علی مؤمنی، مدیر مسئول فصلنامه فرهنگ شهرت
پُر تتوهایی که تتلو جورابشونم نیس! چندشی رو تموم کردن و شدن یه شونصد رنگه عجیب الخلقه!
بعضی وقت ها آدم هایی را با خالکوبی هایی عجیب غریب میبینیم که گویا بدنشان را با دفتر نقاشی اشتباه گرفته اند!
شایانیوز- بعضی وقت ها آدم هایی را با خالکوبی هایی عجیب غریب میبینیم که گویا بدنشان را با دفتر نقاشی اشتباه گرفته اند، برخی از افراد خالکوبی دوست خودشان هم نمی دانند که معنی خالکوبی های روی بدنشان چیست، ولی مثل اینکه علاقه زیادی به خالکوبی های عجیب و غریب در بین افراد دیده می شود که بدتراز امیر تتلو هستند گویی دست بالای دست بسیاراست و نکته قابل توجه این است که هریک به دلایلی در این مسیر قدم گذاشته اند، در گزارش تصویری امروز افرادی را معرفی میکنیم که دیگر جایی برای خالکوبی در بدنشان ندارند.
*ریک جنست
Rick Genest ریک جنست که بیشتر با نام Skullboy یا Zombie Boy شناخته می شود، بازیگر، نوازنده و مدل مد مشهور اهل مونترال کانادا است. او سالها پیش یک مرد معمولی بود، قبل از اینکه اتفاقی واقعاً خارقالعاده در زندگیاش بیفتد: او به سرطان مغز مبتلا شد. و اگرچه همه چیز در نهایت به خوبی تمام شد ولی شش ماه در لیست انتظار قبل از عمل جراحی تاثیر عجیبی براو گذاشت که تقریباً در همان زمان بود که او تصمیم گرفت به جای ماندن در خانهی دنج خود روی پشت بام ها و زباله دان ها مستقرشود و شروع به زندگی در زیر پل ها کرد و از سوارکاری به عنوان وسیله اصلی حمل و نقل خود استفاده کرد. و از آن زمان بود که شروع به خالکوبی خود کرد. خالکوبی های او تصادفی نیستند، آنها در نظر گرفته شده اند که شبیه یک اسکلت واقعی به نظر برسند. اگرچه این ممکن است برای کسی ترسناک به نظر برسد، اما چاپ غیرعادی بدن و خالکوبی او در واقع به او کمک کرده تا حرفه ای خیره کننده بسازد.او همیشه یک مهمان ویژه و مورد استقبال در فشن شوها موزیک ویدیوها و حتی فیلم های مختلف است.
*مکلارن
Gregory Paul Mclarenمکلارن (متولد 1971)، که با نام Lucky Diamond Rich لاکی دایموند ریچ شناخته میشود، یک هنرمند پرفورمنس نیوزیلندی، مجری خیابانی و مجری جشنواره بینالمللی هنر است که عملش شامل بلعیدن شمشیر و شعبده بازی روی یک چرخه است. مکلارن که در نیوزلند به دنیا آمده و بدون شک خالکوبیشدهترین مرد جهان است. تمام بدن او از جمله داخل گوش هایش با خالکوبی پوشیده شده است. پلک های او نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اعتیاد او به نقاشی بدن خود از جوانی شروع شد. او ابتدا تصاویر رنگارنگی از طرح های مختلف روی پوست خود داشت، اما به دلایلی از اولین تلاش ها راضی نبود و بعدها تمام بدنش را با جوهر سیاه پوشانده بود بازهم راضی نشد او همچنان خالکوبی های سفید روی خالکوبی سیاه، رنگی روی سفید دارد. این روند بی پایان به نظر می رسد. او خود ادعا می کند که این اعتیاد بیش از 1000 ساعت طول کشیده است، او واقعاً این روند را دوست دارد و قصد ندارد ازاین کار دست بکشد.
