مقایسه رابطه ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی با معیارهای حسابداری در بورس اوراق بهادار
حد اکثرسازی ثروت سهامدار عمده ترین هدف واحد تجاری است.امروزه از ارزش افزوده اقتصادی به عنوان برترین شاخص ارزیابی عملکرد داخلی- که شاخصی از افزایش ارزش سهامدار است- یاد میکنند. این شاخص رابطه نزدیکی با شاخص ارزش افزوده بازار دارد. تحقیقات متعددی در سطح بین المللی انجام شده که با این نظر که ارزش افزوده اقتصادی در مقایسه با سایر معیارهای ارزیابی عملکرد سنتی بیشترین همبستگی را با ارزشهای بازار دارد، موافق میباشد.
این پژوهش به بررسی این موضوع میپردازد که بین این دو شاخص ارزش افزوده اقتصادی وارزش افزوده بازار با معیارهای ارزیابی عملکرد در حسابداری، ارتباطی وجود دارد تا بر اساس آن بتوان به مناسبترین معیار ارزیابی عملکرد داخلی- که نمایندهای از ارزش افزوده بازار نیز محسوب شده واتصال قوی و منطقی با ارزشهای بازارداشته باشد- دست یا فت.
به طور خلاصه نتیجه بررسی انجام شده این است که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، معیار ارزش افزوده اقتصادی در مقایسه با سایر معیارهای مورد بررسی با ارزش بازار مرتبط است. بنابراین پیشنهاد میشود از معیار ارزش افزوده اقتصادی به عنوان شاخص ارزیابی داخلی و خارجی به علت رابطه قوی آن با ارزش افزوده بازار استفاده شود.
کلیدواژهها
- ارزش افزوده بازار
- ارزش افزوده اقتصادی
- قیمت سهام
- سود اقتصادی
- بورس اوراق بهادار تهران
- مدیریت مبتنی بر ارزش
مراجع
1. جهانخانی، علی و ظریف فرد، احمد. «آیا مدیران و سهامداران از معیار مناسبی برای اندازهگیری ارزش استفاده میکنند؟». فصلنامه تحقیقات مالی، سال دوم، شماره 7 و8، (1374).
2. پناهیان، حسین. «کاربرد ارزش افزوده اقتصادی در تصمیمگیری مالی». نشریه سرمایه، سال سوم، شماره سوم، (1382).
4. Anderson, A.M & Bey R.P. "Economic Value Added Adjustments: Much to do about nothing?"., Draft, (2004).
5. Andreas. B & Weibenberger. "Is Market Value-Based Residual Income a Superior Performance Measure Compared to Book Value-Based Residual Income?"., Working Paper, (2003).
6. De Wet. J.H.V.H. A Strategic Approach in Managing Shareholder Wealth for Companies Listed on the JSE Securities Exchange South Africa. Doctoral Thesis, University of Pretoria, Pretoria, (2004).
7. FERNANDEZ, P. EVA, "Economic Profit and Cash Value Added do NOT معیارهای بازار سهام معیارهای بازار سهام Measure Shareholder Value Creation"., SSRN, Working Paper, (June 2001). http://www.sses.se/public/events/euram/complete_tracks/managing_innovation_opportunity/fernandez1.pdf
8. Finegan, P.T. "Maximizing Shareholder Value at the Private Company"., Journal of Applied Corporate Finance, Vol. 4, No.1, (Spring 1991), pp.30-45.
10. O’byrn, S. F. "EVA and Market Value"., Journal of Applied Corporate Finance, Vol. 9, No.1, (Spring 1996).
11. Ooi, J.T.L. & Liow, K. H. "Real State Corporations: the Quest for Value"., Journal of Property Inestment & Finance, Vol.20, No.1, (2002).
13. Makelainen, E. Economic Value Added as a Management Tool, 1998, pp.1-59. http://www.evanomics.com/evastudy/evstudy.shtml
14. Manohar, R. "Economic Value Added – The Bottom-Line Measure for Corporate Performance"., Akaunian Nasional, University Tenaga Nasional, September 1999.
15. Kramer, J. K & Pushner. G. "An Empirical Analysis of Economic Value Added as a Proxy for Market Value Added"., Financial Practice and Education, Spring/Summer : 1997.
