی مانند الگوهای گارتلی، خفاش، پروانه، کوسه، خرچنگ، …
- و غیره …
در این فصل سعی میکنیم این الگوها را یک به یک خدمتتان معرفی نموده و نکات و ویژگیهای هریک و روش معاملهگری بر روی آنها را خدمتتان بازگو نماییم.
واگرایی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
درگذشتهای نهچندان دور استفاده از تحلیل تکنیکال رواج چندانی نداشت و حتی عده کمی هم که از آن برای خرید و فروش سهام و … استفاده میکردند را دیوانه و حتی شعبدهباز قلمداد میکردند؛ اما با گذر زمان کمکم به اهمیت این روش تحلیل بازار توجه بیشتری شد و امروز کمتر معامله گری است که از تحلیل تکنیکال استفاده نکند. تحلیل تکنیکال با روشها و ابزارهای متعدد و فراوان منجر به ایجاد صدها استراتژی مختلف با ترکیب این ابزارها گشته است. واگرایی ها جزء مهمترین و مؤثرترین ابزارها و استراتژی های تحلیل تکنیکال در تمام بازارهای مالی دنیا محسوب میشوند. لذا من در این مقاله به توضیح استراتژی معاملاتی واگرایی پرداختهام. این استراتژی در عین سادگی کاربرد بالایی میتواند در تحلیل های ما داشته باشد امیدوارم این مقاله برای شما خواننده عزیز مفید باشد.
مفهوم واگرایی چیست؟
واگرایی را میتوان نوعی ناهمگونی میان قیمت و اندیکاتور دانست در حالت عادی زمانی که نمودار سقف و یا کف جدیدی میزند اندیکاتور نیز همین کار را میکند. یعنی کف و یا سقف جدید تشکیل میدهد حال زمانی که نمودار سقف جدید زد اما اندیکاتور نتوانست سقف جدیدی بزند یا بلعکس. در اینجا گفته میشود که واگرایی بین قیمت و اندیکاتور شکلگرفته است.
در این مقاله برای بررسی واگرایی ها از دو اندیکاتور RSI و MACD استفاده میکنم که بهطور مختصر توضیحی در مورد آنها در ادامه بحث خواهم داد.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یا Relative Strength Index شاخص قدرت نسبی توسط Wells Wilder توسعهیافته است. این اندیکاتور یک اندیکاتور اسیلاتور مومنتوم است. (نوسان گر نمایی که میزان قدرت بازار را نشان میدهد) و برای محاسبه سرعت و تغییر حرکات قیمتی بازار استفاده میشود. RSI همواره بین صفر و ۱۰۰ واحد در نوسان است. بهطور سنتی سطوح ۷۰ و ۳۰ واحدی RSI نشانگر سطوح اشباع خرید و اشباع فروش هستند. معمولاً سطح ۵۰ درصد نیز بهصورت دستی به آن افزوده میشود.
مسیر افزودن اندیکاتور RSI
Indicators>>Oscillators>>Relative Strength Index
عدد Period روی ۱۴ باشد آن را تغییر ندهید.
در سربرگ Levels گزینه Add را انتخاب کرده و سطح ۵۰ را اضافه کنید.
اندیکاتور مووینگ اوریج MACD
اندیکاتور مووینگ اوریج MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این عبارت به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است. این اندیکاتور ابداع آقای جرالد بی اپل است. از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یکروند استفاده میشود. این اندیکاتور در اغلب موارد با استفاده از قیمت پایانی محاسبه میشود. برخلاف اندیکاتورهای دیگر اندیکاتور MACD فرمول سختی برای محاسبه خود ندارد.
مسیر افزودن اندیکاتور MACD
اعداد پارامتر اندیکاتور را تغییر ندهید و به همین شکل گزینه ok را بزنید.
انواع واگرایی
واگرایی ها بر اساس حالتهای مختلفی که بین اندیکاتور و قیمت اتفاق میافتد انواع مختلفی داشته و به دودسته واگرایی معمولی و واگرایی مخفی تقسیم میشود که بهاختصار به هرکدام از آنها خواهم پرداخت. واگراییهای معمولی به دو نوع مثبت و مخفی تقسیم میشوند. در حالت عادی زمانی که قیمت کفی پایینتر از کف قبلی یا سقفی بالاتر از سقف قبلی میسازند اندیکاتور هم باید به پیروی از آن همین رفتار را داشته باشد.
