اهمیت محاسبه نقطه سربه سر برای معامله گر
زمانی که یک شخص معامله گری را به عنوان حرفه اصلی خود در نظر می گیرد باید بر تمامی مفاهیم معامله گری مسلط باشد.در مباحث آموزش فارکس تنها حفظ کردن اصطلاحات کافی نیست و باید تک به تک مفاهیم درک شده و از آنها برای سود بیشتر استفاده کنیم.مفاهیم آموزش بورس یک علم نظری نیست.باید کاربرد آنها در معامله گری درک شود.نقطه سربهسر (Breakeven) مفهوم مهمی در فارکس دارد.
این مطلب در معاملات انواع کالاها و جفتارزها اهمیت دارد. حتی استراتژیهای معاملاتی در این خصوص نیز وجود دارند.اگر صرفا به معنی لغوی آن اکتفا کنیم، ممکن است بسیار ساده به نظر برسد. اما از این مفهوم میتوان برای معاملات فارکس برداشت مهم دیگری نیز داشت.
منظور از نقطه سربهسری (BEP) چیست؟ به لحاظ پرایس اکشن، به نقطهای گفته میشود که در آن مقدار سود و ضرر با هم برابر هستند. ساده بود؟
یک لحظه صبر کنید
فارکس برخلاف آنچه به نظر میرسد، فقط به سود و ضرر محدود نمیشود، بلکه مفاهیم و مطالب بسیار دیگری در خود نهفته دارد. بایستی ریسک معاملات در نظر گرفته شوند، چرا که ریسک معاملات در واقع قسمتی از بخش ضرر این معادله است که بسیاری از افراد آن را فراموش میکنند. حال چطور عمل میکند؟
پیش از هر چیز، احتمالا تاکنون متوجه شدهاید که در پلتفرم (بستر) معاملاتی دو نرخ قیمت درج میشود: قیمت خرید و قیمت فروش. زمانی که شما وارد بازار میشوید، با اختلاف این دو قیمت مواجه میشوید که در واقع همان اسپرد (شکاف قیمتی) است.
یک نمونه معامله
فرض کنید یک دهم لات EURUSD خریداری کردهاید و بروکر (کارگزار) شما مقدار اسپرد را ۲ پیپ اعلام کرده است.
اگر بازار اکنون نرخ ۱٫۱۱۲۰ را نشان دهد و شما وارد معامله خرید شده باشید، متوجه میشوید که به اندازه ۲ دلار ضرر کردهاید. این امر به این جهت است که اکنون که شما این جفتارز را خریداری کردهاید، برای اینکه از معامله خارج شوید باید آن را به فروش برسانید. و قیمت فروش ۲ پیپ کمتر است که معادل همان مقدار اسپرد است.
وقتی بازار به اندازه ۲ پیپ صعود میکند، میبینید که عایدی شما دقیقا برابر صفر میشود. مطابق مباحث حسابداری، این نقطه به عنوان نقطه سربهسری شناخته میشود. به این دلیل که اگر در معاملات شکاف چیست؟ این نقطه معامله را خاتمه دهید، نه سودی بدست آوردهاید و نه ضرری متحمل شدهاید. اما در زمان ورود به آن معامله، شما ریسک آن را پذیرفتهاید، چرا که اگر نمودار قیمت صعود نمیکرد، ممکن بود آنقدر نزول کند که در نهایت حد ضرر معامله را لمس کند.
نقطه سربهسری کجاست؟
هیچ عدد و رقم مشخصی وجود ندارد. بلکه به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکی که قبول میکنید بستگی دارد. اما به عنوان یک قانون کلی، باید احتمال شکست خوردن در هر معامله را محاسبه کنید.
برای مثال، فرض کنید حد ضرر را در فاصله ۱۰۰ پیپی از نقطه ورود قرار دادهاید و نسبت سود به ضرر استراتژی شما برابر ۷۰ درصد است. این حالت به این معنی است که اگر به این معامله ورود کنید، ۳۰ درصد احتمال دارد که به اندازه ۱۰۰ پیپ ضرر کنید. به عبارت دیگر، اگر در بلندمدت به این سبک معامله کنید، بطور میانگین در هر معامله به اندازه ۳۰ پیپ ضرر میکنید و به اندازه ۷۰ پیپ سود میکنید.
مقدار ۳۰ پیپ در واقع هزینهای است که بابت ریسک معاملات میپردازید.
بنابراین برای اینکه نقطه سربهسری معاملات خود را محاسبه کنید، باید میزان اسپرد (مثلا ۲ پیپ) و هزینه ریسک معاملات (۳۰ پیپ) را با هم جمع کنید. در این صورت برای این مثال نقطه سربهسری در نرخ ۱٫۱۱۵۲ قرار میگیرد.
