درک مفهوم پوشش ریسک


هج فاند

آشنایی با انواع استراتژی‌های پوشش ریسک مالی در ارزهای دیجیتال

آشنایی با انواع استراتژی‌های پوشش ریسک مالی در ارزهای دیجیتال

استراتژی‌های مربوط به پوشش ریسک مالی جهت به حداقل رساندن هزینه گام برداشتن در جهت عکس روند بازار طراحی شده‌اند. اگر قرار باشد از افول بازار سهام واهمه داشته باشید و یا تنها به دنبال حفظ وضع موجود شرایط کاری خود در بازاری نا پایدار باشید، می‌توانید بهره زیادی از انواع مختلف استراتژی‌های پوشش ریسک مالی ببرید.

اگر به تازگی با مفهوم استراتژی پوشش ریسک مالی آشنا شده‌اید، در مطلب حاضر قصد داریم تا اطلاعاتی مفیدی در خصوص این نوع از استراتژی ها در اختیارتان قرار دهیم.

احتمالا بارها شنیده‌‌اید که سرمایه گذاران بحران زده در حال خرید سودهای تحت الحمایه و پوشش ریسک مالی هستند. این کار یکی از راه‌های دریافت سهام پوشش ریسک مالی است. البته راه‌های دیگری هم برای حمایت از کسب و کار شما وجود دارد.

اگر به دنبال استفاده از مشتقات استراتژی‌های پوشش ریسک مالی هستید، تنها هنگامی می‌توانید از این دست استراتژی‌ها استفاده نمایید که رویکردی بالا به پایین اتخاذ کنید. اگر به دنبال اتخاذ رویکرد بالا به پایین هستید، باید از قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که شما را در معرض مواجهه با انتخاب ابزار غلط برای جلوگیری از معاملات قرار می‌دهند، اجتناب کنید.

در مطلب حاضر، به دنبال توضیح استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس و چگونگی استفاده آسان از بسیاری از ارزها هستیم که در استراتژی پوشش ریسک مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند هستیم. اما ابتدا اجازه دهید تا در مورد چیستی خطر و استراتژی پوشش ریسک یا همان خطر مالی صحبت کنیم.

مفهوم پوشش ریسک در مباحث مالی:

اساسا، بحث پوشش ریسک مالی زمانی به میان می‌آید که شما به دنبال جبران ریسک و ضرر هستید. به علاوه، پیش از آغاز یک کسب و کار تحت پوشش ریسک مالی باید مطمئن شوید که میان دو معامله آغاز شده نوعی همبستگی منفی وجود دارد.

به عبارت دیگر، استراتژی‌های پوشش ریسک مالی این شانس را در اختیار شما قرار می‌دهد که میزان شکست و باخت مالی خود را با استفاده از استراتژی توقف باخت محدود نمایید.

توقف باخت مالی یکی از ابزارهای مهم مورد استفاده در تجارت فارکس جهت محدود سازی ضرر مالی ناشی از پیش نرفتن محاسبات تجاری بر اساس برنامه‌های از پیش تعیین شده به حساب می‌آید. اگر شما نتوانید افول در کسب و کار خود را از طریق استفاده از ابزار توقف باخت مالی مدیریت کنید، آنگاه نمی‌توانید متوقع دستیابی به موفقیت در بلند مدت باشید.

کار استراتژی‌های پوشش ریسک مالی نیز در راستای همین ابزار و محدود سازی ضرر وارده مالی به سرمایه گذاران و تجار است. مزیت پوشش ریسک مالی این است که شما می‌توانید در صورت عدم دستیابی به موفقیت در یک معامله تجاری از مدل تجاری با پوشش ریسک مالی جهت پوشش ضررهای وارده به خود استفاده نمایید.درک مفهوم پوشش ریسک

اما بزرگترین سوء تفاهم موجود در میان تجار خرد این است که فکر می‌کنند استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس به معنای قرار دادن کسب و کار تازه آغاز شده یک سرمایه گذار تحت پوشش این سیستم است. در شرایط حرفه‌ای، استراتژی پوشش ریسک، شامل یک سرمایه‌گذاری ثانویه می‌باشد که قیمت آن، همواره در جهت عکس سرمایه‌گذاری اولیه حرکت می‌کند.

برای مثال سرمایه‌گذار می‌تواند، با تنظیم قرارداد آتی، سهام خود را به قیمتی مشخص در آینده به فروش رساند. در این صورت نوسانات بازار، تاثیری بر قیمت سهام خریداری شده، نخواهد داشت و سرمایه‌گذار این سهام را در زمان آتی، با قیمتی مشخص، به فروش خواهد رساند. گرچه پوشش ریسک، تنها محدود به فروش در قیمتی مشخص، از طریق قرارداد آتی نیست.

سرمایه‌گذار همچنان می‌تواند با ورود به دو بازار، که افت و خیز قیمت‌ها در بازارهای مورد نظر، اغلب در جهت عکس یکدیگر حرکت می‌کنند، ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهد. برای مثال سرمایه‌گذار می‌تواند از یک سو با خرید ارز، (برای نمونه دلار آمریکا) در بازار فارکس و از سوی دیگر، خریداری فلزات گران‌ بها، (برای نمونه طلا) ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهد.

تنها استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس نیاز به خرید و فروش همزمان در همان جفت دارد. پوشش ریسک مالی فارکس بیشتر برای توقف سود یا زیان در هنگام معامله استفاده می‌شود. بنابراین، اگر شاخص بازار رو به افزایش است و شما از آن عقب هستید هستید، ممکن است بخواهید موقتا موقعیت خود را حفظ کنید تا بازار به نفع شما باز گردد.

این تنها یک بخش موضوع برای درک این است که مبادله فارکس چیست.

تجار و معامله گران همچنین می‌توانند به تکنیک تله فکر کنند. یعنی زمانی که ما به طور کامل با بن بست مواجه می‌شویم، می‌توانیم هفته‌ها و ماه‌ها بدون حرکتی رو به جلو، کسب و کار عادی و ساکن خود را ادامه دهیم. با این حال، هنگامی که دوباره فکر کنید و عوامل دیگر مانند هزینه حمل را در نظر بگیرید، استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس می‌تواند ناگهان منجر به ایجاد تلفات بزرگتر شود.

بیایید در حال حاضر به هسته و پیچ و مهره اجزای انواع استراتژی‌های مختلف پوشش ریسک بپردازیم.

انواع استراتژی‌های پوشش ریسک مالی:

اگر بخواهید از استراتژی پوشش ریسک مالی با بهره گیری از واسطه فارکس استفاده نمایید، این کار امکان پذیر نخواهد بود. دلیل آن هم این است که استفاده از پوشش ریسک مالی در سال ۲۰۰۹ توسط CFTC ممنوع اعلام شده است. با اینحال، اگر بخواهید می‌توانید با استفاده از قوانین و مقررات FIFO از ارزهای مختلف برای پوشش ریسک مالی تراکنش‌های خود استفاده نمایید.

اکنون، می‌خواهیم یکی از استراتژی‌های پوشش ریسک مالی فارکس را به شما معرفی کنیم که می توان از آن در بهره گیری از پوشش ریسک مالی مناسب استفاده کرد. ممکن است این مطلب را چند بار بخوانید و باز هم فکر کنید که هیچ وقت آن را نخوانده‌اید.

تنها کافی است تا به یاد آورید که هنگامی که شما یک ارز مشخص را خریداری می‌کنید، همواره همان ارز را خریداری خواهید نمود و ارز دیگری را نیز خواهید فروخت. بر عکس، زمانی که شما همواره ابتدا یک ارز را به فروش می‌رسانید، ارز دیگری به جای آن خواهید خرید. بنابراین، این یکی از کارهایی است شما باید انجام دهید.

اجازه دهید یکی از نمونه‌های استراتژی‌های پوشش ریسک را که در آن شما دلار آمریکا و ین ژاپن خریداری می‌کنید را بررسی کنیم. اگر بخواهید از استراتژی های پوشش ریسک استفاده نمایید باید دلار و یورو بخرید. اما در صورتیکه بخواهید یورو و ین بخرید باید بدانید که سیستم دلار هر دو را بی اثر خواهد کرد.

اکنون برای استفاده از پوشش ریسک مالی باید یورو و ین خود را بفروشید.

این سه تراکنش در مجموع یک پوشش ریسک مالی را برای شما به وجود خواهند آورد.

اما سوال اینجاست که چرا این سه با یکدیگر یک پوشش ریسک مالی را به وجود خواهند آورد؟

دلیل چنین رخدادی این است که در سیستم یورو شما هر دو گزینه خرید و فروش را در اختیار دارید. در سیستم دلار نیز اکنون گزینه‌های خرید و فروش را در اختیار دارید و این موضوع در مورد ین ژاپن هم صدق می‌کند. این نمونه‌ای از یک پوشش ریسک مالی کامل است و همچنین نمونه‌ای کامل از استراتژی‌های پوشش ریسک مالی که از سیستم چند ارزی بهره می‌گیرد.

توجه داشته باشید که به هنگام استفاده از این استراتژی، تکنیک اصلی این است که مطمئن شوید که امکان خرید و فروش تراکنش‌های مالی را در اختیار دارید که یکدیگر را ملغی می‌کنند. نمودار زیر تعدادی از پوشش‌های ریسک مالی جایگزین را نشان می‌دهد که شما می‌توانید از آنها نیز بهره بگیرید.