واگرایی معمولی (Regular Divergence)
واگرایی های معمولی به معنای ضعیف شدن روند و اخطار بازگشت است و در نوع سیگنال های بازگشتی دستهبندی میشوند.
الف- واگرایی معمولی مثبت (RD+):
واگرایی معمولی مثبت زمانی هست که قیمت کفی پایینتر از کف قبلی یا کفی همتراز با کف قبلی ساخته اما اندیکاتور کفی رو بالاتر از کف قبلی ساخته است
این موضوع به معنی این هست که روند نزولی قیمت تضعیفشده اما به این معنی نیست که دقیقا از همان نقطه بازخواهد گشت ممکن است این روند منفی ضعیف شده هم مدتها ادامه داشته باشد. به همین دلیل برای استفاده از این واگرایی برای خرید نیاز هست که از ابزار و استراتژی کمکی نیز استفاده کرد که در بخش استراتژی خرید به توضیح آن خواهم پرداخت.
ب- واگرایی معمولی منفی (RD-):
این نوع از واگرایی زمانی هست که قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی و یا سقفی همتراز با سقف قبلی زده اما اندیکاتور سقفی پایینتر از سقف قبلی زده است که نشاندهنده تضعیف روند صعودی هست اما بازهم نمیتوان گفت که ریزش دقیقاً از همین نقطه شروع میشود.
در انواع دستهبندیها معمولاً زمانی که قیمت سقف یا کفی برابر با سقف و کف قبلی خود بسازد را در دستهای جدا قرار میدهند اما در این مقاله برای سهولت در تقسیمبندی این نوع از واگرایی ها تعیین تارگت در معامله گری را در همین دستهها قرار میدهم.
واگرایی مخفی (Hidden Divergence)
این نوع از واگراییها نشاندهنده تقویت روند و ادامه روند موجود هستند و در دسته سیگنال های ادامهدهنده محسوب میشوند.
الف- واگرایی مخفی مثبت (HD+):
این نوع از واگرایی زمانی اتفاق میافتند که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند اما اندیکاتور کفی پایینتر از کف قبلی زده باشد که نشاندهنده ادامهدار شدن روند صعودی قیمت هست.
ب- واگرایی مخفی منفی (HD-):
این نوع از واگرایی زمانی اتفاق میافتند که قیمت سقفی پایینتر از سقف قبلی بزند اما اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی زده باشد که نشاندهنده ادامهدار شدن روند نزولی قیمت هست.
استراتژی خرید یک
واگرایی ها را میتوان بهعنوان اخطار جهت تغییر روند یا نشانهای برای ادامه روند دانست. اما نمیتوان با آنها بهتنهایی خرید کرد. چراکه مشخص نیست این واگرایی دقیقاً تا چه نقطه ادامه مییابد. همانطور که میدانید بازار سهام ایران فقط امکان خرید دارد و نمیتوان معامله فروش باز کرد و از آن سود برد. لذا ما باید در روند صعودی خرید کنیم برای این موضوع باید واگراییهای مثبت را تشخیص دهید.
در واگرایی RD+ برای خرید ابتدا خط روند نزولی سهم را رسم میکنیم. هر زمان که قیمت با یک کندل قوی و مثبت و حجم بالا موفق به عبور از این خط شد میتوان خرید را انجام داد.
حد ضرر در این نوع ورود را زیرخط روند قرار داده و هر زمان قیمت خط روند را مجدد به سمت پایین قطع کرد از سهم خارج شوید.
اما برای خرید در واگرایی ها HD+ بهترین راه این است که قله پیش روی سهم را بهعنوان مقاومت سهم در نظر گرفته و در صورت عبور قیمت از آن وارد سهم شد. حد ضرر در این نوع ورود را ۲ درصد زیرخط مقاومت قرار داده. هر زمان قیمت پایانی سهم به این نقطه رسید از سهم خارج شوید.