با در نظرگیری این مفهوم، راحتتر میتوانید نسبت سود به ضرر معاملات خود را در محاسبات دخیل کنید و در نتیجه با استفاده از استراتژی خود بطور مستمر کسب درآمد کنید.
دسترسی شما به این سایت توسط مدیر سایت محدود شده است
اگر فکر می کنید به اشتباه مسدود شده اید ، برای دریافت راهنمایی با مدیر سایت تماس بگیرید.
اگر شما یک کاربر وردپرس هستید و دارای امتیازات اداری در این سایت هستید ، لطفا آدرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید و "ارسال" را کلیک کنید. سپس ایمیلی دریافت خواهید کرد که به شما کمک می کند تا مجدداً دسترسی پیدا کنید.
مسدود کردن داده های فنی
دلیل مسدودیت: | Access from your area has been temporarily limited for security reasons. |
---|---|
زمان: | Mon, 26 Sep 2022 11:49:14 GMT |
درباره وردفنس
وردفنس یک افزونه امنیتی است که روی بیش از 4 میلیون سایت وردپرس نصب شده است. مالک این سایت از وردفنس برای مدیریت دسترسی به سایت خود استفاده می کند.
همچنین می توانید برای کسب اطلاعات در مورد ابزارهای مسدود کردن وردفنس مستندات را بخوانید ، یا برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وردفنس به wordfence.com مراجعه کنید.
برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید: مستندات
ایجاد شده توسط وردفنس در Mon, 26 Sep 2022 11:49:14 GMT.
زمان کامپیوتر شما: .
گپ (GAP) – شکاف قیمتی
در این مقاله از تاپ سایت 98 قصد داریم به گپ (Gap) یا شکاف قیمتی بپردازیم.
شکاف قیمتی (گپ) چیست؟
در ادامه آموزش تحلیل تکنیکال به شکاف قیمتی (gap) می پردازیم.
نمودارهای قیمت اغلب دارای فضاهای خالی هستند که به عنوان شکاف یا گپ شناخته می شوند، که نشان دهنده زمان هایی است که هیچ سهمی در محدوده قیمتی خاصی معامله نشده است.
معمولاً این اتفاق بین بسته شدن بازار در یک روز و باز شدن روز بعد رخ می دهد. دو نوع اصلی گپ(شکاف) وجود دارد:
- شکاف های صعودی
- شکاف نزولی
برای ایجاد شکاف افزایشی، قیمت بسته شدن بازار در روز بعد باید بیشتر از قیمت بسته شدن روز قبل باشد. شکاف های بالا به طور کلی، صعودی در نظر گرفته می شوند. مثلا قیمت امروز بیت کوین 50 هزار دلار است معاملات شکاف چیست؟ و روز بعد به یکباره و با یک شکاف قیمتی از 52 هزار باز می شود.
شکاف پایین درست برعکس شکاف بالا است. قیمت بالای پس از بسته شدن بازار باید کمتر از قیمت پایین روز قبل باشد. شکاف های پایین معمولاً نزولی در نظر گرفته می شوند.
شکافها ناشی از علاقه خرید یا فروش فوقالعاده است که در زمان بسته شدن بازار ایجاد میشود. به عنوان مثال، اگر گزارش درآمدی با سود غیرمنتظره بالا، پس از بسته شدن بازار در روز منتشر شود، یک علاقه زیاد برای خرید ایجاد میشود و در نتیجه عدم تعادل بین عرضه و تقاضا ایجاد میشود.
وقتی بازار صبح روز بعد باز می شود، قیمت سهام در واکنش به افزایش تقاضای خریداران افزایش می یابد. اگر قیمت سهام در طول روز بالاتر از قیمت روز قبل باقی بماند، شکاف افزایشی تشکیل می شود.
شکاف ها می توانند شواهدی را ارائه دهند که نشان می دهد رخ داده است.
تایم فریم یا بازه زمانی شکاف ها
شکاف های بالا و پایین می تواند در نمودارهای روزانه، هفتگی یا ماهانه شکل بگیرد و زمانی که با حجم بالاتر از متوسط همراه باشد، قابل توجه است.
شکاف ها بیشتر در نمودارهای روزانه ظاهر می شوند. شکاف در نمودارهای هفتگی یا ماهانه نسبتاً نادر است: این شکاف باید بین بسته شدن روز جمعه و باز شدن روز دوشنبه برای نمودارهای هفتگی، و بین آخرین روز بسته شدن ماه و اولین روز باز شدن ماه بعد برای نمودارهای ماهانه رخ دهد.
شکاف کوچک در نمودار قیمت روزانه برای اوراق بهادار بسیار معمول است و باید از آن اجتناب شود.
