شاخص ترس و طمع چیست؟ نقش احساسات در حرکت بازار
شاخص ترس و طمع میتواند وضعیت بازار ارزهای دیجیتال را از نظر احساسی برایتان روشن کند. از آن جایی که همیشه در مسئله خرید و فروش داراییهای ارزشمند و سرمایهگذاری روی آنها، احساساتی از جمله ترس و طمع وجود دارند، بنابراین آگاهی از این شاخص برای موفقیتتان در این زمینه حائز اهمیت است. در ادامه این مقاله کوین نیک مارکت همراه ما باشید تا شاخص ترس و طمع را به طور کامل معرفی و بررسی کنیم.
اما پیش از هر چیز باید از خود بپرسیم چرا شاخص ترس و طمع اهمیت دارد؟ زمانی که تصمیم میگیریم که چه زمانی باید در بازار رمزارزها خرید کنیم یا چه زمانی دارایی خود را بفروشیم، یک تریدر یا سرمایهگذار خوب و آگاه همیشه به دادههایی نگاه میکند که به درستی او را در خصوص این مسئله راهنمایی کنند. انواع و اقسام نمودارهایی که باید به آنها نگاه کرد، فاندامنتالهای مهمی که باید تحلیل کرد و شرایطی که در بازار باید به آنها توجه داشت. اما این تریدر یا سرمایهگذار آگاه میداند که همیشه معیارها و شاخصهای متداول همیشه نمیتوانند در هر شرایطی موثر واقع شوند.
گاهی اوقات جوی بر بازار حاکم میشود که قدرتش اجازه میدهد قیمتها تغییر کنند، حجم معاملات بالا و پایین برود و در این بین موقعیتهایی ایجاد شود که هر شخصی قادر به دیدن آنها نیست. اینجاست که شاخص ترس و طمع که ترکیبی از احساسات درونی بازار همراه با معیارهای فاندامنتال را در قالب یک نمودار به ما نشان میدهد، میتواند این موقعیتهای مناسب را آشکار سازد. این شاخص کمک میکند تا وضعیت بازار را از نظر ترس و نگرانی و همچنین طمع و حرص بسنجیم.
البته که نباید تمام تمرکز خود را به تنهایی روی این نمودار بگذارید اما موقعیتهای خوبی را میتوان از دل این نمودار به دست آورد.
شاخص چیست؟
شاخص چیست؟
بد نیست حالا که وارد این مبحث شدیم، کمی هم در خصوص مهمترین عواملی که در ادامه در خصوص آنها صحبت خواهیم کرد، یک یادآوری جامع داشته باشیم.
یک شاخص (Index) چندین نقطه از دادههای مهم را جمع و با ترکیب آنها، یک معیار آماری به دست میآورد. اگر در زمینه بازارهای مختلفی از جمله بورس تجربه داشته باشید، حتما با شاخصهایی نظیر میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average) آشنا هستید. یک شاخص مشهور که در خصوص بازار بورس به شدت کاربرد دارد. این شاخص با ترکیب آمار قیمت ۳۰ شرکت بزرگ آمریکا که در صرافیهای مختلف فهرست شدهاند، در جهت قیاس در معاملات و مبادلات سهام، آمار لازم را به کاربران خود ارائه میدهد. از جمله این شرکتها میتوان به اپل، بوئینگ، کوکاکولا، مایکروسافت، اینتل و غیره اشاره کرد.
بازار ارزهای دیجیتال نیز دارای شاخصهای مختلفی است. شاخص ترس و طمع از جمله معیارهای معتبر این بازار محسوب میشود. البته شاخصها به اشکال مختلفی ارائه میشوند و همه شبیه به یکدیگر نیستند. شاخصی که در حال حاضر در مورد آن صحبت میکنیم، نه مانند شاخص داو جونز قابل خرید و سرمایهگذاری است و نه هیچ دستور خاصی را برای پیروی ارائه میدهد. بلکه این یک مقیاس مکمل برای آنالیزهایی شماست.
مقیاس یا شاخص بازار چیست؟
مقیاسهای بازار (Market Indicators) اجازه میدهند تا کار تریدرها و سرمایهگذاران برای تحلیل دادههای بازار آسانتر شود. این مقیاسها در انواع و اقسام اشکال وجود دارند که از جمله آنها میتوان به تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) و تحلیل عقیده کاوی (Sentiment Analysis) اشاره کرد.
ما در کوین نیک مارکت به خوبی با تحلیلهای تکنیکال آشنا شدهایم. با مطالعه این مطلب میتوانید به خوبی با مقایسهای مختلف بازار آشنا شوید. مقایسهایی نظیر شاخص میانگین حرکتی ساده یا الگوهای پیچیده نمودارها مانند Ichimoku. تحلیلهای تکنیکال همیشه تمرکزشان روی مسائلی نظیر قیمت، حجم بازار و دیگر ترندهای آماری است.
در نقطه مقابل، همچنین مطالبی را در خصوص تحلیلهای فاندامنتال در اختیارتان قرار دادهایم. تحلیلهای فاندامنتال به نسبت تکنیکل راه کاملا متفاوتی را طی میکنند. زمانی که شما میخواهید روی یک ارز دیجیتال سرمایهگذاری یا ترید انجام دهید، ابتدا با تحقیق در مورد آن سعی دارید تا ارزشهای اساسی و ریشهای آن را درک کنید. برای مثال در این تحلیل با آمارهایی نظیر تعداد کاربران، وضعیت بازار، اهدافی که این پروژه ارز دیجیتال در سر دارد، تاریخچه آن، وضعیت قانونگذاری و موارد مشابه سر و کار دارید.
در نهایت یک تحلیل دیگر به نام تحلیل عقیدهکاوی داریم که کار آن، دریافت آمار اواطف، احساسات و ذهنیت کلی سرمایهگذاران و تریدرها در بازار است. شاخص ترس و طمع فقط یکی از مقیاسهای این نوع آمارها محسوب میشود. شاخصهایی نظیر خرسی و گاوی (Bull & Bear Index)، شاخص آگمنتو (Augmento) و هشدار نهنگ (WhaleAlert) که اجازه میدهند جابهجاییهای مالی بزرگ را شناسایی کنید، از جمله زیرمجموعه تحلیل عقیدهکاوی هستند. یکی از نکات مهمی که در این آمار وجود دارد، اهمیت بالایی تحلیل شبکههای اجتماعی، جوامع و دیدگاههای عمومی است.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع
شاخص ترس و طمع یک نوع تحلیل از چندین و چند شاخص مختلف بازار و ترندها است که نشان میدهد شرایط احساسی بازار ارز دیجیتال در حالت طمع قرر دارد یا ترس. زمانی که این آمار روی عدد صفر قرار داشته باشد، نشان از حاکمیت شدید احساس ترس در بازار است و زمانی که عدد روی ۱۰۰ قرار بگیرد، بازار به شدت روی طمع خود را نشان میدهد. عدد ۵۰ نیز حالت خنثی بازار را مشخص میکند.
البته این شاخص صرفا برای ارزهای دیجیتال نیست و سالها پیش از آن برای بازار سهام مورد استفاده قرار میگرفت. در اصل این شاخص توسط CNNMoney ایجاد شد تا شرایط ترس و طمع بازار سهام و بورس قابل بررسی باشد.
زمانی که بازار در شرایط ترس، نگرانی و هراس قرار دارد، نشان از این است که قیمت ارزهای دیجیتال دست پایین هستند. وجود ترس زیاد در بازار باعث میشود تا فروش به بیش از حد خود برسد و وحشت روی سرمایهگذاران و تریدرها تاثیر بگذارد. با این حال باید در نظر داشته باشید که ترس به تنهایی لزوما به این معنی نیست که بازار پارد یک ترند خرسی بلند مدت خواهد شد. در عوض، میتوانید به آن به عنوان یک نقطه عطف کوتاه مدت یا میان مدت شرایط احساسی و عقیدهای بازار نگاه کرد.
طمع در بازار شرایط عکس ترس را به همراه دارد. زمانی که طمع بر جو تریدرها و سرمایهگذاران حکمفرما شود، احتمال افزایش قیمت بیش از حد و در نهایت شکلگیری یک حباب وجود دارد. شرایطی را تصور کنید که در آن ترس از دست دادن موقعیت (FOMO) باعث ایجاد پامپ در بازار شود و در نهایت شاهد افزایش بیرویه و غیرمنطقی قیمت بیت کوین و سایر آلت کوینها شویم. طمع باعث میشود تقاضا افزایش پیدا کند و این تقاضای زیاد، قیمتها را به شکل غیرمنطقی افزایش خواهد داد.