16. Leiman, R. T. "Some New Evidence on EVA Companies"., Journal of Applied Finance, Vol.12, No.2, Summer 1999.
17. Zaima. J. K & Turetsky. H. F, "The MVA-EVA. Relationship Seperation of Market Driuen Versus Firm Driuen Effects".
شاخص بورس چیست و بیانگر چه چیزی است؟
اگر کم و بیش پیگیر اخبار بورس باشید به احتمال زیاد اصطلاح «شاخص بورس» و اخباری مانند: «شاخص بورس با ۵۰۰ واحد رشد به ۷۵۰۰۰ واحد رسید» را بارها شنیدهاید. شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که این شاخص چیست و نوسانات عدد این شاخص چه معنایی دارند؟
در این قسمت از خانه سرمایه به زبان ساده این مفهوم را برایتان توضیح میدهیم.
ویدئو آموزشی «شاخص بورس چیست؟»
بورس چیست؟
شاید بهتر باشد قبل از توضیح شاخص بورس، اندکی به خود بورس بپردازیم. بورس، بازاری برای مبادله بین خریدار و فروشنده است که در آن سهام شرکتهای مختلف خرید و فروش میشود.
واژه «شاخص» ترجمه کلمه انگلیسی (Index) است. این واژه در مفهوم کلی به معنای نماگر یا نشانگر و بیانگر عددی است که شما با استفاده از آن میتوانید تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغییر را طی یک بازه زمانی خاص، مشاهده کنید. در واقع با بررسی یک شاخص میتوانید وضعیت و نوسانات متغیرهای مورد بررسی آن شاخص را ببینید.
منظور از شاخص بورس چیست؟
شاخص بورس، عددی است که وضعیت کلی بورس و روند رشد یا افت این بازار را نشان میدهد. ما در بورس فقط یک شاخص نداریم بلکه چند شاخص مختلف داریم که هر کدام از آنها وضعیت بورس را از جنبه خاصی به ما نشان میدهند. محاسبه هر کدام از این شاخصها از طریق فرمول متفاوتی صورت میگیرد.
پس برای تحلیل آن باید بدانید کارکرد آن شاخص چیست؟
شاخصها معیارهای مهمی هستند که با تحلیل و بررسیشان میتوان از جنبههای مختلف، وضعیت گذشته و حال بورس را دریافت. در بین این شاخصها چند شاخص از اهمیت بیشتری نزد افراد فعال در بازار بورس برخوردار هستند. در ادامه برخی از این شاخصها را به شما معرفی میکنیم.
در شکل زیر، شیوه نمایش برخی از شاخصهای بورس را در سایت بورس مشاهده میکنید:
شاخص کل بورس چیست؟
این شاخص همان چیزی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان «شاخص بورس تهران» صحبت میشود. شاخص کل در بین افراد فعال در بازار بورس و سرمایه گذاری یکی از پرکاربردترین شاخصها به شمار میرود. این شاخص، بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است.
به عبارت دیگر، تغییرات شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم. فرض کنید از سهام تمام شرکتهای بورسی هر کدام یک عدد سهم را میخرید. در این صورت، تغییرات شاخص کل بورس برابر با میزان بازدهی سهام شما خواهد بود.
پس این شاخص، هم تغییرات قیمت سهام و هم سودهای سالیانهای که شرکتها به شما پرداخت میکنند را محاسبه میکند.
نام دیگر شاخص کل، «شاخص قیمت و بازده نقدی» (TEDPIX) است. نکتهای که هنگام بررسی شاخص باید به آن توجه کنید این است که میزان تغییرات شاخص برای ما اهمیت دارد نه خود عدد شاخص. مثلا اگر شاخص کل بورس در طی یک سال از عدد ۲۰۰۰۰ به ۳۰۰۰۰ برسد – یعنی ۵۰% رشد کند – نشان دهنده این است که میانگین بازدهی بورس طی این یکسال برابر با ۵۰% بوده است.
طبق فرمول محاسبه شاخص کل، هرچه شرکتها بزرگتر باشند – یعنی سرمایه بیشتری داشته باشند – تاثیر بیشتری روی شاخص کل خواهند داشت.
منظور از شاخص قیمت چیست؟
شاخص قیمت، یکی از اصلیترین شاخصهای بورس است. این شاخص، بیانگر روند عمومی قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار است. پس اگر مثلا شاخص قیمت بورس در یک سال، ۲۰ درصد رشد داشته باشد به این معنی است که سطح عمومی قیمتها در بورس در طول یک سال گذشته به طور متوسط ۲۰ درصد رشد داشته است.