اکنون به استراتژی‌های پوشش ریسک مالی دیگر توجه نمایید:

استراتژی‌های پوشش ریسک مالی طلا

اگر به دنبال حفاظت از خود در برابر تورم‌هایی با نرخ بالا هستید، طلا می‌تواند پوشش ریسک مالی مناسبی برای شما ایجاد کند. قیمت طلا به هنگام از کنترل خارج شدن تورم، می‌تواند سود سرشاری را نصیب شما کند. اما طلا هم پوشش ریسک مالی ضعیف‌تری در برابر دلار به حساب می‌آید. به عبارت دیگر، میان قیمت طلا و دلار ارتباط معکوسی وجود دارد. اگر قیمت طلا بالا برود، قیمت دلار افت خواهد کرد و بر عکس.

به لحاظ تاریخی، طلا همواره نوعی سرمایه معادل پول به حساب می‌آمده است. به همین دلیل هم پوشش ریسک مالی مناسبی در برابر افت دلار و یا تورم‌های شدید به حساب می‌آید.

پوشش ریسک مالی اختیارات

اختیارات از دیگر پوشش های ریسک مالی به حساب می‌آیند که به شما کمک می‌کنند تا از اندوخته تجاری خود محافظت کنید. شما می‌توانید این نوع از استراتژی را با فروش یک گزینه اتخاذ کرده و با خرید یک گزینه دیگر ادامه دهید و بالعکس. گزینه‌ها همچنین یکی از ارزان ترین روش‌ها برای محافظت از سرمایه تجاری شما هستند.

استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس با استفاده از دو جفت ارز

بسیاری از استراتژی‌های پوشش ریسک مالی وجود دارند که می‌توانید به عنوان یک معامله گر فارکس از آنها استفاده کنید. شناخت رابطه قیمت بین جفت ارزهای مختلف می‌تواند به کاهش ریسک کمک کرده و استراتژی های پوشش ریسک مالی شما را اصلاح کند.

با استفاده از دو جفت ارز مختلف که همبستگی مثبت و یا رابطه منفی دارند، می توانید نوعی پوشش ریسک مالی ایجاد کنید.

به عنوان مثال سیستم ارزی دلار – یورو تا ۸۳ درصد با دلار – ین وابستگی معکوس دارند. در این صورت، می‌توانید دلار – یورو را برای بلند مدت خریداری کرده و برای کوتاه مدت نیز ارزهای دلار – ین را انتخاب نمایید. تنها مشکل این استراتژی این است که شما در معرض سیل تورم ناشی از یورو و ین قرار خواهید گرفت.

به عبارت دیگر، اگر استراتژی های یورو در برابر دیگر ارزها باشد، آنگاه موقعیتی پیش خواهد آمد که سیستم یورو – دلار دیگر نمی‌تواند دلار – ین را خنثی کند.

استراتژی پوشش ریسک مالی نفتی

برخی ارزها به شکل مستقیم تحت تاثیر قیمت ارز قرار دارند. یکی از نمونه‌های مهم این دسته از ارزها دلار کانادا است. معمولا نوعی همبستگی مثبت میان قیمت نفت و نرخ دلار کانادا در بازار وجود دارد. زمانی که قیمت نفت بالا می رود، قیمت دلار آمریکا و دلار کانادا پایین می‌آید.

در این صورت، می‌توانید از استراتژی پوشش ریسک مالی نفتی برای پوشش ریسک مالی خود در مبادله دلارهای کانادا و آمریکا استفاده نمایید. شما همچنین می‌توانید از دلار کانادا و آمریکا در بلند مدت استفاده کرده و از موقعیت نفت در کوتاه مدت بهره ببرید.

نتیجه گیری:

تجار خرد عمدتا بنا به دلایل روانشناختی به کسب و کار خود روی می‌آورند و نه این دلیل که کسب و کار آنها الزاما خوب و پر سود است. با استفاده از استراتژی‌های پوشش ریسک مالی می‌توانیم به این احساس دست پیدا کنیم که حداقل در مورد زمینه فعالیت تجاری خود اشتباه نمی‌رویم. تنها زمانی را صبر کرده و سپس وقتی همه چیز رو به راه شد، این استراتژی‌ها را کنار گذاشته و به توسعه کسب و کار خود ادامه می‌دهیم.

این مهم نیست که شما کدام یک از استراتژی های پوشش ریسک مالی را مورد استفاده می دهید، مهم این است که متوجه باشید که هیچ چیز مجانی به دست نمی‌آید. استفاده از استراتژی های پوشش ریسک مالی درست مانند بیمه شما در برابر باخت و ورشکستی عمل می کند.

استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس راهی مناسب برای حد اقل رساندن ریسک تجاری کسب و کار شماست. این استراتژی نه تنها شما را در برابر خطرات ناشی از باخت مالی حفظ می کند، بلکه می تواند برای شما سودزا نیز باشد.

پوشش ریسک چیست؟

پوشش ریسک چیست؟

پوشش ریسک (Hedge)، نوعی سرمایه‌گذاری به‌منظور کاهش ریسک حرکات شدید قیمتی در یک دارایی می‌باشد. به‌طور عادی، پوشش ریسک شامل ورود به موقعیت‌های معاملاتی جبران‌کنندهٔ یکدیگر (offsetting positions) در اوراق بهادار مرتبط می‌باشد.

درک مفهوم پوشش ریسک

پوشش ریسک ‌مانند استفاده از یک سیاست بیمه‌ای می‌باشد. برای مثال، اگر منزل شما در محدوده‌ای مستعد سیل قرار داشته باشد، شما می‌خواهید که از دارایی خود با استفاده از بیمهٔ سیل، حفاظت کنید. در این مثال، شما نمی‌توانید از سیل جلوگیری کنید، اما می‌توانید کاری را زودتر انجام داده تا از زیان رخ‌داده در هنگام سیل، بکاهید. یک رابطهٔ ذاتی بین میزان ریسک و سود در استفاده از این روش وجود دارد، در حالی که استفاده از روش‌های کاهشِ ریسکِ سرمایه، ریسکِ احتمالی شما را کاهش می‌دهد، همچنین می‌تواند میزان سود احتمالی‌تان نیز کاهش دهد. اگر بخواهیم ساده بگوییم، پوشش ریسک، کاری رایگان نیست. همان طور که در مثال ما در مورد بیمهٔ سیل، شما باید به‌صورت ماهانه پرداختی‌هایی را انجام دهید؛ و اگر سیل هرگز رخ ندهد، شما هیچ دریافتی نخواهید داشت. با این وجود، بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند تا این ضرر محدود و قابل پیش‌بینی را متحمل شوند تا اینکه ناگهان تمامی دارایی‌های خود را از دست بدهند.

در دنیای سرمایه‌گذاری، روش‌های پوشش ریسک نیز به‌نحوی مشابه کار می‌کنند. سرمایه‌گذاران و مدیران مالی از روش‌های پوشش ریسک به‌منظور کاهش ریسک سرمایه‌گذاری و کنترل آن استفاده می‌کنند. به‌منظور انجام صحیح و متناسب پوشش ریسک در دنیای سرمایه‌گذاری، معامله‌گر باید از ابزارهای متعددی در یک روش استراتژیک به‌منظور پوشش ریسک حرکات شدید قیمتی در بازار استفاده کند. بهترین روش برای انجام چنین کاری نیز، انجام یک سرمایه‌گذاری دیگر به شیوه‌ای هدفمند و کنترل‌شده می‌باشد. برای مثال، صدالبته، موارد موازی در مثال بیمه‌ای ذکرشده در بالا محدود می‌باشند: در مورد بیمهٔ سیل، دارندهٔ این بیمه در صورت خسارت دیدن از هرگونه سیلی، شاهد جبران شدن خسارتش از سوی شرکت بیمه‌ای خواهد بود، و احتمالاً مبلغی نیز به‌عنوان مالیات کم خواهد شد. اما در محیط سرمایه‌گذاری، پوشش ریسک هم پیچیده‌تر می‌باشد و هم یک علم غیرکامل محسوب می‌گردد.

یک پوشش ریسکٔ عالی (perfect hedge) به‌نوعی از آن گفته می‌شود که تمامی ریسک موجود در یک موقعیت معاملاتی و یا یک سبد سهامی را از بین ببرد. به بیانی دیگر، روش پوشش ریسک انجام‌شده به‌صورت صددرصد هم‌گرایی عکس (inversely correlated) با دارایی آسیب‌پذیر دارد. این مورد ایده‌آل می‌باشد، و شایان ذکر است که حتی این پوشش ریسک عالی نیز بدون هزینه نیست. ریسک پایه (Basis Risk) اشاره به ریسکی دارد که در طی آن، دارایی مدنظر ما و همچنین روش پوشش ریسک ما در جهت‌های عکس همان طور که مورد انتظار بود حرکت نمی‌کند، در اینجا کلمهٔ پایه به معنی همین اختلاف بین جهت حرکت مورد انتظار و حرکت رخ داده در واقعیت می‌باشد.

پوشش ریسک چگونه کار می‌کند؟

معمول‌ترین روش استفاده از پوشش ریسک در دنیای سرمایه‌گذاری، استفاده از مشتقات مالی (Derivatives) می‌باشد. مشتقات مالی، اوراق بهاداری هستند که با حرکت یک یا چند دارایی پایه مطابقت دارند. این مشتقات مالی شامل قراردادهای اختیار معامله (Options)، سوآپ‌ها (Swaps)، قراردادهای آتی (Future Contracts) و همچنین قراردادهای سلف (Forward Contracts) می‌باشند.