انواع شکاف ها (GAPS)
شکاف ها را می توان به چهار دسته اصلی تقسیم کرد:
- Common gaps
- Breakaway Gaps
- Runaway Gaps
- Exhaustion Gaps
شکاف های معمولی (Common Gaps)
ویژگی های Common Gaps:
- این نوع شکاف معمولا در طول روز اتفاق می افتد
- در یک محدوده قیمتی اتفاق می افتد یعنی در روند نیست
- معمولا گپ پر می شود
- معمولا فرصت های معاملاتی ایجاد نمی کنند
گاهی اوقات به عنوان یک trading gap یا area gap نامیده می شود، شکاف معمولی معمولاً بدون حادثه است. در واقع، آنها میتوانند ناشی از خروج سهام بدون تقسیم سود باشند که حجم معاملات کم است.
این شکاف ها رایج هستند و معمولاً به سرعت پر می شوند. "پر شدن" به این معنی است که قیمت در زمان بعدی (چند روز تا چند هفته) معمولاً به آخرین روز قبل از شکاف باز می گردد. همچنین به عنوان بستن شکاف شناخته می شود.
در اینجا نموداری از دو شکاف رایج وجود دارد که پر شده است. توجه کنید که چگونه به دنبال شکاف، قیمت ها حداقل به ابتدای شکاف کاهش یافته است. به این کار بستن یا پر کردن شکاف می گویند.
یک گپ معمولی (common gaps) معمولا در یک محدوده معاملاتی یا منطقه ازدحام ظاهر می شود. آگاهی از این نوع شکاف ها خوب است، اما تردید وجود دارد که آنها فرصت های معاملاتی ایجاد کنند.
Breakaway Gaps
ویژگی های Breakaway Gaps :
- معمولا از محدوده قیمتی یا منطقه ازدحام خارج می شود
- همراه با حجم بالا است
- معمولا گپ پر نمی شود
- بهترین کار این است که همراه با یک الگو همراه باشد
- معمولا باعث ادامه روند می شود اما نه همیشه
شکافهای جداکننده (Breakaway Gaps) از جمله موارد هیجانانگیز هستند. اینها زمانی اتفاق میافتند که اکشن قیمت از محدوده معاملاتی یا منطقه ازدحام خارج میشود.
برای درک شکاف ها، باید ماهیت مناطق شلوغ در بازار را درک کرد. یک منطقه ازدحام فقط یک محدوده قیمتی است که در آن بازار برای مدتی، معمولاً چند هفته یا بیشتر، در آن معامله میشود و یک ناحیه مقاومتی بالای آن وجود دارد (در حالت صعودی).
در حالت نزولی، یک ناحیه حمایتی قوی ایجاد می شود.
در این حالت و در روند صعودی، خریداران بسیار بیشتر از فروشندگان برای شکست های صعودی اشتیاق دارند و در روند نزولی فروشندگان بسیار بیشتر از خریداران برای شکست های نزولی اشتیاق دارند.
حجم باید به طور قابل توجهی افزایش یابد. نقطه شکست اکنون به حمایت جدید (در صورت شکست صعودی) یا مقاومت (اگر شکست در جهت نزولی) تبدیل می شود.
Breakaway Gaps رویدادهای قیمتی قدرتمندی هستند. بنابراین، غیر معمول است که آنها بدون رویدادهای زمینه ای شکل می گیرند. (به عنوان مثال، اطلاعیه های مهم.)
رویدادهای اساسی باعث شکل گیری بیشتر شکاف می شود. اگر رویداد مهمی اتفاق بیفتد به تأیید آنها کمک می کند.
این نوع گپ به ویژه برای معامله گرانی بهتر جواب می دهد که تحلیل بنیادی و تکنیکال را با هم ترکیب می کنند یعنی بررسی می کنند که آیا اتفاقی افتاده است یا خیر.
Runaway Gaps
در نظر بگیرید که یک روند صعودی دارید و در یک کانال محصور است و یک Runaway Gaps اتفاق می افتد و سپس یک کانال دیگر ایجاد می شود و روند ادامه پیدا می کند. به نوعی یک حمایت قوی شکل می گیرد.
ویژگی Runaway Gaps :
- این شکاف ها در میانه یک روند قدرتمند رخ می دهند
- معمولا شکاف پر نمی شود
- اوج های بالاتر یا پایین تر ایجاد می کند
- در وسط یک روند یافت می شود تا در آغاز
Runaway Gaps به بهترین وجه به عنوان شکاف های ناشی از افزایش علاقه به سهام توصیف می شوند.
شکاف های خستگی (Exhaustion Gaps)
ویژگی شکاف خستگی Exhaustion Gaps :
- در انتهای روند صعودی یا نزولی اتفاق می افتد
- معمولا با حجم همراه است
- خیلی زود گپ پر می شود
شکافهای خستگی (Exhaustion Gaps) آنهایی هستند که در پایان یک روند صعودی یا نزولی اتفاق میافتند. آنها اغلب اولین سیگنال پایان آن حرکت هستند. آنها با حجم بالا و تفاوت قیمت زیاد بین بسته شدن روز گذشته و قیمت افتتاحیه جدید مشخص می شوند. اگر متوجه حجم فوقالعاده بالا نباشید، به راحتی میتوان آنها را با شکافهای فرار اشتباه گرفت.