*تام لپارد
Tom Leppard تام لپارد که بهعنوان مرد پلنگی شناخته میشود (و به وضوح میتوان دلیل آن را فهمید)، زندگینامهای کاملاً غیرطبیعی دارد. اول از همه نمی توان باور کرد که این مرد عجیب و غریب با طرح پلنگ که در سراسر بدنش دارد اکنون 81 ساله است و او یکی از سربازان ارتش بریتانیا بوده است. واقعیت زندگی او این است که او بیش از 20 سال در جزیرهای دورافتاده در اسکاتلند زندگی میکرد. خانه او یک کلبه کوچک بدون برق بود. برای اینکه بتواند زنده بماند باید حداقل هفته ای یک بار برای خرید به شهربرود و تنها وسیله حمل و نقل موجود در آنجا قایق رانی بود. اگرچه بعداً مجبور شد به مکان متمدنتر نقل مکان کند، اما به نظر میرسد تام هنوز هم پیوند خاصی با طبیعت دارد و او به سختی در جنگلهای دور که توسط حیوانات وحشی احاطه شدهاند زندگی میکند.
*اریک اسپراک
اریک اسپراک، مرد مارمولک، دارای مدرک لیسانس هنر در فلسفه است. او همچنین سالها پیش قبل از اینکه به چیزی که الان هست تبدیل شود برای فوق و دکترا تلاش میکرد، . به سختی می توان گفت که او چگونه به این نتیجه رسیده است که بدن خود را اینگونه بهم بریزد همچنین مشخص نیست که چرا دقیقاً مارمولکی است او نه تنها خود را با تصاویر سبز خالکوبی کرده تغییرات دیگر از قبیل تیز کردن دندان دونیم کردن زبان و غیره انجام داده است که او واقعاً ترسناک به نظر می رسد.
برای اینکه از اتفاقات جذاب و شگفت انگیز جهان جا نمونین، اتاق عکس شایانیوز را دنبال کنید.
قانون کنترل رفتار سلبریتی ها کجاست؟
ایران بهشت سلبریتیها است چون ما برای رفتار و روند موضوع سلبریتیپروری هیچ قانونی نداریم و سلبریتی اصلا نسبت به رفتار خودش هیچ پاسخگویی ندارد. باید جلوی ساختار سلبریتیپروری در کشور را بگیریم.
مدیر مسئول فصلنامه فرهنگ شهرت گفت: ایران بهشت سلبریتیها است چون ما برای رفتار و روند موضوع سلبریتیپروری هیچ قانونی نداریم و سلبریتی اصلا نسبت به رفتار خودش هیچ پاسخگویی ندارد. باید جلوی ساختار سلبریتیپروری در کشور را بگیریم.
به گزارش ۳۶۱ درجه ایران، وقایع اخیر و مرتبط با درگذشت مهسا امینی که به ناامنیهای خیابانی و اغتشاشات عدهای هنجارشکن منجر شد، بار دیگر مسأله مرجعیت فکری سلبریتیها را پیش کشاند. اینکه چه شد مرجعیت فکری مردم کشور ما از اشخاصی چون دکتر علی شریعتی و استاد مرتضی مطهری به فلان بازیگر و فوتبالیست خارجنشین کشیده شد، ما را بر آن داشت تا با علی مؤمنی، مدیر مسئول فصلنامه «فرهنگ شهرت» گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
علی مؤمنی، مدیر مسئول فصلنامه فرهنگ شهرت
چه شد سلبریتی ایرانی تا اینحد برجسته شد؟
علی مؤمنی در ابتدا گفت: امروزه یکی از مرجعیتهای مهم فکری که نفوذ بالایی در بین مردم دارند، سلبریتیها هستند. این موضوع پدیده مهم اجتماعی است که از زوایای مختلف قابل بررسی و مطالعه است. اما نکته و پرسش اصلی این است که چه شد سلبریتیهای ایرانی این مرجعیت و برجستگی عظیم اجتماعی را کسب کردند؟ با در نظر گرفتن نظرگاههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… تا تغییر و تحولات رسانهای و فضای تکنولوژی میتوان به این پرسش پاسخ داد، پس در نتیجه آنچه که در ادامه خواهد آمد تنها اشاره به بخشی از دلایل چگونگی مرجعیت پیدا کردن سلبریتیها در عرصه فکری و اجتماعی ایران است.