دارایی‌های پایه نیز در این حالت می‌توانند شامل سهام، اوراق قرضه، کالاها، ارزها، شاخص‌ها و یا نرخ‌های بهره باشند. مشتقات مالی می‌توانند روش پوشش ریسک مناسبی در برابر حرکات قیمتی دارایی‌های پایه‌شان محسوب شوند، از آنجایی‌که رابطهٔ بین دو یا چند تا از آن‌ها به‌صورت واضحی تعریف‌نشده است. این امکان وجود دارد که از این مشتقات به‌منظور پایه‌ریزی یک استراتژی معاملاتی که در آن ضرر در یک سرمایه‌گذاری با استفاده از سود در مشتقات دیگر کم شده و یا جبران می‌شود، مورد استفاده قرار بگیرند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اوراق قرضه می‌توانید از مطلب آموزشی «اوراق قرضه چیست؟» دیدن نمایید.

پوشش ریسک چیست؟

برای مثال، اگر مورتی 100 سهم از سهام شرکت (Stock plc – STOCK) را در قیمت 10 دلار به‌ازای هر سهم خریداری کند، او ممکن است از سرمایه‌گذاری خود با استفاده از قراردادهای اختیار معاملهٔ آمریکایی 5 دلاری باقیمت ورودی 8 دلاری که در پایان سال منقضی می‌گردند، استفاده کند. این قراردادهای اختیار معامله به مورتی این حق را می‌دهند تا بتواند 100 سهم از سهام شرکت STOCK را در سطح قیمتی 8 دلار در هر زمانی در سال آینده به فروش برساند. اگر یک سال بعد سهام شرکت STOCK در سطح قیمتی 12 دلار معامله شود، مورتی این قرارداد را اجرایی نکرده و با 5 دلار خود خارج می‌شود. در این حالت بعید است که او ناراحت شود، زیرا سود شناخته‌نشدهٔ او در این حالت برابر با 200 دلار (195 دلار به‌علاوهٔ قیمت قرارداد اختیار معاملهٔ فروش) بوده است. اگر سهام شرکت STOCK در سطح صفر دلار معامله شود، در این حالت مورتی قرارداد اختیار معامله‌اش را اجرایی خواهد کرد و سهام خود را با قیمت 8 دلار به فروش خواهد رساند، تا ضرر 200 دلاری خود را (205 دلار به‌علاوهٔ هزینهٔ قرارداد اختیار معاملهٔ فروش) جبران کند. بدون استفاده از این قراردادهای اختیار معامله، او تمامی سرمایه‌گذاری‌اش را از دست می‌داد.

میزان اثربخشی استفاده از مشتقات به‌منظور پوشش ریسک با عبارتی به نام دلتا تعریف می‌شود، که گاهی اوقات به آن نرخ پوشش ریسک (Hedge Ratio) نیز گفته می‌شود. دلتا برابر با میزان حرکت قیمتی در مشتقات مالی به‌ازای یک دلار حرکت در قیمت دارایی پایه می‌باشد.

خوشبختانه، انواع زیادی از قراردادهای اختیار معامله بر قراردادهای آتی وجود دارند که به سرمایه‌گذاران این اجازه را می‌دهند که بسیاری از سرمایه‌گذاری‌هایشان را موردحفاظت قرار دهند، که این سرمایه‌گذاری‌ها شامل سرمایه‌گذاری در سهام، نرخ‌های بهره، ارزها، کالاها، و غیره می‌شود.

استراتژی‌های خاص پوشش ریسک، ‌مانند قیمت‌گذاری بر ابزارهای پوشش ریسک، بسته به مقدار ریسک دارایی پایه دارد که سرمایه‌گذار می‌خواهد از سرمایه‌گذاری‌اش در برابر آن حفاظت کند. به‌طور کلی، هرچه این ریسک بیشتر باشد، مقدار پوشش ریسک نیز افزایش می‌یابد. این ریسک احتمالی (Downside Risk) با بالاتر رفتن درجهٔ نوسانات در طی زمان افزایش می‌یابد، یک قرارداد اختیار معامله که پس از مدت‌زمان طولانی منقضی می‌شود و به یک دارایی پایه نوسانی لینک شده است، به‌عنوان ابزار گران‌تری به‌منظور پوشش ریسک شناخته می‌شود. در مثال فوق، هرچه قیمت ورودی (strike price) بالاتر باشد، قرارداد اختیار معامله نیز گران‌تر خواهد بود، اما در عین حال حفاظت قیمتی بیشتری را نیز انجام خواهد داد. این متغیرها می‌توانند به‌صورتی تنظیم شوند که شامل قراردادهای اختیار معاملهٔ ارزان‌تر که حفاظت کمتری نیز پیشنهاد می‌کنند باشند، و یا شامل قراردادهای اختیار معاملهٔ گران‌قیمت‌تری باشند که در عین حال حفاظت بیشتری را نیز ارائه می‌دهند. شایان ذکر است از نقطه‌ای به بعد، صرف کردن هزینه‌هایی اضافی به‌منظور حفاظت از دارایی‌ها به‌صرفه نیست و باعث کاهش مقدار اثربخشی هزینه انجام‌شده خواهد شد.

پوشش ریسک از طریق ایجاد تنوع و گوناگونی

استفاده از مشتقات به‌منظور حفاظت از یک سرمایه‌گذاری امکان محاسباتی دقیق از ریسک را به شما می‌دهد، اما نیازمند مقداری کافی از سرمایه نیز خواهد بود. مشتقات تنها راه موجود به‌منظور پوشش ریسک نمی‌باشند. تنوع‌بخشی استراتژیک در سبد سهام به‌منظور کاهش ریسک اساسی می‌تواند به‌عنوان یک روش پوشش ریسک در نظر گرفته شود، هر چند که این روش کمی خام می‌باشد. برای مثال، ریچل ممکن است در یک شرکت تولید کالاهای لوکس با افزایش مارجین سرمایه‌گذاری کند. او ممکن است نگران این موضوع باشد که وقوع یک کسادی در بازار به محو شدن بازار به سبب مصرف زیاد منجر شود. یک روش مقابله با این موضوع این است که او سهام تنباکو و یا خدمات رفاهی را خریداری نماید، که این سهام وقوع کسادی در بازار را تحمل می‌کنند و همچنین سود سهام قابل‌توجهی را نیز پرداخت می‌نمایند.

این استراتژی دارای معایب خود نیز می‌باشد: اگر دستمزدها بالا باشند و همچنین شغل‌ها در بازار زیاد باشند، این شرکت سازندهٔ کالاهای لوکس ممکن است شکوفا شود و رونق بگیرد، اما در این حالت سرمایه‌گذاران کمتری به سهامی با چرخهٔ عکس جذب خواهند شد، که باعث افت سرمایه و همچنین ایجاد جریان‌های سرمایه‌ای به سمت مکان‌های جذاب‌تر خواهد شد. این مورد همچنین دارای ریسک‌های خود نیز می‌باشد: هیچ تضمینی وجود ندارد که سهام شرکت تولیدکنندهٔ کالاهای لوکس و همچنین استراتژی پوشش ریسک شما در مسیرهایی عکس یکدیگر حرکت کنند. هر دوی آن‌ها می‌توانند به‌خاطر یک رویداد فاجعه‌آمیز سقوط کنند، همان‌طور که در طی دوران بحران مالی رخ داد؛ و یا به دلایلی غیرمرتبط، مانند رخ دادن سیل در چین که باعث بالا رفتن قیمت تنباکوها شده است و یا یک اعتراض در مکزیک که باعث گران‌تر شدن نقره شده است، شاهد حرکت‌هایی برخلاف چیزی که انتظار می‌رفت باشیم.

پوشش ریسک با فاصلهٔ قیمتی (Spread)

در فضای شاخص‌ها در بازار، کاهش‌های متعادل قیمتی اتفاقی معمول می‌باشند، و البته قابل پیش‌بینی نمی‌باشند. سرمایه‌گذارانی که در این حوزه تمرکز می‌کنند باید نگرانی بیشتری نسبت به کاهش‌های متعادل قیمت نسبت به کاهش‌های شدید قیمتی داشته باشند. در این حالات، استفاده از اسپرد قرارداد اختیار معاملهٔ فروش نزولی (bear put spread) یک روش معمول در استراتژی‌های پوشش ریسک به‌شمار می‌رود.

در این نوع از اسپرد، سرمایه‌گذار شاخص یک قرارداد اختیار معاملهٔ فروش را با قیمت ورودی بالاتر خریداری می‌نماید. در ادامه، او این قراردادهای اختیار معاملهٔ فروش را با قیمتی پایین‌تر اما در تاریخ انقضای یکسان به فروش می‌رساند. بسته به نحوهٔ رفتار شاخص، سرمایه‌گذار درجه‌ای از حفاظت قیمتی را دارد که برابر با اختلاف قیمتی موجود بین دو قیمت ورودی می‌باشد. در حالی که این روش مقدار حفاظتی متوسطی را به ارمغان می‌آورد، معمولاً به‌منظور پوشاندن کاهش قیمت مختصر در شاخص کافی می‌باشند.