تفاوت عمده این شاخص با شاخص کل این است که در شاخص قیمت، فقط قیمت سهام شرکتهای بورسی در فرمول شاخص، مورد محاسبه قرار میگیرد. در صورتی که در شاخص کل، علاوه بر قیمت، سود پرداختی سالیانه شرکتها هم در محاسبه شاخص در نظر گرفته میشود. در این شاخص نیز مثل شاخص کل، وزن شرکتها در تاثیر آنها بر شاخص اهمیت دارد. یعنی هرچه شرکت بزرگتر باشد – سرمایه آن بیشتر باشد – تاثیر آن بر شاخص قیمت بیشتر است.
شاخص ۵۰ شرکت فعالتر چیست؟
بورس، هر سه ماه یک بار فهرست معیارهای بازار سهام شرکتهای فعالتر را بر اساس میزان نقد شوندگی – یعنی خرید و فروش آسانتر و سریعتر سهام – سهامشان منتشر میکند. هر شرکتی که سهامش سادهتر و سریعتر خرید و فروش شود به اصطلاح «نقد شوندگی» بیشتری دارد. شاخص ۵۰ شرکت فعالتر، تغییرات سطح عمومی قیمت سهام ۵۰ شرکتی را نشان میدهد که سهام آنها از سایر شرکتها نقد شوندهتر هستند.
نگاهی کوتاه به شاخصهای دیگر بورس
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ: این شاخص، سطح عمومی قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ را نشان میدهد؛ ۳۰ شرکت بزرگی که ارزش بازار آنها در مقایسه با سایر شرکتها بیشتر است. ارزش بازار یک شرکت از حاصل ضرب «قیمت روز سهام شرکت» در «تعداد سهام آن شرکت» به دست میآید.
شاخص صنعت: منظور از شرکتهای صنعتی، شرکتهایی هستند که در صنایع مختلف مانند «خودروسازی»، «پتروشیمی»، «فلزات اساسی»، «مخابرات»، «ساختمان» و … فعالیت میکنند. شاخص صنعت، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش صنعت است. عملکرد هر کدام از این صنایع تحت عنوان شاخص جداگانهای مورد بررسی قرار میگیرد. مثلا خودرو، دارو، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی.
شاخص واسطه گریهای مالی: این شاخص، عملکرد شرکتهای واسطه گری مالی که فعالیت آنها در حوزه مالی است – مثل هلدینگها، سرمایهگذاریها و لیزینگها – را نشان میدهد.
شاخصهای دیگری نیز در بورس مورد محاسبه قرار میگیرند که شاید برای سرمایه گذاران عام بورس کاربرد زیادی نداشته باشند. میتوانید آنها را در مقاله انواع شاخصهای بورس مطالعه کنید.
یک نکته مهم در مورد شاخص
درست است که شاخص، عملکرد و وضعیت بورس را نشان میدهد، اما مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه به معنی مثبت یا منفی بودن کل بورس نیست. بلکه شاخص، وضعیت کلی بورس را به ما نشان میدهد.
در خیلی از مواقع ممکن است چند شرکت بزرگ وزن زیادی – سرمایه و ارزش بازار زیادی – داشته باشند و با مثبت یا منفی شدنشان شاخص کل را مثبت یا منفی کنند.
در حالی که وضعیت بسیاری از شرکتهای دیگر متفاوت است. در این جور مواقع، شاخص هم وزن قیمت یا شاخص کل هم وزن میتواند به شکل بهتری وضعیت کلی بازار را به ما نشان دهد.
چون در شاخص هم وزن، وزن تمام شرکتهای بورسی مساوی در نظر گرفته میشود و شرکتهای بزرگ نمیتوانند شاخص را به واسطه سرمایه زیادشان تحت تاثیر قرار دهند.
شاخص بورس چیست: ابتدایی ترین معیار در بازار بورس
واقعیت ساده است. شاید شما ندانید شاخص بورس چیست اما حتماً این را میدانید که افراد ذاتاً باهم رقابت میکنند. دوندگان در یک مسابقه دو، عملکرد خود را بر اساس عملکرد سایر شرکتکنندگان میسنجند. اگر یک دونده بتواند در پایان مسابقه جزء نیمه بالایی جدول ردهبندی باشد، در این صورت میداند که از بیشتر افراد سریعتر دویده است.
دقیقاً یک سرمایه گذار هم مانند یک دونده به دنبال آن است که بفهمد چگونه عمل کرده است – درواقع در قیاس با سایر سرمایه گذاران چه عملکردی از خود بهجا گذاشته است؛ اما زمانی که به این نوع از رقابت میرسیم، مسئله فقط به رجزخوانی ختم نمیشود. اگر بتوانید بازار را شکست دهید و بازده بیشتری نسبت به متوسط بازار به دست بیاورید، ثروتمند خواهید شد و دیگران به شما حسادت خواهند کرد.