ارتباط با سلبریتی از طریق رسانههای جدید
وی افزود: اولین دلیل و عامل، ظهور رسانههای نوین است. در بستر رسانههای جدید فضا، دوطرفه و تعاملی است و این موجب شد هم سلبریتیها مثل فوتبالیست، بازیگر و… با مردم در این بستر ارتباط برقرار کنند و در خارج از چیزی که تا قبل از آن وجود داشت ارتباط جدید شکل دهند، هم از طرفی هوادار میتوانست به نحوی مثل «ریاکشن» و «کامنت» بازخورد خودش را به سلبریتی انتقال دهد.
میدان خالی شد و سلبریتیها شدند مرجع
او بیان کرد: علت دیگری که بیشتر جنبه تحلیلی دارد، این است که در گذشته ما مرجع فکری مختلفی را در سطح جامعه شاهد بودیم. روحانیان، دانشگاهیان، روشنفکران و نویسندگان، معلمان، تشکلهای سیاسی در دانشگاهها و… همگی مراجع فکری پیشین بودند که کنشگری فعالی در سطح جامعه داشتند، اما آیا در حال حاضر به نسبت جایگاهی که دارند، آن ارتباط و تأثیرگذاری را بر مردم و جامعه حفظ کردهاند؟ طبیعی است که جواب منفی باشد. چیزی که در این راستا پیش میآید این است که وقتی فاصله عوام مردم با مراجع فکری زیاد شد، آنها این خلأ را میخواهند به نحوی با انتخاب مرجع جایگزین پر کنند. در چنین حالتی است که راحتترین و در دسترسترین طیف بدیل سلبریتیها خواهند بود که همواره از طریق فضای مجازی یا بسترهای دیگر میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد.
چگونه مردم نسبت به اهالی دانشگاه و اندیشه بدبین شدند؟
پژوهشگر مطالعات فرهنگی ادامه داد: وقتی اساتید دانشگاه و اهالی فکر و قلم، فاصله خود را با اجتماع مردم بیشتر کردند و نتوانستند آنان را با سمت خود دعوت کنند، طبیعی است در برهههای حساس سیاسی و اجتماعی اثرگذاری چندان مطلوبی بر مردم نخواهند داشت و جامعه اثرپذیریاش را از جای دیگر کسب میکند. در همین باره، وقتی فاصله مراجع سنتی با مردم بیشتر شد و همچنان با رویکرد خود به فعالیتهایشان ادامه دادند، تحلیلها و نظرات راهبری آنها موجب شد چندان با حقیقت و طریق صواب همراه نباشد و همین پیشبینیها و تحلیلهای غلط نتیجهای که دارد این است که اعتماد مردم نسبت به آنها سلب شود. در چنین حالتی فرد تصمیم میگیرد به کسی رغبت داشته باشد که ادبیات و دغدغهاش شبیه خود اوست و این جایگزین، سلبریتی خواهد بود؛ چرا که زبان و دغدغه سلبریتی همسطح با مردم است. با این تفاوت که او از عنصر شهرت بهره میبرد.
«ارزشها عوض شود، عوضیها باارزش میشوند»
مدیر مسئول فصلنامه «فرهنگ شهرت» گفت: مسأله بعدی در مورد برجستگی سلبریتیها تغییر ارزشهاست. در اوایل انقلاب آنچه ارزش قلمداد میشد، مطابق با اسلام، فقه و شریعت بود و مردم ارزشهای زندگی خود را متناسب با آنها تعیین میکردند، اما رفتهرفته این ارزشها تغییر کرد. رویکرد لیبرالی به اقتصاد که از زمان مرحوم هاشمی شروع شد تا رویکرد نئولیبرالی به فرهنگ و جامعه در سالهای پس از آن، زیستبوم مردم و جامعه را تغییر داد. در این فضا آنچه اهمیت پیدا میکند، مثل دهه اول انقلاب «عدالت» نیست، بلکه پول و پول درآوردن است. حتی ارزشهای اجتماعی هم بنا به پول و ثروت تعریف و تعیین میشود و چنین است که پولدارها همیشه کانون توجه و عنایت خواهند بود. در چنین سیری که رویکرد غالب آن، رویکردهای لیبرالی در اقتصاد و نئولیبرالی در فرهنگ هستند، چیزی که زائیده میشود، «سلبریتی» است. یعنی اساساً فرهنگ سلبریتی متعلق به رویکردهای نئولیبرالی فرهنگی است.