ریسک‌های پوشش ریسک

پوشش ریسک تکنیکی است که به‌منظور کاهش ریسک مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما مهم است به یاد داشته باشیم که هر روش پوشش ریسک دارای ریسک احتمالی خاص خود می‌باشد. همان طور که پیش‌تر نیز گفته بودیم، پوشش ریسک روشی کامل محسوب نمی‌شود و هیچ‌گونه تضمین در مورد موفقیت در آینده را به ما نمی‌دهد، و همچنین هیچ‌گونه اطمینانی به ما به منظور کاهش ریسک سرمایه‌گذاری و همچنین کاهش میزان ضررهای انجام‌شده را نیز نمی‌دهد. بلکه، سرمایه‌گذار باید مزایا و معایب استفاده از روش پوشش ریسک را به‌خوبی مشاهده و ارزیابی کند. اینکه آیا استفاده از یک استراتژی مشخص، قابلیت جبران هزینه‌های اضافهٔ انجام‌‌شدهٔ آن را دارد؟ زیرا پوشش ریسک در اکثر مواقع هیچ‌گونه سودی را برای سرمایه‌گذار تولید نمی‌کند، مهم است این نکته را به یاد داشته باشیم که یک استراتژی پوشش ریسک موفق آن است که تنها از رخ دادن ضرر و زیان پیشگیری کند.

پوشش ریسک و سرمایه‌گذار روزانه

برای بیشتر سرمایه‌گذاران، استراتژی‌های پوشش ریسک هرگز نقشی در فعالیت‌های مالیشان ایفا نخواهد کرد. بسیاری از سرمایه‌گذاران هرگز به سمت معاملات درک مفهوم پوشش ریسک قراردادهای مشتقات در هیچ‌زمانی نمی‌روند. بخشی از آن نیز به این دلیل است که سرمایه‌گذارانی که استراتژی بلندمدت دارند، مانند کسانی که مبالغی را برای بازنشستگی‌شان سرمایه‌گذاری می‌کنند، متمایل هستند تا نوسانات روزانهٔ اوراق بهادار مشخص را نادیده بگیرند. در این موارد، نوسانات کوتاه‌مدت مهم محسوب نمی‌شوند زیرا که این سرمایه‌گذاری با رشد کلی بازار، رشد خواهد نمود.

برای سرمایه‌گذارانی که در دسته‌بندی سرمایه‌گذاران (Buy – and – hold) قرار می‌گیرند، نیز هیچ دلیلی برای یادگیری استراتژی‌های پوشش ریسک وجود ندارد. با این وجود، از آنجایی که شرکت‌های بزرگ و همچنین صندوق‌های سرمایه‌گذاری از روش‌های پوشش ریسک به‌صورت منظم استفاده می‌کنند، و از آنجایی که ممکن است برخی از این سرمایه‌گذاران در آینده در یکی از این شرکت‌های مالی مشغول به کار شوند، داشتن درک و فهم از آنچه استراتژی‌های پوشش ریسک شامل می‌شوند به شما دید و درک بهتری از اعمال انجام‌شده توسط این بازیگران بزرگ در بازار را می‌دهد.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

صندوق پوشش ریسک یا هج فاند چیست و چگونه کار می‌کند؟

به بیان ساده صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) یک شرکت سرمایه‌گذاری است که پول مشتریان را در ابزارهای سرمایه‌گذاری جایگزین (Alternative Investment) سرمایه‌گذاری می‌کند تا عملکردی بهتر از میانگین بازار داشته باشد و یا این که ریسک تغییرات غیرقابل پیش‌بینی بازار را پوشش دهد.

البته بدیهی است که صندوق پوشش ریسک فراتر از توضیحات بالا است. این صندوق‌ها، به طور کلی ساختارهای قانونی مشابه، استراتژی‌های سرمایه‌گذاری نسبتا نزدیک به یکدیگر و کارمزدی تقریبا یکسان دارند. برای درک تعریف صندوق پوشش ریسک اجازه دهید، وارد جزئیات بیشتری شویم.

تعریف صندوق پوشش ریسک

از نظر فنی یک صندوق پوشش ریسک به عنوان شرکت مختلط یا شرکت غیر سهامی (Limited Partnership) شناخته می‌شود. سرمایه‌گذاران شخص ثالث مانند صندوق‌های بازنشستگی، بانک‌ها و افراد ثروتمند به عنوان شرکای محدود سرمایه‌گذاری می‌کنند در حالی که گروه مدیریت صندوق‌های پوشش ریسک به عنوان شریک تضامنی (General Partner) فعالیت می‌کنند.

مدیران صندوق‌های پوشش ریسک پول شرکای محدود خود را به روش‌های مختلفی سرمایه‌گذاری می‌کنند تا به چیزی دست پیدا کنند که به آن «آلفا» می‌گویند. آلفا به معنی بازدهی بالاتر از بازار است که ریسک آن تعدیل شده باشد.

برای انجام این کار، صندوق‌های پوشش ریسک از طیف گسترده‌ای از استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها استفاده می‌کنند. آنها در بدهی (Debt)، ابزارهای مشتقه پیچیده (complex derivatives)، سهام (stocks)، اوراق قرضه (bonds)، اختیارات معامله (options)، کامودیتی‌ها (commodities) و سایر سرمایه‌گذاری‌های محرمانه سرمایه‌گذاری می‌کنند. برخی از صندوق‌های پوشش ریسک سهم زیادی را در شرکت‌ها خریداری می‌کنند و از این موقعیت برای تاثیرگذاری بر مدیریت و ایجاد تغییرات چشم‌گیر در شرکت استفاده می‌کنند. بارها شده است که این تغییرات سود کلانی برای سرمایه‌گذاران و صندوق‌ها به همراه داشته است. اما صندوق‌های پوشش ریسکی نیز وجود دارند که در پشت‌ صحنه و با استفاده از مدل‌های مالی تصمیمات خود را اتخاذ می‌کنند.

استراتژی هرچه که باشد، این صندوق‌ها همگی با فرصت‌طلبی به دنبال روش‌های جدید سرمایه‌گذاری هستند. آنها تنها به سرمایه‌گذاری بر روی سهام یا اوراق قرضه محدود نمی‌شوند. این صندوق‌ها تانکرهای نفتی را که توانایی ذخیره میلیون‌ها بشکه نفت خام دارد را خریداری می‌کنند، املاک و مستغلات خریداری می‌کند، و یا حتی جنگ‌های وکالتی علیه سایر شرکت‌ها به راه می‌اندازند. این صندوق‌ها هرکجا که فرصت کسب درآمد وجود داشته باشد سرمایه‌گذاری می‌کنند.

صندوق‌های پوشش ریسک به دلیل کار و تخصص‌شان حقوق خوبی نیز می‌گیرند. کارمزدها در این صندوق‌ها متفاوت هستند، اما معمولا این صندوق‌ها ۲% از کل سرمایه به عنوان کارمزد سالانه برای مدیریت سبد و ۲۰% از سود سرمایه‌گذاری دریافت می‌کنند.

یک نمونه صندوق پوشش ریسک

تصور کنید شرکتی به نام Global Umbrella Investments را راه‌اندازی کرده‌اید. در اساسنامه (Operating agreement سند قانونی که نحوه مدیریت شرکت را بیان می‌کند) آمده است، اگر در سال توانستید بالای ۳% سود کسب کنید، ۲۵% سود مازاد بر ۳ درصد به شما تعلق خواهد گرفت. شما می‌توانید در هرچیزی از جمله سهام، اوراق قرضه، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، املاک و مستغلات، شرکت‌های نوپا، هنر، تمبرهای نادر، کالاهای قابل بازیافت، طلا یا مشروبات الکلی سرمایه‌گذاری کنید. آن ۳% به عنوان مانع (hurdle) شناخته می‌شود و میزان سودی است که باید کسب کنید تا به شما سودی پرداخت شود. ۲۵% نیز سود سخاوتمندانه‌ای است که شما با اثر سودآوری بیش از “مانع” کسب خواهید کرد. همانطور که گفته شد میزان استاندارد ۲% و ۲۰% است.

حال تصور کنید یک سرمایه‌گذار به شما ۱۰۰ میلیون دلار پول می‌دهد و شما مطابق با دستورالعمل مندرج در اساسنامه آن را سرمایه‌گذاری می‌کنید. شما می‌توانید این پول را خرج احداث یک رستوران یا یک شرکت جدید کنید. هدف این است که پول را در بالاترین بازده احتمالی نسبت به ریسک آن سرمایه‌گذاری کنید تا بیشترین سود نصیب شما شود.

حال تصور کنید که در سال اول یک سرمایه‌گذاری باورنکردنی انجام داده‌اید و دارایی شما از ۱۰۰ میلیون به ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است. ۳% اول به سرمایه‌گذار تعلق دارد و از ۹۷ میلیون دلار باقی مانده ۲۵% به شما و ۷۵% به سرمایه‌گذار می‌رسد.

هج فاند

بدین ترتیب شما ۲۴.۲۵ میلیون دلار درآمد کسب خواهید کرد. سرمایه‌گذار نیز در مجموع ۷۵.۷۵ میلیون دلار کسب خواهد کرد. از سوی دیگر اگر ۲ درصد نیز به عنوان کامزد سالانه مدیریت مورد توافق بوده باشد به شما می‌رسد.