شاخص ترس و طمع چطور کار میکند؟
به صورت روزانه، وبسایت Alternate.me محاسبه این آمار را از ۰ تا ۱۰۰ در اختیار کاربران قرار میدهد. در لحظه نگارش این مطلب (۸ ژانویه ۲۰۲۲)، شاخص ترس و طمع در این سایت روی ۱۰ قرار دارد که نشان از روی ترس شدید بازار است. این آمار با استفاده از دادههای مرتبط با بیت کوین مشخص میشود. دلیل استفاده از بیت کوین به عنوان شاخص اصلی، تاثیر مهم برترین ارز دیجیتال از نظر ارزش بازار روی سایر رمزارزها است.
همانطور که متوجه شدید، قرار نیست آمار ترس و طمع همیشه روی عدد صفر، ۵۰ یا ۱۰۰ قرار داشته باشد. میتوان مقیاس اید آمار را در چند بخش تقسیم کرد. به طور مثال:
- از ۰ تا ۲۴= ترس به شدت زیاد
- از ۲۵ تا ۴۹= ترس
- از ۵۰ تا ۷۴= طمع
- از ۷۵ تا ۱۰۰= طمع به شدت زیاد
اما این شاخص شامل چه آمارهایی است؟
این شاخص با ترکیب ۵ فاکتور مختلف بازار تعیین میشود که در ادامه با تمامی آنها آشنا خواهیم شد:
نواسانات (Volatility)
۲۵ درصد از این شاخص را آمار مرتبط با نوسانات تشکیل میدهند. با میانگین ارزش بیت کوین بین ۳۰ تا ۹۰ روز، معیار نوسان بازار به دست میآید. نوسان میتواند به نوعی نشان دهنده شک و تردید در بازار باشد.
مومنتوم/حجم بازار (Market Momentum/Volume)
این آمار نیز ۲۵ درصد از شاخص ترس و طمع را نشان میدهد. حجم معاملات بیت کوین و همچنین مومنتوم بازار بیت کوین طی ۳۰ الی ۹۰ روز مقایسه و سپس آمار آن با هم ترکیب میشود. حجم بالای خرید اگر به صورت مداوم به نمایش در بیاید، نشان از وضعیت مثبت یا طمع شدید بازار دارد.
شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی ۱۵ درصد آمار این شاخص نقش دارند. توییتر را میتوان مهمترین شبکه اجتماعی مرتبط با ارزهای دیجیتال دانست. به طوری که تعداد هشتگهای مرتبط با بیت کوین و نرخ تعاملات آن در این آمار محاسبه میشود. به طور معمول، تعداد بالا و مداوم غیر عادی تعاملات، بیشتر از این که نشان ترس باشد، نشانه طمع در بازار است.
سلطه بیت کوین
این آمار ۱۰ درصد در این شاخص تاثیرگذار است. در این آمار، معیار سلطه بیت کوین بر بازار محاسبه میشود. افزایش سلطه بیت کوین، سرمایهگذاریهای جدید روی این ارز دیجیتال و احتمال بازتخصیص سرمایهها از آلت کوینها را نشان میدهد.
ترند گوگل
این آمار نیز ۱۰ درصد شاخص را تشکیل میدهد. با نگاهی به ترندهای گوگل در خصوص جستجوهای مرتبط با بیت کوین، این شاخص به ما وضعیت احساسی و عقیدهای بازار را نشان میدهد. برای مثال، افزایش جستجو در خصوص کلمهای مانند کلاهبرداری بیت کوین (Bitcoin Scam) نشان از نفوذ ترس به بازار است.
نتایج آمارها
این آمار که ۱۵ درصد باقی مانده این شاخص را تشکیل میدهد، نتایج آمارها و نظرسنجیهای مرتبط با بیت کوین را نشان میدهد. با این حال بنا به گفته سایت منبعی که روزانه شاخص ترس و طمع را در اختیار کاربران قرار میدهد، استفاده از نتایج آمارها مدتی است که از دستور کار خارج شده.
چرا شاخص ترس و طمع کاربردی است؟
این شاخص در زمینه ارزهای دیجیتال میتواند یک ابزار ارزشمند برای بررسی وضعیت و تغییرات احساسی و عقیدهای بازار باشد. حرکات درشت در نمودارهای مرتبط با این شاخص میتوانند موقعیتهای مناسب ورود یا خروج را پیش از شکلگیری ترند بازار برایتان نمایان کنند.
بگذارید با یک مثال اهمیت این شاخص را با شما به اشتراک بگذاریم. ابتدا جدول زیر نگاه کنید:
بررسی شاخص ترس و طمع
در جدول بالا، شاهد وضعیت سه ماه از بازار کلی ارزهای دیجیتال در سایت Market Cap نسبت به ارقام شاخصها هستیم.
در نقطه اول که در ۲۶ آپریل ۲۰۲۱ تیک خورده است، تاپ ارزش شاخص از ۷۳ (طمع) به ۲۷ (ترس) را نشان میدهد. نقطه دوم شورع یک اسلاید دیگر در ۱۲ می ۲۰۲۱ است که از ۶۸ (طمع) به ۲۶ (ترس) را نشان میدهد. حال میتوان این آمار ترس و طمع را با وضعیت ارزش بازار کلی بازار ارزهای دیجیتال به نسبت همین بازه زمانی مقایسه کرد.
مقایسه حرص و طمع با ارزش کلی بازار ارزهای دیجیتال
در نقطه اول دوباره در تاریخ ۲۶ آپریل، ارزش کلی بازار از رقم ۱٫۶۸ تریلیون دلار شروع شد و سپس به اوج ۲٫۵۳ تریلیون دلار در ۱۲ می ۲۰۲۱ رسید. اگر این جدول را با شاخصی که در بالا دیدیم مقایسه کنید، شاهد یک تاب بزرگ از وضعیت طمع به ترس منطبق با ارزش بازار ارزهای دیجیتال هستیم. هرچه که بازار به سمت طمع قدم برداشت، ارزش کلی بازار نیز تا زمان رسیدن به حداکثر خود، بالا رفت. زمانی که این تاب به اوج خود رسید، دوباره شاهد یک سقوط خیلی تند تیز بودیم.
حال با این مثال، میتوان به خوبی متوجه شد این شاخص چقدر میتواند برای یافتن موقعیتهای خرید و پیشبینی زمان فروش، مفید واقع شود. همچنین با این شاخص میتوانید متوجه شوید که عکسالعمل احساسیتان نسبت به بازار افراط آمیز است یا در جهت درستی از بازار قرار دارد.
اما این نکته را فراموش نکنید که این شاخص نمیتواند به تنهایی و همیشه به شما در بازار کمک کند.
آیا این شاخص برای تحلیلهای بلند مدت قابل استفاده است؟
این شاخص برای تحلیلهای بلند مدت بازار ارزهای دیجیتال چندان کاربردی نیست. درون یک بازار خرسی یا گاوی، همیشه چندین چرخه ترس و طمع وجود دارد. این چرخهها و استفاده از شاخص آن میتواند برای تریدرهای روزانه کاملا مفید واقع شود. هرچند، برای سرمایهگذارانی که قصد هولد کردن دارند، سخت است که با استفاده از این شاخص، مخصوصا در بازههای گاوی یا خرسی، چیزی از دل بازار بیرون کشید. بنابراین این دست از افراد باید به سراغ تحلیلهای مناسب با شرایط بازارهای بلند مدت بروند.
مثل همیشه، تاکید میکنیم که هیچگاه فقط و فقط روی یک شاخص یا شیوه خاصی از تحلیلها متمرکز نشوید. مطمئن شوید که برای تحلیل بازار خود، چه بلند مدت و چه کوتاه مدت، به سراغ چندین شاخص به صورت همزمان بروید. ترکیب شاخصهای مختلف میتواند موقعیتهای ورود و خروج را بهتر به شما نشان دهند.
سخن پایانی
شاخص ترس و طمع یک راه ساده برای به دست آوردن وضعیت کلی احساسی بازار است. شما میتوانید به جای این که بازار، شبکههای اجتماعی، ترندهای گوگل و دیگر معیارها را جدا جدا بررسی کنید، با این شاخص همه چیز را به دست آورید. اگر میخواهید این شاخص برایتان مفید واقع شود، بهتر است در تحلیل دیگر شاخصها نیز به درک و آگاهی کامل برسید.