امیدواریم این مقاله برای شما مفید باشد.
عزیزانی که تمایل دارند به تیم نویسندگی تاپ سایت 98 بپیوندند می توانند از طریق واتساپ با ما در ارتباط باشند. ما بهترین افراد را به تیم خود اضافه خواهیم کرد.
اگر سوال یا نظری دارید در بخش کامنت ها بنویسید.اگر موضوع خاصی مد نظر شماست که در سایت موجود نیست در بخش کامنت ها بنویسید
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) یا معاملات نوسانی چیست؟
سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی سبکی از معاملات است که تریدر تلاش میکند سودهای کوتاهمدت تا میانمدت را در بازهای از چند روز تا چند هفته به دست آورد. معاملهگران سوئینگ در درجه اول از تحلیل تکنیکال برای جستجوی فرصتهای معاملاتی استفاده میکنند. علاوه بر تحلیل تکنیکال، آنها ممکن است از تحلیل بنیادی نیز استفاده کنند. سوئینگ تریدینگ در بازار فارکس بسیار محبوب است. در این مقاله از چشم بورس این استراتژی را بررسی میکنیم.
استراتژی سوئینگ تریدینگ در بازار فارکس چیست؟
استراتژی سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی چیست؟
به طور معمول، سوئینگ تریدینگ به معنای نگهداری موقعیت معاملاتی برای بیش از یک روز معاملاتی است. نگهداری موقعیت بین چند روز تا چند هفته خواهد بود. این یک بازهی زمانی تقریبی است، ممکن است معامله نوسانی در یک روز بسته شود و یا بیش از چند هفته نیز طول بکشد. البته معامله نوسانی در یک روز معاملاتی نادر است مگر اینکه نوسانات شدیدی در بازار اتفاق بیفتد. در مجموع بازهی زمانی مورد انتظار در شرایط طبیعی چند هفته بیشتر نیست.
هدف از معاملات سوئینگ در فارکس، نوسان گرفتن از بخشی از یک حرکت بزرگتر است. برخی معاملهگران سوئینگ تریدینگ در چارتهای بیثبات و نوسانی انجام میدهند و برخی دیگر در چارتهای با حرکت آرامتر. در هر صورت سوئینگ تریدینگ در فارکس فرایندی است برای شناسایی مکانهایی که احتمالا قیمت یک گام حرکت خواهد کرد. سپس بدون توجه به ادامهی روند سود سیو میشود. سوئینگ تریدرهای فارکس پس از آن به دنبال موقعیتهای معاملاتی دیگر میروند.
مزایا و معایب سوئینگ تریدینگ
معاملهگران سوئینگ معاملات را بر اساس ریسک به ریوارد ارزیابی میکنند. به عبارت دیگر با تحلیل یک دارایی، نقاط ورود، حد ضرر و حد سود را مشخص میکنند. مثلا اگر یک معامله به طور بالقوه 3 دلار سود و 1 دلار ضرر داشته باشد، نسبت ریسک به ریوارد مطلوبی دارد. در حالی که اگر حد سود 0.75 دلار و حد ضرر 1 دلار باشد، ریسک به ریوارد کاملا نامطلوب است.
چون سوئینگ تریدینگ اساسا کوتاه مدت است، عمدتا از تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم. هر چند از تحلیل بنیادی نیز میتوان برای تایید معاملات میتوان استفاده کرد. مثلا اگر چارت یک سهم صعودی باشد میتوانیم برای تایید ارزشمندیِ دارایی، نیم نگاهی به تحلیل بنیادی نیز داشته باشیم. بدین صورت ریسک معاملات کمتر خواهد شد.
معاملهگران نوسانی در بازار فارکس اغلب با تایم فریم روزانه کار میکنند. با این حال برای نقطهی ورود بهینه ممکن است نگاهی نیز به تایم فریمهای کوتاهتر بیاندازند و اصطلاحا در آنجا دنبال تریگر مناسب برای ورود باشند.
مزایای سوئینگ
- اگر موفقیتآمیز باشند در زمان کوتاهی سودآور خواهد بود.
- با نوسانگیری میتوانید حداکثر سود در یک روند را شناسایی کنید.
- تحلیل تکنیکال برای این نوع معاملات کافی است و از این رو فرایند معاملات ساده است.
معایب سوئینگ
- چون پوزیشن معاملاتی باز میماند ریسک اتفاقات شبانه و در پایان هفته وجود دارد.
- نوسانات شدید ممکن است به زیانهای بزرگی منجر شوند.