اما سرمایه گذاری امری پیچیده است. سرمایه گذاران همانطور که در فصل اول گفته شد، میتوانند بزرگ (حقوقیها) یا کوچک (حقیقیها) باشند. سرمایه گذاران همچنین اهداف مختلفی دارند: آنها میتوانند برای بلندمدت (سرمایه گذاران واقعی) یا کوتاهمدت (معامله گران روزانه) سرمایه گذاری کنند.
ملاک و معیارهای اخلاقی در بازار بورس
بر اساس آموزه ها و منابع دینی و اسلامی هر یک از طرفین معامله در بازار سرمایه و تجارت ملزم به رعایت قوانین و مقررات حرفه ای و اخلاقی هستند، هر گونه تعلل و ساده انگاری و بی توجه به معیارهای دینی و اخلاقی می تواند ضربه ای مهلک به اقتصاد جامعه اسلامی وارد نماید و حس بدبینی و انزجار را در ذهن و فکر مردم جامعه نهادینه کند
ملاک و معیارهای اخلاقی در بازار بورس برخلاف سیستم سرمایه داری غربی که بسیاری از ملاک و معیارهای اخلاقی را زیر پا گذاشته و بر اساس منافع شخصی و یا درون حزبی تلاش می کند که سرمایه جامعه را به نفع عده ای قلیل تصاحب نماید، بازار و سرمایه اقتصادی در جامعه اسلامی بر مدار و معیارهای دینی و اخلاقی می بایست رشد و نمود نماید، از این رو برای دست یابی و نیل به اهداف مادی و معنوی فعالیت های اقتصادی، منابع دینی و اسلامی همواره تأکید فراوانی بر اخلاق مداری داشته و همگان را به سوی شاخص های اخلاق اقتصادی در عرصه تجارت و تولید ثروت دعوت کرده است. از طرفی یکی از عرصه های مهم تجارت و اقتصاد که به طور ویژه می بایست ملاک و معیارهای اخلاقی خود را در آن نشان دهد، بازار بورس کالا و بورس اوراق بهادار است. در این نوشتار تلاش داریم به برخی از ملاک و معیارهای اخلاق بورس داری در بازار سرمایه و اقتصاد اسلامی اشاره نماییم.
ملاک و معیارهای اخلاقی در بازار سرمایه
بر اساس آموزه ها و منابع دینی و اسلامی هر یک از طرفین معامله در بازار سرمایه و تجارت ملزم به رعایت قوانین و مقررات حرفه ای و اخلاقی هستند، هر گونه تعلل و ساده انگاری و بی توجه به معیارهای دینی و اخلاقی می تواند ضربه ای مهلک به اقتصاد جامعه اسلامی وارد نماید و حس بدبینی و انزجار را در ذهن و فکر مردم جامعه نهادینه کند، به همین منظور تلاش داریم در جهت رونق اقتصاد و بازار سرمایه اسلامی به برخی از ملاک و ضوابط دینی و اخلاقی در این بازار نوین و راهبردی اشاره ای داشته باشیم.
1-اولویت قرار دادن قوانین الهی
با یک نگاه ساده و ابتدایی به بازار بورس متوجه خواهیم شد که دغدغه بسیاری از فعالان عرصه بازار سرمایه، کسب سود و درآمد بیشتر است، این ملاک و معیار دسته دوم موجب شده است برخی از افراد ارزشی برای قواعد و قوانین دینی قائل نباشند و تنها اولویت فعالیت های تجاری برای آنها سود بیشتر باشد، این در حالی است که در منطق و فرهنگ اسلامی، فراگیری قوانین شرعی و گام برداشتن در راستای ضوابط شرعی پیش از هر امری ضروری است، موضوع مهمی که صاحبان ثروت و کالا همواره می بایست به آن توجه جدی داشته باشند تا اینکه به خاطر بهای اندک دنیوی خسران اخروی را کسب ننمانید، از طرفی این امر مهم وظیفه سنگین ناظران شرعی را در بازار سرمایه دو چندان کرده است؛ چرا که هر گونه سهل انگاری بر بازار و عدم رصد و نظارت دقیق شرعی می تواند بازار غیر اسلامی با پول و در آمد های غیر شرعی را عائد سرمایه گذاران نماید. موضوعی که در فقه و حدیث اسلامی به شدت از آن نهی شده است. «وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فی أَمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُریدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ؛[1] آنچه بعنوان ربا مىپردازید تا در اموال مردم فزونى یابد، نزد خدا فزونى نخواهد یافت؛ و آنچه را بعنوان زکات مىپردازید و تنها رضاى خدا را مىطلبید (مایه برکت است؛ و) کسانى که چنین مىکنند داراى پاداش مضاعفند».