در ادامه میتوانید با برخی از این شاخصها در مقالههای کوین نیک مارکت بیشتر آشنا شوید:
- آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
- آموزش تحلیل تکنیکال؛ شاخصهای مومنتوم (بخش دوم)
- آموزش تحلیل تکنیکال؛ شاخص های نوسانی (بخش سوم)
- آموزش تحلیل تکنیکال؛ شاخص های حجمی (بخش چهارم)
اگر تجربه استفاده از شاخص ترس و طمع را در انجام معاملات خود میتوانید از طریق بلاگ کوین نیک مارکت با دوستانتان به اشتراک بگذارید. با دنبال کردن کوین نیک مارکت در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، تلگرام و توییتر ضمن شرکت در مسابقات آن میتوانید از برگزاری کمپینهای این مجموعه نیز مطلع شوید.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع یکی از پرکاربردترین ابزارها در تحلیل بازارهای مالی است. رفتار بسیاری از معاملهگران در بازارهای مالی بر مبنای احساسات درونی و لحظهای آنها شکل میگیرد. ترس و طمع دو محرک اصلی نوسانات در بازارهای مالی هستند که جریانات قیمتی را بهوجود میآورند. بسیاری از مواقع این سوال را از خودمان میپرسیم که چه زمانی برای ورود به یک بازار مالی مناسب است. شاخص ترس و طمع میتواند گزینه خوبی برای پاسخ به این سوال باشد.
شاخص ترس و طمع چیست؟
گفتیم که احساساتی نظیر حرص و در مقابل، ترس عاملی برای تشکیل روندها در بازار هستند. درواقع در دورههای رشد و رونق بازار، احساساتی نظیر حرص و طمع معاملهگران باعث افزایش قیمتها میشود. در مقابل، ترس و نگرانی معاملهگران در دوران رکود نیز باعث نزول بیشتر قیمتها در بازارهای مالی میشود.
شاخص ترس و طمع معیار خوبی برای این سنجش است. درواقع این شاخص با اندازهگیری میزان ترس و طمع معاملهگران دربازار میزان نوسانات بازار را اندازهگیری میکند. به عنوان مثال زمانی سرمایهگذاران اقدام به فروش سهام میکنند که از چیزی ترسیده باشند. در مقابل زمانی اقدام به خرید سهمی میکنند که طمع سود در آنها ایجاد شود. این شاخص در بازارهای مالی متفاوت به نامهای مختلفی شناخته میشود که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
شاخص ترس و طمع در بورس آمریکا
در بازار بورس آمریکا این شاخص را با نام VIX میشناسیم. شاخص VIX مخفف عبارت Volatility Index و به معنی شاخص نوسانات بازار است. درواقع این شاخص میزان نوسانات سی روزه شاخص S&P500 را نشان میدهد که عملکرد 500 شرکت بزرگ سهامی حاضر در بورس را ارزیابی میکند.
با این شاخص ما میتوانیم میزان ترس و یا طمع سرمایهگذاران را در لحظه اندازهگیری کنیم. لازم به ذکر است که این شاخص برای اولین بار در سال ۱۹۹۳ دکتر رابرت والی (Robert ترس و طمع در بورس Whaley) و برای اندازهگیری میزان نوسانات بورس CBOE طراحی شد. این امر نشان دهنده قدمت استفاده از این اندیکاتور است.
چگونه از شاخص ترس و طمع استفاده کنیم؟
از آنجایی که شاخص ترس و طمع (VIX) میزان نوسانات بازار بورس را اندازهگیری میکند، پس میتوانیم نتیجه بگیریم که این شاخص رابطه عکسی با روند بازار دارد. زمانی که بازار در حالت بحرانی قرار دارد، معمولا بازار دچار ریزش میشود. بنابراین بسیاری از سرمایهگذاران سعی میکنند با اقدامات پوششی (نظیر صندوقهای سرمایهگذرای و اختیارهای تبعی و خرید اختیار فروش) از ریسک خود در بازار بکاهند. در چنین وضعیتی میزان شاخص ترس و طمع نیز افزایش مییابد. اما در مقابل زمانی که بازار در شرایط خوبی قراردارد، معمولا سرمایهگذاران ریسک بیشتری میکنند و ما شاهد ورود سرمایههای بیشتری به بازار هستیم. در چنین وضعیتی شاخص ترس و طمع (VIX) در حالت نزولی قرار میگیرد و به اصطلاح میگوییم که بازار در چنین شرایطی در آرامش است.
آیا شاخص ترس و طمع بورس تهران هم داریم؟
خیر متاسفانه هنوز چنین شاخصی برای بورس اوراق بهادار تهران بهصورت رسمی محاسبه و معرفی نشده است. اما اندیکاتور این شاخص را در پلتفرم تریدینگویو (TRADINGVIEW) میتوانید از قسمت اندیکاتورها با نام Historical Volatility مشاهده کنید.
بهعنوان مثال در نمودار فوق ما اندیکاتور مذکور را روی شاخص کل بورس اعمال کردیم (منبع سایت رهآورد365). همانطور که مشخص است زمانهایی که شاخص ترس و طمع در پایینترین حالت خود قرار دارند، میتوانیم بگوییم که آرامش نسبی بر بازار حاکم است و سرمایهگذاران با نگرانی کمتری در بازار فعالیت میکنند. همچنین این اندیکاتور به ما میگوید که زمانی که شاخص ترس و طمع زیاد میشود، ریسک بازار هم زیاد شده و این مساله باعث ایجاد ترس و نگرانی بیشتر سرمایهگذاران شده است.
دقت کنید که افزایش نگرانی سرمایهگذاران همیشه باعث ریزش در قیمتها نمیشود و با کاهش شاخص ترس و طمع بازار دوباره روند خود را ادامه میدهد. بنابراین زمانی که اندیکاتور شاخص ترس و طمع در پایینترین حد خود قرار بگیرد، میتوانیم بگوییم که ریسک بازار کم شده است (نکته مهم: کاهش ریسک به تنهایی دلیلی برای افزایش قیمتها نیست).
شاخص ترس و طمع در بازار ارزهای دیجیتال
شاید بازار ارزهای دیجیتال یکی از پر نوسانترین بازارهای مالی در جهان است که معاملهگران این بازار به شدت تصمیمات احساسی میگیرند. لذا این تصمیمات در قیمتهای بازار بسیار تاثیرگذار خواهند بود. شاخص ترس و طمع در چنین بازاری میتواند به سرمایهگذاران دید خوبی نسبت به شرایط بازار بدهد تا بتوانند بهتر تصمیمگیری کنند.
به عبارتی دیگر شاخص ترس و طمع در بازار ارزهای دیجیتال ابزاری برای اندازهگیری وضعیت بازار در لحظه است. لازم به ذکر است که این شاخص را در بازار ارزهای دیجیتال با نام Fear and Greed (ترس و طمع) میشناسند.
شاخص ترس و طمع در ارزهای دیجیتال چگونه کار میکند؟
این شاخص درواقع مثل یک دما سنج عمل میکند و به ما میگوید مقدار خریداران بیشتر است یا فروشندگان. به این ترتیب شاخص ترس و طمع بین اعداد صفر تا صد نوسان میکند. عدد صفر به معنای ترس شدید و عدد صد به معنای طمع شدید در بازار خواهد بود.
برای دیدن این دماسنج میتوانید به سایت Alternative.me مراجعه کنید. همچنین شما میتوانید شاخص ترس و طمع را در داخل سایت تریدینگویو نیز ببینید.
شاخص ترس و طمع چگونه اندازهگیری میشود؟
برای اندازهگیری میزان شاخص ترس و طمع، موارد مختلفی مورد بررسی قرار میگیرند. یکی از اجزای تشکیل دهنده این شاخص میزان نوسانات بیتکوین است. این عامل حدود 25 دصد از اندازه شاخص را تشکیل میدهد.
عامل دومی که در اندازهگیری شاخص ترس و طمع موثر است، حجم معاملات در بازار است. برای اینکار به نوعی از میانگین حجم معاملات سی روزه و نود روزه استفاده میشود که در مجموع حدود 25 درصد روی این شاخص تاثیرگذار است.
عامل دیگری که برای محاسبه این شاخص مورد استفاده قرار میگیرد اطلاعات متنی و ترند شدن در گوگل و شبکههای اجتماعی است. به این ترتیب که مشخص میشود که چه تعدادی ازمردم درباره یک دارایی خاص صحبت میکنند.
جمعبندی
شاخص ترس و طمع یکی از شاخصهایی است که دید مناسبی را برای چگونگی شرایط معاملات بازار در مورد یک دارایی خاص یا حتی یک بازار به ما میدهد. به این ترتیب دیگر نیازی به انجام محاسبات پیچیده یا تحلیلهای زمانبر نداریم و میتوانیم شرایط لحظهای یک بازار را بسنجیم. امروزه بسیاری از مردم برای اینکه ترس و طمع در بورس بدانند در چه سهم و یا بازاری معامله کنند که کمترین ریسک را داشته باشد، از شاخص ترس و طمع استفاده میکنند. اما باید دقت کنیم که استفاده از شاخص ترس و طمع به تنهایی نمیتواند برای ما سیگنال ورود و یا خروج به سهمی را صادر کند.