استراتژی خرید دو
دومین استراتژی خرید بر اساس اندیکاتور RSI است. زمانی که اندیکاتور خط ۵۰ را به سمت بالا قطع کرد میتوانید وارد سهم شوید. حد ضرر خود را در این استراتژی زمانی قرار دهید که RSI خط ۵۰ درصد را به سمت پایین قطع کند. در این صورت از سهم خارج شوید.
استراتژی خرید سه
بهترین و کم ریسک ترین نقطه ورود را میتوان این استراتژی دانست. هرچند که نقطه ورود آن با تأخیر بیشتری همراه خواهد بود اما ریسک خطا آن در ورود کمتر و احتمال موفقیت آن بیشتر است. در این استراتژی شما منتظر هستید تا قیمت سقفی جدید بزند. بعدازاین اتفاق سقف جدید را مقاومت پیش روی سهم در نظر میگیرید و هر زمان که قیمت از این سقف عبور کرد وارد میشوید. حد ضرر در این نوع ورود ۲ درصد زیرخط مقاومتی است که خرید را با آن انجام دادهاید. زمانی که قیمت پایانی سهم به این نقطه رسید از سهم خارج شوید.
استراتژی خروج از سهم
برای خروج از سهم نمیتوان از واگرایی های منفی استفاده کرد. چراکه در همه شرایط واگرایی الزاماً رخ نمیدهد. لذا برای خروج از سهم باید طرح و برنامهای از قبل تعیینشده داشت.
برای این مورد پیشنهاد میکنم حد سودی معادل ۱۵ تا ۲۰ درصد رو در نظر گرفته و هر زمان که قیمت پایانی سهم به این هدف و تارگت رسید حد ضرر خود را به ۵ تا ۷ درصد زیر بالاترین قیمت پایانی سهم منتقل کنید.
تا زمانی که قیمت رشد کند حد ضررتان را به قیمت پایانی به سمت بالاتر انتقال دهید تا زمانی که قیمت بازگشته و حد ضرر شما را رد کند. در این شرایط با سیو سود از سهم خارج شوید.
نتیجهگیری
در پایان باید خدمت شما متذکر شوم که تحلیل تکنیکال بهتنهایی کافی نیست و نیاز دارید تا برای انتخاب سهام درست از تحلیل بنیادی نیز استفاده کنید اگر سهمی بنیاد خوبی داشته باشد قطعاً شانس موفقیت شما چند برابر خواهد شد. بعد از آن قطعاً مدیریت سرمایه نقش مهمی در موفقیت کلی شما در بازار بورس خواهد داشت.
هر استراتژی و روش تحلیلی را که در بازار بورس انتخاب کنید قطعاً شامل معاملات موفق و معاملات ناموفق خواهد بود و هیچ استراتژی نیست که تمام معاملات آن موفق باشد. یکی از بزرگترین خطاهای معامله گران این است که وقتی استراتژی جدیدشان در یک یا دو معامله شکست میخورد استراتژی خود را تغییر میدهند و گمان میکنند که مشکل از استراتژیشان است. درحالیکه این موضوع کامل طبیعی بوده و آنها انتظار غلطی از بازار بورس و روش معامله داشتهاند لذا توصیه میکنم حتماً این روش را در ۲۰ معامله پیاپی بهصورت کاملاً صحیح اجرا کنید و معاملات خود را بر روی کاغذ بنویسید تا متوجه شوید که از ۲۰ معامله چند معامله به سود رسیده به این شکل شما بازدهی استراتژیتان را به دست خواهید آورد.
مهمترین بخش از موفقیت معاملهگری در تسلط بر ذهن و روان و اصول رفتارشناسی معاملهگر و بازار هست. پس برای موفق شدن لازم است مباحث روانشناسی معاملهگری را نیز بیاموزید.
از خوانندگان این مطلب میخواهم تا اگر تجربه مشابهی در استفاده از استراتژی واگرایی و مطالب این مقاله دارند آن را با ما در میان بگذارند.
دیدگاه شما