آیا صندوق پوشش ریسک چیز بدی است؟

از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸، صنعت صندوق‌های پوشش ریسک به طور جدی مورد بررسی قرار گرفته است. در آن زمان در حالی که میلیون‌ها آمریکایی شغل، خانه و پس‌انداز بازنشستگی خود را از دست دادند، چند صندوق پوشش ریسک با شرط‌بندی در مقابل بازار مسکن میلیاردها دلار بدست آوردند. این موضوع باعث قطع ارتباط میان شهروندان دارای مشاغل خویش‌فرما و کوچک (Main Street) و صندوق‌های پوشش ریسک وال استریت شد و همچنین منجر به ایجاد تنفری از این صنعت شد، که البته قابل درک است.

همچنین مدیران صندوق‌های پوشش ریسک به معاملات نهانی (inside-trading)، اقدامات مشکوک تجاری و رفتارهای غیر اخلاقی محکوم شده‌اند. البته نمی‌توان گفت، تمام مدیران صندوق‌های پوشش ریسک فاسد هستند.

صندوق‌های پوشش ریسک در اصل به شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری راهی پیشنهاد می‌دهند تا از طریق سرمایه‌گذاری بر دارایی‌های جایگزین، ریسک‌های موجود در بازار را کاهش دهند. این دارایی‌ها از آنجایی که همبستگی زیادی با بازار سهام ندارند می‌توانند به خوبی ریسک‌های این بازار را پوشش دهند. اگر شاخص داوجونز یا S&P سقوط کنند، صندوق‌های پوشش ریسک در دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که در هنگام سقوط بازار عملکرد خوبی دارند بدین صورت خسارت کلی را کاهش می‌دهند.

وجود چنین صندوق‌هایی برآمده از نیاز بازار بوده است و وجود آن برای سرمایه‌گذاران بزرگ ضروری است اما بحران مالی سال ۲۰۰۸ و پیامدهای ناشی از آن موجب افزایش مقررات در این صنعت شد که آن نیز ضروری بود و به کاهش تعداد بازیگران بد در این صنعت کمک کرد.

آیا باید در صندوق‌های پوشش ریسک سرمایه‌گذاری کرد؟

برای اکثر سرمایه‌گذاران خرد، سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها نه تنها ایده بدی است بلکه احتمالا غیرممکن است. به دلیل قوانین و مقررات حاکم بر این صنعت، هر سرمایه‌گذار که بخواهد در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری کند باید واجد شرایط “سرمایه‌گذار دارای اعتبار” (Accredited investor) باشد. این بدان معنی درک مفهوم پوشش ریسک است که در دو سال آخر باید درآمد بالای ۲۰۰ هزار دلار داشته باشید یا اگر متاهل هستید باید مجموع خالص درآمد شما و همسرتان سالانه بالای ۳۰۰ هزار دلار باشد و دلیلی داشته باشید که مشخص کند این درآمد در آینده نیز باقی خواهد ماند. همچنین دارایی خالص شما به استثنای املاک مسکونی شخصی باید بیش از یک میلیون دلار ارزش داشته باشد.

علاوه بر شرایطی که برای سرمایه‌گذاری در صندوق‌های پوشش ریسک نیاز است، باید بدانید که این صندوق‌ها کارمزد بالایی دارند و در اوراق بهادر متلاطم و ریسکی درک مفهوم پوشش ریسک سرمایه‌گذاری می‌کنند. برای بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد این ترکیب می‌تواند خطرناک باشد. بعلاوه به دلیل ساختار کارمزدی این صندوق‌ها، از سودهای احتمالی به دست آمده سهم زیادی نصیب سرمایه‌گذار نمی‌شود. این صندوق‌ها در شرط‌بندی‌های پرریسک سرمایه‌گذاری می‌کنند که اغلب نتیجه نمی‌دهند و در نتیجه ضرر بزرگی نصیب سرمایه‌گذاران می‌شود.

علی رغم آنچه در رسانه‌ها گفته می‌شود و مدیران ارشد صندوق‌های پوشش ریسک را مانند سلبریتی‌ها به نمایش می‌گذارند واقعیت این است که سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها را باید به سرمایه‌گذاران نهادی یا افراد فوق العاده ثروتمند سپرد. چون این افراد از این صندوق‌ها به عنوان پوششی برای جلوگیری از ضررهای احتمالی سرمایه‌گذاری‌هایشان در بورس و اوراق استفاده می‌کنند.

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

پوشش ریسک

علی گنجی کارشناس صنعت بیمه پوشش دادن ریسک و خطرات حاکم بر روند فعالیت کسب‌وکارها، از مهم‌ترین وظایف صنعت بیمه یاد می‌شود. در همین حال از این صنعت به‌عنوان یکی از ارکان توسعه اقتصادی کشورها نیز نام برده می‌شود. این صنعت در همین حال با کاهش فشار اقتصادی زمینه جذب سرمایه را فراهم می‌کند. به بیانی دیگر این صنعت با امن کردن فضای کسب‌وکار و پوشش دادن خطرات تولید یا سرمایه‌گذاری، موجبات رشد سرمایه‌گذاری و ارتقای تولید در صنایع مختلف را فراهم می‌کند. در همین حال امکان تداوم تولید و فعالیت کسب‌وکارهای مختلف را در صورت وقوع حادثه، مهیا خواهد کرد. توجه به سودآوری یکی از ارکان تداوم فعالیت در صنعت بیمه به‌عنوان یک کسب‌وکار است. بر همین اساس نیز از شرکت‌های فعال در صنعت بیمه نیز انتظار می‌رود، فعالیت خود را به‌گونه‌ای مدیریت کنند تا با سودآوری مناسبی همراه باشد؛ به این ترتیب امکان تداوم این رشته فعالیت‌ها در آینده وجود خواهد داشت.

پوشش ریسک

صنعت بیمه از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در دنیا برخوردار است. منظور از بیمه مدیریت ریسک در حوزه‌های مختلف شامل تولید، خدمات و همچنین حفاظت از سرمایه‌های مردم و دولت در بخش‌های مختلف است؛ همین تعریف نیز جایگاه و نقش صنعت بیمه را در سطح جهانی نشان می‌دهد. این صنعت در طول سال‌های گذشته توانسته در ایران نیز رشد کند و جایگاه ممتازی را از آن خود کرده است.

بهره‌مندی از صنعت بیمه و انواع پوشش‌های بیمه‌ای، امکانی را برای مدیریت درک مفهوم پوشش ریسک ریسک در فعالیت‌های مختلف اقتصادی فراهم می‌کند. به این معنی که اگر خسارتی حادث شود؛ بیمه به‌عنوان حامی و پشتیبان در کنار سرمایه‌گذار یا فرد حادثه‌دیده (اعم از بخش دولتی یا خصوصی) قرار می‌گیرد و منطبق با پوشش بیمه، خسارات را جبران می‌کند. بدین ترتیب از تحمیل خسارتی قابل توجه به فرد یا صاحب سرمایه یا تولیدکننده، جلوگیری خواهد شد. در نتیجه این افراد زیان‌دیده امکان تداوم فعالیت خود را خواهند یافت. بنابراین می‌توان این‌طور ادعا کرد که چرخه اقتصادی یا تولید صنعتی تحت پوشش بیمه حتی در صورت بروز حادثه نیز پایدار خواهند ماند.

با توجه به تمام موارد یادشده می‌توان این‌طور ادعا کرد که در دنیای کنونی بهره‌مندی از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های صنعت بیمه دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه به ضرورتی تبدیل شده است. صنعت بیمه و خدماتی که در قبال استفاده از انواع پوشش‌های ریسک ارائه می‌دهد، فضای امن و ایمنی را از منظر روانی برای صاحبان سرمایه و سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند. درنتیجه بهره‌مندی از انواع پوشش‌های بیمه‌ای با آغاز کسب‌وکارهای مختلف ضروری به‌نظر می‌رسد.

در همین حال باید خاطرنشان کرد که در روند وقوع خسارات، گاه آسیب‌های جدی و اساسی به فعالان صنعتی تحمیل می‌شود. در بسیاری از موارد جبران این خسارات از سوی فردی که متحمل آسیب شده، سخت و حتی در مواردی غیرممکن است. یا در مواردی تداوم تولید را در یک صنعت دشوار و حتی نشدنی می‌کند. یعنی دامنه خسارات وارده به یک صنعت می‌تواند بسیار گسترده باشد. در چنین شرایطی صنعت بیمه با بر عهده گرفتن خسارت، حکم و جایگاه احیاکننده صنعت را بر عهده می‌گیرد. در ادامه نیز خدمات یا تولیداتی را که در معرض نابودی ناشی از وقوع حادثه و خسارت قرار گرفته‌اند به جامعه بازمی‌گرداند. از مجموع موارد یادشده می‌توان این‌طور برداشت کرد که صنعت بیمه در اقتصاد دنیا و ایران از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و نقشی اساسی در حفظ سرمایه و حتی توسعه آن ایفا می‌کند. بنابراین توسعه صنعت بیمه و فراگیر شدن آن در حوزه‌های مختلف خبر خوبی خواهد بود.