اگر مقاله فوق برایتان مفید بوده لطفا آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع که توسط سیانان مانی (CNNMoney) به وجود آمد، به اندازه گیری دو مورد از ابتداییترین احساسات انسانها، ترس و طمع میپردازد و چگونگی تاثیرگذاری آن در بازار را اندازهگیری میکند. این شاخص برای بررسی کردن رفتارهای احساسی معامله گران ایجاد شد.
شاخص ترس و طمع به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اندازه گیری می شود. در تئوری، می توان از این شاخص برای سنجش اینکه آیا بازار سهام قیمت مناسبی دارد یا خیر، استفاده کرد. این شاخص بر این منطق استوار است که ترس بیش از حد تمایل به کاهش قیمت سهام دارد و طمع بیش از حد نتیجه معکوس دارد. هرچند مفهوم آن به همین سادگی است اما این شاخص تنها به صورت کیفی تعریف نمیشود بلکه بوسیله فاکتورهایی آن را کمی سازی کرده اند.
شاخص ترس و طمع چگونه کار می کند؟
همانطور که گفته شد شاخص ترس و طمع ابزاری است که توسط برخی سرمایه گذاران برای سنجش بازار استفاده می شود. این بر این فرض استوار است که ترس بیش از حد می تواند منجر به معامله سهام بسیار کمتر از ارزش ذاتی آنها شود، در حالی که، در همان زمان، حرص و آز لجام گسیخته می تواند منجر به افزایش قیمت سهام بسیار بالاتر از ارزش آنها شود که در نیمه ابتدایی سال 99 مشاهده کردیم.
شاخص ترس و طمع CNN هفت عامل مختلف را بررسی می کند تا مشخص کند که چقدر ترس و طمع در بازار وجود دارد. اینه عوامل شامل موارد زیر هستند. (دقت کنید که این شاخص برای شاخص s&p 500 هست و میتوان آن را به شاخص های دیگر تعمیم داد)
۱. تغییرات قیمت سهام
نوسانات بازار با مقایسه سطح شاخص S&P 500، با میزان تعادل خودش در طول ۱۲۵ روز اندازهگیری میشود. اگر شاخص کمتر از حد تعادل باشد، ترس غالب است و در صورتی که بالاتر از حد تعادل باشد، طمع غالب خواهد بود.
۲. قدرت قیمت سهام
قدرت قیمت سهام براساس نسبت سهامی که در ۵۲ هفته به بالاترین و پایینترین حد خود در بورس اوراق بهادر نیویورک رسیده باشند، تعریف میشود. از این تعداد سهامهایی که در ۵۲ هفته به بالاترین حد خود میرسند، نشاندهنده طمع بیشتر و تعداد سهامی که در ۵۲ هفته به پایینترین حد خود میرسند، نشاندهنده ترس هستند.
۳. وسعت قیمت سهام
براساس مقایسه سهام در حال پیشرفت با سهامی که در حال کاهش هستند، وسعت قیمت سهام بهصورت روزانه محاسبه میشود. همچنین برای محاسبه شاخص ترس و طمع از شاخص مجموع حجم McClellan NYSE استفاده میشود.
۴. اختیار خرید و اختیار فروش
امکان خرید و فروش براساس نسبت حجم حق فروش و حق خرید محاسبه میشود. زمانی که فعالیتهای معاملاتی برای فروش بیشتر باشد، ترس و زمانی که فعالیتهای معاملاتی برای خرید افزایش یابد، طمع غالب میشود.
۵. نوسانات بازار
شاخص معروف VIX (Volatility) برای نشاندادن نوسانات بازار استفاده میشود؛ هرچه نوسانات بیشتر باشند، میزان ترس نیز افزایش مییابد.
۶. تقاضا برای اوراق قرضه بنجل
با توجه به افزایش تقاضا برای اوراق قرضه، سرمایهگذاران بیش از آنکه متوجه ریسک کار باشند، نگران بازدهی آن هستند که این خود بیانگر غالببودن طمع است.
۷. تقاضای پناهگاه امن (اوراق بدون ریسک)
زمانی که ترس غالب میشود، سرمایهگذاران برای حفاظت از سرمایه خود، آنها را از بورس خارج یا آنها را به سرمایههای امن تبدیل میکنند که این فرایند به Risk off Trade معروف است. درنتیجه افزایش تقاضا برای سرمایههای امن نشاندهنده افزایش سطح ترس است.
این مقاله را حتما مطالعه کنید: اوراق قرضه چیست و نکات حساسی که نمیدانید!
نحوه اندازه گیری شاخص ترس و طمع
این اندیکاتورها بین ۰ تا ۱۰۰ بهصورت زیر اندازهگیری میشوند:
- ۰ تا ۲۴: ترس شدید
- ۲۵ تا ۵۰: ترس
- ۵۰: خنثی
- ۵۱ تا ۷۴: طمع
- ۷۵ تا ۱۰۰: طمع شدید
هر یک از این هفت فاکتور در مقیاسی از 0 تا 100 برآورد می شوند.در نهایت این شاخص با گرفتن میانگین وزنی مساوی از هر یک از فاکتور ها محاسبه می شود. مقدار 50 برای این شاخص خنثی تلقی میشود و هر مقداری بیش از این نشان دهنده حرص و طمع در بازار است.
مزایا و معایب شاخص ترس و طمع
- شاخصهای احساسات برای تأیید تحلیل تکنیکال کاربرد دارند. همچنین میتوان از شاخصهای احساسات برای تأیید سرمایهگذاریهای بلندمدت براساس تحلیل بنیادی استفاده کرد.
- این دو احساس برای تصمیمگیری درباره بهترین زمان خروج یا ورود به موقعیتهای بازار بسیار مفید هستند.
- شاخصهای احساسات میتوانند درباره احساساتی که ممکن است بر تصمیمگیریهای سرمایهگذار تأثیرگذار باشد، هشدار دهند. همچنین این شاخصها به شما کمک میکنند از وسوسهها جلوگیری کنید.
- این شاخص از هفت مؤلفه تشکیل شده است و به هیچ متغیری وابسته نیست؛ بنابراین این امر تأثیرات عوامل خارجی را که ممکن است بر یکی از متغیرها تأثیرگذار باشد، حذف میکند.
- احساسات بازار بهتنهایی قابل استفاده نیستند. گاهی اوقات ترس شدید به معنای فرصتهای کوتاهمدت است؛ در صورتی که در مواقعی دیگر ممکن است سرآغاز بازار نزولی باشد. همچنین برعکس این اتفاق برای طمع نیز صدق میکند؛ بنابراین هنگام معامله باید عوامل دیگری نیز در نظر گرفته شوند.
- عواملی که به اصلاحات عمده و نزولی بازار اشاره میکنند، ناشی از شاخصهای احساسات نیستند، بلکه بیشتر به عوامل اقتصادی مربوط میشوند.
- شاخصهای احساسات بازار نمیتوانند رویدادهای غیرقابل پیشبینی (black swan event) را که سبب آشفتگی بازار میشوند، پیشبینی کنند؛ بنابراین هیچ استراتژیای نمیتواند با استراتژی پوشش پورتفوی (Portfolio Hedging) برابری کند؛ زیرا این استراتژی ۱۰ راه برای پوشش سبد سهام ارائه میدهد که به کاهش ریسک بازار ارائه منجر میشود.