سلبریتی فینفسه مرجع فکری است
مؤمنی بیان کرد: آنچه گذشت، دلایلی بودند که حاکی از چگونگی مرجعیت پیدا کردن سلبریتیها است، اما نکته مهم در این باره آن است که اساساً سلبریتی «مرجع فکری» هست! یعنی تا زمانیکه به حدی از اثرگذاری در نیاید سلبریتی نخواهد بود. خب با این وصف سؤالی که پیش میآید این است که مقایسه مرجعیت فکری سلبریتی با سایرین به چه علت است؟ در پاسخ باید گفت ما به دنبال این هستیم که چرا تأثیرگذاری سلبریتی تا این حد ضریب پیدا کرده است. ما میخواهیم در این مورد صحبت کنیم که چه شد مرجعیت یک روحانی شیعی برای مردم اینقدر تنزل یافت و در مقابل مرجعیت یک سلبریتی بیتخصص تا این حد بالا رفت؟
مشکل ما از قانونگذاری در باب سلبریتیپروری است
این پژوهشگر حوزه فرهنگ در ادامه در مورد اینکه چه کنیم مرجعیت فکری غالب از سمت سلبریتیها به اهالی فکر و فرهنگ منتقل شود، گفت: این موضوع از چند بُعد قابل بررسی است. یکی از آنها سیاستگذاری رسانهای یا سیاستگذاری فرهنگی ماست. صریحا باید گفت، سیاستگذار روند دوست ماست در برخی برههها در قبال سلبریتی یکسری کنشها و واکنشها را در نظر میگیرد. مثلا چندی پیش که عدهای از هنرمندان در جشنواره کَن اظهار نظرهایی کرده بودند، سیاستگذاران رسانهای حساس شدند که به چه علت این سلبریتیها اینقدر راحت هرچه میخواهند میگویند؟ گویی یکسری بایدها و نبایدها را تنظیم کردهاند که اگر سلبریتی در آن چهارچوب فعالیت کند، خوب است، اما اگر غیر از آن بایدها و نبایدها عمل کرد، بد است.
ایران بهشت سلبریتیهاست
وی افزود: نکته مهم این است که اصلا سلبریتی بودن برای مسئولان مطرح نیست. به تعبیر دقیقتر قانونگذاری بیش از آنکه روی عملکرد و رفتار سلبریتیها بار شود، باید قبلتر روی خود سلبریتیپروری جامعه متمرکز شود و در مورد آن دست به قانونگذاری بزند. وقتی فرهنگ شهرت افزایش پیدا کرد و منابع قدرت اجتماعی در دستیابی به شهرت است، باید روی این موضوع کار کرد؛ یعنی اصلِ حساسیت نه روی رفتار روند دوست ماست سلبریتی، بلکه روی فرهنگ سلبریتیپروری باید باشد. ساختار موجود افراد را به این سمت میکشاند تا با سلبریتی شدن حاشیههای امنی برای خودشان بسازند. قانون باید این ساختار را در دست بگیرد.
مدیر مسئول فصلنامه «فرهنگ شهرت» گفت: در حال حاضر ما این سیاستگذاری قانونی را در کشور نداریم و سلبریتی بدون هیچ محدودیت و التزام خاص قانونی کار خود را انجام میدهد. ایران بهشت سلبریتیهاست؛ چون ما برای رفتار و روند موضوع سلبریتیپروری هیچ قانونی نداریم و سلبریتی اصلا نسبت به رفتار خودش هیچ پاسخگویی ندارد. حالا در چنین اوضاعی واکنش سیاستگذار، حداقلیترین حالت ممکن است، مثلاً بیاید تبلیغات تجاری سلبریتیها را بکاهد! این نوع برخوردها ناشی از آن است که اصل موضوع و محل اصلی نزاع هنوز از سوی مسئولین فهم و درک نشده.