1-اخلاص و توحید مداری
در فرهنگ و اندیشه غربی ملاک ارزش در بازار سرمایه و تجارت اوراق بهادار، چیزی جز سود و ثروت بیشتر نیست، از این رو هم بایع و هم مشتری تلاش دارند راهکارهایی برای تصاحب ثروت بیشتر در اولویت کاری و تجاری خود قرار دهند، قاعدتاً در بازاری که ملاک ارزش گذاری آنها فقط کسب پول و ثروت باشد، پول های کثیف و بدون ضابطه در آن جولان بیشتر خواهد یافت، این در حالی است که در فرهنگ و اندیشه اسلامی ملاک ارزش نه تنها سود و ثروت نیست، بلکه کسب قرب و رضایت الهی در آن مورد نظر است، قاعدتاً در این راستا امری رضایت الهی را به دنبال دارد که در ریل صحیح قوانین الهی قرار داشته باشد و مصداق عمل صالح باشد، باری به هر جهت نیت و اخلاص در سرمایه گذاری و بازار سرمایه اولین و مهمترین اصل تجارت به حساب می آید، کما اینکه باری تعالی در این خصوص این چنین به بندگان خود آموزش داده است: « قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛[2] بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند، پروردگار جهانیان است».
2-صداقت و شفافیت
یکی دیگر از شاخص ها و مؤلفه های اخلاق بورس داری پایبندی به صداقت و شفافیت کاری است، صداقت دست اندر کاران صاحبان مشاغل و کارخانه های تولیدی در بازار سرمایه موجب می شود، سرمایه گذاران با اطمینان و آرامش بیشتری ریسک وارد شدن در معاملات تجاری را بپذیرند و سرمایه خود را وارد در بازار کار نمایند، ولی به هر اندازه این شفافیت و صداقت مورد تزلزل و ضعف قرار گیرد به همان میزان تأثیر منفی خود را بر روی افزایش نقدینگی در بازار سرمایه نشان خواهد داد. در اهمیت و ارزش صداقت و شفافیت در منابع روایی از رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) این چنین نقل شده است.: «اعْلَمْ أَنَّ الصِّدْقَ مُبَارَکٌ وَ الْکَذِبَ مَشْئُوم؛[3] بدان که راستگویى، پر برکت است و دروغگویى، شوم».
کسانی که از نوسانات بازار سرمایه آگاهی لازم را ندارند نوعاً در زمان اوج نمادهای بورسی در صف خرید این نماد ها قرار می گیرند و در زمان نزول با شتابزدگی و قبول ضرر هنگفت وارد در صف فروش می شوند.
3-تعهد و امانت داری
از جمله شاخص های مهم و ارزشمند بازار و سرمایه اسلامی که آن را از بازار و سرمایه داری سکولار و غربی متمایز می سازد، پایبندی به عدالت و تقویت تعهد و امانت داری است، امانت داری موجب می شود صاحبان کالا و کارخانه های تولیدی ثروت و دارایی سرمایه داران را امانتی مهم برای خود به شمار آورده و در حفظ و نگهداری آن کوشا باشند و تلاش نمایند در جهت رونق و معیارهای بازار سهام جهش تولید به طور اصولی از آن استفاده نمایند، فقدان تعهد و امانت داری در خصوص دارایی و سرمایه گذاران نه تنها موجب سلب اطمینان و آرامش در بازار بورس می شود، بلکه زمینه از بین بردن و متضرر شدن سرمایه داران را نیز به دنبال دارد. در منابع روایی از پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) این چنین نقل شده است: « لَیْسَ مِنَّا مَنْ یُحَقِّرُ الْأَمَانَةَ حَتَّى یَسْتَهْلِکَهَا إِذَا اسْتُودِعَهَا وَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً فِی أَهْلِهِ وَ مَالِه؛[4] همان: رسول خدا (ص) فرمود: از ما نیست آنکه امانت را حقیر شمارد تا آنجا که چون به او سپرده شود نابودش کند و از ما نیست آنکه به مسلمانى در مال و اهل او خیانت کند».