شاخص ترس و طمع در ارزهای دیجیتال
بهطورکلی این شاخص بیشتر بیتکوین را اندازهگیری میکند، اما بهدلیل همبستگی بیتکوین با بیشتر رمز ارزهای دیگر، این شاخص ابزاری برای اندازهگیری کل ارزهای دیجیتال است. اندیکاتور ترس و طمع کریپتو از ۶ طریق بررسی و اندازهگیری میشود:
- نوسانات (۲۵٪)
در این فاکتور نوسانات فعلی و حداکثر مدنظر است. قیمت معاملات بیت کوین و مقایسه آن با مقادیر میانگین مربوط به معاملات در ۳۰ و ۹۰ روز گذشته نیز یک مورد نیاز به بررسی است، زیرا که افزایش غیرمعمول نوسانات نشانهای از بازاری اشباع از ترس است. - قدرت بازار/حجم (۲۵٪)
در این جزء نیز اندازهی حجم و قدرت بازار فعلی (که با آخرین مقادیر میانگینهای ۳۰ و ۹۰ روزه مقایسه میشود) مورد بررسی قرار میگیرد. وقتی در تایم روزانه شاهد حجم بالای خرید در بازار صعودی هستیم ، میتوان گفت که بازار بیش از حد حریص (صعودی) عمل میکند. - رسانه های اجتماعی (۱۵٪)
تعداد پستهایی که با هشتگهای متفاوت برای هر کوین در توییتر منتشر میشود و سرعت بازخوردهایی که برای هر پست در یک بازهی زمانی مشخص دریافت میشود از عوامل این فاکتور شاخص هستند. نرخ بازخوردهای غیرمعمول و به تعداد زیاد باعث افزایش علاقهی عمومی به یک کوین میشود که به رفتاری حریصانه در بازار ختم خواهد شد. - نظرسنجی ها (۱۵٪)
با استفاده از نظرسنجیهای هفتگی از سرمایهگذاران دربارهی اینکه بازار را چگونه ارزیابی میکنند، میتوان شمایی کلی از احساسات گروهی از سرمایهگذاران دریافت کرد. - تسلط(۱۰٪)
تسلط یک کوین، سهم یک ارز دیجیتال از کل بازار را نشان میدهد. به خصوص افزایش تسلط ارزش بازار بیت کوین ناشی از ترس و در نتیجه کاهش سرمایهگذاری بیش از حد بر روی آلتکوینها است و در واقع بیت کوین به پناهگاه امن ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. از طرف دیگر، هنگامی که تسلط بیت کوین کم میشود، مردم با سرمایه گذاری بر روی آلت کوین های پر خطرتر، حریصتر میشوند و رویای شانس خود را در حرکت صعودی بزرگ بعدی میبینند. به هر حال با بررسی تسلط آلت کوینها، میتوان گفت بیشتر شدن علاقهی عمومی به یک آلت کوین میتواند باعث به وجود آمدن رفتاری حریصانه (صعودی) در آن کوین به خصوص شود. - روندها (۱۰٪)
با بررسی جستارهای مختلف مربوط به بیت کوین در گوگل و تغییر حجم در این جستارها میتوان از دیدی دیگر به این روندهای احساسی در بازار نگاه کرد. برای مثال اگر از Google Trends برای کلمهی “Bitcoin” استفاده کنید، اطلاعاتی کاربردی دریافت نخواهید کرد.
اما در صورت جست و جو کردن عبارت “bitcoin price manipulation” (دستکاری قیمت بیتکوین) میشود دید که این جستار برای مثال در ماه گذشته به مقدار %۱,۵۵۰ رشد در تعداد جست و جوها داشته است، پس میتوان گفت که این مساله نشانهی ترس در بازار است.
سخن پایانی: احساسات نقش مهمی در روند بازار و کشف قیمت ها دارند. دو احساس بسیار مهم هم ترس و طمع سهامداران هستند که تصمیماتشان را می تواند تحت تاثیر قرار دهد. برای سرمایه گذاری در بازار این شاخص به تنهایی کافی نیست اما میتواند سرمایه گذاری را ایمن تر کند. این شاخص تلاش میکند زمانی که ترس یا طمع بیشازحد در بازار وجود دارد، سرمایهگذاران را آگاه کند. بنابراین استفاده از آن در کنار دیگر شاخص ها کمک کننده خواهد بود.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع توسط CNNMoney برای اندازه گیری روزانه ، هفتگی ، ماهانه و سالانه دو احساس اصلی ایجاد شده است که بر میزان تمایل سرمایه گذاران برای خرید و فروش سهام تأثیر می گذارد. از نظر تئوری ، می توان از این شاخص برای ارزیابی اینکه آیا بورس قیمت مناسبی دارد ، استفاده کرد.
چگونه شاخص ترس و طمع خوانده میشود؟
از شاخص Fear and Greed Index که توسط CNNMoney تهیه شده است ، برای ارزیابی اینکه آیا سرمایه گذاران بیش از حد میل به صعودی شدن بازار سهام دارند یا میل به نزولی شدن بازار سهام ، استفاده می شود. دامنه این شاخص از ۰ (ترس شدید) تا ۱۰۰ (طمع شدید) است.
رتبه بندی ترس و طمع از:
۱- ۰ تا ۴۹ نشان دهنده ترس است.
۲- ۵۰ نشانگر خنثی است.
۳- ۵۱ تا ۱۰۰ نشانگر حرص و طمع است.
یک نکته بسیار مهم در بازار مالی یا املاک و مستغلات این است که بفهمید ترس احساسی قوی تر از حرص و آز است و ذهن منطقی خود را در برابر احساسات از دست ندهید. … سرانجام ترس منطق را به دست می گیرد ، زیرا آنها به شدت نگران میزان ضرر و زیان خود هستند و بنابراین در پایین ترین سطح ممکن به فروش می رسند.
شاخص ترس و طمع چگونه کار می کند؟
شاخص ترس و طمع ابزاری است که برخی سرمایه گذاران برای سنجش بازار از آن استفاده می کنند. بر این اساس استوار است که ترس بیش از حد می تواند منجر به معامله سهام به مراتب کمتر از ارزشهای ذاتی آنها شود در حالی که ، در عین حال ، طمع افسار گسیخته می تواند منجر به عرضه سهام بسیار بالاتر از آنچه باید ارزش داشته باشند شود. برخی از افراد بدبین این شاخص را به عنوان یک ابزار مناسب سرمایه گذاری رد می کنند زیرا به جای استراتژی خرید و نگهداری ، یک استراتژی زمان بندی بازار را تشویق می کند.
چگونه می توانید در معاملات بر ترس و طمع غلبه کنید؟
بهترین راه برای غلبه بر ترس و حرص و آز در معاملات ، تهیه یک طرح معاملاتی و سپس پایبندی به آن است. یک طرح معاملاتی می تواند مانع از اعمال انگیزه شود. اقداماتی که ممکن است از یک برنامه منحرف شوند شامل اضافه کاری ، حذف توقف در از دست دادن موقعیت ها یا دو برابر کاهش موقعیت ها است. روش دیگر برای کاهش هرگونه تأثیر عاطفی معاملات ، کاهش اندازه معاملات است. راه دیگر برای کاهش ترس و طمع داشتن دفترچه معاملات است. این اقدامات کمک می کند تا یک سرمایه گذار در برابر معاملات خود پاسخگو باشد.
ترس و طمع چگونه بر تصمیمات سرمایه گذاران تأثیر می گذارد؟
بسیاری از سرمایه گذاران احساسی و ارتجاعی هستند و ترس و طمع دو احساس غالب در سرمایه گذاران است. به گفته برخی محققان ، حرص و آز و ترس می تواند باعث شود که عقل سلیم و کنترل خود را کنار بگذاریم و تحریکاتی ایجاد کنیم. وقتی صحبت از انسان و پول می شود ، ترس و طمع می تواند محرک های نیرومندی باشد.
شاخص ترس و طمع هفت عامل مختلف را بررسی می کند تا میزان ترس و طمع در بازار را تعیین کند. آن ها عبارتند از:
۱-حرکت قیمت سهام که معیاری از شاخص استاندارد (۵۰۰ شاخص برتر) در مقابل میانگین متحرک ۱۲۵ روزه (MA).
۲-قدرت قیمت سهام که مقایسه تعداد سهامهایی که در بالاترین قیمت ۵۲ هفته در برابر بالاترین سطح ۵۲ هفته در بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) قرار دارند.
۳- تجزیه و تحلیل حجم معاملات در افزایش سهام در برابر سهام نزولی.
۴-گزینه های Put and Call : گزینه putاین امکان را به سرمایه گذاران می دهد که سهام خود را با قیمت توافق شده در یک تاریخ مشخص یا قبل از آن بفروشند ، در حالی که گزینه call به همان روش کار می کنند ، فقط سرمایه گذاران سهام را خریداری می کنند.
۵- ارزیابی میزان استفاده از استراتژی های با ریسک بالاتر با اندازه گیری اختلاف بین بازده اوراق قرضه با درجه سرمایه گذاری و اوراق قرضه
۶-نوسانات بازار ،در اینجا استفاده از شاخص نوسانات ارز شیکاگو (VIX) ، تمرکز خود را روی میانگین متحرک ۵۰ روزه قرار می دهد
۷-تقاضای اوراق قرضه امن : تفاوت بازده سهام در برابر اوراق خزانه داری.
هر یک از این هفت شاخص در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ اندازه گیری می شود. این شاخص با در نظر گرفتن میانگین هم وزن هر یک از شاخص ها محاسبه می شود. خواندن ۵۰ خنثی تلقی می شود ، در حالی که هر چیزی بالاتر از حد معمول باشد، طمع را نشان می دهد.