- ممکن است برای سودهای کوچک روندهای بلندمدت را از دست بدهید.
معاملات روزانه و سوئینگ چه تفاوتی دارند؟
مهمترین تفاوت معاملات روزانه (Day Trading) و معاملات سوئینگ، زمان نگهداری موقعیتهای معاملاتی است. تریدرهای سوئینگ موقعیتها را حداقل یک شب نگهداری میکنند. در حالی که معاملهگران روزانه موقعیت خود را قبل از بسته شدن بازار میبندند. معمولا معاملات روزانه محدود به یک روز هستند و معاملات نوسانی چند روز تا چند هفته به طول میانجامند.
همانطور که گفتیم سوئینگ تردینگ با ریسک غیرقابل پیشبینی در زمان بسته شدن بازار روبرو است. ممکن است در روز بعدی قیمت با یک شکاف (Gap) باز شود. با در نظر گرفتن این ریسک، اندازه موقعیتهای معاملاتی در معاملات سوئینگ کوچکتر است. در حالی که در معاملات روزانه اندازهی موقعیت ممکن است تا 25% کل سرمایه باشد.
روشهای سوئینگ تریدینگ
روشهای سوئینگ تریدینگ
تریدرهای سوئینگ در بازار فارکس و ارز دیجیتال، معمولا به دنبال الگوهای چند روزه هستند. تقاطع میانگینهای متحرک، الگوهای فنجان و دسته، سر و شانه، پرچم و مثلت برخی از الگوهای رایج در سوئینگ تریدینگ هستند. ممکن است از الگوهای شمعی برگشتی در ترکیب با اندیکاتورها نیز استفاده کنند. ابزارها مشابه هستند؛ الگوهای قیمتی، الگوهای شمعی و اندیکاتورها اما استراتژی یکسانی وجود ندارد. هر معاملهگر سوئینگ در نهایت باید استراتژی خود را طراحی کند.
به دنبال توسعهی استراتژی خود باشید تا بتوانید حرکات قیمت را به خوبی پیشبینی کنید. این کار ساده نیست؛ استراتژیها همیشه جواب نمیدهند. در بازاری مانند فارکس مسالهی اساسی پیدا کردن یک استراتژی است که در آن تعداد معاملات موفق بیشتر از ناموفق باشد. همچنین به دنبال استراتژی با ریسک به ریوارد بهینه باشید. در این صورت تعداد معاملات کمتر و سودآوری بیشتر خواهد بود.
مثالی از سوئینگ تریدینگ در بازار فارکس
در نمودار یورو دلار در بازار فارکس، یک حرکت قیمتی قوی صعودی وجود دارد. سپس یک الگوی فنجان و دسته تشکیل میشود. فنجان و دسته یک الگوی ادامهدهنده است. در این مثال موارد زیر مشاهده میشود:
- با شکسته شدن دسته به سمت بالا، وارد معامله میشویم.
- حد ضرر را زیر دسته قرار میدهیم.
- در الگوهای فنجان قیمت به اندازه عمق فنجان رشد خواهد کرد. حد سود را به این صورت مشخص میکنیم.
به غیر از دو روش بالا معامله میتواند از روشهای دیگر نیز برای تعیین نقطهی خروج استفاده کند، مثلا صبر کند تا روند صعودی متوقف شود. در این صورت نسبت ریسک به ریوارد بهینهتر میشود. از میانگینهای متحرک و یا اندیکاتورهایی مانند RSI نیز میتوان برای تعیین حد سود استفاده کرد.
سوالات متداول
سوئینگ تریدینگ یعنی تعیین نقاط ورود و خروج در بازههای فراتر از یک روز. در استراتژی سوئینگ موقعیتهای معاملاتی از چند روز تا چند هفته نگهداری میشوند.
معاملهگران سوئینگ معمولا از الگوهای قیمتی و شمعی استفاده میکنند. سایر ابزارها مانند میانگینهای متحرک و اندیکاتورها نیز مفید هستند. مهم تعیین درست نقاط ورود و خروج با ریسک به ریوارد مناسب است.
معاملات روزانه یا Day Trading همانطور که از نام آن پیداست شامل تعداد زیادی معامله در یک روز معاملاتی است. اما معاملات شکاف چیست؟ در سوئینگ ما معاملات را چند روز تا چند هفته نگه میداریم و به این صورت در بخشی از روند سود کسب میکنیم.
معاملات سوئینگ در فارکس بسیار محبوب هستند، اما در هر بازارهای دیگر مانند بورس و ارز دیجیتال نیز قابل استفاده است. در بازارهای ساید با نوسانات کم این استراتژی بهتر جواب میدهد. اگر نوسانات بسیار شدید است و یا یک روند بسیارقوی وجود دارد، استراتژی سوئینگ مناسب نخواهد بود.