او در پایان بیان کرد: اساس سلبریتی بودن بر «دیده شدن» است. تنفس او از فضای فرهنگ شهرت است. چیزی که برای سلبریتی، مهم است، منفعت خودش است و هیچ وقت دلش به حال مردم نسوخته. خیلی کوتهنظری است که گمان کنیم موضعگیری برخی بازیگران و خوانندهها در چند روز اخیر با هدف حمایت از مردم یا همدردی با آنهاست. خیر! این دست سلبریتیها منفعت خود را در اخذ چنین مواضعی میبینند. قاطبه سلبریتیها از سواد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، پزشکی و… برخوردار نیستند، اما چون زندگی سلبریتیِ او بر «محور» توجه است، چارهای جز این ندارد که با صحبت و اظهار نظرهایی در امور مختلف همچنان خود را در صحنه توجهات عمومی حفظ کند.
نگرانی بزرگ پرسپولیس و یحیی/ استارت اتفاقات تلخ برای ستاره سابق استقلال
دیاباته ۶ هفته از بازیهای مهم پرسپولیس را هم از دست داده است. درحالی که به خاطر جامجهانی قرار است لیگ ایران فشردهتر در مهر و اوایل آبان پیگیری شود.
شیخ دیاباته که پس از کشوقوسهای فراوان به پرسپولیس پیوست، چند روز قبل در تمرینات تیمش از ناحیه چهارسر ران دچار مصدومیت شد و بر اساس اعلام پرسپولیس حالا ۶ هفته نمیتواند این را همراهی کند. زمانی که خبر پیوستن این مهاجم اهل مالی به پرسپولیس رسانهای شد، هواداران این تیم بسیار امیدوار شدند تا با اضافه شدن او به خط حمله سرخها، گلمحمدی تیمش را با خط حملهای خطرناک وارد زمین کند، اما حالا با مصدومیت دیاباته، این نگرانی به وجود آمده که روند مصدومیتهای او درست مثل زمانی که پیراهن استقلال را بر تن میکرد، ادامه داشته باشد.
شیخ دیاباته که در لیگ نوزدهم به استقلال آمد، در دو سالی که پراهن این تیم را بر تن کرد، از مجموع بازیهای استقلال در لیگ قهرمانان آسیا، جام حذفی و لیگ میتوانست در ۸۴ دیدار تیمش را همراهی کند، اما او فقط در ۴۷ بازی برای تیمش به میدان رفت و در سه دیدار هم نیمکت نشینن بود. نکته جالب در این میان این است که دیاباته ۳۴ بازی استقلال را به خاطر مصدومیت از دست داده است. این یعنی او در حدود ۴۰ درصد بازیهای تیمش به خاطر مصدومیت غایب بوده است.
دیاباته روند دوست ماست همین روند مصدومیت را در تیم بعدیاش هم یعنی الغرافه ادامه داده است. او در این تیم قطری هم در مجموع میتوانست در ۴۵ بازی به میدان برود، اما ۱۶ دیدار را به خاطر مصدومیت از دست داده است. یعنی دیاباته در ۳۵ درصد بازیهای الغرافه هم مصدوم بوده است.
حالا دیاباته ۶ هفته از بازیهای مهم پرسپولیس را هم از دست داده است. درحالی که به خاطر جامجهانی قرار است لیگ ایران فشردهتر در مهر و اوایل آبان پیگیری شود، به نظر میرسد طی کردن ۶ هفته دوران نقاهت و در ادامه تمرین برای رسیدن به آمادگی شرایط بازی، احتمالا دیاباته را تا نیم فصل از ترکیب پرسپولیس دور میکند. روزی که قرار بود قرارداد این بازیکن به امضا برسد، شاید بهتر بود این سابقه مصدومیت بیشتر مورد بررسی قرار میگرفت و در حقوق و دستمزدش لحاظ میشد.
پیری پوست: ۵ عادت بد که باعث چین و چروک و پیری پوست می شود!
پیری پوست: چین و چروک ها و خطوط ریز برای بسیاری از ما نشانه این است که در حال پیر شدن هستیم. مانند پوست سالم و بدون چین و چروک که نشانه جوانی است. اما هیچ کسی دوست ندارد ظاهر او پیر به نظر برسد و پوستی پر از چین و چروک داشته باشد.