مزایای استفاده از شاخص ترس و طمع
به گفته برخی از محققان ، حرص و طمع می تواند بر مغز ما تأثیر بگذارد به گونه ای که ما را مجبور به کنار گذاشتن عقل سلیم و کنترل خود و تحریک تغییر کند. در حالی که هیچ تحقیق پذیرفته شده ای در مورد بیوشیمی طمع وجود ندارد ، اما وقتی صحبت از انسان و پول می شود ، ترس و حرص می تواند محرک های قدرتمندی باشد.
بسیاری از سرمایه گذاران احساسی و ارتجاعی هستند. اقتصاددانان رفتار چندین دهه از تأثیر ترس و طمع در تصمیمات سرمایه گذاران را بررسی میکنند و یک مورد قوی برای نظارت بر شاخص ترس و طمع ارائه می دهند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که شاخص ترس و طمع شاخص مفیدی است به شرط آنکه تنها ابزاری نباشد که برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری استفاده می شود. به سرمایه گذاران توصیه می شود ترس و نگرانی را رعایت کنند تا در هنگام فروپاشی سهام بتوانند از فرصت های خرید استفاده کنند و دوره های طمع را به عنوان شاخص بالقوه ارزش بیش از حد سهام مشاهده کنند.
اندیکاتور Fear and Greed چگونه کار میکند؟
این اندیکاتور بر اساس این فرضیه کار میکند که ترس مفرط میتواند قیمت را به پایینتر از حد واقعی خود برساند و طمع زیاد، قیمت رمز ارز را به بالاتر از ارزش واقعی افزایش میدهد. به بیانی دیگر، حباب مثبت و منفی در قیمت ایجاد میکند.
در وبسایت BTCTools شاخص ترس و طمع بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال در هر ۸ ساعت آپدیت میشود (حدود ساعت ۴:۳۰ صبح، ۱۲:۳۰ ظهر و ۲۰:۳۰). برای محاسبه این اندیکاتور، این سایت دیتاها را از ۴ منبع مختلف جمع آوری کرده است؛ هر منبع یک “وزن” مشخص دارد و نشان دهنده اهمیت تخمین احساسات بازار است.
راهنمای شاخص ترس و طمع:
Exterme Fear :این عبارت بازهی ۰ تا ۲۵ بوده و نشان دهندهی وجود ترس شدید در بازار است. بعضی از تحلیلگران تکنیکال این موقیعت را مناسب برای ورود به بازار می دانند.
Fear:این عبارت نیز زمانی نشان داده می شود که عدد نمودار بین بازهی ۲۵ تا ۵۰ بوده و بیانگر وجود ترس در بین سرمایه گذاران است.
Netural:این عبارت متناظر عدد ۵۰ در نمودار می باشد و نشان دهندهی برابر بودن میزان ترس و طمع در بازار است .
Greed:زمانی که نمودار اعداد بین ۵۰ تا ۷۵ را نشان دهند ، شاهد این عبارت خواهیم بود و به معنی طمع سرمایه گذاران برای سود بیشتر می باشد.
Exterme Greed:این آخرین وضعیت نمودار و مربوط به بازهی ۷۵ تا ۱۰۰ می باشد که نشان دهندهی طمع شدید کاربران است. تحلیلگران تکنیکال در مورد ورود به بازار در این مقطع هشدار می دهند زیرا بخاطر طمع کاربران و هجوم آن ها به بازار قیمت ها بیش از حد بالا رفته و هر لحظه امکان ریزش وجود دارد.
انتقادات از شاخص ترس و طمع
برخی افراد شاخص ترس و طمع را به عنوان ابزاری قانونی برای تحقیقات سرمایه گذاری نادیده می گیرند و آن را بیشتر به عنوان یک فشار سنج برای زمان بندی بازار می دانند. این افراد معتقدند که یک استراتژی خرید و نگهداری بهترین راه برای سرمایه گذاری در سهام است و نگران هستند که ابزاری مانند شاخص ترس و طمع ، سرمایه گذاران را به تجارت مستمر در سهام و خارج از سهام تشویق کنند. آنها معتقدند که تاریخ نشان می دهد که چنین رویکردی بازدهی مطلوبی ندارد.
با وجود طرفداران شاخص ترس و طمع ، اکثر کارشناسان موافقند که یک استراتژی خرید و نگهداری بهترین راه برای مشاهده بازده در یک نمونه کارها در بلند مدت است.
مزایا و معایب شاخص ترس و طمع(Fear and Greed ):
طبق نظریههای علمی، طمع درست مثل عشق، قدرت تاثیرگذاری بر روی مغز را دارد؛ اثری که باعث میشود ما عقل سلیم و کنترل خود را کنار بگذاریم و تحریک شویم. با این که نتایج تحقیقات تایید شدهای از بیوشیمی طمع وجود ندارد، اما زمانی که بحث پول و انسانها به میان میآید، ترس و طمع میتوانند محرکهای قدرتمندی باشند.
بسیاری از صاحب نظران درباره کاربردی بودن شاخص ترس و طمع توافق نظر دارند. به سرمایه گذاران توصیه میشود که به منظور خرید در کف قیمت، شاخص ترس را نیز در نظر داشته باشند و برای این که بدانند ارزش یک رمز ارز در قیمتی بیش از ارزش واقعی خود قرار دارد یا خیر، اندیکاتور طمع را مد نظر قرار دهند.
مزایای دیگر اندیکاتور ترس و طمع شامل موارد زیر هستند:
۱- شاخصهای احساسات بازار میتوانند برای تایید تحلیل تکنیکال به کار بروند و بالعکس. اندیکاتورهای احساسات همچنین برای تنظیم زمان سرمایه گذاریهای بلندمدتی که مبتنی بر تحلیل فاندامنتال هستند نیز به کار میروند.
۲-ترس و طمع میتواند برای تشخیص زمان ورود و خروج در بازار بسیار مفید باشد.
۳-این اندیکاتور میتواند درباره احساسات بازار هشدار دهد، که این بر روی تصمیم گیری شما تاثیرگذار است؛ زمانی که تریدرهای دیگر تصمیمات غیرمنطقی و احساسی میگیرند، میتواند جلوی وسوسه شما را بگیرد.
با وجود مزایایی که این اندیکاتور دارد، چند مورد از معایب شاخص ترس و طمع را در اینجا توضیح میدهیم:
۱-احساسات بازار به تنهایی نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد. حداکثر ترس بعضی اوقات باعث ایجاد فرصت خرید کوتاه مدت میشود؛ در حالی که در موقعیتهای دیگر میتواند نشانه شروع یک بازار خرسی باشد. برعکس این موضوع نیز برای حداکثر طمع صادق است. این موضوعات باید با فاکتورهای دیگر نیز بررسی شود.
۲-علائم هشداری که خبر از اصلاحهای اساسی و بازار خرسی میدهند، احتمالا از خودِ اقتصاد ظهور میکنند؛ نه اندیکاتورهای احساسات بازار.
۳-شاخصهای احساسات بازار مثل ترس و طمع، واقعه قوی سیاه (Black Swan Event) و حرکات اصلی بازار را پیش بینی نمیکنند.
۴-برخی از منتقدین این اندیکاتور اعتقاد دارند که استراتژی خرید و نگهداری رمز ارز، بهترین روش برای سرمایه گذاری است و شاخص ترس و طمع سرمایه گذاران را تشویق به خرید و فروش مداوم میکند. تاریخ نشان داده که ترید کوتاه مدت سود کمتری برای تریدرها داشته است.
همچنین یک شاخص ترس و طمع رمزنگاری وجود دارد که توسط وب سایت Alternative.me منتشر شده است. طبق وب سایت ، رفتار بازار رمزنگاری به همان اندازه احساس بازارهای سنتی است. وقتی بازار صعودی است ، مردم می توانند ترس از دست دادن را تجربه کنند. همچنین ، مردم اغلب سکه های خود را به عنوان بخشی از واکنش غیر منطقی به دیدن اعداد قرمز می فروشند. مشابه شاخص CNN ، اگر این شاخص “ترس شدید” را نشان دهد ، می تواند نشانه نگرانی بیش از حد سرمایه گذاران باشد ، اما این می تواند یک فرصت خرید باشد. اگر این شاخص نشان دهد که سرمایه گذاران “بیش از حد حریص” شده اند ، این بدان معناست که بازار برای اصلاح است.