گپ (Gap) چیست و چگونه به وسیله آن معامله کنیم؟
گپ، یک ناپیوستگی در نمودار قیمت است که منجر به فاصله معنادار قیمتی در روز جدید، نسبت به موقعیت بسته شدن قیمت در روز گذشته میشود (این فاصله ممکن است در میان کندلهای هر تایم فریم نیز وجود داشته باشد)، بدون آنکه هیچ معاملهای در آن بین رخ داده باشد. در بازارهای نوسانی، معاملهگران میتوانند از جهشهای قیمتی یک دارایی بهره ببرند، البته در صورتی که جهشهای قیمتی فرصت معاملاتی را نیز برای ما فراهم کنند. شکاف قیمتی یا گپ زمانی رخ میدهد که قیمت یک سهام (یا هر ابزار مالی دیگر) حرکت سریعی به سمت پایین یا بالا داشته باشد، در حالی که در آن بین معاملهای صورت نگرفته یا حجم معاملات بسیار کم باشد که در نتیجه در نمودار قیمت، میتوانید یک گپ قیمی ببینید. معاملهگران میتوانند این گپها را بر اساس انواع آن تحلیل کنند و از فرصتهای معاملاتی به وجود آمده استفاده کنند. این مقاله به شما کمک میکند تا بهتر درک کنید چرا و چطور گپهای قیمتی رخ میدهند و شما به عنوان معاملهگر چطور میتوانید از این گپها استفاده کنید. بعضی از معامله گران از گپ به عنوان یک استراتژی، کسب سود میکنند.
گپها به دلایل تکینکال و فاندامنتال به وجود میآیند. گپها معمولاً زمانی روی میدهند که اخبار سبب تغییر فاندامنتالهای بازار طی ساعات تعطیلی بازار و یا موجب تغییرات سریع قیمت لحظهای بازار میشوند، برای مثال انتشار خبری در مورد درآمدزاییها (در بازار سهام) پس از ساعات کاری و یا شاخص NFP در بین ساعات کار بازار. اگر گزارش درآمدزایی شرکتی بهتر از پیشبینیها اعلام شود، سهام آن شرکت ممکن است در روز بعد با گپ قیمتی رو به بالا باز شود. این بدین معنی است که قیمت سهام بالاتر از قیمتی که روز قبل بستهشده، باز میشود و در نتیجه گپی مثبت بین دو قیمت تشکیل میشود. در بازار فارکس خبرها و دادههایی وجود دارند که در موقع انتشارشان باعث میشوند که تفاوت قیمت خرید و فروش یا Bid و Ask (اسپرد) به حدی زیاد شود که شبیه به یک گپ دیده شود. در شرایط مشابه، در بازار سهام ممکن است سهمی یک سقف قیمتی را در یک سشن معاملاتی (زمان معاملات شکاف چیست؟ کار بازار مورد نظر) بشکند و در سشن معاملاتی بعد، در قیمتی بالاتر باز شود. در این شرایط نیز گپ رخ داده است.
انواع گپ
گپها را با توجه به خصوصیاتی که دارند و همچنین استفادههایی که از آنها در معاملات خود داریم، میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
۱. گپ معمولی (Common Gap)
در کل رویداد مهمی پیش از گپ معمولی اتفاق نمیافتد و همانطور كه از نام آن مشخص است اين گپ چيز عجيب و غيرمعمولي نيست، اما ميتواند به كرات و بدون اينكه باعث حركت بيشتر قيمت در جهت خاصی شود اتفاق بيفتد. این نوع گپها معمولا به دلایل طبیعی مثل تعطیلی بازار اتفاق میافتند. این نوع گپها در مقایسه با انواع دیگر گپ نسبتاً سریعتر، پر میشوند. گپهای معمولی را گپهای منطقهای یا گپهای معاملاتی نیز مینامند و معمولاً با حجم متوسط معاملات همراه هستند. این گپها عموما در الگوهای قیمتی تشکیل نمیشوند، بلکه فقط محدودهای را نشان میدهند که گپ در آن ایجاد شدهاست.
۲. گپ شکست (Breakaway Gaps)
گپ شکست زمانی رخ میدهد که قیمت از سطوح حمایت یا مقاومت عبور کند. زمانی که قیمت به وسیله گپ از یک روند رنج معاملاتی تثبیت شده عبور کند، به آن گپ شکست میگویند. گپ شکست همچنین میتواند در دیگر الگوهای نموداری از قبیل مثلث، مثلث جمع شونده، الگوی سر و شانه و… نیز روی دهد. از نشانههای دیگر گپ شکست این است که عموما حجم معاملات افزایش چشمگیری پیدا میکند که در نمودار زیر نیز قابل مشاهده است. در نواحی مهم معاملاتی، این گپ باعث یک بریک اوت معتبر میشود.