4-مشورت و تعقل گرایی
کسانی که وارد در بازار بورس می شوند هیچ گاه بی نیاز از علم و تجربه افراد آگاه نیستند، معیارهای بازار سهام آن دسته از افرادی که در این بازار دچار بیماری کبر و غرور شده و حاضر به استفاده از علم و تجربه افراد متخصص و صاحب تجربه نیستند و بدون هیچ گونه آگاهی و علمی سرمایه خود را وارد در بازار بورس می نمایند بدون شک متضرر شده و از رویکرد خود پشیمان خواهند شد. یکی از اصول اخلاقی مدیریت بازار بورس استفاده از راهنمایی افراد خبره و آگاه است موضوعی که در منابع دینی و اسلامی نیز به آن توجه و تأکید فراوانی شده است. امام على (علیه السلام) می فرمایند : «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا؛[5]هر کس خود رأى شد هلاک مى شود و هر کس با افراد صاحب نظر مشورت کند در عقل آنان شریک مى شود».
5-صبوری و بردباری
از جمله اصول مهم و کاربردی مدیریت سرمایه در بازار بورس، برخورداری از صبر و بردباری است. بدون معیارهای بازار سهام شک کسانی که با بازار سرمایه آشنا هستند به خوبی می دانند که این بازار دائماً درحال فراز و فرود است، این در حالی است که کسانی که از نوسانات بازار سرمایه آگاهی لازم را ندارند نوعاً در زمان اوج نمادهای بورسی در صف خرید این نماد ها قرار می گیرند و در زمان نزول با شتابزدگی و قبول ضرر هنگفت وارد در صف فروش می شوند حال آن که این دسته افراد به خوبی می توانستند با صبوری هوشمندانه سرمایه و دارایی خود را در این بازار پر تلاطم مدیریت نمایند. در منابع روایی از امام على (علیه السلام) نقل شده است: «فَصَبْراً عَلَى دُنْیَا تَمُرُّ بِلَأْوَائِهَا کَلَیْلَةٍ بِأَحْلَامِهَا تَنْسَلِخ؛[6]در برابر دنیایى که گرفتارى آن، مانند خواب هاى پریشان شب مى گذرد شکیبا باش». باری به هر جهت کسانی که برخوردار از عنصر صبر و شکیبایی نیستند همواره بر خلاف منطق و فرهنگ قرآن عمل می نمایند در هنگام شکست ناراحت و در هنگام پیروزی افسار گسیخته اند: «لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛[7]این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد!»
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه روم آیه 39.
[2]. سوره مباکره انعام، آیه 162.
[3]. تحف العقول ص 14.
[4]. بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج72 ؛ ص172، ح13.
[5]نهج البلاغه(صبحی صالح) ص500 ، قصار161.
[6]. الأمالی( للصدوق)، ص622.
استراتژی های مناسب برای انتخاب سهم در تحلیل بنیادی
در این مقاله سعی شده است به برخی از آیتمهای انتخاب یک سهم خوب و یا اجتناب از انتخاب سهم بد پرداخته شود؛ تا در بازار سهام چراغ راهی باشد برای کسانی که در این بازار فعالیت میکنند. شایان ذکر است که تحلیل بنیادی زیربنای تمامی استراتژیهای مشروح در این مقاله است که در نهایت همگی به دنبال ارزش واقعی و ذاتی یک شرکت میباشند. مطمئناً انتخاب سهم، از بین مجموعهای از معیارهای مشخص با هدف کسب بازدهی بیشتر از بازدهی کل بازار باعث رضایت میباشد. بسیاری از تازهواردان به بازار سرمایه، تصور میکنند که استراتژیهای قابل اطمینان و بدون خطایی وجود دارد که در صورت استفاده از آنها، موفقیت قطعی و تضمین شده خواهد بود. باید توجه داشت که هیچ سیستم خطا ناپذیری در انتخاب سهم وجود ندارد و هیچ روشی جادویی برای کسب ثروت وجود ندارد. البته این اصلاً بدان مفهوم نیست که نمیتوان از طریق بازار سرمایه ثروت خود را افزایش داد، بهتر است بگوییم انتخاب سهم خوب، بیشتر از آنکه یک علم باشد، یک هنر است.
عوامل بسیار زیادی معیارهای بازار سهام معیارهای بازار سهام بر سلامت و موفقیت یک شرکت تأثیرگذار است، بسیاری از اطلاعات شرکت ناملموس میباشد و قابل اندازهگیری نیستند. جنبههای کمی و قابل اندازهگیری یک شرکت مانند سود، به راحتی قابل دسترسی هستند، اما عوامل کیفی مانند کارکنان، مزایای رقابتی، حسن شهرت و غیره را چگونه میتوان اندازهگیری کرد؟ در انتخاب سهم باید به تناسب آن استراتژی با نگرش شخصی سرمایهگذار، چهارچوب زمانی (افق سرمایهگذاری)، تحمل ریسک و زمانی که صرف انتخاب سهم میشود، توجه داشت.