سودآوری در صنعت بیمه

عمده شرکت‌های فعال در صنعت بیمه ایران متعلق به بخش خصوصی هستند. این شرکت‌ها همچون سایر بنگاه‌های تجاری یا سایر کسب‌وکارها باید حاشیه سود قابل قبولی کسب کنند تا فعالیت آنها تداوم داشته باشد؛ در همین حال سود مناسبی را در اختیار سهامداران خود بگذارند. توجه به این نکته ضروری به‌نظر می‌رسد که سودآوری در رده الزامات اساسی برای تداوم فعالیت یک بنگاه تجاری یا اقتصادی یا هر کسب‌وکار دیگری شناخته می‌شود. صنعت بیمه نیز از این شرایط مستثنی نیست. فعالیت در این بخش تنها به فرض سودآوری ادامه خواهد داشت.

البته باید تاکید کرد که سودآوری صنعت بیمه یا شرکت‌های فعال در این بخش، تاثیری بر تامین خسارت و حفظ منافع بیمه‌گذاران ندارد. در واقع وقتی یک شرکت بیمه، ریسکی را پوشش می‌دهد موظف است، خسارات وارده را طبق قرارداد و فارغ از تاثیری که بر روند کاری آن یا سودآوری شرکت دارد، جبران کند. با وجود این از شرکت‌های فعال در صنعت بیمه نیز انتظار می‌رود، فعالیت خود را به‌گونه‌ای مدیریت کنند که با سودآوری مناسبی همراه باشد تا همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره شد، امکان تداوم این رشته‌فعالیت‌ها وجود داشته باشد.

از مجموع موارد یادشده می‌توان این‌طور برداشت کرد که شرکت بیمه از یک‌سو باید در مقابل بیمه‌گذاران و در زمان وقوع حادثه پاسخگو باشد. از سوی دیگر نیز با حفظ منافع خود به‌عنوان یک بنگاه تجاری، نسبت به سهامداران خود پاسخگو باشد. در نتیجه سودآوری فعالیت شرکت‌های بیمه‌ای اهمیت ویژه‌ای دارد.

از بررسی عملکرد رشته فعالیت‌های بیمه‌ای مختلف می‌توان میزان سودآوری صنعت بیمه را در دسته‌های گوناگون تجزیه و تحلیل کرد. در حالت کلی فعالیت شرکت‌های بیمه در رشته‌های خودرو و بیمه شخص ثالث و همچنین بیمه درمانی تکمیلی، عموماً زیان‌ده هستند. البته در مواردی استثنا نیز دیده می‌شود اما برآوردهای کلی همین نتایج را تایید می‌کند؛ یا به بیانی دیگر این ضرردهی در میان شرکت‌های بیمه‌ای در رشته درمان و خودرو با اختلاف محدودی، یکسان برآورد می‌شود.

اما شرکت‌های بیمه با فعالیت در بخش اموال شامل بیمه‌های آتش‌سوزی، باربری و رشته‌های انرژی و مهندسی، عموماً شرایط بهتری خواهند داشت. یعنی ریسک فعالیت در این بخش محدودتر است. تا جایی که می‌توان اقرار کرد که در حالت کلی بیشترین سود عملیاتی شرکت‌های بیمه در این بخش حاصل می‌شود. هرچند باید اذعان کرد همیشه استثنا هم وجود دارد. به‌عنوان مثال در صورت وقوع یک حادثه و خسارت بزرگ در هرکدام از بخش‌های یادشده، این تناسب بر هم می‌خورد و یک شرکت بیمه می‌تواند به دلیل وقوع یک حادثه در همین حوزه‌های کم‌ریسک متحمل خسارات قابل توجهی شود، به‌گونه‌ای که تمام آمار یادشده تغییر کنند.

در حالت کلی و با بررسی عملکردی صنعت بیمه در سالیان گذشته در ایران می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که بخش عمده سودآوری صنعت بیمه در رشته‌های باربری، آتش‌سوزی و مهندسی انرژی حاصل می‌شود و سود عملیاتی این شرکت‌ها را تامین می‌کند. مابقی رشته‌ها همچون بیمه‌های مسوولیت، بدنه و. مابین این دو طیف زیان‌ده و سودده عملیاتی قرار دارند. هرچند همان‌طور که اشاره شد، همواره شرایط استثنایی هم وجود دارد و نمی‌توان حکم کلی داد.

توجه به این نکته ضروری به‌نظر می‌رسد که تداوم سودآوری برای شرکت‌های بیمه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بر همین اساس نیز بیمه مرکزی ایران نیز این موضوع را در اساسنامه خود مورد توجه قرار داده است. در آیین‌نامه شماره ۹۴ شورای عالی بیمه که از سوی بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران تدوین شده، همین موضوع و میزان حد حداکثری خسارات تعیین شده است. این موضوع بدین مفهوم است که شرکت‌های بیمه‌گر باید ارزیابی دقیق و صحیحی از ریسک‌ها داشته باشند تا بتوانند در زمان وقوع خسارت، تعهد خود را به‌طور کامل ایفا کنند. در نتیجه بر اساس این آیین‌نامه حد حداکثری خسارت در هر رشته بیمه‌ای و همچنین حداقل خسارت پرداخته‌شده از سوی شرکت‌های بیمه مشخص شده است. طبق این آیین‌نامه کلیه رشته‌های اموال و مسوولیت شامل آتش‌سوزی، باربری، مسوولیت، مهندسی، کشتی، هواپیما و انرژی، حد خساراتی دارند. خسارت این رشته‌ها باید در یک سال بیمه‌ای از ۷۵ درصد تجاوز نکند. البته در برخی رشته‌ها همچون هواپیما و انرژی این روند برای یک بازه زمانی پنج‌ساله بررسی می‌شود. در رشته درمان تکمیلی و اشخاص این رقم به حداکثر ۸۰ درصد می‌رسد و نباید از این رقم تجاوز کند.

قانونگذار این حد مجاز را تعیین کرده و تجاوز خسارت از این رقم را خطا یا به‌نوعی پنالتی از سوی شرکت بیمه قلمداد می‌کند که سودآوری آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد. شرکت‌های فعال در صنعت بیمه نیز در تلاش هستند تا در همین حد مشخص و قانونی فعالیت کنند.

رشد همسو با دنیا

در صنعت بیمه از اصطلاحی با عنوان دانش فنی استفاده می‌شود. دانش فنی نقش موثر و جدی در توسعه صنایع در کشورهای مختلف درک مفهوم پوشش ریسک بازی می‌کند. این اصلاح دانش فنی در صنعت بیمه نیز کاربرد دارد؛ منظور از دانش فنی در صنعت بیمه جمع‌آوری ریسک در صنایع مختلف در دنیا متناسب با وقایع یا حوادث پیش‌آمده است. البته جمع‌آوری این ریسک در یک کشور لزوماً مبنای صحیحی برای ارزیابی ریسک نیست. دانش جمع‌آوری ریسک در حوزه‌های مختلف صنعت بیمه در دنیا ایجاد شده، رشد یافته و در میان کشورهای مختلف به اشتراک گذاشته می‌شود. بهره‌مندی از دانش فنی تاثیر بسزایی بر عملکرد صنعت بیمه در حالت کلی دارد و جای خالی آن در صنعت بیمه ایران مشاهده می‌شود.

البته در حالت کلی باید اقرار کرد که صنعت بیمه در ایران، یک صنعت وارداتی است. در همین حال از سابقه و قدمت خیلی طولانی هم در ایران برخوردار نیست. درنتیجه انتظار می‌رود دانش این صنعت در ایران همسو با عملکرد این صنعت در سطح جهانی به‌روز شود. با ورود دانش فنی صنعت بیمه به کشور امکانی برای بلوغ و تعالی این صنعت فراهم می‌شود.

در ادامه و برای بررسی عملکرد صنعت بیمه در ایران و همچنین مقایسه عملکردی این صنعت با نمونه‌های مشابه خارجی این سوال مطرح می‌شود که آیا دانش فنی که در حال حاضر در صنعت بیمه ایران مورد استفاده قرار می‌گیرد با معیارها و استانداردهای جهانی مورد استفاده در این صنعت همخوانی و مطابقت دارد یا خیر؟

با بررسی دقیق شرایط می‌توان این‌طور ادعا کرد که استانداردهای حاکم بر صنعت بیمه در ایران به استانداردهای مورد استفاده در سطح جهانی بسیار نزدیک هستند. یعنی صنعت بیمه در ایران به خوبی توانسته همگام با استانداردهای جهانی پیش برود و خود را با این مولفه‌ها همسو سازد. هرچند که باید اعتراف کرد هنوز ۱۰۰ درصد استانداردهای مورد استفاده در صنعت بیمه در سطح جهانی در کشور ما مورد استفاده نیستند؛ با وجود این رشد صنعت بیمه در ایران مثبت ارزیابی می‌شود.

در ادامه باید تاکید کرد که تطبیق و مقایسه عملکردی صنعت بیمه در ایران با دنیا در دو بعد جای بررسی دارد. نخست بعد فنی و صدور بیمه‌نامه، قواعد صدور و ارزیابی ریسک متناسب با فعالیت‌های مختلف و دوم خدمات پس از فروش است. در بررسی و مقایسه بعد اول یعنی بخش فنی و قواعد ارزیابی ریسک در ایران و مقایسه آن با استانداردهای جهانی باید تاکید کرد که در روند اجرای پروژه‌های مختلف ملی و عمرانی، سدسازی و همچنین رشته‌هایی همچون پروژه‌های بزرگ انرژی، میادین نفتی، پروژه‌های عظیم نفتی و. ، همچنان با دنیا فاصله داریم. البته این فاصله قابل توجه نیست و حتی باید تاکید کرد که در بسیاری از حوزه‌ها مطابق دانش فنی روز دنیا گام برمی‌داریم.