گپ شکست (Breakaway Gaps)
۳. گپ ادامه دهنده یا فرار (Continuation Gaps)
گپ هاي ادامه دهنده در ميانه روند اتفاق ميافتند و نشان دهنده ادامه حركت صعودي هستند. اين گپ نشان ميدهد كه خريداران بيشتري در روند صعودی (فروشندگان بیشتر در روند نزولی) به بازار وارد شده و فشار صعودي (نزولی) بيشتري وارد ميكنند. تصوير زير دو گپ ادامه دهنده را در يك روند نزولي نشان ميدهد. گپ فرار یا ادامه دهنده معمولاً اشتیاق و هیجان زیاد سرمایهگذاران را نشان میدهد. این گپ دارای اندازه مشخصی نیست و تغییر قدرت بین خریداران و فروشندگان در بازار را نشان میدهد.
گپ ادامه دهنده یا فرار (Continuation Gaps)
بیشتر بخوانید: معرفی الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
۴. گپ خستگی (Exhaustion Gaps)
گپ خستگی معمولا در انتهای روندهای بزرگ رخ میدهد. به عبارت دیگر بعد از گپ خستگی، مسیر روند در نمودار تغییر میکند. در اين حالت قيمت گپ پاياني را در جهت روند ساخته که بسیار شبیه به گپ فرار است اما با هم تفاوتهایی نیز دارند و سپس قيمت به سمت مخالف باز میگردد. به وسیله نشانههایی میتوان این گپ را تشخیص داد مانند:
- نمودار قیمت مدتهاست که در یک جهت حرکت کرده است و از کف (سقف) خود فاصله زیادی گرفتهاست.
- عوامل خستگی در جهت روند نمودار مشاهده میشود (مانند واگرایی و…).
- حجم معاملات به اندازه گپ فرار چشمگیر نمیباشد.
- عموما گپ بهوجود آمده در محدوده معاملاتی شکل میگیرد و هیچ حمایتی (مقاومتی) شکسته نمیشود و حتی معامله گران را در دام فالس بریک اوت گرفتار میکند.
بیشتر بخوانید: چگونه بر اساس حجم معامله کنیم؟
مثالهایی از شناسایی گپها
در مثال تاریخی زیر، گپ سهام آمازون (AMZN) در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷ پس از ماهها روند رنجی که داشت، نسبت به روزهای گذشته به شدت افزایش یافت. افزایش قیمت سهام با افزایش حجم معاملات همراه بودهاست که وجود یک گپ شکست را تأیید میکند. این آغاز یک روند صعودی جدید در قیمت سهام آمازون است که از ۹۸۵ دلار تا ۲۰۵۰ دلار تا سپتامبر ۲۰۱۸ افزایش یافتهاست.
گپ ادامهدهنده یا فرار در نمودار سهام آلفابت
در مثال بعدی نمودار مربوط به سهام آلفابت (گوگل) که یک گپ فرار را نشان میدهد. شاخص سهام آلفابت تا آوریل ۲۰۱۷ در حال افزایش بود، زمانی که ناگهان گپ فرار صورت گرفت، روند صعودی پیشین با قدرت بیشتری ادامه یافت.
گپ ادامهدهنده یا فرار در نمودار سهام آلفابت
پرشدن یا نشدن گپها
منظور از پرشدن گپ این است که نمودار، به سطح قیمتی گپ تشکیل شده بازمیگردد. دلایل متعددی برای پرشدن گپها وجود دارد مانند: هیجانات غیرعقلانی، مقاومت یا حمایت مهم و الگوهای قیمتی. زمانی که گپها در همان روزی که رخ دادهاند پر میشوند، اصطلاحا به آن Fading (Fade یک استراتژی معاملاتی خلاف جهت روند است که بسیار پرریسک است و معمولا توسط معاملهگران باتجربه استفاده میشود) میگویند. برای مثال فرض کنید شرکتی گزارش خوبی از میزان سود در هر سهم (EPS یا Earning per Share) را برای یک فصل منتشر میکند و قیمت، گپ رو به بالایی ایجاد میکند. حال فرض کنید که در طول روز، معاملهگران متوجه میشوند که نقاط دارای ابهامی در این گزارش وجود دارد یا اینکه اعداد اعلامی با انتظارات آنها فاصله دارد. بنابراین شروع به فروش سهام میکنند. در نهایت، قیمت به قیمتی که روز قبل بستهشده است برمیگردد و گپ به وجود آمده پر میشود. بسیاری از معاملهگران روزانه در روزهایی که گزارش درآمد فصلی شرکتها منتشر میشود یا هیجانات در اوج خود به سر میبرد از این استراتژی استفاده میکنند.