ترس و طمع در بورس
در یک نگاه سادهانگارانه بازار سهام ایران از آنجایی که به مانند هر بازار مالی دیگری در اقصینقاط جهان از اخبار و رویدادهای متنوع و مختلفی اثر میپذیرد یک بازار معمولی است که میتوان آن را به مانند هر بازار دیگری نگریست. در این نگاه سطحی که البته غلط هم نیست، این بازار هم دستخوش نوسانات گوناگونی است و به مانند تمامی نهادهای بشری که در دهههای گذشته رو به پیشرفت و اصلاح گذاشتهاند، مسیر مشابه را پیموده است.
بازار سهام این روزها به الاکلنگ ترس و طمع تبدیل شده است. بورسبازانی که تا پیش از این به خصوص در نیمه نخست سال ۹۹ به طمع کسب سودهای بادآورده پا به عرصه بازار سهام میگذاشتند، این روزها به دلیل آنکه به سبب افت پیدرپی ارزش دارایی خود متحمل زیانهای سنگینی شدهاند، دیگر توان پذیرش ریسک بیشتر را ندارند. اینطور که به نظر میآید بهرغم وجود برخی فرصتها، وجود ریسکهای متنوع مانع از آن میشود که فعالان بدون ترس و راحت به بازار سهام اعتماد کنند.
به گزارش دنیای اقتصاد، بازار سهام در روزهای گذشته به شکلی خنثی در نوسان بوده است. قیمتها به شکلی کجدار و مریز تغییر میکنند و نااطمینانی آنقدر در این بازار افزایش یافته که در همدستی ریسکهای گوناگون و متضاد سیاسی و اقتصادی نظیر تورم، قانونگذاری و قیمتگذاری دستوری تصمیمگیری را برای فعالان اقتصادی سخت میکند. بدونشک جای شکی نمانده که عدمحکمرانی درست اقتصادی در سالهای اخیر سببشده تا مردم از سرمایهگذاری بلندمدت رویگردان باشند اما جای شکی نیست در شرایط کنونی حتی سفتهبازی نیز از رونق افتاده است.
نمود این رویداد را میتوان در افت قابلتوجه ارزش معاملات نظاره کرد. روز گذشته همزمان با ثبت رشد اندک شاخصکل، ارزش معاملات بهرغم افزایش 77درصدی همچنان زیر 2هزار میلیارد تومان بود که بهعنوان زنگ خطری برای تداوم معاملات رخ میکند، از اینرو بهنظر میآید که در ماههای پیشرو احتمالا همچنان فضا برای سرمایهگذاری بلندمدت چندان جذاب نباشد.
بازتاب سبز رنگ ناکامی
بازار سهام نخستین روز از مردادماه را با صعود ناچیز شاخصها به پایان برد. در این روز نماگر اصلی بورس نزدیک به 1600 واحد افزایش یافت تا در نهایت رشد 11/ 0درصدی میانگین وزنی قیمتها شاخصکل را در محدوده یکمیلیون و 473هزار واحدی نگه دارد. در این روز آنچه که بیش از هر چیز توانست بر جهتگیری نماگر یادشده موثر باشد، افزایش نسبی قیمتها در نمادهایی همچون «پارسان»، «تاپیکو» و «شپدیس» بود که در نهایت به سبب افت قیمت در دونماد شاخصساز دیگر یعنی «ومعادن» و «کگل» محدود شد، با اینحال همانطور که اشاره شد برآیند این کشمکشها میان خریداران و فروشندگان به حدی نبود که جهتی مشخص به شاخصکل بدهد.
بررسی معاملات روز گذشته حکایت از آن دارد که در ابتدای معاملات این روز افزایش تقاضا توانسته شاخصکل را بهعنوان مهمترین دماسنج بازار سهام به سطوح بالاتری سوق دهد تا جایی که اندکی پس از شروع فعالیت روزانه بورس «تدپیکس» به میانه سطح یکمیلیون و 477هزار واحد انتقال یافت، با اینحال رشد یادشده که بهنظر میآید تحتتاثیر افزایش نسبی قیمتها در بازارهای جهانی طی روزهای آخر هفته قبل بهوقوع پیوسته بود، دیری نپایید و این نماگر کمکم به سطح یکمیلیون و 473هزار واحدی افت کرد. بررسی لیست بلندبالای نمادهای کامودیتیمحور بازار سهام نشان میدهد که بهرغم واکنش مثبت در ابتدای معاملات امروز عملکرد بازار سهام در نمادهای یادشده همچنان تحتتاثیر روند هفتههای اخیر کالاهای اساسی در بازارهای جهانی است. بسیاری از نمادهای فعال در صنایع پتروشیمی و فلزات اساسی در روزهای اخیر افتی آهسته و پیوسته داشتند که افت یادشده در این روز مجددا ادامه پیدا کرد. اما بررسی نماگر هموزن نشان از آن دارد که در روز یادشده بیتحرکی قیمتها تنها محدود به نمادهای کوچک بازار نبوده است. در روزهای اخیر اگرچه در برخی از موارد همزمان با افت شاخصکل نمادهای کوچک منجر به رشد اندک شاخص هموزن میشدند، با این حال در روز شنبه به وضوح دیده شد که پس از افت شاخص به زیر یکمیلیون و 472هزار واحد در روز چهارشنبه بازار میل آن دارد تا به مانند بازارهای جهانی اندکی از مسیر نزولی خود دست بردارد و با رفتن به فاز اصلاح خفیف به تنفس قیمتها میدان بیشتری بدهد.
دلیل این رویداد هرچه که باشد نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که چنین عملکرد ضعیفی در بورس آنهم در شرایطی که افق روشنی پیشروی بازار سهام نیست ناشی از این واقعیت است که سرمایهگذاران چه حقوقی باشند و چه نهادی دیگر به مانند گذشته بازار پرریسک سهام را فضای مناسبی برای سرمایهگذاری تلقی نمیکنند. شاید بتوان مهمترین نکته این روز بازار سهام را افزایش 77درصدی ارزش معاملات خرد نسبت به روز قبل دانست. در این روز ارزش این سنجه معاملات به 1728میلیارد تومان رسید که در مقایسه با 975میلیارد تومان روزهای قبل تغییری محسوس را نشان میدهد. نکته دیگر اینکه همزمان با افزایش ارزش معاملات خرد، خالص تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی نیز نسبت بهروز قبل از آن افزایش نیافت و خروج خالص تنها 40میلیاردتومان از این بازار توانست به نوعی از افزایش آرامش در بازار حکایت کند، با اینحال حتی با درنظرگرفتن چنین اعداد و ارقامی نمیتوان انتظار داشت که بازار این روزها از سوی فعالان خرد و کلان با دیدی مثبت نگریسته شود، در واقع همانطور که پیشتر گفته شد روند حرکتی شاخصها به سمت صعود طی روزهای اخیر آنقدر به سمت فضایی خنثی گرایش دارد که به زحمت میتوان تغییرات آن را مثبت ارزیابی کرد. جهت حرکت قیمتها در روزهای گذشته حاکی از این واقعیت است که اگر در روزهای پیشرو شاهد افزایش معنادار تقاضا نباشیم احتمالا باید خود را برای ریزش بیشتر شاخصکل آماده کنیم. البته این به آن معنا نیست که بازار در تمامی نمادها رو بهسوی افول خواهد گذاشت، با اینحال میتوان انتظار داشت که در صورت افت مجدد قیمتهای جهانی فضای نااطمینانی در بازار داخلی بر عوامل مثبت چربش داشته باشد و بیاعتمادی ایجاد شده در سالهای اخیر مجددا به رخنمایی درمیان مردم ادامه دهد.
در کشاکش بحرانها
بورس تهران سالهای پر فراز و نشیبی را پشتسر گذاشته است. این بازار از ابتدای شکلگیری و پس از رویداد انقلاب اسلامی که منجر به تعطیلی موقت آن شد تا امروز که به یک بازار چند دهمیلیون نفری تبدیل شده، همواره در بزنگاههای مختلف دستخوش تغییر و تحولات گوناگونی بوده که میتوان تمامی آنها را از حیث آثار نهادی و قیمتی در این بازار مورد بررسی قرار داد، بنابراین اگر بخواهیم از این زاویه به این بازار نگاه کنیم میتوان اینطور نتیجه گرفت که بورس تهران تفاوت چندانی با بازارهای مالی دیگر جهان ندارد.
در یک نگاه سادهانگارانه بازار سهام ایران از آنجایی که به مانند هر بازار مالی دیگری در اقصینقاط جهان از اخبار و رویدادهای متنوع و مختلفی اثر میپذیرد یک بازار معمولی است که میتوان آن را به مانند هر بازار دیگری نگریست. در این نگاه سطحی که البته غلط هم نیست، این بازار هم دستخوش نوسانات گوناگونی است و به مانند تمامی نهادهای بشری که در دهههای گذشته رو به پیشرفت و اصلاح گذاشتهاند، مسیر مشابه را پیموده است.