همان‌طور که پیشتر هم اشاره شد امکان مقایسه صنعت بیمه ایران با عملکرد این صنعت در سطح جهانی و از منظر خدمات پس از فروش یا سرویس‌های پس از صدور بیمه‌نامه نیز وجود دارد. با بررسی عملکرد صنعت بیمه در ایران و دنیا در این بخش می‌توانیم نتیجه بگیریم که صنعت بیمه جهانی از منظر استانداردهای خدمات پس از فروش، مشتری‌مداری و سرویس‌های پس از صدور بیمه‌نامه، جلوتر از ما حرکت می‌کند. بنابراین بازنگری در این بخش و تلاش برای متناسب شدن با استانداردهای جهانی ضروری به‌نظر می‌رسد. با وجود تمام محدودیت‌هایی که در این بخش وجود دارد باید تاکید کرد که عملکرد صنعت بیمه به‌ویژه در این بخش طی یک دهه اخیر بهبود قابل توجهی یافته است. یعنی این صنعت به سرعت خود را به استانداردهای جهانی نزدیک می‌کند. به این ترتیب فعالان صنعت بیمه نیز در ایران به سمت فرهنگ مشتری‌مداری پیش می‌روند. حمایت کردن از مشتری مورد توجه فعالان بخش بیمه در کشور قرار گرفته است و برای بهبود آن تلاش می‌کنند. بدون تردید توجه هرچه بیشتر به این موضوع زمینه ارتقای عملکردی صنعت بیمه را در کشور فراهم خواهد کرد.

از مجموع موارد یادشده می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که صنعت بیمه در ایران با استانداردهای جهانی اختلاف دارد؛ اما این تفاوت، کم و ناچیز است. در همین حال روند بهبود عملکردی در صنعت بیمه ایران مستمر و با شتاب خوبی برآورد می‌شود. این شتاب در حوزه ضریب نفوذ و خدمات پس از صدور بیمه‌نامه و مشتری‌مداری، طی سال‌های اخیر به مراتب بهبود یافته است. بنابراین باید این‌طور ادعا کرد که روزهای درخشانی در انتظار صنعت بیمه و اثرگذاری هرچه بیشتر آن در اقتصاد است.

پتانسیل‌هایی برای رشد

در طول سال‌های گذشته صنعت بیمه از جایگاه ویژه‌ای در ایران برخوردار شده است، با وجود این باید تاکید کرد که این صنعت همچنان با جایگاه واقعی خود فاصله دارد. یا به بیانی دیگر همچنان فرصت و پتانسیل برای توسعه و رشد صنعت بیمه در ایران وجود دارد. بر همین اساس نیز امید دارم فعالان صنعت بیمه در کشور بتوانند ضمن شناخت ظرفیت‌های حاکم بر این صنعت، امکانی را برای توسعه حداکثری صنعت بیمه فراهم کنند و در همین حال برای ارتقای ضریب نفوذ آن در اقتصاد گام بردارند. بدون تردید صنعت بیمه می‌تواند نقش ویژه‌تری را در اقتصاد از آن خود کند و نباید به راحتی از کنار این ظرفیت‌های مغفول‌مانده گذشت.

بهره‌مندی از دانش روز دنیا و فناور‌ی‌های جدید یکی از روش‌های اصلی برای توسعه عملکردی در صنعت بیمه است. در دنیای کنونی با بهره‌مندی از بیگ‌دیتا امکانی برای مدیریت ریسک بر اساس داده‌های حاصل از تجربه و سوابق بیمه‌گذاران مختلف در دنیا حاصل شده است. بدون تردید بهره‌گیری از این دانش روز در صنعت بیمه اهمیت ویژه‌ای دارد و نقشی جدی و اثرگذار در موفقیت شرکت‌های بیمه‌گذار بازی خواهد کرد. امید می‌رود بهره‌مندی از این شاخصه جدید در ایران نیز مورد توجه قرار گیرد تا بتوانیم از این اطلاعات برای ارزیابی ریسک پوشش‌های بیمه و بیمه‌گذار استفاده کنیم.

این دانش جدید مشابه آن چیزی است که در صنعت بانکداری اتفاق می‌افتد و ارزیابی اعتباری مشتریان بر اساس آن انجام می‌شود. بنابراین امکان تعمیم و استفاده از آن در صنعت بیمه ایران نیز وجود دارد. با استفاده از سوابق ریسک بیمه‌گذار در بخش‌های مختلف شامل حقیقی و حقوقی و بررسی این آمار و اطلاعات می‌توان با بصیرت بیشتر و دید کامل‌تری به ارزیابی ریسک یک بیمه‌گذار اقدام کرد.

توجه به این نکته ضروری به نظر می‌رسد که از این دیتاها در پنج سال اخیر در ایران نیز استفاده شده و نتایج موفقیت‌آمیزی را به دنبال داشته است. ازجمله مصادیق آن می‌توان به دریافت کد یکتا خودرو، کد یکتا باربری، کد یکتا انبارداری و متصادیان حمل‌ونقل در حوزه مسوولیت اشاره کرد. یعنی باید اذعان کرد که این تجربه در کشور ما با موفقیت اجرایی شده است.

امید می‌رود با درک هرچه بیشتر از اهمیت این موضوع و تاثیر آن بر رشد و بالندگی صنعت بیمه شاهد شدت گرفتن استفاده از این دانش روز باشیم. در همین حال با ارزیابی دقیق و شفاف امکانی برای بررسی دقیق ریسک‌ها حاصل شود.

به عبارت دیگر استفاده از فناوری‌های روز در صنعت بیمه یکی از آمال‌ و آرزوهای من است. امید دارم بهره‌مندی از فناوری‌های نوین دنیا در صنعت بیمه ایران نیز سرعت بگیرد. بدون تردید با بهره‌مندی از فناوری‌های نوین و دانش روز دنیا در صنعت بیمه از یک‌سو امکان توسعه عملکردی این صنعت فراهم می‌شود و از سوی دیگر نیز خدمات مناسب‌تری در اختیار مشتریان قرار خواهد گرفت. بهره‌مندی از صنعت بیمه با پوشش دادن ریسک‌های مختلف امکان آرامش خاطر را در بیمه‌گذاران فراهم می‌کند؛ بنابراین امید می‌رود این صنعت بتواند به هدف والای خود که ایجاد و ارتقای سطح آرامش درک مفهوم پوشش ریسک و اطمینان خاطر در جامعه است، برسد.

کلام پایانی

صنعت بیمه از جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد دنیا برخوردار است. این صنعت در ایران نیز با هدف مدیریت ریسک پایه‌گذاری شده است. در طول سال‌های گذشته تلاش بسیاری برای توسعه و بهبود عملکردی صنعت بیمه در ایران انجام گرفته است. با وجود این هنوز با استانداردهای روز دنیا فاصله داریم. این فاصله در دو بخش فناوری و فنی و خدمات پس از فروش به چشم می‌خورد. امید می‌رود فعالان صنعت بیمه ضمن توجه هرچه بیشتر به موارد یادشده و اثرگذاری آن بر درک مفهوم پوشش ریسک بهبود عملکردی این صنعت از یک‌سو برای ورود دانش فنی صنعت بیمه به کشور راغب باشند. از سوی دیگر نیز با ارتقای خدمات به مشتریان، خود را به استانداردهای جهانی نزدیک کنند.

هج فاند یا صندوق پوشش ریسک چیست و چه کاربردی دارد؟

hedge fund

هر شخصی که در بازار فعالیت می کند، مخصوصا بازار ارز دیجیتال، به طور قطع به هدف کسب سود این کار را انجام می دهد. در مقالات قبلی سعی بر آن شده که به شمای مخاطب بگوییم امر ترید یک کار تخصصی می باشد.

از آنجایی که همه کاربران حوزه ارز دیجیتال زمان یادگیری و به کارگیری مبانی علمی را ندارند، با توجه به گسترش روز افزون این مارکت جذاب، نهادی پیشنهاد می شود تحت عنوان صندوق پوشش ریسک. اینکه ماهیت این نهاد چیست و چه می کند و اینکه آیا از تفاوت قیمت ها می توان به سود رسید ( آربیتراژ )، دستور کار این مقاله توکن باز می باشد. پس با ما همراه باشید.

مفاهیم کلی:

  • صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
  • انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
  • راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
  • سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
  • مزایا و معایب هج فاند

صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟

صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) نوعی شرکت برای سرمایه‌گذاری محسوب می شود. هدف این نوع شرکت آن است که دارایی و نقدینگی مشتریان را در سبک‌های (Alternative Investment) سپرده گذاری ‌کند تا به عملکرد مطلوب‌تری از میانگین بازار دسترسی داشته باشد و هم این که خطرات صعود و نزول ناگهانی مارکت را پوشش دهد.
این صندوق ها اغلب از ساختارهای مالی و قانونی مشابه بهره جویی می کنند،. برای درک بهتر این مبحث در ادامه به توضیحات مبسوطی خواهیم پرداخت.