با این که پیری یک واقعیت است اما کند کردن روند چین و چروک بسیار سادهتر از آن چیزی است که فکرش را می کنید. بنابراین بخش آرایش و زیبایی چشمک به ۵ عادت بدی که باعث پیری پوست می شود، پرداخته است.
۱.خوابیدن روی شکم
پیری پوست، وقتی روی شکم میخوابید، صورتتان روی بالش قرار میگیرد و وزن سرتان به طور مداوم به پوستتان فشار وارد میکند و چین هایی به وجود می آید. با گذشت زمان، این چین ها می توانند به چین و چروک های دائمی تبدیل شوند.
جدای از آن، خواب روی شکم و معده باعث احتباس بیش از حد مایعات می شود که به شما ظاهر صبحگاهی پف کرده می دهد. نکته دیگر این است که هنگام خوابیدن، روکش های ساتن را انتخاب کنید تا از اصطکاک بیش از حد بین صورت و بالش خودداری کنید.
۲.مالیدن چشم ها
پیری پوست، مالیدن چشمان تان در پایان روز درست زمانی که می خواهید بخوابید یک احساس دست کم گرفته شده و در عین حال آرامش بخش است، این طور نیست؟ اما این باید متوقف شود، زیرا پوست اطراف چشم بسیار نازک و ظریف است و کشیدن مداوم آن می تواند باعث شکسته شدن کلاژن پوست شود. این به نوبه خود باعث شل شدن، افتادگی و چروک شدن پوست می شود.
۳.اجتناب از محصولات ضد پیری
بسیاری از ما احساس می کنیم که نیازی به استفاده از محصولات ضد پیری بدون هیچ نشانه ای از پیری نیست. چرا باید با مشکلی برخورد کرد که اصلاً وجود ندارد؟ این فکر اشتباه است.
زیرا استفاده از کرم های ضد پیری قبل از آشکار شدن علائم، یک راه موثر برای به تاخیر انداختن یا کند کردن این روند است. بنابراین از اواسط دهه ۲۰ زندگی خود به محصولات مراقبت از پوست توجه کنید تا روند پیری را کند بسازید.
۴.انتخاب سبک زندگی ناسالم
پیری پوست، سیگار کشیدن شایع ترین علت چین و چروک دور چشم و لب است. نوشیدن بیش از حد نوشیدنی های قندی نیز باعث کم آبی بدن می شود و بر سطوح ویتامین A در بدن تأثیر منفی می گذارد. ویتامین A یک آنتی اکسیدان مهم است که به بازسازی سلول های پوست و کلاژن کمک می کند. همچنین از خوردن غذاهای ناسالم با شکر اضافی پرهیز کنید.
زیرا می تواند باعث پف کردگی و کاهش تدریجی خاصیت ارتجاعی پوست شود. در عوض، میان وعده میوه، آجیل و ماست بخورید. یکی دیگر از دلایل واقعا احمقانه استفاده از نی است. همان طور که لبهای تان را جمع میکنید تا از طریق نی بنوشید، راه را برای چین و چروکهای اطراف لب تان هموار میکنید.
۵.عادت های اشتباه مراقبت از پوست
پیری پوست، برای جلوگیری از خطوط ریز و چین و چروک، درک بهتر پوست و برقراری ارتباط بهتر با آن بسیار مهم است. پیروی از یک لایهبرداری منظم به خلاص شدن از شر سلولهای مرده و کثیفی که در منافذ تجمع مییابند و پوست شما را پژمرده و پیر میکند، خلاص میشود.
پیری پوست، بسیاری از ما روند دوست ماست تمایل داریم تمام معجون ها و سرم های ضد پیری خود را روی صورت خود متمرکز کنیم و گردن، سینه و دست ها را نادیده بگیریم. خوب، این باعث می شود که صورت نسبتا جوانتر از بقیه اعضای بدن باشد.