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)
هدف تحلیل بنیادی یافتن ارزش ذاتی یک سهم میباشد. این فرآیند را ارزشیابی سهم نیز مینامند. ارزش ذاتی که ارزش واقعی نیز نامیده میشود، با ارزش بازاری سهم متفاوت است. اگر ارزش ذاتی بالاتر از ارزش بازاری باشد، تحلیل به ما نشان میدهد که سهم واقعاً بیشتر از قیمت فعلی آن میارزد و در نتیجه تصمیم به خرید سهم گرفته میشود.
روشهای متفاوتی برای یافتن ارزش ذاتی وجود دارد، اما اساس همه آنها یکسان است و به این صورت تعریف میشود که ارزش یک شرکت برابر با مجموع ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی آن شرکت میباشد. به عبارت دیگر یک شرکت به اندازه مجموع ارزش فعلی سودهای آتی آن میارزد. یکی از آشکارترین چالشها این است که جریانهای نقدی را برای چند سال آینده پیشبینی کنیم. در حالیکه حتی پیشبینی یک سال آتی نیز مشکل است، چگونه میتوان 10 سال آینده را پیشبینی کرد؟ آیا شرکت به زودی به فعالیت خود پایان میدهد یا اینکه صدها سال در صنعت باقی خواهد ماند؟ همه این ابهامات و احتمالات نشان میدهد که چرا مدلهای بسیار متفاوتی برای تنزیل جریانهای نقدی بکار گرفته میشود، اما هیچ یک نمیتواند به طور کامل از عدم اطمینان از آینده خالصی یابند.
تحلیل کیفی (Qualitative Analysis)
این تحلیل که گاهاً بخشی از تحلیل بنیادی در نظر گرفته میشود، شامل نگاه کلیتری بر جنبههای کیفی شرکت میباشد. عوامل کیفی مورد بررسی شامل موارد زیر میباشد:
مدیریت: ستون فقرات هر شرکت موفق، مدیریت قوی آن است. در نهایت، مسئولین ارشد تصمیمات استراتژیک شرکت را اتخاذ میکنند و در نتیجه عامل حیاتی، در سرنوشت شرکت به شمار میروند.
فعالیت شرکت و چگونگی کسب درآمد: عامل مهم دیگر، محصولات یا خدمات آن شرکت میباشد. به روش کسب درآمد شرکت توجه کنید، به عبارت دیگر، مدل تجاری شرکت چگونه است؟ اطلاع از جزئیات سودآوری یک شرکت گامی اساسی در تعیین ارزش یک سرمایهگذاری به شمار میآید.
صنعت و رقابت: گذشته از اطلاع از فعالیت شرکت، باید ویژگیهای صنعت مطبوع شرکت از جمله پتانسیل رشد صنعت را نیز تحلیل نمود. مطمئناً یک شرکت در یک صنعت رو به رشد، نسبت به شرکتی که در یک صنعت ضعیف فعالیت دارد، درآمد بهتری دارد.
سرمایهگذاری ارزشی (Value Investing)
این استراتژی در واقع انتخاب سهمهایی است که زیر ارزش ذاتی خود در بازار معامله میشوند. یک سرمایهگذار ارزشی به دنبال سهمهایی با شرایط بنیادی قوی است که به نسبت شرایط سهم در بازار، ارزان به فروش میرسد؛ و در این راستا عواملی مانند سود هر معیارهای بازار سهام سهم، سود نقدی، ارزش دفتری و جریان نقدی را زیر نظر دارد. سرمایهگذار ارزشی شرکتهایی را جستجو میکند که در بازار به درستی ارزشگذاری نشدهاند و وقتی که بازار اشتباه خود در ارزشگذاری را تصحیح میکند، پتانسیل رشد افزایش قیمت سهم را دارند. سرمایهگذاری ارزشی در واقع قیمت جاری سهم را با ارزش ذاتی و نه قیمتهای تاریخی مقایسه میکند. طبیعی است که در این روش سرمایهگذاری به نوسانات روزانه قیمت سهم و نوسانات بازار توجهی نمیشود و نگرشی نسبتاً بلند مدت بر سرمایهگذاری حاکم است.
برخی از سرمایهگذاران ارزش، از معیارهای زیر برای انتخاب سهم استفاده میکنند:
- قیمت سهم بیشتر از دو سوم ارزش ذاتی آن نباشد.