Hedge Fund

هج فاند

انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی

می توان این صندوق ها و پایه های عملکردشان را به چهار نوع تقسیم نمود که عبارت اند از:

  • رویداد محور (event-driven)
  • ارزش نسبی (relative value)
  • کلان (macro)
  • پوشش ریسک سهام (equity hedge)

1- استراتژی های رویداد محور:

همانطور که از اسم این گونه از هج فاند معلوم می باشد، این صندوق به دنبال به دست آوردن سود از رخدادها، در کوتاه مدت است. این رخدادها ممکن است، تملکی درک مفهوم پوشش ریسک جدید یا از نو شدن ساختار کلی در یک شرکت باشد، که اثر آن تاثیر شرکت مذکور بر روی سایر شرکت ها می باشد. به اختصار چند مورد از آن را شرح می دهیم:

آربیتراژ ادغام:

این استراتژی زمانی رخ می دهد که یک شرکت اعلام می دارد که قصد تملک (خریدار) یا ادغام با شرکت دیگر را دارد. سهام شرکت مورد تملک خریداری و شرکت نوپا عضوی از آن می شود و همچینی در ادغام سهم شرکت سرمایه گذار را می فروشد تا بخشی از شرکت جدید شود یا به عبارت دیگر متحدی را با خود همراه می کند. در این حالت مدیر هج فاند انتظار دارد، شرکت سرمایه گذار، برای خرید شرکت متحد جدید، بهای زیادی را بپردازد، این در حالیست که بخش عمده این بها از طریق قبول بدهی های شرکت جدید تامین شود.


تجدید ساختار:

در این استراتژی هدف و مقصود بر روی شرکت های ورشکسته یا در حال ورشکستگی می‌باشد. هج فاندها سعی دارند تا از راه های مختلف با بهره جویی از سهم این گونه شرکت ها کسب سود و بهره نمایند. در این امر امکان دارد که هج فاند در یک عملکرد نه چندان ساده، اوراق بدهی با اولویت بالاتر را بخرد و اوراق بدهی سوخته را بفروشد. به بیان دیگر امکان دارد، سهم ممتاز شرکت را خریده و سهم عادی را بفروشد.


سهامدار مخالف:

این گونه استراتژی توسط هج فاند زمانی پیش می آید که با خریدن درصد بالایی از سهم یک شرکت بخواهد بر روی خط مشی آن شرکت اثر گذاری کند.


موقعیت های خاص:

لازم است بدانیم این سبک هم، تمرکز بر سهم شرکت هایی دارد که درگیر تجدید ساختار، آن هم به غیر از ادغام تملک یا ورشکستگی هستند.

Hedge Fund

هج فاند

2- استراتژی های ارزش تناسبی:

این نوع عملکرد، در پوشش ریسک به دنبال سودآوری به وسیله قیمت گذاری نامعقول بازار، در مورد چند اوراق مرتبط است. ضمن آنکه هدف این است که با سپری شدن مدت زمانی ترجیحاً کوتاه، قیمت‌های نامعقول، معقول گردند. برای مثال:

  • تبدیل آربیتراژ اوراق با ثبات درآمد: این روش در راستای کسب سود از قیمت‌گذاری نامعقول اوراق قرضه، قابل تبدیل به سهام است.
  • اوراق با ثبات درآمد با پشتیبانی دارایی: مقصود این استراتژی‌ها بر ارزش درک مفهوم پوشش ریسک نسبی بین انواع اوراق با درآمد ثابت با پشتوانه دارایی (ABS) و اوراق رهنی (MBS) می باشد.
  • اوراق ثبات درآمد معمول: این استراتژی با بهره جویی از اوراق بدهی دو شرکت مجزا، یکی اوراق شرکتی و دیگری اوراق دولتی می‌باشد.

3- استراتژی های کلان:

هج فاندهایی از این نوع عملکرد بهره‌وری می کنند تا با نگرش کل به جزء بتوانند سعی در شناسایی سیر بازارهای مالی جهان کنند. در حالت کلی این صندوق ها، معاملات خود را در بازارهای سهام، اوراق بدهی، ارز و کالا انجام می دهند. هج درک مفهوم پوشش ریسک فاندهای کلان با بهره جویی از پارامترهای کلان اقتصادی، سیر کلی بازار را بررسی می کنند و جهت کسب سود، وارد موقعیت های داد و ستد می شوند.

4- استراتژی های پوشش ریسک سهام:

لازم است بدانیم که اولین نوع هج فاندهای بازار به حساب می آیند. این صندوق ها با دقت بر بازارهای سهام، به موقعیت‌های ترید سهام و مشتقه دست پیدا می کنند. چند نمونه از آن را بررسی می کنیم:

  • رشد بنیادی: در این نوع رشد، سهامی که از نظر بنیادی قوی هستند، شناسایی شده و به منظور دست یابی به رشد زیاد قیمت، خریداری می شوند.
  • ارزش بنیادی: صندوق در این عملکرد، سهامی را شناسایی می کند که ارزش ذاتی و درونی آن، بیشتر از قیمت فعلی می باشد.
  • بخش مشخص: در این عملکرد هج فاند اقدام به فعالیت تخصصی در یک صنعت می نماید.

Hedge Fund

هج فاند

راهبردهای مورد بهره وری هج فاند

همان طور که اذعان داشتیم، مهمترین وجه تمایز هج فاندها آن است که ابزارهای مالی متفاوتی محسوب می شوند که این صندوق ها در ادغام سرمایه‌های خود گنجانده اند. این گونه از صندوق‌ها در اندوخته‌های مالی و ابزارهایی سرمایه‌گذاری به انجام می رسانند که صندوق‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دیگر، آن‌ها را لحاظ نمی کنند. در ادامه ی این بحث به مواردی از این ابزارها و راهبردهای سرمایه ‎گذاری در رمز ارزهای این صندوق ها اشاره خواهیم کرد:

بهره جویی از فروش استقراضی:

باید دانست فروش استقراضی به معنای این است که شخصی سهامی را که در زمره ی مالکیت شخص دیگری است را از او طلب و قرض نماید و با این دید که با کاهش قیمت سهم، آن را در بازار بفروشد و پس از گذشت زمان مورد نظر، آن را خریداری نموده و به مالک سهم برگرداند. در صورت افت قیمت، ‌ما به التفاوت قیمت داد و ستد سهم، سود شخص خواهد بود. صندوق‌های پوشش ریسک از این ابزار در شرایط رکود بازار بهره جسته و سهامی را که در زمره ی مالکیت صندوق نیست، به رهن و اجاره خود در آورده و در بازار فروخته و از افت قیمت سهم،‌ سود می‌برند.

سرمایه گذاری در ابزارهای مالی معاملات مشتقه:

باید بدانیم ابزارهای مالی مشتقه همانند قراردادهای اختیار ترید و آینده،‌ ابزارهای مالی محسوب می شوند که ارزش آن‌ها برمبنای سایر اوراق بهادار همانند سهام شرکت‌ها، معین و مشخص می گردد. اما صندوق‌های پوشش ریسک یا هج فاند با سرمایه گذاری در این ابزارها، طیف گسترده‌ای از اندوخته ها را لحاظ کرده و از فرصت‌های سودآوری آن‌ها بهره وری می‌کنند.

بهره جویی از آربیتراژ:

آربیتراژ در بازارهای مالی، اصطلاحاً به معنی فرصت‌های کسب سود از ما بین دو قیمت می باشد. مدیران Hedge Fund، با بهره جویی از تخصص، همواره در حال پیداکردن بازارهای مالی گوناگون و دستیابی به فرصت‌های قیمت گذاری می‌باشند که تشخیص آن برای دیگران دشوارتر است. شناسایی و تشخیص درست و به‌موقع سرمایه‌گذاری در این فرصت‌ها، سودهای هنگفتی را برای آن‌ها ایجاد می‌کند.

سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود

باید بر این امر واقف آییم که بسیاری از سهام ها در بازارهای مالی، از میزان ارزش واقعی و ذاتی خود کمتر قیمت‌گذاری می شوند و همین امر موجب آن می‌شود که مورد توجه عموم قرار نگیرند. صندوق‌های پوشش ریسک یا هج فاند با تشخیص این گونه از سهام، ضمن اخذ سود سرمایه گذاری خود،‌ موجب رشد و بالا رفتن قیمت این اوراق نیز می‌شوند.

سرمایه گذاری در بازارهای جدید و نوپا:

با توجه به ماهیت و ذات هج فاندها، سرمایه گذاری بر روی سهام یا سایر ابزارهای نوظهور و نوین در بازار که رشد نوسانی فراوانی را تجربه می کنند و مستعد تورم هستند،‌ امکان‌پذیر می باشد.

سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی:

باید دانست یکی دیگر از خصیصه‌های برجسته این صندوق‌ها، سرمایه‌گذاری بی حد و حدود در بازارهای خارج از بازار سرمایه (موازی) همچون املاک و مستغلات، طلا و کسب‌وکارهایی که به نسبت پر خطر می باشند، است.

ساختار اهرمی:

صندوق‌های پوشش ریسک، یک خصیصه ی مختص به خود دارند و آن، امکان بهره‌مندی از اهرم‌های 10 برابری است. به طور مثال با جذب 10 دلار سرمایه اولیه، بانک به آنان 90 دلار وام خواهد داد. در نتیجه می توانند 100 دلار سرمایه‌گذاری کنند. لازم است بدانیم که بدین معنا می باشد که با از بین رفتن 10 دلار سرمایه، در واقع صندوق 100 دلار متضرر خواهد شد.

Hedge Fund

هج فاند

مزایا و معایب

هج فاند نیز دارای مزایا و معایبی است که در ذیل به طور مختصر به شرح آنها می‌پردازیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.