نکته بعدی که باید از آن اجتناب کنید این است که پوست خود را فشار ندهید. مثلا با فشار آکنه ها را برندارید. زیرا برداشتن یا فشار دادن می تواند باکتری های آکنه را به عمق پوست هدایت کند و منجر به التهاب بیشتر و حتی چین و چروک شود. در نهایت ضد آفتاب را فراموش نکنید. قرار گرفتن در معرض نور خورشید حتی برای چند دقیقه می تواند باعث شکسته شدن کلاژن شود. بنابراین مطمئن شوید که همیشه ضد آفتاب استفاده می کند و در طول روز استفاده آن را تجدید کنید.
قیمت جدید مرغ اعلام شد
خراسان نوشت: همان طور که انتظار می رفت و زمزمه هایی درباره افزایش قیمت مرغ دست به دست می شد بالاخره خبرهای رسمی از تغییر قیمت مرغ در آینده نزدیک منتشر شد. چند هفتهای میشود که قیمت مرغ فراتر از نرخ مصوب رفته و در مغازهها بیش از۶۰هزار تومان فروخته میشود.
فعالان صنعت طیور میگویند قیمت مصوب فعلی مرغ برای تولیدکنندگان مناسب نیست. زیرا قیمت تمام شده تولید بالاست و احتمالا تا پایان شهریور نرخ مصوب اصلاح شود.
براساس گزارش هایی از خردهفروشیهای شهر تهران و شهرستان ها، قیمت هر کیلو مرغ گرم کامل به حدود ۶۰ تا ۶۵هزار تومان رسیده است. این در حالی است که قیمت مصوب مرغ گرم به ازای هر کیلو ۵۹هزار و ۸۰۰تومان است. قیمت مرغ قطعه شده و بسته بندی هم در برخی فروشگاه ها بیشتر از نرخ های اعلام شده فروخته می شد اما روز گذشته مدیرعامل اتحادیه مرغداران گوشتی، از زمان اعلام نرخ جدید مرغ خبر داد که بنابر وعده مسئولان جهاد کشاورزی، نرخ جدید مرغ در کشور تا پایان شهریور اصلاح و ابلاغ می شود.
آن طور که حبیب اسداله نژاد گفته است قیمت کنونی هر کیلو مرغ زنده ۴۱ تا ۴۲ هزار تومان و مرغ گرم ۶۰ هزار تومان است. به گفته او، با توجه به کاهش محسوس تقاضا نسبت به سال گذشته در بازار، تولید هم کاهش یافته اما هم اکنون تعادل نسبی میان عرضه و تقاضا برقرار است.
آن طور که مدیرعامل اتحادیه مرغداران گوشتی گفته طی ماه های اخیر مرغداران در برخی روزها به ازای فروش هر کیلو مرغ ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان متضرر شدند که طبق وعده مسئولان نرخ مرغ تا پایان شهریور اصلاح و ابلاغ شود. بنابر آمار ماه گذشته ۹۲ میلیون و ۵۰۰ هزار قطعه جوجه ریزی صورت گرفت که براساس مجوزهای صادر شده تاکنون ۷۱ میلیون قطعه جوجه ریزی شده است. پیش بینی می شود که میزان تولید در شهریور نسبت به ماه گذشته کمتر باشد.
قیمت جدید مرغ چقدر خواهد بود؟
بنابر گفته اسداله نژاد، با توجه به افزایش هزینه های تولید نرخ مرغ زنده بالای ۵۰ هزار تومان است که براین اساس مرغ گرم در بازار ۷۳ تا ۷۴ هزار تومان خواهد بود. در شرایط کنونی قیمت هر کیلو مرغ با نرخ تمام شده ۷ تا ۱۰ هزار تومان اختلاف دارد. آن طور که اقتصادنیوز نوشته در اردیبهشت ۱۲۳ میلیون قطعه و خرداد ۱۰۸ میلیون قطعه جوجه ریزی صورت گرفته است، میزان جوجه ریزی در ماه های مرداد و شهریور بیانگر کاهش حدود ۳۰ درصدی تولید است که این موضوع هشدار جدی برای امنیت غذایی و به خطر افتادن تولید به شمار می رود.
البته به گفته برخی کارشناسان و کاربران فضای مجازی این کاهش در جوجه ریزی و تولید مرغ صرفا به خاطر فشار برای قبول افزایش قیمت های رسمی است.
دیدگاه شما