چطور گپها را معامله کنیم؟
راههای زیادی برای بهرهبردن گپها وجود دارند که بعضی از این استراتژیها به نسبت بقیه شناختهشدهتر نیز هستند. بعضی از معاملهگران بعد از تشکیل گپ، اگر ببینند شرایط تکنیکالی یا فاندامنتالی مناسب است وارد معامله میشوند. برای مثال، زمانی که گزارش درآمدزایی شرکتی خوب اعلام میشود بعد از چند ساعت آن سهم را میخرند، به امید این که سهم در روز بعد با گپ مثبت باز شود. معاملهگران ممکن است در ابتدای حرکت قیمت، موقعیتهایی با نقدشوندگی بالا یا پایین را بخرند یا بفروشند، به امید این که روند ادامه خواهد داشت. برای مثال ممکن است یک ارز را هنگامی که با سرعت زیاد گپ رو به بالایی تشکیل میدهد و نقدینگی در بازار کم است و مقاومت مهمی در سد راه قیمت قرار ندارد، را بخرند.
بعضی از معاملهگران از استراتژی Fade برای معامله گپها استفاده معاملات شکاف چیست؟ میکنند. این معاملهگران زمانی که بالاترین یا پایینترین قیمت را مشخص کردند (معمولا از طریق تحلیل تکنیکال این کار را انجام میدهند) در جهت مخالف آن قیمت وارد معامله میشوند. برای مثال اگر سهمی به دلیل خبر مثبتی، گپ رو به بالایی تشکیل داد، معاملهگران با تجربه، با وارد شدن به معامله فروش، گپ را fade میکنند. (به امید پرشدن گپ وارد معامله میشوند). در مرسومترین راه استفاده از گپها نیز، معاملهگران ممکن است بعد از اینکه گپ پر شد و قیمت به محدوده حمایتی (مقاومتی) رسید وارد معامله خرید (فروش) شوند.
رسیدن قیمت به گپ تشکیل شده و حرکت در جهت قبلی
نکات کلیدی استفاده از گپها
- زمانی که قیمت شروع به پر کردن گپ میکند، چون در آن بین حمایت یا مقاومتی وجود ندارد، معمولا بدون توقف گپ پر میشود.
- درست تشخیص دادن نوع گپ بسیار مهم است و میتواند از اینکه شما وارد معامله اشتباهی شوید جلوگیری کند. مثلا گپهای خستگی و گپهای ادامه دهنده سیگنالهایی خلاف جهت یکدیگر به ما ارائه میدهند پس مطمئن شوید نوع گپ را درست تشخیص دادهاید.
- معاملهگران خرد معمولا اسیر هیجانات میشوند، اما معاملهگران با تجربه و افرادی که برای موسسات معاملات شکاف چیست؟ بزرگ معامله میکنند، اسیر این هیجانات نمیشوند. مراقب باشید و صبر کنید تا قیمت به محدوده دلخواه شما برسد.
- حتما حجم معاملات را زیرنظر داشتهباشید. حجم معاملات بالا میتواند نشانه گپهای ادامه دهنده و حجم معاملات پایین معمولا نشانه گپهای خستگی است.
نتیجهگیری
افرادی که در مورد دلایل به وجود آمدن گپها مطالعه میکنند و میتوانند نوع گپ را به خوبی تشخیص دهند، خواهند توانست با درصد موفقیت بیشتری گپها را معامله کنند. البته همیشه احتمال اینکه معامله طبق پیشبینی شما حرکت نکند وجود دارد. میتوانید با زیرنظر گرفتن حجم معاملات از این اتفاق جلوگیری کنید. اگر دیدید مقاومتی بر سر راه قیمت وجود دارد که حتی حجم معاملات بالا هم نتوانسته آن را بشکند، و این مقاومت از پر شدن گپ جلوگیری میکند، در این صورت محدوده معاملاتیتان را باید دوباره بررسی کنید و اگر مطمئن نیستید که محدوده را درست تشخیص دادهاید، وارد معامله نشوید. در قدم بعد، مطمئن شوید که افزایش قیمت پایان یافته است. هیجانات غیرعقلانی الزاما سریعا توسط بازار اصلاح نمیشوند. گاهی اوقات ممکن است سهامی برای مدت طولانی، به دلیل شایعههای که در مورد شرکت وجود دارد بیشتر از ارزشش معامله شود، بدون این که اصلاح قیمتی در آن صورت گیرد. قبل از این که وارد معامله شوید مطمئن شوید که حجم معاملات رو به کاهش است. نکته آخر این که همیشه از حدضرر در معاملاتتان استفاده کنید. بهترین محدوده برای قراردادن حدضرر چند واحد پایینتر از سطوح حمایتی یا چند واحد بالاتر از محدودههای مقاومتی مهم است. البته میتوانید برای حدضرر خود درصد نیز مشخص کنید، مثلا ۳% سرمایهتان را به عنوان حدضرر در نظر بگیرید.
بیشتر بخوانید: استاپ هانتینگ چیست و استراتژی معامله با آن چگونه است؟
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
دیدگاه شما