- P/E سهم، جزء پایینترین 10 درصد P/Eهای بازار باشد.
- قیمت سهم بالاتر از ارزش دفتری سهم نباشد.
- دارایی جاری حداقل دو برابر بدهی جاری باشد.
- سود هر سهم شرکت از رشد باثباتی در سالهای اخیر برخوردار باشد.
- سرمایهگذاری رشدی (Growth Investing)
در این استراتژی سرمایهگذار به دنبال سهام رشدی یا سهامی است که به اعتقاد او از پتانسیل بالایی برای رشد در آینده برخوردار است. در بیشتر اوقات سهام رشدی به سهامی اطلاق میگردد که در مقایسه با صنعت و یا کل بازار، رشد بالاتری را در EPS خود تجربه نماید.
ارزش در مقابل رشد: سرمایهگذاران ارزشی موکداً به شرایط فعلی سهم توجه نشان میدهند. آنها به دنبال سهامی هستند که زیر ارزش ذاتی سهم، با توجه به شرایط جاری خود معامله میشوند. در مقابل سهامداران معیارهای بازار سهام رشدی، بر پتانسیل شرکت در آینده تمرکز میکنند و تأکید بسیار کمی بر قیمت فعلی دارند. آنها بر خلاف سرمایهگذاران ارزشی، سهامی را میخرند که بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله میشوند. البته این کار را با این اعتقاد انجام میشود که ارزش ذاتی سهم رشد خواهد کرد و از ارزش فعلی سهم فراتر خواهد رفت. اینگونه سرمایهگذاران عمدتاً به دنبال خرید سهام شرکتهای جوان هستند، به عبارت دیگر شرکتهایی که در چرخه عمر خود در مرحله رشد میباشند. فرض بر این است که رشد EPS و یا رشد درآمد شرکت به افزایش قیمت سهم منجر میشود. معمولاً سرمایهگذاران رشدی به دنبال صنایعی با رشد سریع هستند، بخصوص صنایعی که از تکنولوژیهای جدید برخوردار میباشند.
برخی از معیارهای انتخاب سهم رشدی به شرح زیر است:
- رشد بالای درآمد یا سود هر سهم شرکت در سالهای اخیر
- رشد بالای درآمد پیشبینی شده یا سود هر سهم شرکت در سالهای آتی
- کنترل قوی هزینهها و درآمدهای شرکت از سوی مدیریت (نظارت بر حاشیه سود)
- امکان چند برابر شدن سهم در سالهای آتی
سرمایهگذاری درآمدی (Income Investing)
سرمایهگذاری درآمدی به دنبال شرکتهایی با جریان باثباتی از درآمد است و شاید یکی از آسانترین استراتژیهای سرمایهگذاری باشد. معمولاً شرکتهایی مثل بانکها که سود نقدی بالا و باثباتی میپردازند، یکی از گزینههای انتخاب سهم در این روش سرمایهگذاری هستند. سرمایهگذاران درآمدی معمولاً بر شرکتهای قدیمیتر و استقرار یافتهتر که به یک اندازه مشخص رسیدهاند و دیگر رشد آنچنان بالایی را تجربه نخواهند کرد، معیارهای بازار سهام و یا به عبارت دیگر شرکتهایی که در چرخه عمر خود در مرحله بلوغ قرار دارند، متمرکز میشوند. این شرکتها بجای سرمایهگذاری مجدد سود انباشته در درون شرکت، ترجیح میدهند سود خود را به صورت نقدی میان سهامداران خود توزیع نمایند تا بازدهی مناسبی را نصیب سهامداران خود کرده باشند.
دو پارامتر عمدهای که در انتخاب استراتژی انتخاب سهم موثر است، عبارتند از: افق زمانی سرمایهگذاری و میزان پذیرش ریسک. هر شخصی باید بر حسب شرایط خود دست به انتخاب استراتژی سرمایهگذاری بزند. به طور کلی میتوان گفت که اگر پارامتر اول بر روی طیفی از کوتاه مدت تا بلند مدت و پارامتر دوم بر روی طیفی از ریسکگریز تا ریسکپذیر بررسی شود، شرایط زیر تا حدودی برقرار است:
- هرچه افق سرمایهگذاری بلندتر باشد، انتخاب استراتژیهای مبتنی بر تحلیل بنیادی توجیه بیشتری دارد.
- سرمایهگذاری ارزشی کم ریسکتر و سرمایهگذاری رشدی پر ریسکتر است.
دیدگاه شما