با این حال در یک نگاه دقیقتر میتوان فهمید که تمامی تحولات کلانی که بر این بازار اثر میگذارند، شباهت چندانی با آنچه که در اقصینقاط جهان روی میدهد، ندارند. امروزه نهفقط بازارهای مالی کشور بلکه تمامی بازارهای دارایی در بستری فعالیت میکنند که رویدادهای پیرامون آنها تشابه چندانی به سایر کشورهای جهان ندارد. اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که هر بازاری تنها بخشی از تصویر کلان اقتصاد و پازل بههمپیوسته متغیرهای آن است، باید با این مساله نیز کنار بیاییم که ریسکها و فرصتهای موجود در بازار سهام کشور ما به کلی با آنچه که در بسیاری از کشورهای جهان روی میدهد، تفاوت دارد. اقتصاد ایران در شرایطی گذران عمر میکند که تقریبا در طول ۱۱سالگذشته خالص سرمایهگذاری در آن صفر بوده است. ایران تورمی بالا را نسبت به متوسط جهانی شاهد بوده و تمامی مبادی رسمی آن برای دسترسی به بانکداری جهانی مشمول تحریم بوده است. همین امر سببشده تا رویکردها نسبت به فعالیت اقتصادی در این کشور بسیار محتاطانه و از اینرو کوتاهمدت باشد. بهعبارت سادهتر در جامعه ایران نه فقط طبقه ثروتمند مرفه بلکه حتی کمدرآمدترین مردم نیز که سرمایههای خردی در اختیار دارند سعی میکنند تا دارایی خود را در بخشهایی بهکار ببرند که ریسک گیرافتادن پول یا بهعبارت دیگر کاهش نقدشوندگی در آن حداقلی باشد. دقیقا به همین دلیل است که بازار طلا و سکه بهعلاوه ارز یکی از محبوبترین بازارها در طول دهههای اخیر در بطن اقتصاد ایران بوده است. به بیان سادهتر اگر بخواهیم بگوییم تمامی ضعفی که در مهار تورم و مهمتر از آن حکمرانی اقتصادی نشان داده شده، سببشده تا رفتار مردم در مواجهه با فرصتهای سرمایهگذاری به تدریج تغییر کند.
نمود ناکارآمدی در بازار سهام
اما فارغ از تمامی سخنانی که در مورد کلیت رفتار مردم در مواجهه با شرایط اقتصادی کنونی گفته شد، میتوان به وضوح دید که نااطمینانیها در بازار سهام بازتابی بسیار مخربتر داشته است. بورس تهران این روزها در شرایطی با آثار افت قابلتوجه قیمتها در میانه سال99 دست به گریبان است که مطالعه عوامل شکلدهنده به وضعیت بورس در آن سال نشان میدهد، فعالان بازار علاقه بسیاری به حفظ ارزش دارایی خود داشتهاند.
دلیل این علاقه وافر را میتوان در داغشدن پول جستوجو کرد که در سالهای قبل از خود را ترس و طمع در بورس در قالب رشد قابلتوجه قیمت دلار نمایان کرد، در واقع افزایش قابلتوجه نقدینگی در سطح جامعه سببشده بود تا افزایش ضعف دولت وقت در کنترل قیمت ارز به عطش مردم برای تبدیل ریال خود به هر آنچه که توان قیمتگذاری دلاری دارد یا خود را با تورم انطباق میدهد، بیفزاید. همین امر سبب شد تا بازار پر ریسک سهام که در آن زمان برای بسیاری از نمادها سودای رسیدن قیمتها به ارزش جایگزینی را داشت نیز رونق بگیرد. در آن زمان رشد قیمت ارز، در کنار صعود بهای کامودیتی در بازار جهانی به یاری تورم آمد و وقایعی را رقم زد که همچنان بسیاری از مردم با آنها دست به گریبان هستند.
اما نکته مهم این است که دلیل وقوع چنین اموری صرفا این بود که فضای کلان اقتصاد کشور بهنحوی هدایت نشده بود که بتواند با این تندباد تورمی مقابله کند. حالا نیز در اوج رکود معاملاتی بورس و رویگردانی مردم عادی از بازار سهام شاهد تداوم چنین وضعیتی هستیم. بازار سهام در شرایطی یک سالو نیم گذشته را به انتظار برجام نشست که هیچ افق روشنی برای برونرفت از کمای معاملاتی کنونی مشاهده نمیشود.
ارزش معاملات به شکلی پایدار به زیر 2هزار میلیاردتومان رسیده است و اقتصاد ایران نیز اگرچه میتواند بهطور بالقوه مجددا با فشار تورم رونقی پوشالی را در بازارهای دارایی به نمایش بگذارد، با اینحال قادر به تحمل این واقعیت نیست که اولا مردم دیگر قدرت خرید سالهای قبل را ندارند که پول اضافی خود را به بورس بیاورند و ثانیا حتی اگر پای چنین پولی درمیان بود میتوانستند، آن را در شرایطی که رشد قیمتها به شکلی سریع اتفاق میافتد، بار دیگر برای بختآزمایی تورمی به سمت بازار سهام بیایند. تمامی اینها در حالی رخ داده که بحق میتوان گفت قیمت در بسیاری از نمادها آنقدر پایین است که اگر صرفا به تحلیلهای بنیادی اکتفا کنیم و بار سنگین عدماطمینان را در نظر نگیریم، سرمایهگذاری نکردن در این بازار به فرصت سوزی میماند.
به کجا خواهیم رفت؟
درحالیکه این روزها همه انتظار دارند تا بازار هرچند اندک بتواند مجددا پا به مسیر صعود بگذارد، با این حال تمامی عوامل گفته شده همچنان سایه سنگین خود را بر سر بازار سهام حفظ کردهاند، از همینرو اگرچه بورسیها بنا بر تحلیلهای انجامشده از درآمد آتی شرکتها فضا را برای سرمایهگذاری مناسب میبینند، اما نمیتوان منکر این شد که در فضای پر ابهام سیاستگذاری کلان بهخصوص معلقماندن مسائلی که بهطور مستقیم با مقوله ریسکهای سیستماتیک همانند تحریمها و قانونگذاری سر و کار دارند، گذر از شرایط کنونی نیازمند توجه ویژه به شرایط روانی حاکم بر بازار است.
اگر قرار باشد که فعالان بازار سهام با خیال راحت سرمایه خود را به سمت این بازار گسیل کنند، ابتدا باید محیطی امن از لحاظ تصمیمات اقتصادی و سیاسی برای آنها فراهم شود. البته این مساله تنها مختص فعالان بورسی نیست و کلیه فعالان اقتصادی را شامل میشود، اما باید به این نکته دقت کرد که اثرپذیری بالای قیمتها از شرایط فعلی میتواند حساسیتها در این بخش اقتصاد را افزایش دهد.
از اینرو بهنظر میرسد که شاید محتاط بودن در وضعیت کنونی چندان بد هم نباشد، چراکه سودنکردن در هر بازاری بهتر از زیان کردن در آن است. ممکن است افرادی که در حالحاضر در بازار سهامداری میکنند در ماههای آتی به لطف تورم و یا دلایلی که به تورم میافزاید، سود خوبی در این بازار کسب کنند، اما باید به این نکته توجه داشت که مجموعه مهمی از عوامل نظیر توافق برجام یا افت شدید قیمتهای جهانی ناشی از نرخ بهره یا رکود نیز هستند که ممکن است فضایی معکوس را در بازار سهام رقم بزنند، از اینرو شاید بتوان گفت افرادی که زیان نکردن را بهجای سود کردن مدنظر قرار دادهاند با توجه به سابقه بد بورس در ماههای اخیر بتوانند مزد ترس خود را بگیرند و از احتیاطکردن بیش از ریسککردن مطلوبیت کسب کنند. البته در شرایط کنونی که تورم انتظاری در داخل کشور در سطح بالایی قرار دارد، نمیتوان تمامی نمادها را به یک شکل قضاوت کرد و باید توجه داشت که بسیاری از نمادهای ریالی برخلاف دلاریها میتوانند شانس صعود را در ماههای پیشرو داشته باشند، از اینرو اگرچه شاید در بلندمدت و میانمدت نتوان به شکل کلی بورس را برای سرمایهگذاری بلندمدت مکانی مناسب دانست اما شاید در آینده نزدیک شاهد افزایش نوسانگیری در برخی از نمادها باشیم.
دیدگاه شما